فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
75 - 106
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین جهت گیری اهداف پیشرفت و درگیری تحصیلی با میانجی گری ادراک از محیط مدرسه و خودکارآمدی تحصیلی انجام شد. روش تحقیق، توصیفی - همبستگی از نوع تحلیل مسیر و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره ی متوسطه دوم شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از میان آنها نمونه ای به حجم 334 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و وارد تحلیل شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های جهت گیری اهداف پیشرفت الیوت و مک گریگور (2001) ، ادراک از محیط مدرسه جیا و همکاران (2009)، خودکارآمدی تحصیلی پاتریک، هیکس و ریان (1997)، و درگیری تحصیلی ریو (2013) جمع آوری گردید. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که جهت گیری اهداف تسلطی - عملکردی هر دو اثر مستقیم، مثبت و پیش بینی کننده ای بر میزان درگیری تحصیلی دانش آموزان دارند. علاوه بر این، جهت گیری های اهداف تسلطی و عملکردی هر دو به صورت غیرمستقیم و جداگانه ای توانستند درگیری تحصیلی دانش آموزان را از طریق ادراک از محیط مدرسه و خودکارآمدی تحصیلی پیش بینی کنند. این پژوهش به طور واضحی نقش متغیرهای محیطی و فردی به عنوان عواملی که بر خودتنظیمی دانش آموزان تاثیرگذار هستند، را آشکار می سازد.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر کاهش تحریک پذیری و پرخاشگری نوجوانان دارای اختلال بی نظمی خلق مخرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
96 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر کاهش تحریک پذیری و پرخاشگری در دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر کرمانشاه بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر بود که در سال تحصیلی 1402-1401 در شهر کرمانشاه مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 39 نفر (19 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه کنترل) بودند که با روش نمونه گیری دردسترس، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خودگزارشی اختلال بی نظمی خلق مخرب بودجریدا و همکاران (2022)، واکنش پذیری هیجانی استرینگاریس و همکاران (2012)، مقیاس پرخاشگری نوجوانان آخنباخ (1991) و مصاحبه بالینی نوزبام (2013) بود. گروه آزمایش 10 جلسه 60 دقیقه ای (هفته ای دو جلسه) تحت رفتار درمانی دیالکتیکی قرار گرفتند و گروه کنترل، آموزشی دریافت نکرد. در پایان جلسات پس آزمون و در نهایت بعد از 3 ماه پیگیری به عمل آمد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس تک متغیره انجام شد. نتایج نشان داد که رفتار درمانی دیالکتیکی بر کاهش تحریک-پذیری و پرخاشگری در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنی دار داشته است. یافته های این پژوهش اطلاعات ارزشمندی را در ارتباط با رفتار درمانی دیالکتیکی فراهم می کند و مشاوران و روان شناسان می توانند برای کاهش رفتارهای مخرب مانند تحریک پذیری و پرخاشگری در نوجوانان دارای اختلال بی نظمی خلق مخرب از این درمان استفاده کنند.
ساخت و بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس آسیب پذیری روانی-اجتماعی به افسردگی مداوم در زنان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
283 - 292
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری متغیرهای مربوط به سلامت روان به ویژه در بافت تفاوت های فرهنگی امری پیچیده است هدف از این پژوهش، ساخت و بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس آسیب پذیری به افسردگی مداوم در زنان بود. این پژوهش به روش اعتباریابی بوده و جامعه آماری شامل زنان 50-21 ساله متاهل شهر تبریز در سال 1399 بود. از این جامعه، نمونه ای به تعداد 380 نفر به صورت هدفمند انتخاب شده و به مقیاس آسیب پذیری روانی–اجتماعی به افسردگی مداوم که بر اساس الگوی سه عاملی حاصل از نظریه زمینه ای پژوهش کیفی تدوین شده بود و نیز مقیاس افسردگی بک پاسخ دادند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی، الگوی سه عاملی را برای پرسشنامه فوق تایید کرد و با در نظر گرفتن مجموع شاخص های برازش محاسبه شده، برازنده بودن مدل عاملی مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه، به روش آلفای کرونباخ برای مولفه ی کنش فردی و بین فردی نامطلوب برابر 0/928، مولفه سابقه تجارب روانشناختی آسیب رسان 0/82، مولفه ی مواجه بودن با مشکلات غیر روانشناختی 0/69 و برای کل مقیاس برایر 0/94 بدست آمد که نشان دهنده مطلوب بودن پایایی پرسشنامه می باشد. روایی همگرایی پرسشنامه نیز مطلوب بود.بر اساس نتایج این پژوهش، این مقیاس از پایایی و روایی کافی برای سنجش آسیب پذیری به افسردگی مداوم در زنان ایرانی برخوردار است.
