فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
211 - 248
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی حوزه های اثربخش مداخلات آموزشی-درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب بر مدیریت رفتار فردی در مطالعات گذشته و بر اساس مرور نظام مند انجام شد. جستجوی سوابق پژوهشی با استفاده از پایگاه های الکترونیکی متعدد داخلی، با استفاده از کلیدواژه های: تئوری انتخاب، ویلیام گلسر یا ویلیام گلاسر، واقعیت درمانی، واقعیت درمانی گروهی، مدرسه کیفی یا مدارس کیفی، مدرسه گلسری یا مدارس گلسری، مدیریت راهبرانه، فرزندپروری مسالمت آمیز، فرزندپروری مبتنی بر تئوری انتخاب، تربیت فرزند بر اساس تئوری انتخاب و روانشناسی کنترل درونی انجام شد. محتوای مقالات بعد از استخراج، با چک لیست prisma مورد ارزیابی کیفی قرارگرفته و جهت بررسی داده ها از روش تحلیل محتوا استفاده شد. پس از جستجو و ارزیابی مطالعات، تحلیل نهایی بر روی 53 پژوهش با 62 متغیر مورد بررسی انجام گرفت. بیشترین پژوهش ها به ترتیب شامل حوزه های مهارت های فردی و اجتماعی با 16پژوهش، روابط بین فردی با 15پژوهش، اختلالات هیجانی-خلقی با 15پژوهش، اختلالات مخرب رفتاری با 10 پژوهش، و حوزه تعلل ورزی با 6 پژوهش بودند. یافته ها نشان داد که حوزه های اثربخش مداخلات آموزشی-درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب در 5 طبقه اختلالات هیجانی-خلقی، اختلالات مخرب رفتاری، تعلل ورزی، روابط بین فردی و مهارت های فردی و اجتماعی جای می گیرند. نتایج این مطالعه می تواند به عنوان یک جمع بندی به روشن شدن هر چه بیشتر حوزه های اثربخش تئوری انتخاب بر مدیریت رفتار فردی کمک کرده و یک نقشه جامع برای انجام مطالعات به صورت منسجم تر و با کیفیت تر برای پژوهشگران در تحقیقات آتی فراهم آورد. در حقیقت یافته های مطالعه حاضر می تواند یک جمع بندی از مطالعات انجام شده باشد و این طبقات را حاصل تحلیل مجدد داده ها با نگاهی دیگر تلقی کرد.
اثربخشی برنامه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف اثربخشی برنامه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر شفقت به خود مادران دارای کودکان کم توان ذهنی انجام گرفت.روش: روش مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران 20 تا 50 ساله دارای کودک کم توان ذهنی تربیت پذیر مراجعه کننده به مراکز آموزش و توانبخشی کودکان کم توان ذهنی شهر شیراز در نیمه دوم سال 1401 بود. از بین آن ها تعداد 30 نفر بر اساس ملاک های ورود و به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره (گروه آزمایش و گروه کنترل) گمارده شدند. مداخله درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش برای هر مادر در 10 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد و گروه کنترل در فهرست انتظار قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس خودشفقتی بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد بین گروه آزمایش و گروه کنترل در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی دار وجود داشت؛ و مداخله درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش باعث افزایش سطح شفقت به خود مادران دارای کودکان کم توان ذهنی شده و تأثیر این مداخله درمانی در مرحله پیگیری نیز پایدار بوده است (P<0.05).نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، مداخله درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش می تواند برای بهبود شفقت به خود مادران دارای کودکان کم توان ذهنی کارآمد باشد؛ و توصیه می گردد که درمانگران و مشاوران در راستای بهبود سطح شفقت به خود این مادران از این درمان در کنار سایر مداخلات درمانی استفاده کنند.
اثربخشی بسته آموزشی سلامت جنسی بر دانش و نگرش جنسی زنان و مردان در آستانه ازدواج شاغل در دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (فروردین) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
۱۸۲-۱۶۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: آموزش سلامت جنسی برای ترویج رشد جنسی سالم، کاهش پیامدهای منفی رفتارهای جنسی پرخطر و ایجاد پایه ای برای بزرگسالی سالم بسیار مهم است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بسته آموزشی سلامت جنسی بر دانش و نگرش جنسی زنان و مردان در آستانه ازدواج شاغل در دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در نیمه اول سال 1402 می باشد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل را تمامی زنان و مردان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه که در آستانه ازدواج بود، تشکیل دادند. جهت انتخاب نمونه به روش نمونه گیری هدفمند، 40 نفر از زنان و مردان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه که در آستانه ازدواج بودند جهت استخراج مؤلفه های سلامت جنسی و برای بررسی تأثیر متغیر مستقل (رویکرد بسته آموزشی تدوین شده 10 زوج و برای گروه گواه نیز 10 زوج) انتخاب شدند. آزمودنی ها در هر دو گروه، قبل و بعد از آموزش به پرسشنامه دانش و نگرش جنسی بشارت (1392) پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 40 دقیقه ای آموزش سلامت جنسی را دریافت کردند. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مداخله آموزشی سلامت جنسی بر دانش و نگرش جنسی زنان و مردانی که در آستانه ازدواج هستند تأثیر معناداری داشته است (0/001p<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که بسته مداخله آموزشی سلامت جنسی برای دانش و نگرش جنسی زنان و مردانی که در آستانه ازدواج قرار دارند تأثیر دارد و منجر به بهبود سطح دانش و نگرش جنسی در زنان و مردان می شود.
انتخاب مدل تشخیصی شناختی مناسب برای سوالات ریاضی پایه هشتم مطالعه تیمز 2019(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از آنجایی که روش های سنجش مرسوم به دلیل عدم توجه به فرآیندهای شناختی مورد نیاز آزمودنی ها برای ارائه پاسخ درست مورد انتقاد قرار گرفته اند، مدل های تشخیصی شناختی توسط محققین ارائه شده است. روش و مواد: پژوهش حاضر با هدف مطالعه و کاربرد مدل های تشخیصی شناختی در برآورد ویژگی های روان سنجی سوال های انتشار یافته ریاضی پایه هشتم تیمز 2019 انجام شد. روش تحقیق این مطالعه، کمی-کیفی است که با رویکرد ریتروفیت آزمون های موجود انجام شد. جامعه آماری این مطالعه، کلیه دانش آموزان ایرانی پایه هشتم شرکت کننده در مطالعه تیمز 2019 بود. حجم جامعه دانش آموزان ایرانی شامل 1,095,026 دانش آموز از 23,895 مدرسه بود. نمونه دانش آموزان پایه هشتم ایرانی شرکت کننده در مطالعه تیمز 2019 است که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای، 5,980 دانش آموز پایه هشتم ایرانی از 220 مدرسه با میانگین سنی 14.1 گزارش شده است. یافته ها: با استفاده از روش کیفی، 16 مهارت در چهار زمینه حیطه محتوایی، دانش، به کاربستن و استدلال کردن شناسایی و ماتریس کیو تدوین شد. سپس در بخش کمی میزان برازش مدل های DINA به عنوان مدل جبرانی، DINO به عنوان مدل غیرجبرانی و G-DINA به عنوان مدل کلی با داده های حاصل از پاسخ دانش آموزان به سوالات بخش ریاضی در بلوک های 1، 2، 3 و 5 بررسی شد. یافته ها نشان داد از نظر برازش سوالات با مدل، مدل G-DINA ضعیف ترین و مدل DINA بهترین برازش را داشتند. بررسی شاخص های برازش مطلق مدل ها نیز نشان داد که مدل DINA بهتر بود و مدل DINO برازش نداشت. شاخص های برازش نسبی مدل ها نشان داد که تفاوت معناداری بین مدل G-DINA با دو مدل دیگر ندارد و در مجموع مدل غیرجبرانی DINA بهترین برازش را نشان داد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدل DINA بهترین برازش را با داده ها داشت و می تواند به عنوان مدل بهینه برای تحلیل سؤالات ریاضی پایه هشتم تیمز 2019 استفاده شود.
اثربخشی روش تدریس معکوس بر پیوند با مدرسه و هیجانات تحصیلی دانش آموزان دختر
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی روش تدریس معکوس بر پیوند با مدرسه و هیجانات تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش انجام تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم شهر میانشهر (فسا) در سال تحصیلی 1403-1402بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۳۰ نفر دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت مداخله روش تدریس معکوس طی 12 جلسه 60 دقیقه ای قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه پیوند با مدرسه (SBQ) و پرسشنامه هیجان تحصیلی (AEQ) بود. در تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد روش تدریس معکوس بر پیوند با مدرسه اثربخشی مثبت و معناداری دارد (0.01>P) و توانست میزان پیوند با مدرسه دانش آموزان دختر را افزایش دهد. همچنین نتایج نشان داد روش تدریس معکوس بر هیجانات تحصیلی دانش آموزان اثربخشی بوده (0.01>P) و توانست هیجانات مثبت را در دانش آموزان دختر افزایش و هیجانات منفی را کاهش دهد. با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت از جمله رویکردهای آموزشی مفید و ارزشمند در جهت تقویت پیوند با مدرسه و هیجانات تحصیلی دانش آموزان، آموزش به شیوه روش تدریس معکوس است.
اثر بخشی زوج درمانی هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی در زنان آسیب دیده از خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثر بخشی زوج درمانی هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده از خیانت همسر انجام شده است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری اطلاعات شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل با سنجش در خط پایه پس از مداخله و پیگیری سه ماهه می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان آسیب دیده از خیانت شهر تهران در سال 1402 بود که به مراکز مشاوره منطقه 1 شهر تهران مراجعه کرده بودند. با توجه به طرح پژوهش، نمونه ای به حجم 30 نفر و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها پرسشنامه دلزدگی زناشویی را در سه مرحله مورد استفاده قرار گرفت. گروه آزمایش 8 جلسه ی 90 دقیقه ای برنامه ی زوج درمانی هیجان مدار را دریافت کردند و و گروه کنترل که در لیست انتظار قرار داشت هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده ها با استفاده تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند.نتایج نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین پس آزمون دو گروه در دلزدگی زناشویی وجود داشت که می تواند حاکی از اثربخشی مداخله مذکور بر متغیر ذکر شده و نیز پایداری اثربخشی در مرحله پیگیری باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار می تواند در کاهش دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده از خیانت همسر به عنوان مداخله روانشناسی استفاده شود.
الگوی محیط یادگیری مبتنی بر عامل آموزشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: محیط یادگیری دارای عناصر و ابزارهایی است که با وجود آن ها امکان استفاده بهینه از محتوای آموزشی را برای یادگیرندگان فراهم و به آن ها در دستیابی به اهداف آموزشی کمک می کند. اما اگر یادگیرندگان در محیط های یادگیری بدون حمایت و توجه رها شوند، امکان کسالت از تنهایی، خستگی از عدم درک محتوای آموزشی و در نهایت ترک محیط یادگیری وجود دارد. به همین دلیل می بایست به نحوی یادگیرنده را در محیط یادگیری حفظ کرد و در مواقع نیاز به وی یاری رساند. حضور عامل آموزشی متحرک در محیط های الکترونیکی می تواند موجب ایجاد انگیزه در یادگیرنده، جلب توجه بیشتر و طولانی تر نسبت به موضوع و در نهایت یادگیری بهتر و درک عمیقتر موضوع آموزشی شود.
روش: در این مطالعه از روش تحقیق ترکیبی اکتشافی متوالی استفاده شد. داده های پژوهش جهت طراحی الگو با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته از اعضای هیئت علمی، فارغ التحصیلان و دانشجویان دکتری رشته تکنولوژی آموزشی از طریق نمونه گیری هدفمند به دست آمد. به منظور اعتبارسنجی یافته ها، از روش معادلات ساختاری استفاده شد و برازنده بودن مدل عاملی ویژگهای عامل آموزشی مورد تایید قرار گرفت و برای بررسی اعتبار روایی محتوا از مدل (CVR)، از پرسشنامه لاوشه استفاده شده است.
یافته ها: براساس یافته ها، کلیه مؤلفه های مدل طراحی شده مثبت ارزیابی شده و مشخص شد که کلیه مؤلفه های مدل از اعتبار محتوایی مناسب برخوردار می باشند.
نتایج: با توجه به اینکه مدل طراحی شده از اعتبار محتوای خوبی برخوردار است، می تواند توسط طراحان محیط یادگیری مورد استفاده قرار گیرد و پیشنهاد میشود که طراحان و افراد درگیر در این زمینه در حوزه پزشکی در طراحی محتوای آموزشی خود از الگوی محیط یادگیری مبتنی بر عامل آموزشی استفاده کنند و از عامل آموزشی برای بهبود فضای یادگیری و کیفیت یادگیری برای دانشجویان خود استفاده کنند.
مدل علی اختلالات درونی و برونی سازی شده نوجوانان بر اساس تکانشگری با میانجی گری راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
183 - 216
حوزههای تخصصی:
شیوع اختلالات درونی و برونی سازی شده در نوجوانان یکی از موارد جدی تهدیدکننده سلامت روان در جهان است. بنابراین هدف از انجام این پژوهش بررسی مدل علی اختلالات درونی و برونی سازی شده نوجوانان براساس تکانشگری با میانجیگری راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان بود. روش پژوهش کمی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهرستان اندیمشک در سال تحصیلی 1399-1400 تشکیل دادند که از بین آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 326 نفر (165 دختر و 161 پسر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاد این پژوهش شامل مقیاس خودسنجی نوجوانان (آشنباخ و رسکورلا، 2001)؛ تکانشگری (پاتون، استنفورد و بارت، 1994) و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از الگویابی معادلات ساختاری با روابط واسطه ای با نرم افزار AMOS/18 استفاده شد. نتایج نشان داد که برای هر دو مسیر غیرمستقیم اثر تکانشگری بر اختلالات درونی سازی شده از طریق تنظیم هیجان سازگارانه و ناسازگارانه معنی دار نیست و رد می شوند. (p>0/05)همچنین دو مسیر غیرمستقیم اثر تکانشگری بر اختلالات بیرونی سازی شده از طریق راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان معنی دار است و مورد تأیید قرار می گیرند (p<0/05). براساس یافته های پژوهش راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان می توانند در رابطه بین تکانشگری و اختلالات درونی و برونی سازی شده نوجوانان نقش میانجی داشته باشند. مدل ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر در اختلالات درونی و برونی سازی شده نوجوانان است.
نقش واسطه ای کارکردهای اجرایی در رابطه بین فرزندپروری مثبت و پرخاشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی پرخاشگری بر اساس فرزندپروری مثبت با نقش واسطه ای کارکردهای اجرایی بود. روش پژوهش از نظر هدف بنیادی و با روش همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان متوسطه اول منطقه 15 شهر تهران تشکیل می داد که، نمونه ای به شیوه در دسترس شامل 261 دانش آموز انتخاب شدند. همچنین جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه نقص در کارکردهای اجرایی (سلطانی و همکاران، 1397)، پرسش نامه پرخاشگری (اکبری بلوطبنگان و همکاران، 1395) و مقیاس فرزندپروری مثبت (ناجی و همکاران، 1399) استفاده شده است. برای آزمون فرضیه ها از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری بهره برده شد. نتایج پژوهش نشان داد که فرزندپروری مثبت با پرخاشگری رابطه منفی داشته و کارکردهای اجرایی نقش میانجی ایفا می کند. در این راستا می توان گفت فرزندپروری مثبت به والدین کمک می کند تا در مواقع تنش و استرس، با آرامش و مهارت به فرزندان شان واکنش نشان دهند. همچنین کارکردهای اجرایی می توانند به عنوان پیش نیازهای مهمی برای فرزندپروری مؤثر و کاهش پرخاشگری در خانواده ها محسوب شوند. این ارتباطات مثبت و مؤثر در نهایت می توانند به کاهش پرخاشگری در خانواده ها و افزایش کیفیت زندگی خانوادگی کمک کنند چرا که، درک و پرداختن به نقش کارکردهای اجرایی در این رابطه ممکن است پیامدهایی برای توسعه مداخلات هدفمند در جهت تقویت شیوه های والدین و ترویج رفتارهای سازگار نوجوان داشته باشد.
اثربخشی زوج درمانی رفتاری-هیجانی–عقلانی بر باورهای ارتباطی ناکارآمد زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
11 - 20
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: بر اساس نتایج تحقیقات مختلف یکی از مهم ترین عوامل مشکل ساز که باعث افزایش تعارضات و حتی طلاق می شود، ادراک تحریف شده، باورها و تفکرات زوجین است، بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی عقلانی-هیجانی–رفتاری بر بهبود باورهای ارتباطی زوجین متقاض طلاق بود. مواد و روش کار: روش شناسی این مطالعه نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز مشاوره آرامش اندیشه شهرستان تبریز در هفت ماهه اول سال1400بود. نمونه شامل30 زوج داوطلب بود که به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. در گروه آزمایش10 جلسه آموزش90 دقیقه ای اجرا شد. شرکت کنندگان در پژوهش در هرسه موقعیت به مقیاس باورهای ارتباطی پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته (Mixed Model ANOVA) استفاده شد.یافته ها: زوج درمانی عقلانی-هیجانی–رفتاری بر بهبود باورهای ارتباطی ناکارآمد ذهن خوانی(035/0>P)، تغییرناپذیری همسر(043/0>P) و تخریب کنندگی مخالفت (001/0>(P، در مرحله پس آزمون تأثیر معناداری داشته و این تأثیر در پیگیری سه ماهه پایدار مانده است. همچنین نتایج نشان داد، در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش نمرات خرده مقیاس های ذهن خوانی، تغییرناپذیری همسر و تخریب کنندگی مخالفت زنان کمتر از مردان است(001/0>P)؛ که نشان می دهد زوج درمانی عقلانی-هیجانی–رفتاری به طور معناداری بر بهبود باورهای ارتباطی ناکارآمد و باقی ماندن تأثیر مداخله در آنان مؤثرتر عمل نموده است.بحث و نتیجه گیری: بنابراین می توان از این رویکرد به عنوان روش مداخله ای مؤثر برای کاهش و بهبود باورهای ارتباطی ناکارآمد در روابط تبادلی زوجین استفاده کرد.
فعالیت نورونی هسته کودیت چپ در حین زبان گردانی: شواهد fMRI از دوزبانه های ترکی-فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
13 - 23
حوزههای تخصصی:
درک تغییرات بیناجمله ای به هنگام تغییر از زبان غالب به زبان غیرغالب، منجر به فعالیت نواحی مرتبط با شناخت می شود. هسته کودیت بخشی از عقده های قاعده ای در مغز انسان است که به نظر می رسد بیشتر در کنترل زبان (انتخاب/بازداری) نقش دارد. اخیراً، نویسندگان حاضر در یک مطالعه تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI)، حساسیت هسته کودیت به محرک های زبان اول در دوزبانه های ترکی-فارسی در حین یک تکلیف دوزبانه در سطح کل-مغز (Whole-Brain) را شناسایی کردند. مطالعه حاضر درصدد است تا با اتخاذ رویکرد ناحیه موردنظر (ROI) الگوی فعالیت هسته کودیت دوجانبه را برای هر دو زبان اول و دوم بررسی کند. بدین منظور، درصد تغییر سیگنال محرک های دستوری و نادستوری در زبان اول و دوم به عنوان معیار «شدت» برای هر شرکت کننده استخراج شد. سی وشش فرد دوزبانه ترکی-فارسی (21 زن) که زبان فارسی را به طور رسمی از سن 7 سالگی آموخته بودند، انتخاب شدند. بر مبنای شاخص تسلط دوزبانه، هیچ تفاوت معناداری بین سطوح بالای بسندگی شرکت کنندگان در زبان اول (ترکی) و دوم (فارسی) وجود نداشت. شرکت کنندگان یک آزمون شنیداری قضاوت دستوری بودگی با پارادایم زبان گردانی جایگزین را در حین اخذ تصاویر fMRI اجرا کردند. نتایج مبتنی بر ROI، اثر دستوری بودگی را در زبان اول و کودیت چپ تأیید کرد. بر اساس یافته های حاضر، پیشنهاد می شود که (الف) فعالیت همزمان زبان ها با محدودیت های زبانی از جمله پیش بینی پذیری و بافت جملات یک تکلیف کنترل می شود و (ب) هسته کودیت چپ اساساً در انتخاب و بازداری یک زبان نقش ایفا می کند.
مقایسه اثربخشی آموزش آرام سازی و آموزش آگاهی و ابراز هیجانی بر حساسیت اضطرابی در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1085 - 1106
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات نشان داده است که عوامل روانشناختی از جمله اضطراب در ایجاد و تشدید نشانگان روده تحریک پذیر تأثیر بسزایی دارد. از جمله روش های کاهنده اضطراب می توان به روش آموزش آرام سازی و آموزش آگاهی و ابراز هیجانی اشاره کرد که تاکنون در ایران اثربخشی آن ها در کاهش حساسیت اضطرابی در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر مورد مقایسه قرار نگرفته است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش آرام سازی و آموزش آگاهی و ابراز هیجانی بر حساسیت اضطرابی در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر مراجعه کننده به مطب های پزشکان فوق تخصص گوارش در شمال غرب تهران از سال 1400 تا تیرماه سال 1401 بود که توسط پزشک و بر اساس معیارهای تشخیصی رُم III تشخیص نشانگان روده تحریک پذیر را دریافت کرده بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (بر اساس ملاک های ورود) تعداد 60 بیمار مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر انتخاب شد و سپس به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه حساسیت اضطرابی - تجدیدنظر شده (تیلور و کاکس، 1998) بود. هم چنین برای گروه آزمایش اول، آموزش آرام سازی در 8 جلسه 90 دقیقه ای بر اساس پروتکل آموزش آرام سازی بلانچارد و همکاران (1993)، برای گروه آزمایش دوم، آموزش آگاهی و ابراز هیجانی در 8 جلسه 90 دقیقه ای بر اساس پروتکل لاملی و همکاران (2017) به صورت مجازی برگزار شد. جهت تحلیل داده های پژوهش نیز از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS-26 استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که نمره کل حساسیت اضطرابی و مؤلفه های آن در گروه آموزش آرام سازی کاهش معنادار داشت (0/001=P). همچنین نمره کل حساسیت اضطرابی و مؤلفه های آن در گروه آموزش آگاهی و ابراز هیجانی کاهش معنادار داشت (0/001=P)، ولی تفاوت اثر دو شیوه آموزشی بجز در مؤلفه ترس از عدم مهار شناختی، بر دیگر مؤلفه های حساسیت اضطرابی معنادار نبود (0/031=P). آموزش آگاهی و ابراز هیجانی در مقایسه با آموزش آرام سازی، روش مؤثرتری برای کاهش ترس از عدم مهار شناختی بود.
نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش آرام سازی و آموزش آگاهی و ابراز هیجانی بر حساسیت اضطرابی افراد مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر، پیشنهاد می شود روانشناسان سلامت در مراکز درمانی و کلینیک های روانشناختی از این شیوه های درمانی در جهت کاهش سطح اضطراب به ویژه حساسیت اضطرابی و مؤلفه های آن در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر و بیماران مشابه استفاده کنند
مدل یابی رابطه رضایت شغلی با تاب آوری و شادکامی آموزگاران شهر قم با نقش واسطه ای فرسودگی شغلی و بهره وری سازمانی
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
44 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، مدل یابی رابطه رضایت شغلی با تاب آوری و شادکامی آموزگاران شهر قم با نقش واسطه ای فرسودگی شغلی و بهره وری سازمانی است . این پژوهش از نوع همبستگی، علّی است. جامعه آمارى پژوهش شامل معلمان مدارس دوره ابتدایی است ،که در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ در مدارس سطح شهر قم اشتغال به تدریس دارند. جامعه آمارى شامل تعداد ۵۸۵ نفر (۲۸۰ مرد و ۳۰۵ زن) است. از این تعداد 234 نفر 112 نفر مرد و 122 زن به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند و با استفاده از پرسشنامه های شادکامی آکسفورد، مقیاس تاب آوری کانر-دیوید سون، رضایت شغلی مینه سوتا و فرسودگی شغلی مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها با استفاده مدل معادلات ساختارى مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که بین متغیرهاى تاب آوری و شادکامی با رضایت شغلی از طریق فرسودگی شغلی رابطه مستقیمی وجود دارد. به طوری که فرسودگی شغلی با تاب آوری به صورت مستقیم با ضریب مسیر (0.195-) فرسودگی شغلی با شادکامی (0.241)، رضایت شغلی با تاب آوری (1.6)، رضایت شغلی با شادکامی (0.147) و رضایت شغلی با فرسودگی شغلی (0.172)، به صورت مستقیم رابطه معنادارى دارند؛ همچنین بر اساس یافته های این پژوهش پیشنهاد می گردد 1: جهت افزایش شادکامی، مؤلفه های رضایت شغلی اعم از مادی و معنوی برای معلمان عزیز فراهم گردد 2: رضایت شغلی از عوامل بسیار مهم درافزایش کار آیی و ایجاد انگیزش و همچنین نگرش مثبت در فرد نسبت به کارش است؛ لذا ارتقاء روحیه و افزایش رضایت شغلی از موضوعات مهمی است که متصدیان آموزش وپرورش باید نسبت به آن توجه بیشترى نمایند و با به کارگیری شیوه ها و راهکارهاى مناسب به آن اهتمام ورزند 3: متصدیان و مسئولان آموزش وپرورش، اعم از مدیران استراتژیک و میانی و اجرایی سعی کنند تا با ایجاد و گسترش جوسازمانی مثبت، شادکامی معلمان و رضایت شغلی افزایش دهند.
بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار (ECBT) بر نگرانی و حساسیت اضطرابی کودکان مضطرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
150 - 159
حوزههای تخصصی:
یکی از رایجترین مشکلات بالینی در کودکان اختلالات اضطرابی است که با آسیب شناسی روانی قابل توجهی همراه است. پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار بر نگرانی و حساسیت اضطرابی در کودکان مضطرب انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه طرح پژوهش از نوع پیش آزمون_ پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم دبستان بود که در سال تحصیلی 1400- 1401 در دبستانهای ابتدایی بخش کهریزک تحصیل می کردند. ابتدا از طریق نمونه گیری خوشه ای 672 نفر به ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های اضطراب کودکان و نوجوانان مبتنی بر DSM -5 (2017)، و نگرانی (1997) پاسخ دادند، در مرحله دوم 30 نفر از بین دانش آموزانی که براساس مقیاس های پرسشنامه اضطراب کودکان و نوجوانان مبتنی بر DSM-5 (2017) و مصاحبه بالینی حداقل یکی از ملاک های اختلالات اضطرابی را برآورده کرده بودند، به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گماشته شدند. ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS-25 استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار بر نگرانی و حساسیت اضطرابی در کودکان دارای اختلالات اضطرابی اثرگذار بود (سطح معناداری 05/0). براساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار در بهبود نگرانی و حساسیت اضطرابی تاثیر دارد، با توجه به این شواهد استفاده از گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار برای اختلالات هیجانی در کار بالینی با کودکان مضطرب توصیه می گردد.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر رفتارهای ارتقا سلامت و خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر رفتارهای ارتقا سلامت و خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد مبتلا به دیابت نوع دو عضو انجمن دیابت مراجعه کننده به مراکز درمانی، بهداشتی و درمانگاه های بوشهر در شش ماهه اول سال 1401 بود. در این پژوهش تعداد 35 افراد مبتلا به دیابت نوع دو با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش (18 نفر) و گواه (17 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر را طی ده هفته در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای ارتقا سلامت (والکر و همکاران، ۱۹۸۷) و پرسشنامه خودمراقبتی (گالینا و همکاران، 2015) بود. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس (با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23) استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر رفتارهای ارتقا سلامت (0/001>P؛ 0/59=Eta؛ 48/85=F) و خودمراقبتی (0/001>P؛ 0/61=Eta؛ 52/15=F) بیماران مبتلا به دیابت نوع دو تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر می تواند با با بهره گیری از فنونی همانند شناسایی هیجان ها، آموزش آگاهی هیجانی، ارزیابی مجدد شناختی، شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان و بررسی رفتارهای ناشی از هیجان می تواند به عنوان روشی کارآمد جهت بهبود رفتارهای ارتقا سلامت و خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو استفاده شود.
بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل شایستگی هیجانی- اجتماعی بر احساس تعلق به مدرسه و سازگاری تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل شایستگی هیجانی- اجتماعی بر احساس تعلق به مدرسه و سازگاری تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر خرم آباد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گ روه گ واه بود. جامع ه آم اری پژوه ش حاض ر شامل کلیه دانش آموزان پسر ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1403-1402 بود. از میان جامعه آماری تعداد 30 دانش آموز از سه پایه (چهارم، پنجم، ششم) به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و در ادامه به شیوه نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش تحت مداخه آموزش شایستگی هیجانی- اجتماعی طی 9 جلسه 50 دقیقه ای قرار گرفتند، اما گروه گواه آموزشی را دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر، پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه بری و بتی (۲۰۰۵) و پرسشنامه سازگاری تحصیلی توسط بیکر و سریاک (۱۹۸۴) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره (MANCOVA) استفاده شد.یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر مدل شایستگی هیجانی- اجتماعی بر احساس تعلق به مدرسه و سازگاری تحصیلی دانش آموزان موثر است (۰۵/۰p<). به بیان دیگر، میانگین نمرات آزمودنی های گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به گروه گواه در احساس تعلق به مدرسه و سازگاری تحصیلی در سطح بالاتری بود. نتیجه گیری: می توان گفت که از جمله رویکردهای آموزشی مفید و ارزشمند در جهت تقویت متغیرهای تحصیلی چون احساس تعلق به مدرسه و سازگاری تحصیلی دانش آموزان ابتدایی، آموزش مبتنی بر مدل شایستگی هیجانی- اجتماعی است.
مقایسه اثر بخشی درمان کارآمدی هیجانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سرمایه عاطفی و فراهیجان زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب فراگیر یکی از انواع اختلال های اضطرابی است که می تواند فرآیند زندگی فرد را به کلی مختل کند.هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان کارآمدی هیجانی با شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سرمایه عاطفی و فراهیجان در زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر انجام شد.روش روش پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شهر اصفهان در سال 1401 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و به تعداد 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه درمان کارآمدی هیجانی(15 نفر)، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی(15 نفر) و گروه کنترل(15 نفر) جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی سرمایه عاطفی و پرسشنامه فراهیجان بود. تحلیل داده ها از طریق تحلیل واریانس اندازه های مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین کارآمدی هیجانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی هر دو در کاهش اختلال اضطراب فراگیر موثر بودند.نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، کارآمدی هیجانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی با افزایش سرمایه عاطفی و هیجانات مثبت، منجر به کاهش اختلال اضطراب فراگیر در زنان شد؛ بنابراین پیشنهاد می شود از این روشها در کنار سایر روشهای درمانی در جهت بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر استفاده شود.کلید واژه: کارآمدی هیجانی، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، سرمایه عاطفی، فراهیجان، اختلال اضطراب فراگیر
مقایسه اثربخشی تحریک مستقیم فرا جمجمه ای و ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی، نشخوار فکری و نگرانی در دانشجویان دارای نشانگان افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
26 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و تحریک مستقیم فراجمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی، نشخوار فکری و نگرانی در دانشجویان دارای نشانگان افسردگی انجام شد.روش: پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری در سه گروه ذهن آگاهی، درمان تحریک مستقیم فرا جمجمه ای و کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه زنجان در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بودند که پس از اجرای پرسشنامه اینترنتی افسردگی بک بر روی ۴۰۰ نفر، 45 نفر از افراد با نمره متوسط یا بالاتر به روش تصادفی انتخاب و به تصادف یه یکی از دو گروه آزمایش و یا کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. در هرگروه آزمایش مداخله های مربوطه انجام شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پس از پایان جلسات و دو ماه بعد پس آزمون و پیگیری انجام شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) و با استفاده از نرم افزار spss26 تجزیه وتحلیل شد.یافته ها: نتایج اثربخشی هر دو روش درمانی ذهن آگاهی و تحریک مستقیم فراجمجمه ای را در کاهش نشانگان افسردگی، نگرانی، نشخوار فکری و افزایش انعطاف پذیری شناختی نشان داد. تحلیل پیگیری نشان داد اثربخشی ذهن آگاهی بر افسردگی، نشخوار فکری و نگرانی بیشتر از تحریک مستقیم فراجمجمه ای بود؛ اما اثربخشی تحریک مستقیم فراجمجمه ای بر افزایش انعطاف پذیری شناختی بیشتر بود.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که هر دو روش درمانی در کاهش علائم افسردگی موثر بوده اما اثربخشی آن ها متفاوت است؛ بنابراین توجه به نشانه ها و شکایت های اختصاصی بیماران افسرده در انتخاب درمان موثر باید مدنظر قرار داده شود.
تحلیل محتوای کتاب فارسی پایه چهارم ابتدایی بر اساس ساحت های ششگانه تعلیم و تربیت
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
15 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتاب فارسی پایه چهارم ابتدایی بر اساس ساحت های شش گانه تعلیم و تربیت می باشد. پژوهش از نوع توصیفی بوده و از روش استقرایی انتخاب گردید. واحد زمینه صفحات(متن، تصویر) و واحد ثبت مضمون متن و تصویر موجود در صفحات می باشد. بدین منظور پس از مشاهده و مطالعه متن و تصویر کتاب های فارسی پایه چهارم ابتدایی در دوره زمانی چهارماه مطالب موردنظر استخراج شد. در مرحله تحلیل داده ها استخراج فراوانی مؤلفه های مرتبط با تربیت اخلاقی در کتابهای درسی مورد نظر با استفاده از ابزار پژوهش چک لیست تحلیل محتوای محقق ساخته انجام شد و برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از فرم تحلیل محتوا، برای بررسی سوال های اصلی پژوهش از شاخص های آمار توصیفی(فراوانی،درصد،نمودار و جداول) استفاده ش ده است. یافته ها نشان داد که در میان ساحت های ششگانه، بیشترین میزان فراوانی مربوط به ساحت های اعتقادی، عبادی به میزان 59 مورد و کمترین میزان توجه مربوط بود به ساحت های اقتصادی و حرفه ای به میزان 3 مورد بود. همچنین مشخص شد که میزان توجه به ساحت های ششگانه در حد 17/0 می باشد. بر اساس یافته ها می توان گفت که با ارتقای سطح توجه به ساحت های اقتصادی و حرفه ای می توان حد مطلوبی از توجه به ساحت های ششگانه را در کتاب فارسی چهارم دبستان پیش بینی نمود.
مقایسه خلق، عاطفه، خستگی و عملکرد خلبانی دوره های زیست آهنگ دانشجویان خلبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
11 - 25
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ی خلق، عاطفه، خستگی، حافظه، توانایی های شناختی و عملکرد خلبانی دوره های اوج و حضیض زیست آهنگ گروه خلبانان بود. روش پژوهش تحقیق علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل کلیه دانشجویان خلبانی مرکز آموزش شهید وطن پور اصفهان در بهار 1400 بودند که 60 نفربه روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار های تحقیق شامل پرسشنامه افسردگی ، اضطراب ، استرس لاویبوند (۱۹۹۵) ˛ پرسشنامه عاطفه مثبت و عاطفه منفی واتسن، کلارک و تلگن ( 1988)˛ پرسشنامه شدت خستگی کراپ و همکارانش ( 1989)˛ پرسشنامه حافظه آینده نگر و گذشته نگر کرافورد و همکاران (2003)˛ پرسشنامه توانایی های شناختی برادبنت (1982) ، ارزیابی عملکرد خلبانی ونرم افزار ( 3.04 Natural Biorhythms) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری و به کارگیری نرم افزار (spss25) با تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری بود. نتایج تحلیل واریانس تکراری یک گروهی، نشان داد که میانگین های نمرات خلق، عاطفه، خستگی، حافظه، توانایی شناختی و عملکرد خلبانی در دوره اوج و دوره حضیض زیست آهنگ دانشجویان خلبانی ، با یکدیگر تفاوت معناداری دارند (01/0p< ).