فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۵۵۸-۵۴۵
حوزههای تخصصی:
تعیین کننده های سیاسی سلامت شرایط ساختاری و محرک های اجتماعی را ایجاد می کنند که بر همه پویایی های دخیل در سلامت تأثیر می گذارند- ازجمله شرایط محیطی نامناسب؛ حمل ونقل ناکافی؛ محله های ناامن؛ مسکن نامناسب، فقیرانه و ناپایدار؛ و فقدان گزینه های غذایی سالم. در سطح جهانی، نمونه های مکرر از نقشی که این تعیین کننده های سیاسی- از طریق اقدام یا عدم اقدام و سیاست گذاری دولت - در پیامدهای سلامت و امید به زندگی، به ویژه در جوامعی که منابع کمتری دارند، بازی می کنند می توانند در حال حاضر و همچنین در طول تاریخ مشاهده شوند. مهم تر از همه، تعیین کننده های سیاسی سلامت چیزی بیش از صرفاً جدا و متمایز از تعیین کننده های اجتماعی سلامت هستند: آن ها به عنوان محرک های تعیین کننده های اجتماعی سلامت عمل می کنند که بسیاری از مردم از قبل کاملاً از آن ها آگاه هستند و به خوبی با آن ها آشنا هستند. تعیین کننده های سیاسی سلامت شامل فرآیند سیستماتیک ساختار روابط، توزیع منابع و اجرای قدرت می باشند که به طور هم زمان به روش هایی عمل می کنند که یا متقابلاً یا یکدیگر را تقویت می کنند یا بر یکدیگر تأثیر می گذارند تا فرصت هایی را شکل دهند که یا عدالت در سلامت را ارتقا بخشند یا نابرابری ها در سلامت را تشدید کنند. تعیین کننده های سیاسی سلامت، یک راه علاج جهانی برای نابرابری ها در سلامت هستند. تمرکز بر تعیین کننده های سیاسی خانه های بهداشت بر روی علل اساسی است که تعیین کننده های اجتماعی سلامت ر ا ایجاد، حفظ و تشدید می کنند که نابرابری ها در سلامت پایدار و ویرانگر را به وجود می آورند و تشدید می کنند که مشاهده، تجربه، پژوهش و گزارش می شوند. این مقاله با استفاده از لنزهای نظری و عملی برای بهبود نابرابری ها در سلامت که همچنان جوامع را در سراسر جهان فرامی گیرند، بسیاری از آسیب های تاریخی را که در طول تاریخ رخ داده اند، زمینه سازی می کند و یک چشم انداز منحصربه فرد در مورد وضعیت فعلی را ارائه می دهد و یک مسیر محسوس به سوی آینده ای عادلانه تر را پیشنهاد می دهد. علاوه بر این، به منظور از بین بردن تهدیدهای وجودی برای هر ملت و همه جمعیت ها، در نظر گرفتن این چارچوب جدید در تمام سطوح حکومت که به بهبود پیامدهای سلامت برای هر ملتی مربوط می شود، امری ضروری است.
بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر تعیین وضعیت سلامت عمومی روان در متخصصان بهداشت روان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۱۵۸-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
سلامت روان برای متخصصان بهداشت روان به ویژه روان شناسان حائز اهمیت است؛ زیرا وظایف روان شناسان کمک به مراجعین جهت پیشگیری و درمان اختلالات روان و به دنبال آن افزایش سلامت عمومی روان افراد می باشد و چنانچه سلامت روان ایشان مورد غفلت قرار بگیرد، آسیب هایی جبران ناپذیر به سلامت روان خود و مراجعین خواهند داشت. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی در افزایش سلامت عمومی روان شناسان می باشد. این مطالعه به روش شبه تجربی بود و با استفاده از روش پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. 38 نفر از روان شناسان شاغل در مراکز روان شناسی در مشهد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای موردسنجش، پرسشنامه سلامت عمومی روان بود؛ که با این پرسشنامه سطح سلامت روان در جنبه های مختلف از قبیل اضطراب، نشانه های جسمانی، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی سنجیده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان دادند میانگین نمره های سلامت عمومی روان گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش معناداری داشت و همچنین نسبت به گروه گواه افزایش معناداری یافت. همچنین نمرات گروه آزمایش در مرحله پیگیری به طور معناداری بالاتر از نمرات پیش آزمون بود؛ به عبارت دیگر، طرحواره درمانی سلامت عمومی روان درروان شناسان را به طور معناداری افزایش داد.
