فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۴۱ تا ۳٬۴۶۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
31 - 42
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی نشانگان شخصیت مرزی بر اساس پردازش با میانجی گری کارکردهای اجرایی در دانشجویان دختر دانشگاه های منتخب استان اصفهان بود. پژوهش حاضر، از نظر هدف، پژوهشی بنیادی و از نظر روش، توصیفی (غیرآزمایشی) از نوع تحلیل مسیر و معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دختر در دانشگاه های منتخب استان اصفهان در سال ۱۴۰۱ بوده است. حجم نمونه ۳۰7 نفر در نظر گرفته شده و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مشارکت کنندگان به پرسش نامه های شخصیت مرزی STB (1991) ، ذهنیت های طرح واره ای یانگ و همکاران (۲۰۰۸)، و کارکردهای اجرایی نجاتی (۱۳۹۲) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS 25 و Amos 24 در سطح توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاکی از آن بودند که تأثیر غیرمستقیم ذهنیت طرح واره ای بر نشانگان شخصیت مرزی با میانجی گری کارکردهای اجرایی معنی دار به دست آمده است(01/0> p)همچنین نتایج نشان داد، اثرات مستقیم و غیرمستقیم ذهنیت های طرح واره ای و نشانگان شخصیت مرزی معنی دار شده بود (05/0> p).
اثربخشی آموزش مهدویت بر بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهدویت بر بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن انجام شد. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود و طرح آن به صورت گروه های آزمایش و گروه کنترل و دو مرحله پیش آزمون، پس آزمون انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در سال تحصیلی 1401-1402 بود. حجم نمونه پژوهش برای هر گروه 15 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) و در مجموع 30 نفر براورد شد. نمونه گیری در مرحله اول به صورت داوطلبانه در دانشگاه آزاد رودهن انجام شد که از طریق اجرای پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (2002)، دانشجویانی که نمره پایین از این دو پرسشنامه دریافت نمودند، غربالگری شد، سپس از بین این دانشجویان، افرادی که حاضر به همکاری با پژوهشگر و دارای ملاک های ورود به پژوهش بودند را انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. سپس گروه آموزش تحت آموزش مهدویت قرار گرفت ولی گروه کنترل آموزشی دریافت کرد، سپس مجدد از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS-25 نشان داد، آموزش مهدویت بر افزایش خرده مقیاس های بهزیستی روانشناختی شامل پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد فردی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن به طور معناداری مؤثر است.
Health engagement and positive attitude towards COVID-19 vaccination: Moderating effect of character strengths(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۴ - Serial Number ۱۸, Autumn ۲۰۲۳
71 - 78
حوزههای تخصصی:
Objective: Previous research has shown that health engagement accounts for a substantial variance in positive attitudes about the COVID-19 vaccine in public. However, these studies are hardly able to explain intrapersonal characteristics. Thus, we examined the moderating effect of four character strengths (kindness, critical thinking, fairness, and prudence) in the relation between health engagement and positive attitudes to the COVID-19 vaccine.Method: The population consisted of all university students living in Mashhad. A sample of 600 individuals was recruited through convenience sampling. The participants completed a battery of questionnaires including a health engagement questionnaire, Values in Action-Inventory of Strengths, and attitudes towards vaccination questionnaire during the COVID-19 pandemic. A hierarchical regression model and slope analysis were used to examine the moderation effect.Results: The findings indicated a positive and significant correlation between health engagement and a positive attitude towards vaccination (r=.23; p<.01). The character strengths were significantly and positively associated with health engagement (r=.18; p<.01), and a positive attitude toward vaccination (r=.30; p<.01). Moreover, the moderating effect of character strengths on the relationship between health engagement and a positive attitude towards vaccination was significant (t=-4.08; p<.001).Conclusion: Therefore, the character strengths could moderate the effect of health engagement on a positive attitude towards vaccination. It can be concluded that character strengths have a moderating effect on making health-related decisions in stressful conditions such as the COVID-19 pandemic.
اثربخشی «برنامه شروع جدید» بر خودکارآمدی والدگری زنان مطلقه و سازگاری اجتماعی فرزندان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه شروع جدید بر خودکارآمدی والدگری زنان مطلقه و سازگاری اجتماعی فرزندان طلاق بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 30 مادر مطلقه انتخاب و به صورت تصادفی ساده، تعداد 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل گمارده شدند. "برنامه شروع جدید" در ده جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. برای گردآوری داده های پژوهش، از پرسشنامه خودکارآمدی والدگری دومکا و همکاران (1966) و مقیاس سازگاری کودکان دخانچی (1377) استفاده شد. بعد از اتمام جلسات آموزشی، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های این پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد برنامه شروع جدید بر خودکارآمدی والدگری مادران مطلقه و سازگاری اجتماعی فرزندان طلاق اثربخش است. بنابراین، بر اساس یافته های پژوهش مشاوران خانواده می توانند از این بسته آموزشی برای تسهیل فرزندپروری و بهبود سلامت روان مادران مطلقه استفاده کنند.
اثربخشی طرح واره درمانی بر نشخوار فکری و اهمال کاری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
107 - 114
حوزههای تخصصی:
اهمال کاری رفتاری فراگیر و بالقوه ناسازگار برای بسیاری از دانشجویان است که اغلب با احساس پریشانی و ناراحتی روانشناختی همراه بوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر نشخوارفکری و اهمال کاری دانشجویان دانشگاه یاسوج بود. طرح این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه یاسوج بود. بدین صورت که از بین دانشجویان کارشناسی دانشگاه یاسوج، دانشجویانی که به شرکت در طرح تمایل داشتند ثبت نام صورت گرفت و سپس از بین 72 نفر داوطلب، تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه،گمارده شدند. پرسش نامه های نشخوار فکری نالن هوکسما و مارو (1991) و مقیاس اهمال کاری لی(1986) را تکمیل کردند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش طرح واره درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. مجدداً دو گروه با پس آزمون ارزیابی شدند. یک ماه بعد از پس آزمون از هر دو گروه آزمون پیگیری گرفته شد. نتایج تحلیل آنکوا نشان داد نمرات پس آزمون نشخوار فکری و اهمال کاری در دو گروه تفاوت معنادار دارد؛ بدین معنی که نشخوار فکری و اهمال کاری گروه آزمایش بعد از آموزش حوزه های طرحواره کاهش یافته است. همچنین نتایج آزمون پیگیری نشان داد تفاوت نمرات دو گروه در متغیرها معنادار است. بنابر نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر، میتوان نتیجه گرفت که آموزش طرح واره درمانی بر کاهش نشخوارفکری و اهمال کاری دانشجویان موثر و این اثر پایدار بوده است.
تعیین ویژگی های روان سنجی مقیاس حساسیت اضطرابی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از شایع ترین مشکلات روان شناختی در کودکان، اختلال های اضطرابی است. جهت پیشگیری و درمان اضطراب به ابزار معتبر نیاز است؛ بنابراین این پژوهش با هدف دسترسی به ابزار معتبر در ارزیابی حساسیت اضطرابی کودکان انجام شد. روش: این پژوهش به روش توصیفی- پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان 10 تا 13 ساله، پایه چهارم تا ششم ابتدایی، شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1400 بود. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شد و از بین جامعه هدف، 592 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب و به مقیاس حساسیت اضطرابی کودکان (سیلورمن و همکاران، 1991) و مقیاس چندبعدی اضطراب کودکان (مارچ و همکاران، 1997) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS-22 و R-4.0.2 استفاده شد. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که مقیاس حساسیت اضطرابی همسانی درونی قابل قبولی دارد (85/0=α)؛ میزان همبستگی بین دو بار اجرای این مقیاس در فاصله دو هفته در دامنه 71/0 تا 92/0 بود (01/0p <). همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که الگوی سه عاملی این مقیاس در جامعه ایرانی برازش مطلوبی دارد. نتیجه گیری: مقیاس حساسیت اضطرابی کودکان در ایران از ویژگی های روان سنجی مطلوبی برخوردار است و می توان از این ابزار در بررسی میزان حساسیت اضطرابی کودکان استفاده کرد.
مشکلات تنظیمی اولیه در دوره نوزادی و پیامدهای رفتاری در دوره کودکی: مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حدود20 درصد از همه نوزادان در نخستین سال زندگی خود، نشانه هایی از گریه های شدید، مشکلات خواب، و تغذیه را نشان می دهند که اغلب از آن با عنوان مشکلات تنظیمی نام برده می شود. هدف از این مطالعه شناسایی ماهیت و قدرت ارتباط بین اختلال تنظیمی اولیه در دوران نوزادی با مشکلات رفتاری در دوران کودکی و پیش دبستانی است. منابع داده ها: با توجه به کلمات کلیدی تخصصی در پایگاه های اطلاعاتی داخلی یعنی پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه مجلات تخصصی نور بین سال های 1390 تا 1401 و پایگاه اطلاعات جهان اسلام و پایگاه های خارجی Google scholar, PubMed, Psychinfo بین سال های 2000 تا 2022، یافته ها و اطلاعات مدنظر جهت دستیابی به هدف پژوهش، بررسی شد. روش: در این راستا از طریق مطالعه مروری نظام مند، تمامی مقالات منتخب توسط دو نفر از نویسندگان پژوهش بررسی و مقالات تکراری حذف شد. 76 مقاله منتشرشده، با در نظر گرفتن معیارهای ورود و ارزیابی کیفیت با استفاده از الگوی پریزما بررسی شدند. سپس بر اساس ارزیابی کیفی نهایی، 17 مقاله انتخاب و در راستای پاسخگویی به سوالات پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: از بین 17 مقاله پژوهشی انتخابی، 9 مقاله به بررسی و ارتباط اختلال خواب با مشکلات رفتاری، 13 مقاله به مشکلات گریه های شدید، 6 مقاله به اختلالات تغذیه، و 5 مقاله به اختلالات تنظیمی ترکیبی پرداختند. 13 مقاله ارتباط معناداری بین مشکلات تنظیمی دوران نوزادی با مشکلات رفتاری در دوره کودکی گزارش کرده اند، درحالی که 23 درصد یافته ها (4 مطالعه) به این موضوع اشاره کرده اند که ارتباط معناداری بین این دو نوع اختلال وجود ندارد. همچنین مطالعات انجام شده در حوزه اختلالات مربوط به گریه های شدید از بیشترین فراوانی برخوردار است. نتیجه گیری: مشکلات تنظیمی در نوزادی می تواند مشکلات رفتاری را در دوران کودکی افزایش دهد. کودکان دارای والدین با چندین عامل خطرساز، پیامدهای رفتاری منفی تری نسبت به کودکان دیگر در اختلالات برون نمود و نارسایی توجه - فزون کنشی نشان می دهند، به ویژه اگر دارای مشکلات تنظیمی چندگانه در نوزادی داشته باشند.
الگوی توانمندسازی کودک همسران: مطالعه ای به روش بنیادبخشی نظریه
حوزههای تخصصی:
زمینه: علیرغم تفاوت های دیدگاهی در خصوص سن مناسب برای ازدواج، گرایش به کودک همسری در برخی از مناطق کشور شایع بوده و در حال افزایش است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توانمندسازی کودک همسری بر اساس روش بنیادبخشی نظریه انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر به روش بنیاد بخشی نظریه انجام شده است. نمونه پژوهش، شامل 18 نفر از کودک همسران شهرستان شبستر بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و ملاک محور انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بوده و از منابع کتابخانه ای و فیش برداری نیز جهت گردآوری اطلاعات استفاده شد.
یافته ها: پس از تحلیل داده های پژوهش، نهایتاً مقوله های آشکار شده در قالب ابعاد 6 گانه مدل پارادایمی، با روابطی که بین آن ها وجود دارد به شرح ذیل استخراج گردید؛ شرایط علّی (دانش نظری، ویژگی های رفتاری والدین، خانواده، اجتماع)، مقوله محوری (توانمندسازی کودک همسران)، راهبردها (راهبرد های اقتصادی، توسعه مهارت های اجتماعی، توسعه مهارت های علمی و مشاوره ای، راهبردهای دینی)، شرایط زمینه ای (ویژگی های جمعیت شناختی و جغرافیایی، شرایط اقتصادی و اجتماعی، شرایط فرهنگی، عدم بلوغ، عدم استقلال)، شرایط مداخله گر (تجربیات قبلی، تمایل به گذشته، فرهنگ حاکم، شرایط موجود همسر) و پیامد (پیامدهای جسمی، پیامدهای خانوادگی و اجتماعی، پیامدهای روحی و روان شناختی، پیامدهای فردی) و همچنین 61 مقوله فرعی نیز کشف شد.
نتیجه گیری: توانمند سازی کودک همسران و آموزش مهارت های لازم برای آنها، می تواند بسیاری از چالش های اساسی که کودک همسران با آن مواجه هستند را برطرف کرده و رضایت زناشوئی کودک همسران را افزایش دهد.
اثربخشی توانمندسازی در کارکردهای اجرایی بر اضطراب پیشرفت تحصیلی و معنای تحصیلی در دانش آموزان متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی توانمندسازی در کارکردهای اجرایی بر اضطراب پیشرفت تحصیلی و معنای تحصیلی دانش آموزان متوسطه اول انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی 420 دانش آموز دختر متوسطه اول پایه نهم از 9 مدرسه دولتی 4 مدرسه با دو کلاس در شهر گرگان در آذر سال 1400 تشکیل دادند. تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. از دو پرسشنامه، اضطراب پیشرفت تحصیلی آلبرت و هابر (AAT) و پرسشنامه معنای تحصیل هندرسون-کینگ و اسمیت (MOE) و برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی براساس مدل بارکلی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. از یافته ها می توان نتیجه گرفت که که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین اضطراب پیشرفت تحصیلی و معنای تحصیلی در پس آزمون در گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 01/0 وجود دارد. توانمندسازی در کارکردهای اجرایی سبب کاهش اضطراب پیشرفت تحصیلی و همچنین منجر به افزایش معنای تحصیلی دانش آموزان متوسطه می گردد.
نقش واسطه ای خودانتقادی در رابطه بین خودشیفتگی و افکار خودکشی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
87 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای خودانتقادی در رابطه بین خودشیفتگی و افکار خودکشی در نوجوانان بود. روش پژوهش حاضر با توجه توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش کلیه نوجوانان دختر و پسر (14-18 ساله) شهر ایلام بود که 374 نفر با استفاده از فرم تعیین حجم نمونه کوکران به روش دردسترس انتخاب شدند. اطلاعات این پژوهش از طریق پرسشنامه های خودانتقادی تامپسون 2004 (LOSC)، پرسشنامه خودشیفتگی آمز 2006 (NPI-16) و پرسشنامه افکار خودکشی بک 1979 (BSSI) جمع آوری شد. از تحلیل معادلات ساختاری (SEM) وآزمون سوبل برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر مستقیم خودشیفتگی و افکار خودکشی (0/001=P) ،خودشیفتگی و خودانتقادی(0/005=P) ،خودانتقادی و افکار خودکشی (0/002=P) واثر غیر مستقیم خودشیفتگی و افکار خودکشی با میانجی گری خود انتقادی معنادار است. مدل پژوهش از برارزش مطلوبی برخوردار بود و نتایج پژوهش نشان داد که بین خودشیفتگی با افکار خودکشی بر اساس نقش میانجی خودانتقادی در نوجوانان رابطه معنادار وجود دارد به عبارت دیگر با افزایش خودانتقادی در نوجوانان خودشیفته،میزان افکار خودکشی افزایش میابد.
بررسی جامعه شناختی سبک های عشق ورزی و رابطه آن با دین داری در میان شهروندان تهرانی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: روابط عاشقانه، قدمتی به درازنای عمر بشر دارد زیرا بهره مندی از یک زندگی سالم و توأم با عشق و صمیمیت، از نیاز های اساسی هر فرد اجتماعی می باشد. این نیاز در مختصات یک جامعه دینی، سویه های متناسب با قوانین دینی و شرعی به خود می گیرد. از سوی دیگر داشتن رویکرد دینی و رعایت الزامات آن می تواند تعیین کننده سبک عشق ورزی افراد باشد. هدف این پژوهش، تبیین جامعه شناختی سبک های عشق ورزی و رابطه آن با دین داری در میان شهروندان تهرانی می باشد. روش پژوهش: روش این پژوهش توصیفی-همبستگی است که حجم نمونه شامل 300 نفر می باشد که با روش خوشه ای چند مرحله ای از بخش های شمال، مرکز، شرق، غرب و جنوب تهران، انتخاب گردیدند. تحلیل داده های حاصل عملیاتی سازی مدل سنجه ی دینداری کاظمی و فرجی(1395) و پرسشنامه ی سه وجهی عشق استرنبرگ با استفاده از آزمون های توصیفی و استنباطی، انجام شد. تحلیل روابط متغیرهای میانجی، بین متغیرهای مستقل و وابسته اصلی، با استفاده از نرم افزار Spss می باشد. علاوه بر این، برای تحلیل معادلات ساختاری حاکم بر روابط بین متغیرها از تحلیل معادلات ساختاری به کمک نرم افزار Amos استفاده گردیده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که، میزان دین داری افراد بر سبک عشق ورزی آن ها مؤثر است. نتیجه گیری: نتایج مربوط به شاخص های برازش مدل رابطه میزان دین داری با سبک عشق ورزی افراد، نشان می دهد که این مدل، دارای برازش مطلوب با داده ها می باشد.
واکاوی مهارت توافق جویی همدلانه زنان توسط همسرانشان: یک نمونه نظریه زمینه ای
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروز حفظ و بقای خانواده نه تنها به دانش نیاز دارد بلکه مهارت های خاص خود را می طلبد یکی از این مهارت ها می تواند مهارت توافق جویی همدلانه توسط مردانه باشد. مطالعه ی حاضر واکاوی مهارت توافق جویی همدلانه در بین زنان متاهل توسط همسران شان بود. روش پژوهش: این مطالعه به روش دیدگاه ساختارگرایی اجتماعی که توسط چارمز (2014) ابداع شده انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه مردان متاهلی بودند که موفق شده بودند تا خانواده ای شاد و پایدار داشته باشند و نمونه شامل 10 نفر از این مردان بود که به شکل هدفمند از نوع متجانس و بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. مدت زمان هر مصاحبه بین 60 الی 120 دقیقه بود. داده های گردآوری شده به روش چارمز (2014) در سه مرحله کدبندی اولیه، کدبندی محوری و طبقه بندی نهایی تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها سه بعد برای نظریه زمینه ای را آشکار کرد که عبارت بودند از (1) چیستی توافق جویی همدلانه، (2) چرایی توافق جویی همدلانه و (3) چگونگی توافق جویی همدلانه. نتیجه گیری: این نظریه زمینه ای، می تواند در تسهیل آموزش های خانواده جهت موفقیت مردان در زندگی متاهلی، مطالعات مربوط به توافق جویی همدلانه و تسهیل توافق جویی در حوزه مشاوره و درمان خانواده و پیشگیری از طلاق موثر باشد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودتنظیم گری هیجانی و تبعیت از درمان افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
199 - 208
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودتنظیم گری هیجانی و تبعیت از درمان افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب انجام شد. پژوهش حاضر کمی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش را افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب مراجعه کننده به بیمارستان های قلب شهرستان همدان در فصل بهار سال 1402 تشکیل دادند. در این پژوهش تعداد 27 بیمار مبتلا به عروق کرونری قلب با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و با شیوه تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (14 بیمار در گروه آزمایش و 13 بیمار در گروه گواه). بیماران حاضر در گروه آزمایش مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را طی 8 هفته در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. در این پژوهش از پرسشنامه خودتنظیم گری هیجانی (گروس و جان، 2003) و پرسشنامه تبعیت از درمان (موریسکی و همکاران، 2008) استفاده شد. داده های حاصل با تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودتنظیم گری هیجانی و تبعیت از درمان افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با بهره گیری از فعالیت ها و نگرش ذهن آگاهانه و پرداختن به احساسات و هیجان و شناخت های مشکل ساز می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود خودتنظیم گری هیجانی و تبعیت از درمان افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب مورد استفاده قرار گیرد.
ویژگی های روان سنجی مقیاس اعتیاد به خرید حضوری در نمونه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۲
41 - 75
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به خرید یک نیاز غیرقابل کنترل است که فرد را مجبور می کند تا برای رهایی موقت از پریشانی روانی و افسردگی به سمت خرید کردن گرایش پیدا کند. در همین زمینه، پژوهش حاضر با هدف بررسی روایی و پایایی مقیاس اعتیاد به خرید حضوری در نمونه ایرانی انجام شد. این پژوهش یک مطالعه توصیفی - تحلیلی از نوع ارزشیابی بود. نمونه شامل 500 نفر، از زنان (404) و مردان (96) شهر تهران در سال 1400 بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس اعتیاد به خرید حضوری، سیاهه رفتار ذخیره سازی و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی را تکمیل کردند. ویژگی های روان سنجی مقیاس اعتیاد به خرید حضوری از طریق آزمون تحلیل عامل تأییدی، روایی واگرا، روایی همزمان، همبستگی پیرسون و ضریب آلفای کرونباخ در نرم افزار R نسخه 1/4 در سطح معناداری 05/0 تحلیل شد. ساختار هفت عاملی (برتری، تعدیل خلق، تعارض، تحمل، عود، کناره گیری و مشکلات) مقیاس اعتیاد به خرید حضوری با استفاده از تحلیل عامل تأییدی بررسی و تأیید شد (89/0=CFI، 07/0=RMSEA). در بررسی روایی ملاکی همزمان و واگرا، همبستگی مقیاس اعتیاد به خرید آنلاین با سیاهه رفتار ذخیره ای مثبت و معنادار بود. همچنین رابطه اعتیاد به خرید حضوری با بهزیستی روان شناختی نیز منفی و معنادار بود. ضریب آلفای کرونباخ برای نمره کل مقیاس اعتیاد به خرید حضوری 96/0 و برای ابعاد آن 81/0 تا 92/0 به دست آمد. یافته ها بیانگر روایی سازه ای و پایایی قابل قبول مقیاس اعتیاد به خرید حضوری است و ساختار چندبعدی این مقیاس می تواند به منظور تشخیص اعتیاد به خرید حضوری کمک کند.
تأثیر بار شناختی برونزاد بر درگیری شناختی و بار شناختی مطلوب دانشجویان: اثر دشواری مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
180 - 201
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه ی حاضر بررسی تأثیر بار شناختی برونزاد بر درگیری شناختی و بار شناختی مطلوب در دانشجویان بود. روش پژوهش از نوع شبه-آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل دانشجویان دختر مقطع کارشناسی شهرستان اصفهان بود. ابتدا 30 دانشجو به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و تصادفاً به دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. برای القاء بار برونزاد از اثر ناسیالی متن استفاده گردید. بدین صورت که در مرحله پیش آزمون، متنی با فونت سیال (خوانا) به هر دو گروه داده شد تا به مدت 10 دقیقه مطالعه کنند. سپس از آنها خواسته شد تا ارزیابی خود را از متن با پاسخ دادن به پرسشنامه بار شناختی (Klepsch et al, 2017) و خرده مقیاس درگیری شناختی (Reeve, 2013) مشخص کنند. در مرحله بعد، متنی موازی با متن پیش آزمون به آزمودنی ها داده شد با این تفاوت که فونت متن گروه آزمایش به صورت کمتر خوانا دستکاری شد. سپس از هر دو گروه خواسته شد تا به پرسشنامه بار شناختی و درگیری شناختی پاسخ دهند. داده های پژوهش با روش MANCOVA تحلیل گردید. نتایج نشان داد تفاوت معناداری به لحاظ درگیری شناختی و بار شناختی مطلوب بین گروه آزمایش و گروه کنترل وجود دارد. از این رو به نظر می رسد حدی از بار برونزاد، با ایجاد درگیری شناختی می-تواند پردازش شناختی مطلوب را در یادگیرندگان برانگیزد.
اثر کار شایسته بر تعهد عاطفی: نقش میانجی گر ایمنی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کار بخش اساسی از زندگی انسان است و کار شایسته نیازهای انسانی برای بقا، ارتباط اجتماعی و خودتعیینی را برآورده می کند. سازمان بین المللی کار، کاری را که در آن فرصت هایی برای کار مولد با درآمد منصفانه، وجود امنیت در محیط کار و حمایت اجتماعی برای خانواده ها، وجود چشم انداز بهتر برای توسعه فردی و یکپارچگی اجتماعی، آزادی برای افراد در بیان نگرانی های خود، سازماندهی و مشارکت در تصمیم گیری هایی که بر زندگی آن ها تأثیر می گذارد و برابری فرصت ها و درمان برای همه زنان و مردان می باشد، به عنوان کار شایسته تعریف می کند. در نتیجه پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر کار شایسته بر تعهد عاطفی با توجه به نقش میانجی گری ایمنی روان شناختی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، معلمان استان خوزستان بودند که با روش نمونه گیری در دسترس 320 نفر از آن ها انتحاب شدند که به صورت برخط و از طریق شبکه های اجتماعی به پرسش نامه های تحقیق پاسخ دادند. پرسش نامه های مورد استفاده در این تحقیق، پرسش نامه کار شایسته (دافی و همکاران، 2017)، پرسش نامه ایمنی روان شناختی (ادموندسون، 1999)، پرسش نامه تعهد عاطفی (مایر و همکاران، 1993) بودند. داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS و Amos-25 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد کار شایسته بر ایمنی روان شناختی و بر تعهد عاطفی اثر مستقیم مثبت و معنی دار دارد. همچنین ایمنی روان شناختی بر تعهد عاطفی اثر مستقیم مثبت و معنی دار دارد. نتایج بوت استراپ نشان داد اثر غیرمستقیم کار شایسته به واسطه ایمنی روان شناختی بر تعهد عاطفی مثبت و معنی دار می باشد، در نتیجه تضمین کار شایسته، عدم اطمینان ادراک شده در مورد شغل و شرایط کار را کاهش می دهد و سبب می شود کارفرمایان سرمایه گذاری بلندمدتی بر روی کارکنان انجام دهند تا روابط کاری با ثباتی ایجاد کنند.
نارسایی های الگوهای ارتباطی و کنش وری خانواده نوجوانان مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی الگوهای ارتباطی و کنش وری های خانوادگی در نوجوانان مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی بود. روش: مطالعه حاضر از نوع توصیفی و با روش علی مقایسه ای دوگروهی بود. جامعه آماری مطالعه حاضر کلیه نوجوانان مبتلا به اختلال خلقی دوقطبی بودند. تعداد 52 نوجوان مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی بستری در بیمارستان روان پزشکی ابن سینا مشهد از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. 52 نوجوان داوطلب سالم نیز جهت مقایسه داده ها، مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از طریق اجرای دو پرسش نامه ی عملکرد خانواده (FDA) و الگوهای ارتباطی خانواده (FCP)جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها، روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری مورد استفاده قرار گرفت. تمامی فرایند تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری «SPSS 26» صورت گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه نوجوانان (مبتلا به اختلال دوقطبی و سالم) در مؤلفه های پرسشنامه عملکرد خانواده (حل مشکل، ارتباط، نقش ها، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی، کنترل رفتار، عملکرد کلی) و مؤلفه های پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده (گفت و شنود، هم نوایی) تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>p). وجود کنش وری های خانوادگی مختل در اختلال خلقی دو قطبی نوجوانان باید به عنوان عاملی مهم در درمان و مداخلات مورد توجه ویژه قرار گیرد.
تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بر سطح سرمی هورمون های گنادوتروپین و سیرتوئین1 در موش های صحرایی نر با سندروم ترک مورفین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۱۱۲-۹۵
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر سطح سرمی هورمون های گنادوتروپین و سیرتوئین 1 در موش های صحرایی نر با سندروم ترک مورفین صورت گرفت. روش : در این مطالعه تجربی، 40 سر رت صحرایی نر نژاد ویستار (سن 8 تا 10 هفته ای، وزن 30±130گرم) به طور تصادفی به 4 گروه سالم مقاومتی، مرفین مقاومتی، کنترل سالم و کنترل مورفین تقسیم شدند. پروتکل ایجاد اعتیاد از طریق دریافت دوزهای فزاینده 1/0 تا 4/0 میلی گرم بر میلی لیتر مورفین برای 21 روز اجرا ش د و در نهایت روز بیست و دوم علائم سندروم ترک مورفین به صورت شاخص های کمی بررسی شد. یک روز پس از پروتکل سندرم ترک مورفین، گروه های ورزشی برای هشت هفته تحت تمرین مقاومتی فزاینده قرار گرفتند (ب الا رف تن از نردبان مخصوص به ارتفاع یک متر و با 26 پله با فاص له 4 سانتی متر سه جلسه در هفته). خونگیری 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی انجام شد و هورمون های گنادوتروپین و سیرتوئین1 با استفاده از روش الایزا مورد ارزیابی قرار گرفت و نهایتا داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه بررسی شدند. یافته ها: هشت هفته تمرین مقاومتی موجب افزایش معنی دار سطوح سرمی هورمون گنادوتروپین در گروه سالم مقاومتی نسبت به گروه کنترل سالم شد، اما این اختلاف در گروه مورفین مقاومتی نسبت به گروه کنترل مورفین معنی دار نبود. در سطوح سیرتوئین1 در گروه مورفین مقاومتی نسبت به گروه کنترل مورفین افزایش معناداری مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، به نظر می رسد تمرین مقاومتی می تواند همزمان با کاهش علائم سندروم ترک مورفین بر بهبود سطح سیرتوئین 1 در موش های صحرایی نر با سندرم ترک مورفین موثر باشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سبک های مقابله ای، تحمل پریشانی و باورهای فراشناختی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
195 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر سبک های مقابله ای، تحمل پریشانی و باورهای فراشناختی در افراد وابسته به مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1402 بود. از این بین، 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه مقابله چندبعدی، مقیاس تحمل پریشانی و پرسشنامه باورهای فراشناختی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. درمان پذیرش و تعهد در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و درمان پذیرش و تعهد باعث کاهش سبک های مقابله ای هیجان مدار و اجتنابی و باورهای فراشناختی ناکارآمد و باعث افزایش سبک های مقابله ای مسئله مدار و تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر شد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر بهبود سلامت روانی افراد وابسته به مواد مخدر بود. از آنجایی که این افراد از نظر روانی آسیب پذیر هستند، لازم است تدابیری در جهت ارتقای سلامت روان شناختی آنها اتخاذ شود.
نقش هوش فرهنگی در خودکارآمدی کارآفرینانه دانشجویان با میانجی گری تفکر راهبردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خودکارآمدی کارآفرینانه نقش مهمی در پرورش نسل کارآفرین و توسعه اقتصادی- فرهنگی یک کشور دارد. ازاین رو مطالعه حاضر باهدف نقش هوش فرهنگی در خودکارآمدی کارآفرینانه با میانجی گری تفکر راهبردی انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارآفرینان مشغول به فعالیت در واحد فناور پارک علم وفناوری خراسان جنوبی در بازه زمانی اردیبهشت تا تیرماه 1398 بودند، که از افراد واجد شرایط 120 نفر دانشجوی کارآفرین به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه های هوش فرهنگی آنگ و همکاران (2004)، تفکر راهبردی گلدمن (2006) و خودکارآمدی کارآفرینانه دی نابل و همکاران (1999) بودند. برای تحلیل داده ها از مدل سازی ساختاری و الگوریتم حداقل مربعات جزئی (PLS) و نرم افزار (SPSS) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه مستقیم و معناداری بین هوش فرهنگی با خودکارآمدی کارآفرینانه و تفکر راهبردی و رابطه مستقیم و معناداری بین تفکر راهبردی با خودکارآمدی کارآفرینانه وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که تفکر راهبردی نقش میانجی در رابطه بین هوش فرهنگی با خودکارآمدی کارآفرینانه دانشجویان بازی می کند. نتیجه گیری: با توجه به اثر مستقیم و غیرمستقیم هوش فرهنگی و تفکر راهبردی بر میزان خودکارآمدی کارآفرینانه دانشجویان، به نظر می رسد با تقویت هوش فرهنگی و تفکر راهبردی می توان خودکارآمدی کارآفرینانه دانشجویان را بهبود بخشید.