فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۱۰۱ تا ۸٬۱۲۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
زنان و عصر تمدن بزرگ
روش شناسی انتقادی عاملیت و ساختار در اندیشة گیدنز از منظر حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چگونگی رابطة عاملیت و ساختار، معضل اساسی علوم اجتماعی است. نظریة ساخت یابی با هدف پایان دادن به امپراطوری نظریه های هرمنوتیکی از یک سو و ساختارگرایی و کارکردگرایی از سوی دیگر، در نظر دارد تبیینی کفایتمندتر در این زمینه ارائه دهد. در راستای هدف بومی سازی علوم انسانی و با توجه به محوریت مبانی معرفتی در نظریه های اجتماعی، این پژوهش با روش تحلیلی اسنادی در پی روش شناسی نظریة مزبور از منظر حکمت اسلامی است. پژوهش حاضر به این نتیجه رهنمون می شود که اگر چه نظریة ساخت یابی، علوم اجتماعی را از چنگال افراط و تفریط گرایی کل گرایی روش شناختی و فردگرایی روش شناختی در باب رابطة عاملیت و ساختار نجات می دهد، به دلیل عدم اتخاذ موضع واقع بیانه دربارة هستی، انسان و معرفت نمی تواند راه حل اساسی به شمار آید.
پیش بینی تحمل پریشانی بر اساس مولفه های ارتباطی خانواده مبدأ در زنان مطلقه و غیر مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی تحمل پریشانی بر اساس مولفه های ارتباطی خانواده مبدا در زنان مطلقه و غیرمطلقه بود. روش پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش همه زنان مطلقه و غیرمطلقه شهر تهران در سال 1395 بودند. نمونه شامل 300 زن (150زن مطلقه و 150 زن غیرمطلقه) بود که به روش نمونه گیری تصادفی از بین مراجعان به مراکز قضایی خانواده و خانه سلامت شهدای صادقیه منطقه 3 تهران انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از مقیاس خانواده اصلی (هاوستات و همکاران،1985) و پرسش نامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر،2005) استفاده شد. داده ها از روش تحلیل رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل گردید. نتایج نشان دادند که زنان غیر مطلقه از نظر ابعاد الگوهای ارتباطی و تحمل پریشانی وضعیتی بهتر را برای خود گزارش کردند و رضایت خاطر بیش تری داشتند و زنان مطلقه نسبت به زنان غیر مطلقه از الگوهای ارتباطی آشفته تر و از نظر تحمل پریشانی در سطح پایین تری بودند.
مقایسه نظام ارزشهای دینی منعکس شده در مطبوعات ، قبل و بعد از انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
مبنای این پژوهش «رابطه انسان با خدا» در قالب الگوهای مختلف جهت گیری ارزشی در جامعه ایران است که با الهام از آموزه های مولای متقیان،امام علی(ع)، در نهج البلاغه الگویی نظری برای بررسی آن طراحی شده است. روش تحقیق، تحلیل محتوای مضامین ارزشی مندرج در روزنامه های کثیرالانتشار و با قدمت چهل سال گذشته بوده و بر اساس یافته ها ونتایج تحقیق، جهت گیری نظام ارزشهای دینی ـ فرهنگی بر پایه سنجه های دینداری از الگوی «احساسی ـ مناسکی» قبل از انقلاب اسلامی به الگوی «پیامدی ـ فکری» بعد از انقلاب اسلامی تحول یافته است.نتایج حاصل ازآزمون تفکیک احتمال وقوع: تحلیل خوشه و الگوریتمهای خوشه بندی نیز نشان دهنده آن است که وقتی جهت گیریهای ارزشی از نوع «پیامدی»در حوزه دینداری رواج می یابد، بقیه ارزشها در این حوزه تحت الشعاع قرار می گیرند.
بختک «توسعه» و خواب ناآرام آبادی ما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بختک «توسعه»، باوری نافذ اما کسالت آور و مبهم است که بر اجتماع های محلی و آبادی ها سایه افکنده و اجازة تنفس آسان و لذت از زندگی بی آلایش را به آنان نمی دهد. این بختک به روستاییان القا کرده است که عقلانی نیستند و باید دانستن، عقلانیت و توسعه را از دیگران یاد بگیرند. درواقع، باید عقلانیت را از شهر وارد کنند. تاکنون بر آبادی ها، چنین بختکی حکومت کرده است. پیمانکاران «توسعه» و در رأس آن ها سازمان های اجرایی، هواداران اصلی این بختک بوده اند. آن ها متأثر از مفروضات بنیادین ادبیات روان شناسی و عقلانیت از بالا به پایین مهندسی، پرداختی فنی از توسعه ارائه کرده اند و آن قدر توسعه را آماده، سریع الوصول و بی تناسب با نیازها و خواسته های مردمی آبادی نشینان تحلیل کرده اند که الگوی «توسعه مجانی» را به آنان آموزش داده اند. آنان با فرض نوگریزی و عدم خلاقیت آبادی نشینان، مفهوم جادویی «تغییر» و تکنیک «مداخله» را ساخته اند و می خواهند زندگی آبادی نشینان را تغییر دهند. این مقاله، با تأکید بر زمینه های فرهنگی اجتماع های روستایی ایران، دو شکل نقد به ادبیات و عملکرد توسعه در کشور را مطرح می کند: نقد اول، دارای وجهی نوستالژیک و از «زبان گود» است که با نام «بختک توسعه» مطرح می شود. نقد دوم، عمل گرایانه و کارکردی است و با عنوان معضل «توسعه مجانی» بیان می شود. نقد، از چارچوب نظری و روش شناسی توسعه آغاز و به یافته ها و پیامدهای آن ختم می شود.
ورزش پهلوانی، ورزش نمایشی - کالایی!
منبع:
گزارش مهر ۱۳۷۵ شماره ۶۸
حوزههای تخصصی:
طراحی بنیاد ملی اطلاعات راهکار بهبود شاخص بهرهوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با بررسی ویژگیها عصر اطلاعات و با تعریف پارامتری به نام شاخص بهرهوری اطلاعاتی به عنوان معیاری برای اندازهگیری توانمندی اطلاعاتی کتابخانهها، به عوامل مؤثر بر این شاخص و علل پایین بودن آن در نظامهای کتابخانهای کشور پرداخته شده است. پس از آن با ارائه نظریه اشتراک منابع اطلاعاتی و تأثیر آن بر افزایش شاخص بهرهوری، دو دیدگاه مرسوم در این نظریه، مورد بررسی قرار گرفته و سپس با بررسی نظام اشتراک منابع اطلاعاتی در جهان و سابقه آن در ایران، مدل جدیدی مبتنی بر طراحی بنیاد ملی اطلاعات و ایجاد بستر مناسب گردش اطلاعات و استفاده بهینه از آن که بهرهجویی از آن میتواند در افزایش شاخص بهرهوری اطلاعاتی و در نهایت افزایش کارایی پژوهشگران در تولید علم بسیار مؤثر باشد ارائه شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر دلبستگی به محله مسکونی «مطالعه موردی: شهر کرمان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلبستگی به مکان مسکونی مبیّن احساس تعلقی است که افراد نسبت به محلة مسکونی خود دارند. این پیوندهای عاطفی، به ویژه با خاطرات، تجربیات و حوادث مهم زندگی اشخاص مرتبط است. دلبستگی به محیط های مسکونی از آن رو اهمیت دارد که عمل جمعی را تسهیل می کند، مشارکت سازمانی را افزایش می دهد، سرمایه گذاری را تشویق می کند و فرصت مناسبی جهت رشد و توسعة اجتماعی محلات مسکونی فراهم می سازد.
تحقیق حاضر با بهره گیری از الگوی نظام مند، مفهوم ارزش کاربری محلة مسکونی و نظریة بی سازمانی اجتماعی، به مطالعة دلبستگی به محلة مسکونی می پردازد و علل آن را مورد بررسی قرار می دهد. این تحقیق از نوع پیمایشی است که در آن با استفاده از شیوة نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای با 320 نفر از افراد بالای بیست سال، ساکن در مناطق مسکونی شهر کرمان مصاحبه شده است که از بین آن ها، اطلاعات 300 پرسش نامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
یافته ها نشان داد که متغیرهای پیوندهای اجتماعی محلی، دسترسی به امکانات و تسهیلات، احساس امنیت و نظم اجتماعی، اثرات معنی داری بر دلبستگی به محلة مسکونی دارند. همچنین، تأثیر غیر مستقیم متغیر مدت اقامت که از طریق پیوندهای اجتماعی محلی صورت می گیرد، بیش از تأثیر مستقیم آن بر متغیر وابسته است. در مجموع، نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که متغیرهای اصلی تحقیق 59 درصد از تغییرات دلبستگی به محلة مسکونی را تبیین کرده اند.
تاثیر روابط سازمانی و پایگاه طبقاتی برتمایل به مشارکت سیاسی جوانان شهرخورموج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی مشارکت سیاسی را تقبل آگاهانه انجام بخشی از امور در شکل همکاری از روی رغبت به قصد بهبود و بهسازی زندگی اجتماعی می دانند. مشارکت در این تعبیر می تواند اشکال و درجات گوناگونی نظیر همکاری و همیاری، همبستگی، انطباق، سازگاری، پذیرش، انقیاد و شیفتگی داشته باشد. از این رو تشویق به مشارکت و تسهیل در فرآیند تحقق آن همواره مورد توجه مصلحان اجتماعی بوده است و آن را فرآیندی می دانند که در طول زمان روی می دهد و همواره در حال تکوین و تکرار و تداوم بوده است و در خلال آن استعدادهای افراد از طریق هم کنشی با دیگران متبلور شده و به خودیابی و در نتیجه مسئولیت پذیری نایل می آید. روش تحقیق با استفاده از روش پیمایش و از طریق ابزار پرسشنامه انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه شهر خورموج می باشد. تعداد 341 نفر جوان از جامعه آماری به عنوان نمونه معرف به شیوه تصادفی سیستماتیک برای مطالعه انتخاب شدند. از اعتبار صوری برای روایی و آلفا کرونباخ برای پایایی ابزار تحقیق استفاده به عمل آمد و از روشهای آماری تحلیل واریانس دو طیفه برای آزمون فرضیات و تکنیک تحلیل مسیر برای سنجش مدل تحقیق استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری براساس یافته های تحقیق رابطه معناداری بین اثر تعاملی دو متغیر پایگاه اقتصادی و اجتماعی و روابط سازمانی با میزان تمایل به مشارکت سیاسی جوانان وجود دارد. به این معنا که هر چه پایگاه ـ اقتصادی جوانان بالاتر باشد و از طرفی هم نوع روابط آنها بیشتر باشد، میزان تمایل آنها به مشارکت سیاسی نیز بالاتر خواهد بود. نتیجه مذکور براساس آزمون تحلیل واریانس دوعاملی تایید و مورد پذیرش می باشد.
رادیو و تلویزیون: رسانه های همگانی و جامعه ایران (ضرورت تفکیک در کارکردهای تبلیغی و آموزشی وسایل ارتباط جمعی)
منبع:
رسانه بهار ۱۳۷۷ شماره ۳۳
حوزههای تخصصی: