فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۹۰۱ تا ۱۳٬۹۲۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
علوم اجتماعی از ابتدای شکل گیری خود، با این پرسش مهم مواجه بوده که روش شناسی ویژه آن چیست؟ پارادایم های مختلف اثباتی، تفسیری و انتقادی، هر یک پاسخی به این پرسش داده و مدعی برتری نسبت به دیگری هستند. هابرماس، با نقد روش شناسی های اثباتی و تفسیری و بازخوانی مفاهیم پارادیم انتقادی، به طرح علایق معرفتی سه گانه و تقسیم بندی علوم، به تجربی، تفسیری و انتقادی پرداخته است. او در قالب این طرح معرفتی، مدعی است که روش ویژه علوم اجتماعی «دیالکتیکی» است. این مقاله، با روش تحلیلی انتقادی و با نگاه کلان، به بررسی و نقد رابطه مبانی مختلف هستی شناختی، معرفت شناختی، انسان شناختی و ارزش شناختی این روش با مؤلفه های آن، از منظر حکمت متعالیه پرداخته است. از منظر حکمت متعالیه، روش شناسی هابرماس از اشکالات مبنائی رنج می برد. برخی از مؤلفه های آن، با دستگاه فلسفی حکمت متعالیه ناسازگار و برخی از آنها در تضاد با این مبانی است.
«افق مهدوی» و تکوین چشم انداز «تمدن زمینه ساز» در آینده ایران اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امروزه بازطرح موضوع «تمدن اسلامی» در گفتمان و ادبیات انقلاب اسلامی ایران بر چه واقعیت تاریخی و عینی استوار است؟، به دغدغه علمی تبدیل شده است. این پژوهش، می کوشد بخشی از این مسئله را با رویکرد آینده پژوهی و مبتنی بر روش «افق شناسی تاریخی» ایران اسلامی پاسخ دهد. در تاریخ هر ملتی، شناسایی افق ها، راه گشای بررسی و ترسیم آینده آن ملت خواهد بود. ملت ایران با ترسیم افق مهدوی، خود را در مسیر تکامل تاریخی قرار می دهد که به تمدنی زمینه ساز ظهور می انجامد. ایران اسلامی در کشاکش نگاه فعال و منفعل پدیده ظهور، نگاه فعال را برگزید و این نگاه، رشد تاریخی ملت ایران را تا تحقق انقلاب اسلامی به همراه داشت. انقلاب اسلامی نیز با تداوم و خودآگاهی بخشی به این افق گزینی تاریخی، توانست با ترسیم آینده مطلوب خود، یعنی تکامل پیوسته و زمینه ساز ظهور به آینده محتمل آن با عنوان تمدن زمینه ساز دست یابد.
بررسی تأثیر شاخص های مطلوبیت فضای شهری بر میزان تحقق حق به شهر (مورد مطالعه: شهر بابلسر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
65 - 90
حوزههای تخصصی:
تحلیل اجتماعی میزان آگاهی شهروندان از ابعاد مسئولیتهای شهروندی نسبت به امور شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش چشمگیر سکونت در کلان شهرها در سال های اخیر، مسائل و مشکلات خاصی را در زندگی شهری به وجود آورده است. زندگی شهری الزامات و ویژگی های مختلفی دارد که یکی از مهم ترین آنها توجه به سطح دانش و آگاهی مردم دربارة مسئولیت های شهروندی شان در شهرهاست که در ادبیات امروزی آن را آموزش شهروندی می گویند. روش تحقیق حاضر پیمایش است. جمعیت تحقیق را کلیة شهروندان شهر ساری با ضابطة سنی 18 سال و بالاتر تشکیل داده اند که از میان آنها 437 نفر، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی، به منزلة جمعیت نمونه، انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد میزان آگاهی شهروندان از ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مسئولیت ها در سطح متوسط است. بیشترین آگاهی به بعد اجتماعی مربوط است و فقط تفاوت جنسیتی در بعد اقتصاد شهر معنادار است؛ به عبارت روشن تر، آگاهی زنان بیشتر از مردان است. ارزیابی مؤلفه های ابعاد حاکی از آن است که بیشترین میزان آگاهی، در بعد اجتماعی، مربوط به لزوم کمک به پیش برد اهداف شهر سالم، پویا و بانشاط؛ در بعد فرهنگی، درباب لزوم احترام به اقوام؛ در بعد اقتصادی، مربوط به لزوم پرداخت عوارض شهری؛ و در بعد سیاسی، مرتبط با لزوم چگونگی انتخاب مقامات شهری است.تطابقیافته های حاصل از ابعاد آگاهی از مسئولیت ها، برحسب متغیرهای زمینه ای معنادار، بر پایین بودن سطح آگاهی جوانان و تفاوت معنادار آن با آگاهی والدین دلالت دارد.
مطالعه شناخت وضعیت موجود مسئولیت اجتماعی دانشگاه مبتنی بر الگوی والایس بر اساس دیدگاه اعضای هیئت علمی (مورد: دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو باهدف «مطالعه وضعیت موجود دانشگاه تهران در رابطه با مسئولیت اجتماعی آن بر اساس دیدگاه اعضای هیئت علمی، مبتنی بر الگوی والایس» صورت گرفته است. این پژوهش در حیطه ی پژوهش های توصیفی از نوع پیمایشی و در زمره مطالعات موردی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشکده های واقع در شهر تهران «دانشگاه تهران» با تعداد 1593 نفر هست که با روش نمونه گیری چندمرحله ای و به صورت تصادفی، تعداد 138 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد مبتنی بر الگوی والایس (2008) است. پس از تائید روایی صوری و محتوایی از دیدگاه متخصصان این حوزه، اعتبار ابزار ا ز طریق تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار PLS بررسی و تأیید گردید. همچنین، پرسشنامه ازنظر پایایی، قابلیت اعتماد بالایی (9.7 درصد)، داشت. یافته های پژوهش گویای آن است که وضعیت مسئولیت اجتماعی در دانشگاه تهران چندان مطلوب و رضایت بخش نمی باشد. با توجه به اینکه وضعیت مسئولیت اجتماعی دانشگاه در چهار حوزه دانشگاه مسئول به لحاظ اجتماعی و زیست محیطی، آموزش معتبر و مسئولانه حرفه ای و شهروندی، مدیریت اجتماعی دانش و مشارکت اجتماعی و حمایت از توسعه پایدار هم موردبررسی قرار گرفت، نتایج نظرسنجی از اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران مؤید این مطلب است که وضعیت موجود دانشگاه در هر چهار حوزه فوق، چندان رضایت بخش و مطلوب نمی باشد و مستلزم بهبود است. بدین منظور، ضمن ارائه نتایج تحقیق، بر اساس تحلیل داده ها و الگوبرداری از تجارب دانشگاه های سایر کشورها، جهت بهبود وضعیت مسئولیت اجتماعی دانشگاه تهران در قالب چهار حوزه فوق، راهکارهایی ارائه شد که می تواند مورداستفاده سایر دانشگاه های کشور نیز قرار گیرد. شایسته است، دانشگاه ها ایجاد تصویر مطلوب درون و برون سازمانی خود را بیش ازپیش موردتوجه قرار داده و یک واحد مستقل به منظور پیشبرد امور مربوط به مسئولیت اجتماعی دانشگاهی ایجاد و تأسیس نمایند. پیوستن به شبکه های بین المللی مسئولیت اجتماعی دانشگاهی و ایجاد مرکز پژوهش های مسئولیت اجتماعی در دانشگاه و دانشکده های آن ها از اهم پیشنهاد های کاربردی می باشد.