مروری بر «روش استنطاقی» به عنوان یک روش پژوهش کیفی و کاربست آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روان شناسی قرآن بنیان به کار رود؟ برای پاسخ به این پرسش به تحلیل نظریِ اسناد مکتوب در این مسئله پرداخته شد؛ مفاهیمِ مرتبط از متون مربوطه استخراج، تحلیل مفهومی و معرفی شد. این معرفی در ضمن یک پژوهش قرآنی کوتاه در موضوع «ناخودآگاه» ارائه شد تا به کاربست نزدیک تر شود. بعضی از دستاوردهای این پژوهش عبارت است از: 1. روش استنطاقی ظرفیت کاربرد در روان شناسی قرآن بنیان را دارد؛ 2. اگر تفسیر موضوعی با رویکرد «نظریه پردازی» و با توجه به لوازم آن صورت پذیرد، همان روش استنطاقی است؛ 3. این روش مراحل و فرایند مشخصی دارد که تمایز آن با روش های کیفی دیگر را نشان می دهد؛ 4. بعضی از تفاوت های مهم آن با تکنیک های تحلیل مضمون، شبکه معنایی و... در «مسئله گزینی»، «فرمول بندی سؤال»، «تحلیل» و «نظریه پردازی» است.
نقش میانجی گر استرس شغلی بر رابطه بین ذهن آگاهی ، توانمندی شناختی و استرس مرتبط با کووید-19 با پیامدهای مرتبط با عملکرد شغلی: یک مطالعه مقطعی درمورد مدیران بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی رابطه ذهن آگاهی ، توانمندی شناختی و استرس مرتبط با کووید-19 با رفتار نوآورانه کاری، عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی مدیران بانکی با میانجی گری استرس شغلی در شرایط همه گیری ویروس کرونا بود.روش: روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع مطالعات همبستگی به روش تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی مدیران بانکی خصوصی و غیرخصوصی در کشور ایران بودند که تعداد 318 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های ذهن آگاهی هالشگر و آلبرتس(2021)، توانمندی شناختی نجاتی(1393)، رفتارنوآورانه کاری کراس(2004)، عملکرد شغلی ویلیام و اندرسون (1991)، رفتار شهروندی سازمانی اورگان و کانوسکی (1978)، استرس شغلی HSE (1990) و استرس مرتبط با کرونا علی پور و همکاران (1398) پاسخ دادند. داده ها با مدل ساختاری برآوردشده در نرم افزار ایموس مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد که در مدیران بانکی مورد مطالعه، رابطه معنی دار بین ذهن آگاهی، توانمندی شناختی و استرس کرونا با متغیر استرس شغلی وجود دارد. همچنین رابطه معنی دار بین متغیر میانجی استرس شغلی با متغیرهای وابسته یعنی رفتار نوآورانه کاری، عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی مورد تایید قرار گرفت. علاوه بر این، نقش میانجی گری استرس شغلی در رابطه بین ذهن آگاهی با عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی و همچنین در رابطه بین توانمندی شناختی با عملکرد شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و رفتار نوآورانه کاری و در رابطه بین استرس کرونا با رفتار شهروندی سازمانی، بررسی و معناداری آن تایید شد.
تحلیل تمیز سبک های هویتی، خودکارآمدی تحصیلی و امید تحصیلی در دانش آموزان با استفاده آسیب زا از اینترنت و دانش آموزان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: این پژوهش با هدف تحلیل تمیز سبک های هویتی، خودکارآمدی تحصیلی و امید تحصیلی در دانش آموزان آسیب دیده از اینترنت و دانش آموزان عادی انجام شد.روش شناسی پژوهش: برای این منظور طی یک پژوهش توصیفی از نوع علّی- مقایسه ای، 210 دانش آموز (105 دانش آموز آسیب دیده از اینترنت و 105 دانش آموز عادی) در سال تحصیلی 1398-1397 به صورت هدفمند از میان جامعه پژوهش انتخاب شدند و پرسش نامه های استفاده آسیب زا از اینترنت کالو و فرانسس، امید تحصیلی سهرابی و سامانی، سبک های هویتی برزونسکی و پرسش نامه خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان را تکمیل کردند.یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل تمیز نشان داد که متغیر سبک هویت سردرگم/ اجتنابی به صورت مثبت و معنادار و نیز متغیرهای سبک هویت هنجاری، امید تحصیلی، بافت، استعداد، سبک هویت تعهدی و هویت اطلاعاتی به صورت منفی و معنادار قادرند عضویت گروهی دانش آموزان آسیب دیده از اینترنت و دانش آموزان عادی را پیش بینی کنند. متغیر کوشش به دلیل پایین بودن ضریب ساختاری، قادر به پیش بینی عضویت گروهی دانش آموزان آسیب دیده از اینترنت و دانش آموزان عادی نبود. همچنین متغیرهای هویت هنجاری، امید تحصیلی، بافت، استعداد، هویت تعهدی و هویت اطلاعاتی در دانش آموزان عادی بیشتر است .بحث و نتیجه گیری: مطابق یافته های پژوهش نقش سبک های هویتی، خودکارآمدی تحصیلی و امید تحصیلی را می توان به عنوان متغیرهای پیش بینی کننده استفاده آسیب زا از اینترنت در نوجوانان مورد توجه قرار داد.
فراتحلیل پیامدهای مداخلات مسیر شغلی در رشد مسیر شغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
173 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر مداخلات مسیرشغلی در رشد مسیرشغلی دانشجویان ایران با رویکرد فراتحلیل انجام شده است. روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی و برحسب نوع داده ها کمی و از نظر شیوه پردازش داده ها مبتنی بر روش فرا تحلیل می باشد. جامعه مورد مطالعه شامل مقالات و پژوهش های چاپ شده در مجلات معتبر علمی در زمینه مورد پژوهش در سال های 1380 تا 1402 است که با جستجوی کلمات کلیدی در پایگاه های اطلاعاتی با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند و با در نظر گرفتن معیارهای غربالگری های تعداد 17پژوهش به عنوان مطالعات منتخب وارد فرآیند فراتحلیل شدند. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز در مطالعات نظام مند مبتنی بر فرا تحلیل شامل استفاده از چک لیست می باشد. پایایی اندازه های اثر متغیرهای استخراج شده از مطالعات منتخب از طریق بررسی سطح معنی داری و آماره T در روش فرا تحلیل به دست آمد. برای تحلیل داده ها از شاخص های آماری روش فرا تحلیل و نرم افزارSTATA استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که اندازه های اثر مداخلات مسیرشغلی در رشد مسیرشغلی همه پژوهش ها در سطوح مختلف معنادار است و بیشترین اندازه اثر مربوط به پژوهش ملکیها و علیانسب (1399) برابر 9.23 و کمترین اندازه اثر مربوط به پژوهش حیدرنیا و همکاران (1397) برابر1.30- می باشد. همچنین طبق یافته های پژوهش اندازه اثر کل برابر 1.80 بوده که در سطح (05/0>P) معنادار می باشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان نتیجه گرفت که مداخلات مسیرشغلی تأثیر مثبت و معناداری بر رشد مسیرشغلی دانشجویان در دانشگاه های ایران داشته است
سیاست اجتماعی و تحولات نظام سلامت در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۴
9-48
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظام سلامت در ایران از زمان تشکیل در سال 1304 تاکنون (1394) تغییر و تحولات زیادی را شاهد بوده، در بسیاری از حوزه ها موفقیتها و پیشرفتهایی داشته و در حوزه هایی نیز ناموفق و دور از حد انتظار عمل کرده است و شناخت دلایل آنها می تواند بخشی از مسائل و چالشهای سیاست گذاری سلامت در کشور را روشن کند. روش: تحقیق حاضر در چارچوب رویکرد نهادگرایی و با بهره گیری از مدل وابستگی به مسیر به دنبال بررسی رویدادهای مهم و تأثیرگذار بر تحولات نهاد سلامت است. روش انجام تحقیق تاریخی بوده و اطلاعات موردنیاز با مراجعه به متون تاریخی راجع به نظام سلامت و زیربخشهای آن گردآوری شده است. یافته ها: نقطه کانونی شکل گیری نظام سلامت در ایران به تأسیس دارالفنون در دوره قاجار برمی گردد؛ سپس در مسیر تحولات آن می توان سه مقطع تاریخی اصلی را شناسایی کرد: پیروزی انقلاب مشروطه و تشکیل مجلس شورای ملی، تأسیس حکومت پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس حکومت جمهوری اسلامی. در هر یک از این مقاطع با توجه به سیر حوادث و اهداف کلان دولتها، تغییراتی در سیاست گذاری سلامت به وقوع پیوسته است که نتایج آن در نظام سلامت کنونی ایران تجلی یافته است. بحث: وابستگی به درآمد نفت، پایین بودن بودجه بخش سلامت و ضعف سیاستگذاری دولت در حیطه سلامت از ویژگیهای دیرینه نظام سلامت در ایران هستند؛ که دستیابی به اهداف اصلی سیاست گذاری اجتماعی یعنی مدرنیزاسیون و گسترش عدالت را با چالش روبه رو ساخته اند و سیاستگذاری سلامت نیز همانند سایر زیربخشهای سیاستگذاری اجتماعی از آن لطمه دیده است.
