ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
۲۰۲۱.

مدل یابی ارتباط اشتیاق معلم با رفتار تقلب تحصیلی دانش آموزان با نقش میانجی انگیزش تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشتیاق شغلی انگیزش تحصیلی تقلب تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۲۰۹
زمینه: رفتار تقلب تحصیلی یکی از موضوعات چالش انگیز در محیط های آموزشی است. این سازه به یک نگرانی جهانی در محیط های آموزشی کنونی تبدیل شده است و در نظام های آموزشی گستره قابل توجهی دارد. مسئله این است روابط متغیرهای مختلفی با رفتار تقلب تحصیلی تأیید شده است اما روابط متغیرهایی مانند اشتیاق شغلی معلم و انگیزش تحصیلی در قالب روابط ساختاری مغفول واقع شده است و در این زمینه شکاف تحقیقاتی عمده ای وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی ارتباط اشتیاق معلم با رفتار تقلب تحصیلی دانش آموزان با نقش میانجی انگیزش تحصیلی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی معلمان (1267 =N) و دانش آموزان (2621 =N) مقطع متوسطه مدارس شهرستان دامغان در سال تحصیلی 1401-1400 بود. از بین افراد جامعه آماری، تعداد 460 نفر از معلمان (310 نفر زن،150 نفر مرد) و 460 نفر از دانش آموزان (255 نفر دختر، 205 نفر پسر) با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. معلمان به مقیاس اشتیاق شغلی (شاوفلی، 2013) و دانش آموزان به مقیاس های انگیزش تحصیلی (والراند و همکاران، 1992) و تقلب تحصیلی (مرداک و استفنز، 2007) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از طریق مدل یابی معادلات ساختاری و با نرم افزارهای SPSS24 و AMOS26 انجام شد. یافته ها:. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که داده ها با مدل مفهومی برازش قابل قبولی داشته و مورد تأیید قرار گرفت. (0/065 RMSEA=؛ 0/90CFI=؛0/90 = IFI؛ 0/91 NFI= و 2/89 X2/df=). همچین همچنین مطابق با مدل ساختاری پژوهش اشتیاق شغلی اثر معناداری بر روی انگیزش تحصیلی (34/0) و رفتار تقلب تحصیلی (21/0-)، انگیزش تحصیلی اثر معناداری بر روی رفتار تقلب تحصیلی (0/29-) داشت. همچنین روابط اشتیاق شغلی با تقلب تحصیلی از طریق انگیزش تحصیلی معنادار بود (0/10-). نتیجه گیری: به نظر می رسد نتایج این پژوهش می تواند اطلاعات مفیدی را برای مسئولین آموزشی، پژوهشگران، مشاوران تحصیلی در جهت افزایش اشتیاق شغلی معلمان و کاهش مشکلات تحصیلی یادگیرندگان فراهم کند.
۲۰۲۲.

طراحی الگوی ارزیابی همسویی راهبردهای آموزش منابع انسانی با اهداف فناوری اطلاعات در بانک های دولتی (مورد مطالعه: بانک کشاورزی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش منابع انسانی اهداف فناوری اطلاعات راهبردهای همسویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۲۲۹
هدف: اهمیت توجه به همسویی راهبردهای آموزش منابع انسانی با اهداف فناوری اطلاعات و عدم وجود الگویی به این منظور تدوین و تبیین این الگو در بانک کشاورزی شکل داد. روش: این پژوهش، بنیادی و کاربردی است که در آن از روش آمیخته اکتشافی استفاده شده. پژوهش در دو فاز انجام شد. در فاز اول الگوی ارزیابی همسویی راهبردهای آموزش منابع انسانی با فناوری احصاء شد و در فاز دوم، وضعیت به کارگیری راهبردها در ادارات مرکزی بانک کشاورزی مورد سنجش قرار گرفت. در فاز اول از ابزار مصاحبه ساختاریافته و در فاز دوم از راهبرد پیمایش و ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری در فاز اول شامل مدیران ارشد بانک های دولتی و در فاز دوم شامل پرسنل ادارات مرکزی بانک کشاورزی بود. نمونه آماری در فاز اول از طریق روش نمونه گیری هدفمند، و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت .و در فاز دوم داده ها با استفاده از روش کدگذاری باز و آزمون دوجمله ای به کمک نرم افزار اِس پی اِس اِس تحلیل شدند. یافته ها: راهبردهای همسویی آموزش منابع انسانی با اهداف فناوری اطلاعات در بانک های دولتی عبارتند از: فن دلفی، فن تجزیه تحلیل خطا، فن رویداد مهم، آموزش های حضوری، غیرحضوری آفلاین، غیرحضوری آنلاین و استاد- شاگردی، ارزیابی واکنش، یادگیری، رفتار و نتایج.
۲۰۲۳.

شناسایی شایستگی های رهبران آینده در نظام آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شایستگی های رهبران آینده توسعه رهبری نظام آموزش عالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۶۱
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر باهدف شناسایی شایستگی های رهبران آینده در نظام آموزش عالی صورت گرفته است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و از نوع تحلیل مضمون حاصل از مصاحبه های پدیدارشناختی است. روش شناسی پژوهش: جامعه موردمطالعه شامل 16 نفر از خبرگان حوزه توسعه رهبری برای فرایند مصاحبه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند بوده است. به منظور کیفیت کدگذاری، از قابلیت اعتماد، تأییدپذیری و اطمینان پذیری برای یافته ها استفاده شده و ضریب توافق بین ارزیابان 89/0 به دست آمده است. یافته ها: طبق یافته های این پژوهش شایستگی های رهبران آینده در نظام آموزش عالی از 8 بعد فردی، مدیریت تعاملات اجتماعی-سازمانی، هوش فرهنگی، شهروند جهانی، دانش سازمانی و برنامه ریزی راهبردی، دیپلماسی سازمانی، مسئولیت اجتماعی و گفتمان سازی تشکیل شده است. بحث و نتیجه گیری: با اطلاع از یافته های پژوهش حاضر می توان به شاخص هایی در توصیف شایستگی های رهبران آینده نظام آموزش عالی دست یافت تا در جهت انتخاب و توسعه آنان در آموزش عالی اقدام نمود.
۲۰۲۴.

بالندگی اعضای هیئت علمی در بُعد آموزش: یک مرور نظام مند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اعضای هیئت علمی آموزش آموزش عالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۳۱۰
مقدمه: دانشگاه به عنوان یک ایده و یک نهاد در جهان، به عنوان نوک پیکان توسعه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در نظر گرفته می شود. یکی از مسائل مهم درباره دانشگاه ها، ارتقاء کیفیت و تضمین کیفیت مستمر با توجه به تغییرات و تحولات در عرصه های مختلف است. یکی از برنامه هایی که در سطح دنیا در ارتباط با ارتقاء کیفیت در آموزش عالی صورت می گیرد، برنامه های بالندگی اعضای هیئت علمی است. یکی از ابعاد مهم در برنامه های بالندگی اعضای هیئت علمی در کنار بُعد پژوهش و خدمات اجتماعی، بُعد آموزش است. روش کار: این تحقیق با استفاده از مرور نظام مند پژوهش های انجام یافته با پروتکل اجرایی شفاف و واضح انجام یافته است. در این تحقیق از دیاگرام جریان جستجوی پریزما (PRISMA) و همچنین آیتم های فهرست وارسی پریزما با اندک تغییراتی استفاده شده است و مبنای عمل در این تحقیق در بخش مرور نظام مند قرار گرفته است. یافته ها: در بخش یافته های این تحقیق 31 عنصر مهم و کلیدی در ارتباط با بالندگی آموزشی اعضای هیئت علمی در بُعد آموزش استخراج شد و در ذیل دو طبقه کلی و اصلی یعنی ساختار و عمل تحلیل و ترکیب شد. نتیجه گیری: بالندگی اعضای هیئت علمی در بُعد آموزش، موضوعی چندوجهی است که برای نمونه، شامل ساختارسازی همچون ایجاد مرکز توسعه آموزش و همچنین اعمالی همچون ایجاد اجتماع عملی و یادگیری و منتورینگ است و دست-اندر-کاران آموزش عالی بایستی به این عناصر توجه کنند. عناصر و دلالت های دیگر در مقاله بحث شده است.
۲۰۲۵.

اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری روان شناختی و تاب آوری بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری روان شناختی تاب آوری سندرم روده تحریک پذیر درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۲۶۵
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری روان شناختی و تاب آوری بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بودند که به مراکز درمانی و متخصصین گوارش شهر اصفهان در سال 1398 مراجعه کرده بودند. در این پژوهش تعداد 27 بیمار مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با روش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) را طی دو ماه در 8 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه پذیرش و عمل (بوند و همکاران، ۲۰۱۱) و پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری روان شناختی و تاب آوری بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر تأثیر معنادار دارد (001/0>p). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی با بهره گیری از تکنیک های نگرش ذهن آگاهانه، فعالیت های ذهنآگاهانه، پرداختن به احساسات و هیجانات مشکل ساز و تمرینات تنفس می تواند به عنوان یک مداخله موثر جهت بهبود انعطاف پذیری روان شناختی و تاب آوری بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مورد استفاده گیرد.
۲۰۲۶.

استخراج الگوی مداخله ای برای درمان علائم اختلال کمبود توجه/فزون کنشی بزرگسالان با مراجعه به روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال کمبود توجه/فزون کنشی الگوی مداخله بزرگسالان داده بنیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۳۱۰
زمینه: اختلال کمبود توجه/فزون کنشی در دوره بزرگسالی یکی از پیچیده ترین اختلالات در سال های اخیر شناخته شده و بهبود نشانه های اختلال، تنها با اتکا به مصرف دارو هدف درمانی قرار گرفته است. فقدان درمان جامع وکامل با اثربخشی طولانی در این دوره سنی، یکی از نقاط ضعف این حیطه علمی، به شمار می رود. اما سؤال این است که مشکلات بزرگسال مبتلا به اختلال چیست که درمان مناسب بتوان برای آن یافت؟ هدف: هدف استخراج الگوی مداخله برای درمان مشکلات بزرگسال مبتلا به اختلال کمبود توجه/فزون کنشی بود. روش: این مطالعه براساس رویکرد کیفی و با روی آورد داده بنیاد انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه بزرگسالان مبتلا به اختلال، متخصصین و تمام منابع علمی مرتبط بود، که بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده های اولیه، کدگذاری و سپس کدها مقوله بندی و به رده های کامل تر تجمیع شدند. کدگذاری در سه سطح باز، محوری و انتخابی در سه راستای شرکت کنندگان، متخصص و منابع صورت گرفت. یافته ها: در مصاحبه با شرکت کنندگان 8 کد انتخابی، در مصاحبه با متخصصین 7 کد انتخابی و در بررسی متون علمی 11 کدانتخابی به دست آمد. در نهایت با ادغام سه دسته کد مستخرج از شرکت کنندگان، متخصصین و منابع علمی تعداد 8 مقوله به عنوان مشکلات اصلی فرد بزرگسال مبتلا ظاهر شد. براساس مشکلات شناسایی شده، راهبردهای درمانی شامل: بازتوانی شناختی، آموزش تنظیم هیجان، فراشناخت، مصاحبه انگیزشی، آموزش ارتباط اجتماعی صحیح، تنظیم چرخه خواب/بیداری و فعالیت فیزیکی روزانه به عنوان الگوی مداخله پیشنهادی در نظر گرفته شد. نتیجه گیری: برای یک درمان مؤثر در زمینه اختلال کمبود توجه/فزون کنشی بزرگسالان، باید رویکرد چند بعدی اتخاذ نمود. الگوی مداخله ای مستخرج در این مطالعه می تواند به عنوان یک درمان مؤثر مدنظر پژوهشگران حیطه درمانی قرار گیرد.
۲۰۲۷.

نقش واسطه ای نشانگان وسواسی جبری در رابطه عزت نفس و سایبرکندریا در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانگان وسواسی جبری عزت نفس سایبرکندریا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۶۹
مقدمه: سایبرکندریا را می توان یکی از چالش های نوپدید در عصر اینترنت دانست. با تاکید بر این موضوع که عزت نفس و نشانگان وسواسی جبری یکی از موضوعات اصلی پژوهش در جوانان می باشد و شناسایی عوامل مربوط به افزایش سایبرکندریا لازم است. بدین منظور هدف پژوهش حاضر نقش واسطه ای نشانگان وسواسی جبری در رابطه عزت نفس و سایبرکندریا در دانشجویان بود.روش: طرح پژوهش حاضر، از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری موردمطالعه در پژوهش حاضر، دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بودند که تعداد 262 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه سایبرکندریا مک الروی و شولین (CSS)، پرسشنامه وسواس فکری-عملی فوا و همکاران (OCD-R) و پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (SES) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و لیزرل انجام گردید.یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد مدل اندازه گیری شده پژوهش با مدل مفهومی برازش مطلوب دارد. در مورد اثرات مستقیم، نتایج نشان می دهد که عزت نفس با سایبرکندریا و نشانگان وسواسی جبری رابطه مستقیم دارد. همچنین نشانگان وسواسی جبری با سایبرکندریا رابطه مستقیم دارد. در مورد اثر غیر مستقیم، نتایج نشان داد که نشانگان وسواسی جبری به صورت واسطه ای بر رابطه میان عزت نفس و سایبرکندریا تاثیر دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که نشانگان وسواسی جبری در رابطه بین عزت نفس و سایبرکندریا نقش واسطه ای دارد. توجه به این مکانیسم تاثیر، در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارآمد برای سایبرکندریا می تواند موثر باشد.
۲۰۲۸.

مقایسه تاب آوری و حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان نابارور دارای سطوح بالا و پایین انگ ناباروری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری حمایت اجتماعی ادراک شده انگ ناباروری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۳۰۲
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه تاب آوری و حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان نابارور دارای انگ ناباروری بالاو پایین انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری زنان نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری رویان جهاد دانشگاهی اراک در سال ۱۴۰۱ بودند. ۹۸ زن نابارور به عنوان نمونه پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس و به صورت هدفمند انتخاب شدند (۴۹ زن نابارور دارای انگ ناباروری بالا و ۴۹ زن نابارور دارای انگ ناباروری پایین). شرکت کنندگان به پرسشنامه انگ ناباروری ادراک شده، مقیاس تاب آوری و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد زنان نابارور دارای انگ ناباروری بالادر مقایسه با زنان نابارور دارای انگ ناباروری پایین در تاب آوری و حمایت اجتماعی ادراک شده به طور معناداری نمرات پایین تری دارند (P<0/05). یافته های این پژوهش اهمیت توجه به عوامل روانی- اجتماعی در مقابله با انگ ناباروری را روشن می سازد.
۲۰۲۹.

Comparison of physical health and family functioning in patients with obsessive-compulsive disorder, bipolar and normal(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Physical Health Family function Obsessive Compulsive Disorder Bipolar Disorder

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۱۹۶
Objective: The aim of this study was to compare physical health and family functioning in patients with obsessive-compulsive disorder, bipolar disorder and normal.Methods: The present study was a causal-comparative study and the statistical population of the study includes all obsessive-compulsive and bipolar patients hospitalized and referred to Fatemi Hospital and psychiatric clinics in Ardabil in autumn, which were diagnosied by obsessive-compulsive and bipolar disorders. . From this statistical population, 40 obsessive-compulsive individuals, 40 bipolar individuals and 40 normal individuals Were selected by available sampling method and answered the physical health and family functioning questionnaires. Data were analyzed using SPSS-25 software.Results: The results of the present study showed that there was a significant difference between physical health and its components in patients with obsessive-compulsive disorder, bipolar disorder and normal (P <0.01). Also, this difference was significant in the family performance variable and its components in all three groups of normal, bipolar and obsessive (P <0.01).Conclusion: These results indicated that impaired family dysfunction and physical health increase the severity of obsessive-compulsive disorder and bipolar disorder. Therefore, paying attention to this result in psychotherapy plans and specialized interventions can be effective.
۲۰۳۰.

مدلیابی معادلات ساختاری تبیین بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه بر اساس سلامت عمومی، بحران مالی و حمایت اجتماعی با میانجی گری تفکر مثبت بر اساس نظریه مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی روانشناختی سلامت عمومی بحران مالی حمایت اجتماعی تفکر مثبت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۹۳
چکیدهﭘﮋوﻫﺶ حاضر با هدف تدوین مدل بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه بر اساس سلامت عمومی، بحران مالی و حمایت اجتماعی با میانجی گری تفکر مثبت انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر مشتمل کلیه زنان مطلقه (20 تا 45 سال) شهرستان اراک و خمین در سال 1401-1400 بود. حجم نمونه 429 نفر بود که ﺑﺎ روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس اﻧﺘﺨﺎب شده اند. همه افراد نمونه پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (1979)، بحران مالی پراویتز و همکاران (2006)، حمایت اجتماعی زیمت و همکاران (1988)، تفکر مثبت اینگرام و ویسنیکی (1988) و بهزیستی روانشناختی ریف (1989) را تکمیل کرده اند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSSV19 و AMOSV20 استفاده شد. نتایج نشان داد متغیر سلامت عمومی (20/0 و 14/0)، بحران مالی (18/0- و 17/0-) و حمایت اجتماعی (33/0 و 20/0) اثرات مستقیم و معنی داری به ترتیب بر تفکر مثبت و بهزیستی روانشناختی داشته اند. افزون بر آن تفکر مثبت (15/0)، اثرات مستقیم و معنی داری بر بهزیستی روانشناختی داشت. همچنین نتایج نشان داد که سه متغیر سلامت عمومی (10/0)، بحران مالی (10/0-) و حمایت اجتماعی (11/0) بر بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه اثر غیر مستقیم و معنی داری دارند. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، هر سه متغیر سلامت عمومی، بحران مالی و حمایت اجتماعی اثرات مستقیم و غیرمستقیم معنی داری بر بهزیستی روانشناختی به واسطه تفکر مثبت داشته اند. لذا از این مدل می توان برای تقویت و ارتقای بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه استفاده کرد و لذا آگاهی مشاوران، روان شناسان، درمانگران، پژوهشگران علوم اجتماعی و سایر متخصصان از این متغیرها جهت ارتقای بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه حائز اهمیت است.
۲۰۳۱.

بررسی نقش میانجی گری سبک دلبستگی در رابطه میان صمیمیت زناشویی و تمایزیافتگی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک دلبستگی صمیمیت زناشویی تمایزیافتگی زوجین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۲۵۲
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی سبک های دلبستگی در رابطه بین صمیمیت زناشویی و تمایزیافتگی زوجین بود. روش پژوهش: این تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی زوجین شاغل در ادارات خصوصی منطقه 7 تهران در سال 1401 بود. از میان این افراد به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 زوج (200 نفر) انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های سبک دلبستگی بزرگسالان کالینز (1996)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی واکر و تامپسون (1983) و پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورن و فریدلندر (1998) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که صمیمیت زناشویی یا تمایزیافتگی زوجین رابطه مستقیم دارد. همچنین نتایج نشان داد که سبک دلبستگی در رابطه میان صمیمیت زناشویی و تمایزیافتگی زوجین نقش تعدیل کننده دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که سبک دلبستگی ایمن می تواند موجب تقویت رابطه میان صمیمیت زناشویی و تمایزیافتگی زوجین شود. همچنین سبک دلبستگی ناایمن می تواند موجب تضعیف رابطه میان صمیمیت زناشویی و تمایزیافتگی زوجین گردد.
۲۰۳۲.

مطالعه تغییرات الگوی خانواده با تاکید بر نقش شبکه های اجتماعی: پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خانواده تغییرات خانواده شبکه های اجتماعی شبکه ای شدن خانواده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۲۴۷
خانواده یکی از نهادهای اجتماعی تاثیرگذار در جوامع مختلف است که در دهه های اخیر با تغییر و تحولات گسترده ای مواجه شده است. محققان و صاحب نظران حوزه های علوم انسانی و اجتماعی عوامل مختلفی نظیر توسعه شهرنشینی، توسعه دانشگاه ها و ارتقای سطح علمی شهروندان و توسعه رسانه های جمعی و اجتماعی را در این تغییرات موثر می دانند. لذا هدف اصلی این پژوهش، فهم و کشف مفاهیم جدید شکل گرفته در نهاد خانواده باتوجه به نقش کلیدی شبکه های اجتماعی بوده است. اینکه شبکه های اجتماعی چه مقوله های کلان و خردی را وارد نهاد خانواده کرده اند و رویکرد اعضای خانواده به چه نحوی دگرگون شده است؟ روش: این پژوهش از نوع رویکرد کیفی و شیوه نظریه داده بنیاد است. برای جمع آوری داده ها با ۱۵ نفر از زنان و مردان مصاحبه عمیق انجام شد و در نهایت برای تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از فرآیند کدگذاری داده ها نشان داد که از بین ۱۳۱مفهوم، ۹ مقوله خرد و۳ مقوله عمده ساخته شد و در پایان، مقوله محوری شبکه ای شدن خانواده استخراج گردید. براساس نظر مشارکت کنندگان این پژوهش در سال های قبل از دهه ۷۰ مقوله های تعاملات انحصاری، سلطه پدرسالاری و غلبه ارزش های دینی و سنتی شرایطی را برای تعین گری سنت به وجود آورده بود ولی «ظهور عصر جدید» و «سبک زندگی موبایلی» منجر به «مدرن شدن ساختاری و کارکردی خانواده» گردیده که با مجموعه شرایط تاثیرگذار مقوله های « جابه جایی در قدرت»، «مهیاشدن فرصت های جدید»، «دگردیسی ارزشی» و «تحول ساختاری در خانواده» به سمت «فردی شدن نهاد خانواده» گراییده است.
۲۰۳۳.

مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت بر میزان علائم سایبرکندریا در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فراشناخت درمانی درمان مبتنی بر شفقت علایم سایبرکندریا پرستار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۲۵۰
مقدمه: پرستاران به علت مواجه گسترده با بیماران بیشتر در معرض بیماری سایبرکندریا قرار دارند. بنابراین مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت بر میزان علا ئم سایبرکندریا در پرستاران انجام گرفت . روش: روش پژوهش آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بوده است. نمونه آماری تحقیق شامل 60 نفر از پرستاران بیمارستان های شهرستان تبریز در سال 1401 بودند که به روش تصادفی در سه گروه فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت و گروه گواه اختصاص یافتند. برای گردآوری داده ها از مقیاس سایبرکندریا مک الروی و شولین استفاده شد. سپس داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته، آزمون تعقیبی توکی و بنفرونی از طریق نرم افزار آماری SPSS (نسخه 22) مورد تحلیل قرار گرفتند. میزان P کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. یافته ها: اثر عامل زمان بر میزان ابعاد متغیر سایبرکندریا معنادار به دست آمد، به عبارت دیگر میزان  ابعاد سایبرکندریا از پیش آزمون تا پیگیری کاهش یافته است. همچنین اثر تعامل زمان و گروه نیز بیانگر این است که بین سه گروه (گروه فراشناخت درمانی، گروه شفقت درمانی و گروه کنترل) از لحاظ نمرات اجبار، پریشانی، افراط و اطمینان جویی تفاوت معنادار وجود داشت. به عبارت دیگر میزان ابعاد سایبرکندریا در پس آزمون و مرحله پیگیری گروه های مداخله پایین تر از گروه های کنترل بود . نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت بر میزان علائم بیماری سایبرکندریا، به نظر می رسد اعمال مداخله های فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت باعث کاهش و درمان علائم بیماری سایبرکندریا در پرستاران می شود.
۲۰۳۴.

نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه دین داری با اعتماد اجتماعی در دانشجویان دانشگاه پیام نور استان سمنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اعتماد اجتماعی دانشجو دین داری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۲۳۴
سابقه و هدف: اعتماد اجتماعی یکی از عناصر کلیدی در تحقق توسعه پایدار و همه جانبه جوامع تلقی می شود. در تحقق این مفهوم عوامل متعددی می تواند دخیل باشد. این پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه دین داری با اعتماد اجتماعی در دانشجویان انجام شد. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه پیام نور استان سمنان بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی 384 نفر از آنان (200 دانشجوی مؤنث و 184 دانشجوی مذکر) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه دین داری گلاک و استارک و پرسش نامه اعتماد اجتماعی علیزاده اقدام و محمدی گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: میانگین (و انحراف معیار) نمره دین داری و اعتماد اجتماعی دانشجویان به ترتیب برابر با 61/199 (± 22/12) و 39/119 (± 71/10) بود. بر اساس ضریب همبستگی پیرسون بین نمره کل دین داری و ابعاد آن با اعتماد اجتماعی در دانشجویان ارتباط آماری مثبت و معنادار بود (597/0=r و 001/0>P). میانگین ابعاد دین داری و اعتماد اجتماعی در دانشجویان مؤنث به صورت معناداری بیشتر از دانشجویان مذکر بود. نتایج نشان داد که دین داری و هر یک از ابعاد آن شامل مؤلفه مناسک، اعتقاد، عاطفه و پیامد در بین دانشجویان به طور مثبت و معناداری اعتماد اجتماعی را پیش بینی می کنند. همچنین، تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه بین دین داری و اعتماد اجتماعی در مشارکت کنندگان تأیید شد؛ بدین معنا که تأثیر ابعاد دین داری بر اعتماد اجتماعی دانشجویان در دو گروه دختران و پسران متفاوت بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، اعتماد اجتماعی در دانشجویان بیشتر از همه از مؤلفه مناسکی متغیّر دین داری متأثر است. این یافته دلالت های نظریه های کارکردگرا درباره اثر مثبت دین داری بر سلامت اجتماعی را تأیید می کنند.
۲۰۳۵.

اثربخشی معنویت درمانی بر فاجعه پنداری درد و خودمهارگری در مبتلایان به درد ایدیوپاتیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: خودمهارگری درد ایدیوپاتیک فاجعه پنداری درد معنویت درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۲۷۷
درد مزمن از رایج ترین مشکلاتی است که مردم را به جست وجوی مراقبت پزشکی ترغیب می کند و با پیامدهای بهداشتی، اقتصادی و اجتماعی متعددی همراه است. این پژوهش با هدف تعیین میزان اثربخشی معنویت درمانی بر فاجعه پنداری درد و خودمهارگری در مبتلایان به درد ایدیوپاتیک انجام شده است. روش کار: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح آن از نوع پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل و دوره پیگیری شش ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی مبتلایان به دردهای عضلانی مراجعه کننده به درمانگاه های درد وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران، بیمارستان امیر اعلم، بیمارستان توانبخشی رفیده (دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی) و بیمارستان بوعلی (دانشگاه آزاد اسلامی) در سال 1401-1400 بود که با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و با انتصاب تصادفی در دو گروه مساوی 15 نفری گمارش شدند. گردآوری اطلاعات با پرسش نامه فاجعه پنداری درد سالیوان و همکاران و پرسش نامه خودمهارگری تانجنی و همکاران انجام شد. معنویت درمانی طی هشت جلسه به صورت دو جلسه در هفته و هر جلسه به مدت یک ساعت برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد اما آزمودنی های گروه کنترل این برنامه ها را دریافت نکردند. تحلیل داده ها نیز با روش های آمار توصیفی و واریانس با اندازه گیری های تکراری با نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: میانگین نمره فاجعه پنداری درد و ابعاد آن (نشخوار ذهنی، بزرگ نمایی و درماندگی) در گروه آزمایش پس از انجام مداخله نسبت به گروه کنترل به طور معناداری بهبود یافت (05/0>P). معنویت درمانی بر افزایش خودمهارگری و ابعاد آن در آزمودنی های گروه آزمایش برخلاف گروه کنترل سودمند بود (05/0>P) و تأثیرات این برنامه بر متغیّرهای وابسته در دوره پیگیری شش ماهه تداوم داشت (05/0>P). نتیجه گیری: این یافته ها بیش از پیش نقش سازه های روانی و رفتاری را در مبتلایان به درد مزمن روشن می سازد و لزوم استفاده از رویکردهای درمانی برگرفته از معنویت را به منظور تعدیل علائم بیماران با درد مزمن آشکار می کند.
۲۰۳۶.

مقایسه تعادل عاطفی و حساسیت بین فردی در بین دانش آموزان عادی با دانش آموزان دارای معلولیت شهرستان گرمسار

کلیدواژه‌ها: حساسیت بین فردی تعادل عاطفی معلولیت دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۱۰۱
هدف مقاله حاضر مقایسه تعادل عاطفی و حساسیت بین فردی در بین دانش آموزان عادی با دانش آموزان دارای معلولیت شهرستان گرمسار بود. روش این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای است. نمونه این پژوهش شامل 90 دانش آموز (45 دانش آموز دارای معلولیت و 45 دانش آموز عادی به شیوه همتاسازی) بود که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های حساسیت بین فردی بویس و پاپکر و تعادل عاطفی برادبورن استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از شاخص های توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) تجزیه وتحلیل شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که بین دانش آموزان دارای معلولیت و عادی در حساسیت بین فردی و تعادل عاطفی تفاوت معناداری وجود دارد یافته های پژوهش حاضر حاکی از مشکلات دانش آموزان دارای معلولیت درزمینه مهارت های بین فردی-ارتباطی و کاستی هایی در رشد عاطفی است. ازآنجایی که عملکرد تحصیلی و مهارت بین فردی و عاطفی دانش آموزان ممکن است به طور متقابل بر هم تأثیر بگذارند، لذا شناخت ویژگی های اجتماعی و عاطفی دانش آموزان دارای معلولیت ازجمله گام های اساسی در فرآیند تشخیص و بازپروری این دانش آموزان است.
۲۰۳۷.

مقایسه درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی و بخشایش درمانی بر خود بازداری از خشم، در نوجوانان دختر مبتلا به اختلال بدتنظیمی خلق مخرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بخشایش درمانی خودباز داری اختلال بد تنظیمی خلق مخرب خشم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۴۵۳
وجود اختلالات روانی در میان نوجوانان همواره، سلامت روان جامعه را تحت تاثیر خود قرار داده است. هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی و بخشایش درمانی بر خودبازداری ازخشم در نوجوانان دختر مبتلا به اختلال بد تنظیمی خلق مخرب است. روش تحقیق نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق ،کلیه دانش آموزان دارای نشانه های اختلال بی نظمی خلق اخلاگردوره اول و دوم متوسطه محدوده سنی 17-14 سال درشهر بهارستان، درسال 1400 بودند. از این بین تعداد 54نفر به روش نمونه گیری در دسترس، به صورت تصادفی، 17 نفر در گروه بخشایش درمانی، 19 نفر در گروه شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی و 18 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش،شامل مقیاس واکنش پذیری عاطفی استریگرزو همکاران ، پرسشنامه خطاهای شناختی کویین ، دوزس و اوجین وین و پرسشنامه فراشناخت حالتی عابدی بود. آزمودنیهادر دوگروه آزمایشی، تحت مداخله درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکردند . برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره وآزمون بنفرونی استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که هردوگروه آزمایش درافزایش معنادار نمره خودبازداری و مولفه های آن(05/0(P< ، به یک اندازه تاثیر داشته اند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که برای افزایش توان خودبازداری ازخشم در نوجوانان مبتلا به بدتنظیمی خلق مخرب، از درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی و بخشایش درمانی می توان بهره جست.
۲۰۳۸.

مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی و درمان شناختی-رفتاری بر مدیریت خود در افراد چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت خود رفتاردرمانی دیالکتیکی درمان شناختی رفتاری چاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۲۴۸
چکیده مقدمه: چاقی معضلی فراگیر است که می تواند سلامت جسمانی را به شدت دچار آسیب سازد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی و درمان شناختی-رفتاری بر مدیریت خود در افراد چاق صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون به همراه مرحله پیگیری و با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره و روان شناختی راه برتر شهر قزوین در سال 1398 بود که توسط پزشکان و متخصصان تغذیه تشخیص چاقی گرفته بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 60 نفر انتخاب شده و به روش تصادفی در سه گروه (رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی رفتاری و کنترل) گمارده شدند (هر گروه 20 نفر). برای گروه های آزمایش درمان شناختی رفتاری و رفتار درمانی دیالکتیکی به مدت 10 جلسه اجرا شد و برای گروه کنترل درمانی صورت نگرفت. پرسشنامه رفتارهای خودمدیریتی چاقی در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری شش ماهه توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. از آزمون تحلیل واریانس آمیخته برای آنالیز داده ها استفاده شد. یافته ها: با توجه به تفاوت مراحل آزمون بعد از انجام دو مداخله رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی رفتاری، عضویت گروهی و تعامل مراحل و گروه برای مدیریت خود معنادار بود (05/0>P). اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بیش از درمان شناختی رفتاری بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه به نظر می رسد رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی رفتاری می تواند در افزایش مدیریت خود در افراد چاق موثر باشد. کلید واژه ها: مدیریت خود، رفتاردرمانی دیالکتیکی، درمان شناختی رفتاری، چاقی
۲۰۳۹.

رابطه ذهن آگاهی با پیشرفت تحصیلی بر اساس نقش میانجی انعطاف شناختی در دانش آموزان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی پیشرفت تحصیلی انعطاف شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۳۷۲
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی ذهنآگاهی با پیشرفت تحصیلی بر اساس نقش میانجی انعطاف شناختی دانشآموزان در سال 1400 انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه دوم تهران در سال تحصیلی 1401-1400 میباشند. تعداد اعضای نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 365 نفر در نظر گرفته شده که به صورت نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از مقیاس انعطافپذیری شناختی دنیس و همکاران و پرسشنامه ذهنآگاهی فرایبورگ و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور بدست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (شاخصهای مرکزی، چولگی و کشیدگی) و آمار استنباطی (مدلیابی معادلات ساختاری) استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین ذهنآگاهی و پیشرفت تحصیلی با نقش میانجی انعطاف شناختی در دانشآموزان رابطه وجود دارد.
۲۰۴۰.

رابطه ی افکار تکرارشونده ی منفی و اضطراب اجتماعی نوجوانان: نقش میانجی آمیختگی شناختی و اجتناب تجربه گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آمیختگی شناختی اجتناب تجربه گرایانه اضطراب اجتماعی افکار تکرارشونده منفی نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۲۷۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی آمیختگی شناختی و اجتناب تجربه گرایانه در رابطه ی افکار تکرارشونده منفی و اضطراب اجتماعی در نوجوانان انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان شهر تبریز بوده که در سال تحصیلی 1401-1402 مشغول تحصیل بودند که ۲۸۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس اضطراب اجتماعی (SPIN) کهور و همکاران (۲۰۰۰)، نسخه کوتاه پرسشنامه ی افکار تکرارشونده (RTQ) ایوی و همکاران (۲۰۱۰)، پرسشنامه ی باورپذیری افکار و احساسات اضطرابی (BAFT) هرز برگ و همکاران (۲۰۱۱) و پرسشنامه ی پذیرش و عمل (AAQ-II) باند و همکاران (۲۰۱۱) گردآوری شدند. داده ها با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد افکار تکرارشونده منفی بر اجتناب تجربی و اضطراب اجتماعی اثر مستقیم و مثبت دارد (۰۱/۰p<). همچنین اثر مستقیم اجتناب تجربی بر اضطراب اجتماعی نیز مثبت و معنی دار است (05/۰p<)؛ با این حال اثر مستقیم افکار تکرارشونده منفی بر آمیختگی شناختی و اثر مستقیم آمیختگی شناختی بر اضطراب اجتماعی معنی دار نیست (۰۵/۰p>). از طرفی اثر غیرمستقیم افکار تکرارشونده منفی بر اضطراب اجتماعی به واسطه اجتناب تجربی مثبت و معنی دار است (۰۵/۰p<)؛ در حالی که اثر غیرمستقیم افکار تکرارشونده منفی بر اضطراب اجتماعی به واسطه آمیختگی شناختی معنی دار نیست (۰۵/۰p>). بنابراین چنین استنباط می شود که اجتناب تجربی نقش میانجی در رابطه افکار تکرارشونده منفی و اضطراب اجتماعی دارد، اما آمیختگی شناختی قادر نیست رابطه افکار تکرارشونده منفی و اضطراب اجتماعی را میانجی گری کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان