مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
وابستگی به مواد مخدر
حوزه های تخصصی:
"در این پژوهش اثربخشی روش درمانگری پسخوراند عصبی بر نشانه های آسیب شناختی بیماران مرد وابسته به مواد مخـدر بررسی شد. 20 معتـاد مراجعه کننده بـه کلینیکهـای تـرک اعتیاد، پس از پـاسخدهی به فهرست تجدیدنظر شـده نشانه های مرضی (SCL-90-R؛ دروگاتیس، 1975) در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. بیماران گروه آزمایشی علاوه بر دارودرمانگری، 30 جلسـه درمانگری پسخوراند عصبی دریافت کردند و بیماران گروه گواه تنها تحت دارودرمانگری بودند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری، کاهش معنادار شدت نشانه های خودبیمارپنداری، وسواس، حساسیت در روابط بین فردی، پرخاشگری و روان گسستهواری را در گروه آزمایشی نشان دادند. درمان پسخوراند عصبی همراه با دارودرمانگری، در بهبـود نشانگان آسیب شنـاختی روانی معتادان مؤثرتر از دارودرمانگری تنهاست.
"
اثربخشی روان درمانی امیدمحور بر انگیزشِ درمان افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی امیدمحور بر انگیزشِ درمان افراد وابسته به مواد مخدر انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی و طرح آن از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری عبارت بودند از: افراد وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز و کلینیک های ترک اعتیاد مناطق 9، 10 و 11 شهر مشهد. برای نمونه گیری تعداد 40 نفر از بین افراد داوطلب انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند و کاربندی نیز به تصادف به یک گروه (آزمایش) اختصاص پیدا کرد. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای روان درمانی گروهی امیدمحور دریافت نمودند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. هر دو گروه، مقیاس آمادگی برای تغییر و انگیزشِ درمان میلر و تونیگان را به عنوان پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد روان درمانی امیدمحور بر افزایش انگیزش درمان و مؤلفه های بازشناسی، دوسوگرایی و گام برداریِ افراد وابسته به مواد مخدر مؤثر است. نتیجه گیری: به کارگیری اصول روان درمانی امید محور نقش مهمی در افزایش انگیزش درمان افراد وابسته به مواد مخدر داشته و استفاده از آن می تواند موفقیت برنامه های درمانی و سایر پیامدهای مثبت درمانی را در آن ها به دنبال داشته باشد.
ارائه مدل معادله انتگرال-دیفرانسیل برای شیوع سوءمصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: شیوع مصرف مواد مخدر امروزه از جمله مشکلاتی است که به شدت رو به افزایش است و برکنش های اجتماعی افراد معتاد بر دیگر نفرات جامعه بستگی دارد. هدف این پژوهش ارائه یک مدل پیوسته ریاضی با استفاده از معادله انتگرال- دیفرانسیل برای مسئله شیوع سومصرف مواد مخدر در بین نفرات یک جامعه مفروض می باشد. روش: ساختارهای ارتباطی که در شبکه ها و سیستم های گسسته در میان اعضای یک مجموعه مفروض وجود دارند، می تواند به یک مدل شبکه ای گسسته و درنهایت به یک مدل معادله انتگرال-دیفرانسیل در حالت پیوسته منتهی شود. در این پژوهش مصرف کنندگان مواد مخدر و میزان پاکی و سلامت آن ها با درنظرگرفتن تأثیر نفرات دیگر جامعه بررسی شده است. یافته ها: در این مقاله، علاوه بر ارائه مدل های گسسته ساده برای مسئله شیوع مصرف مواد مخدر، مدل جایگزین جدیدی به همراه مدل معادله انتگرال-دیفرانسیل معرفی می کنیم که از سکون و اینرسی موجود در مدل های قدیمی در شیوع مصرف در بین افراد جامعه دوری می کند. نتیجه گیری: تحلیل هایی بر روی مدل های شبکه ای گسسته برای مسئله شیوع سوء مصرف مواد مخدر در یک جامعه مفروض انجام شد و معادله ای ریاضی برای روند انتشار سوء مصرف مواد مخدر با درنظرگرفتن انعطاف پذیری نفرات و اثرگذاری افراد معتاد بر دیگران ارائه شد.
مقایسه نقش ابعاد عاطفی شخصیت و ویژگیهای جمعیت شناختی در پیشبینی خشونت خانوادگی در مراجعین تحت درمان نگهدارنده با متادون و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵۶
539-556
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه نقش ابعاد عاطفی شخصیت و ویژگیهای جمعیت شناختی در پیشبینی خشونت خانوادگی در مراجعین تحت درمان نگهدارنده با متادون و افراد عادی بود. دویست و ده نفر (شامل 105 مراجع تحت درمان نگهدارنده با متادون و 105 فرد عادی) در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد که پرسشنامه خشونت خانوادگی و پرسشنامه خلق و خو و مزاج (TCI-56) را تکمیل نمایند. یافته ها نشان دادند که ابعاد عاطفی شخصیت و ویژگیهای جمعیت شناختی، خشونت خانوادگی را در افراد عادی و تحت درمان نگهدارنده با متادون پیشبینی نمی کند. همچنین میزان خشونت خانوادگی بین گروههای سنی مختلف افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون، تفاوت معنادار نشان نمیدهد. در مقایسه ابعاد عاطفی شخصیت بین افراد با تجربه خشونت خانوادگی و افراد بدون تجربه خشونت خانوادگی، این نتیجه به دست آمد که دو گروه با هم تفاوت معنادار ندارند. بین افراد عادی و افراد تحت درمان متادون در مؤلفه های ع شخصیت نیز تفاوت معنادار وجود نداشت. یافته های پژوهش حاضر میتواند در حوزه خشونت خانوادگی و ابعاد شخصیت مفید باشد.
بررسی وضعیت طرحواره های ناسازگار اولیه در بین مردان 20 تا 45 سال معتاد و غیرمعتاد شهر قم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت طرحواره های ناسازگار اولیه در بین مردان 20 تا 45 سال معتاد و غیرمعتاد شهر قم انجام گرفته است. ابزاری که جهت گردآوری داده ها مورد استفاده قرار گرفته است، پرسشناسه ی طرحواره های ناسازگار اولیه (فرم کوتاه YSQ-SF) می باشد. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل میانگین، انحراف معیار و آزمون t مستقل استفاده شده است. نتایج پژوهش، تفاوت معناداری (01/0) را بین گروه وابسته به مواد مخدر (معتاد) و غیروابسته نشان داد. میانگین نمرات طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد وابسته به مواد به طور معنی داری از میانگین نمرات افراد عادی بالاتر بود. به بیان دیگر، مردان وابسته به مواد مخدر در مقایسه با مردان غیروابسته (غیرمعتاد) به میزان بالاتری دارای باورهای هسته ای ناسالم و بنیان های شناختی ناسازگار می باشند. این اختلاف بیش از همه در طرحواه های ناسازگار اولیه از قبیل: رهاشدگی، بی اعتمادی، بدرفتاری، نقص و شرم، آسیب پذیری در برابر ضرر و بیماری، دیده شد.
بررسی مدل روابط ساختاری بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی با میانجی گری عزت نفس، احساس تنهایی و خودکنترلی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
171-190
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل روابط ساختاری بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی با میانجی گری عزت نفس، احساس تنهایی و خودکنترلی در افراد وابسته به مواد مخدر شهرستان لار انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی– همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه افراد مصرف کننده مواد مراجعه کننده به ۱۵ مرکز ترک اعتیاد شهر لار بود. از این میان، تعداد 222 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت انفرادی پرسش نامه رضایت از زندگی، پرسش نامه عزت نفس، پرسش نامه حمایت اجتماعی، پرسش نامه احساس تنهایی و پرسش نامه خودکنترلی را تکمیل کردند. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که عزت نفس، احساس تنهایی و خودکنترلی در رابطه بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی در افراد وابسته به مواد مخدر دارای نقش میانجی بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، برنامه های درمانی می توانند با هدف قرار دادن افزایش حمایت اجتماعی، عزت نفس و خودکنترلی و کاهش احساس تنهایی موجب افزایش رضایت از زندگی در افراد وابسته به مواد شوند و زمینه را برای ترک مصرف مواد مخدر در آن ها فراهم آورند.
مقایسه هوش هیجانی، تحریفات شناختی و رفتار اجتماعی بین افراد وابسته و غیر وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
227-250
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش مقایسه هوش هیجانی، تحریفات شناختی و رفتار اجتماعی بین افراد وابسته و غیر وابسته به مواد مخدر بود. روش: پژوهش حاضر از نوع علّی-مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مردان وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به کمپ های ترک اعتیاد شهر تهران و همچنین مردان غیر وابسته به مواد مخدر بود. 216 مرد 20 تا 70 ساله به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه وابسته (108 نفر) و غیر وابسته (108 نفر) به مواد مخدر قرار گرفتند. شرکت کنندگان مقیاس تجدیدنظر شده هوش هیجانی، مقیاس تحریف های شناختی و مقیاس تجدیدنظر شده گرایش های مطلوب اجتماعی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره، آزمون خی دو و تی مستقل تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه افراد وابسته و غیر وابسته به مواد مخدر در هوش هیجانی و تحریف های شناختی(به استثنای تعمیم مبالغه آمیز) تفاوت معنی داری وجود داشت. به صورتی که، گروه وابسته نسبت به گروه غیر وابسته به طور معناداری نمرات پایین تری در هوش هیجانی و نمرات بالاتری در تحریف های شناختی داشت. همچنین، بین دو گروه تفاوت معنی داری در خرده مقیاس رفتارهای اجتماعی ناآشنا وجود داشت. به صورتی که، گروه وابسته نسبت به گروه غیر وابسته به طور معناداری نمرات پایین تری در رفتارهای اجتماعی ناآشنا داشت. نتیجه گیری: این تفاوت ها در طراحی مداخلات بالینی برای درمان حائز اهمیت می باشند.
نقش میانجی انزوای اجتماعی در رابطه بین سیستم های مغزی-رفتاری و ویژگی های شخصیتی هگزاکو با تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
221 - 258
حوزه های تخصصی:
یکی از بزرگترین مشکلات جوامع انسانی معضل وابستگی به مواد است که سلامت جامعه، خانواد و فرد را به خطر می اندازد و باعث از دست رفتن کارکردهای فردی، شغلی، خانوادگی و اجتماعی می شود. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی نقش میانجی انزوای اجتماعی در رابطه بین سیستم های مغزی-رفتاری و ویژگی های شخصیتی هگزاکو با تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مردان وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1399 بودند. حجم نمونه 400 نفر از این افراد بر اساس دیدگاه کلاین(2015) و به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و به مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر، مقیاس سیستم های مغزی/رفتاری کارور و وایت، سیاهه ویژگی های شخصیتی هگزاکو اشتون و لی و مقیاس انزوای اجتماعی راسل پاسخ دادند. پس از کنار گذاشتن 63 پرسشنامه داده پرت، 337 نفر با ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق مدل معادلات ساختاری با استفاده از SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد بیشتر مسیرهای مستقیم معنادار شدند. همچنین اثرات غیرمستقیم ویژگی های شخصیتی هگزاکو(صداقت-فروتنی، برون گرایی و توافق) از طریق انزاوی اجتماعی بر تحمل پریشانی معنادار بود، اما اثرات غیرمستقیم سیستم های مغزی-رفتاری از طریق انزاوی اجتماعی بر تحمل پریشانی معنادار نبودند. مدل ساختاری اصلاح شده پژوهش برازش مطلوب و قابل قبول با داده های پژوهشی داشت و این گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر می باشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس کرونا، اضطراب کرونا و پریشانی روان شناختی در افراد وابسته به مواد مخدر
حوزه های تخصصی:
هدف ازانجام این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس کرونا، اضطراب کرونا و پریشانی روان شناختی در افراد وابسته به مواد مخدر بود. ایﻦ پژوهش از ﻧﻮع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-ﭘﺲآزﻣﻮن و گروه کنترل و همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد امید و زمستان شهر گچساران در سال 1400 بودند. ابتدا به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل). گروه آزمایش تحت 8 جلسه 120 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت. از مقیاس استرس کرونا سلیمی و همکاران (1399)، مقیاس اضطراب بیماری کرونا علی پور و همکاران (1398) و پرسشنامه پریشانی روان شناختی کسلر و همکاران (2003) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج بیانگر این بود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توانسته است استرس کرونا، اضطراب کرونا و پریشانی روان شناختی به طور معناداری بهبود بخشیده و نتایج در دوره پیگیری نیز ماندگار بوده است (0/05>P). نتایج حاکی از آن است که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر برای بهبود استرس کرونا، اضطراب کرونا و پریشانی روان شناختی در افراد وابسته به مواد مخدر مورداستفاده قرار گیرند.