فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۴۱ تا ۳٬۷۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی اعتیادپذیری بر اساس سرمایه روانشناختی، نشخوار فکری و ذهن آگاهی در دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین انجام شد. پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین در سال تحصیلی 99-1398 نیمسال دوم تشکیل داد. از بین دانشجویان دختر با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 200 نفر انتخاب و به پرسشنامه اعتیادپذیری (وید و بوچر، 1992)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز و همکاران، 2007)، پرسشنامه نشخوار فکری (یوسفی و همکاران، 1388) و پرسشنامه ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2004) پاسخ دادند. داده های پژوهش با روش های آمار توصیفی، ماتریس ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری با SPSS نسخه 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین نمره کل سرمایه روانشناختی (56/0-=r و 002/0=p) و ابعاد آن با اعتیادپذیری رابطه معکوس و معناداری وجود دارد (05/0>P). این رابطه بین نمره کل نشخوار فکری (44/0=r و 002/0=p) و ابعاد آن با اعتیادپذیری، مثبت و معنادار و بین نمره کل ذهن آگاهی (62/0-=r و 001/0=p) و ابعاد آن با اعتیادپذیری، معکوس و معنادار بود (05/0>P). همچنین، رگرسیون چندمتغیره به روش ورود همزمان نشان داد که 44 درصد از واریانس اعتیادپذیری بر مبنای متغیرهای پیشبین (سرمایه روانشناخت، ذهن آگاهی و نشخوار فکری) قابل تبیین است. بنابراین می توان برای پیشگیری از اعتیاد در دانشجویان با شناخت عوامل روانشناختی مؤثر و تقویت ذهن آگاهی آسیب پذیری دانشجویان در این زمینه را کاهش داد.
اثربخشی آموزش رویکرد راه حل محور بر مولفه های دلزدگی زناشویی در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان اصفهان
حوزههای تخصصی:
موضوع خانواده، با توجه به جایگاه و شان آن، باید به طور جدی مورد توجه قرار گرفته و آسیب های احتمالی آن شناسایی و پیشگیری شوند. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش راه حل محور بر مولفه های دل زدگی زناشویی در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان اصفهان است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش را کلیه زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان تشکل دادند که از بین آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی در یک گروه آزمایش (15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش راه حل مدار 7 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه دلزدگی زناشویی (ملاچ پاینز، 2005) بودند. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام گرفت. نتایج نشان داد که درمان راه حل مدار باعث کاهش دلزدگی زناشویی و مولفه های دلزدگی جسمی، دلزدگی عاطفی و دلزدگی روانی در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان اصفهان شده است. این نتایج می تواند پشتوانه ای برای به کارگیری این روش مشاوره ای در کاهش دلزدگی زناشویی در زوجین برای جلوگیری از فروپاشی بنیان خانواده و بهبود روابط زناشویی باشد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر بهزیستی روانشناختی افراد دارای سوءمصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سوءمصرف مواد مخدر یکی از مشکلات بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی مهم در بسیاری از کشورها است، که جهان در سه دهه اخیر با آمارهای تکان دهنده شیوع آن در جامعه مواجه شده است. هدف: هدف این مطالعه بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر بهزیستی روانشناختی افراد دارای سوءمصرف مواد مخدر بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد دارای سوءمصرف مواد مخدر در مراکز ترک اعتیاد طی سال های ۱۳۹۶ الی ۱۳۹۸ در شهر کرمانشاه بود. تعداد ۶۰ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه ۳۰ نفر) به صورت تصادفی جایدهی شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (۱۹۸۹) و مداخله ۸ جلسه ای آموزش مهارت های زندگی خلیلان و افلاکی فر (۱۳۹۵) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۸ و تحلیل کواریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر ابعاد بهزیستی روانشناختی در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنادار داشته است (۰/۰۵>P). براساس نتایج برای شش بعد بهزیستی روانشناختی یعنی استقلال، تسلط بر محیط، رشد شخصی، ارتباط مثبت با دیگران، هدفمندی در زندگی و پذیرش خود به ترتیب ۰/۲۴، ۰/۳۰، ۰/۳۱، ۰/۴۹، ۰/۶۷ و ۰/۳۹ در تفاوت میانگین گروه ها ناشی از اثر مداخله بوده است. نتیجه گیری: براساس نتایج آموزش مهارت های زندگی سبب افزایش تسلط بر خود و کاهش نگرش مثبت به مصرف مواد مخدر در افراد شد؛ بنابراین با فراگیری آموزش مهارت های زندگی می توان تسلط محیطی، استقلال و سایر سازه های بهزیستی روانشناختی در افراد را ارتقا داد.
مقایسه تأثیر طرح واره درمانی و درمان شناختی رفتاری بر تنظیم شناختی هیجان نوجوانان دختر طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
113 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف مقایسه طرح واره درمانی و درمان شناختی رفتاری بر تنظیم شناختی هیجان نوجوانان دختر طلاق انجام شد. روش : پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع سنجش مکرر با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه نوجوانان دختر خانواده طلاق که در محدوده سنی 13 تا 15 سال شهر اصفهان بودند. نمونه آماری 45 دختر که به صورت تصادفی در گروه آزمایشی طرح واره درمانی و درمان شناختی رفتاری و کنترل گمارده شدند. گروه های آزمایشی به مدت20 جلسه90 دقیقه ای مشاوره طرح واره درمانی و درمان شناختی رفتاری گروهی دریافت نمودند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند .ابزار مورد استفاده پرسشنامه 36 سوالی تنظیم شناختی هیجان (گرانفسکی، کرایج و اسپین هاون، 2002) (CERQ) بود. جهت مقایسه میانگین های آزمون در هر مرحله، از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون های تعقیبی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد گروه های آزمایشی طرح واره درمانی و درمان شناختی رفتاری افزایش معناداری در تنظیم شناختی هیجان (01/0 ( p<؛ ایجاد کرده و این نتایج در پیگیری دوماهه باقی ماند (01 /0 .( p<مقایسه بین دو گروه های آزمایشی نشان داد که طرح واره درمانی در مقایسه با درمان شناختی رفتاری در تنظیم شناختی هیجان در هر دو مرحله پس آزمون ( 05 / 0 ( p< و پیگیری (01 / 0 ( p<اثربخشی بیشتری دارد. نتیجه گیری : بر اساس این مطالعه به درمانگران در حوزه کودک و نوجوان پیشنهاد می گردد که برای تنظیم شناختی هیجان از طرح واره درمانی و درمان شناختی رفتاری استفاده کنند.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر نشخوار فکری نوجوانان خودآسیب رسان بدون قصد خودکشی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خودآسیب رسانی به قصد غیرخودکشی رفتاری است آگاهانه که فرد خودش به بافت های بدنش آسیب می زند و می تواند تبعات فراوانی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (CBT) بر نشخوار فکری نوجوانان خودآسیب رسان بدون قصد خودکشی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان 16 تا 18 ساله (پسر و دختر) دبیرستان های شهرستان ساری بود. از این جامعه، 100 نفر به شیوه ی نمونه در دسترس انتخاب و از بین آنها 28 نفر که بالاترین نمرات را در پرسشنامه ی خودجرحی بدون خودکشی (NNSI) کسب کرده بودند، با رعایت معیارهای ورود، گزینش و به صورت تصادفی ساده در یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل(هر گروه شامل 14 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش، درمان شناختی- رفتاری را به روش گروهی طی 12 جلسه 90 دقیقه ای، و گروه گواه نیز تا اجرای آزمون مرحله پس آزمون هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. ابزار به کار رفته در این پژوهش شامل پرسشنامه ی خودجرحی بدون خودکشی( کلونسکی و گلن ،2011) و پرسشنامه نشخوارفکری نولن هوکسما(1991) بود. داده های به دست آمده در دو مرحله پیش آزمون، پس آزمون با استفاده از نرم افزار SPSS-22 به وسیله تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی- رفتاری منجر به کاهش نشخوار فکری شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را ارایه می کند که درمان شناختی- رفتاری برای کاهش نشخوار فکری در نوجوانان خود آسیب رسان بدون قصد خودکشی روش مناسبی است و می تواند منجر به ارتقاء سلامت روانی آنان شود.
پیامدهای منفی ترویج تفکر آزادی جنسی غربی در کشور: مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
76-90
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: نوجوانان و جوانان بیش از هر قشر دیگری در معرض قسم های مختلف تهاجم فرهنگی غربی قرار دارند و بسیاری از مفاهیم ذیل تهاجم فرهنگی مانند آزادی جنسی بدین دلیل است که افراد از پیامدهای منفی آن آگاهی ندارند. بنابراین ممکن است با تبیین پیامدهای منفی آزادی جنسی، نگرش و دیدگاه جامعه ایرانی به ویژه قشر جوان نسبت به این پدیده مذموم تغییر یابد و بستر لازم برای مقابله با آزادی های مطلق جنسی فراهم گردد. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی جهت تبیین پیامدهای منفی ترویج تفکر آزادی جنسی غربی در کشور انجام شده است. روش کار: روش اصلی این تحقیق فراترکیب کیفی است که در آن از طریق جست وجوی کلیدواژه های مرتبط، مطالعات پیشین درباره پیامدهای آزادی جنسی استخراج شد. در ادامه شاخص های شناسایی شده در مقالات مختلف کدگذاری شد و با دسته بندی کدها موضوعات اصلی به دست آمد. با استفاده از رویکرد فراترکیب، الگویی مفهومی شامل سه بُعد اصلی، پنج مضمون و 37 کد به دست آمد. سه بُعد اصلی شناسایی شده شامل پیامدهای فردی، خانوادگی و اجتماعی-فرهنگی بود. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: رتبه بندی عوامل نشان داد که پیامدهای اجتماعی-فرهنگی اهمیت بیشتری داشت و پیامدهای خانوادگی و فردی به ترتیب در رتبه های بعدی قرار داشتند. همچنین محاسبه ضریب کاپا کوهن، ضریب هولستی، ضریب پی اسکات و ضریب آلفای کرپیندروف نشان داد که الگوی به دست آمده در این تحقیق اعتبار مناسبی داشت. نتیجه گیری: هدف دولت های غربی از ترویج تفکر آزادی جنسی در کشورهای اسلامی تأثیرگذاری بر باورهای فرهنگی و رفتارها و هنجارهای اجتماعی است. با ترویج تفکر آزادی جنسی، زمینه و بستر لازم برای نفوذ و نهادینه سازی سایر هنجارهای غربی در جامعه نیز فراهم می آید؛ به شکلی که می توان آزادی جنسی را دروازه ای جهت ورود دیگر ارزش های غربی در نظر گرفت که اغلب در تضاد کامل با فرهنگ و اندیشه اسلامی قرار دارد.
اهداف توسعه هزاره سوم: سلامت مادران بر اساس آموزه های دین اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
159-178
حوزههای تخصصی:
سازمان ملل سلامت مادران را پنجمین آرمان اهداف توسعه هزاره سوم بیان نموده است. ازاین رو مطالعه حاضر با هدف بررسی آموزه های دین اسلام در جهت نایل شدن به آرمان پنجم توسعه هزاره سوم یعنی حفظ سلامت مادران صورت گرفته است. روش کار: مطالعه حاضر از نوع مروری است که طی آن مروری جامع بر مقالات فارسی و انگلیسی زبان با استفاده از بانک های اطلاعاتی بین المللی وب آو ساینس، ساینس دایرکت، پاب مد، گوگل اسکولار و با استفاده از کلیدواژه های انگلیسی Women ,Islamic Health ,Millenium goals ,Maternal Health به صورت تکی و ترکیبی و همچنین معادل کلیدواژه های فارسی در بانک های اطلاعات فارسی شامل اس. آی. دی، ایرانداک و مگیران جست وجو صورت گرفت. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: از جمله آموزه های دین اسلام درباره حفظ سلامت مادران عبارت است از توجه به حقوق زنان در ابعاد مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی؛ توجه به ابعاد سلامت جسمی، روحی و اجتماعی زنان؛ دسترسی عادلانه به مراقبت های سلامتی؛ پرهیز از خشونت علیه زنان؛ توجه به منزلت اجتماعی زنان؛ توصیه به بارداری سالم؛ پرهیز از سقط های غیرموجه تهدیدکننده سلامت زنان و پرهیز از غذاهای ناسالم در دوران حساس بارداری که بسیاری از آنها مشابه دستورالعمل های سازمان جهانی بهداشت در حفظ سلامت مادران کاربرد عملی دارد. نتیجه گیری: آموزه های دین اسلام چون بر مبنای فطرت بشر ارائه شده، بهترین راهنما در جهت داشتن زندگی سالم است؛ بنابراین می توان از توصیه های دین اسلام درباره حفظ سلامت مادران استفاده کرد و به عنوان یکی از راهبردهای اساسی برای نایل شدن به اهداف توسعه هزاره سوم به جهانیان عرضه کرد.
اثربخشی طرح واره درمانی بر نشخوار فکری و اهمال کاری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
107 - 114
حوزههای تخصصی:
اهمال کاری رفتاری فراگیر و بالقوه ناسازگار برای بسیاری از دانشجویان است که اغلب با احساس پریشانی و ناراحتی روانشناختی همراه بوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر نشخوارفکری و اهمال کاری دانشجویان دانشگاه یاسوج بود. طرح این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه یاسوج بود. بدین صورت که از بین دانشجویان کارشناسی دانشگاه یاسوج، دانشجویانی که به شرکت در طرح تمایل داشتند ثبت نام صورت گرفت و سپس از بین 72 نفر داوطلب، تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه،گمارده شدند. پرسش نامه های نشخوار فکری نالن هوکسما و مارو (1991) و مقیاس اهمال کاری لی(1986) را تکمیل کردند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش طرح واره درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. مجدداً دو گروه با پس آزمون ارزیابی شدند. یک ماه بعد از پس آزمون از هر دو گروه آزمون پیگیری گرفته شد. نتایج تحلیل آنکوا نشان داد نمرات پس آزمون نشخوار فکری و اهمال کاری در دو گروه تفاوت معنادار دارد؛ بدین معنی که نشخوار فکری و اهمال کاری گروه آزمایش بعد از آموزش حوزه های طرحواره کاهش یافته است. همچنین نتایج آزمون پیگیری نشان داد تفاوت نمرات دو گروه در متغیرها معنادار است. بنابر نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر، میتوان نتیجه گرفت که آموزش طرح واره درمانی بر کاهش نشخوارفکری و اهمال کاری دانشجویان موثر و این اثر پایدار بوده است.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی سالمندان براساس راهبردهای تنظیم هیجان، کیفیت دلبستگی به خدا و اضطراب وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بهزیستی روان شناختی سالمندان براساس راهبردهای تنظیم هیجان، کیفیت دلبستگی به خدا و اضطراب وجودی، تعداد 218 نفر از سالمندان بالای 60 سال شهر تهران (120 نفر زن و 98 نفر مرد)، از بین سالمندان مراجعه کننده به پارک های مناطق دو و پنج شهرداری تهران به صورت در دسترس و براساس قاعده سرانگشتی گرین انتخاب شدند. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی همبستگی می باشد. با استفاده از اطلاعات گرد آوری شده با پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (فرم بلند)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ) گارنفسکی و همکاران، پرسشنامه دلبستگی به خدا M−SAS غباری بناب و پرسشنامه اضطراب وجودی گود و گود میزان رابطه متغیرهای پیش بین و ملاک مورد آزمون قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد که سطح معناداری متغیرهای راهبردهای تنظیم هیجان مثبت و منفی، کیفیت دلبستگی به خدا و اضطراب وجودی کمتر از 05/0 است (05/0P<)؛ بنابراین بین متغیرهای مذکور و بهزیستی روان شناختی رابطه معنادار وجود دارد؛ همچنین راهبردهای تنظیم هیجان مثبت و کیفیت دلبستگی به خدا پیش بینی کننده معنادار مثبت بهزیستی روان شناختی است و با افزایش آنها در سالمندان، بهزیستی روان شناختی افزایش می یابد و برعکس؛ اما راهبردهای تنظیم هیجان منفی و اضطراب وجودی پیش بینی کننده معنادار منفی بهزیستی روان شناختی می باشند که افزایش آنها موجب کاهش بهزیستی روان شناختی در سالمندان می گردد و برعکس.
رابطه سیستم های مغزی / رفتاری، تکانش گری و کاهش اهمیت تأخیری با رفتارهای پرخطر در نوجوانان: نقش واسطه ای اختلال در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
26 - 45
حوزههای تخصصی:
نوجوانی دوره ای از تحول اساسی در رشد عاطفی، اجتماعی، عصبی و شناختی است که با افزایش آسیب پذیری در برابر صدماتی مانند تصادفات رانندگی، جرائم خشونت آمیز، اعتیاد و روابط جنسی همراه است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای اختلال در تنظیم هیجان در رابطه با سیستم های مغزی / رفتاری، تکانش گری و کاهش اهمیت تأخیری در رفتارهای پرخطر دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم بود. تعداد 321 نفر از دانش آموزان دختر و پسر به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. مقیاس های به کاربرده در این پژوهش شامل مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی علی زاده محمدی (1387)، مقیاس سیستم فعال سازی رفتاری/ بازداری رفتاری Carver and White (1994)؛ مقیاس تکانش گری Linam (2013)؛ مقیاس انتخاب پولی Kirby و همکاران (1999) و مقیاس اختلال در تنظیم هیجان Graz and Roemer (2004) بود. تحلیل داده ها به روش همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای AMOS نسخه 24 و SPSS نسخه 23 انجام گردید. سیستم فعال سازی/بازداری رفتاری و اختلال در تنظیم هیجان بر رفتارهای پرخطر اثر مستقیم داشت. اختلال در تنظیم هیجان در رابطه سیستم فعال سازی/بازداری رفتاری و تکانش گری بر رفتارهای پرخطر اثر غیرمستقیم داشت. بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر می توان گفت جهت کاهش شیوه رفتارهای پرخطر باید به تنظیم هیجانی، سیستم مغزی / رفتاری و تکانش گری توجه گردد. این یافته ها می تواند دستاوردهای کاربردی در سبک تربیتی نوجوانان داشته باشد.
رابطه نظریه ذهن با حافظه فعال و حل مسئله در دانش آموزان: نقش میانجی هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی نقش میانجی هوش هیجانی در رابطه بین نظریه ذهن و کارکردهای اجرایی (حافظه فعال و حل مسئله) بود. طرح پژوهشْ همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر 14 تا 18 سال شهرستان خمینی شهر در سال 1400 بود که 300 نفر از آنان به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه هوش هیجانی و آزمون های نرم افزاری حل مسئله برج لندن، حافظه فعال اِن بک و آزمون ذهن خوانی ازطریق تصاویر چشم بود. یافته ها نشان داد نظریه ذهن رابطه مثبت و معناداری با هوش هیجانی (233/0β=)، حافظه فعال (318/0β=) و حل مسئله (299/0β=) داشت (01/0>p). علاوه براین هوش هیجانی با حافظه فعال (219/0β=)و حل مسئله (319/0β=) رابطه مستقیم مثبت و معنادار داشت (01/0>p). رابطه غیرمستقیم نظریه ذهن با حافظه فعال و حل مسئله به ترتیب ضرایب 036/0 و 062/0 بود. بنابراین نقش میانجی گری هوش هیجانی در رابطه بین نظریه ذهن با حافظه فعال و حل مسئله تأیید شد. باتوجه به نتایج پژوهش، می توان گفت نظریه ذهن و هوش هیجانی، به طور معناداری بر عملکردهای اجرایی حافظه فعال و حل مسئله مؤثر هستند؛ بنابراین، اجرای شیوه هایی برای بهبود عملکردهای اجرایی دانش آموزان بسیار مهم است.
اثربخشی تحریک با جریان الکتریکی مستقیم مغز (TDCS) بر توجه انتخابی و ادراک شنیداری افراد نابینا
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
236 - 247
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی تحریک با جریان الکتریکی مستقیم مغز بر توجه انتخابی و ادراک شنیداری افراد نابینا انجام شد. روش مطالعه از نوع آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد نابینایانی بود که در 6 ماهه دوم سال 1400 عضو انجمن نابینایان و مدرسه استثنایی باغچه بان شهرستان بستان آباد آذربایجان شرقی بودند، از بین آن ها به 30 آزمودنی به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج به عنوان افراد گروه نمونه انتخاب شدند. اعضای هر دو گروه به صورت انفرادی مورد پیش آزمون با استفاده از آزمون اعداد دایکوتیک، و آزمون جملات رقابتی قرار گرفتند، سپس مداخله با استفاده از دستگاه تحریک با جریان الکتریکی مستقیم مغز بر روی اعضای گروه آزمایش اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره بر روی نرم افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تحریک با جریان الکتریکی مستقیم مغز موجب افزایش میانگین نمرات توجه انتخابی و ادراک شنیداری افراد نابینا شده است. یافته های پژوهش نشان داد که تحریک با جریان الکتریکی مستقیم مغز تأثیر معنی داری بر بهبود توجه انتخابی و ادراک شنیداری افراد نابینا دارد؛ بنابراین می توان از طریق روش تحریک با جریان الکتریکی مستقیم مغز، توجه انتخابی و ادراک شنیداری افراد نابینا را بهبود بخشید.
جستاری بر تطبیق پروفایل کیفری در روانشناسی جنایی و دینی: ارائه الگوی نحوه برخورد با مجرمین گنهکار در آموزه های قرآنی و اسلامی
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
94 - 71
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تطبیقی دیدگاه های روان شناسی جنایی و تعالیم قرآنی-اسلامی در نحوه برخورد با مجرمین بوده است. این مطالعه درصدد است تا با تطبیق ابزار علمی پروفایل جنایی با آموزه های دینی در زمینه توبه، اصلاح و بازگشت به جامعه، الگویی انسانی و کارآمد برای سیاست گذاری کیفری ارائه دهد که ضمن حفظ عدالت، به بازپروری مجرم و کاهش تکرار جرم کمک کند. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش بوده که چگونه می توان از طریق پیوند پروفایل جنایی با مبانی دینی، به مدلی تلفیقی دست یافت که هم جنبه های قانونی و بازدارنده را رعایت کند و هم نگاهی اصلاح محور و پیشگیرانه داشته باشد. همچنین به بررسی ظرفیت های آموزه های اسلامی، مانند توبه و عفو، در هم افزایی با ابزارهای روان شناسی جنایی برای ایجاد سیاستی کیفری متوازن پرداخته شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه ای و اسناد علمی بوده است. داده ها از متون دینی معتبر ازجمله قرآن کریم، روایات اسلامی و کتب فقهی، و همچنین مقالات و کتب علمی در حوزه جرم شناسی و روان شناسی جنایی گردآوری شدند. منابع با معیارهایی نظیر اعتبار علمی، تاریخ انتشار (طی بیست سال گذشته) و ارتباط مستقیم با موضوع انتخاب شدند. مراحل تحقیق شامل جمع آوری منابع از کتابخانه های دانشگاهی و پایگاه های داده علمی، دسته بندی آنها به دو گروه دینی و روان شناختی، و تحلیل تطبیقی مفاهیم کلیدی مانند شخصیت مجرم، توبه و اصلاح بود. تحلیل محتوا برای استخراج نقاط اشتراک و تفاوت ها به کار گرفته شد، تا چارچوبی نظری برای مدل تلفیقی تدوین گردد. محدودیت این روش، وابستگی به منابع موجود و عدم امکان پژوهش میدانی به دلیل ماهیت نظری موضوع بود. یافته های پژوهش نشان داد که اصول قرآنی مانند توبه، اصلاح، عفو، عدالت و حفظ کرامت انسانی، ظرفیت بالایی برای هم راستاسازی با ابزارهای روان شناسی جنایی، به ویژه پروفایل جنایی داشتند. پروفایل جنایی با تحلیل ویژگی های روانی و رفتاری مجرم، امکان شناخت دقیق تر علل جرم و طراحی مداخلات مؤثر را فراهم کرد. از سوی دیگر، آموزه های اسلامی بر اصلاح اخلاقی و بازگشت مجرم به جامعه از طریق توبه و تربیت دینی تأکید داشتند. بررسی تطبیقی نشان داد که هر دو رویکرد، به جای تمرکز صرف بر مجازات، به درک علل ریشه ای جرم و بازپروری مجرم اهمیت داده اند. این هم افزایی می تواند به سیاست های کیفری منجر شود که نه تنها نظم اجتماعی را حفظ کند، بلکه با ارائه فرصت های اصلاحی، از تکرار جرم نیز جلوگیری شود. برای مثال، ترکیب پروفایل جنایی با آموزه های توبه می تواند به شناسایی مجرمانی با پتانسیل اصلاح و طراحی برنامه های بازپروری متناسب با شخصیت آنها کمک کند. تلفیق پروفایل جنایی با اصول اسلامی می تواند به الگویی نوین و انسانی برای مواجهه با مجرمین منجر شود که در عین رعایت عدالت، بر بازپروری و پیشگیری از جرم تمرکز دارد. این مدل تلفیقی، با بهره گیری از شناخت علمی روان شناسی جنایی و بصیرت اخلاقی-معنوی اسلام، سیاست های کیفری ای را پیشنهاد می دهد که مجازات ها را هدف مند، متناسب و انسانی می سازد. این رویکرد نه تنها در حفظ نظم اجتماعی اثربخش است، بلکه با تقویت کرامت انسانی و ارائه فرصت های اصلاحی، از بازگشت مجرم به چرخه جرم جلوگیری می کند. برای اثربخشی بیشتر، پیشنهاد می شود این مدل با مطالعات میدانی و تجربی تکمیل شود، تا کاربرد عملی آن در نظام های قضایی بررسی گردد. این همگرایی می تواند به بهبود نظام عدالت کیفری در جوامع اسلامی و حتی غیراسلامی کمک کند.
پیش بینی رشد پس از آسیب براساس بهزیستی معنوی و اجتماعی در زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
409 - 422
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی رشد پس از آسیب براساس بهزیستی معنوی و اجتماعی در زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان مراجعه کننده به مراکز سنجش سلامت شهریار بود، که از این میان 282 نفر از زنانی که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و سپس بوسیله پرسشنامه رشد پس از آسیب تدسچی و کالون (1996)، پرسشنامه بهزیستی معنوی پالوتزین و الیسون (1982) و پرسشنامه بهزیستی اجتماعی کیز (1998) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بهزیستی معنوی و بهزیستی اجتماعی به صورت معنادار رشد پس از سانحه در زنان را پیش بینی می کند(01/0 p<). بررسی مجذور همبستگی چندگانه بدست آمده نشان داد که بهزیستی معنوی و بهزیستی اجتماعی 4/24 درصد از واریانس رشد پس از سانحه در زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی را تبیین کرده است. همچنین بهزیستی معنوی سهم بیشتر در پیش بینی رشد پس از سانحه زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی دارد. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت براساس بهزیستی معنوی و اجتماعی میتوان رشد پس از آسیب در زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی را پیش بینی نمود.
معرفی و مرور کتاب «پژوهش کیفی موفقیت آمیز: راهنمای عملی برای مبتدیان»
حوزههای تخصصی:
روشهای پژوهش کیفی به ابزاری قدرتمند برای کشف پدیدههای پیچیده تبدیل شدهاند. در میان منابع بیشماری که در این زمینه در دسترس پژوهشگران قرار دارند، «پژوهش کیفی موفقیتآمیز: راهنمای عملی برای مبتدیان» کتابی است که ویرجینیا براون و ویکتوریا کلارک برای دانشجویان و همچنین پژوهشگرانی نوشتهاند که در زمینة روششناسی کیفی تجربة محدودی دارند (Clarke & Braun, 2013). همانطور که از عنوان کتاب پیدا است، هدف براون و کلارک از نوشتن این کتاب درسی آن است که اطمینان حاصل کنند که پژوهشگران مبتدی واقعاً این پژوهش کیفی را درک میکنند و بنابراین، میدانند که واقعاً چگونه پروژههای پژوهشی کیفی خود را پیش ببرند. به نظر میرسد که آنها به خوبی به هدف خود دست یافتهاند. حتی افرادی که پروژههای پژوهشی متعددی را اجرا کردهاند، نکات تازهای را از متن کتاب خواهند آموخت. بنابراین، عنوان مناسبتر برای این کتاب میتواند «راهنمای عملی برای پژوهشهای کیفی موفقیتآمیز» باشد (Craver, 2014). ترجمة روان این اثرِ مهم به زبان فارسی توسط شیوا گرانمایهپور و امیرعلی مازندرانی مرزهای زبانی را از میان برمیدارد و به مخاطبان اجازه میدهد تا به شکلی عمیقتر با مفاهیم این کتاب آشنا شوند. نویسندگان در این کتاب، تأکید ویژهای بر انجام «پژوهشهای کیفی با Q بزرگ» دارند که عبارتاند از پژوهشهایی که فراتر از استفاده از روشهای کیفی، دارای «پارادایمِ فلسفی کیفی» هستند (Pilcher & Cortazzi, 2024). به بیان دیگر، آنها بر این باورند که زیربنای پژوهشهای کیفیِ واقعی، سنّت تفسیری/برساختگرایی است و روشهای پژوهش و تحلیلی که در این اثر به عنوان نمونه و الگو معرفی شدهاند، دارای این رویکرد معرفتشناختی هستند. با این حال، در برخی از مواقع، آنها برای مقایسة دیدگاه نظری مورد نظرشان با رویکردهای تجربهگرا، به پژوهشهای کیفی مبتنی بر سنت اثباتگرایی یا «پژوهشهای کیفی با q کوچک» نیز اشاره میکنند.
عوامل موثر بر ازدواج زودهنگام و پیامدهای سلامتی آن در زنان زیر 18 سال شهر مهاجران: پژوهشی ترکیبی
حوزههای تخصصی:
زمینه: ازدواج در سنین پایین به ویژه در زمانی که شخص هنوز به بلوغ روانی و اجتماعی لازم نرسیده است، می تواند آسیب های جدی برای فرد، خانواده و حتی جامعه داشته باشد.
هدف: این مطالعه با هدف تعیین عوامل موثر بر ازدواج زود هنگام و پیامدهای سلامتی آن در زنان زیر 18 سال بود.
روش: این پژوهش شامل یک مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی و سپس یک مطالعه کیفی بود شد. روش نمونه گیری به صورت سرشماری بود. در مطالعه مقطعی 133 زن و در مطالعه کیفی 36 زن مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها در مطالعه مقطعی پرسشنامه محقق ساخته بود و در مطالعه کیفی از مصاحبه استفاده شد. در مطالعه مقطعی از آزمون کای دو و در مطالعه کیفی از تحلیل محتوا برای تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد سن ازدواج اکثر زنان 13 تا 14 سالگی بود. سن اولین قاعدگی زنان 12 سالگی بود (6/28%) گزارش شده است. بین شغل مادر، شغل پدر، درآمد ماهیانه والدین و سن اولین قاعدگی با سن ازدواج ارتباط آماری معنی دار وجود داشت. مطالعه کیفی درباره مشکلات ازدواج زودهنگام شامل چهار مضمون اصلی مشکلات جسمی، مشکلات روحی-روانی، مشکلات رشد و تکاملی و مشکلات اجتماعی در پی ازدواج زودهنگام بود.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بینش دقیق تری به پدیده کودک همسری ارائه می کند و می توان برای مداخلات مربوط به ازدواج زودهنگام، به ویژه در جمعیت رو به افزایش مهاجران، مورد استفاده قرار گیرد.
ارائه الگوی پیشرانهای عملکرد ویترینی در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۴)
119 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف.هرگاه که مدیران با رفتارهای نمایشی سعی در فریب مخاطبان خود جهت ارائه عملکرد سازمانی خویش داشته باشند پدیده ای با عنوان عملکرد ویترینی مطرح میشود که تاکنون از نظر علمی کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. از این رو، هدف تحقیق حاضر شناسایی مولفه ها و ابعاد این پدیده و نیزارائه الگوی پیشرانهای آن در سازمان های دولتی است. روش: این تحقیق از نظر هدف، توسعه ای -کاربردی بوده و در زمره تحقیقات آمیخته اکتشافی است. در مرحله کیفی به منظور طراحی الگوی تحقیق، با 27 نفر از خبرگان که به صورت هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. در مرحله کمی برای اعتبارسنجی الگوی پژوهش، از 108 نفر از مدیران و خبرگان سازمان آب و فا ضلاب البرز با ابزار پرسشنامه نظرخواهی شد. داده های حاصل با روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS تحلیل شد. یافته ها: برای پدیده عملکرد ویترینی، سه بعد شناختی، ارتباطی و رفتاری شناسایی و سه دسته پیشران شامل مدیریتی، سازمانی و برون سازمانی تعیین گردید. یافته های قسمت کمی اعتبار الگوی ایجاد شده را تایید نمودند. همچنین، مقدار ضریب تعیین برای متغیر عملکرد ویترینی 768/0 محاسبه گردید که نشان میدهد 8/76 درصد از تغییرات متغیر عملکرد ویترینی توسط پیشران ها قابل تبیین است. نتایج:عملکرد ویترینی در سازمان های دولتی، پدیده ای چندوجهی است و در بروز آن مجموعه ای از پیشرانهای مدیریتی، سازمانی و برون سازمانی موثر هستند. پیشنهاد میشود نظامهای ارزیابی عملکرد واقع بینانه تنظیم گردند و نظارت همه جانبه بر آمارهای ارائه شده صورت پذیرد. مدیران بر اساس شایستگی و توانمندی های متناسب با شغل انتخاب و منصوب گردند.
Teachers’ burnout and students’ language achievement during COVID-19 pandemic: A case of online education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study was an attempt to investigate the relationship between teachers’ sense of burnout and students’ language achievement in their online classes. To this end, 40 male and female English as a Foreign Language (EFL) teachers and 100 EFL learners were randomly selected from both public schools and private language institutes. The Oxford Placement Test (OPT) and MBI-ES questionnaire were employed as the instruments of the present study. The researcher distributed MBI-ES questionnaire among the teacher participants and also used OPT test and gave it to 100 students of each class in order to measure their achievement and their language performance. The present study used Pearson correlation in order to find the correlation between the aforementioned variables. Then, after collecting the data about the two above-mentioned variables, the results revealed that there is no significant relationship between teachers’ sense of burnout and students’ language achievement during the Covid-19 pandemic.
Modeling the Structural Relationships of Job Stressors and Teachers' Autonomy Support with the Mediation of Emotional Exhaustion(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of the present study was to model the structural relationships of job stressors and teachers' autonomy support with mediation of emotional exhaustion. This research was descriptive of the correlation type by the method of structural equations. The statistical population included all the teachers of first and second grade of secondary schools in Noor’s and Chamestan’s public schools in the academic year of 2019-2020, that based on Cochran’s formula and stratified random sampling method, 240 people were selected. The tools of this research were the job stressor factors questionnaire of Otero-Lopez et al. (2006), the teacher as social context questionnaire Welborn et al. (1992) and the teachers’ burnout inventory of Maslach et al. (1996). All analyzes were done by structural equation modeling method. The findings indicated that the structural relationship model of job stressors and teachers' autonomy support with the mediation of emotional exhaustion in teachers of first and second grade of secondary schools has favorable fit and significance. In this research, all the direct and indirect paths that lead to the prediction of teachers' autonomy support have been significant. The research’s results indicate that job stressors have a direct and indirect effect, through emotional exhaustion, on teachers' autonomy support and also emotional exhaustion directly affects autonomy support. Addressing these variables can be effective in solving the problems of teachers' autonomy support and increasing it.
رابطه ذهن آگاهی با پیشرفت تحصیلی براساس نقش میانجی کنترل توجه در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی ذهن آگاهی با پیشرفت تحصیلی بر اساس نقش میانجی کنترل توجه دانش آموزان در سال 1400 انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم تهران در سال تحصیلی 1401-1400 می باشند. تعداد اعضای نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 365 نفر در نظر گرفته شده که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از مقیاس کنترل توجه دریبری و رید (2002)، پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1994) بدست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (شاخصه ای مرکزی، چولگی و کشیدگی) و آمار استنباطی (مدلیابی معادلات ساختاری) استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین ذهن آگاهی و پیشرفت تحصیلی با نقش میانجی کنترل توجه در دانش آموزان رابطه وجود دارد.