مژگان خسروبگی

مژگان خسروبگی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

بررسی رابطه بین تعارضات زناشویی، سابقه افسردگی پیش از بارداری و حمایت خانوادگی با شدت افسردگی پس از زایمان در زنان باردار شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعارضات زناشویی حمایت خانوادگی افسردگی پیش از بارداری افسردگی پس از زایمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۱۵
هدف پژوهش حاضر پیش بینی شدت علائم افسردگی پس از زایمان براساس تعارضات زناشویی، سابقه افسردگی پیش از بارداری و حمایت خانوادگی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی_ همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان باردار مراجعه کننده به مراکز مشاوره اداره بهداشت شهر تهران که در سال 1402 باردار بودند که از میان آنها 150 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد تعارض های زناشویی براتی و ثنایی (1375، MCQ)، پرسشنامه افسردگی پس از زایمان ادینبورگ (2003، EPDS)، پرسشنامه حمایت اجتماعی (مقیاس خانواده، مری پروسیدانو و کنیت هلر (PSS-FA، 1983) و پرسشنامه افسردگی بک و همکاران (BDI-II ١٩٩٦) جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش همزمان مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که مولفه های تعارضات زناشویی (001/0) و افسردگی پیش از بارداری (037/0)، به صورت مثبت و معنادار و حمایت خانوادگی (041/0) به صورت منفی قادر به پیش بینی افسردگی پس از زایمان می باشند. دیگر نتایج حاکی از آن بود که تعارضات زناشویی، سابقه افسردگی پیش از بارداری و حمایت خانوادگی در مجموع 31 درصدواریانس افسردگی پس از زایمان را تبیین می کند. بنابراین تعارضات زناشویی، سابقه افسردگی پیش از بارداری و حمایت خانوادگی می تواند در بروز افسردگی پس از زایمان نقش داشته باشد.
۲.

اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارتقای عزت نفس بهبود کیفیت زندگی شناختی رفتاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۲۱
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در زنان مطلقه بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مطلقه مراکز مشاوره وابسته به اداره بهزیستی شهر تنکابن در سال1402 بود. تعداد ۳0 نفر از جامعه آماری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با روش تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 1۵ نفر) قرار گرفتند. گروه آزماش 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله شناختی رفتاری دریافت کردند. ابزار پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHO-QOL-BREF، 1989) و پرسشنامه عزت نفس (RSE) روزنبرگ (١٩٦٥) بود. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود داشت. براساس یافته های این پژوهش، آموزش شناختی رفتاری می تواند راهکار موثری برای ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در زنان مطلقه باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان