ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
۳۰۰۱.

مطالعۀپدیدارشناختی واکنش های شاهدان فعال و منفعل در رخدادهای قلدری

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قلدری قربانی شدن شاهدان فعال شاهدان منفعل دانش آموزان تجربه زیسته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۲
زمینه: قلدری در دوران نوجوانی یک مسئله اجتماعی گسترده و پیچیده است که تأثیرات عمیقی بر تمام افراد درگیر و به ویژه قربانیان دارد. شناخت رفتارهای شاهدان قلدری و عوامل مؤثر بر رفتار آن ها، می تواند به ارائه راهکارهای مؤثرتری برای مقابله با این پدیده کمک کند. پژوهش های گذشته عمدتاً متمرکز بر رفتارهای مرتکبین قلدری و قربانیان بوده اند. این در حالی است که گروه عمده ای از افراد، شاهدان یا تماشاچیان قلدری هستند که می توانند نقش مؤثری در کاهش رفتارهای قلدری در محیط های مختلف و از آن جمله در مدرسه داشته باشند. هدف: هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجربه زیسته نوجوانانِ شاهدِ قلدری بود. روش: برای دستیابی به هدف پژوهش، از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناختی توصیفی استفاده شد. مشارکت کنندگان، 12 نفر از دانش آموزان دختر و پسر متوسطه اول و دوم شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 1404-1403 بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن دو اصل اشباع و کفایت نمونه گیری انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات در مطالعه حاضر، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تحلیل داده ها، با روش استویک-کولایزی-کین انجام شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، منجر به تولید 6 مضمون اصلی، 15 مضمون فرعی و 31 واحد معنایی گردید. شش مضمون اصلی شامل پویایی های قدرت و سلسله مراتب اجتماعی (گستاخی و کنترل گری)، آسیب پذیری و چالش های اجتماعی (صفات فردی و مهارت های بین فردی)، آشفتگی های هیجانی (همدلی و شفقت، بی عدالتی اخلاقی، مسئولیت پذیری فردی)، واکنش های دوگانه (پاسخ های انفعالی، مداخله فعال)، اجتناب و محافظت از خود (فقدان جرأت ورزی، احتیاط، بی تفاوتی و سودجویی) و اثر مثبت اجتماعی (هوش هیجانی، شایستگی اجتماعی و حل تعارض مسالمت آمیز) بود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش، پیچیدگی و چندبعدی بودن رفتارهای مثبت و منفی شاهدان قلدری که نشانگر عوامل مؤثر متفاوت بر رفتارهای این دو گروه است را مورد تأکید قرار می دهد. نتایج این مطالعه می تواند به طراحی برنامه های مداخله ای و آموزشی به منظور حمایت از رفتارهای مثبت شاهدان و قربانیان قلدری کمک کند.
۳۰۰۲.

نقش تعدیل کننده انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه بین کمال گرایی و رغبت به ازدواج دانشجویان

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری روان شناختی رغبت به ازدواج کمال گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۸
با توجه به افزایش سن ازدواج و کاهش تمایل جوانان به ازدواج، شناسایی عوامل مؤثر بر این پدیده از اهمیت بسزایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کنندگی انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه بین کمال گرایی و رغبت به ازدواج انجام شد. این مطالعه توصیفی همبستگی بر روی 304 دانشجوی مجرد دانشگاه الزهرا انجام گرفت که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رغبت به ازدواج (1389)، مقیاس چندبعدی کمال گرایی (هویت و فلت، 1991) و پرسشنامه چندبعدی انعطاف پذیری روان شناختی (2018) بود. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS و از طریق روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که کمال گرایی خودمحور و کمال گرایی دگرمحور با رغبت به ازدواج رابطه منفی معنادار دارند؛ در حالی که کمال گرایی جامعه محور ارتباط معناداری با رغبت به ازدواج نداشت. همچنین انعطاف پذیری روان شناختی با رغبت به ازدواج رابطه مثبت معنادار و انعطاف ناپذیری روان شناختی با رغبت به ازدواج رابطه منفی معنادار داشت. در نهایت تحلیل اثر تعدیل گری نشان داد که انعطاف پذیری روان شناختی قادر به تعدیل رابطه بین کمال گرایی و رغبت به ازدواج است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که می توان با تقویت انعطاف پذیری روان شناختی و اصلاح الگوهای کمال گرایی ناسازگار، تمایل به ازدواج را در جوانان افزایش داد. این نتایج می تواند مبنایی برای تدوین مداخلات روان شناختی مؤثر در حوزه ازدواج و خانواده باشد. واژگان کلیدی : انعطاف پذیری روان شناختی، رغبت به ازدواج، کمال گرایی.
۳۰۰۳.

جایگاه استدلال در قضاوت اخلاقی بر اساس اندیشه آیت الله مصباح یزدی(ره) *(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قضاوت اخلاقی استدلال احساسات آیت الله مصباح یزدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۱۵
یکی از مهم ترین سؤالات روان شناسی اخلاق شیوه شکل گیری قضاوت های اخلاقی و نقش استدلال به مثابه رقیب احساسات در این موضوع است. این تحقیق با روش «توصیفی - تحلیلی» جایگاه استدلال در قضاوت اخلاقی بر اساس اندیشه آیت الله مصباح یزدی را بررسی کرده است. یافته ها حاکی از آن است که قضاوت اخلاقی به منزله یک تصدیق اخلاقی، همواره نیازمند استدلال و در نتیجه، یک تصدیق نظری است. بنابراین قضاوت هایی که به نظر می رسد صرفاً پشتوانه احساسی دارند نیز خالی از استدلال نیستند. همچنین بر اساس طرح هرم سه بعدی نفس که از ابتکارات خاص آیت الله مصباح یزدی است، بینش و گرایش و در نتیجه، استدلال و احساس هر دو در شکل گیری قضاوت اخلاقی به عنوان یک فعل اختیاری نقش دارند و برخلاف بسیاری از نظریات که بر نقش یکی از دو عامل استدلال یا احساس تأکید می کنند، نمی توان آنها را رقیب یکدیگر به حساب آورد و یکی را غالب بر دیگری معرفی نمود، بلکه هر دو در اعماق نفس وحدت داشته، تنها در مقام تفصیل، ظاهر متفاوتی دارند. ازاین رو روابط پیچیده و آمیخته ای بین شناخت ها و تمایلات و در نتیجه استدلال ها و احساسات وجود دارد.
۳۰۰۴.

مقایسه اثربخشی آموزش تلفیقی و حضوری مبتنی بر خودتنظیمی بر خودکارآمدی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش تلفیقی آموزش حضوری خودتنظیمی خودکارآمدی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۹۷
زمینه: اجرای یادگیری مبتنی خودتنظیمی در کاهش اضطراب و افزایش سطح پردازشی عمیق تر اطلاعات دانش آموزان نقش دارد. ازجمله کاربردهای آموزش مبتنی بر خودتنظیمی، نقش آن در افزایش خودکارآمدی دانش آموزان است که تاکنون کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. در مورد اثربخشی آموزش تلفیقی مبتنی بر خودتنظیمی بر خودکارآمدی دانش آموزان، خلاء پژوهشی وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی برنامه آموزش تلفیقی و حضوری مبتنی بر خودتنظیمی بر خودکارآمدی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶ آزﻣﻮن-ﭘﺲ آزﻣﻮن با ﮔﺮوه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان قائنات در سال تحصیلی 1402-1401 بود. از بین دانش آموزان جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 54 نفر انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (18 نفر در گروه آموزش تلفیقی مبتنی بر خودتنظیمی، 18 نفر در گروه آموزش حضوری مبتنی بر خودتنظیمی) و یک گروه گواه (18 نفر) به طور تصادفی گمارش شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1982) بود. جلسات آموزش تلفیقی (محقق ساخته) در 8 هفته برای گروه آزمایش اول، و جلسات گروه آموزش حضوری در 7 هفته برای گروه آزمایش دوم برگزار شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده روش تحلیل کواریانس و با بهره گیری از نرم افزار SPSS-24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد، بین اثربخشی دو روش آموزش تلفیقی و حضوری مبتنی بر خودتنظیمی بر خودکارآمدی دانش آموزان تفاوت معنی داری وجود دارد و آموزش تلفیقی نسبت به آموزش حضوری در افزایش خودکارآمدی، اثربخشی بیشتری دارد (01/0 P<). علاوه بر این، میانگین هر دو گروه آموزش تلفیقی و حضوری بر خودکارآمدی دانش آموزان، نسبت به گروه گواه اثربخش تر بود (01/0 P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر مبنی بر اثربخشی بیشتر آموزش تلفیقی مبتنی بر خودتنظیمی بر خودکارآمدی دانش آموزان دوره ابتدایی، استفاده از این روش آموزشی به روانشناسان تربیتی، مشاوران مدارس و کلیه دست اندر کاران حوزه آموزش و پرورش پیشنهاد می شود.
۳۰۰۵.

مدل یابی ساختاری رابطه سازگاری هیجانی و ذهن آگاهی با میانجگری تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازگاری هیجانی ذهن آگاهی تنظیم شناختی هیجانی مولتیپل اسکلروزیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۸۲
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس شایع ترین بیماری سیستم اعصاب مرکزی است که باعث از کارافتادگی و ناتوانی بسیاری از بیماران می شود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سازگاری هیجانی و ذهن آگاهی با میانجگری تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی و طرح پژوهش از نوع طرح های همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی افراد مبتلا به بیماری ام.اس در شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند. برای این منظور به انجمن ام.اس ایران مراجعه و 300 بیمار به وسیله نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های سازگاری هیجانی (رابیو و همکاران، 2007)، ذهن آگاهی (کارداسیوتو و همکاران، 2008) و تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) استفاده شد. یافته ها: نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد ابعاد ذهن آگاهی (آگاهی متمرکز بر لحظه حاضر و پذیرش) به عنوان متغیرهای برونزای پژوهش بر ابعاد سازگاری هیجانی (فقدان نظم بخشی انگیختگی های هیجانی و فیزیولوژیک، ناامیدی و تفکر آرزومندانه) هم دارای اثر مستقیم و هم اثر غیرمستقیم است (001/0>P). نتیجه گیری: آنچه از یافته های حاضر می توان نتیجه گرفت، اهمیت دادن به آموزش مهارت های ذهن آگاهی در بیماران مبتلا به ام .اس و بهبود مهارت های شناختی در تنظیم هیجانی است. باتوجه به استرس ادراک شده توسط این افراد، هرچه قدر فرد بر آرزوها و افکار مخرب متمرکز شود و تمرکز خود را بر زمان حال از دست دهد و نتواند بیماری خود را بپذیرد، بدون شک سیر و روند بیماری سریع تر خواهد بود.
۳۰۰۶.