بررسی تأثیر آموزش ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و نگرانی هنرجویان آموزشگاه های موسیقی شهر شیراز
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۲۸۴-۲۷۰
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و نگرانی هنرجویان آموزشگاه های موسیقی شهر شیراز با روش نیمه تجربی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل انجام شد. به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 72 آزمودنی در محدوده سنّی 30 تا 40 سال انتخاب و به صورت تصادفی در هر گروه 36 نفر قرار داده شد. گروه ها در ابتدا ازلحاظ جنسیت، تحصیلات و وضعیت تأهل همتاسازی شدند و در مرحله پیش آزمون و پس آزمون، پرسشنامه نشخوار فکری نولن هوکسما و مارو و پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا را تکمیل نمودند. گروه آزمایش، طی 8 جلسه تحت آموزش ذهن آگاهی قرار گرفت. یافته های حاصل از آزمون های تحلیل کوواریانس تک متغیّره و چندمتغیّره، معناداری اثرگذاری آموزش ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و نگرانی را با ضریب معناداری (0/05>p) نشان داد. در نتیجه می توان گفت: آموزش ذهن آگاهی بر کاهش نشخوار فکری و نگرانی هنرجویان آموزشگاه های موسیقی شهر شیراز اثرگذار بود.
مطالعه کارایی مدل بزنف در محیط های آموزشی با ارائه برنامه مدون کنترل چاقی و اثر آن بر ابعاد سلامت عمومی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اضافه وزن و چاقی در میان دانش آموزان تبدیل به معضلی فراگیر شده است که به شدت ابعاد سلامتی دانش آموزان را به خطر انداخته است و متأسفانه هیچ کدام از برنامه های آموزش و پرورش نتوانسته است در برابر این معضل مؤثر باشند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و سنجش کارایی مدل بزنف در محیط های آموزشی با ارائه برنامه مدون کنترل چاقی و اثر آن بر ابعاد سلامت عمومی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان بوکان انجام شد. روش: پژوهش حاضر شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. تمامی دانش آموزان پسر چاق و داری اضافه وزن (بر اساس شاخص توده بدنی) مقطع ابتدایی شهرستان بوکان در سال تحصیلی 03-1402 جامعه پژوهش را تشکیل دادند که از بین آنها 32 دانش آموز به صورت دردسترس و هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 16 نفر) جایدهی شدند. سپس پرسشنامه های سلامت عمومی )گلدبرگ و هیلر، 1979) و اشتیاق تحصیلی (فردریکز و همکاران، 2004) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون روی هر دو گروه آزمایش و گواه اجرا شد. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش بسته جامع کنترل چاقی و اضافه وزن بر اساس مدل بزنف را دریافت کردند و گروه گواه آموزشی دریافت نکردند ولی به گروه گواه اطمینان داده شد که بعد از اتمام پژوهش، خلاصه ای از برنامه مداخله ای را دریافت می کنند. داده ها با استفاده از نرم افزار PLS3.5 و روش آماری تحلیل کواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، تفاوت معناداری میان گروه آزمایش و گواه در متغیر ابعاد اشتیاق تحصیلی (رفتاری، عاطفی، و شناختی) و ابعاد سلامت عمومی (جسمانی، روانی، و اجتماعی) را نشان داد (05/0P<). بدین معنا که ابعاد سلامت عمومی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان در گروه آزمایش بعد از انجام مداخله بهبود یافت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که مدل بزنف با ایجاد تغییر رفتار در دانش آموزان چاق و دارای اضافه وزن باعث ارتقای ابعاد سلامت عمومی و اشتیاق تحصیلی شده است.
تأثیر خانواده و آموزگاران در حل مشکل بیش فعالی و اختلال کمبود توجه در کودکان: مطالعه موردی دانش آموز مدرسه آزرم
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: مشکل بیش فعالی و کمبود توجه یکی از اختلالات رفتاری در کودکان است که باید از سوی مربیان آموزش وپرورش موردتوجه قرار گیرد ازاین رو پژوهش حاضر بر آن است به مطالعه تأثیر خانواده و آموزگاران در حل مشکل بیش فعالی و اختلال کمبود توجه در کودکان بپردازد. مواد و روش کار: پژوهش مطالعه ای توصیفی - تحلیلی می باشد که با استفاده از مطالعه موردی یک دانش آموز و اختلالات رفتاری وی و عوامل مؤثر در حل مشکل بیش فعالی با استفاده از مصاحبه، موردبررسی و تجزیه وتحلیل قرار خواهد گرفت. یافته ها: تحلیل داده های پژوهش نشان داد که رفتارهای بیش فعالی مختلفی از دانش آموز در طی کلاس های درس انجام می گیرد. عدم توجه به دیگران، فرار از کلاس درس، فرار از تکالیف درس و عدم علاقه به درس ازجمله اختلالاتی بود که بیشتر مشاهده گردید. محقق در راستای رفع این مسئله مشاوره با خانواده و مربی پرورشی و دیگر معلمان را انجام داد. بحث و نتیجه گیری: بیش فعالی یکی از اختلالاتی است که در سن کودکی در میان دانش آموزان مشاهده می گردد. در این میان با توجه به نتایج مطالعه حاضر می توان گفت که در درجه اول نقش خانواده بیش ازپیش باید موردتوجه قرارگرفته و مربیان نیز با شناسایی عوامل تأثیر گزار بر این اختلال سعی بر رفع این معضل نمایند
ارائه مدل ساختاری پیوند با مدرسه بر اساس دلزدگی تحصیلی با میانجی گری نارسایی هیجانی در دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1435 - 1450
حوزههای تخصصی:
زمینه: نوجوانان سراسر دنیا تقریباً یک چهارم اوقات زندگی شان را در مدارس و کلاس درس می گذارنند و مدرسه تأثیر بالقوه قوی بر دانش آموزان دارد و روابط ایجاد شده در کلاس درس با معلمان و گروه همسالان می تواند تأثیر زیادی بر زندگی نوجوانان به ویژه بر پیامدهای اجتماعی و تحصیلی آن ها داشته باشد.
هدف: این پژوهش با هدف، ارائه مدل ساختاری پیوند با مدرسه بر اساس دلزدگی تحصیلی با میانجی گری نارسایی هیجانی در دانش آموزان مقطع متوسطه انجام شد.
روش: روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گرداوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که تعداد 341 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای پیوند با مدرسه (براون و ایوانز، 2002)، دلزدگی تحصیلی (پکران و همکاران، 2005) و نارسایی هیجانی (تورنتو، 1994) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده گردید.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج پژوهش نشان داد ضریب مسیر کل (مجموع ضرایب مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم) بین دلزدگی تحصیلی با پیوند با مدرسه معنادار بود (0/001=p، 1/39- =β). بر این اساس می توان گفت، بین پیوند با مدرسه دانش آموزان مقطع متوسطه بر اساس دلزدگی تحصیلی با میانجی گری نارسایی هیجانی رابطه وجود دارد.
نتیجه گیری: بنابراین پیشنهاد می گردد هماهنگی لازم بین مراکز مشاوره و مشاورین مدارس مورد تأکید بیشتری قرار گیرد تا ضمن بهبود پیوند با مدرسه زمینه کاهش دلزدگی تحصیلی و نارسایی هیجانی فراهم گردد. لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
شناسایی کیفی عوامل مرتبط با سوگواری در سوگواران کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1451 - 1472
حوزههای تخصصی:
زمینه: بیماری کووید-19 شوک مرگ و میر را در سراسر جهان ایجاد کرده است. پیامدهای ناشی از همه گیری کووید-19 می تواند منجر به سوگ پیچیده و طولانی مدت در تعداد زیادی از افراد جامعه شود. در مطالعات پیشین، تجربه زیسته سوگ در بافت خانواده کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است، به ویژه در مورد شناسایی عوامل مرتبط با سوگ در سوگواران کووید-19 شکاف پژوهشی وجود دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مرتبط با سوگواری در سوگواران کووید- 19 انجام شد.
روش: این مطالعه با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان ساکن در شهر تهران بود که یکی از بستگان درجه یک (شامل خواهر، برادر، والدین و یا همسر) خود را در اثر ابتلا به بیماری کووید-19 از دست داده بودند. طی این مطالعه، با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند، 25 زن از خردادماه سال 1400 تا مهرماه سال 1401 مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. مصاحبه های انجام شده نیز در شش مرحله با استفاده از روش تحلیل مضمون براون و کلارک (2006) تحلیل شدند.