بررسی سهم متغیرهای سطح دانش آموز ومعلم بر عملکردخواندن دانش آموزان پایه چهارم براساس داده های پرلز2006(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی روابط بین عملکرد خواندن و برخی متغیرهای سطح دانش آموز و معلم و بررسی درصد واریانس هر یک از سطوح در تبیین واریانس عملکرد خواندن است. بدین منظور، داده های پایه چهارم مطالعه پرلز 2006 ایران مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل ما بر نمونه ایرانی شامل 5411 دانش آموز از 236 مدرسه تأکید دارد. متغیرهای بکار رفته در این تحلیل از دو سطح انتخاب شده اند: سطح دانش آموز (خودپنداره، نگرش) و سطح معلم (گروه بندی، مقدار تکلیف). از مدل خطی سلسله مراتبی دوخطی(HLM) برای کشف روابط بین عملکرد خواندن و پیش بینی کننده های تحلیل استفاده شد. نتایج نشان دادند که در سطح دانش آموز متغیرهای خودپنداره و نگرش رابطه ای معنادار با عملکرد خواندن دارند و در سطح معلم نیز رابطه گروه بندی با عملکرد خواندن معنادار بود، ولی مقدار تکلیف رابطه معناداری با عملکرد خواندن نداشت.
تحلیل جنسیتی ادارک جوانان از اکوتوریسم (مطالعه موردی،دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان میاندورود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
حوزههای تخصصی:
رویکرد به اکوتوریسم به عنوان الگوی فضایی گردشگری در طبیعت، امروزه مورد توجه فراوانی قرار گرفته است، محققان معتقدند که اکوتوریسم یک ابزار مناسب برای رسیدن به توسعه گردشگری پایدار است. از انجا که هر فعالیتی از جمله گردشگری به شرایط ذهنی مناسب جامعه میزبان نیازمند است و این شرایط نه تنها حسب پایگاه اجتماعی و اقتصادی متفاوت است بلکه از منظر جنسیتی در میان دو گروه مرد و زن نیز تفاوت دارد. این پژوهش با هدف تحلیل جنسیتی از ادراک و تصورات جوانان از اکوتوریسم انجام شد. جامعه آماری تحقیق، دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان میاندورود می باشد که نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 275 نفر به صورت تصادفی در رشته های مختلف انتخاب شدند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از منابع اسنادی و پیمایشی با بهره گیری از ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. داده های تحقیق در دو سطح آمار توصیفی و آمار تحلیلی یا استنباطی با استفاده از آزمون های آماری میانگین، من ویتنی، تی مستقل و ضریب همبستگی فی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد پردازش قرار گرفتند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که: تفاوت معناداری بین دیدگاههای دختران و پسران در درک مولفه های اکو توریسم و جود دارد. و نیز دختران درک بیشتری از مولفه زیستی نسبت به مولفه های دیگر اکو توریسم دارند. و در نهایت یافته نشان می دهد که در درک مولفه های اجتماعی فرهنگی بین دوگروه واگرایی وجود دارد. واژگان کلیدی:گردشگری، اکوتوریسم ،جنسیت، ادراک، دانش آموزان متوسطه، شهرستان میاندورد
بررسی رابطة سلامت عمومی با فرسودگی شغلی و کفایت اجتماعی معلمان زن مدارس ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1392-1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطة بین سلامت عمومی با فرسودگی شغلی و کفایت اجتماعی معلمان زن مدارس ابتدایی در شهر تهران انجام شده است. در این تحقیق از پرسش نامة 28 سؤالی GHQ، که برای سنجش سلامت عمومی به کار می رود، استفاده شده است. هم چنین برای سنجش فرسودگی شغلی (MBI) از پرسش نامة 25 سؤالی مسلچ، شامل چهار خرده آزمون (خستگی عاطفی، مسخ شخصیت، عملکرد شخصی، و درگیری) استفاده شده است و در نهایت برای سنجش کفایت اجتماعی از پرسش نامة الگوی چهاربعدی کفایت اجتماعی فلنر، شامل 47 پرسش، استفاده شده است. داده های خام گردآوری شده از طریق روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی تجزیه و تحلیل شده است. برای تحلیل های استنباطی از رگرسیون سادة تک متغیره استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داده است که بین سلامت عمومی و فرسودگی شغلی ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد؛ به این معنی که با افزایش سلامت عمومی، فرسودگی شغلی کاهش و با کاهش میزان سلامت عمومی، فرسودگی شغلی افزایش می یابد، اما بین سلامت عمومی و کفایت اجتماعی ارتباط معناداری وجود ندارد
ماندن یا مهاجرت دوباره مهاجران بازگشته افغانستانی از ایران به کشورشان و عوامل تعیین کننده آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به پویایی های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دنیای معاصر، بازگشت مهاجران و پناهندگان در سال های اخیر اهمیتی فزاینده یافته است. با این حال، علیرغم بازگشت های جمعی بزرگی که رخ داده است، پایداری این بازگشت ها هیچ گاه از پیش تضمین شده نیست. این مقاله به بررسی پایداری بازگشتِ پناهندگان افغانستانی به کشورشان از ایران و اثر عوامل جمعیتی، زمینه ای و ساختاری بر تصمیم آنها به ماندن در افغانستان یا مهاجرت دوباره می پردازد. بدین منظور، پیمایشی با حجم نمونه 425 نفری در شهرهای کابل، هرات و مزار شریف صورت گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، تجربه بازگشت پناهندگان افغانستانی از ایران به افغانستان چندان پایدار نیست چرا که بیش از نیمی از بازگشت کنندگان قصد مهاجرت دوباره از افغانستان را دارند یا نسبت به ماندن در افغانستان مردد هستند. نتایج تحلیل چندمتغیره نشان داد که متغیرهای قومیت، تحصیلات، وضعیت زناشویی، ترکیب همسایگان، مدت مهاجرت در ایران، نوع بازگشت، رضایت اجتماعی، احساس تبعیض، و سطح بازادغام اجتماعی تأثیر معناداری بر ماندن یا مهاجرت دوباره دارند.
جامعه در مخاطره و فرزندآوری: مطالعه ای در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات اجتماعی معاصر افراد را در دو راهی آزادی انتخاب و بلاتکلیفی در انتخاب قرار داده است. امروزه فرزندآوری نیز با انبوهی از این گونه تناقضات همراه است. هدف این پژوهش، بررسی نقش این تحولات و مخاطرات در تصمیم به فرزندآوری زوجین شهر رشت با تأکید بر آرای اولریش بک و الیزابت بک-گرنشایم است. روش این پژوهش پیمایش و داده ها با استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل کلیه زوجین 49- 25 ساله شهر رشت بوده که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم نمونه، تعداد 383 خانوار به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهند که در بین زنان، متغیرهای افول ارزش های سنتی، آزادی انتخاب، تحصیلات و سن ازدواج و در بین مردان علاوه بر این متغیرها، متغیر فردی شدن نیز در کنش فرزندآوری آنها نقش داشته و احتمال فرزندآوری را کاهش داده اند. در نهایت، با وجود آن که افراد با مخاطره ها و مسائل مختلفی روبرو هستند، به دلیل عشق و علاقه به بچه هنوز هم اقدام به فرزندآوری می کنند. با این حال، در دو راهی مخاطره های فرزندآوری و علاقه به بچه، مسیر سوم یعنی کم فرزندآوری را اتخاذ می کنند.
سنجش توسعه یافتگی شهرستانهای استان یزد با مدل HDI و TOPSIS(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۵ شماره ۶۰
229-203
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از موضوعات مطرح شده اخیر در فرهنگ برنامه ریزی، نابرابری توسعه است. این نابرابری حاصل عوامل متعدد بوده، که سبب رشد ناهمگون و نامتعادل نواحی می شود. موضوعی که بازتاب آن را در چشم انداز جغرافیایی شهرها می توان یافت. لذا در برنامه ریزیها چگونگی توسعه در شاخصها و مکانهای مختلف از جمله مباحث مهم و اساسی به شمار می رود. در مقابل این توسعه، محرومیت و تنگناها قرار دارد؛ بنابراین ابعاد گوناگون و پیچیدگی موضوع، ضرورت شناخت میزان توسعه و محرومیت را بیان می کند. روش: پژوهش حاضر دارای ماهیت کاربردی و ترکیبی از روش های تحقیق توصیفی - تحلیلی می باشد. لازم به ذکر است هدف کلی پژوهش، شناسایی توانمندیها و محدودیتهای توسعه یافتگی در شاخصهای اجتماعی - اقتصادی استان یزد بوده؛ که با دیدگاه آمار فضایی مورد بررسی قرار گرفته است. برای تحلیل داده ها نیز، از نرم افزارهای Grafer، GIS و Excel در قالب مدل HDI و TOPSIS استفاده شده است. یافته ها: شهرستانهای خاتم، میبد و صدوق محروم ترین و مرکز استان (یزد) توسعه یافته تر از دیگر شهرستانهای استان است و به لحاظ آماره TOPSIS شهرستان یزد توسعه آن برابر 973/0% و میزان TOPSIS شهرستان خاتم با میزان 017/0% به ترتیب بیشترین و کمترین و همچنین آماره HDI شهرستان یزد برابر 26/0% به عنوان توسعه یافته ترین و HDI شهرستان خاتم برابر 1 به عنوان فقیرترین شهرستان استان است. همچنین میزان HDI شهرستانهای طبس و مهریز به ترتیب برابر 56/0 و 59/0% بوده که نشان دهنده سطح میانه توسعه و فقر در میان دیگر شهرستانها است. بحث: براساس نتایج مدلهای مورد نظر توزیع (زیرساخت، امکانات، خدمات و غیره) در شهرستانهای استان بیانگر ناهماهنگی و ناتوانی جغرافیایی مناطق است. براین اساس میزان توسعه و توسعه نایافتگی تفاوت آشکاری را بین مناطق استان نشان می دهد. درنتیجه این تفاوتها تهیه و اجرای برنامه ها و طرحهای هدفمند برای توسعه یکپارچه و متوازن لازم است.
مدیریت تعارض های زناشویی با رویکرد حل مسئله از منظر مشاوره ی خانواده و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به پیامدهای ویران گر اختلافات زناشویی از جمله تأثیرات روانی و جسمانی در زوجین، گوشه گیری و ضعف کفایت اجتماعی، مشکل در پیشرفت تحصیلی فرزندان و تأثیرات منفی در تعالی جامعه لزوم بررسی راه کارهای مدیریت صحیح تعارض های زناشویی آشکار می شود. پژوهش حاضر با استفاده از روش تطبیقی و با تأکید بر روش شهید صدر مبنی بر اینکه در تفسیر موضوع های قرآنی بایستی از نتایج علوم انسانی بهره برد تا پس از عرضه ی آن بر قرآن و دریافتن دیدگاه قرآن درباره ی آنها پاسخ گویی به سؤال ها و رفع شبهه های روز میسر شود، ابتدا مبحث تعارضات زناشویی را در دانش مشاوره ی خانواده بررسی و سپس دیدگاه اسلام را در این باره مطرح و اشتراکات و اختلافات دو حوزه را در این موضوع بیان می کند. بنا بر یافته های پژوهش مشاوره خانواده در مدیریت تعارضات زناشویی به عزت نفس انسانی اهتمام می ورزد و اسلام علاوه بر آن از کرامت انسان، ایمان به خدا و ایجاد آرامش و برقراری رحمت و مودت بین افراد هم سخن می گوید. مدیریت تعارض های زناشویی در اسلام بر پایه ی توحیدمحوری و در مشاوره ی خانواده بر اساس انسان محوری است.
خشونت پلیس در جامعه آمریکا با تمرکز بر اقلیت-ها
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است با نگاهی اجمالی به تاریخ نژادپرستی در آمریکا به وقایع جامعه آمریکا که منجر به کشته شدن تعدادی از اقلیت های نژادی در این کشور توسط پلیس شده است، بپردازد و دلایل خشونت پلیس آمریکا، علیه اقلیت ها را ریشه یابی نماید. همچنین ابعاد مختلف خشونت-های پلیس علیه اقلیت های سیاه پوست، سرخ پوست، لاتین تبار، زرد پوست، مسلمان و یهودیت ضد صهیونیست به اجمال بررسی می گردد. نخست با بهره گیری از مطالعات اسنادی، مقالات و داده های موجود در مورد خشونت پلیس آمریکا علیه اقلیت ها فیش برداری و اطلاعاتی کلی از رفتار پلیس با سیاهان، لاتین تبارها و سرخ پوستان، زرد پوستان و مسلمانان و یهودیان ضد صهیونیسم گردآوری شده و سپس به اجمال دلایل عمده این خشونت ها بررسی شده است. خشونت پلیس آمریکا علیه اقلیت های این کشور و حتی مظنونان کودک و نوجوان گروه های اقلیت، نگرانی های زیادی در جامعه آمریکا به وجود آورده است. به نظر می رسد این مسئله سابقه در نژادپرستی ریشه داری دارد که از دیرباز در ایالات متحده آمریکا، حکمفرما بوده است. از سوی دیگر، خشونت به کار گرفته شده از سوی پلیس آمریکا (سبوعیت پلیسی)، بازتابی از خشونت نهادینه شده در جامعه این کشور است.
روابط خانوادگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۷
437-459
حوزههای تخصصی:
اهمیت روابط خانوادگی فرد به عنوان شاخص مهمی در سلامت روان و بهبود کیفیت زندگی، در مبتلایان بیماری های مزمنی مانند ام اس دوچندان می شود. مطالعه حاضر که با هدف بررسی تجارب مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس در زمینه روابط خانوادگی، صورت پذیرفته یک پژوهش کیفی به شیوه پدیدار شناسی است. مشارکت کنندگان 15 نفر بوده اند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق و تفسیر داده ها به روش کلایزی و رویکرد IPA انجام شده است. نهایتا سه خوشه اصلی در حیطه روابط خانوادگی مبتلایان به دست آمد که عبارتند از «روابط با والدین»، «روابط زناشویی» و «رابطه با فرزندان». هر یک از این خوشه ها دارای دو خوشه فرعی هستند که عبارتند از: خوشه اول؛ تعارضات والدینی و درون خانوادگی، حمایت های خانواده، خوشه دوم؛ روابط عاطفی و روابط جنسی و خوشه سوم؛ فرزندان و فرزند آوری. روابط خانوادگی یکی از دغدغه های عمده مبتلایان به ام اس در همه سطوح والدین، فرزندان و روابط زوج می باشد. همان طور که حضور تعارضات مزمن در خانواده به عنوان یکی از عوامل ابتلا به بیماری و تشدید علائم می باشد، روابطی همراه با همدلی و درک و حمایت می تواند به بهبود بیماری، همکاری بیمار برای درمان، ارتقای کیفیت زندگی و کاهش احتمال عود منجر شود.
نقش جو خلاق کلاس درس در پیش بینی مؤلفه ی کیفیت پردیس های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین کیفیت پردیس دانشگاهی به فهم شرایط محیطی نیاز دارد و یکی از اشکال شرایط محیطی جو خلاق کلاس درس در درون پردیس دانشگاهی می باشد که خود از چندین بعد تشکیل یافته است. ازاین رو، پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش جو خلاق کلاس درس (به تفکیک ابعاد ده گانه) در پیش بینی مؤلفه ی کیفیت پردیس های دانشگاهی انجام گرفت. روش شناسی پژوهش از نوع پیمایش و توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان تحصیلات تکمیلی پردیس های دانشگاه خوارزمی، شهید بهشتی و علامه طباطبایی در سال تحصیلی 1394-1395 تشکیل می داد. روش نمونه گیری از نوع اتفاقی (در دسترس) بود و حجم نمونه بر اساس جدول گرجسی _ مورگان 116 نفر در نظر گرفته شد. جهت جمع آوری داده ها پرسشنامه ی جو خلاق کلاس (با پایایی 94/0= α) و پرسشنامه ی کیفیت پردیس دانشگاهی (با پایایی 99/0= α) به کار گرفته شد. روایی محتوایی ابزارها نیز با نظر اساتید تأیید گردید. درنهایت داده ها با استفاده از نرم افزار 22. spss و روش رگرسیون و آزمون یومان ویتنی تجزیه وتحلیل گردید. نتایج نشان داد مؤلفه های جو خلاق کلاس درس به گونه معنی داری توان تبیین 31/0 = 2R از واریانس مؤلفه کیفیت پردیس دانشگاهی را دارا هستند (56/0 = R، 7/13 = (105 و 10)F و 001/0 > P) و سهم مؤلفه حمایت از ایده ها (408/0 - = ) و اعتماد و اطمینان (347/0 = ) در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار است وسهم بقیه مؤلفه های ارائه شده معنی دار نیست. همچنین بین وضعیت موجود و مطلوب پردیس دانشگاهی شکاف وجود دارد و بین دیدگاه دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا ازنظر جو خلاق کلاس و کیفیت پردیس دانشگاهی تفاوت معنی دار وجود ندارد.
زنان افغان مهاجر و چالش های بازگشت به وطن (مطالعه موردی: زنان مهاجر افغان ساکن شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بزرگ ترین مهاجرت افغان ها به ایران بعد از روی کار آمدن دولت جمهوری دمکراتیک افغانستان در 1978 و به واسطه درگیری های گسترده داخلی آغاز شد. این سیل مهاجرتی در طی سال ها همواره با فرازوفرودهای فراوانی مواجه بوده است. گرچه دلیل اصلی مهاجرت افغان ها هرگز نگرش جنسیتی نبوده است اما همواره سایه مسائل جنسیتی همچون نبود امنیت برای زنان، صیانت از ناموس و ... به عنوان مؤلفه های بازدارنده نقش اساسی ایفا کرده اند. در این پژوهش تلاش شده دلایل عدم تمایل به بازگشت افغان ها از دید زنان مورد بررسی قرار گیرد. با استفاده از نظریه دافعه و جاذبه مهاجرت و از طریق مصاحبه ساختارمند با 16 زن مهاجر در شهر مشهد و طی دو دوره زمانی مختلف پرسش های اصلی تحقیق بررسی شد. جاذبه های ایران برای دختران و زنانی که در ایران متولد شده اند بیشتر از زنانی است که بخش عمده ای از عمر خود را در افغانستان گذرانده اند. تغییر ساختار معیشتی و محیط جغرافیایی افغان های مهاجر به ایران که عموماً از قوم هزاره هستند موجب شده نظام پدرسالار سنتی کارایی خود را از دست داده و از جامعه ایرانی متأثر شود. دلایل عدم بازگشت زنان افغان در دو دسته کلی قابل تقسیم بندی است: 1) مسائل درون فرهنگی که بازتاب دهنده مشکلات و موانع موجود در ساختار اجتماعی و سنتی افغانستان است و عملاً به عنوان یک دافعه در بازگشت زنان نقش ایفا می کند گرچه تغییرات رخ داده بعد از شکل گیری جمهوری اسلامی افغانستان بارقه امیدی نیز در دل آن ها تابانده است و 2) مسائل برون فرهنگی که ناشی از جاذبه ها و دافعه های جامعه ایرانی برای ایشان است خصوصاً برخورداری از آزادی و امنیت بیشتر در ایران برای زنان افغان علی رغم مشکلات و موانع تحصیلی و اجتماعی، به عنوان یک مؤلفه مؤثر در عدم بازگشت عمل می کند.
بررسی رابطه ادراک عدالت سازمانی و رضایت شغلی در دو سازمان آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه ادراک عدالت سازمانی و رضایت شغلی کارکنان سازمان های اداری می پردازد. ادراک عدالت سازمانی دارای سه مؤلفه ادراک عدالت توزیعی، ادراک عدالت رویه ای، و ادراک عدالت مراوده ای در نظر گرفته شد و ابعاد رضایت شغلی نیز رضایت از ماهیت کار، رضایت از حقوق و مزایا، رضایت از سرپرست و مدیر، رضایت از ترفیعات، و رضایت از همکاران است . نمونه مورد مطالعه 265 نفر از کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران و دانشگاه مازندران را شامل می شود. یافته های پژوهش نشان داد که ادراک عدالت سازمانی 2/62 درصد از تغییرات رضایت شغلی را توضیح می دهد. همچنین هر یک از مؤلفه های ادراک عدالت سازمانی نیز تأثیر معناداری بر رضایت شغلی کارکنان دارند.