فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۲۱ تا ۳٬۷۴۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
تاکنون شیوه هایی متفاوت برای آموزش صلح به کار برده شده اند، اما در این زمینه از هنر کم تر استفاده شده است. در راستای انجام این پژوهش، تعدادی اثر هنری به دست پژوهشگر خلق شدند و در چند نمایشگاه به نمایش درآمدند. بر این اساس، در سفرِ این پژوهش از مسیر تجربه ای هنری گذر کردیم تا با شناخت آن به وسیله ی تجربه های بازدیدکنندگان نمایشگاه به نقش هنر در زمینه ی آموزش صلح دست پیدا کنیم. روش پژوهش، پدیدارشناختی بود. داده های پژوهش از راه گردآوری تجربه های 75 بازدیدکننده از مشاهده ی 82 اثر در نمایشگاه-کارگاه به وسیله ی مصاحبه ی ژرف به دست آمدند. داده ها به روش تحلیل مضمون بررسی شدند. ابتدا از تحلیل داده ها 73 مضمون پایه استخراج شدند. این مضمون ها در قالب 6 مضمون سازمان یافته (شگفتی، درک چندگانگی و چالش، پویایی، هارمونی، آفرینش و بی نهایت) قرارگرفتند و در پایان، مضمون فراگیر بی کرانگی را تشکیل دادند. بر اساس این روش بازدیدکنندگان از مشاهده ی آثار برداشت هایی از قبیل حیرت و ابهام در میان تضادها و تقابل ها، آفریدن، رهایی و آرامش داشتند که آن ها را می توان در درون بشر، هم نوعان، درون جامعه، طبیعت و هستی برای دستیابی به هدفی والا مشاهده کرد. توصیف مشارکت کنندگان از این پدیده ی هنری، جلوه ای از زندگی را می نمایاند. مسیر زندگی هم مانند رویدادهای هنری، مجموعه ای از لحظه هایی منحصربه فرد است، لحظه هایی که گاه شامل مفهوم، حس و تجربه ای متضاد با لحظه ی دیگرِ همان زندگی هستند. پی آمد تحلیل این بود که هنر می تواند در یافتن مفهوم زندگی به بشر کمک کند. مشارکت کنندگان توانستند بین دنیای درون نقاش (که در تابلوها جلوه گر می دیدند) و درون خودشان، پیوندی را درک کنند و با این پیوند، مفهوم زندگی را کشف کنند. آنان به تعریفی از زندگی رسیدند که به آرامش یافتن کمک می کند. بنابراین، برای آموزش مفهوم صلح می توان از هنر بهره برد، زیرا همان طور که هنر احساس خوشایندی از راه نمایان کردن زیبایی ها به انسان می دهد، برای در صلح بودن نیز انسان نیازمند هنرمندانه زندگی کردن که همان درک کردن بی کرانگی ذات وجود انسان است، می باشد. بنابراین، زندگی نیز می تواند هنری باشد که تمامی مضمون های بیان شده را برای رسیدن به صلح بی کران در خود داشته باشد. در این آموزش صلح محور کودکان این مفهوم ها را تجربه و درک می کنند و به بیانی، آن ها را زندگی خواهند کرد.
بررسی الگوهای الکتروآنسفالوگرافیک نیمکره های مغز در هم نوسانی باند تتا در طی تفکر همگرا و واگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات الکتروآنسفالوگرافیک نیمکره های مغز در طی تفکر همگرا و واگرا بود. به منظور انجام این پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 34 آزمودنی (19 پسر و 15 دختر) انتخاب شدند و در سه موقعیت آزمایشی حالت آرامش، تفکر همگرا و تفکر واگـرا قـرار گرفـتند. در هـر سـه موقعیت امواج مـغزی آزمودنی ها با استفاده از دستگاه الکتروآنسفالوگراف در 19 کانال ثبت شد. امواج مغزی ثبت شده (EEG)، در باند تتا با استفاده از نرم افزار نوروگاید به یک سری از کمیت ها (QEEG) تبدیل شدند. داده های کمی استخراج شده با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های مکرر تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان داد که به طور جداگانه در نیمکره های چپ و راست دو نوع تفکر، هم نوسانی بیشتری نسبت به حالت آرامش دارند. ولی تفاوت میزان هم نوسانی سه موقعیت مورد مطالعه در دو نیمکره مغز متفاوت نبود.
بررسی و نقد روش تحلیل مفهومی با رویکرد به پوزیتیویسم منطقی در پژوهش های تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و نقد روش تحلیل مفهومی با رویکرد به پوزیتیویسم منطقی به عنوان یکی از روشهای پژوهش در تعلیم و تربیت به منظور شناسایی نقاط قوت و ضعف این روش در انجام پژوهش های تربیتی است. پژوهش از نوع کیفی بوده و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با رویکردی انتقادی انجام شده است. در مراحل پژوهش ابتدا جایگاه روش تحلیل مفهومی وکاربرد آن در تعلیم و تربیت بررسی گردید. سپس روش تحلیل مفهومی به مثابه یک روش پژوهش بررسی و اعتبار آن در رویکردش به پوزیتیویسم منطقی تعیین گردید. در آخر نقد هایی به شیوه نقد درونی به این روش به عمل آمد. نتایج نشانگر آن است که روش تحلیل مفهومی با داشتن نقش مقدمه ای در حل مسائل تعلیم و تربیت از طریق عینیت بخشی به برخی از مفاهیم و رفع پاره ای از ابهامات در مفاهیم، واژه ها و اصطلاحات به کار رفته در تعلیم و تربیت تا حدی کارساز است. با این حال نقد های به عمل آمده نشان می دهد که این روش در رویکرد به پوزیتیویسم منطقی، در حل همه مسائل تعلیم و تربیت کارایی چندانی ندارد. پیشنهاد پژوهشگر بر استفاده تلفیقی این روش با روش های پژوهش دیگر و اتخاذ رویکرد «پژوهش آمیخته» (ترکیبی) است.
نگرش بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در مورد تاثیر بیماری بر فعالیت اجتماعی و جنسی آنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: به واسطه مزمن بودن، عود مکرر و ایجاد ناتوانی در فعالیت فیزیکی بیمار، می تواند به درجات متفاوت بر ابعاد روانی- اجتماعی فرد تاثیر گذارد. مطالعه حاضر به منظور بررسی نگرش بیماران مبتلا در مورد میزان تاثیر بیماری MS بر روی فعالیت اجتماعی و جنسی آنها تدوین شده است. مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 100 بیمار مبتلا به MS از بیماران بستری در مرکز پزشکی الزهرای (س) اصفهان در سال 86-85 مورد بررسی قرار گرفتند و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه افسردگی Beck و دو پرسش نامه محقق ساخته، برای ارزیابی نگرش بیماران جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS16 با آزمون های t وANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین نمره نگرش بیماران مبتلا به MS در مورد میزان تاثیر بیماری بر فعالیت اجتماعی آنها برابر با (23.64) و بر فعالیت جنسی آنها برابر با (14.23) به دست آمد که با توجه به میانگین نمره آزمون (24 برای سوالات فعالیت اجتماعی و 12 برای سوالات فعالیت جنسی)، پاسخ اکثر بیماران مبتلا به MS در مورد میزان تاثیر بیماری بر فعالیت اجتماعی آنها متوسط و بر فعالیت جنسی آنها متوسط تا زیاد بود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش موید اثر هیجان اضطراب بر عملکرد فرد، به ویژه عملکرد تحصیلی دانش آموزان، بود؛ پس شناسایی عوامل فردی، اجتماعی و زیستی اضطراب می تواند به اتخاذ تدابیری برای کاهش سطح آن منجر شود.
نقش جهت گیری هدف پیشرفت در خلاقیت دانش آموزان دوره راهنمایی شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی جهت گیری های هدف پیشرفت با خلاقیت (شامل ابتکار، بسط، سیالی و انعطاف پذیری) دانش آموزان دوره راهنمایی بود. همچنین این پژوهش به مقایسه جهت گیری های هدف و خلاقیت در دانش آموزان دختر و پسر پرداخته است. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان پایه دوم و سوم راهنمایی شهرستان اصفهان بود. مشارکت کنندگان شامل 329 نفر (169 دختر و 160 پسر) بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری جهت گیری های هدف از پرسشنامه اهداف پیشرفت الیوت و مک گریگور و برای اندازه گیری خلاقیت از پرسشنامه خلاقیت عابدی استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه ی همزمان و آزمون تی ویژه گروه های مستقل تحلیل شدند. نتایج نشان داد که جهت گیری هدف تبحری رویکردی به نحو مثبت و جهت گیری هدف عملکردی اجتنابی به نحو منفی و معنا داری نمره کل خلاقیت و مؤلفه های آن را پیش بینی می کنند. یافته های حاصل از آزمون تی نشان داد دانش آموزان دختر در مقایسه با دانش آموزان پسر از میانگین نمرات بیشتری در جهت گیری عملکردی رویکردی برخوردارند. همچنین میانگین نمرات مولفه های ابتکار و بسط در دانش آموزان دختر بیش از دانش آموزان پسر بود.
روش های شناسایی و درمان کودکان با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی، یکی از اختلال های عصبی- رفتاری کودکان است که به عوامل وراثتی و محیطی متعددی وابسته است و در سنین پنج تا هفت سالگی در فرد بر اساس سه رفتار بی توجهی، بیش فعالی و تکانشگری تشخیص داده می شود. کودکان مبتلا به این اختلال نسبت به همسالان خود بیش از اندازه و به حد افراطی فعال و پر جنب و جوش بوده و رفتارهای نسنجیده و ناگهانی که گاهی جزو رفتارهای پرخطر محسوب می شوند نیز در این کودکان بسیار است.
نتیجه گیری: با توجه به میزان شیوع بالای اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی در کودکان و صدمات جبران ناپذیری که در عملکرد فردی و تحصیلی کودک همچون بزهکاری، پرخاشگری، اعتیاد، افت تحصیلی و اختلال های یادگیری می گذارد، شناسایی بهنگام و مداخله مناسب می تواند نقش چشمگیری در جلوگیری از پیامدهای آن در بزرگسالی داشته باشد؛ بنابراین در این پژوهش سعی شده با معرفی این اختلال و ارایه راهکارهای عملی، معلمان را در امر تشخیص و برقراری ارتباط صحیح با کودکان دارای اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی در جهت کمک به بهبودی مبتلایان یاری رسانیم.
رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با خودکارآمدی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با خودکارآمدی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول بود. این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه آماری شامل 340 نفر بود که به روش تصادفی چندمرحله ا ی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه هوش معنوی، هوش هیجانی و خودکارآمدی عمومی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون به شیوه گام به گام و واریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که هوش معنوی، رابطه مثبت و معناداری با خود کارآمدی دارند. بین هوش هیجانی و چهار مؤلفه آن (خودآگاهی، خودکنترلی، مهارت ها ی اجتماعی و خود انگیزی)، با خودکارآمدی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین مؤلفه های خودکنترلی و مهارت های اجتماعی، رابطه مثبت و معنا داری با هوش معنوی داشتند، اما بین مؤلفه های هوش معنوی با هوش هیجانی، رابطه معناداری وجود نداشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که به ترتیب، مؤلفه های خودآگاهی، خودکنترلی، تفکر وجودی انتقادی، مهارت های اجتماعی، معناسازی شخصی بهترین پیش بینی کننده خودکارآمدی هستند و بین دختران و پسران به لحاظ همدلی و خودکنترلی تفاوت معناداری وجود دارد.
مقایسه و رابطه بین استرس با ولع مصرف در وابستگان به مواد افیونی و صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نظر به اهمیت نقش عوامل استرس زا و محرک در جریان و شدت ولع مصرف، این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین این عوامل با تجربه ولع مصرف در وابستگان به مواد در شش گروه (کشیدن تریاک، استنشاق هروئین، کشیدن هروئین، تزریق هروئین، کشیدن مت آمفتامین، کشیدن کراک) انجام شده است. روش: در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی 195 نفر آزمودنی مرد معتاد در شش گروه که طی10 ماه در سال های 1389 تا1390 به مراکز ترک اعتیاد شهرستان رشت مراجعه نموده بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه سنجش فشار روانی مارکهام و پرسشنامه ولع مصرف لحظه ای فرانکن و آزمون کامپیوتری شاخص های تصویری برای سنجش شدت ولع مصرف بود. یافته ها: نتایج نشان داد که بین استرس با ولع مصرف القائی و بین استرس با ولع مصرف لحظه ای رابطه آماری مثبت و معنیداری وجود دارد. همچنین، معلوم شد که بین مصرفکنندگان مختلف در میزان استرس و ولع مصرف القائی و ولع مصرف لحظه ای تفاوت معناداری وجود دارد. از طرفی دیگر، میانگین نمرات استرس، ولع مصرف القائی و ولع مصرف لحظه ای در گروه آزمودنیهای مصرفکننده مت آمفتامین به میزان معناداری بالاتر از بقیه گروه های مصرف کننده بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، استرس میتواند عامل پیش بینیکننده مهمی برای میزان ولع مصرف در وابستگان به مواد باشد. بنابراین، توجه به این جنبه ها میتواند به انتخاب درمان مناسب روان شناختی جهت کنترل ولع مصرف منجر شود.
رابطه باورهای کمال گرایانه و رفتارهای خودناتوان ساز در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: شناخت باورهای مثبت و منفی کمالگرایی و رابطه آنها با مولفههای روانی و شخصیتی اهمیت زیادی دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه باورهای کمالگرایانه و رفتارهای خودناتوانساز بود.
روش: در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 360 دانشجوی سال سوم کارشناسی دانشگاههای تهران (170 پسر و 190 دختر) براساس نمونهگیری خوشهای انتخاب و با تکمیل مقیاس کمالگرایی فراست و مقیاس خودناتوانسازی در این پژوهش شرکت کردند. دادههای پژوهش توسط روشهای آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: بین کمالگرایی مثبت و منفی با خودناتوانسازی بهترتیب همبستگی منفی و مثبت معنیدار وجود داشت. همچنین، کمالگرایی مثبت و منفی هر دو توانستند تغییرات مربوط به خودناتوانسازی را بهصورت معنیدار پیشبینی کنند (001/0>p).
نتیجهگیری: در حضور متغیر کمالگرایی مثبت احتمال افزایش رفتارهای خودناتوانساز کمتر و در حضور متغیر کمالگرایی منفی احتمال وجود رفتارهای خود ناتوانساز بیشتر است."
مقایسه کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارای اختلال ریاضیات با دانش آموزان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
رشد زبان کودکان پیش دبستانی و رابطه آن باهوش کلامی، غیرکلامی و هوش کلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، باهدف بررسی رابطه هوش کلامی، هوش غیرکلامی و هوش بهر کلی با رشد زبان در کودکان عادی فارسی زبان دوره پیش دبستانی شهر نیشابور، در سال تحصیلی90-1389 انجام شده است. حجم نمونه 80 نفر (41 دختر و 39 پسر) از کودکان 5/6-5 ساله است که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. برای تعیین هوش کلامی و هوش غیرکلامی به ترتیب از بخش کلامی و غیرکلامی (عملی) مقیاس هوشی وکسلر برای دورهپیش دبستانی (WPPSI) استفاده شده و از مجموع نمرات هوش کلامی و غیرکلامی این مقیاس هوش بهر کلی استنباط شده است. برای اندازه گیری رشد زبان از آزمون رشد زبان (TOLD-P:3) استفاده شده است. داده ها با بهره گیری از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی تحلیل شده است. یافته ها نشان داده اند که میان هوش کلامی، هوش غیرکلامی و هوش بهر کلی با رشد زبان رابط های مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین میان میانگین نمرات هوش کلامی، در دو جنس،به استثنای مؤلفه های اطلاعات، مشابهت ها و جملات، تفاوت معنادار وجود دارد؛ هوش کلامی پسران نسبت به دختران میانگین بالاتری دارد ومیان دختران و پسران در هوش غیرکلامی و همچنین رشد زبان، تفاوت معنادار وجود ندارد.
ارتباط اعتیاد به اینترنت با اضطراب در تیپ های شخصیتی نوع A و B(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه اعتیاد به اینترنت با اضطراب در تیپ های شخصیتی نوع A و B و تعیین توان پیش بین این دو متغیر در تعامل با متغیر جنسیت به منظور پیش بینی میزان اعتیاد به اینترنت دانشجویان بود. تاثیر نوع دانشگاه ( دولتی، آزاد، غیر انتفاعی، نیمه حضوری، تربیت معلم) بر اعتیاد به اینترنت دانشجویان از اهداف دیگر پژوهش بود. به این منظور 330 دانشجوی دختر و پسر (167پسر و 163 دختر) دانشگاه های شهرستان ارومیه به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (1999)، اضطراب نجاریان(1378) و پرسشنامه شخصیتی A و B (گنجی،1380) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری، میانگین، انحراف استاندارد، آزمون t ، تحلیل رگرسیون چند متغیری و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. نتایج نمودار این واقعیت است که افراد تیپ A نسبت به تیپ B بیشتر به اینترنت معتاد می شوند (005/> P )، ولی تیپ شخصیت پیش بینی کننده معنادار این متغیر به طور کلی نیست. نمره های اضطراب پیش بینی کننده معنادار اعتیاد به اینترنت است. به علاوه، تفاوت های یافت شده بین میزان اعتیاد به اینترنت دانشجویان پسر (2/85) و دانشجویان دختر (8/14) و گروه های مختلف بر اساس نوع دانشگاه معنادار است (005/> P ). پیشنهاد می شود افراد مضطرب در استفاده از اینترنت محتاطانه عمل کنند. عدم کنترل شرایط اقتصادی و اجتماعی کاربران، از جمله محدودیت های مطالعه حاضر است.
