فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۲۱ تا ۷٬۶۴۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
در سال اخیر شاهد ورود واژه سرمایه اجتماعی در گفتمان های جامعه شناسی، علوم اجتماعی، اقتصاد و علوم سیاسی بوده ایم. تمرکز بر مقوله سرمایه اجتماعی به دلیل نقشی است که سرمایه اجتماعی در تولید و افزایش سرمایه های انسانی واقتصادی ایفا می کند. به همین دلیل امروزه در بررسی و تدوین شاخص های اجتماعی توسعه توسط سازمان های معتبر جهانی، سرمایه اجتماعی پایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است. نظر به چنین اهمیتی در این مقاله سعی می شود به بررسی نظریات جدید در مورد سرمایه اجتماعی پرداخته شود.
کاربست نظرات برشت در پیام گذاری با محتوای هنری و شکل رسانه ای
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، ما با مستندکاوی نظرات و کارهای برشت در حوزه تئاتر و واکاوی آنها در چارچوب ارتباطات اجتماعی، تلاش داریم کار برشت را به منظور بهره برداری و بازتولید رسانه ای آن، کانون توجه قرار داده و بین محتوای هنری با ظرفیت ها و ظرافت های کار رسانه ای، پیوندی منطقی برقرار کنیم. تأکید بر وزن رسانه همپای وجه هنر و به خدمت گرفتن ظرفیت هنر در ظرف رسانه و بالعکس، استفاده از قابلیت های رسانه در خدمت شکل و محتوای تعالی بخش هنری، سمت گیری ما در سبک خاصی از پیام گذاری و نیز بازتعریف نقش و جایگاه مخاطب است، چرا که برشت، هدف گذاری ارتباط جمعی را با التزام به عنصر جذابیت و سرگرمی در کار هنری، به سویه های آگاهی و عمل ناب اجتماعی (praxis) ارتقا می دهد. نوشته حاضر، مرور آموزه هایی برای دست اندرکاران هنر و متولیان امور رسانه هاست.
چالش در انسان شناسی شهری
بررسی علل گونه گونی قومی در ایران از دیدگاه انسان شناسی
حوزههای تخصصی:
درآمدی بر آینده پژوهی فرهنگی- تمدنی انقلاب اسلامی در پرتو اندیشه حق مدار مهدویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ابعادی انقلاب اسلامی و چشم انداز تمدن سازانه آن، ما را به سمت پارادایم متفاوتی از آینده پژوهی انقلاب اسلامی رهنمون می کند. درحالی که نهادگرایان، مبتنی بر هستی شناسی اجتماعی، برپایی انقلاب اسلامی را به عنوان یک انقلاب مقطعی و نسلی، در تغییر نهاد قدرت تعبیر می کنند و چشم انداز تمدنی آن را در پیوستاری از مدرنیته ناقص تا مدرنیته بومی و مدرنیته اسلامی تعریف می کنند، تعالی گرایان، گستره تحولی انقلاب اسلامی را در سه بعد زمانی، مکانی و معنایی مبتنی بر هستی شناسی الهی انقلاب تعریف می کنند. از حیث ویژه داشت های معنایی و محتوایی در بعد ارتفاعی انقلاب اسلامی، بر نگرشی دوساحتی در پیوند آسمان و زمین تأکید می نمایند. از حیث دامنه زمانی انقلاب اسلامی، آن را برآمده از مسیر تکاملی جریان حق و منطبق بر آن تا برپایی امر ظهور تعریف می کنند و از حیث کرانه مندی و وسعت مکانی، گستره آن را فراتر از مرزهای ملی، به منظور مقابله و مواجهه با استکبار جهانی و نجات مستضعفان عالم تصویر می کنند. در انگاره مدرنیته اسلامی، آینده پژوهی فرهنگی-تمدنی نظام جمهوری اسلامی، منطبق بر کلیات آینده پژوهی موجود در پارادایم تجدد و مبتنی بر نظریه های جهانی شدن و البته با سویه های انتقادی و تنزیهی سامان می پذیرد؛ اما در انگاره تمدنی انقلاب اسلامی، همسو با نگرش تحول گرایان، آینده پژوهی انقلاب اسلامی در پارادایم حق مدار و مبتنی بر اندیشه آرمانی مهدویت تعریف می شود. در این جنس از آینده پژوهی، با تأکید بر جایگاه خاستگاهی نظام حق در عالم و با گذار از نگرش های انسان بنیاد در آینده پژوهی تجدد مدار، با محوریت بخشی به ساحت الهی عالم در جایگاهی ولایی، کنش دین مدارانه جوامع انسانی را در رهیافتی تبیینی- تدبری مورد تأکید قرار می دهد.
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر گرایش به حجاب (مطالعه موردی: دانشجویان دختر دانشگاه پیام نورشهر آبدانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم گرایش به حجاب مناسب و منطبق با هنجارهای اسلامی، از مهم ترین مسایل امروزین جوامع اسلامی است و رعایت موازین اسلامی و پوشش مناسب یکی از مهم ترین دغدغه های کنونی جامعه ما است. این پژوهش با رویکردی جامعه شناختی، گرایش دانشجویان دختر را نسبت به حجاب بررسی می کند. داده های این پژوهش با روش پیمایشی از نمونه ای با حجم 251 نفر از جمعیت 719 نفری دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور شهر آبدانان جمع آوری شده است. روش نمونه گیری مطالعه مزبور تصادفی طبقه ای بوده است. نتایج بررسی نشان داد که بین استفاده از رسانه های جمعی خارجی، تصور از بدن، اعتقادات دینی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانواده و گرایش به حجاب رابطه وجود دارد. 65 درصد ازتغییرات گرایش به حجاب را تبیین کرده اند. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد که گرایش به حجاب در بین دانشجویان دختردانشگاه پیام نور شهرآبدانان، متوسط روبه بالا است.
تاملاتی در مقوله شکل شهر و مناسبات شهرنشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله حاضر، بررسی تغییرات در شکل شهر ایرانی و زمینه های اجتماعی آن در دوره اسلامی است. این موضوع بر اساس چهارچوب پژوهشی، به این شرح بررسی می شودالف ـ مساله تحقیق: در شکل شهر باستانی ایران (دوره ساسانی)، از عناصر کهن دژ، شارستان و شار بیرونی، به عنوان سه جز اصلی یاد می شود در حالی که بر اساس اشارات برخی از منابع تاریخی دوره اسلامی، موجودیت عناصر سه گانه در شکل شهر باستانی استمرار داشته است. آیا حضور عناصر یاد شده، چنان که گروهی از محققان پنداشته اند، به منزله استمرار ساختارهای اجتماعی کهن ایران در دوران اسلامی بود؟ب ـ سوالات پژوهش: 1. آیا تداوم حضور این عناصر در شکل شهر ایران دوره اسلامی به منزله فقدان تغییرات در ماهیت مناسبات اجتماعی ـ اقتصادی شهرهای ایران در دوران گذار بود؟ 2. آیا ظهور منطقه ربض در شهر ایرانی دوره اسلامی در نتیجه تحولات در مناسبات شهرنشینی بود؟ 3. در صورت وجود روندهای تغییر در مناسبات اجتماعی و شکل شهر ایرانی در دوره اسلامی، در این روندها از چه الگوی پیروری می شد؟ج ـ فرضیات پژوهش: 1. تداوم حضور عناصر سه گانه در شکل شهر دوره اسلامی، به معنای تداوم نظام اجتماعی دوره باستانی در دوره اسلامیی نبود بلکه در شرایط گذار از نظام اجتماعی کهن به نظام اجتماعی دوره اسلامی، عناصر اصلی شکل شهر ایرانی بر اساس الگوی جدیدی سازماندهی شد؛ 2. ظهور منطقه ربض، در نتیجه بروز تغییرات اجتماعی در وضعیت شهرنشینی رخ داد: رشد مناسبات اقتصاد شهری (افزایش تولید کالایی و رونق دادوستد)، ترقی موقعیت اجتماعی گروه های پیشه وری و بازرگانان در کنار ضرورت های ناشی از گسترش فعالیت های اقتصادی ـ اجتماعی شهری، فضا و کالبد مناسبی را نیاز داشت که آن را در منطقه ربض می یافت؛ 3. در منطقه ربض، عناصر اصلی زندگی شهری مانند کالبد اقتصادی (بازار)، فرهنگی (مسجد جامع)، سیاسی (ارگ) و اجتماعی (محله ها) بر اساس نظمی وحدت گرایانه استقرار یافتند، الگویی که نشانگر گذار از مناسبات اجتماعی باستانی ایران (تفکیک فضایی عناصر سه گانه شکل شهر) به نظام اجتماعی جدید دوره اسلامی و انعکاس آرمانی آن در شکل شهر ایرانی ـ اسلامی بود
تأثیر روابط اجتماعی بر بروز رفتارهای پرخطر نوجوانان شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با سنجش رابطه اجتماعی از دو بعد ساختی و کارکردی در پی بررسی تأثیر رابطه اجتماعی بر بروز رفتارهای پرخطر در بین نوجوانان 19-15 ساله شهر بجنورد است. بعد ساختی رابطه اجتماعی با شبکه اجتماعی در چهار خرده مقیاس (خویشاوندان بلافصل، خویشاوندان گسترده، همسایگان و دوستان) و بعد کارکردی با حمایت اجتماعی و عزت نفس سنجیده شده است. رفتارهای پرخطر در هفت گروه (خشونت و حمل سلاح سرد، خودکشی، رابطه جنسی، مصرف سیگار، قلیان، مواد مخدر و مشروبات الکلی) مورد بررسی قرار گرفته اند. جمعیت مورد مطالعه شامل کلیه نوجوانان 19-15 سال شهر بجنورد در سال 1393با حجم نمونه 455 نفر است و نمونه گیری به روش سهمیه ای بر حسب سن و جنس، گردآوری شده است. نتایج پژوهش در بعد ساختی رابطه اجتماعی نشان می دهد شبکه روابط اجتماعی نوجوان با خویشاوندان بلافصل تأثیر منفی و معنادار و شبکه دوستان و همسایگان تأثیر مثبت و معنادار بر رفتارهای پرخطر نوجوانان دارد. شبکه خویشاوندان گسترده تأثیری بر بروز رفتارهای مذکور ندارد. نتایج پژوهش در بعد کارکردی رابطه اجتماعی نشان می هد عزت نفس بر رفتارهای پرخطر نوجوانان تأثیر منفی و معنادار دارد اما مقیاس کلی حمایت اجتماعی بر بروز رفتارهای پرخطر نوجوانان تأثیری ندارد، هرچند دو زیر مقیاس از شش خرده مقیاس حمایت اجتماعی شامل زیر مقیاس های اطمینان از ارزش و احساس پیوند قابل اعتماد، تأثیر منفی و معناداری بر رفتارهای پرخطر نوجوانان دارند. مدل معادله ساختاری برگرفته از مدل نظری پژوهش، از اعتبار مناسبی برای بررسی تأثیر رابطه اجتماعی بر بروز رفتارهای پرخطر برخوردار است.
بازنمایی ""دیگری فرودست"" در رمان های دوره پهلوی اول دکتر ابوتراب طالبی* مریم ناظری**(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در پی آن است که درکی از چگونگی بازنمایی روابط قدرت درون یکی از پر مخاطب ترین ژانرهای ادبی (رمان) به دست آورد. روابطی که نه به صورت آشکار بلکه به طور پنهانی درون سطرهای رمان گنجانده شده و گویای ذهنیت نهانی نویسندگان این رمان ها در مورد اقشاری بود که در مقاله پیش رو با عنوان ""دیگری"" تعریف شده اند.
در مبانی نظری، ابتدا به موضوع بازنمایی وفر ایند تولید معنا پرداخته شده است، سپس با تحلیل پیوند آن با نظریه گفتمان،معانی شکل گرفته در یک دوره تاریخی (پهلوی اول)به مثابه نظامی ارزیابی شده که معنا درون آن ساخته و پرداخته شده است. در مقاله نشان داده شده است که در این فرایند ""دیگری"" شکل می گیرد. این مقاله، با تدقیق در چگونگی کاربست این مفهوم (دیگری) در نظریه های پسا استعماری و فرودست، به سوژه هایی اشاره کرده است که از طریق تمایز قائل شدن با ""دیگری"" و در مقام مقایسه با آنها، ""خود"" را هویت می بخشند. این دیگری های به حاشیه رانده شده، با رجوع به دوره تاریخی پهلوی اول و گفتمان مسلط ناسیونالیستی این دوران تعریف شده اند.
نتایج بدست آمده از مطالعه رمان ها که با استفاده از روش نقد ادبی در کنار تکنیک های تحلیل روایت (مانند نکات گرامری و عنصر زمان روایت) به دست آمده است، به خوبی بیانگر نحوه اعمال قدرت از طریق بازنمایی است. اقشاری از جامعه ایران که با دلالت های نظری، به عنوان ""دیگری"" این نویسندگان معرفی شده اند، با موارد مطروحه در نظریات گفتمان شرق شناسی و مطالعات پسااستعماری تطابق دارند.در متون موردمطالعه ویژگی هایی مانند خروج از مرکز دیالوگ و پرت کردن آنها به محدوده غیر، تغییر جایگاه آنها از شخص به شی و صدور گزاره هایی کلی درباره فرودستان و تعمیم دادن این گزاره ها به تمام اقشار فرودست، به آنها نسبت داده شده است.
بررسی تطبیقی اصول روش شناختی کلام اجتماعی و جامعه شناسی دین با تأکید بر کارکردگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلام اجتماعی از حوزه های مطالعاتی اندیشه اجتماعی اسلام و شاخه ای از الهیات اجتماعی اسلامی است که به تبیین و دفاع از آموزه های ایمانی و دیدگاه های دینی درباب مسائل اجتماعی می پردازد. مهم ترین اصول روش شناختیِ کلام اجتماعی عبارتند از: سنجش اعتبار تاریخی، واقع گرایی و معناداری، اعتبار هرمونیتیکی، روشمندی اجتهاد و استنباط معارف. در مقابل، اصول روش شناختی جامعه شناسی دین در فهم موضوع و دستیابی به غایت در تقسیم پارادیمی به سه دسته اثباتی، تفسیری و انتقادی قابل تفکیک است. تبیین کارکردی، نمونه ای از سنخ تبیین های روش اثباتی است که مبتنی بر دو اصل: اصالت کل و اصالت سودمندی با ویژگی هایی چون تأکید بر سودمندی اشیا، نفی معیارهای ماوراءطبیعی و نسبی گرایی می باشد. در مقابل، منطق کارکردی کلام اجتماعی، یک منطق کارکردی جدید با محوریت آموزه های دینی و فاقد ویژگی های توجیه کارکردی جامعه شناسی دین و پیامدهای عرفی کننده آن است. عدم توجه استقلالی به کارکردهای دنیوی دین و تقدم حقانیت بر کارکرد ازجمله مهم ترین اسباب تمایز منطق کارکردی متکلمان از توجیه کارکردی جامعه شناسان دین هستند.
معرفی و نقد کتاب: نژاد و قومیت (فرهنگ، هویت و بازنمایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Assessing Knowledge Creation and the Effects of Institutional Culture on it (the(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Today، one of the most important functions of universities is to create knowledge in order to fulfill the needs of the society and promote the status of knowledge and the quality of instruction through it. Generally، it can be said that intellectuality is the most important and the most valuable property of educational centers such as universities and is the main key to development. Naturally، for the materialization of knowledge creation
in universities as one the most important issues of the third millennium، there are different factors at work and among these factors، institutional culture and its effects on knowledge creation have been investigated in this study. The population of this study included all the faculty members of the University of Isfahan (476 cases) of whom 142 cases were selected based on Cochran formula. A questionnaire was used for data
collection and the method employed in this study was survey. For analyzing data and testing the hypotheses، both descriptive statistics (Percentage، frequency، mean، standard deviation) and inferential statistics (Pearson r and regression) were used. The findings reveal that institutional culture has effects on the amount of knowledge creation of the faculty members and among the variables، ""orientation towards social
behavior"" which is one of the dimensions of institutional culture، has had the most effects on knowledge creation. Accordingly، revised coefficient of determination reveals that 20% of the variance of the dependent variable (knowledge creation) has been due to variables functioning on regression model. The rest of the variance is due to other variables not investigated in this study.
واحه جندق و بیابانک یا کویر نشینان مرکزی
بررسی الگوی پوشش جوانان شهر یاسوج(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئلة تغییرات صورت پذیرفته در الگوی پوشش جوانان و گرایش سلیقة جوانان در استفاده از الگوهای پوشش مدرن که اغلب سنخیتی با ارزش ها و هنجارهای دینی و بومی ندارند، بیش از یک دهه است که برای جامعة ایرانی به منزلة یک آسیب مطرح شده است. مطالعة پیش رو با هدف سنجش وضعیت الگوی پوشش، در میان 330 نفر از جوانان شهر یاسوج، با روش نمونه گیری خوشه ای و با ابزار پرسش نامة محقق ساخته انجام گرفته است. داده های تحقیق با نرم افزار spss و با انجام آزمون های هم بستگی تحلیل شد. با استخراج و کدگذاری دوبارة گویه های مربوط به سنجش الگوی پوشش با اختصاص نمره های مشخص به گویه ها و ترکیب آنها مقیاس الگوی پوشش به دست آمد، که در این میان، الگوی پوشش سنتی شبه مدرن بیشترین تعداد فراوانی را به خود اختصاص داد. در این پژوهش متغیرهای التزام دینی، سرمایة فرهنگی و مصرف به ترتیب بیشترین هم بستگی را با الگوی پوشش نشان دادند.