فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۲۱ تا ۴٬۸۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف رواسازی و اعتباریابی نسخه رایانه ای مجموعه تکالیف مؤلفه بازداری متناسب با جمعیت ایرانی، صورت گرفت. در این مطالعه 3 تکلیف رایانه ای مبتنی بر مدل Miyake و Friedman جهت سنجش بازداری مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: آزمون های Antisaccade، Stroop و سیگنال توقف ابزار های مورد استفاده در این پژوهش بودند. مطالعه حاضر از نوع توصیفی_تحلیلی است که به روش پیمایشی از طرق نمونه گیری سهمیه ای در مرحله مقدماتی (پایلوت) روی 100 نفر از چهار قومیت نژادی و زبانی مختلف و سپس روی 406 نفر از افراد عادی و 74 فرد مبتلا به اختلالات بالینی مختلف در شهر کرمان (16 تا 60 سال) اجرا شد. جهت بررسی روایی از روایی صوری، روایی محتوایی و روایی تفکیکی استفاده گشت. بررسی پایایی نیز از طریق روش های همسانی درونی، بازآزمایی، همبستگی بین دو نیمه آزمون و اسپیرمن-براون صورت گرفت. یافته ها: خرده مقیاس Antisaccade، Stroop و سیگنال توقف همسانی درونی عالی و پایایی مطلوبی نشان دادند. این مقیاس ها از روایی صوری و محتوایی مطلوبی برخوردار بودند. داده های حاصل از روش تحلیل مانوا، تفاوت معناداری بین عملکرد افراد عادی و افراد مبتلا به اختلالات بالینی مختلف را نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها این مجموعه تکالیف در سنجش مؤلفه بازداری از پایایی و روایی مطلوبی برخوردار هستند و می توانند به عنوان ابزاری معتبر جهت سنجش توانایی بازداری افراد عادی و افراد مبتلا به اختلالات بالینی به کار گرفته شوند.
Providing a Structural Model of Social-Emotional Competence Based on Psychology Capital with Mediation of Career Motivation among Primary School Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study was conducted in order to provide a structural model of social-emotional competence based on psychological capital with the mediation of career motivation among primary teachers. The correlation method was applied in this cross-sectional research. The statistical population of the present study was consisted of all teachers who were teaching in the elementary schools of Tehran in 2021-2022 and among them 350 people were selected by multi-stages cluster-sampling method. Psychological capital (Luthans, 2007), career motivation (Robinson, 2004) and social-emotional competence (Boyatzis, 2007) methods were applied which had acceptable validity and reliability. SPSS-V23 and Lisrel-V7.8 software were applied in order to analyze the data. Structural equation modeling was used to respond to the research hypotheses. The research findings suggested that psychological capital has a direct effect on social-emotional competencies of elementary teachers (p<0.05). Psychological capital has an indirect effect on social-emotional competencies of primary teachers (p<0.05). Also, the results showed that the indirect effect of psychological capital along with social-emotional competencies mediated by career motivation was confirmed by 95% confidence. Therefore, social-emotional competencies can play a better role in increasing their career motivation through making psychological capital among teachers.
پیش بینی اخلاق کاری بر اساس صفات شخصیت، سبک های دلبستگی و طرحواره های شناختی، با میانجیگری سازگاری شغلی در کارکنان قوّه قضاییه
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
79 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف طرّاحی یک الگوی آماری به منظور پیش بینی اخلاق کاری و سازمانی بر اساس صفات شخصیت، سبک های دلبستگی و طرحواره های شناختی، با میانجیگری سازگاری شغلی، در میان کارکنان قوّه قضاییه انجام شده است. جامعه تحقیق، شامل کلّیه کارکنان قوّه قضاییه بود. از این جامعه، تعداد 76 نفر، به روش نمونه گیری غیرتصادفی و دردسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطّلاعات،شامل پرسشنامه اخلاق کاری گریگوری پتی، سیاهه پنج عاملی شخصیت مک کری و کاستا، پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور، پرسشنامه طرحواره های شناختی ناسازگار اوّلیه یانگ و پرسشنامه سازگاری شغلی دیویس و لافکوئیست بود. داده های حاصل از تحقیق، به شیوه تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس و آموس مورد تحلیل آماری قرار گرفت. بر اساس یافته های تحقیق، هر یک از مفاهیم صفات شخصیت، سبک های دلبستگی و طرحواره های شناختی، به طور مناسبی پیش بینی کننده اخلاق کاری بودند و متغیّر سازگاری شغلی، در رابطه میان هر یک از متغیّرهای صفات شخصیت، سبک های دلبستگی، طرحواره های شناختی و اخلاق کاری میانجی گری می کند. در مجموع، الگوی ارائه شده در پژوهش حاضر، به لحاظ مبانی نظری در روان شناسی معاصر، مورد تأیید می باشد و قابلیت کاربرد در گزینش کارکنان و مشاوره شغلی را دارد.
اثربخشی معنادرمانی بر میزان درد و امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
افزایش شیوع سرطان در سال های اخیر و تأثیر آن بر ابعاد مختلف جسمی روانی و اجتماعی زندگی بشر سبب شده است سرطان، مشکل اصلی بهداشتی قرن شناخته شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنادرمانی بر میزان درد و امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شده است. این مطالعه نیم ه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، بیماران زن مبتلا به سرطان سینه در شهر تهران بود. از این میان با روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزار استفاده شده پرسش نامه چندبُعدی درد و پرسش نامه امید به زندگی بود. گروه آزمایش 10 جلسه تحت معنادرمانی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با آزمون کواریانس چندمتغیری انجام شد. یافته ها نشان داد در تمام خرده مقیاس های درد و امید به زندگی، پس از کنترل نمرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و کنترل وجود دارد. بر اساس نتایج این مطالعه، معنادرمانی موجب کاهش میزان درد و افزایش امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه شده است.
مقایسه عملکرد تحصیلی و پرخاشگری بر اساس گرایش به شبکه های اجتماعی
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
129 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه عملکرد تحصیلی و پرخاشگری بر اساس گرایش به شبکه های اجتماعی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع على مقایسه ای و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان متوسطه دوم کیش بود. نمونه آماری بر اساس جدول مورگان ۲۳۰ نفر از این افراد بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (۱۹۹۲) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (۱۹۹۹) پاسخ دادند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات پرخاشگری دانش آموزان بر اساس گرایش به شبکه های اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد. در ادامه نتایج آزمون تعقیبی LSD مشخص کرد که تفاوت میانگین ها در دو گروه نیم ساعت با یک ساعت معنادار است. همچنین تفاوت میانگین ها در دو گروه یک ساعت با دو ساعت یا بیشتر معنادار است. همچنین نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات عملکرد تحصیلی دانش آموزان بر اساس گرایش به شبکه های اجتماعی ای تفاوت معناداری وجود ندارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که گرایش به شبکه های اجتماعی بر پرخاشگری دانش آموزان تاثیر دارد ولی بر عملکرد تحصیلی تاثیر معناداری ندارد.
پیش بینی ابعاد شخصیت جامعه پسند بر اساس سلامت اجتماعی و منبع کنترل در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
143 - 165
حوزههای تخصصی:
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار جامعه پسند به مطالعه رابطه شخصیت جامعه پسند با سلامت اجتماعی و منبع کنترل در بین دانشجویان پرداخت. روش : روش پژوهش از نوع همبستگی است و جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین بود. گروه نمونه 100 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های شخصیت جامعه پسندِ پنر، سلامت اجتماعیِ کیز و منبع کنترل بیرونی- درونیِ راتر بود. داده ها توسط روش های رگرسیون گام به گام معکوس و محاسبه ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد، تمام ابعاد شخصیت جامعه پسند با مؤلفه های سلامت اجتماعی همبستگی مثبت معنادار دارند؛ به غیر از خرده مقیاسهای مسئولیت اجتماعی و نوعدوستی خودگزارشی که با شکوفایی اجتماعی از ابعاد سلامت اجتماعی همبستگی منفی معنادار دارند و خرده مقیاس نگاه از منظر دیگران که رابطه معنادار با هیچ کدام از مؤلفه های سلامت اجتماعی ندارد. هم چنین تمام ابعاد شخصیت جامعه پسند با منبع کنترل رابطه مثبت معنادار دارند به غیر از خرده مقیاس های ارتباط همدلانه و نگاه از منظر دیگران که با منبع کنترل هیچ رابطه معناداری ندارند. تحلیل رگرسیون نشان داد، منبع کنترل و هم چنین مؤلفه هایی از سلامت اجتماعی پیش بینی کننده های مناسبی برای برخی از ابعاد جامعه پسندی هستند. نتیجه گیری : بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که ارتقاء سلامت اجتماعی و تقویت منبع کنترل درونی در افراد می تواند موجب افزایش رفتار جامعه پسند شود.
رابطه بین گرایش به جراحی زیبایی با نگرش به مد و تصویر بدنی منفی زنان متقاضی جراحی زیبایی با تکیه بر نوع جراحی: نقش میانجیگری تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : در گذشته، جراحی زیبایی در جهت بازگشت عملکرد و شکل طبیعی عضوی از بدن انجام می شد، اما امروزه جراحی زیبایی کارکرد اصلی خود را از دست داده است. هدف از پژوهش حاضر تعیین برازش مدل ساختاری روابط بین گرایش به جراحی زیبایی با نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان با تکیه بر نوع جراحی در زنان متقاضی جراحی زیبایی شهر بوشهر بود.
روش : روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متقاضی جراحی زیبایی که در سال 1399 به کلینیک های زیبایی شهر بوشهر مراجعه کرده بودند را شامل می شد. حجم نمونه متشکل از 400 نفر خانم بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه های گرایش به جراحی زیبایی اعتمادی فر و امانی (1392)، نگرش به مد رضایی (1393)، تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001) بود.
یافته ها : یافته ها حاکی از آن بود که متغیرهای نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان پیش بینی کننده گرایش به جراحی زیبایی در زنان بودند. یافته های مدل ساختاری نشان داد که مسیر نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با تنظیم شناختی هیجان به طور مستقیم و با گرایش به جراحی زیبایی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان معنادار می باشد.
نتیجه گیری : تحلیل داده ها نشان دهنده مناسب بودن شاخص ها بود و نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. یافته های این پژوهش می تواند، برای روان درمانگران و مشاوران در ارائه مشاوره تخصصی به زنان متقاضی جراحی پروتکلی مبنی بر اصلاح باورها و شناخت های غیرمنطقی و آموزش سبک های مقابله ای جهت کاهش تصویر بدنی منفی و مدگرایی و افزایش تنظیم شناختی هیجان معرفی نماید.
مسیر تحولی تمایلات هیجانی-اجتماعی در کودکان پیش دبستانی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول هیجانی-اجتماعی در اوایل کودکی، یکی از زیربناهای اساسی سلامت فرد و جامعه است. پژوهش حاضر، به بررسی مسیر تحولی تمایلات هیجانی-پژوهشی و مؤلفه های آن در سنین پیش دبستانی پرداخته است. نمونه موردمطالعه ما، 447 کودک سالم ایرانی (دختر=47.4 درصد) در گستره سنی 48 تا 78 ماه (میانگین=66.57، انحراف استاندارد=6.797) بود. این نمونه از پنج شهر تهران، بندرعباس، مشهد، زرند و تبریز به عنوان نماینده جمعیت ایرانی بر اساس توزیع جغرافیایی و وضعیت اجتماعی-اقتصادی بودند. در این پژوهش از نسخه فارسی سیاهه تمایلات هیجانی-اجتماعی پیش دبستانی استفاده شد که شامل شش مؤلفه رفتارهای بیش فعالانه-ناسازگارانه، مهارت های اجتماعی، مهارت های ارتباطی، مهارت های زندگی روزمره، رفتار تغذیه ای و نشانگان اضطراب جدایی است. جهت بررسی تغییرات مسیر تحولی تمایلات هیجانی-اجتماعی، از آزمون کروسکال والیس استفاده گردید که نتایج آن نشان داد در بین بازه های سنی شش ماهه، تغییرات معناداری درباره مؤلفه های مهارت های زندگی روزمره و نشانگان اضطراب جدایی وجود دارد؛ اما درباره چهار مؤلفه دیگر و همچنین تمایلات هیجانی-اجتماعی به طورکلی، تفاوت معناداری بین این گروه های سنی وجود ندارد. سپس آزمون تعقیبی گیمز-هاول انجام شد تا تفاوت های مشاهده شده در بین دسته های سنی، بررسی شود. نتایج این پژوهش نشان داد که تمایلات هیجانی-اجتماعی در اوایل کودکی، تغییرات معناداری نمی کند. در نتیجه می توان گفت که دوره های حیاتی مرتبط با تحول توانایی هیجانی-اجتماعی، قبل یا بعدازاین دوره است
بررسی تطبیقی میزان تأکید بر استفاده از عوامل موثر در پرورش تفکر نقاد در آموزش عالی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کاربردی و از نوع کیفی و برای شناسایی عوامل مؤثر در پرورش تفکر نقاد در آموزش عالی صورت گرفته است. نتایج برگرفته از 58 مقاله پژوهشی در فواصل سال های2000 تا 2022 بوده است و به تأیید 11 صاحب نظر رسیده است. برای بررسی و تحلیل یافته ها در میان کشورها از روش تطبیقی- مقایسه ای بر اساس الگوی بردی در ﭼﻬﺎر ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺗﻮﺻیف، تفسیر، هم جواری و مقایسه استفاده شده است. یافته ها نشان داده اند که آموزش عالی کشورهای موردمطالعه کمتر به این عوامل توجه داشته اند. ایران نیز از این امر مستنثنی نیست و در 5 عامل: محیط امن، آشنایی به اصول استدلال ورزی و قضاوت مبتنی بر شواهد، اجتناب از قضاوت عجولانه و تعهد به اصول اخلاق نقادی و دانش و مهارت و همسانی باور و عملکرد و تناسب زمان برای پوشش دادن سرفصل برنامه درسی نیاز به توجه ویژه دارد.
«شناسایی ویژگی های راهبردهای تدریس و ارزشیابی برنامه درسی الکترونیک از منظر نظریه علوم اعصاب شناختی »
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی ویژگی های راهبردهای تدریس و ارزشیابی برنامه درسی الکترونیکی از منظر نظریه ی علوم اعصاب شناختی به روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی بود. مقالات منتشرشده در پایگاه های علمی پرتال علوم انسانی، جهاد دانشگاهی، مگ ایران، ایران داک و نورمگز به عنوان جامعه مقالات فارسی و پایگاه اریک از میان پایگاه های علمی معتبر برای زبان انگلیسی انتخاب شد. مقالات دارای دسترسی تمام متن، بکار رفتن کلیدواژه در عنوان یا چکیده و قرارگیری در چارچوب زمانی 2010 تا 2021 معیارهای شمول مقالات بودند. برای تحلیل محتوای قیاسی از عناصر نه گانه کلاین استفاده شد. با توجه به یافته ها در زمینه عنصر روش آموزش، توجه به 1) تفاوت های فردی؛ 2) احساسات شخصی؛ 3) فعالیت یادگیرندگان؛ 4) انواع قالب های آموزشی؛ 5) فاصله گذاری زمانی مناسب و 6) توضیح شفاف روش انجام تکالیف شناسایی شد. در زمینه عنصر ارزشیابی نیز باید 1) واکنش یاد دهنده به پاسخ یادگیرنده همراه با بازخورد هشداردهنده باشد؛ 2) آزمون های شناختی جایگزین آزمون های به یادآوردنی شود؛ 3) سؤالات باید جنبه استنباط یادگیرنده را تقویت کنند و او را به سمت ارائه پاسخ های خلاقانه تری ببرند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس ادراک شده، علائم سایکوسوماتیک و پریشانی هیجانی در زنان تحت درمان ناباروری با روش IVF(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
496 - 516
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان پذیرش و تعهد بر استرس ادراک شده، علائم سایکوسوماتیک و پریشانی هیجانی در زنان تحت درمان ناباروری با روش IVF انجام شد. روش: این پژوهش، نیمه تجربی و به صورت طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل 140 زن تحت درمان ناباروری با روش IVF بود که به مراکز درمان ناباروری شهر تهران در پاییز 1398 مراجعه نمودند. برای تعیین حجم نمونه از جدول کوهن استفاده شد. طبق این جدول با اندازه اثر 5/0 و توان 76/0 با آلفای 05/0 ، حجم نمونه 30 نفر براورد و براساس ملاک های ورود با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و در دو گروه 15 نفری (آزمایش و گواه) به طور تصادفی جایگزین شدند. پرسشنامه های استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983)، اضطراب، فشار روانی و افسردگی لوی باند و لوی باند (1995)، علائم روان تنی لاکورت و همکاران (2013) و پذیرش و عمل نسخه دوم بوند و همکاران (2011)، جهت جمع آوری اطلاعات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. گروه آزمایش تحت مداخله پذیرش و تعهد براساس بسته درمانی هیز (2002)، در طی 8 جلسه90 دقیقه ای قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. جهت بررسی نتایج از نرم افزار 22SPSS- استفاده شده است. یافته ها: نتایج آزمون واریانس اندازه های مکرر حاکی از تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش استرس ادراک شده، علائم سایکوسوماتیک و پریشانی هیجانی در زنان تحت درمان ناباروری با روش IVF (0001/0≥ P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود، درمانگران و مشاوران مراکز درمانی افراد نابارور با به کارگیری درمان پذیرش و تعهد در درمانگاه های مختص ناباروری در جهت کاهش نیازها و مشکلات روانشناختی زنان نابارور تحت درمان IVF اقدام نمایند.
Marital boredom and sexual dysfunction in women with breast cancer(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Purpose of this research was investigation of how effects of marriage and poor sexual performance. Methods: Based on the theoretical sampling method, 20 women who were diagnosed breast cancer in Tehran city were chosen and individually had structured interviews. The data analysis was done by using the phenomenological method and encoded texts from the interviews. The results of the study identified 2 centers categories and 7 main categories such as many sexual problems like vaginal dryness, pain during intercourse, sexual reluctance and etc. are caused by lack of knowledge, shyness, the male dominated society and lack of proper trainings. They don’t follow their treatment process and this can be the reason of so many problems in their relationships. They don’t even talk about their sexual problems for fear of being abandoned by their husbands and these women face with frustration due to the changes that had happened in their bodies. All these women have experienced at least one of the disgust factors as physical and emotional exhaustion, suffering physical exhaustion due to losing their breast, suffering emotional exhaustion after losing the support of their family and husbands, thoughts of death and end of life and fear of not returning the days before their diseases make them suffer mentally. Conclusion: Women in the studies believed that the most main threat to their life is losing their most important sex organ which is their breast.
Female Students and Reflection in Care Ethics: The Case Study of Guilan University Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Care is a multidimensional concept that has been reflected in the process of modernity. The aim of this study was to investigate care ethics among female students of Guilan University. Methods: In this research, a qualitative method based on semi-structured interviews and purposive sampling was used. The statistical sample includes 33 students of Guilan University. In total, 11 interviewees were interviewed as a group and 22 interviewees as an individual. The analysis method in this research was thematic analysis. Results: In data analysis, twelve basic themes, three organizing themes, and one global theme were obtained. The first type was autonomous girls: these types of girls are less inclined to marriage and maternal roles and less interested in circular motherhood and more inclined to linear time and they believed that a circular mother is a boring role that will reduce their agency. The second was heteronomous girls: these types of female students were in maximal motherhood level because they have known a mother with the semiotic such as sacrifice, kindness, self-sacrifice, altruism, etc. Third types of girls were eclectic: this type of female student has both a tendency to linear time (employment and education) and a cyclical time (marriage and motherhood). Conclusion: Among the existing types, the ideal form was eclectic ethics in which female students have two ethics of heteronomy and autonomy (semiotic and symbolic).
نقش طرحواره های هیجانی در پیش بینی نشانگان ضربه عشق در افراد دارای شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
7 - 20
حوزههای تخصصی:
امروزه وقوع شکست عاطفی درافراد می تواند منجر به اختلال درعملکرد آن ها درحیطه های گوناگون شود ازاین رو دراین پژوهش نقش طرح واره های هیجانی درپیش بینی بروزنشانگان ضربه عشق درافراد باتجربه شکست عاطفی مدنظر قرار گرفت روش پژوهش ازنوع توصیفی- پس رویدادی که بااستفاده ازروش همبستگی(رگرسیون) انجام گرفت. ابتدا پرسشنامه های طرحواره های هیجانی لیهی و نشانگان ضربه عشق بااستفاده ازفرم نگار به صورت آنلاین تدوین گردیدو ازطریق لینک برای افرادباتجربه شکست عاطفی در بازه سنی 18تا38 سال به صورت هدفمند در سال 99-1400درشهر اصفهان ارسال شد سپس، 89 نفر از افراد درسه سطح گروه بندی شدند و نمرات آنان درنشانگان ضربه عشق به عنوان متغیر ملاک و نمراتشان درطرحواره های هیجانی به عنوان متغیر پیش بینی کننده با روش تحلیل تشخیصی مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها حاکی ازدستیابی به دوتابع تشخیصی بود که تنها تابع تشخیصی اول به طور معناداری بامیزان مقادیر ویژه مطلوبی توانست واریانس گروه های تشکیل شده راتبیین نماید. از بین سازه های طرحواره های هیجانی؛ احساس فقدان کنترل، ساده انگاری هیجان و احساس شرم/گناه، به ترتیب بیشترین میزان ضریب ساختاری رادرپیش بینی بروز نشانگان ضربه عشق در افراد دارای تجربه شکست عاطفی داشتند. نتایج این پژوهش نشان داد که افراد باتجربه شکست عاطفی دارای طرحواره های هیجانی بیشتری هستند که این خود مانع حل وفصل تجربه شکست عاطفی می گردد.
تدوین مدل مفهومی مرکزیت بخشی نابهنجار به خود در منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل مفهومی ساختاری مرکزیت بخشی نابهنجار به خود در منابع اسلامی و بررسی میزان روایی آن بود. نخست با رویکردی کیفی در قسمت جمعآوری متون و رسیدن به متون برگزیده، از روش حوزههای معنایی و در قسمت تحلیل متون، از روش تحلیل محتوای کیفی سیه و شانون (2005) به شیوه تحلیل محتوای قراردادی استفاده شد؛ بدین منظور سه مرحله کدگذاری انجام و 526 کد در مرحله کدگذاری باز، 74 کد محوری در مرحله اول، 15 کد محوری در مرحله دوم، 3 کد انتخابی به عنوان مقوله عمده و یک مقوله هسته مرکزی شناسایی و مدل مفهومی سازه مرکزیتبخشی نابهنجار به خود ترسیم گردید. سپس در رویکردی کمّی با به کارگیری روش ارزیابی نظرات کارشناسان، شاخص روایی محتوایی مدل از یازده متخصص به روش نمونه گیری هدفمند سنجیده شد. یافته های پژوهش نشان داد که سازه مرکزیتبخشی نابهنجار به خود دارای چهار مؤلفه خودرضایتی، خودبرتری، خودنمایشی و خودفزونی، 36 نشانه، شش شرط علّی (عدم شناخت خود یا جایگاه آن، عدم شناخت خداوند یا جایگاه او، خوددوست داری ذاتی، خودکم بینی، علاقه ذاتی به دیده شدن، بی نهایت طلبی ذاتی) و یازده پیامد می باشد.
نقش واسطه ای خوش بینی تحصیلی در رابطه بین ذهن آگاهی و رفتار غیرمولد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
205 - 220
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش خود شفابخشی بر بهزیستی، رضایت، تصویر بدن و تحمل پریشانی زنان مبتلا به اختلال پرخوری عصبی
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
33 - 49
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش خود شفابخشی برکیفیت زندگی (بهزیستی- رضایت)، تصویر بدن و تحمل پریشانی افراد مبتلا به اختلال پرخوری عصبی انجام گرفت. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با گروه های آزمایش، گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به پرخوری عصبی مراجعه کننده به متخصصان و مراکز درمانی شهر اصفهان در سال 1398 بودند که 30 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند. ابزار گردآوری دادها پرسش نامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، کیفیت زندگی- فرم کوتاه ( WHOQOL-BREF ) و پرسش نامه ترس از تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005) بود. گروه آزمایش 12 جلسه تحت آموزش خودشفابخشی قرار گرفتند ولی گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خودشفابخشی بر افزایش کیفیت زندگی افراد مبتلا به اختلال پرخوری تاثیر معنی داری دارد (05/0= P ). بعلاوه، آموزش خودشفابخشی بر افزایش کیفیت زندگی افراد مبتلا به اختلال پرخوری تاثیر معنی داری دارد (05/0= P ). همچنین آموزش خودشفابخشی بر افزایش تحمل پریشانی افراد مبتلا به اختلال پرخوری تاثیر معنی داری دارد(05/0= P ). نتیجه گیری: با توجه به این پژوهش می توان از آموزش خودشفابخشی برای افزایش تحمل پریشانی، افزایش کیفیت زندگی (بهزیستی- رضایت) و کاهش ترس از تصویر بدنی زنان مبتلا اختلال پرخوری عصبی استفاده کرد.
اثربخشی درمان فلورتایم بر سیستم فعالساز رفتاری کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فلورتایم بر سیستم فعالساز رفتاری کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم مراجعه کننده به مراکز درمانی منطقه 5 تهران در سال 1401 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته درمان فلورتایم ولز (2009) اجرا شد. به منظور گردآوری داده ها، ابزار پژوهش شامل مقیاس تجدیدنظر شده حساسیت به تقویت جکسون (2009) بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری به دست آمده در متغیر سیستم فعالساز رفتاری (15/6 = F و 001/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (درمان فلورتایم) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیر وابسته (سیستم فعالساز رفتاری) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای درمان فلورتایم بر گروه آزمایش بود. بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که درمان فلورتایم بر سیستم فعالساز رفتاری کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
عوامل تدریس اثربخش از دیدگاه دانشجویان بر مبنای روش بنیاد بخشی نظریه
حوزههای تخصصی:
تدریس مهم ترین کارکرد نظام آموزش عالی است و اثربخشی آن اهمیت بسیاری دارد. پژوهش های انجام شده در زمینه تدریس اثربخش اکثراً با رویکرد کمی این موضوع را بررسی کرده اند، همچنین تعداد محدودی از پژوهش ها به بررسی دیدگاه دانشجویان به روش کیفی و با انجام مصاحبه های عمیق پرداخته اند، لذا هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل اثربخشی تدریس از دیدگاه دانشجویان و بر مبنای روش پژوهش بنیادبخشی نظریه است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان موفق و ناموفق ترم پنجم و بالاتر دانشگاه بیرجند هستند. علت انتخاب دانشجویان ترم پنجم و بالاتر، تجربه کافی آن ها از نحوه تدریس اساتید و قدرت تشخیص عوامل مؤثر و غیرمؤثر در تدریس اثربخش هستند. 32 نفر از دانشجویان دانشگاه بیرجند به روش نمونه گیری هدفمندِ ترکیبی انتخاب و با آنان مصاحبه شد. بر اساس یافته ها عوامل مؤثر در تدریس اثربخش در سه بخش عوامل زمینه ای (امکانات دانشگاهی، برنامه ریزی آموزش و جو هم کلاسی ها)، موجبات علّی (نقش استاد و نقش دانشجو) و پیامدها (تحول منش دانشجو) شناسایی و در قالب مدلی نظری ارائه شدند. «جذب دانشجو» مقوله ی مرکزی تدریس اثربخش شناسایی شده است. عوامل مؤثر در تدریس اثربخش به ترتیب اولویت روش های نوین تدریس، ارتباط استاد و دانشجو، تکالیف کلاسی، توان مندی علمی و جذب دانشجو هستند. سه عامل عمده ای که به تدریس غیراثربخش منجر می شوند تدریس سنتی، تعداد زیاد دانشجویان و عدم تخصص اساتید می باشند. براساس یافته ها، 30 راهکار برای تدریس اثربخش در آموزش عالی در 7 بخش شامل ویژگی های فردی، استفاده از تکنولوژی و شیوه های متنوع تدریس، نظارت و ارزشیابی، راهنمایی و ایجاد انگیزه، ارتباط استاد و دانشجو، مدیریت کلاس و برنامه ریزی آموزش، و امکانات آموزشی و رفاهی ارائه شده است.
مواجهه ای انتقادی با دغدغه های فلسفه دانشگاهی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است با تکیه بر پژوهش ها و آموزش هایی که در گروه فلسفه دانشگاه تهران صورت گرفته است، عناصر و مؤلفه های فلسفه دانشگاهی در ایران صورت بندی شوند و بر پایه اصل «معاصر بودن در فلسفه ورزی» مورد بررسی انتقادی قرار گیرند. گروه فلسفه دانشگاه تهران، در این نوشته، از آن رو نماد فلسفه دانشگاهی قلمداد شده است که این نهاد، نخستین گروه رسمی و تثبیت شده فلسفه در ایران بوده و بسیاری از استادانی که در دیگر گروه های فلسفه در سطح کشور مشغول تدریس شده اند از دانش آموختگان این گروه بوده اند. ازاین رو توجه به دغدغه های آموزشی-پژوهشی این گروه می تواند در فهم پدیدار فلسفه دانشگاهی ایران بینش آفرین و رهگشا باشد. در این مقاله بحث شده است که از پیشینه یک صدساله گروه فلسفه دانشگاه تهران شش ویژگی قابل استخراج است که کمابیش می توانند در پیوند با یکدیگر عناصر و مؤلفه های فلسفه دانشگاهی در ایران به شمار آیند. این عناصر عبارت اند از: ۱. کانونی بودن توجه به مسائل مابعدالطبیعی؛ ۲. حضور پررنگ فلسفه اسلامی، تاریخ و لوازم آن (زبان عربی، منطق، کلام و عرفان اسلامی)؛ ۳. حضور دائمی فلسفه تطبیقی با همه تنوعاتش؛ ۴. دغدغه هایی ناظر بر مسائل فلسفی معاصر (در مقیاسی به مراتب کمتر از سه ویژگی پیشین)؛ ۵. جهت گیری تدریجی و بطئی از رویکردی عمومی و کلی به رویکردی تخصصی و فنی با تاریخ و مسائل فلسفی در هر دو حوزه آموزش و پژوهش؛ و ۶. حضور برخی از چهره های گروه فلسفه در ساختار قدرت سیاسی. مؤلفه های مذکور در بخشی دیگر از این مقاله با این پرسش ها مواجه شده اند که تا چه حد مسائلی که فلسفه دانشگاهی در حوزه های مذکور با آن ها سروکار داشته است، مسائل فلسفی امروز آن حوزه ها بوده اند؟ شیوه فلسفه خوانی در فلسفه دانشگاهی آیا اصولاً واجد امکانی برای دعوت به فلسفه ورزی بوده است؟ اگر قرار بر صورت بندی «شرایط امکان تأسیس تفکر فلسفی در ایران» باشد، فلسفه دانشگاهی آیا می تواند خود را همراه چنین دغدغه ای بداند و مشارکتی در آن داشته باشد؟