سنجش میزان و عوامل مؤثر بر شادی دانشجویان پردیس قم دانشگاه تهران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان شادی دانشجویان پردیس قم دانشگاه تهران و شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر برآن است. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری شامل 1464 نفر دانشجویی که درنیمسال اول سال تحصیلی90ـ89، در دانشکده های مختلف مشغول تحصیل بودند. نمونه آماری 218 نفر میباشد که بر اساس روش تصادفی طبقه ای و ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه 29 سؤالی سنجش شادی آکسفورد با پایایی 89/0بر مبنای آلفای کرانباخ استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، علاوه بر روش های توصیفی، از آمار استنباطی درحد آزمون تحلیل واریانس فریدمن وآزمونT برای مقایسه میانگین ها در قالب نرم افزار SPSS استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات نشان میدهد، که میزان شادی دانشجویان پردیس قم دانشگاه تهران درسطح مطلوب میباشد. بین میزان شادی دانشجویان دانشکده های مدیریت، حقوق وفقه و فلسفه تفاوت معنی داری وجود دارد. اما بین میزان شادی دانشجویان دختر و پسر و مقاطع مختلف کارشناسی وکارشناسی ارشد تفاوت معنی داری مشاهده نشد. همچنین شش عامل به عنوان عوامل مؤثر بر شادی دانشجویان شناسایی شد که به ترتیب زیر اولویت بندی شدند:1. تعامل بین دانشجو و استاد؛ 2. امکانات رفاهی دانشگاه؛ 3. جوّ سازمانی حاکم بر دانشگاه؛ 4. مشارکت دانشجو در فعالیت های کلاسی؛ 5. شیوه های تدریس و ارزشیابی استادان؛ 6. عضویت در گروه های خاص(ورزشی، فرهنگی، مذهبی و...).
مقایسه عدالت سازمانی، خشنودی شغلی و سلامت روانی کارکنان معلول و غیرمعلول سازمان های دولتی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر عدالت سازمانی، خشنودی شغلی و سلامت روانی کارکنان معلول و غیرمعلول (عادی / سالم) مورد مقایسه قرار گرفته است. نمونه پژوهش شامل 135 نفر از کارکنان معلول و 160 نفر از شاغلین غیرمعلول در سازمان های دولتی شهر اهواز می باشند که پرسشنامه های عدالت سازمانی، خشنودی شغلی و سلامت روانی را تکمیل کرده اند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری و نیز تحلیل واریانس یک راهه حاکی از آن است که میانگین نمره های کارکنان معلول در عدالت توزیعی، خشنودی از حقوق، خشنودی از کار، شکایات جسمانی، وسواس، افسردگی، حساسیت بین فردی، اضطراب، پرخاشگری، ترس های مرضی و روان پریشی به طور معنی داری پایین تر از میانگین نمره های کارکنان غیرمعلول (عادی / سالم) می باشد. در عدالت تعاملی، رویه ای، خشنودی از سرپرستی، خشنودی از ترفیع، خشنودی از همکاران و نیز افکار پارانوئید تفاوت معنی داری بین کارکنان معلول و غیرمعلول (عادی / سالم) مشاهده نشد.
راهبردهای کنترل فکر در اختلال وسواس فکری-عملی
حوزههای تخصصی:
رابطه فرهنگ سازمانی و بهبود کیفیت مدارس متوسطه شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، پژوهشگر در صدد بررسی رابطه بین دو متغیر فرهنگ سازمانی و بهبود کیفیت مدارس متوسطه می باشد. روش پژوهش، توصیفی ـ همبستگی است. جامعه آماری آن کلیه مدیران و معلمان دبیرستانهای پسرانه و دخترانه نواحی پنجگانه و منطقه جی شهرستان اصفهان در سال تحصیلی 86 ـ 85 بود که تعداد آنها برابر با 7069 نفر است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم، 294 مدیر و معلم (76 مدیر و 218 معلم) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه فرهنگ سازمانی می باشد. سه مؤلفه کار گروهی، توجه به نیازهای ارباب رجوع (مشتری گرامی) و فراهم ساختن زمینه یادگیری سازمانی به عنوان مؤلفه های بهبود کیفیت و مؤلفه های تواناسازی و تفویض اختیار به کارکنان، توسعه قابلیت های دبیران و کارکنان، توجه به ارزشهای محوری، جلب توافق دبیران و کارکنان، ایجاد هماهنگی و یکپارچگی بین کارکنان، فراهم کردن زمینه تغییر در مدرسه، رهبری اثربخش، توجه به اهداف درازمدت و کوتاه مدت و توجه به چشم انداز بلندمدت در مدرسه به عنوان مؤلفه های فرهنگ سازمانی در نظر گرفته شده اند. پرسشنامه با توجه به استاندارد بودن، دارای روایی بوده و پایایی آن براساس ضریب آلفای کرونباخ 96/0 برآورد گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری در سطح آمار توصیفی شامل جدول توزیع فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، نمودارها و در سطح آمار استنباطی از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره، آزمون t مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون توکی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و بهبود کیفیت مدارس متوسطه شهر اصفهان و همچنین بین مؤلفه های فرهنگ سازمانی یعنی تواناسازی و تفویض اختیار به کارکنان (679/0= r)، توسعه قابلیت های دبیران و کارکنان (68/0= r)، توجه به ارزشهای محوری (556/0= r)، جلب توافق دبیران و کارکنان (596/0= r)، ایجاد هماهنگی و یکپارچگی بین کارکنان (644/0= r)، فراهم کردن زمینه تغییر در مدرسه (679/0= r)، رهبری اثربخش (751/0= r)، توجه به اهداف درازمدت و کوتاه مدت (669/0= r) و توجه به چشم انداز بلند در مدرسه (649/0= r) با بهبود کیفیت، همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
بررسی تاثیر آموزش اسلاممحور به والدین بر عزت نفس نوجوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
"
چکیده: پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش تربیتی اسلاممحور بر روی عزت نفس نوجوانان دختر پرداخته است. جامعه آماری کلیه دانشآموزان دختر مقطع دبیرستان شهر فریدونکنار است. روش نمونهگیری، تصادفی خوشهای بوده است و تعداد آزمودنیها 30 نفر بود که در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی گماشته شدند و پرسشنامه عزت نفس الیس پوپ و پرسشنامه دموگرافیک را تکمیل نمودند. دادهها در سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل چند متغیری رگرسیون، آزمون لوین و تحلیل مانوا) بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش تربیتی اسلام محور بر عزت نفس کلی (000/0=p و 000/0 = p)، عزتنفس خانوادگی (001/0=p و 003/0=p)، در دو مرحله پسآزمون و پیگیری مؤثر بود. آموزش تربیتی اسلاممحور بر عزت نفس تحصیلی (545/0 = p ، 345/0= p) در هر دو مرحله ارزیابی مؤثر نبود. همچنین آموزش تربیتی اسلاممحور بر عزت نفس جسمانی نوجوانان در مرحله پسآزمون معنادار بود (000/0=p) و در مرحله پیگیری (177/0=p) معنادار نبود. آموزش تربیتی اسلام محور بر عزت نفس اجتماعی در پسآزمون موثر بود (000/0=p )، اما در پیگیری مؤثر نبود (062/0=p)؛ درنتیجه آموزش تربیتی اسلام محور بر بهبود عزت نفس جسمانی و اجتماعی در پسآزمون مؤثر است. "
بررسی پیش بینی کننده های تعادل لذتی در دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی پیش بینی کننده های رضایت مندی از زندگی در یک نمونه دانشجویی ایرانی
روش: در این پژوهش، 236 دانشجو (175 دختر و 61 پسر) شرکت کردند. همه آزمودنی ها به مقیاس های حرمت خود، پنج عامل اصلی شخصیت، حمایت اجتماعی ادراک شده و عواطف مثبت و منفی پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون خطی چندگانه و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد.
یافته ها: بر اساس یافته های این تحقیق از میان عوامل اصلی شخصیت، روان نژندگرایی، برون گرایی و وظیفه شناسی قادرند به طور معناداری، رضایت دانشجویان ایرانی را از زندگی پیش بینی کنند. به علاوه، نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که حرمت خود می-تواند ورای نقش عوامل پنج گانه شخصیت، تعادل لذتی را پیش بینی کند؛ در حالی که حمایت اجتماعی ادراک شده قادر به ایفای چنین نقشی نیست.
نتیجه گیری: پنچ عامل اصلی شخصیت و حرمت خود در ایران، مانند بسیاری از کشورها، پیش بینی کننده های معناداری برای تعادل لذتی هستند.