بررسی وضعیت امید اجتماعی در میان شهروندان بزرگسال شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
9-42
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیشینه پژوهشی امید اجتماعی بیشتر به مفهوم پردازی و فلسفه آن پرداخته است. در حوزه سنجش این مفهوم پژوهشهای کمی انجام شده است. ازاین رو این مطالعه با هدف بررسی وضعیت امید اجتماعی در بین بزرگ سالان شهر تهران مرتبط با آن موضوع انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر مقطعی است که با حجم نمونه 522 نفری از جامعه آماری بزرگ سالان (بالای 18 سال سن) ساکن شهر تهران در سال 1401 انجام شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته روا و پایاشده امید اجتماعی با سه مؤلفه امیدواری به آینده جامعه، امیدواری به آینده اجتماعی خود و احساس تعلق به جامعه استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با آزمونهای آماری توصیفی و تحلیلی مانند تی تست مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه، همبستگی و رگرسیون خطی چندمتغیره، توسط نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام شد. سطح معناداری در این مطالعه کمتر از 0.05 در نظر گرفته شد. یافته ها: میانگین وضعیت امید اجتماعی در میان شهروندان بزرگ سال شهر تهران در سطح متوسط رو به پایین قرار دارد. کمترین میانگین امید اجتماعی مشارکت کنندگان، در بعد امیدواری به آینده جامعه به دست آمد. همچنین نتایج رگرسیون خطی چندگانه عوامل مؤثر بر امید اجتماعی نشان داد مشارکت کنندگانی که تعداد افراد خانواده بیشتری داشتند، فعالیت داوطلبانه انجام می دادند و از زندگی رضایت بیشتری داشتند، میزان امید اجتماعی بالاتری نیز داشتند. در کل مدل رگرسیونی 20 درصد از تغییرات واریانس امید اجتماعی را تبیین کرده است. بحث: با توجه به اینکه مشارکت در فعالیتهای اجتماعی در افزایش امید اجتماعی نقش مهمی دارد، پیشنهاد می شود سیاست گذاران برای افزایش میزان امید اجتماعی شهروندان، زمینه انسجام و مشارکت آنان در فعالیتهای متنوع و داوطلبانه را فراهم آورند.
خشونت جنسیتی: ارائه یک نظریه زمینه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
175-228
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر معطوف به خشونت جنسیتی است. برمبنای فهم عامه خشونت جنسیتی خصوصی و خانوادگی تلقی می شود و عمدتاً با هدف حفظ خانواده و فرهنگ اعمال و توجیه می شود. پژوهش حاضر در نظر دارد تا به میانجی تجربه و درک زنان از خشونت در عرصه های مختلف اجتماعی، به واکاوی اشکال، زمینه ها و پیامدهای خشونت جنسیتی در نزد نمونه ای از زنان شهر سنندج بپردازد. روش: روش پژوهش حاضر، نظریه زمینه ای است و طی آن با 35 نمونه از زنانی مصاحبه انجام شد که از تجربه خشونت در زندگی برخوردار بودند. در انتخاب نمونه ها، از نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع بهره گرفته شده است. یافته ها: زنان موردمطالعه خشونت را در عرصه های مختلف اجتماعی تجربه کرده اند و جامعه پذیری جنسیتی، تبعیض نهادی و محرومیت از منابع قدرت، زمینه های خشونت جنسیتی را شکل داده اند. تجربه خشونت برای زنان آمیخته با سلب قدرت، نادیده انگاری، طرد نهادی، ترس فراگیر و بدبینی نسبت به مردان بوده است و تقدیرگرایی و گریز از جامعه به عمومی ترین راهبرد مواجهه با خشونت تبدیل شده است؛ راهبردهایی که پذیرش هویت متعارف، ترس و بدبینی نسبت به مردان و غیاب سیاست زندگی را در پی داشته است. بحث: محرومیت از منابع قدرت، عدم دسترسی به شبکه های اجتماعی حمایتی، تبعیض نهادی، انسداد ارتقای سازمانی بر شکنندگی و آسیب پذیری زنان در عرصه های مختلف دلالت دارد. گستردگی خشونت بیش از هر چیز نشان از وجه نهادی و ساختاری خشونت دارد؛ فلذا نمی توان خشونت جنسیتی را به مسأله فردی تقلیل داد و از تغییر و اصلاح بسترهای نهادی و ساختاری خشونت غفلت کرد.
نقش واسطه ای ارزیابی مجدد و سرکوب تجارب هیجانی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی با گرایش به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای ارزیابی مجدد و سرکوب تجارب هیجانی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی با گرایش به اعتیاد در دانشجویان انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری مطالعه ی حاضر را تمامی دانشجویان دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل دادند، که تعداد 357 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پنج عاملی شخصیت NEO فرم کوتاه (مک کری و کاستا، 1992)، پرسشنامه تنظیم هیجانی(گراس و جان، 2003) و گرایش به اعتیاد (وید و بوچر، 1992) استفاده شد. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای با استفاده از نرم افزارهای SPSS 24و Amos 24 تحلیل شد. یافته ها نشان داد که ویژگی شخصیتی روان رنجوری با گرایش به اعتیاد، رابطه مستقیم و مثبت دارد، همچنین صفات برون گرا و وجدان گرایی با گرایش به اعتیاد رابطه مستقیم و منفی دارند، در حالی که بین صفت توافق پذیری با گرایش به اعتیاد رابطه مستقیم و معناداری یافت نشد و رابطه مستقیم روان رنجوری با سرکوب تجارب هیجانی و رابطه مستقیم برون گرایی و وجدان گرایی با ارزیابی مجدد هیجان معنادار است و ارزیابی مجدد تجارب هیجانی با گرایش به اعتیاد رابطه مستقیم و معناداری نداشت، درحالی که سرکوب تجارب هیجانی با گرایش به اعتیاد رابطه مستقیم و معناداری دارد. همچنین سرکوب تجارب هیجانی در رابطه بین صفت شخصیتی روان رنجوری با گرایش به اعتیاد نقش میانجی دارد. (1/96 < t). بنابراین ویژگی های شخصیتی و ارزیابی مجدد و سرکوب تجارب هیجانی نقش مهمی در گرایش به اعتیاد دانشجویان دارند و هدف قراردادن این دو مؤلفه در درمان های روانشناختی، می تواند در کاهش گرایش به اعتیاد دانشجویان مؤثر باشد.
Predicting academic enthusiasm based on social adequacy and parenting styles considering the mediating role of social support in students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: The purpose of this study was to predict academic enthusiasm based on social adequacy and parenting styles, considering the mediating role of social support in students. Method: In terms of the purpose of this research, it is of an applied type and in terms of data collection methods, it is of a descriptive correlational type. The statistical population in this research includes all the high school students of the 2nd district of Ardabil. the statistical sample of the research also includes 368 students (172 girls and 196 boys) of high schools in the 2nd district of Ardabil. They are selected by stratified sampling method. Research questionnaires include; The social support questionnaire (Vaux et al., 1986), the 30-question parenting style questionnaire (Baumrinds, 1973), the academic enthusiasm scale (Fredericks et al., 2004) and the social adequacy questionnaire (Fellner et al., 1990) were used, and the validity and reliability have been proven by psychologists and professors in this field. SPSS-16 software, Pearson's correlation method and multiple linear regression analysis were used to check the correlation between variables. Findings: The findings indicate that the mediating role of social support in the relationship between academic enthusiasm and social adequacy and parenting styles of students is positive and significant (P < 0.001). Conclusion: According to the findings, it can be said that social adequacy and parenting styles can predict students' academic enthusiasm due to the presence of social support.
Meaning of life in Iranian Adolescents: A Qualitative Study
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study was conducted with the aim of investigating the relationship between coping styles and psychological well-being in female heads of households.Methods: The research design was quantitative, descriptive and within the framework of the correlational method. The statistical population of the research was formed by all the women heads of the household in Sarai, Yousef Abad neighborhood of Tehran in 2024. In this study, using convenience sampling, 50 women were selected as samples. In order to collect research data, Coping Styles Questionnaire for Stressful Situations (CISS) and Ryff scale of psychological well-being (RSPWB) were used. The collected data were analyzed using SPSS-26 software, and research hypotheses and data were analyzed using correlation test, one-sample t, one-factor ANOVA, and Tukey's post hoc test.Results: The results showed that there is a significant positive relationship between problem-oriented coping style and psychological well-being in women heads of households. Also, there is a significant negative relationship between emotional and avoidant coping styles with psychological well-being. According to (P<0.01) for all hypotheses, the level of significance has been proven.Conclusion: Therefore, it can be concluded that female heads of households who use a problem-oriented coping style have a greater sense of self-efficacy and peace of mind, and the use of previous experiences in solving various life problems will make them self-reliant people. And they have higher psychological well-being, and in contrast to female heads of households who use an emotional and avoidant coping style, they have lower psychological well-being.
مطالعه تطبیقی نیمرخ شناختی دانش آموزان مبتلا به اختلال های عصبی رشدی: مقایسه پردازش حسی، حافظه فعال، تنظیم هیجانی و انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
171 - 183
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد کارکردهای نیمرخ شناختی در کودکان با اختلال بیش فعالی/ نقص توجه و اختلال یادگیری ویژه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش توصیفی و علی مقایسه ای، کلیه دانش آموزان پسر (سنین 8 تا 12 سال) مشغول به تحصیل(1400-1399) در شهر تبریز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند،30 دانش آموز برای هر گروه انتخاب شد. ابزارهای پژوهش: پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی(CFI)، پردازش حسی (SPM)، تنظیم هیجانی کودک و نوجوان (ERQ-CA) و حافظه فعال دانیمن و کارپنتر بودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از شاخص های توصیفی و روش تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) استفاده گردید. نتایج نشان داد، تفاوت معناداری بین عملکرد گروه های مورد بررسی و زیرمقیاسهای آنها وجود دارد (0/001>F: 263/946=P). هرچند کودکان دچار بیش فعالی، عملکرد ضعیف تری در مقیاس های کلی انعطاف پذیری شناختی، پردازش حسی و تنظیم هیجانی ارزیابی مجدد از خود نشان دادند، در مقابل، کودکان دچار اختلالات یادگیری نیز، ضعفی مشهود در قیاس با کودکان دچار اختلالات بیش فعالی/ نقص توجه در متغیرکلی حافظه فعال و تنظیم هیجانی سرکوبی از خود بروز دادند. این نتایج، تلویحات مهمی در زمینه مداخلات درمانی موثر و انتخاب صحیح برنامه های آموزشی و توانبخشی برای ارتقای کارکردهای اجرایی و به دنبال آن پیشرفت تحصیلی مهیا کرده است.
اثربخشی مداخله شناختی رفتاری معنوی بر امیدواری فرزندان پرورش یافته در خانواده های با طلاق عاطفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
49 - 64
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش شناختی رفتاری معنوی بر امیدواری فرزندان پرورش یافته در خانواده های با طلاق عاطفی انجام گرفته است؛ روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر ۱۵_۱۸ سال بود که خانواده با طلاق عاطفی دارند؛ که با روش نمونه گیری در دسترس 30 شرکت کننده که ملاک های ورود و خروج در این پژوهش را داشته اند، انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه پرسشنامه امید اسنایدر و پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن بود. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه و هر جلسه به مدت 45 دقیقه تحت آموزش شناختی رفتاری معنوی قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت در لیست انتظار بودند و هیچ آموزشی را دریافت نکردند. نتایج با روش تحلیل کوواریانس بررسی شد نتایج بیانگر تاثیر آموزش شناختی رفتاری معنوی بر امیدواری و مولفه های آن (تفکر عامل، تفکر گذرگاه، تفکر کل) در فرزندان پرورش یافته در خانواده های با طلاق عاطفی بود. (05/0 p≤). در مجموع بر اساس یافته های این پژوهش می توان آموزش شناختی رفتاری معنوی را برای افزایش امیدواری فرزندان طلاق عاطفی مورد تاکید قرار داد.
بررسی مهارت های ارتباطی استاد و دانشجو و ارتباط آن با ویژگی های زمینه ای از دیدگاه دانشجویان پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی قم در سال 1401(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شناسایی عوامل مرتبط با ارتباط استاد و دانشجو و کاربرد آن در آموزش، در کیفیت یاددهی – یادگیری مؤثر است. این مطالعه باهدف بررسی مهارت های ارتباطی استاد و دانشجو و ارتباط آن با ویژگی های زمینه ای از دیدگاه دانشجویان پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی قم در سال 1401 انجام گردید. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی تحلیلی است که در دانشگاه علوم پزشکی آزاد قم در سال1401صورت گرفت. انتخاب نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انجام شد و 113 دانشجوی پزشکی با استفاده از پرسشنامه استاندارد ارتباط استاد با دانشجو مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها وارد نرم افزارSPSS نسخه 26 شد و با آزمون های آماری، کای دو، آنوا، تعقیبی توکی و رگرسیون چندگانه گام به گام تجزیه وتحلیل شد. نتایج: از بین عوامل جمعیت شناختی، مقطع تحصیلی با ارتباط استاد و دانشجو ارتباط معنی داری داشت، به طوری که در مقاطع علوم پایه ارتباط استاد با دانشجو بیشتر است (009/0 =P) . تحلیل رگرسیون خطی چندگانه با مدل گام به گام (Stepwise) نیز مقطع تحصیلی (001/0 =P ،316/0-=β) را در ارتباط استاد و دانشجو مؤثر تشخیص داده شدند. همچنین مقطع تحصیلی با حیطه های عامل فردی استاد (011/0 =P) و علمی (001/0 =P) ارتباط معنی داری داشت؛ اما با عامل حرفه ای ارتباط معنی داری نداشت (102/0 =P). همچنین آزمون تعقیبی توکی نشان داد که معدل با حیطه عامل علمی در ارتباط معناداری دارد به طوری که با افزایش معدل در این حیطه ارتباط بهتر است (036/0 =P). نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشاان داد از نظر دانشجویان در مقاطع علوم پایه ارتباط استاد با دانشجو بیشتر است و دراین بین ویژگی های فردی و علمی استاد مؤثر است؛ بنابراین به سیاست گذاران آموزشی حرفه پزشکی پیشنهاد می شود برنامه ریزی مؤثری در جهت ایجاد بستر مناسب در جهت ارتباط استاد با دانشجو در بالین فراهم نمایند.
تعیین شاخص های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس رفتار خلاقیت بدخواهانه در دانش آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خلاقیت عموماً به عنوان یک ویژگی مثبت شناخته شده است. باوجوداین، جنبه هایی در خلاقیت وجود دارد که می تواند آن را به ویژگی بدخواهانه تبدیل کند. سنجش این جنبه از خلاقیت، نیازمند ابزاری معتبر است. هدف این پژوهش تعیین شاخص های روان سنجی مقیاس رفتار خلاقیت بدخواهانه (هاو و همکاران، 2016) برای سنجش خلاقیت بدخواهانه در دانش آموزان ایرانی بود. روش: در پژوهش توصیفی_ پیمایشی حاضر، شاخص های روان سنجی مقیاس رفتار خلاقیت بدخواهانه از جمله انواع روایی و اعتبار محاسبه شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع دوم متوسطه (15 تا 18 سال) ناحیه 1 شهر رشت در سال تحصیلی 1403-1402 بود که تعداد 393 نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس رفتار خلاقیت بدخواهانه پاسخ دادند. برای تعیین روایی از روش های روایی صوری، محتوایی، و تحلیل عاملی تأییدی؛ و برای تعیین اعتبار از روش های همسانی درونی (آلفای کرونباخ)، تنصیف، و پایایی مرکب استفاده شد. تحلیل داده ها نیز با نسخه 26 نرم افزار SPSS و نسخه 24 نرم افزار AMOS انجام شد. یافته ها: برای به دست آوردن شاخص های روان سنجی در بخش روایی از روایی صوری کیفی و کمی و روایی محتوایی با استفاده از شیوه نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی استفاده شد. نتایج مربوط به روایی صوری کیفی و کمی مقیاس رفتار خلاقیت بدخواهانه مناسب بود و نمره تأثیر تمامی گویه ها بالاتر از 5/1 بود و نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی گویه های این مقیاس نیز مناسب و بالاتر از 8/0 به دست آمد. بر اساس یافته های تحلیل عاملی تأییدی، هر سه عامل آسیب رساندن به افراد، دروغ گفتن، و حقه بازی مورد تأیید قرار گرفت و برازش های مطلوبی به دست آمد. در بخش اعتبار، این مقیاس با روش آلفای کرونباخ، تنصیف، و پایایی مرکب ارزیابی شد. آلفای کرونباخ به ترتیب برای سه عامل آن 79/0، 82/0، 68/0 بود و برای کل مقیاس معادل 83/0 به دست آمد. نتایج تنصیف (66/0) و پایایی مرکب (91/0) نیز مطلوب بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتیجه پژوهش حاضر و اهمیت ارزیابی خلاقیت بدخواهانه، می توان نتیجه گرفت که نسخه فارسی مقیاس رفتار خلاقیت بدخواهانه، ابزاری مناسب برای ارزیابی این مفهوم در دانش آموزان است. پیشنهاد می شود این ابزار روی گروه های سنی و با ویژگی های مختلف نیز اجرا و هنجاریابی شود.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر تاب آوری و تنظیم هیجانی زنان تحت خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر تاب آوری و تنظیم هیجانی زنان تحت خشونت خانگی شهر تهران بود. روش و مواد: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری کلیه زنان قربانی خشونت خانگی شهر تهران که در نیمه اول سال 2023 به کلینیک های روانشناسی شهر تهران مراجعه کرده بودند، تشکیل دادند که با روش نمونه گیری در دسترس به صورت داوطلبانه انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه 90 دقیقه ای مداخله روان درمانی گروهی درمان هیجان مدار را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار اندازه گیری مورداستفاده در پژوهش، پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) و پرسشنامه تنظیم هیجانی (گارنفسکی و کرایج، 2006) بود. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS نسخه 23 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس مختلط) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار باعث افزایش تاب آوری در زنان تحت خشونت خانگی شده است. همچنین نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار باعث افزایش تنظیم هیجانی در زنان تحت خشونت خانگی شده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت که روان درمانی گروهی هیجان مدار روشی مؤثر به منظور بهبود تاب آوری و تنظیم هیجانی در زنان تحت خشونت خانگی است.
پیش بینی خستگی روانی بر اساس سبک دلبستگی اجتنابی و خودگردانی و عملکرد مختل در زوجین مراجعه کننده به کلینیک های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
101 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی خستگی روانی بر اساس سبک دلبستگی اجتنابی و خودگردانی و عملکرد مختل در زوجین مراجعه کننده به درمانگاه های شهر تهران بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش توصیفی_ همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه زوج های مراجعه کننده به درمانگاه های روانشناسی و مشاوره منطقه 6 و 7 شهر تهران در سال 1401 بودند که از میان آنها 186 زوج به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل فرسودگی زناشویی پاینز (CBM، 1996) پرسشنامه دلبستگی کولینز و رید (RAAS، 1990) پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-SF، 2005) بود. روش تحلیل داده ها، تحلیل رگرسیون به روش همزمان بود. یافته ها نشان داد که بین سبک دلبستگی اجتنابی و خودگردانی با خستگی روانی رابطه معنارای جود دارد (05/0>p). و 1/17 درصد از واریانس خستگی روانی را تبیین می کنند. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که دلبستگی اجتنابی، خودگردانی و عملکرد مختل در پیش بینی خستگی روانی نقش اساسی دارد.
مدل یابی بهزیستی روان شناختی بر مبنای ذهن آگاهی با میانجی گری تجربه شیفتگی در دانش آموزان دختر پایه سوّم دوره دوّم متوسطه شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
181 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مدل یابی بهزیستی روان شناختی بر مبنای ذهن آگاهی با میانجی گری تجربه شیفتگی در دانش آموزان دختر بود. این پژوهش، توصیفی-همبستگی و به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر، شامل کلّیه دانش آموزان دختر پایه سوّم دوره دوّم متوسّطه نظری شهر قم، در سال تحصیلی 1403_1402 بود. حجم نمونه آماری برابر 200 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انجام شد. ابزار های مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه 5 عاملی ذهن آگاهی بائر و همکاران (FFMQ، 2006)، پرسشنامه تجربه شیفتگی جکسون و اکلند (FSS، 2002) و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (PWB، 1989) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار بوده و تجربه شیفتگی بر بهزیستی روان شناختی اثر مستقیم و معنادار داشت (01/0>P)؛ اما ذهن آگاهی بر بهزیستی روان شناختی اثر مستقیم نداشت (05/0<P). همچنین ذهن آگاهی با میانجی گری تجربه شیفتگی بر بهزیستی روان شناختی اثر غیرمستقیم و معناداری داشت (01/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که تجربه شیفتگی یکی از مکانیسم های زیربنایی رابطه بین ذهن آگاهی و بهزیستی روان شناختی در دانش آموزان است؛ بر این اساس پیشنهاد می شود جهت بهبود بهزیستی روان شناختی دانش آموزان برنامه های آموزشی و درمانی متمرکز بر ذهن آگاهی و تجربه شیفتگی اجرا شود.