نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۸۸۰ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۱۷۰-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین برازش مدل ساختاری افسردگی بر اساس فرایند و محتوای خانواده در زوجین بدون فرزند با نقش میانجی گری تمایزیافتگی خود انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل کلیه زوجین بدون فرزند ساکن شهرستان گنبدکاووس در سال ۱۴۰۲ بود که از بین آن ها ۱۳۰ زوج (۲۶۰ نفر) از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های افسردگی بک (BDI-II، بک و همکاران، ۱۹۶۳)، فرایند و محتوای خانواده (FPC، سامانی، ۲۰۰۵) و تمایزیافتگی خود (DSI-R، اسکورن و فریدلندر، ۱۹۹۸) بود. داده ها به روش تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که در بین زوجین بدون فرزند فرایند و محتوای خانواده به صورت مثبت و معنادار بر تمایزیافتگی خود اثر دارد (001/0>P). در بین زوجین بدون فرزند تمایزیافتگی خود به صورت منفی و معنادار بر افسردگی اثر دارد (001/0>P). همچنین تمایزیافتگی خود در زوجین بدون فرزند اثر فرایند و محتوای خانواده بر افسردگی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند (001/0>P)؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت، تمایزیافتگی خود با توجه به نقش فرایند و محتوای خانواده می توانند تبیین کننده افسردگی زوجین بدون فرزند باشد.
والدگری هلیکوپتری و سلامت روانی-اجتماعی نوجوانان و بزرگسالان در حال ظهور: یک مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیرات سبک والدگری هلیکوپتری بر سلامت روانشناختی-اجتماعی نوجوانان و بزرگسالان در حال ظهور بود. با توجه به کلمات کلیدی تخصصی در پایگاه های اطلاعاتی انگلیسی بین سال های ۲۰۱۷ تا ۲٠۲۴ و پایگاه های اطلاعاتی داخلی بین سال های ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۳، ۳۱۳ مقاله با در نظر گرفتن معیارهای ورود و ارزیابی کیفیت با استفاده از الگوی پریزما (PRISMA) بررسی شدند. سپس پس از ارزیابی کیفی نهایی، ۵۶ مقاله بر اساس ملاک های ورود و خروج پژوهش در راستای پاسخگویی به سوال آن، وارد مطالعه شدند. نتایج یافته های پژوهش های مختلف نشان دادند که اگرچه سبک والدگری هلیکوپتری در برخی پژوهش ها دارای تاثیرات مثبتی (سازگاری روانی و بهزیستی) است اما بطور کلی، بیشتر ادبیات پژوهشی تاثیرات منفی آن را در بعد روانشناختی (اختلال در غذاخوردن و اختلال خواب، اضطراب و افسردگی، رفتارهای پرخطر، احساس تورم خود و تکانشگری، مشکل در مولفه های مربوط به فردیت، مشکلات تحصیلی، مشکلات شغلی، مهارت های زندگی ضعیف) و در بعد سلامت اجتماعی (عدم اعتماد و بیگانگی در بین همسالان، تعاملات منفی، عدم تسلط و کاهش شایستگی روابط، عدم مشارکت اخلاقی) نوجوانان و بزرگسالان در حال ظهور نشان می دهند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر تاثیرات سبک فرزندپروری هلیکوپتری بر سلامت روانی-اجتماعی نوجوانان و بزرگسالان در حال ظهور، به طور کلی منفی ارزیابی می شود.
اثربخشی امید درمانی بر وسواس مرگ و ادراک درد در زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۱۳۰-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی امید درمانی بر وسواس مرگ و ادراک درد در زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب بیمارستان قلب شهر تهران در سال 1402 بود که از این جامعه تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند. همه آنها قبل از اجرای مداخلات پرسشنامه وسواس مرگ عبدالخالق (DOQ) (1998) و ادراک درد ملزاک (MGPQ) (1975) را تکمیل کردند. پس از آن گروه آزمایش مداخله امید درمانی را طی 8 جلسه 90 دقیقه هفته ای یکبار دریافت کردند. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس بااندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد در متغیرهای وسواس مرگ و ادراک درد بین دو گروه در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد و امید درمانی در کاهش وسواس مرگ و ادراک درد در گروه مداخله موثر بوده است (05/0>P). بر این اساس می توان گفت استفاده از روش امید درمانی می تواند در کاهش وسواس مرگ و ادراک درد بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب موثر باشد.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر- نوجوان و آموزش تنظیم هیجان بر سرمایه عاطفی دختران دارای مشکلات رفتاری برون سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
83 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر-نوجوان و آموزش تنظیم هیجان بر سرمایه عاطفی دختران دارای مشکلات برون سازی رفتاری بود. پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون وگروه کنترل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری دختران دارای مشکلات برون سازی رفتاری اصفهان در پاییز1401 بودند. از بین آنها60 نفر به صورت هدفمند انتخاب و از طریق گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگذاری شدند. گروه آزمایشی تعامل کارآمد مادر-نوجوان بسته آموزشی را به مدت 8 جلسه و گروه آزمایشی تنظیم هیجان بسته آموزشی را در 8 جلسه دریافت کردند. پرسشنامه سرمایه عاطفی (ACS، گل پرور، 1395) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین گروه تعامل کارآمد مادر-نوجوان با گروه تنظیم هیجان و گروه کنترل در متغیر سرمایه عاطفی دختران دارای مشکلات برون سازی رفتاری تفاوت معناداری وجود داشت (01/0> p). اما بین گروه تنظیم هیجان و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر- نوجوان می تواند برای بهبود سرمایه عاطفی دختران دارای مشکلات برون سازی رفتاری موثر باشد.
نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه هوش فرهنگی و سازگاری اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۱۹۲-۱۸۵
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه هوش فرهنگی و سازگاری اجتماعی دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی -همبستگی از نوع مدل یابی ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانشجویان واحد گرگان دانشگاه آزاد در سال تحصیلی 1400-1401 بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری اجتماعی (SAQ) سهرابی و سامانی (1390)، پرسشنامه هوش فرهنگی (CIQ) آنگ و همکاران و مقیاس خود کارآمدی عمومی (GSE-10) شواتزر و جروسلم (1991) بود. از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج بیانگر معناداری اثرمستقیم هوش فرهنگی بر خودکارآمدی (002/0=P) و اثر مستقیم خودکارآمدی بر سازگاری اجتماعی (008/0=P) بود. اما اثرمستقیم هوش فرهنگی بر ساگاری اجتماعی معنادار نبود (05/0<P). همچنین نتایج بیانگر اثر غیرمستقیم هوش فرهنگی بر سازگاری اجتماعی با میانجی گری خودکارآمدی بود (004/0=P). این نتایج نشان می دهد که خودکارآمدی با توجه به نقش هوش فرهنگی می تواند تبیین کننده سازگاری اجتماعی دانشجویان باشد.
اثربخشی طرحواره درمانی با تاکید بر ذهنیت های طرحواره بر نشخوار فکری و کمالگرایی افراد دارای اختلال وسواسی-جبری مقاوم به درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
135 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرحواره درمانی با تاکید بر ذهنیت ها بر نشخوار فکری و کمالگرایی افراد دارای اختلال وسواسی-جبری مقاوم به درمان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی مراجعه کنندگان (زن و مرد) مبتلا به اختلال وسواسی - جبری مقاوم به درمان ساکن شهر تهران بود که از سال 1401-1400 به کلینیک های روانشناسی شهر تهران مراجعه کرده بودند که از بین آن ها، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر (16 زن و 14 مرد) به عنوان نمونه انتخاب و با روش تصادفی به دو گروه (15 نفر آزمایش، 15 نفر کنترل) جایگذاری شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس نشخوار فکری (RRS، نولن هوکسما و مارو، 1991)، مقیاس کمالگرایی چندبعدی (FMPS، فراست، 1990) و پرسشنامه بازنگری شده وسواسی - اجباری (OCI-R، فوآ و همکاران، 2002) بود. پروتکل طرحواره درمانی طی 12جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یک جلسه، بر روی گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون نشخوار فکری و کمالگرایی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (001/0P<). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که طرحواره درمانی با تاکید بر ذهنیت های طرحواره بر فرایند نشخوار فکری و کمالگرایی افراد دارای اختلال وسواسی-جبری مقاوم به درمان موثر بوده است.
نقش تعدیل کنندگی سبک دلبستگی زنان در پیش بینی رضایت زناشویی آنان بر اساس اعتیاد همسرانشان به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۲۱۰-۲۰۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کنندگی سبک دلبستگی زنان در پیش بینی رضایت زناشویی آنان بر اساس اعتیاد همسرانشان به اینترنت انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری، کلیه زوجین 50-20 سال ساکن استان تهران در سال 1401 بودند. از این میان 208 زوج به عنوان نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به سؤالات پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ (EMS، فاورز و اولسون، 1993)، سبک دلبستگی بزرگسال هازن و شیور (AASQ، 1987) و اعتیاد به اینترنت یانگ (IAT، 1998) پاسخ گفتند. داده های حاصل با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین اعتیاد همسران به اینترنت و رضایت زناشویی زنان رابطه معناداری یافت نشد (۰۵/0P>). بعلاوه سبک دلبستگی ایمن زنان با رضایت زناشویی آنان رابطه مثبت و معنادار (0۵/0P<) و سبک دلبستگی اضطرابی-دوسوگرا و اجتنابی زنان با رضایت زناشویی آنان رابطه منفی و معنادار داشت (01/0P<). نتایج نشان داد دلبستگی در مجموع 11 درصد واریانس رضایت زناشویی را تبیین می کند. همچنین سبک دلبستگی زنان (ایمن و ناایمن) در رابطه اعتیاد همسران به اینترنت و رضایت زناشویی آنان نقش تعدیل کنندگی نداشت. بنابراین می توان نتیجه گرفت سبک دلبستگی زنان نقش مهمی در رضایت زناشویی آنان دارد اما اعتیاد همسرانشان به اینترنت بر میزان رضایت زناشویی آنان تاثیری ندارد.
اثربخشی مهارت آموزی مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک بر حل مساله اجتماعی و نگرش به بزهکاری نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۱۴۰-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مهارت آموزی مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک بر حل مساله اجتماعی و نگرش به بزهکاری نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر ساری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان پسر بزهکار مقیم کانون اصلاح و تربیت شهر ساری در سال 1402 بودند که از بین آنها 30 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در گروه های 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش دوازده جلسه 60 دقیقه ای تحت مهارت آموزی مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه حل مساله اجتماعی (SPSI، دی زوریلا و همکاران، 2002) و پرسشنامه نگرش به رفتارهای بزهکارانه (ADB، فضلی، 1389) بود. داده های پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون حل مساله اجتماعی و نگرش به بزهکاری در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 01/0 وجود داشت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که مهارت آموزی مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک یک رویکرد مناسب برای افزایش حل مساله اجتماعی و بهبود نگرش به بزهکاری نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ، ترس از سقوط و نشانگان افت روحیه در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۱۹۰-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ، ترس از سقوط و نشانگان افت روحیه در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ﺑﯿﻤﺎران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن ام.اس شهر تبریز در سال 1402 بود. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از جامعه آماری بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی درگروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در 8 جلسه 60 دقیقه ای در طول چهار هفته و هفته ای دو جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد. ابزار پژوهش شامل مقیاس اضطراب مرگ تمپلر (1970 ،DAS)، مقیاس کارآمدی در افتادن کمپن و همکاران (2008 ،FES-I) و پرسشنامه نشانگان افت روحیه کیسان و همکاران (2004 ،DS) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری اضطراب مرگ، ترس از سقوط و نشانگان افت روحیه تفاوت معناداری وجود دارد. (01/0P<). در نتیجه به کمک درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می توان گام مؤثری در بهبود اضطراب مرگ، ترس از سقوط و نشانگان افت روحیه در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس برداشت.
اثربخشی پارادوکس درمانی بر تحمل پریشانی و اجتناب تجربی زنان متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی پارادوکس درمانی بر تحمل پریشانی و اجتناب تجربی زنان متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره بود. روش پ ژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون و گروه کنترل بود. جامع ه آم اری پژوهش کلی ه زنان متعارض مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره منطقه 1 و 2 و 3 در شهر تهران در سال 1402-1401 بود. از می ان آن ها 30 زن متعارض داوطلب و واج د ش رایط در چهارچوب نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب و به شیوه جایگزینی تصادفی در دوگروه آزمایش و گ واه (هرگروه 15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تحمل پریشانی (DTS ، سیمونز و گاهر، 2005) و پرسشنامه اجتناب تجربی چندبعدی (MEAQ ، گامز و همکاران،2011) استفاده شد. برای گروه آزم ایش 6 جلس ه 90 دقیقه ای برنامه های درمانی مبتنی بر پارادوکس درمانی اجرا شد. جه ت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نت ایج پ ژوهش نش ان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون تحمل پریشانی و اجتناب تجربی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (05/0 P<) وجود دارد. بنابراین با استفاده از پارادوکس درمانی می توان سطح تحمل پریشانی زنان متعارض را افزایش و اجتناب تجربی را کاهش داد.
روایی و پایایی مقیاس هوش اخلاقی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۲۰۸-۱۹۹
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی روایی و پایایی مقیاس هوش اخلاقی نوجوانان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع زمینه یابی بود. جامعه آماری دانش آموزان متوسطه اول و دوم استان اصفهان در سال 1402-1401 بودند. بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 400 دانش آموز در مرحله اول و 900 دانش آموز در مرحله دوم پژوهش انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی، پایایی مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و ضریب تنصیف و روایی آن به روش همگرایی و وابسته به ملاک با پرسشنامه هوش اخلاقی آبادیان و رباط میلی (MIQAR، 1399) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که هر کدام از شاخص های تحلیل عاملی تاییدی مقیاس مذکور از جمله RMSEAI،PCFI ،TLI وcfi از مقدار مطلوب و مناسبی برخوردار بودند. ضریب آلفا و ضریب تنصیف کل مقیاس نیز 96/0و 93/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عامل اکتشافی منجر به استخراج 7 عامل(احترام، مسئولیت پذیری، وجدان، مهربانی، خویشتن داری، صداقت و بخشش) شد. بارهای عاملی تمام مولفه ها بالاتر از 4/0و از نظر آماری معنادار بود (001/0>P). روایی وابسته به ملاک با مقیاس هوش اخلاقی به مقدار 52 /0 و معنادار گزارش شد (001/0>P). با توجه به وضعیت مطلوب روایی و پایایی، مقیاس هوش اخلاقی نوجوانان، می تواند به عنوان ابزاری معتبر و مفید برای بررسی و سنجش هوش اخلاقی نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۲۳۰-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در زنان مطلقه بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مطلقه مراکز مشاوره وابسته به اداره بهزیستی شهر تنکابن در سال1402 بود. تعداد ۳0 نفر از جامعه آماری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با روش تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 1۵ نفر) قرار گرفتند. گروه آزماش 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله شناختی رفتاری دریافت کردند. ابزار پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHO-QOL-BREF، 1989) و پرسشنامه عزت نفس (RSE) روزنبرگ (١٩٦٥) بود. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود داشت. براساس یافته های این پژوهش، آموزش شناختی رفتاری می تواند راهکار موثری برای ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در زنان مطلقه باشد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خودتنظیمی تحصیلی و تعلل ورزی دانش آموزان پسر با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۲۰۲-۱۹۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خودتنظیمی تحصیلی و تعلل ورزی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه مشغول به تحصیل در مقطع ابتدایی سال 1402 منطقه 16 شهر تهران بود که از بین آن ها با نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و در دو گروه مساوی 15 نفری به صورت تصادفی جایگزین شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی (SRQ-A، بوفارد و همکاران، 1995) و پرسشنامه تعلل ورزی (APQ، سواری، 1390) استفاده شد. برای شرکت کنندگان گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان با توجه به پروتکل گراس (2002) طی 8 جلسه اجرا شد، اما گروه کنترل آموزشی را دریافت نکردند. تحلیل داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری در خودتنظیمی تحصیلی و تعلل ورزی تفاوت معنادار در سطح (001/0p≤ )وجود دارد. ازآنجاکه آموزش تنظیم هیجان سبب ارتقاء مهارت های فردی، بین فردی و مدیریت مناسب تر هیجانات می شود می توان از آن به عنوان روش مداخله ای مؤثر برای بهبود کارکرد دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه استفاده کرد.
تدوین مدل رضایت جنسی بر اساس سبک دلبستگی و ابرازگری هیجان با نقش میانجی گری بخشش زناشویی در زوجین شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۵)
۱۵۶-۱۴۷
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی بخشش زناشویی در رابطه سبک دلبستگی و ابرازگری هیجانی با رضایت جنسی در زوجین شاغل بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زوجین شاغل در شهر تهران در سال 1402 بود. نمونه ای متشکل از 434 نفر (217 زوج) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های رضایت جنسی (SSQ) لارسون (1988)، سبک های دلبستگی (AAI) هازن و شاور (1987)، ابرازگری هیجانی (EEQ) کینگ و امونز (1990)، و بخشش زناشویی (FFS) پولارد و همکاران (1998) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است و هر یک از متغیرهای سبک های دلبستگی، ابرازگری هیجان و بخشش زناشویی بر رضایت جنسی زوجین شاغل تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم دارد (05/0>P). در نهایت نتایج این پژوهش نشان داد سبک های دلبستگی و ابرازگری هیجانی با نقش میانجی بخشش زناشویی بر رضایت جنسی زوجین شاغل اثر معنی داری داشته و لذا استفاده از این یافته ها برای روان شناسان، مشاوران، درمانگران حوزه خانواده و زوج و سایر متخصصان جهت آگاهی از همبسته های رضایت جنسی در زوجین شاغل و ارتقای آن می تواند کمک کننده باشد.
مدل ساختاری سلامت روان بر اساس طرحواره های ناسازگار با میانجی گری احساس تنهایی در جوانان در غربت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۱۰۰-۹۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مدل یابی ساختاری پیش بینی سلامت روان بر اساس طرحواره های ناسازگار با میانجی گری احساس تنهایی در بین جوانان در غربت ایرانی بود. روش پژوهش، توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری در این پژوهش را جوانان ایرانی تشکیل دادند که در سال 1402 در کشورهای خارج از ایران به سر می برند. بنابراین با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس تعداد 200 جوان در خارج از ایران انتخاب شد. ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های وضعیت سلامت روانی (GHQ، گلدبرگ و میلر، 1972)، طرحواره های ناسازگار اولیه (YSQ، یانگ، 1998) و احساس تنهایی راسل (UCLQ، راسل، 1993) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. همچنین یافته ها نشان داد که طرحواره های ناسازگار بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، جهت مندی به سلامت روان، گوش بزنگی بیش از حد و بازداری و محدودیت های مختل به ترتیب از طریق احساس تنهایی بر سلامت روان جوانان ایرانی ساکن خارج از ایران اثر غیرمستقیم مثبت دارند (01/0>P). در نتیجه یکی از عوامل تاثیرگذار بر احساس تنهایی جوانان مهاجر، رفتارهای اولیه والدین در دوران کودکی و طرحواره هایی است که به صورت عمیق و بنیادی در ذهن فرد شکل گرفته اند و بر همه رفتارها، افکار و احساسات و در نتیجه سلامت روان آن ها تاثیرگذار هستند.
مدل ساختاری بلوغ عاطفی بر اساس سبک های هویت با نقش میانجی گری معنای زندگی در نوجوانان متوسطه دوم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای معنای زندگی در رابطه بین سبک های هویت با بلوغ عاطفی شده انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه نوجوانان دختر مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1401- 1400 بودند. به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای تعداد 289 نفر انتخاب و در مطالعه شرکت کردند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس بلوغ عاطفی (EMS، سینگ و بهارگاوا، 1990)، سیاهه سبک هویت (ISI، برزونسکی، 1992) و پرسشنامه معنای زندگی (MLQ، استگر و همکاران، 2006) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل معادلات ساختاری حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که سبک های هویت اطلاعاتی و متعهد به صورت مستقیم قادر به پیش بینی بلوغ عاطفی بودند (۰01/۰p‹). همچنین سبک های هویتی سردرگم و هنجاری به صورت غیرمستقیم از طریق معنای زندگی توانستند بلوغ عاطفی را پیش بینی کند (۰01/۰p‹). این نتایج نشان می دهد که سبک های هویت با توجه به نقش مهم معنای زندگی می توانند تبیین کننده بلوغ عاطفی باشند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر ضروری است.
اثربخشی هنردرمانی متمرکز بر شفقت بر سرمایه روان شناختی و نشخوار خشم نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی هنردرمانی متمرکز بر شفقت بر سرمایه روان شناختی و نشخوار خشم نوجوانان دختر بدسرپرست و بی سرپرست بود. پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه نوجوانان دختر بدسرپرست و بی سرپرست بوشهر در سال 1402 بود که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر از آن ها انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه سرمایه های روان شناختی (PCQ، لوتانز و آولیو، 2007) و مقیاس نشخوار خشم (ARS، سوخودولسکی و همکاران، 2001) بود. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری (۰۱/0>p)، میان پس آزمون گروه آزمایش و کنترل در سرمایه های روان شناختی (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری، خوشبینی) و نشخوار خشم (پس فکرهای خشم، افکار انتقام، خاطره های خشم و شناختن علت ها) وجود داشت. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که هنردرمانی متمرکز بر شفقت از روش های اثربخش در بهبود سرمایه های روان شناختی و نشخوار خشم نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست است.
اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر تکانشگری و روابط والد -فرزندی نوجوانان پسر دارای قلدری سایبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر تکانشگری و روابط والد -فرزندی نوجوانان پسر دارای قلدری سایبری صورت گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر تهران (مناطق 1 و 2) در سال تحصیلی 1401-1402 بودند که تعداد 39 نفر به روش نمونه گیری هدفمند بعد از غربالگری انتخاب و در گروه آزمایش (19 نفر) و کنترل (20نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش هشت جلسه ی 75 دقیقه ای تحت آموزش خودکنترلی هیجانی قرار گرفتند. ابزارگردآوری داده ها شامل پرسشنامه تجربه قلدری – قربانی سایبری آنتیادو و همکاران (2016، CBVEQ)، مقیاس رابطه والد- کودک فاین و همکاران (1983، PCRS) و مقیاس پرسشنامه تکانشگری بارات پاتون و همکاران (1995،BIS-11) بود. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون تکانشگری و روابط والد -فرزندی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود دارد. در نتیجه آموزش خودکنترلی هیجانی می تواند به عنوان روش درمانی مؤثر در جهت کاهش تکانشگری و بهبود روابط والد -فرزندی نوجوانان پسر دارای قلدری سایبری مورد استفاده قرار گیرد.
نقش میانجی قربانی شدن سایبری در رابطه بین خودافشایی هیجانی و احساس تنهایی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۵)
۱۱۰-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش میانجی قربانی شدن سایبری در رابطه بین خودافشایی هیجانی و احساس تنهایی در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر اصفهان در سال 1403 تشکیل دادند. پرسشنامه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به 200 دانش آموز منتخب ارائه شد. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس قلدری سایبری (CBS؛ مینه سینی و همکاران، 2011)، مقیاس خودافشایی هیجانی (ESDS؛ اسنل و همکاران، 1998) و نسخه سوم مقیاس احساس تنهایی (UCLA-LS3؛ راسل، 1996) استفاده شد. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. یافته ها نشان داد که اثر مستقیم خودافشایی هیجانی و قربانی شدن سایبری بر احساس تنهایی معنادار بود؛ همچنین اثر مستقیم خودافشایی هیجانی بر قربانی شدن سایبری معنادار بود (05/0>P)؛ نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که قربانی شدن سایبری بین خودافشایی هیجانی و احساس تنهایی نقش میانجی داشت (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که خودافشایی هیجانی به صورت مستقیم و به واسطه قربانی شدن سایبری بر احساس تنهایی نوجوانان اثر دارد.
رابطه مدت زمان استفاده از صفحات نمایش الکترونیکی و مشکلات روانشناختی - رفتاری در نوجوانان: یک مطالعه مروری سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باوجود مزایای فناوری های دیجیتال، نگرانی های زیادی در مورد میزان استفاده از آنها، به ویژه برای نوجوانان وجود دارد. نکته مهم این است که صرف نظر از محتوا، مدت زمانی که نوجوانان، در معرض صفحات نمایش قرار دارند، می تواند مشکلات و اختلالات روانشناختی- رفتاری بسیاری را به همراه داشته باشد. از آنجایی که ادبیات پژوهشی غنی در مورد این مفهوم در کشور، وجود نداشت، بنابراین هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیرات اسکرین تایم بر ابعاد مختلف سلامت روان نوجوانان و مشکلات و اختلالات ایجاد شده یا تشدید شده توسط آن است. روش مطالعه، مروری نظام مند بود و منابع و پژوهش های مرتبط از سال 2000 تا 2023 با استفاده از پایگاه های مختلف گوگل اسکالر، سیج، وایلی، اشپرینگر، پابمد، اسکوپوس، ساینس دایرکت، تیلور و فرانسیس استخراج گردید (102 منبع). آن دسته از منابع که منطبق با ملاک های پژوهش و کلیدواژه های اصلی پژوهش بودند (رابطه اسکرین تایم و مشکلات روانشناختی و رفتاری در نوجوانان را مورد بررسی قرار داده بودند)، وارد مطالعه شده (49 منبع) و منابع نامرتبط (53 منبع)کنار گذاشته شدند. مطالعات، به طور انتقادی برای داده های مربوط به نحوه تأثیر صفحات نمایش الکترونیکی بر روی نوجوانان مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج یافته های پژوهش های مختلف نشان می دهند که میزان استفاده از صفحات نمایش، یک پیش بینی کننده قوی برای بروز یا تشدید مشکلات و اختلالات روانشناختی – رفتاری در نوجوانان (از جمله اختلالات خلقی، افکار خودکشی، وسواس، تعاملات اجتماعی مختل، نقص توجه و تمرکز، مشکلات تحصیلی و یادگیری) هستند. نتایج این مطالعه، برای مدیران مدارس، مسئولان سلامت و بهداشت و هم چنین سیاست گذاران آموزشی کشور قابل توجه خواهد بود.