پیش بینی رفتارهای غیرمولد دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه بر اساس فرا هیجان، شخصیت آندروژنی و عملکرد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتارهای غیرمولد شخصیت آندروژنی فراهیجان عملکرد خانواده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۲۸
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتارهای غیرمولد دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه براساس فراهیجان، شخصیت آندروژنی و عملکرد خانواده انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1402-1401 در شهر ارومیه بود که تعداد آن ها 7315 نفر بودند. از این جامعه با استفاده جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای  تعداد 364 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رفتارهای غیرمولد تحصیلی ریمکس (2012)، پرسشنامه فراهیجان میتمنسگرابر و همکاران (2009)، مقیاس نقش جنسیت بم (1974) و پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده اپشتاین و همکاران (2003) استفاده شد. داده ها به کمک همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بین فراهیجان مثبت با رفتارهای غیرمولد تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. بین فراهیجان منفی و رفتارهای غیرمولد تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین شخصیت آندروژنی با رفتارهای غیرمولد تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. بین عملکرد خانواده و مؤلفه های آن با رفتارهای غیرمولد تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که شخصیت آندروژنی با ضریب 28/0-، عملکرد خانواده با ضریب 20/0 و فراهیجان مثبت با ضریب 18/0- و فراهیجان منفی با ضریب 12/0 قادر به پیش بینی تغییرات رفتارهای غیرمولد تحصیلی هستند (05/0p<). با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود مشاوران در مدارس به جنبه های شخصیتی، فراهیجان و عملکرد خانواده در دانش آموزان توجه کرده و بر اساس آن برنامه های مناسبی برای کاهش رفتارهای غیرمولد تحصیلی طراحی کنند.
۳۰۰۷.

بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار (ECBT) بر نگرانی و حساسیت اضطرابی کودکان مضطرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب درمان شناختی رفتاری هیجان مدار نگرانی حساسیت اضطرابی کودکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۷۱
یکی از رایجترین مشکلات بالینی در کودکان اختلالات اضطرابی است که با آسیب شناسی روانی قابل توجهی همراه است. پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار بر نگرانی و حساسیت اضطرابی در کودکان مضطرب انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه طرح پژوهش از نوع پیش آزمون_ پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم دبستان  بود که در سال تحصیلی 1400- 1401 در دبستانهای ابتدایی بخش کهریزک تحصیل می کردند. ابتدا از طریق نمونه گیری خوشه ای 672 نفر به ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های اضطراب کودکان و نوجوانان مبتنی بر DSM -5 (2017)، و نگرانی (1997) پاسخ دادند، در مرحله دوم 30 نفر از بین دانش آموزانی که براساس مقیاس های پرسشنامه اضطراب کودکان و نوجوانان  مبتنی بر DSM-5 (2017) و مصاحبه بالینی حداقل یکی از ملاک های اختلالات اضطرابی را برآورده کرده بودند، به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گماشته شدند. ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS-25  استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار بر نگرانی و حساسیت اضطرابی در کودکان دارای اختلالات اضطرابی اثرگذار بود (سطح معناداری 05/0). براساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار در بهبود نگرانی و حساسیت اضطرابی تاثیر دارد، با توجه به این شواهد استفاده از گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار برای اختلالات هیجانی در کار بالینی با کودکان مضطرب توصیه می گردد.
۳۰۰۸.

تجارب زیسته فرزندان از روابط فرازناشویی والدین؛ یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانواده رابطه فرازناشویی رابطه والد- فرزندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۸۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی تجارب زیسته فرزندان از روابط فرازناشویی والدین انجام شد. روش: روش پژوهش، کیفی با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری است. جامعه مورد مطالعه، کلیه فرزندان 22-18 سالی بودند که یکی از والدین شان سابقه رابطه فرازناشویی داشته است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، تا زمان اشباع داده ها، 10 نفر از این فرزندان انتخاب شدند. از شرکت کنندگان مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد، سپس کلمه به کلمه پیاده سازی شده و به روش اسمیت و اسبورن (2015) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: در این مطالعه 6 مضمون اصلی: 1) مواجهه فرزند با روابط فرازناشویی والدین؛ 2) تعبیر فرزند از روابط فرازناشویی والدین ؛ 3) تغییرات ایجاد شده برای فرزند در خانواده؛ 4) آسیب های فردی وارد شده به فرزند؛ 5) آسیب های بین فردی وارد شده به فرزند و 6) رشد پس از ضربه روابط فرازناشویی والدین، استخراج شد. جوهره تجربه فرزندان "آرزوی ترمیم خانواده و بازگشت به شرایط پیش از وقوع رابطه فرازناشویی، در عین آگاهی به عدم امکان پذیری آن" بود. نتیجه گیری: مطابق یافته های پژوهش، به نظر می رسد زندگی فرزندان از چندین جنبه تحت تأثیر روابط فرازناشویی والدین قرار گرفته و لازم است  به تناسب شرایط شان برای این خانواده ها، سیستم های حمایتی فراهم شود.
۳۰۰۹.

طراحی و توسعه نرم افزار جدول مشخصات آزمون تلفیقی (رویکرد "مارزانو و کندال" و "اندرسون و همکاران") برای درس علوم پایه ششم ابتدایی با چشم انداز معماری نرم افزار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جدول مشخصات آزمون تلفیقی اندرسون و همکاران مارزانو و کندال معماری نرم افزار تحقیق و توسعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۶۷
این پژوهش با هدف طراحی و توسعه نرم افزار جدول مشخصات آزمون تلفیقی (رویکرد مارزانو و کندال و اندرسون و همکاران) برای درس علوم پایه ششم ابتدایی از رویکرد تحقیق و توسعه استفاده کرد. جامعه شامل ابزارها ی آزمون سازی تحت وب و متخصصان سنجش و اندازه گیری، نرم افزار و علوم بود. دو فاز از سه فاز رویکرد تحقیق و توسعه (با چشم انداز معماری) در این مقاله مورد نظر بوده است: فاز اول شامل تحلیل نیازها و زمینه و فاز دوم شامل طراحی، معماری و ارزیابی تکوینی بود. در فاز اول، ادبیات پژوهش و نرم افزارهای مرتبط با طراحی سوال مورد بررسی قرار گرفت. در فاز دوم، دو پروتوتایپ برای نرم افزار طراحی شد. در پروتوتایپ اول، شمای اولیه نرم افزار براساس رویکرد تلفیقی طراحی شد و با استفاده از هوش مصنوعی chatGPT-4، 406 فعل رفتاری و 5137 هدف رفتاری تولید شد که روایی آنها توسط متخصصان سنجش تأیید شد. در پروتوتایپ دوم، معماری نرم افزار بر اساس وب اپ با استفاده از زبان PHP، و فریم وورک لاراول برای بک اند، و زبان javascript، و فریم وورک react برای فرانت اند، و پایگاه داده MySQL و پروتکل REST جهت ارتباط با سرور طراحی و باگ ها و اشکالات نمونه اولیه برطرف شد. همچنین نظرات سایر متخصصان در طراحی نهایی لحاظ گردید
۳۰۱۰.

نقش نیازهای اساسی روانشناختی بر عملکرد تحصیلی با میانجی گری تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیازهای اساسی روانشناختی تاب آوری عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۱۸۱
زمینه: مرور مطالعات پیشین نشان می دهد که یکی از عوامل مؤثر بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان، ارضای نیازهای سه گانه روانشناختی (خودمختاری، شایستگی و مرتبط بودن) است. از سوی دیگر، تاب آوری نیز به عنوان یک رفتار محافظتی باعث می شود دانش آموزان به طور کارآمدی با مشکلات مواجه شده و به نتایج تحصیلی مناسبی دست یابند. علی رغم نقش نیازهای اساسی روانشناختی و تاب آوری در پیش بینی عملکرد تحصیلی، در مورد نقش میانجی گری تاب آوری در تأثیر نیازهای اساسی روانشناختی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نیازهای اساسی روانشناختی بر عملکرد تحصیلی با میانجی گری تاب آوری انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 340 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های نیازهای اساسی روانشناختی (گاردیا و همکاران، 2000)، عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999) و تاب آوری کونور و دیویدسون (۲۰۰۳) بود. تحلیل داده ها نیز با روش های ضریب همبستگی پیرسون، مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS24 و AMOS24 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد اثر مستقیم نیازهای اساسی روانشناختی بر تاب آوری (0/41) و عملکرد تحصیلی (0/13) دانش آموزان معنادار است و نیازهای اساسی روانشناختی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان از طریق تاب آوری نیز تأثیر غیرمستقیم معناداری دارد (0/05/0 P<). به بیان دیگر، تاب آوری توانست نقش میانجی بین نیازهای اساسی روانشناختی بر عملکرد تحصیلی را ایفا نماید. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر لازم است مدیران، معلمان و مشاوران مدارس، تدابیر لازم را به منظور افزایش تاب آوری دانش آموزان برای ارضای نیازهای اساسی روانشناختی (خودمختاری، شایستگی و مرتبط بودن) و بهبود عملکرد تحصیلی آنان در نظر گرفته تا از تأثیرات خاص تاب آوری بر نتایج تحصیلی دانش آموزان بهره مند شوند
۳۰۱۱.

مقایسه اثربخشی آموزش آرام سازی و آموزش آگاهی و ابراز هیجانی بر حساسیت اضطرابی در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانگان روده تحریک پذیر آموزش آرام سازی آموزش آگاهی و ابراز هیجانی حساسیت اضطرابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۴۸
زمینه: مطالعات نشان داده است که عوامل روانشناختی از جمله اضطراب در ایجاد و تشدید نشانگان روده تحریک پذیر تأثیر بسزایی دارد. از جمله روش های کاهنده اضطراب می توان به روش آموزش آرام سازی و آموزش آگاهی و ابراز هیجانی اشاره کرد که تاکنون در ایران اثربخشی آن ها در کاهش حساسیت اضطرابی در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر مورد مقایسه قرار نگرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش آرام سازی و آموزش آگاهی و ابراز هیجانی بر حساسیت اضطرابی در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر مراجعه کننده به مطب های پزشکان فوق تخصص گوارش در شمال غرب تهران از سال 1400 تا تیرماه سال 1401 بود که توسط پزشک و بر اساس معیارهای تشخیصی رُم III تشخیص نشانگان روده تحریک پذیر را دریافت کرده بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (بر اساس ملاک های ورود) تعداد 60 بیمار مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر انتخاب شد و سپس به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه حساسیت اضطرابی - تجدیدنظر شده (تیلور و کاکس، 1998) بود. هم چنین برای گروه آزمایش اول، آموزش آرام سازی در 8 جلسه 90 دقیقه ای بر اساس پروتکل آموزش آرام سازی بلانچارد و همکاران (1993)، برای گروه آزمایش دوم، آموزش آگاهی و ابراز هیجانی در 8 جلسه 90 دقیقه ای بر اساس پروتکل لاملی و همکاران (2017) به صورت مجازی برگزار شد. جهت تحلیل داده های پژوهش نیز از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که نمره کل حساسیت اضطرابی و مؤلفه های آن در گروه آموزش آرام سازی کاهش معنادار داشت (0/001=P). همچنین نمره کل حساسیت اضطرابی و مؤلفه های آن در گروه آموزش آگاهی و ابراز هیجانی کاهش معنادار داشت (0/001=P)، ولی تفاوت اثر دو شیوه آموزشی بجز در مؤلفه ترس از عدم مهار شناختی، بر دیگر مؤلفه های حساسیت اضطرابی معنادار نبود (0/031=P). آموزش آگاهی و ابراز هیجانی در مقایسه با آموزش آرام سازی، روش مؤثرتری برای کاهش ترس از عدم مهار شناختی بود. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش آرام سازی و آموزش آگاهی و ابراز هیجانی بر حساسیت اضطرابی افراد مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر، پیشنهاد می شود روانشناسان سلامت در مراکز درمانی و کلینیک های روانشناختی از این شیوه های درمانی در جهت کاهش سطح اضطراب به ویژه حساسیت اضطرابی و مؤلفه های آن در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر و بیماران مشابه استفاده کنند
۳۰۱۲.

ارائه الگوی شایستگی های روانشناختی مدیران جهت انتخاب در سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شایستگی های روانشناختی مدیران انتخاب مدیران سازمان تأمین اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۵۴
زمینه: انتخاب مدیران با شایستگی های روانشناختی مناسب برای سازمان هایی مانند تأمین اجتماعی، که عملکردشان اثرات عمیق و دوربردی بر جامعه دارد، حیاتی است. با این حال، فقدان یک الگوی مشخص شایستگی در این حوزه بر نیاز به مطالعه ای تأکید دارد که شکاف موجود میان نظریه و عمل را پر کند و امکان ارزیابی و انتخاب مؤثرتر مدیران را فراهم سازد. با بررسی ادبیات این حوزه چنین الگویی یافت نشد. هدف: پژوهش با هدف ارائه الگوی شایستگی های روانشناختی مدیران جهت انتخاب در سازمان تأمین اجتماعی انجام گرفت. روش: پژوهش از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی-توسعه ای و از منظر روش گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایشی-مقطعی است. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شده و با 13 نفر به اشباع نظری دست یافته شد. جامعه آماری بخش کمی با فرمول کوکران به حجم نمونه 165 نفر برآوردگردید. مقوله های زیربنایی پژوهش با روش تحلیل کیفی داده بنیاد شناسایی شد و الگوی نهایی با روش حداقل مربعات جزئی اعتبارسنجی گردید. تحلیل داده های کیفی با نرم افزار Maxqda نسخه 12 و بخش کمی با Smart PLS نسخه 4 انجام شد. یافته ها: در مرحله کدگذاری باز 227 کد شناسایی شد. داده های به دست آمده در 6 مقوله اصلی و 10 مقوله فرعی طبقه بندی گردید که شامل خودکارآمدی مدیران، نگرش مدیران، ادراک مدیران، انعطاف پذیری، شخصیت مدیران، فرهنگ شایسته پروری، شایستگی های روانشناختی مدیران، شایسته سالاری سازمانی، انتخاب و انتصاب مدیران، شایسته سازمان و توسعه فردی و اخلاق حرفه ای بود. از کلیه شاخص های به دست آمده از تحلیل کیفی مصاحبه ها، تعداد 58 شاخص، جهت ارائه الگوی شایستگی های روانشناختی برای انتخاب مدیران به کار گرفته شد. نتیجه گیری: اتخاذ راهبردهای شایسته سالارانه و رویکردهای روانشناختی سازمانی نه تنها سبب انتخاب مدیران شایسته تر می شود بلکه گامی بلند در جهت فراهم آوردن امکانات توسعه فردی و تعالی اخلاق حرفه ای است. این نتایج، نقشه راهی را ترسیم می کنند برای سازمان هایی مانند تأمین اجتماعی که به دنبال بهبود فرآیندهای انتخاب مدیران خود هستند و می کوشند تا بالاترین استانداردهای عملکردی و اخلاقی را پیاده سازی نمایند.
۳۰۱۳.

نقش واسطه ای خشونت زناشویی در رابطه بین صفات تاریک شخصیت با فرسودگی زناشویی در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صفات تاریک شخصیت فرسودگی زناشویی خشونت زناشویی زنان متاهل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۳۳
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خشونت زناشویی در رابطه بین صفات تاریک شخصیت با فرسودگی زناشویی در زنان متاهل انجام شد. این پژوهش توصیفی - همبستگی به روش مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش، تمامی زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز بهزیستی و مشاوره شهر تنکابن در سال 1401 بودند. نمونه پژوهش 278 نفر از زنان متاهل بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از سنجش فرسودگی زناشویی (CBM) پاینز (1996)، پرسش نامه های تاکتیک های حل تعارض (CTS-2) استراس و همکاران (1996) و سه گانه تاریک شخصیت (SD3) جونز و پالهوس (2014) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار بوده است. همچنین نتایج نشان داد که اثر مستقیم صفات تاریک شخصیت بر خشونت زناشویی و فرسودگی زناشویی و خشونت زناشویی بر فرسودگی زناشویی معنادار بود (05/0>P). در نهایت نتایج نشان داد که نقش میانجی خشونت زناشویی بین صفات تاریک شخصیت و فرسودگی زناشویی معنادار بود (05/0>P). می توان نتیجه گرفت که صفات تاریک شخصیت به صورت مستقیم و به واسطه خشونت زناشویی می توانند بر فرسودگی زناشویی تاثیر داشته باشند.
۳۰۱۴.

بررسی ارتباط بین صفات چهارگانه تاریک شخصیت و حیطه های خاصِ خطر پذیری در جمعیت عمومی جوانان

کلیدواژه‌ها: چهارگانه تاریک صفات آزارنده شخصیت رفتارهای پرخطر جوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۶۴
مقدمه: صفات تاریک شخصیت به عنوان خوشه ای از صفات آزارنده اجتماعی شناخته می شود که با مجموعه ای از عوامل خطر سلامت روان و مشارکت در رفتارهای پرخطر مرتبط شده است اما مشخص نیست که هر کدام از صفات جامعه ستیزی، دیگر آزاری، خودشیفتگی و ماکیاولیانیسم به شکل اختصاصی با کدام حیطه های خاص رفتارهای پرخطر ارتباط بیشتری دارند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین صفات چهارگانه تاریک شخصیت و حیطه های خاصِ خطر پذیری در جمعیت عمومی جوانان شهر تهران انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه جوانان 18 تا 40 ساله شهر تهران در بازه زمانی اجرای پژوهش بود که به روش نمونه گیری در دسترس و در قالب نمونه گیری آنلاین 848 نفر وارد مطالعه شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس چهارگانه کوتاه شخصیت (SD4) (پالهوس و همکاران ،2021) و مقیاس خطرپذیری خاص- حیطه (DOSPERT) (بلایس وبر، 2006) بود. جهت تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با روش ورود گام به گام با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد. یافته ها: ماتریس همبستگی متغیرهای پژوهش با رفتارهای پرخطر نشان داد که همه مؤلفه هایی که تحت عنوان مؤلفه های آزارنده اجتماعی و یا صفات چهارگانه تاریک شخصیت مطرح هستند مانند جامعه ستیزی، دیگرآزاری (سادیسم)، خودشیفتگی و ماکیاولیانیسم با حیطه های خاص خطر پذیری ( اجتماعی، تفریحی، قماربازی، سلامتی و اخلاقی) همبستگی مثبت و معنادار دارند و از میان این صفات چهارگانه، جامعه ستیزی و دیگرآزاری بالاترین میزان همبستگی و خودشیفتگی و ماکیاولیانیسم به میزان کمتری با رفتارهای پرخطر همبستگی داشته اند، این در حالی بود که فقط ماکیاولیانیسم و خودشیفتگی با حیطه سرمایه گذاری پرخطر مرتبط بودند. نتیجه گیری: تصمیم گیری بالینی در خصوص سنجش ارتباط بین صفات تاریک شخصیت و رفتارهای پرخطر زمانی دقیق تر است که به جای سنجش ارتباط کلی این مولفه ها با همدیگر ارتباط خاص و ویژه صفت- حیطه آن ها نیز مد نظر قرار بگیرد.
۳۰۱۵.

بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه شرم و گناه

کلیدواژه‌ها: شرم گناه تحلیل عاملی شاخص توده بدنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۲۱۷
مقدمه: احساسات شرم و گناه در طیف وسیعی از اختلالات روان شناختی دیده می شود و این احساسات در اختلالات مرتبط با خوردن و چاقی، از اهمیت بالایی برخوردار هستند. هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه شرم و گناه، انجام شد. روش: پژوهش فعلی ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی در زمره پژوهش های توصیفی-همبستگی از نوع روان سنجی بود. جامعه آماری شامل تمام مراجعه کنندگان به کلینیک های تغذیه وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1401 بود که دارای شاخص توده بدنی بالا (25BMI>) بودند و تعداد 573 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های انعطاف پذیری تصویر ذهنی از بدن (2013)، شرم و گناه (2022) و شرم بیرونی (1994)، استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش همسانی درونی به شیوه آلفای کرونباخ و به منظور بررسی روایی سازه، به روش تحلیل عاملی تأییدی، از نرم افزار SPSS نسخه 25 و Lisrel نسخه 8/8 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که این پرسشنامه از ویژگی های روان سنجی مطلوبی برخوردار است. بین پرسشنامه حاضر با مقیاس شرم بیرونی همبستگی مثبت معنادار (66/0=r) و با پرسشنامه انعطاف پذیری تصویر ذهنی از بدن همبستگی منفی معنادار (63/0-=r) وجود دارد. همچنین ضریب آلفای کرونباخ برای نمره کل مقیاس 87/0 به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به ویژگی های مطلوب روان سنجی پرسشنامه شرم و گناه و کوتاه بودن فرم پرسشنامه (8 سؤال)، این پرسشنامه می تواند در افراد با شاخص توده بدنی بالا و افراد دارای اختلالات خوردن، مورداستفاده قرار گیرد
۳۰۱۶.

تأثیر درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی و کیفیت زندگی بزرگسالان دارای لکنت زبان با رویکرد روان شناسی زبان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اضطراب اجتماعی خودکارآمدی کیفیت زندگی لکنت زبان درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۷۰
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که لکنت تأثیر منفی بر سرزندگی کلی و سلامت عاطفی، اجتماعی و روانی فرد دارد و به طور بالقوه منجر به کاهش کیفیت زندگی بزرگسالانی که لکنت دارند می شود؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی و کیفیت زندگی بزرگسالان دارای لکنت زبان با رویکرد روان شناسی زبان انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مردان بزرگسال دارای لکنت مراجعه کننده به کلینیک های روان شناسی شهر مشهد در سال 1402 بود. از بین این افراد تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دس ترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند؛ و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون مقیاس های اضطراب اجتماعی؛کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی فرم کوتاه؛ پرسشنامه خودکارآمدی را تکمیل کردند. گروه آزمایشی برنامه درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی را در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کرد و گروه کنترل تحت آموزش معمول روزانه قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره با رعایت مفروضه های آماری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مبتنی بر درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی و کیفیت زندگی بزرگسالان دارای لکنت زبان به طور معناداری اثربخش است (05/0p<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان به بهبود اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی و کیفیت زندگی بزرگسالان دارای لکنت زبان از طریق درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی کمک کرد.
۳۰۱۷.

تحلیل مقایسه ای آگاهی واج شناختی، حافظه دیداری و سرعت نام گذاری واژه در دانش آموزان نارساخوان ادراکی و زبان شناختی با همتایان عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: آگاهی واج شناختی حافظه دیداری سرعت نامیدن واژه نارساخوانی ادارکی نارساخوانی زبان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۵۰
زمینه و هدف: نارساخوانی، به عنوان یک ناتوانی یادگیری رایج، توانایی های پردازش زبان و خواندن دانش آموزان را تحت تأثیر قرار می دهد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف مقایسه آگاهی واج شناختی، حافظه دیداری و سرعت نام گذاری واژه در دانش آموزان نارساخوان تحولی ادراکی و زبان شناختی با دانش آموزان عادی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه اول و دوم ابتدایی در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ در شهر فردوس بود. از این میان، ۴۵ نفر (در ۳ گروه 15 نفره) از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل ماتریس های پیش رونده ریون، آزمون ارزیابی توانایی خواندن فارسی_ سطح یک پوراعتماد و همکاران (۱۳۸۰)، پرسشنامه غربالگری اختلال یادگیری ویژه علیزاده و همکاران (۱۴۰۱)، آزمون ارزیابی آگاهی واج شناختی سلیمانی و دستجردی کاظمی (۱۳۸۴)، دو خرده آزمون سواد و مقدار سرعت نامگذاری ویرایش پنجم هوش وکسلر کودکان کرمی و کرمی (۲۰۱۴) و آزمون تصاویر درهم آندره ری (۱۹۴۲) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و نرم افزار SPPS نسخه ۲۵ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای شناختی (آگاهی واج شناختی، حافظه دیداری و سرعت نامیدن واژه) در گروه های نارساخوان ادراکی و زبان شناختی تفاوت معنادار وجود داشت. همچنین در هر سه متغیر میان کودکان عادی با نارساخوان ها تفاوت وجود داشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت نارساخوان های گروه زبان شناختی در دو متغیر آگاهی واج شناختی و حافظه دیداری نسبت به گروه نارساخوان های ادراکی و کودکان عادی عملکرد ضعیفی دارند. همچنین نارساخوان های ادراکی در متغیر سرعت نامیدن واژه، عملکرد ضعیف تری نسبت به گروه نارساخوان های زبان شناختی و کودکان عادی داشتند.
۳۰۱۸.

Comparison of emotional intelligence, alexithymia , thought action fusion among Patients with Generalized Anxiety Disorder and Normal Individuals(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Emotional Intelligence Alexithymia thought-action fusion Generalized anxiety disorder

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۳۸
Aim: Emotional and cognitive components such as emotional intelligence, Alexithymia, and thought-action fusion have a significant impact on generalized anxiety disorder, and the above components are considered to be the main factors in the creation and continuation of this disorder. Therefore, the aim of the present study was to compare emotional intelligence, Alexithymia and thought-action fusion in patients with generalized anxiety disorder and normal people.Method: The present study was descriptive and causal-comparative in terms of its fundamental purpose and data collection method. The statistical population of the research was all generalized anxiety patients who referred to specialized psychiatry and counseling clinics in Qazvin city in the spring and summer of 1402, who were diagnosed with generalized anxiety disorder by specialists. From this statistical population, 50 people with pervasive anxiety and 50 normal people were selected by available sampling method. The tools of this research were Bar-N's Emotional Intelligence Questionnaire (1980), Toronto Alexithymia Questionnaire (1994) and Rachman and Shafran's Thought-Action Fusion Questionnaire (1998). Data were analyzed using SPSS-25 software and multivariate analysis of variance (MANOVA). Findings:The results showed that there is a significant difference between emotional intelligence (F=24.22 and P<0.01), Alexithymia (F=14.77 and P<0.01) and thought-action fusion (F=9.85 and P<0.01) exists in patients with generalized anxiety disorder and normal people. Conclusion:Therefore, it is recommended to pay special attention to the role of emotional intelligence, Alexithymia, and thought-action fusion in the treatment of generalized anxiety disorder. Also, experts can use the research results for the prevention and treatment of generalized anxiety disorder.
۳۰۱۹.

اثربخشی آموزش حافظه کاری بر حل مسأله، بازداری شناختی، نگرش به ریاضی و اضطراب ریاضی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب ریاضی بازداری شناختی حافظه کاری حل مسأله نگرش به ریاضی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۶۴
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری بر بهبود حل مسأله، بازداری شناختی، نگرش به ریاضی و اضطراب ریاضی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی بود.   روش: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر دارای اختلال یادگیری ریاضی دوره ابتدایی مراکز اختلالات یادگیری شهر اصفهان بود که در سال تحصیلی 1400-1401 به این مراکز مراجعه نموده اند. در این راستا 30 نفر از دانش آموزان به روش هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایشی مداخلات مبتنی بر حافظه کاری را در 14 جلسه و به مدت 60 دقیقه دریافت کردند. آزمودنی ها قبل و بعد از آموزش، به پرسشنامه های حل مسأله محقق ساخته، آزمون استروپ عددی جان رایدلی (1935)، نگرش به ریاضی آیکن (1971) و اضطراب ریاضی چیو و هنری (1990) پاسخ دادند.   یافته ها: نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که آموزش مبتنی بر حافظه کاری بر افزایش مهارت حل مسأله، کاهش بازداری شناختی، افزایش نگرش به ریاضی و کاهش اضطراب ریاضی در سطح (01/0) اثربخش و معنادار بود.   نتیجه گیری: بنابراین بر اساس اثربخش بودن آموزش مبتنی بر حافظه کاری بر متغیرهای شناختی- عاطفی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی، این مداخله می تواند در بهبود این مهارت ها در دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی کمک نماید.
۳۰۲۰.

اثربخشی روش تدریس معکوس بر پیوند با مدرسه و هیجانات تحصیلی دانش آموزان دختر

کلیدواژه‌ها: پیوند با مدرسه تدریس معکوس هیجانات تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۴۰
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی روش تدریس معکوس بر پیوند با مدرسه و هیجانات تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش انجام تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم شهر میانشهر (فسا) در سال تحصیلی 1403-1402بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۳۰ نفر دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت مداخله روش تدریس معکوس طی 12 جلسه 60 دقیقه ای قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه پیوند با مدرسه (SBQ) و پرسشنامه هیجان تحصیلی (AEQ) بود. در تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد روش تدریس معکوس بر پیوند با مدرسه اثربخشی مثبت و معناداری دارد (0.01>P) و توانست میزان پیوند با مدرسه دانش آموزان دختر را افزایش دهد. همچنین نتایج نشان داد روش تدریس معکوس بر هیجانات تحصیلی دانش آموزان اثربخشی بوده (0.01>P) و توانست هیجانات مثبت را در دانش آموزان دختر افزایش و هیجانات منفی را کاهش دهد. با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت از جمله رویکردهای آموزشی مفید و ارزشمند در جهت تقویت پیوند با مدرسه و هیجانات تحصیلی دانش آموزان، آموزش به شیوه روش تدریس معکوس است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان