فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عقل و ديگر كلمات معادل آن در علوم اسلامي، روان شناسي و روان پزشكي از اهمیت خاصي برخوردار است. علت این موضوع جایگاه و تأثیر عقل در وضعیت سلامت انسان می باشد. مطالعه حاضر به تبیین و بررسی تطبیقی این مفهوم در منابع مذکور پرداخت.
مواد و روش ها: در این مطالعه مروری، پس از یافتن تعريف عقل در فرهنگ لغات عربي، فارسي، انگليسي و نیز در فرهنگ لغات قرآني، مفهوم عقل از منظر فلاسفه، پیشوایان اسلامی و قرآن استخراج گردید. سپس با مراجعه به كتب مرجع روان پزشكي و روان شناسي دانشگاهي، مفاهيم مرتبط با عقل استخراج شد و به وسیله تطبيق اين مفاهيم، ویژگی ها، نقاط اشتراک و تفاوت آن ها توصیف گردید.
یافته ها: یافته های مطالعه مفهوم عقل را در سه قسمت توصیف می کند؛ منابع اسلامی ضمن تفکیک عقل به نظري و عملي، عقل را به عنوان قدرت تشخیص انسان، عاملی برای بازداری از انحراف و فساد، اساس شخصیت انسان و ملاکی برای ارزیابی انسان در دنیای پس از مرگ توصیف کرد. در فرهنگ روان پزشكي، عاقل بودن به مفهوم داشتن بينش صحيح نسبت به خود و بيماري خود، قضاوت صحيح در شرايط مختلف و داشتن تفكري عاري از آسیب های مختلف بود. در روان شناسي نیز عقل عبارت از توانايي فكر و عمل بر اساس دانش ها و تجربه ها، بینش صحیح نسبت به آن ها است.
نتيجه گيري: در هر سه منبع به سير تدريجي براي تكامل عقل، عوامل و موانع مؤثر در آن و راه های برون رفت از آن ها اشاراتی شده است، اما در منابع اسلامی مفهوم دنياي پس از مرگ به عنوان يك موضوع اساسی و مهم، دارای ابعاد و رویکرد متمایزی می باشد.
هنجاریابی و ویژگی های روان سنجی مقیاس درجه بندی کانرز - فرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، هنجاریابی و تعیین روایی و پایایی فرم معلم مقیاس درجه بندی کانرز، برای گروهی از دانش آموزان دبستانی شهر شیراز بود. بدین منظور تعداد 529 کودک (257 دختر و 272 پسر) 6 تا 11 ساله با روش نمونه گیری طبقه ای بر اساس سن و جنس انتخاب شدند و معلمان، آنها را مورد ارزیابی قرار دادند. ابتدا مقیاس توسط گروه مترجمان ترجمه و با فرهنگ ایرانی منطبق شد و در یک بررسی مقدماتی توسط معلمان مورد ارزیابی و داوری قرار گرفت. ساختار عاملی مقیاس با استفاده از روش تحلیل عوامل با مولفه های اصلی و سپس چرخش واریماکس بررسی شد. از تحلیل عوامل 5 عامل مشکلات سلوک، بیش فعالی، بی توجهی - رویاپردازی، اضطراب - خجالتی و انفعالی بودن به دست آمد. پایایی مقیاس با روش بازآزمایی برای کل مقیاس 0.76 و برای زیر مقیاس ها از 0.68، برای انفعالی بودن، تا 0.82، برای مشکلات سلوک، متغیر بود. ضرایب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه معادل 0.86 و برای زیر مقیاس ها از 0.74 برای بیش فعالی تا 0.89 برای بی توجهی - رویاپردازی متغیر بود. در این مطالعه، بین نمره های دو گروه سنی، 6 تا 8 سال و 11 ماه و 9 تا 11 سال و 11 ماه، تفاوت معنی داری وجود نداشت. مقایسه بین دو جنس نشان داد پسرها در نمره کل و در زیر مقیاس های مشکلات سلوک و بیش فعالی نمره های بیشتری، نسبت به دخترها کسب کردند. با توجه به یافته های فوق نمره های خام دخترها و پسرها به طور جداگانه به نمره های استاندارد T با میانگین 50 و انحراف معیار 10 برای نمره کل و زیر مقیاس ها تبدیل گردید.
نقائص حافظه فعال در کودکان با اختلال بیش فعالی- نقص توجه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات نشان می دهند که کودکان ADHD دارای نقائصی در کارکردهای اجرایی از جمله حافظه فعال می باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقائص مولفه های دیداری-فضایی و کلامی حافظه فعال در کودکان با اختلال بیش فعالی- نقص توجه است.
مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع علی- مقایسه ای است. بدین منظور 30 کودک با اختلال بیش فعالی- نقص توجه و 30 کودک عادی پایه دوم دبستان در شهر اصفهان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در پژوهش شرکت داده شدند. ابزارهای مورد استفاده، پرسش نامه کانرز والدین، مصاحبه بالینی، مقیاس هوش کودکان وکسلر برای ارزیابی حافظه فعال کلامی و تکلیف بلوک های کرسی به منظور ارزیابی حافظه فعال دیداری- فضایی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-20 و با روش تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که در دو متغیر حافظه فعال کلامی و دیداری- فضایی در بین کودکان ADHD و عادی تفاوت معناداری وجود دارد (001 /0 P≤). بدین صورت که کودکان ADHD در این مولفه ها از گروه کنترل عملکرد پایین تری دارند. هم چنین میانگین گروه ADHD در دو نوع از حافظه فعال پایین تر از گروه عادی بود.
نتیجه گیری: کودکان ADHD در حافظه فعال دیداری- فضایی و کلامی دارای نارسایی هستند. به درمانگران و مشاوران پیشنهاد می گردد که در مداخلات آموزشی و درمانی به این مهم توجه نمایند و از آموزش های مبتنی بر مولفه های مختلف حافظه فعال در این کودکان استفاده نمایند. برای مثال فعالیت هایی از قبیل به خاطر سپردن چند عدد یا لغت ساده، به خاطر سپردن اشعار کوتاه کودکانه و ...... را می توانند در کودکان انجام دهند.
ماهیت دانش تدریس و دانش معلمان: مقایسه دیدگاه شولمن و فنسترماخر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و مقایسه دیدگاه های دو صاحب نظر در زمینه دانش پایه تدریس و دانش معلمان، لی شولمن و گری فنسترماخر می باشد. شولمن اشکال دانش تدریس را شامل انواع دانش گزاره ای (موضوعی)، دانش موردی و دانش راهبردی می داند و دانش پایه تدریس و دانش معلمان را شامل طبقه های مختلف دانش محتوایی، دانش محتوایی- تربیتی، دانش عمومی تربیتی، دانش برنامه درسی، دانش درباره یادگیرندگان و خصوصیات آنها، دانش درباره موقعیت تربیتی و دانش درباره هدف ها، مقاصد و ارزش های تربیتی و زمینه های تاریخی و فلسفی معرفی می کند. فنسترماخر، اشکال دانش تدریس را به دو دسته کلی، دانش رسمی تدریس و دانش عملی تدریس تقسیم می کند. فنسترماخر عناصر تدریس خوب را شامل فعالیت های منطقی، فعالیت های روان شناختی و فعالیت های اخلاقی می داند. هر دو دیدگاه از اندیشه های شواب تأثیر پذیرفته اند و هر دو دانش تدریس و دانش معلمان را هم از جهت عملی و هم از جهت نظری و موضوعی مورد مطالعه قرار دادند. در این میان، فنسترماخر تاکید بیشتری روی عمل معلمان و دانش عملی آنها دارد.
ارتباط افسردگی مادران با وضعیت شیردهی در دوره 24 ماهه پس از زایمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افسردگی یکی از مهم ترین اختلالات روان پزشکی در دوران پس از زایمان می باشد. این بیماری عواقب نامساعدی بر هر دو نسل (مادر وکودک) در پی خواهد داشت و ممکن است با شیردهی ارتباط داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین افسردگی مادران پس از زایمان با وضعیت شیردهی در دو سال اول زندگی انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی، 366 مادر 45-18 ساله که در مراکز بهداشتی- درمانی پرونده بهداشتی داشتند، با روش نمونه گیری تصادفی آسان انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند. پرسش نامه های استاندارد افسردگی پس از زایمان Edinburgh (Edinburgh Postnatal Depression Scale) و خصوصیات فردی- باروری توسط شرکت کنندگان تکمیل گردید. اطلاعات با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: 4/30 درصد مادران غیر شیرده مبتلا به افسردگی بودند. این میزان در مادران با روش تغذیه انحصاری با شیر مادر، 6/19 درصد و در گروه شیر مادر با سایر ترکیبات،
3/18 درصد به دست آمد. یافته ها نشان داد که بین نمره افسردگی و دو متغیر نوع و مدت زمان شیردهی ارتباط معنی داری وجود داشت (05/0 > P).
نتیجه گیری: وجود درجاتی از افسردگی در نمونه های مورد پژوهش و همچنین، وجود ارتباط بین افسردگی مادران و وضعیت شیردهی، اهمیت غربالگری افسردگی در دوران شیردهی را روشن می سازد. بنابراین، به منظور سود بردن از فواید تغذیه با شیر مادر و نیز بهبود رشد و تکامل و سلامت شیرخواران، پیشنهاد می شود که مراقبان بهداشتی به این مسأله توجه نمایند.
همبسته های سلامت روانی: شادکامی، ورزش و هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر مسائل مربوط به بهداشت روانی دانشجویان بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و مطالعات متعددی به بررسی عوامل مؤثر بر سلامت روانی، نحوه ی سازگاری دانشجویان با محیط جدید و چگونگی شکل گیری آسیب های روانی شایع در آنها پرداخته اند. در این راستا هدف اساسی پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی سازه های ورزش، شادکامی و هوش هیجانی با سلامت روانشناختی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانشجویان نخبه ایرانی در سال تحصیلی 88-1387 تشکیل می دهند که 160 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه سلامت عمومی فهرست شادکامی آکسفورد و مقیاس هوش هیجانی پاسخ دادند. در مطالعه حاضر علاوه بر استفاده از شاخص های توصیفی، از همبستگی پیرسون، رگرسیون و آزمون آماری t گروه های مستقل استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که شادکامی، ورزش و هوش هیجانی با سلامت روانشناختی همبستگی مثبت معناداری دارد. همچنین یافته ها بیانگر این مطلب است که این مؤلفه ها به طور معناداری قادر بـه پیش بینی سلامت روانشناختی دانشجویان می باشند. سرانجام اینکه نتایج حاکی از این نکته بودند که بین دو گروه ورزشکار و غیرورزشکار در سازه های شادکامی، هوش هیجانی و سلامت روانشناختی تفاوت معناداری وجود دارد.
ساختارهای معناگذاری/ طرحواره ها،حالت های هیجانی و پردازش شناختی اطلاعات هیجانی: مقایسه دو چارچوب مفهومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
کیفیت خدمات آموزشی از دیدگاه دانشجویان؛ مدل سروکوال
حوزههای تخصصی:
اهداف: با بررسی شکاف بین انتظارات و ادراکات دانشجویان از خدمات آموزشی، می توان زمینه را برای تدوین برنامه هایی مناسب جهت بهبود کیفیت خدمات آموزشی فراهم نمود. این مطالعه با هدف ارزیابی کیفیت خدمات آموزشی از دیدگاه دانشجویان پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
روش ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی مقطعی 170 نفر از دانشجویان دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1389 با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. از پرسشنامه استاندارد سروکوال شامل دو بخش مشخصات فردی و ابعاد پنج گانه کیفیت خدمات آموزشی، برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 16 و به کمک آمار توصیفی و آزمون های کولموگروف- اسمیرنوف، T زوجی، آنالیز واریانس یکطرفه و تعقیبی توکی انجام گرفت.
یافته ها: در تمامی ابعاد کیفیت خدمات آموزشی و عبارات مربوط به سنجش آن، شکاف کیفیت وجود دا شت . بیشترین میانگین شکاف کیفیت در بعد همدلی (57/1-) و بعد از آن به ترتیب در ابعاد فیزیکی (55/1-)، پاسخ گویی (42/1-) و تضمین (40/1-) مشاهده شد و کمترین میانگین شکاف مربوط به بعد اطمینان (31/1-) بود. رابطه آماری معنی داری نیز بین شکاف کیفیت در ابعاد مختلف کیفیت خدمات آموزشی و عبارات مربوط به آن مشاهده شد (001/0
نتیجه گیری: انتظارات دانشجویان فراتر از درک آنها از وضعیت موجود است و در هیچ کدام از ابعاد خدمت، انتظارات آنها برآورده نشده است. در راستای بهبود کیفیت خدمات آموزشی، کلیه ابعاد بهویژه بعد همدلی باید در اولویت قرار گیرد .
