فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۴۱ تا ۶٬۱۶۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
207 - 222
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش تعیین اثربخشی مدیریت استرس به شیوه درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری و پریشانی روان شناختی در زنان مواجه شده باخیانت همسر شهر تهران در سال 1400 بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری و جامعه آماری را 94 زن مواجه شده باخیانت همسر که به مراکز مشاوره منطقه 11 شهر تهران مراجعه نموده بودند، تشکیل دادند که پس از غربالگری، 40 زن واجد شرایط به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (هر گروه 20 نفر) و گروه گواه (20 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری آنتونی و همکاران (2009) را به مدت ده جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند و گروه گواه در حالت انتظار قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه نشخوار فکری نولن هوکسما و مارو، (1991) و پریشانی روان شناختی لاویبوند (1995) بودند. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار spss24 و با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مدیریت استرس به شیوه درمان شناختی رفتاری بر کاهش نشخوار فکری (74/5=F، 020/0=P) و کاهش افسردگی (45/18=F، 001/0=P)، اضطراب (93/17=F، 001/0=P) و تنیدگی (05/17=F، 001/0=P) در زنان مواجه شده باخیانت همسر مؤثر است؛ و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، درمان مدیریت استرس به شیوه درمان شناختی رفتاری، مداخله مؤثری در کاهش نشخوار فکری و پریشانی روان شناختی در زنان مواجه شده باخیانت همسر است.
اثربخشی ایماگوتراپی بر فرایند مکالمه و ارتباط عمیق زوجین شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی ایماگوتراپی بر فرایند مکالمه و ارتباط عمیق زوجین شهر بندرعباس انجام گردید. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زوجین شهر بندرعباس بودند که طی فراخوانی به مرکز مشاوره کلینیک نگاه نو در سال 1398 مراجعه کردند. 32 نفر (16 زوج)، به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که به صورت تصادفی به 2 گروه 16 نفری (گروه آزمایش و گواه) تقسیم شدند. از پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ) (کریستنسن و سالاوی، 1984) و همچنین از پروتکل 8 جلسه ای (هر هفته یک جلسه و هر جلسه 60 دقیقه) ایماگوتراپی برای مداخله استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد ایماگوتراپی نمرات ارتباط سازنده متقابل در گروه آزمایش در پس آزمون را افزایش داد و نمره متغیرهای ارتباط کناره گیری/ توقع و ارتباط اجتنابی متقابل در پس آزمون را کاهش داد (001/0p<). ایماگوتراپی باعث افزایش استفاده زوجین از الگوی ارتباط سازنده متقابل و کاهش میزان استفاده آن ها از الگوی ارتباط کناره گیری/ توقع و ارتباط اجتنابی متقابل شده است (001/0p<). به طور کلی رویکرد درمانی ایماگوتراپی بر فرآیند مکالمه و زیر مقیاس های ارتباط عمیق زوجین تأثیر دارد.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر شادکامی و کیفیت زندگی زناشویی زوجین هر دو شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۷ (پیاپی ۷۶)
۲۲۰-۲۰۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر شادکامی و کیفیت زندگی زناشویی زوجین هر دو شاغل انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجین هر دو شاغل که از نیمه دوم مهر تا پایان آبان سال 1400 به مرکز مشاوره البرز شهر کرج مراجعه کردند بود، که 32 زوج بصورت در دسترس انتخاب و پس از همتاسازی به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه شادمانی آکسفورد (0HI) (آرگایل و لو، 1990) و مقیاس کیفیت زناشویی (RDAS) (باسبی و همکاران، 1995) بود. زوجین گروه آزمایش طی 8 جلسه بصورت هفتگی تحت مداخله ی زوج درمانی هیجان مدار قرار گرفتند. در طی این مدت زوجین گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری (MANCOVA) نشان داد بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه تفاوت معناداری وجود دارد (01/0P<). بدین معنا که زوج درمانی هیجان مدار موجب افزایش شادکامی و کیفیت رابطه زناشویی زوجین هر دو شاغل شده است. بنابراین زوج درمانی هیجان مدار روشی مؤثر بر افزایش شادکامی و کیفیت رابطه زناشویی زوجین هر دو شاغل است.
بررسی رابطه دشواری در تنظیم هیجان و فرا نگرانی در تحمل ابهام بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اسکیزوفرنی اختلال روانی پیچیده ای است و یکی از متغیرهایی که در افراد اسکیزوفرنی اهمیت دارد خودتنظیمی هیجانی است. از طرف دیگر، مطالعات نشان داده اند که بین اختلال در تنظیم احساسات و عدم تحمل ابهام رابطه وجود دارد. هدف: هدف از این پژوهش بررسی ارتباط تنظیم هیجان و فرا نگرانی در تحمل ابهام بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بود. روش: مطالعه حاضر از نوع مطالعه همبستگی بود و به صورت مقطعی انجام شد. جامعه پژوهش بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مراجعه کننده به مرکز روانپزشکی فرقانی- نکویی قم در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بودند. نمونه پژوهش ۱۴۱ بیمار بستری شده و یا مراجعه کننده به مرکز روانپزشکی بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ های دشواری در تنظیم هیجان، پرسشنامه فرا نگرانی ولز و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺗﺤﻤﻞ اﺑﻬﺎم استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل مسیر با برنامه PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین نمره حیطه دشواری در انجام رفتارهای هدفمند مواقع درماندگی ۲۱/۶۳±۵۴/۱ و میانگین نمره دشواری در مهار رفتارهای تکانشی مواقع درماندگی ۱۹/۲۷±۶۷/۲۷ بود. میانگین نمره تحمل ابهام ۴/۳۲±۲۵/۱۲ بود. بین متغیر های دشواری تنظیم هیجان با فرا نگرانی و دشواری تنظیم هیجان با تحمل ابهام هیچ رابطه معناداری یافت نشد. تنها رابطه معنادار اثر فرا نگرانی بر تحمل ابهام بود (۰/۰۴۹=P). نتیجه گیری: نتایج مطالعه بیانگر ظرفیت کمتری در تحمل ابهام و فرا نگرانی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بود. پیشنهاد می گردد در درمان بیماران اسکیزوفرنی به این جنبه ها توجه بیشتری گردد.
مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی جدلی بر وسواس مرگ زنان در دوره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آبان) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
۱۶۶۲-۱۶۴۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: وسواس مرگ یکی از موارد تهدید سلامتی روانی در همه گیری کرونا است. تاکنون مطالعه بالینی که به مقایسه اثربخشی درمان های روانشناختی مانند درمان پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی در وسواس مرگ انجام نشده است و خلاء پژوهشی بزرگی در بررسی آن وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد با رفتاردرمانی جدلی بر وسواس مرگ زنان در دوره کرونا انجام پذیرفت. روش: مطالعه حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان 20 -60 ساله بودند که در سال 1399 در دو مرکز ادیبان و خانه بهی اراک پرونده داشتند. در مجموع 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند از طریق غربالگری انتخاب و در سه گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، رفتاردرمانی و کنترل گمارده شدند. گروه های آزمایش مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و مداخله رفتاردرمانی جدلی را در 8 جلسه 90 دقیقه ای هفتگی به صورت آنلاین دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. شرکت کنندگان قبل، بعد و یک ماه پس از اجرای مداخله درمانی، پرسشنامه وسواس مرگ عبدالخالق (1998) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون هر دو روش مداخله در کاهش وسواس مرگ زنان تأثیر معناداری داشتند (0/05 P<). در مرحله پیگیری نیز دو مداخله به صورت معناداری موجب کاهش وسواس مرگ زنان شدند، اما بین دو مداخله تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد (0/05<P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق می توان گفت که هر دو درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتار درمانی جدلی با استفاده از اصول ذهن آگاهی و با افزایش انعطاف پذیری روانشناختی در کاهش وسواس مرگ زنان مؤثر بودند، ازاین رو آگاهی از این مداخلات می تواند در دوران کرونا برای وسواس مرگ زنان مؤثر واقع شود.
طراحی و اعتبارسنجی مدل رهبری دانشی در شرکت های دانش بنیان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
27 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی مدل رهبری دانشی در شرکت های دانش بنیان ایران بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها توصیفی-پیمایشی و از نظر نوع داده ها آمیخته (کمی و کیفی با رویکرد پدیدارشناسی) است. جامعه آماری در بخش کیفی (بخش مصاحبه) 12 نفر از مدیران شرکت های دانش بنیان با روش نمونه گیری گلوله برفی و پس از اشباع نظری انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش 7 مرحله ای کلایزی استفاده گردید. نتایج این بخش حاکی از استخراج 209 کد در ابتدا بود که با توجه به تحلیل های صورت گرفته تجارب زیسته مدیران شرکت های دانش بنیان ایران در زمینه رهبری دانشی شامل: 4 بعد اصلی (شامل: هدفگذاری، سیاستگذاری های آموزشی، سیاستگذاری های حمایتی، سیاستگذاری های عملکردی)، 8 مولفه ( تعالی فردی، فرابالندگی سازمانی، , ...) با توجه به مفاهیم صورت بندی شده استخراج گردید. در بخش کمی از روش توصیفی پیمایشی استفاده گردید.جامعه آماری شامل کلیه مدیران شرکت های دانش بنیان بودند که با استفاده از جدول مورگان360 نفر حجم نمونه تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه حاصل از بخش کیفی استفاده گردید که پایایی بر پایه ضریب آلفای کرونباخ 91/0 بدست آمد. همچنین به منظور بررسی مناسبت مدل از روش تحلیل عاملی تاییدی (CAF) با رویکرد کوواریانس محور از نرم افزار AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد تمام مدل رهبری دانشی از برازش و اعتبار مناسبی برخوردار است و تما می متغیر های بدست آمده می توانند در طراحی مدل نهایی مورد توجه باشند.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل بازداری و توجه انتخابی بزرگسالان مبتلا به اختلال بیش فعالی/نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، یکی از نافذترین اختلالات عصبی تحولی می باشد که با نقایصی در ابعاد شناختی_رفتاری همراه بوده و گاهی تا بزرگسالی ادامه دارد. امروزه به دلیل عوارض جانبی داروها، از درمان های غیردارویی برای درمان این اختلال استقبال شده است. پژوهش حاضر درصدد بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل بازداری و توجه انتخابی افراد بزرگسال مبتلا به اختلال بیش فعالی/نقص توجه بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری، کلیه افراد مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی شهر رشت بود. انتخاب نمونه (30 مرد، 15 نفر در هر گروه) به صورت هدفمند و در دسترس از طریق فراخوان اینترنتی بر اساس تشخیص اولیه روان شناس، مصاحبه بالینی پژوهشگر و آزمون تشخیصی پژوهش انجام شد. مداخلات شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی شامل 8 جلسه ۹۰ دقیقه ای، و تکالیف خانگی 45 دقیقه ای و 3 روز در هفته انجام شد. پس از اتمام مداخله آموزشی (بهمن ماه 1399)، مرحله پس آزمون اجرا و در نهایت مرحله پیگیری سه ماه پس از برگزاری پس آزمون انجام شد. ابزارها شامل مقیاس غربال گری نقص توجه بزرگسالان/بیش فعالی Conners، ، و تست Go/No-Go بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس با اندازه های مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود کنترل بازداری و توجه انتخابی در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بوده است. نتیجه گیری: توصیه می شود روش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کلینیک ها و مراکز خدمات روان شناسی به عنوان یک روش مداخله ای موثر به کار گرفته شود.
پیش بینی مقاومت در برابر تغییر براساس سبک های دلبستگی و انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
147 - 168
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات بسیار مهم که افراد با آن مواجه هستند، موضوع مقاومت در برابر تغییر می باشد که زندگی افراد را تحت الشعاع قرار داده و بر جنبه های مختلف آن اثر می گذارد. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی مقاومت در برابر تغییر بر اساس سبک های دلبستگی و انعطاف پذیری شناختی انجام گرفت. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی کارمندان مرد نیروی انتظامی منطقه 11 شهر تهران در پاییز 1400 می باشد که به روش در دسترس تعداد 167 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار مطالعه شامل پرسش نامه های مقاومت در برابر تغییر اورگ (2003)، سبک دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987) و انعطاف پذیری شناختی (CFI) می باشد. داده ها با کمک آزمون های رگرسیون و همبستگی پیرسون تحلیل شدند. آزمون رگرسیون نشان داد که انعطاف پذیری شناختی و سبک های دلبستگی ناایمن- اجتنابی و ناایمن- دوسوگرا پیش بینی کننده مقاومت در برابر تغییر می باشند. همچنین براساس آزمون همبستگی پیرسون، بین مقاومت در برابر تغییر با سبک دلبستگی ناایمن/ اجتنابی، سبک دلبستگی ناایمن/ دوسوگرا و انعطاف پذیری شناختی رابطه معنی داری وجود دارد. از این رو شناخت و شناسایی عوامل و محرک های موثر بر مقاومت در برابر تغییر می تواند موجب یافتن راه حل های جدید برای درمان و مهم تر از آن پیشگیری شود.
تأثیر بازی های رایانه ای و بازی های حرکتی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۱)
39 - 49
حوزههای تخصصی:
زمینه: کارکردهای اجرایی در کودکان دبستانی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است زیرا می تواند دارای نقش تعیین کننده ای در بهبود عملکرد کودکان در مدرسه و حتی برای آینده آنها باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازی های رایانه ای و بازی های حرکتی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان مقطع ابتدایی بود. روش پژوهش: تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان ابتدایی 7 تا 9 ساله مدارس شهرستان بابل در سال 1401 بودند. برای انتخاب نمونه از طریق نمونه گیری تصادفی سه مدرسه انتخاب شدند. تعداد 15 نفر از هر مدرسه به طور تصادفی در سه گروه (بازی های حرکتی، بازی های رایانه ای و کنترل) قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه کارکردهای اجرایی BRIEF بود. برنامه های گروه حرکتی و رایانه ای برای مدت 12 جلسه (4 هفته و سه جلسه در هفته) انجام گردید. گروه کنترل برنامه های معمول خود را ادامه دادند. آزمون تحلیل کوواریانس و همچنین آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح 05/0 < p اجرا شدند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد با در نظر گرفتن نمره های پیش آزمون به عنوان متغیر کنترل، مداخلات تمرینی(بازی های رایانه ای و بازی های حرکتی) موجب تفاوت معنادار بین گروه های آزمایش و کنترل شد. بر اساس نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی، تفاوت در متغیر کارکردهای اجرایی بین دو گروه تجربی با گروه کنترل معنادار(001/0 p<) ولی با یکدیگر غیر معنادار بود(05/0 p>). نتیجه گیری: می توان با برنامه ریزی مناسب در مدارس از بازی های حرکتی و رایانه ای به عنوان گزینه ای کاربردی در راستای ارتقای کارکردهای اجرایی کودکان استفاده کرد.
ارتقای کارکردهای اجراییِ مغز در کودکان پیش دبستانی؛ ساخت و روایی یابی یک برنامه مبتنی بر داربست مادری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۱)
51 - 63
حوزههای تخصصی:
تحول سریع پیوندهای عصبی در کودکیِ اولیه، این دوره از زندگی را تبدیل به یک دوره طلایی برای آموزش شناختی کرده است. مادر از کانال داربست والدینی می تواند سهم مهمی در این آموزش شناختی داشته باشد. با چنین نگاهی، هدف از پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی یک بسته آموزشی مبتنی بر داربست مادری برای ارتقای توجه اجرایی در کودکان پیش دبستانی بوده است. مطالعه در سه فاز انجام شد. در فاز اول، با مرور پژوهش های گذشته، مؤلفه های داربست والدینیِ مرتبط با کارکردهای اجرایی شناسایی شدند. در فاز دوم به روش تحلیل اَسنادی و با ادغام مؤلفه های داربست والدینی احصاء شده از قبل، بسته آموزشی ارتقای کارکردهای اجرایی ساخته شد. در فاز سوم، بسته آموزشی تدوین شده، اعتباریابی شد. در این گام، مطالعه به روش نیمه تجربی انجام شد و طرح پژوهش، تک گروهی بوده است. شرکت کنندگان شامل 16 مادر دارای فرزند 5/3 تا 5 ساله بودند که داوطلبانه همراه با کودکان خود در دوره شرکت کرده بودند. ابزارهای اندازه گیری عبارت بوده اند از تکلیف استروپ روز و شب (گرشتات و همکاران، 1994)، تکلیف انتخاب منعطف آیتم (ژاک و زلازو، 2001) و تکلیف فراخنای ارقام (وکسلر، 2003). نتایج نشان داد این بسته آموزشی بر ارتقای ابعاد سه گانه کارکردهای اجرایی اثربخش بوده و این اثربخشی در طول زمان نیز حفظ شده است. بر اساس این مطالعه، مادر می تواند فهم دقیق تری از تحول شناختی فرزند خود به دست بیاورد و ضمن آگاهی از نقش خود در این تحول، با انجام بازی ها و فعالیت های مشمول در این بسته به رشد شناختی فرزند خود کمک کند.
مقایسه دو روش دارودرمانی و بازی های مبتنی بر توجه بر نشانه های بیش فعالی و علائم عصب شناختی نرم در پسران مبتلا به نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر مطالعات زیادی در رابطه با وجود علائم عصب شناختی نرم در اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام گرفته اما پیرامون مقایسه اثربخشی درمان های رایج بر کاهش این علائم در کشور ما پژوهش های اندکی انجام شده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثرات دارو درمانی و بازی های توجهی بر این علائم انجام شد. روش کار: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، با گروه گواه، و بر روی نمونه ای شامل 100 نفر از دانش آموزان پسر دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی در سال تحصیلی 96-1395 به انجام رسید. پس از اجرای آزمون عصب شناختی کمبریج CNI و مقیاس Conners والدین، با توجه به نمرات به دست آمده و نقطه برش، آزمودنی ها در دو گروه علائم عصب شناختی نرم بالا و پایین جای گرفته و هر کدام از گروه ها به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (مجموعا شش گروه) گمارده شدند و مداخله های درمانی روی آنان صورت گرفت. داده های به دست آمده با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-23 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل داده ها روشن ساخت که گرو های آزمایشی و گروه گواه با یکدیگر تفاوت معناداری دارند و دو روش درمانی بر اساس شدت علائم عصب شناختی، موجب کاهش علائم شده اند. دارو درمانی بیشتر بر علائم شدید عصب شناختی نرم، و بازی های توجهی بر علائم خفیف اثر داشته است. نتیجه گیری: یافته های مذکور می تواند در انتخاب نوع درمان، بر حسب شدت علائم عصب شناختی، یاریگر درمانگران باشد. علاوه بر این از یافته های پژوهش حاضر در توضیح ارتباط میان جنبه های عصب روان شناختی اختلال نقص توجه/بیش فعالی با عوامل داروشناختی و چگونگی اثربخشی دارو نیز می توان بهره گرفت.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر بهزیستی روانشناختی افراد مبتلا به اضطراب شهر اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
35 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر بهزیستی روانشناختی افراد مبتلا به اضطراب شهر اهواز بود. روش : جامعه آماری این پژوهش، افراد مبتلا به اختلال اضطراب بودند که در سال ۱۳۹۹ به کلنیک های درمانی روان شناختی شهر اهواز مراجعه کرده بودند که با روش نمونه گیری هدفمند تعداد ۴۵ نفر به عنوان نمونه انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایشی پذیرش و تعهد، و واقعیت درمانی، و یک گروه گواه) قرار گرفتند. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1989) استفاده شد. مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طی ۸ جلسه و واقعیت درمانی طی 10 جلسه ۱۲۰ دقیقه ای اجرا گردید. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس در نرم افزار SPSS-23 انجام شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روان شناختی در مراجعین مبتلا به اضطراب تاثیر بهتری داشت. نتیجه گیری: افراد مبتلا به اضطراب کیفیت زندگی و بهزیستی پایینتری دارند که برای بهبود این وضعیت باید از درمان های روانشناختی بهره گرفت که درمیان این درمان ها، روش مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بالاتری دارد.
Predicting Marital Satisfaction based on Social Media and Body Image in Women Who Chose to Have Cosmetic Surgery: The Mediating Role of Emotion Regulation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The study of marital satisfaction and its determining factors has always been of interest to researchers in the fields of Psychology and Social Sciences. The objective of the present study was to predict marital satisfaction based on social networks and body image in women who chose to have cosmetic surgery through the mediation of emotion regulation. The research methods were correlation and path analysis. The statistical population included all women who chose to have rhinoplasty in beauty clinics in districts 1 to 5 of Tehran in 2021. From among them, 150 women were selected through convenience sampling method. They filled out Olson’s (1998) Marital Satisfaction questionnaire, Mojaradi et al.’s (2014) Social Network questionnaire, Body Image questionnaire (1970) and John and Gross’ (2003) Emotion Regulation questionnaire. Descriptive analysis and path analysis were conducted using SPSS software (version 25) and PLS software (version 3), respectively. The results showed that the direct effects of body image on emotion regulation, emotion regulation on marital satisfaction, virtual social network on emotion regulation, and virtual social network on marital satisfaction were significant (p < 0.05). However, the direct effect of body image on marital satisfaction was not significant (p < 0.05). In addition, the indirect effect of body image mediated by emotion regulation on marital satisfaction, and that of virtual social network mediated by emotion regulation on marital satisfaction of women who chose to have cosmetic surgery were not significant (p < 0.05).
تدوین عوامل فردی مثبت و منفی موثر بر آماده سازی روانی خلبانان خطوط هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
257 - 279
حوزههای تخصصی:
آمادگی روانی خلبانان از جمله مهمترین عوامل موثر بر حفظ ایمنی پرواز است. هدف پژوهش حاضر، تدوین عوامل فردی مثبت و منفی موثر بر آماده سازی روانی خلبانان خطوط هوایی بود. پژوهش به روش کیفی انجام شد. جامعه مورد مطالعه، کلیه خلبانان یک شرکت هواپیمایی در شهر تهران در سال 1398 بودند. نمونه 10 خلبان بود که با روش هدفمند انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. این روند تا کسب اشباع نظری در پاسخ به سوالات مصاحبه ادامه یافت. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. تحلیل داده ها منجر به شناسائی دو دسته عوامل فردی مثبت و منفی موثر بر آمادگی روانی خلبانان شد. در طبقه عوامل منفی موثر بر آمادگی روانی خلبانان؛ ضعف جسمانی و شخصیتی، ضعف در مدیریت فردی، دغدغه های اقتصادی و شغلی، و رفتار غیر حرفه ای شناسائی شد. در طبقه عوامل مثبت موثر بر آمادگی روانی خلبانان؛ توانمندی جسمانی و شخصیتی، اعتقادات فردی و سازمانی، نگرش مثبت به کار و زندگی، برنامه ریزی شغلی، به کار بستن مهارت ها و امکانات مدیریت فردی استخراج گردید . این مطالعه نشان داد که دو دسته عوامل فردی مثبت و منفی از جمله مهمترین مسائل مطرح در آماده سازی روانی خلبانان می باشند که میبایست مورد توجه قرار گیرند.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه خرد در ایران: یک دیدگاه یکپارچه از عوامل پیشایندی، پسایندی و همبسته خرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
91 - 108
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه خرد با توجه به ابعاد، مقوله ها و مولفه های الگوی خرد در جامعه ایران انجام شد. جامعه پژوهش شامل افراد بالای 20 سال ایرانی بود. 985 نفر از گروه های مختلف قومی، جنسیتی، سنی و تحصیلی به کمک روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. نتایج تحلیل عامل تاییدی نشان داد که ساختار 6 بعدی خرد یعنی عوامل علی (مهارت ها و توانایی های شناختی، هوش هیجانی و ویژگی های شخصیتی)، مقوله اصلی (یکپارچگی، هماهنگی و تعادل ابعادی وجودی)، شرایط زمینه ای (دینداری، معنویت و تعالی خود، اخلاق، تامل و تجارب چالش انگیز)، شرایط مداخله گر (عوامل محیطی، نظام آموزش رسمی و غیررسمی و خانواده)، راهبردها (استدلال خردمندانه، نگرش و رفتارهای جامعه پسند، بهزیستی، مشاوره، راهنمایی و رهبری دیگران) و پیامدها (کمال و سعادت انسان، خیر مشترک و جهانی عادلانه تر) با داده ها برازش مناسبی داشتند. به طور کلی خرد را می توان به عنوان صفت منحصر به فرد، پیچیده و چندمولفه ای انسانی تعریف کرد که یکپارچگی پویا و متعادل مولفه های مختلف را در بر می گیرد. باید اذعان داشت توصیف خرد به عنوان بهترین بودن در همه ابعاد، موجب شود بسیاری آن را یک ایده ال غیرقابل دسترس ادراک کنند، در حالی که خرد را می توان به عنوان یک پیوستار در نظر گرفت که افراد ممکن است در طیفی از خیلی کم تا خیلی زیاد در ارتباط با این ابعاد قرار گیرند. این ابعاد به صورت هم افزایی در مسیر افزایش سطح خرد عمل می کنند و در واقع می توان گفت خرد بزرگتر از جمع اجزای آن است.
بررسی حافظه کوتاه مدت و انعطاف پذیری شناختی و سندروم شناختی توجهی در افراد با و بدون تجربه موسیقی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی حافظه کوتاه مدت، انعطاف پذیری شناختی و سندروم شناختی توجهی در افراد با و بدون تجربه موسیقی بود. این پژوهش در گروه پژوهش های توصیفی بوده و با توجه به اهداف و فرضیات پژوهش در زیرگروه پژوهش های علی مقایسه ای قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد باتجربه موسیقی و افراد عادی بدون تجربه (افرادی که به فرهنگسرا مراجعه کرده و آموزش هایی غیر از موسیقی را فرامی گرفتند) در شهر فسا می باشد. درنهایت تعداد 30 نفر از هر دو گروه به عنوان نمونه پژوهش و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز شامل مقیاس حافظه وکسلر، مقیاس انعطاف پذیری شناختی دنیس وندروال و مقیاس سندروم شناختی توجهی می باشد. از نتایج به دست آمده چنین برمی آید که در افراد با و بدون تجربه موسیقی ازلحاظ سه متغیر حافظه کوتاه مدت، انعطاف پذیری شناختی و سندروم شناختی توجهی تفاوت معنادار دارد.
پیش بینی خیانت های زناشویی بر اساس سیستم های بازداری و فعالسازی رفتاری و الگوهای ارتباطی زوجین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف خیانت های زناشویی بر اساس سیستم های بازداری و فعالسازی رفتاری و الگوهای ارتباطی زوجین انجام شد. روش : روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع، همبستگی بود. جامعه آماری مورد مطالعه این پژوهش دانشجویان متاهل مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد دانشگاه تهران بود. که از بین آنها براساس فرمول حجم نمونه گرین (1992) 248 نفر که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه نگرش به خیانت مارک واتلی (2006)، پرسشنامه سیستم های مغزی رفتاری کارور و وایت (1994) و پرسشنامه الگوهای ارتباطی ریچی و فیتزپاتریک (1994) جمع آوری شد و به منظور بررسی فرضیه ها و تحلیل داده ها از رگرسیون همزمان استفاده شد. یافته ها: بررسی نتایج پژوهش نشان داد خیانت زناشویی با سیستم بازداری رفتاری رابطه منفی و معنادار و با سیستم فعالسازی رفتاری رابطه مثبت و معنادار است. (01/0=p ). همبستگی خیانت زناشویی با جهت گیری گفت و شنود منفی و با جهت گیری همنوایی مثبت و معنادار است (01/0=p ). همچنین سیستم فعالسازی رفتاری سهم یگانه بیشتری در پیش بینی خیانت زناشویی دارد. نتیجه گیری: براساس نتایج بدست آمده خیانت های زناشویی را می توان براساس سیستم های مغزی رفتاری و الگوهای ارتباطی زوجین در دانشجوبان متاهل پیش بینی کرد.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه هدف های پیشرفت معلمان در کار: ساختار عاملی، روایی و پایایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
92 - 71
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف آزمون روان سنجی نسخه کوتاه پرسشنامه اهداف پیشرفت معلمان در کار (TAGWQ، پاپایانو و چریستودولیس، 2007) در گروهی از معلمان ایرانی انجام شد. روش : در مطالعه همبستگی حاضر، 360 معلم (200 زن و 160 مرد) به نسخه کوتاه پرسشنامه هدف های پیشرفت معلمان در کار، سیاهه هیجان معلم (TEI، چن، 2016) و مقیاس بهزیستی عاطفی وابسته به شغل (JAWS، وتکاتویک، فاکس، اسچکتر و کیلووی، 2000) پاسخ دادند. به منظور تعیین روایی عاملی نسخه کوتاه پرسشنامه هدف های پیشرفت معلمان در کار از روش آماری تحلیل عاملی تأییدی و به منظور بررسی همسانی درونی پرسشنامه از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد. همچنین، به منظور مطالعه روایی سازه نسخه کوتاه پرسشنامه هدف های پیشرفت معلمان در کار، ضرایب همبستگی بین وجوه این پرسشنامه با ابعاد مختلف هیجانات معلم و بهزیستی عاطفی وابسته به شغل، گزارش شد. یافته ها : نتایج تحلیل تاییدی نشان داد که نسخه سه عاملی پرسشنامه هدف های پیشرفت معلمان شامل جهت گیری های هدفی تسلطی، عملکردی و اجتنابی با داده ها برازش مطلوبی داشت. نتایج مربوط به همبستگی بین جهت گیری های هدفی با هیجانات معلم و بهزیستی عاطفی، از روایی همزمان نسخه کوتاه پرسشنامه هدف های پیشرفت معلمان در کار، به طور تجربی حمایت کرد. مقادیر ضرایب همسانی درونی هدف های پیشرفت تسلطی، عملکردی و اجتنابی به ترتیب برابر با 80/0، 79/0 و 78/0 به دست آمد. نتیجه گیری : در مجموع، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که نسخه کوتاه پرسشنامه هدف های پیشرفت معلمان برای سنجش سازه انگیزشی جهت گیری های هدفی در معلمان ایرانی، ابزاری روا و پایا بود.
مدرسه شغلی: شناسایی شاخص های تعیین کننده مدرسه با استانداردهای بالای رشد شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
201 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عومل تعیین کننده ی مدرسه با استاندارهای بالای رشد شغلی بود. پژوهش از نوع کابردی بود و از لحاظ نحوه ی گردآوری اطلاعات از روش آمیخته استفاده شد.در بخش کمی، از پرسشنامه ی استناندارهای شغلی دانش آموزان منتشر شده توسط انجمن مشاوره ی مدرسه ی آمریکا(2004)، برای شناسایی مدارس شغلی و در بخش کیفی، از مصاحبه ی عمیق برای بررسی شاخص های شغلی مدارس استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی مدارس متوسطه ی اول و دوم دخترانه در سطح کرمانشاه بود. پس از شناسایی 3 مدرسه به عنوان مدارس شغلی، در فاز دوم تعداد 10 نفر از عوامل سه مدرسه به روش نمونه گیری هدفمند برای مصاحبه ی عمیق انتخاب شدند پس از بررسی داده های حاصل از پژوهش و کدگذاری داده های هر گروه در سه مرحله کد گذاری باز، محوری، انتخابی در مجموع90 مفهوم در رابطه با شاخص های مدارس شغلی به دست آمد که در قالب 27 مقوله دسته بندی شدند، که در نهایت شاخص های مدارس شغلی در 8 حیطه ی کلی: سیستم آموزشی مدرسه، برنامه های غیرآموزش رسمی، توانمندسازی شغلی دانش آموزان، راهبردهای مدرسه در رشد شغلی، کیفیت روابط سازمانی در مدرسه، فضای حمایتی مدرسه، منابع شغلی دانش آموزان،سبک مدیریت مدرسه طبقه بندی شدند.
مقایسه ابعاد پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود در دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D و B(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه ابعاد پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود در دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D و B انجام شد.
روش : طرح پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی و از نظر روش، علّی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان پسر و دختر دوره کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر قدس در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. 60 نفر دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D و 60 نفر از دانشجویان دارای تیپ شخصیتی B به عنوان نمونه انتخاب شدند. با توجه به شرایط بیماری کووید- 19 شرکت کنندگان به طور مجازی به مقیاس پردازش هیجانی باکر و همکاران (2007) و سیاهه تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1988) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری و تک متغیری و نرم افزار SPSS نسخه 25 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که بین تمام ابعاد پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود بین دو گروه دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D و تیپ شخصیتی B تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p.). به عبارتی دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D از پردازش هیجانی سالم و تمایزیافتگی پایین تر برخوردارند.
نتیجه گیری : بنابراین پیشنهاد می شود با توجه به نقش مؤثر سلامت روان در سلامت هیجانی و روانشناختی دانشجویان، لازم است در جهت بسترسازی مناسب آن در دانشگاه ها تدابیر ویژه ای اندیشید.