یافته ها: تحلیل داده های این پژوهش منجر به شناسایی 236 کد اولیه، 22 درون مایه فرعی، 22 درون مایه و 6 درون مایه سایبانی (سوگواری ناقص، راهکارهای مقابله ای، سوگ چندوجهی، سبک دلبستگی، تغییر هویت و معنای مرگ) شد.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر نشان داد که عوامل مرتبط با سوگواری در سوگواران کووید-19 با سوگواری های عادی متفاوت است، لذا پیشنهاد می شود روان شناسان متخصص سوگ از مضامین شناسایی شده در مطالعه حاضر جهت ساخت پروتکل های درمانی مرتبط با درمان سوگ در زنان استفاده کنند.
مدل ساختاری تبیین گرایش به خیانت زناشویی بر اساس شفقت به خود با نقش میانجی گر بلوغ عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: شواهد پژوهشی نشان می دهد که عوامل مختلفی در گرایش به خیانت زناشویی دخیل هستند و از سویی شفقت به خود و بلوغ عاطفی به عنوان دو مورد از کلیدی ترین متغیرها در روابط زناشویی و زندگی زوجین هستند که نقش این متغیرها در کنار یکدیگر به عنوان یک مدل ساختاری مورد غفلت واقع شد و اثر شفقت به خود با میانجی بلوغ عاطفی بر گرایش به خیانت زناشویی مشخص نشده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر مدل ساختاری تبیین گرایش به خیانت زناشویی بر اساس شفقت به خود با نقش میانجی گر بلوغ عاطفی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر مشتمل کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز مثبت زندگی بهزیستی شهرستان بهشهر در طول سه ماه آذر، دی و بهمن ماه سال 1400 بود که از بین آن ها تعداد 385 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند اﻧﺘﺨﺎب شدند. همه افراد پرسشنامه های گرایش به خیانت زناشویی دریگوتاس و همکاران (1999)، شفقت به خود نف (2003) و بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (1990) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین شفقت به خود و بلوغ عاطفی با گرایش به خیانت زناشویی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (0/01 >P). همچنین نتایج نشان داد بلوغ عاطفی (0/382-) و شفقت به خود (0/368-) اثر مستقیم و معنی داری (0/01 >P) بر گرایش به خیانت زناشویی دارند. همچنین شفقت به خود با میانجی گری بلوغ عاطفی اثر غیرمستقیم (0/105-) و معنی داری بر گرایش به خیانت زناشویی داشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت مدل ساختاری تبیین گرایش به خیانت زناشویی بر اساس شفقت به خود با نقش میانجی گر بلوغ عاطفی از برازش مطلوبی برخوردار بوده و روابط و اثرات بین متغیرها معنادار بود، لذا استفاده از این متغیرها در قالب یک مدل ساختاری می تواند به مشاوران، روانشناسان، درمانگران، پژوهشگران علوم اجتماعی و سایر متخصصان کمک کند
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر علائم افسردگی در مادران مراقب کودکان مبتلا به کم توانی عقلانی در دوره شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر علائم افسردگی در مادران مراقب کودکان مبتلا به کم توانی عقلانی در دوره شیوع کووید-19 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کل مادران مراقب کودکان کم توان عقلانی شدید و عمیق شهرستان رزن در سال 1399 تشکیل دادند. در این پژوهش 22 نفر از مادران دارای شدت علائم افسردگی در دو گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از فرم کوتاه پرسشنامه افسردگی Beck et al. استفاده شد. برای گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان در 8 جلسه هفتگی (هر جلسه 90 دقیقه) آموزش داده شد و گروه گواه در حین جلسات، آموزشی را دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر کاهش علائم افسردگی در مادران کودکان کم توان عقلانی شدید و عمیق اثربخش بوده است (05/0>p). با توجه به نتایج، آموزش تنظیم هیجان برای کاهش علائم افسردگی مادران مراقب کودکان مبتلا به کم توانی عقلانی در دوره شیوع کووید-19 پیشنهاد می شود.
The Relationship Between Rumination and Coping Strategies with Marital Self-Disclosure(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study was to investigate the relationship between rumination and coping strategies with marital self-disclosure. Method: This research is fundamental in terms of its objective and descriptive-correlational in terms of data collection. The statistical population of this study consisted of all married women at the Faculty of Psychology and Educational Sciences, Islamic Azad University, Central Tehran Branch, during the academic year 2022-2023. To this end, 385 women were selected using Cochran’s formula and convenience sampling method. Participants responded to the Marital Self-Disclosure Questionnaire by Waring et al. (1998), the Ruminative Response Scale by Nolen-Hoeksema et al. (1993), and the Brief COPE Inventory by Endler and Parker (2008). After collecting the questionnaires, the data were analyzed using Pearson’s correlation coefficient and simultaneous multiple regression analysis. Findings: The results indicated a significant negative correlation between rumination, avoidance-oriented coping strategies, and emotion-focused coping strategies with marital self-disclosure (p < .01). There was a significant positive correlation between problem-focused coping strategies and marital self-disclosure (p < .01). Conclusion: The results of the multiple regression analysis also revealed that 71.6% of the variance in marital self-disclosure is explained by rumination and coping strategies. Therefore, it can be concluded that rumination and coping strategies can predict marital self-disclosure among married women.
The Effectiveness of Game-Based Creativity Training on Social-Emotional Skills of Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Nowadays, creativity and play development is one of the main pillars of educational systems for appropriate decision making and problem solving. The aim of this study was to investigate the effectiveness of game-based creativity training on social-emotional skills of elementary school students. This study was a quasi-experimental study with pretest-posttest design with two experimental and control groups. The statistical population in the quantitative part of the study included students of elementary school girls and boys in district 1 of Tehran in 2019 at the ages of 7-9. Data collection tools was Emotional-Social Competencies Questionnaire (2012). univariate analysis of covariance and SPSS.18 software were used to analyze the data. Findings: The results showed that game-based creativity training protocol had an effect on the emotional and social skills of children in the experimental group and significantly increased those skills (F=11.20, P<0.001). Conclusion: It can be concluded that the use of game-based creativity training protocol in elementary children helps to promote the social-emotional competencies of elementary students.
پژوهشی میدانی در مفاهیم فرسودگی شغلی، تعارض کار-خانواده، سرمایه روانشناختی و سلامت روان معلمان با تأکید بر نقش جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (اسفند) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۴
۲۹۱-۲۷۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: بررسی ادبیات حوزه معلمان ابتدایی و عوامل مؤثر بر شغل آن ها مانند فرسودگی شغلی، سلامت روانی، سرمایه اجتماعی و تعارض کار-خانواده نشان داد تاکنون مطالعه ای به بررسی تفاوت های جنسیتی معلمان ابتدایی شهر تهران از این منظر نپرداخته است. هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی تفاوت های جنسیتی در فرسودگی شغلی، تعارض کار-خانواده، سلامت روانی و سرمایه روانشناختی در معلمان ابتدایی شهر تهران بود. روش: روش این پژوهش توصیفی و از نوع پس رویدادی و علّی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل معلمین ابتدایی شهر تهران (12656 نفر) و نمونه 400 نفر (223 زن و 177 مرد) بود که با روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب مساوی (از هر منطقه 50 معلم) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه فرسودگی شغلی (مسلش و جکسون، 1981) پرسشنامه تعارض کار و خانواده (کارلسون و همکاران، 2000) پرسشنامه سلامت روانی (گلدبرگ و هیلر، 1979) پرسشنامه سرمایه روانشاختی (لوتانز، 2007) بود. روش تجزیه و تحلیل شامل استفاده از میانگین، انحراف معیار، کجی، کشیدگی و آزمون t مستقل بود. یافته ها: تفاوت جنسیتی معناداری در فرسودگی شغلی، سرمایه روانشناختی و تعارض کار خانواده وجود دارد. فرسودگی شغلی، سرمایه روانشناختی و تعارض کار خانواده در معلمان زن به طور معناداری بیشتر از معلمان مرد بود (05/0 >P) ولی تفاوت دو جنس در متغیر سلامت روان معنادار نبود (05/0 <P). نتیجه گیری: امروزه زنان در کنار نقش کلیدی در خانواده و تربیت فرزندان، به عنوان نیروی انسانی توانمند و کارآمد در جامعه حضور دارند. وجود مشکل در هر کدام از این دو حوزه آسیب زاست. طبق یافته های این پژوهش و با توجه به بالاتر بودن میزان این متغیرها در معلمان زن، فراهم نمودن خدمات مشاوره روانشناختی و کارگاه های آموزشی روانشناسی ویژه آن ها و انعطاف پذیر کردن ساعات کاری معلمان در جهت کاهش میزان فرسودگی شغلی و تعارض کار-خانواده در معلمان می تواند مؤثر باشد.