ارتباط تاب آوری، استرس و خود کارآمدی با رضایت از زندگی در دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین ارتباط تاب آوری، استرس و خود کارآمدی با رضایت از زندگی در دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا و پایین انجام شد و یک مطالعه همبستگی بود. آزمودنی های پژوهش 120 نفر بودند که از میان دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا و پایین دبیرستان های دخترانه به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های تاب آوری، استرس، خودکارآمدی و رضایت از زندگی استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که تاب آوری، خودکارآمدی و رضایت از زندگی در دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا در مقایسه با دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی پایین به طور معناداری بیشتر و استرس آنها کمتر است. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که متغیرهای تاب آوری و استرس مثبت در دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی پایین و تاب آوری در دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا به عنوان قوی ترین پیش بینی کننده رضایت از زندگی بودند. این یافته ها تلویحات ضمنی مهمی درباره آموزش و خدمات مشاوره ای برای دانش آموزان دارد.
تاثیر شبیه سازی های ذهنی ساده و توام فرآیندی و فرآورده ای بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان تیز هوش و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبیه سازی یکی از ابزارها و روش های آموزشی است. پژوهش حاضر، با هدف به کارگیری چنین راهبردی در برنامه های آموزشی و ارزیابی تاثیر شبیه سازی های ذهنی ساده و توام فرآیندی و فرآورده ای بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان تیزهوش و عادی انجام شده است. شیوه ی اجرای پژوهش، آزمایشی بوده است. 104 دانش آموز تیزهوش و 104 دانش آموز عادی پایه ی اول دبیرستان، به شکل نمونه گیری تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در 4 گروه (در مجموع 8 گروه) شبیه سازی های ذهنی فرآیندی، فرآورده ای، توام فرآیندی و فرآورده ای و گروه بازبینی دسته بندی شدند. نخست، از تمام آزمودنی های آنان، آزمون عملکرد تحصیلی گرفته شد. سپس، به مدت 5 جلسه ی 10 دقیقه ای آموزش های شبیه سازی ذهنی برای گروه های آزمایشی ارائه شد، گروه بازبینی هیچ آموزشی را دریافت نکرد. و دوباره آزمون پیشرفت تحصیلی برای تمامی آزمودنی ها اجرا شد. داده ها با روش های آماری تحلیل واریانس چند متغیره، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی، بررسی شد. یافته ها نشان داد که شبیه سازی ذهنی با توجه به کنترل عامل هوش، به بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اثر بر عامل های (خودکارآمدی، برنامه ریزی و انگیزش) می انجامد، .در دانش آموزان با استعداد، شبیه سازی ذهنی فرآورده ای و در دانش آموزان عادی، شبیه سازی ذهنی فرآیندی بر عملکرد آنان مؤثر بود.
ویژگی های اهداف فعالیت های فوق برنامه دانش آموزان دبیرستانی با رویکرد پیشگیری از آسیب های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین امنیت و صیانت نوجوانان به دلیل شرایط خاص سنی و تأثیر پذیری از عوامل مختلف و با توجه به نقش آینده سازی آنها از اهمیت بالاتری برخوردار است. مسئله مهم پژوهش حاضر این است به رغم نگرانی و اقدامات خانواده ها ، مدارس، جامعه و پلیس، بزهکاری نوجوانان و جرایم علیه ایشان قابل توجه است. این امر بیانگر وجود نوعی خلاء در نظام آموزش و پرورش است. طراحی و اعتبار بخشی الگوی برنامه درسی فعالیت های فوق برنامه برای دانش آموزان دبیرستانی با تأکید بر آموزش های همگانی نیروی انتظامی به عنوان هدف کلی تحقیق قرار گرفت.
در این پژوهش، از روش تحقیق اکتشافی آمیخته بهره گیری شد. در بخش کیفی، از مصاحبه نیمه هدایت شده و در بخش کمی از پرسشنامه استفاده شد و الگوی بدست آمده مورد اعتبار بخشی قرار گرفت. جامعه آماری در بخش کیفی، مدیران دبیرستان های پسرانه و دخترانه شهر تهران و مسئولان آموزش و پرورش و در بخش کمی، متخصصان برنامه درسی و مسئولان و کارشناسان آموزش همگانی ناجا بوده اند. روش نمونه گیری در بخش کیفی، روش هدفمند و روش گلوله برفی و در بخش کمی روش هدفمند و در دسترس بوده است.
براساس نتایج تحقیق، الگوی برنامه درسی فعالیت های فوق برنامه برای دانش آموزان دبیرستانی با تأکید برآموزش های همگانی ناجا طراحی شد به نحوی که ویژگی های هر یک از عناصر 9 گانه الگو متناسب با شرایط دانش آموزان دبیرستانی،آسیب های اجتماعی مبتلا به و نظرات خبرگان کارشناسان شناسایی شد و این ویژگی ها به ترتیب اهمیت قرار گرفتند. مقاله حاضر ویژگی های عنصر هدف در این برنامه درسی را مورد بررسی قرار می دهد.
بررسی اثر بخشی روشهای درمان شناختی، تن آرامی و رفتاری در بهبود کمردرد مزمن در دبیران مرد دبیرستانهای شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر اثر بخشی درمانهای شناختی، تن آرامی و رفتاری را در گروهی از دبیران شهر اهواز که مبتلا به کمردرد مزمن بودند مورد ارزیابی قرار داد. روش این تحقیق آزمایشی بود. جمعیت هدف این تحقیق را دبیران مرد شهر اهواز تشکیل می دادند. نمونه تحقیق شامل 100 نفر بیمار مبتلا به کمردرد مزمن می باشد که به طور تصادفی از بین بیماران مبتلا به کمردرد مزمن انتخاب و به گروههای آزمایشی (شناخت درمانی، رفتار درمانی، تن آرامی) و گروه گواه گمارده شدند (هر گروه 25 نفر). شیوه های مداخله (درمان) در این تحقیق عبارت بودند از: الف) مصون سازی در مقابل درد (میکنبام و ترک، 1976)، ب) کنترل محرک (کانفر، 1980)، ج) تن آرامی عضلانی پیشرونده (جاکوبسن، 1962). چهار شاخص بهبودی در تحقیق حاضر در نظر گرفته شد که شامل بهبود باورهای درد، بهبود رفتار درد، بهبود خودکفایی درد و بهبود افسردگی بود. ابزارهای درد (زارکوفسکا، 1988)، آزمون خودکفایی درد (نیکولاس، 1989)، آزمون افسردگی (بک، 1961) و آزمون درد مزمن (اصغری مقدم، 1374) بودند. نتایج مرحله اول تحقیق بیانگر پایایی و اعتبار مطلوب و رضایت بخش این آزمونها می باشد. نتایج آماری نشان داد که روشهای درمان در بهبود کمردرد مزمن در آزمودنیها مؤثر بوده اند. تحلیل واریانس یک راهه تفاضل میانگین نمره های آزمودنی های گروه های مختلف، در دو مرحله اجرای آزمودنی های مربوط به درد مزمن، حاکی ازتفاوت معنی دار بین گروه های درمانی در شاخص های بهبودی بود. آزمون توکی، نشان داد که گروه شناخت درمانی و گروه تن آرامی عضلانی در بهبود باورهای درد و کاهش افسردگی تفاوت های معنی داری با گروه گواه ظاهر ساختند. حال آن که، چنین یافته ای در گروه رفتار درمانی دیده شد. وانگهی، هر سه گروه درمان شناختی، تن آرامی و رفتاری در خودکفایی درد و بهبود رفتارهای درد، تفاوت های معنی داری با گروه گواه نشان دادند. افزون بر آن چه گفته شد، نتایج آماری حاصل از بررسی مقایسه ای روش های درمانی نشان داد که این روش ها از لحاظ میزان کارایی تفاوت های معنی داری با یکدیگر داشتند.
آسیب شناسی تحصیلی
حوزههای تخصصی:
دیدگاه جوانان و میانسالان در مورد حجاب برتر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: با توجه به پذیرش حجاب بهعنوان یکی از احکام مهم و اساسی برای بانوان در دین مبین اسلام و نقش آن در استقلال فکری، سیاسی و اجتماعی جامعه، این تحقیق با هدف مقایسه دیدگاه جوانان و میانسالان درباره حجاب برتر صورت گرفت.
روش: این مطالعه از نوع زمینهیابی مقطعی است. 823 نفر از جوانان و میانسالان مراجعهکننده به مراکز درمانی یکی از دانشگاههای علوم پزشکی تهران در سال 1384 جامعه آماری مطالعه را تشکیل دادند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه محققساخته بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS 15 و روشهای آماری فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و آزمون مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: تفاوت معنیداری (01/0>p) بین دیدگاه جوانان و میانسالان نسبت به ضرورت رعایت حجاب توسط بانوان، میزان آشنایی با شرایط پوشش صحیح اسلامی، بهترین نوع پوشش برای بانوان جامعه و ایجاد محدودیت در فعالیتهای زنان در صورت استفاده از چادر وجود داشت.
نتیجه گیری : توجه بیشتر به فرهنگ اصیل اسلامی و سرمایه گذاری در فعالیتهای فرهنگی و هویت واقعی بخشیدن به شخصیت زن مسلمان در جهت شناخت و پذیرش ارزشهای اسلامی و انتقال صحیح آن به نسل آینده لازم و ضروری است"
ذهن آگاهی از تئوری تا درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم فروردین ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
155-170
حوزههای تخصصی:
شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بردارنده، اجزایی از درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی ارائه شده توسط کابات-زین و شناخت درمانی بک می باشد و در قالب یک درمان گروهی برای کار با افراد دارای تاریخچه افسردگی و در نتیجه آسیب پذیر در برابر دوره های بعدی توسعه داده شده است. این آموزش به افراد توانایی وسعت بخشیدن به دیدگاه خود به منظور مشاهده افکار ناسازگارانه، نشخوارهای فکری، فرایندها و نقایص شناختی موجود را می دهد تا بتوانند به طور ایده آل آن ها را تغییر و یا به جهت دهی مجدد آن ها بپردازند.به علاوه برخی از جنبه های درمان شناختی-رفتاری برای افسردگی را نیز در برمی گیرد که برای حداکثر 12 شرکت کننده قابل اجراست.هر چند این رویکرد برای جلوگیری از عود در بیماران افسرده که در دوره بهبودی نسبی به سر می برند ساخته شده با این حال پژوهش هایی اثربخشی آن را در اختلالات دیگر مثل اختلالات خوردن، اختلال استرس پس از آسیب، اختلال دوقطبی، اختلال افسرده خویی و اختلالات اضطرابی تائید کرده اند. به طور کلی ذهن انسان با دو روش با دنیا ارتباط برقرار می کند. یکی شیوه بودن [1] و دیگری شیوه انجام دادن [2] . در شیوه بودن تاکید روی پذیرش است و کوشش برای تغییر شیوه های امور به عمل نمی آید، در این سبک نیازی برای رسیدن به اهداف، استانداردهای خاص ارزیابی آنچه هست وجود ندارد. اما در شیوه انجام دادن، ذهن به شدت کار می کند تا اختلاف بین آنچه که هست و آنچه که هیجانات را به طور معنی داری سامان دهی میکند، عملیاتی کند.شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ( MBCT ) یک برنامه هشت هفته ای گروهی است که بر اساس ساختار و فرایند برنامه MBSR طراحی شده است. هسته مرکزی آن را تمرینات مراقبه تشکیل می دهد.در ذهن آگاهی تکنیک هاو تمرین هایی از قبیل خوردن کشمش، وارسی دقیق بدن ، مراقبه نشسته ، یوگا ، مراقبه راه رفتن و همین طور تمرینات غیر رسمی ذهن آگاهی در زندگی روزانه نیز به کار برده میشود. از این رو در مقاله حاضر ضمن تحلیل به بیان تکنیک ها و تمرین های اختصاصی در شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ( MBCT ) به شکل جلسات و محتوای آن پرداخته شده است.از طرفی در این مقاله سعی شده است تا فرضیه اساسی ذهن آگاهی که ذهن دارای دو حالت گسترده انجام دادن و حالت بودن است بپردازد.
" هنجاریابی مقیاس احساس تنهایی UCLA ( نسخه ی سوم ) در جامعه ی دانشجویان مستقر در تهران "(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، هنجاریابی مقیاس احساس تنهایی ucla در دانشجویان مستقر در شهر تهران است. برای این منظور 420 دانشجوی دختر و پسر که با روش تصادفی چند مرحله ای از میان دانشجویان مستقر در شهر تهران، از دانشگاه های علامه طباطبایی، شهید رجایی، تهران، صنعتی شریف، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران و دانشگاه جامع علمی- کابردی انتخاب و با مقیاس ucla مورد اندازه گیری قرار
بررسی رابطه بین شادکامی با جهت گیری مذهبی و شادکامی روان شناختی و افسردگی در دانش پژوهان موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قم سال تحصیل 86 - 1385(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، آزمودن این فرضیه است که آیا میان آموزههای دینی (اگر به صورت شاخصهای اندازهپذیر تبدیل شوند) در حوزه شادکامی با شادکامی روانشناختی و افسردگی رابطهای وجود دارد؟ همچنین آیا بر اساس منابع مذهبی میتوان ابزاری ساخت که شادکامی افراد را بسنجد؟ پژوهش حاضر، این رابطه را در 42 نفر از دانشپژوهان متاهل مرد و زن در سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدسسره شهر قم بررسی کرده است. بدین منظور، پرسشنامهای از مؤلفههای شادکامی در روایتهای معصومین علیهمالسلام تهیه و اعتباریابی شد و سپس همراه با پرسشنامه شادکامی آکسفورد و سیاهه افسردگی بک، بر روی گروه نمونه اجرا گردید. آنگاه دادهها با استفاده از روش همبستگی گشتاوری پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند میان شادکامی دینی با شادکامی روانشناختی رابطه معنادار مثبت و با افسردگی، رابطه معنادار منفی وجود دارد. با توجه به این رابطه، از این پژوهش برآمد که بر اساس منابع مذهبی میتوان ابزاری ساخت که شادکامی افراد مذهبی و غیر مذهبی را بسنجد. همچنین رابطه معکوس میان شادکامی و افسردگی نشان میدهد که میتوان مداخلههایی ترتیب داد تا سبک زندگی افراد افسرده، به گونهای با تمرین مؤلفههای شادکامی دینی تغییر کند.
رابطه بین سبکهای یادگیری، سبکهای شناختی و انتخاب رشتههای تحصیلی
حوزههای تخصصی:
"
در این پژوهش رابطة بین سبکهای یادگیری، سبکهای شناختی و انتخاب رشتههای تحصیلی دانشآموزان پسر دبیرستانی بررسی شد. 300 پسر سال دوم دبیرستانهای تهران که رشتههای ریاضی، علوم تجربی و علوم انسانی را به عنوان رشته تحصیلی انتخاب کرده بودند، نمونه این بررسی را تشکیل دادند. از پرسشنامة سبکهای یادگیری کلب (LSI) و آزمون شکلهای گروهی نهفته ویتکین (GEFT) استفاده شد تا چهار سبک یادگیری (همگرا، واگرا، جذبکننده و انطباقی) و دو سبک شناختی (وابسته به زمینه و مستقل از زمینه) در آزمودنیها اندازهگیری شود. نتایج نشان دادند که آزمودنیهای برخوردار از سبکشناختی مستقل از زمینه، بیشتر ریاضی و علوم تجربی را به عنوان رشتههای تحصیلی انتخاب میکنند. در حالی که آزمودنیهای دارای سبک شناختی وابسته به زمینة بیشتر علوم انسانی را به عنوان رشته تحصیلی بر میگزیند. همچنین، آزمودنیهای دارای سبک یادگیری همگرا و جذبکننده بیش از آزمودنیهایی که از سبکهای واگرا و انطباقی بهره میجویند به انتخاب رشتههای ریاضی و علوم تجربی میپردازند. اما دانشآموزان دارای سبکهای واگرا و انطباقی در مقایسه با گروه همگرا و جذبکننده بیشتر علوم انسانی را بر میگزینند.
"