بررسی مقایسه اثربخشی واقعیت درمانگری و درمان پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (دی) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۲
۱۵۰-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: نوجوانان در شرایط خاص و بحرانی ای قرار دارند و گاهی به خاطر تغییرات هورمونی و ظاهری ممکن است از اجتماعی فاصله بگیرند. این اجتناب می تواند احساس تنهایی را به وجود بیاورد. پژوهش بر روی نوجوانان از نیازهای مبرم هر جامعه ای محسوب می شود. چون نوجوانان نیروی انسانی فعال هر جامعه ای محسوب می شوند. هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان واقعیت درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی نوجوانان انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان ساری بودند که از این میان نمونه ای با حجم 45 نفر به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شد. سپس به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش اول واقعیت درمانی و گروه آزمایش دوم درمان پذیرش و تعهد را دریافت کردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه احساس تنهایی (راسل، 1996) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج بررسی نشان داد واقعیت درمانی و درمان پذیرش و تعهد هر دو بر افزایش احساس تنهایی (001/۰ >p) مؤثر بودند. همچنین بین اثربخشی دو روش درمانی تفاوت معناداری وجود داشت (05/0 >p) و رویکرد واقعیت درمانی اثربخشی بیشتری را از خود نشان داد. نتایج آزمون پیگیری نیز نشان داد اثر درمان پذیرش و تعهد و درمان واقعیت درمانی بر احساس تنهایی نوجوانان ثابت مانده است. نتیجه گیری: در نتیجه هر دو شیوه ی درمان واقعیت درمانی و درمان پذیرش و تعهد در کاهش احساس تنهایی نوجوانان پسر اثر معناداری دارند. بااین حال، رویکرد واقعیت درمانی رویکرد اثربخشی تر است.
اثر تهدید القایی در سطوح متفاوت مجاورت بر نوع دوستی محدود و مؤلفه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
155 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر تهدید القایی در سطوح متفاوت مجاورت بر نوع دوستی محدود انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه آزمایشی از نوع طرح های عاملی بین آزمودنی با دو عامل شرایط تهدید (تهدید القا شده در برابر شرایط کنترل) و مجاورت (بالا در برابر متوسط در برابر پایین) بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی شهروندان ایرانی فارسی زبان سه شهر تهران، قم و همدان تشکیل دادند که 192 نفر با روش نمونه گیری در دسترسی انتخاب شده و شرکت کنندگان هر شهر (64 نفر) به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش با روش آماده سازی تحت القای شرایط تهدیدآمیز قرار گرفتند. داده ها با استفاده از بازی دیکتاتور، پرسشنامه نگرش نسبت به مهاجران و بازی خشونت جمع آوری و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره دوراهه تحلیل شد. یافته ها: اثر تعاملی مجاورت و تهدید القایی بر رفتار خشونت آمیز نسبت به اعضای گروه های خارجی معنادار بود، درحالی که این اثر تعاملی برای رفتار نوع دوستانه درون گروهی معنادار نبود. همچنین نوع دوستی محدود تأیید نشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که اثر تهدید القایی بر میزان خشونت برون گروهی افراد در سطوح مجاورت متفاوت است. بااین وجود، اثر تهدید بر رفتار نوع دوستانه درون گروهی به سطح مجاورت بستگی ندارد.
پیش بینی دسترسی آسان به مواد مخدر بر اساس عوامل جامعه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
233 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف: : هدف پژوهش حاضر پیش بینی دسترسی آسان به مواد مخدر بر اساس عوامل جامعه شناختی بود. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مصرف کنندگان مواد شهر اصفهان در سال 1400 بود که از این بین 200 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های محقق ساخته شامل احساس آنومی اجتماعی، کنترل اجتماعی، محرومیت نسبی، گسیختگی نظام خانواده و دسترسی آسان به موادمخدر بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که احساس آنومی اجتماعی، کنترل اجتماعی، محرومیت نسبی و گسیختگی نظام خانواده به ترتیب بیشترین تأثیر را بر دسترسی آسان به مواد مخدر داشتند. در مجموع، این متغیرها 19/2 درصد از تغییرات دسترسی آسان به مواد مخدر را تبیین نمودند. نتیجه گیری: زمانی که بین هنجارها و نهادهای اجتماعی تضاد حاصل شود، نظام گسیختگی به وجود می آید و به دلیل فقدان کنترل اجتماعی، نوعی گسیختگی نظارتی در سطح خانواده و اجتماع شیوع یافته و دسترسی به توزیع مواد مخدر را ممکن می سازد. در این میان، بحران هویت یابی، سست شدن روابط اعضا با خانواده خود، افزایش گرایش به همسالان و دوستان و الگویابی باعث گرایش به این امر می گردد.
مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس بر تکانشگری و هیجات خواهی در مردان دارای سوءمصرف مواد تحت درمان با متادون شهر ایلام
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه سوءمصرف مواد و پیامدهای ناشی از آن یکی از مهمترین مشکلات سلامت عمومی در سراسر جهان به شمار می رود،مطالعه و بررسی نقش کارآمدی درمان فراشناختی ولز و تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس در زمینه کاهش تکانشگری، هیجان خواهی، افکار ناکارآمد و نگرش های مرتبط با مواد و افزایش سازگاری اجتماعی و عاطفی نقش مهمی در زندگی افراد معتاد ایفا می نمایند و همچنین می توانند زمینه کاهش پیامدهای این مساله باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و تنظیم هیجان بر تکانشگری و هیجات خواهی مردان دارای سوءمصرف مواد تحت درمان با متادون شهر ایلام بود. روش:پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل می باشد.جامعه مورد مطالعه کلیه معتادان تحت درمان با متادون مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر ایلام بودند که از بین این جامعه ،حجم نمونه به تعداد 60 نفر و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه 20 نفره( دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار داده شدند.برای جمع آوری داده ها از ابزارهای پرسشنامه تکانشگری بارت (2016) و مقیاس هیجان خواهی زاکرمن (2014) استفاده شد.گروه آزمایش اول مداخلات درمان فراشناختی ولز در 8 جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایش دوم تنظیم هیجان مبتنی بر گراس در 8 جلسه 120 دقیقه ای بصورت گروهی، هفتگی و جداگانه دریافت کردند. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نقش اضطراب، تنظیم شناختی هیجان و نیازهای بنیادین روان شناختی در پیش بینی اعتیاد به شبکه های اجتماعی در بین نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
48 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش اضطراب، تنظیم شناختی هیجان و نیازهای بنیادین روان شناختی در اعتیاد به شبکه های اجتماعی نوجوانان بود. بدین منظور با بهره گیری از طرح همبستگی 226 از بین نوجوانان مشغول تحصیل در مقطع متوسطه در سال تحصیلی 1402-1401 شهر تهران به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان (CERQ)، ارضای نیازهای بنیادین (BPNS)، اضطراب بک (BAI)، و اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل (AMQBSN) را تکمیل کردند و داده ها با همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد اضطراب با اعتیاد به شبکه های اجتماعی در بین نوجوانان همبستگی مثبت نیرومند (r=0/60)؛ نیازهای بنیادین با اعتیاد همبستگی مثبت متوسط (r=0/48) دارند؛ همچنین راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان با اعتیاد به شبکه های اجتماعی همبستگی منفی متوسط (r=-0/36) داشته ولی راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان همبستگی مثبت پایین (r=0/22) دارد. نتایج رگرسیون چندگانه گام به گام نشان داد همه متغیرهای پیش بین در معادله رگرسیون سهم معناداری دارند و بخش قابل توجهی از واریانس اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل را به صورت معناداری پیش بینی می کنند که بیشترین سهم متعلق به اضطراب است. یافته های پژوهش حاضر نشانگر این هستند که نوجوانانی که سطوح بالای اضطراب را تجربه می کنند بیشتر در معرض خطر اعتیاد به شبکه های اجتماعی هستند، و در مرتبه بعدی نیازهای بنیادی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی قرار دارند؛ این یافته ها حاکی از اهمیت تدوین مداخلات و برنامه های اثربخش برای پیشگیری از اعتیاد به شبکه های اجتماعی در بین نوجوانان است مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی روایت درمانی و درمان بازپردازش دستور تصویر ذهنی (IRRT) به شکل گروه درمانی بر نشانگان خاطرات آسیب زا در زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
234 - 244
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روایت درمانی و درمان بازپردازش دستور تصویر ذهنی(IRRT) به شکل گروه درمانی بر خاطرات آسیب زا، در زنان مطلقه انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش را زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره خصوصی و مراکز تحت نظر بهزیستی شهرستان مشهد در سال 1399 شامل می شد. از این جامعه 36 زن مطلقه به شیوه نمونه گیری دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه ( هر گروه 12 نفر) گمارده شدند. آزمودنی های یکی از گروه ها به مدت 8 جلسه تحت روایت درمانی گروهی قرار گرفتند،گروه دیگر نیز به مدت 8 جلسه تحت درمان بازپردازش دستور تصویر ذهنی گروهی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. از مقیاس تجدیدنظر یافته تاثیر حوادث (IES-R) هورویتز و همکاران (1979) برای جمع آوری داده های پژوهش استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که هر دو مداخله پژوهش بر هر سه خرده مقیاس نشانگان خاطرات آسیب زا (اجتناب، افکار ناخواسته، بیش انگیختگی) اثربخشی معنادار و پایداری داشته (0/05>P) و بین اثربخشی دو مداخله تفاوت معناداری وجود نداشته است (0/05<P). طبق نتایج بدست آمده می توان گفت که روان شناسان و مشاوران حوزه طلاق با توجه به رویکرد و نظریه خود از روایت درمانی و درمان بازپردازش دستور تصویر ذهنی برای بهبود نشانگان خاطرات آسیب زا زنان مطلقه استفاده نمایند.
پیش بینی اعتیاد به تلفن همراه بر اساس احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی در دانش آموزان دختر دوره متوسطه مدارس استعداد درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
125-137
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه وابستگی به تلفن همراه و تأثیر منفی آن بر زندگی روزانه افراد، بروز آسیب های ذهنی، جسمی و اجتماعی را در پی داشته است. لذا پژوهش حاضر، با هدف پیش بینی اعتیاد به تلفن همراه بر اساس احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی در دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم انجام شد.
روش: این مطالعه توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم مدارس استعدادهای درخشان شهر مشهد در سال تحصیلی ۱۴۰۲ – ۱۴۰۱ بود (1500N=) که 336 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد اعتیاد به تلفن همراه لیونگ (۲۰۰۸)، احساس تنهایی دی تاماسو (۲۰۰۴)، اضطراب اجتماعی پاکلک و ویدک (۲۰۰۸) گردآوری و با استفاده از آزمون رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد که ابعاد احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی با مؤلفه های اعتیاد به تلفن همراه رابطه مستقیم و معناداری دارد. نتایج رگرسیون نیز نشان داد، از بین ابعاد احساس تنهایی، تنهایی خانوادگی و از بین ابعاد اضطراب اجتماعی، بعد رفتاری، سهم قوی تری در پیش بینی اعتیاد به تلفن همراه دارد. همچنین از بین ابعاد احساس تنهایی، تنهایی عاطفی، سهم قوی تری در پیش بینی اضطراب اجتماعی دارد (۰5/۰>p). نتایج تحلیل مسیر هم نشان داد، احساس تنهایی به طور مستقیم و غیرمستقیم بر اعتیاد به تلفن همراه و نیز اضطراب اجتماعی به طور مستقیم بر اعتیاد به تلفن همراه تاثیر داشته است.
نتیجه گیری: احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی سهم قوی و معنادار در اعتیاد به تلفن همراه دارند و آگاهی بخشی جامعه درباره فناوری و استفاده صحیح از آنها، حائز اهمیت است.
The Relationship between Alexithymia and Psychological Well-being among Pregnant Women
حوزههای تخصصی:
Objective : Over the past two decades, there has been widespread scientific attention to emotion regulation and the impact of emotional dysregulation on physical and mental health. The concept of alexia is rooted in the psychology of emotions and psychosomatic diseases. Many patients with psychosomatic complaints showed problems in emotional self-regulation. This research aimed to explore the association between alexithymia and psychological well-being in pregnant women during their 5th to 7th month of pregnancy. Methods : The study population consisted of pregnant women from the Mazandaran province, Iran, during 2022-2023. Employing purposive sampling, 200 pregnant women were selected from health centers. Participants completed the Toronto Alexithymia Scale-20 (FTAS-20) and the Psychological Well-being Scale (RSPWB). Pearson's correlation coefficient and regression test were used to analyze the data. Results : Results revealed an inverse relationship between alexithymia and psychological well-being (r = -0.388, p < 0.01). Approximately 53% of the variance in psychological well-being scores could be attributed to alexithymia. Conclusion : In conclusion, alexithymia serves as an effective predictor of maternal psychological well-being.