فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۷۶۱ تا ۱۰٬۷۸۰ مورد از کل ۳۶٬۸۶۱ مورد.
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
175 - 208
حوزههای تخصصی:
امروزه در محیط های کلانشهری، پدیده ای مانند بی تفاوتی اجتماعی، بیانگر بی احساسی، بدبینی، بی میلی و به عبارت بهتر نوعی افسردگی اجتماعی است. از منظر آسیب شناختی، بی تفاوتی در بین شهروندان نوعی بیماری اجتماعی شناخته می شود که از عناصر نامطلوب فرهنگ مدرن کلانشهرها بوده و با تأکید بیش از حد بر ترجیحات شخصی و منافع فردگرایانه در زندگی شهری معاصر نمود یافته و همچون مانعی در ایجاد و برقراری ارتباطات مثبت اجتماعی و نیز افزایش مشارکت شهروندان در امور اجتماعی قرارگرفته، به تضعیف یا حتی توقف فرایند توسعه ی ملی منجر می شود. هدف اصلی این مطالعه شناخت رابطه بین سلامت و نشاط اجتماعی با بی تفاوتی اجتماعی جوانان شهر کرمانشاه است. این مطالعه با روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفت. جامعه ی آماری مورد مطالعه جوانان 20 تا 30 سال شهر کرمانشاه هستند. که در زمان پژوهش (1396)، تعداد آن ها برابر 42017 نفر بود. با توجه به حجم زیاد جامعه ی آماری و جهت تسریع در گردآوری و تحلیل یافته ها، همچنین صحت و دق ت لازم، تعداد 400 نفر به عنوان نمونه ی مورد مطالعه قرار گرفتند. از آزمون های آماری همبستگی پیرسون، آزمون t و آزمون تحلیل واریانس برای بررسی فرضیه ها و برای سنجش مدل پژوهش از رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته های حاصل نشان می دهد که بین متغیرهای سلامت اجتماعی (136/0-) و نشاط اجتماعی (114/0-) با متغیر وابسته (بی تفاوتی اجتماعی) رابطه ی معنادار ی وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که دو متغیر سلامت اجتماعی (12/0Beta= ) و نشاط اجتماعی (12/0Beta= ) با مقادیر T برای سلامت اجتماعی (09/4- T=) با ضری ب مع نا داری (000/0 =Sig.T) و نش اط اجتماعی با مقدار T ب رابر (301/3 T=) و معنا داری (001/0 =Sig.T) بر روی متغیر وابسته تأثیر معناداری داشته اند.
عوامل موثر ارتقاء فرهنگ کار برای زنان سرپرست خانوار بر اساس تحلیل ساختاری-تفسیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
علوم اجتماعی شوشتر سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۴۵)
181 - 210
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات سریع جهانی در قرن حاضر، توسعه ی اجتماعی به عنوان یکی از دستاوردهای تغییرات فرهنگی جوامع در عرصه های مختلف همچون صنعت، اقتصاد و ... بوده است و زنان نیز به عنوان بخشی از یک جامعه می توانند نقش مهمی در اشتغال در یک جامعه داشته باشند. هدف این پژوهش طراحی مدل تحلیل ساختاری- تفسیری (ISM) عوامل موثر ارتقاء فرهنگ کار برای زنان سرپرست خانوار می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل 12 نفر از متخصصان مدیریت فرهنگی می باشند که از بین دانشیاران دانشگاه از طریق نمونه گیری همگن انتخاب شدند. روش این پژوهش به صورت ترکیبی مبتنی بر روش کیفی و کمی می باشد. در بخش کیفی ابتدا بر اساس روش ارزیابی انتقادی (CASP) مرتبط ترین تحقیقات مربوط به موضوع فرهنگ کار دسته بندی و بر اساس روش امتیاز فراوانی در تحقیقات انتخاب شده، 18 عامل موثر بر ارتقا فرهنگ کار زنان بی سرپرست در قالب 5 مولفه فرعی مشخص گردیدند و مورد تحلیل دلفی قرار گرفتند. سپس در بخش کمی ابتدا شاخص های تایید شده کد گذاری و بر اساس ماتریس متقابل بین مشارکت کنندگان (12 نفر نخبه) تحقیق توزیع گردید و با تشکیل ماتریس مخروطی، مدل ساختاری-تفسیری طراحی گردید. نتایج پژوهش نشان داد، مدل طراحی شده شامل 11 سطح می باشد که مهمترین و تاثیر گذارترین عامل فرهنگ کار برای زنان بی سرپرست، اصلاح قانون کار به عنوان شاخص مولفه فرعی هنجارهای فرهنگی می باشد و کم اثرترین شاخص بر ارتقای فرهنگ کار، آگاهی بخشی به عنوان یکی از شاخص های مولفه فرعی آموزه های رسانه ای می باشد.
آسیب شناسی زیرمنظومه همشیرها : مطالعه کیفی دنیای پدیداری همشیرها در خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۹
331-345
حوزههای تخصصی:
مقدمه: باتوجهبهمشکلات فراوان خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال ADHD و عدم شناسایی آسیب های زیرمنظومه همشیرها در پیشینه پژوهشی ،هدف این پژوهششناساییآسیب هایزیر منظومه همشیرها درخانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال ADHD است. روش: این پژوهش یک مطالعه کیفی است که با روش پدیدارشناسی [1] انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال ADHD بود که به مراکز مشاوره یا روانپزشکی شهر سنندج رجوع کرده بودند.نمونه گیری با روش هدفمند و شامل 27 نفربوده است.ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته و تحلیل داده ها با روش هفت مرحله ای کلایزی(1987) انجام شده است. یافته ها: در این پژوهش اطلاعات به دست آمده ی حاصل از کدگذاری در سه دسته کدگذاری توصیفی [2] ، تفسیری [3] و تبیینی [4] قرار گرفته اند که شامل 3 کد تبیینی، 9 کد تفسیری و 44 کد توصیفی است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که زیرمنظومه همشیرها تحت تأثیر مشکلات فرزند ADHD خانواده قرار دارد و آسیب های خاص و تأثیرات منفی بر این زیرمنظومه وارد می کند. بنابراین این زیرمنظومه نیازمند نظارت،حمایت و آموزش های خاصی است تا از میزان آسیب های آن کاسته شود. [1] Phenomenological [2] .Descreptive [3] . Interpretative [4] .Explanatory
تجربه زیسته دختران کار خیابانی؛ در بستر ملاحظات جنسیتی و تفاوت های قومیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار ۱۳۹۸ شماره ۸۴
127 - 154
حوزههای تخصصی:
پدیده ی کودکان کار ازجمله مسائل اجتماعی است که در چند سال اخیر موردتوجه عده ی زیادی از محققین و پژوهشگران قرارگرفته، این در حالی است که در بسیاری مواقع این تحقیقات با غفلت از دختران کار صورت پذیرفته است؛ در این پژوهش تلاش شده تا با استفاده از روش تحقیق کیفی و انجام مطالعات پدیدارشناسانه، تجربه ی زیسته ی دختران کار مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. بدین منظور با 23 دختر 6 تا 16 ساله که تجربه ی زیسته ی مشترک کار و زندگی در خیابان دارند، مصاحبه های عمیق کیفی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، درک و توصیف دختران از کار درخیابان و فهم روایت های آن ها در چهار مضمون اصلی «ویژگی های زمینه ای و قومیتی»، «سنخ شناسی فعالیت های روزمره مبتنی بر جنسیت»، «حیطه های فضایی و مکانی کار» و «مهارت ها و ترفندها» قابل مقوله بندی است. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد، زمینه ها و بسترهای کار دختران در خیابان، در چهار مقوله ی «زندگی در خانواده های از هم گسیخته»، «فرودستی و درماندگی»، «کار دختران به مثابه حمایت از خانواده» و «استثمار مضاعف و کنترل شدید دختران کار» قابل مقوله بندی است.
بررسی دو ضلعی قطر و عربستان و مؤلفه های تأثیرگذار این دو ضلعی بر تحولات سوریه و یمن از سال 2011 تا 2019
حوزههای تخصصی:
عربستان و قطر دو کشور عربی همسایه هستند که بیش ترین اثرگذاری و نقش آفرینی را دارا می باشند. منابع غنی نفت و گاز در این دو کشور و ثروت فراوان حاصل از این منابع، بلندپروازی ها و مداخلات منطقه ای فراوانی را برای هر دو کشور به همراه داشته است که این امر در کنار اختلافات ریشه دار و عمیق مرزی و تاریخی بین دو کشور، و نیز اختلافات ایدئولوژیک ناشی از نگاه های وهابی- اخوانی برخاسته از اندیشه های سران این دو کشور، اصطکاک ها و مخاصماتی را در تاریخ نه چندان درازمدت روابط دو کشور ایجاد نموده که این دو کشور همواره تا پیش از سالیان اخیر، می کوشیده اند با تعامل و مساعدت، جلوه های این مخاصمه را چندان علنی نکنند. با این وجود، تحولات بیداری اسلامی (بهار عربی) در منطقه که از 2011 کلید خورد و مجموعه تحولات منطقه خصوصاً دیدگاه های متعارض دو کشور در جریان تحولات سوریه و یمن، دامنه اختلافات را تعمیق بخشیده و این مسأله حتّی تا مرحله پیش از رویارویی مستقیم نظامی نیز، ادامه پیدا کرد. این پژوهش، با اشاره به مؤلفه های هویتی سیاست داخلی و خارجی دو کشور قطر و عربستان، تلاش دارد به این سئوال پاسخ دهد که عوامل تشدید این بحران و روند تشدید اختلاف بین دو کشور خصوصاً تشدید اختلافات این دو کشور در سال جاری(2019) چه بوده است؟ دلیل تشدید خصومت در روابط کشور در موضوعات اشاره شده را می توان در پیشینه ی اختلافات مرزی میان دو کشور، پایگاه های فکری متفاوت در زمینه ی وهابیت و سلفی گری، تفاوت و تعارض دیدگاه ها در رابطه با جنبش ها و گروه-هایی همانند اخوان المسلمین، تعارض منافع در سوریه و یمن، نوع و میزان روابط با ایران و ایالات متحده، و نیز جاه طلبی ها و ماجراجویی های سران تازه کار و نه چندان مجرب دو کشور جستجو کرد.
بررسی و انتخاب استراتژی بهینه برای شهرداری ایلام با بهره گیری از مدل ترکیبی SWOT-ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۴ و ۶۵
199 - 223
حوزههای تخصصی:
این تحقیق که با هدف بررسی و انتخاب استراتژی بهینه برای شهرداری ایلام با بهره گیری از مدل ترکیبی SWOT-ANP تدوین شد از نوع توصیفی- تحلیلی و بر مبنای هدف، کاربردی می باشد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه و جامعه آماری تحقیق متشکل از 49 نفر از خبرگان و صاحبنظران در شهرداری ایلام است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل ترکیبی SWOT-ANP استفاده شد. در فرایند تحلیل و انتخاب استراتژی بهینه برای شهرداری ایلام از روش ماتریس ارزیابی عوامل داخلی (IFE) و ماتریس ارزیابی عوامل خارجی (EFE) استفاده گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، مجموع نمرات نهایی نقاط قوّت و ضعف، فرصت ها و تهدیدها در شهرداری ایلام برابر با 60/1 است که این عدد فاصله زیادی تا میانگین مورد نظر (5/2) دارد. این امر نشان می دهد که شهرداری ایلام شرایط مناسب درونی ندارد؛ به طوری که از نظر عوامل داخلی و خارجی دچار ضعف است؛ همچنین نتایج نشان داد که استراتژی SO بیشترین وزن را دارد و به عنوان بهترین استراتژی فعالیت و تمایل سرمایه گذاران بخش خصوصی برای همکاری در توسعه فضای عمران شهری و وجود زمینه مناسب برای سرمایه گذاران در شهر ایلام مانند تردد زوار در شهر ایلام و نزدیکی به مرز مهران انتخاب می شود.
آزمون تجربی تئوری کنش عقلانی در تبیین تعاملات همسایگی/(موردمطالعه: جامعه شهری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاملات همسایگی ازجمله رفتارهایی هستند که امروزه موردتوجه جامعه شناسان شهری قرارگرفته اند. در این مقاله به منظور تبیین رفتارهای همسایگی از تئوری کنش عقلانی آیزن و فیش باین استفاده شده است. متغیرهای نگرش به تعاملات همسایگی، هنجارهای ذهنی، قصد انجام رفتار، باورهای رفتاری و باورهای هنجاری سازه های اصلی این مدل را تشکیل می دهند. روش پژوهش، پیمایشی و با ابزار پرسشنامه اطلاعات لازم جمع آوری شد. نمونه تحقیق شامل 385 نفر از ساکنان شهر یزد است که از طریق نمونه گیری طبقه ای متناسب و سپس به شیوه تصادفی ساده انتخاب شده اند. پرسشنامه این تحقیق محقق ساخت بوده که جهت سنجش پایایی آن از آزمون آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تائیدی استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که بین سازه های مدل با تعاملات همسایگی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. به طوری که بین باورهای رفتاری و تعاملات همسایگی، بین باورهای هنجاری و تعاملات همسایگی، بین نگرش و تعاملات همسایگی، بین هنجارهای ذهنی و تعاملات همسایگی، بین قصد انجام رفتار و تعاملات همسایگی رابطه مثبت و معنادار مشاهده شد. با این حال هرچند سازه های مدل، همبستگی معنی داری با تعاملات همسایگی دارند، اما باید از دیگر سازه ها که در مدل های مشابه ارائه شده اند غافل نبود و تحقیقات گسترده تری در این زمینه انجام داد تا به یک مدل کلی تر با سازه های بیشتری دست یافت.
عوامل موثر بر ارتقاء آموزش سواد رسانه در مدارس از دیدگاه کارشناسان کمیسیون اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای داشتن مخاطبانی توانمند که هوشمندانه از رسانه ها استفاده می کنند؛ به ارتقاء سواد رسانه نیاز داریم. یکی از راه های ارتقاء سواد رسانه، توجه به ظرفیت مدارس است. بسیاری از کشورها مانند کشورهای عضو اتحادیه اروپا گام های موثری در گسترش آموزش سواد رسانه در مدارس برداشتند و از انجام اقدامات مشترک زیر نظر کمیسیون اتحادیه اروپا بهره برده اند. مطالعه عملکرد این کشورها سبب تقویت ادبیات موضوع و ارتقاء دانش و تجربه در راستای طراحی الگویی دلخواه می شود. مقاله حاضر یک تحقیق کیفی با روش تحلیل تم است. در راستای نیل به هدف اصلی پژوهش یعنی شناسایی عوامل موثر بر ارتقاء آموزش سواد رسانه در مدارس، با 11 نفر از کارشناسان سواد رسانه ای اتحادیه اروپا و نیز مرکز تماس مستقیم اتحادیه اروپا مصاحبه شده است. افراد به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و سوالات از طریق ایمیل ارسال گردید. مصاحبه های انجام شده به روش کلارک و برون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. کدهای استخراج شده یا مستقیما در صحبت های مصاحبه شوندگان بیان شده بود یا کدهای تلویحی بودند که توسط پژوهشگر از متن مصاحبه ها استخراج شدند. بر اساس نتایج این مطالعه، 6 تم اصلی شامل توانمندسازی، برنامه درسی، زیرساخت ها، سرمایه مالی، قانونگذاری و مشارکت اجتماعی سبب ارتقاء سواد رسانه ای در مدارس می شود.
بررسی علل نوسان مشارکت مردمی(مطالعه موردی اداره کل بهزیستی استان مرکزی)
حوزههای تخصصی:
برای دستیابی به هدف بررسی علل نوسان جلب مشارکتهای مردمی در اداره کل بهزیستی استان مرکزی علل درون سازمان و برون سازمانی در سطوح فردی، اجتماعی و فرهنگی و همچنین نگرش به مشارکت برای تبیین این امر دسته بندی، سنجش و بررسی گردید. روش توصیفی پیمایش، دو جامعه آماری، جامعه اول از بین مجریان ستادی ( نیروی انسانی شاغل در معاونت مشارکتهای مردمی سازمان بهزیستی)، متخصصین حوزه مشارکتهای اجتماعی و مسئولین موسسات تحت پوشش بهزیستی به شکل غیرتصادفی و هدفمند و جامعه دوم کلیه شهروندان بالای 15 سال استان مرکزی به شکل تناسب بوده است. بر اساس نتایج افراد و عاملین اصلی در میدان فعالیت مشارکتی آگاهی از طرحهای واحد جلب مشارکت مردمی سازمان بهزیستی به عنوان اولین پیش شرط گرایش به مشارکت ندارند. همچنین ضعف فرهنگ تعاون و نوعدوستی، اعتماد پایین شهروندان به سازمان بهزیستی، احساس بیقدرتی در بین آنها، میل به مشارکت را در شهروندان پایین آورده و متعاقبا درجلب مشارکت مردمی آنها نوسان ایجاد نموده است. در رابطه با عوامل درونسازمانی ماهیت تجویزی و از بالا به پایین بودن طرحهای جلب مشارکت، سازماننیافتگی و قائم به فرد بودن فعالیتها در واحد جلب مشارکت مردمی بهزیستی همچنین وجود نهادهای موازی در این عرصه به عنوان مهمترین علل شناسایی شد.
نقش شبکه های اجتماعی موبایلی در بازتولید هویت قومی دانشجویان کرد دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال پنجم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
97 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر مطالعه نقش رسانه های اجتماعی موبایل در بازتولید هویت قومی دانشجویان کرد دانشگاه های تهران است. براساس این هدف، با استفاده از استراتژی قیاسی اقدام به تنظیم چارچوب نظری تلفیقی(نظریّه اهلی سازی رسانه، نظریّه هویّت قومی- سیاسی تد رابرت گر و نظریّه هویّتی هنری تاجفل) شده است. ابزار جمع آوری اطّلاعات پرسش نامه کتبی بوده و نمونه آماری شامل 400 نفر از دانشجویان کرد رشته های علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه های تربیت مدرس، تهران، شهید بهشتی، علاّمه طباطبائی و شاهد بوده که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای برّرسی شده اند. نتایج تحلیل آماری این بخش از تحقیق نیز نشان داده است که نرم افزار های اجتماعی پرمخاطب شامل تلگرام، اینستاگرام، واتس آپ و ایمو بوده است. نتایج تحلیلی نشان داده است که تلگرام و اینستاگرام، بدون کنترل تأثیر متغیّرهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با هویّت قومی دانشجویان رابطه داشته اند؛ امّا با کنترل تأثیر این متغیّرها، تأثیر استفاده از رسانه های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام بشدت کاهش پیدا کرده است. به این ترتیب مقاله حاضر نشان داده است که رسانه های اجتماعی نوین تنها فضای جدیدی برای بازنمایی هویّتی افراد بوده و عوامل اصلی تشدید هویّت قومی را باید در دنیای آفلاین و در بین علل ساختاری ازجمله محرومیّت نسبی، نارضایتی، تجربه زیسته اقوام و غیره جستجو کرد.
جریان های «آلترناتیو» در سینمای جهان و ایران (مطالعه موردی جشنواره فیلم عمّار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی جریان های آلترناتیو (بدیل) در سینمای جهان و ایران پرداخته و به صورت موردی، به آثار به نمایش درآمده در جشنواره فیلم عمّار می پردازد. برای ورود به بحث، ابتدا سه موج سینمای آلترناتیو در تاریخ سینمای جهان به طور اجمالی، بررسی می شود: سینمای مستقل ایالات متحده، سینمای آوانگارد فرانسه و سینمای سوم آرژانتین. شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و هنری که در پس زمینه ظهور هر یک از این موج ها وجود داشته، واکاوی می شود تا نسبت آنها با گونه های سینمای آلترناتیو ایران پس از انقلاب اسلامی سنجیده شود. چارچوب نظری مقاله مبتنی بر نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت است که با ترکیب اقتصاد سیاسی، تحلیل متنی و تحلیل اثرات اجتماعی و ایدئولوژیک، رویکردی انتقادی و فرا رشته ای به محصولات و جریان های فرهنگی- هنری دارد. در این مقاله در کنار روش توصیفی-تحلیلی، از روش مصاحبه عمیق با خبرگان این حوزه و مشاهده مشارکتی در کارگاه های مربوط به سینمای آلترناتیواستفاده شده است. این مقاله معلوم می کند که نه تنها سینمای ایران- به واسطه تحولات و دگرگونی های ناشی از انقلاب اسلامی- به یک «سینمای آلترناتیو» در سینمای جهان تبدیل شده، بلکه درون این سینما نیز جریان های آلترناتیو جدیدی ظهور کرده اند که به دنبال متمایز کردن خود- نه تنها از سینمای جهان، بلکه از جریان اصلی سینمای ایران- هستند. جشنواره فیلم «عمّار» به عنوان نمونه ای از این گونه جریان ها، در پژوهش حاضر بررسی و وجوه اشتراک و افتراق آن با سایر جریان های آلترناتیو سینمای جهان تبیین شده است.
فرهنگ و توسعه: مقایسه شاخص های فرهنگی توسعه پذیر و ضدتوسعه در ژاپن، بریتانیا و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه فرایندی پیچیده است که شاخص های متعددی در دستیابی به آن نقش دارند. نظریات مختلفی که در باب توسعه ارائه شده هر کدام بر جنبه هایی خاص از علل و عوامل توسعه تاکید دارند. این نظریات بر شاخص هایی از قبیل جغرافیا، سیاست، شرایط بین المللی و ... تاکید دارند. در پژوهش حاضر ضمن مفروض گرفتن تاثیر عوامل مذکور، به نقش فرهنگ و شاخص های فرهنگی در توسعه پرداخته می شود. به عبارتی دیگر سوال اصلی پژوهش حاضر این است که شاخص های فرهنگی چه تاثیری بر توسعه دارند؟ برای پاسخ به این سوال، ابتدا با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی شاخص های توسعه پذیر و ضدتوسعه در فرهنگ ژاپنی، بریتانیایی و ایرانی پرداخته شده و در نهایت با روش مقایسه ای، شش شاخص عمده فرهنگی شامل «فاصله قدرت»، «ابهام گریزی یا احتیاط»، «فردگرایی و جمعگرایی»، «زن سالاری و مردسالاری»، «جهت گیری بلندمدت یا کوتاه مدت» و «میزان جامعه پذیری یا انطباق» در جوامع مذکور، مقایسه شده اند. در نهایت این نتیجه حاصل شد که فرهنگ ایرانی با وجود شاخص های توسعه پذیر همچون عدالت خواهی، جمع گرایی، پلورالیسم فرهنگی و احترام، حاوی شاخص های فرهنگی ضدتوسعه بیشتری در مقایسه با فرهنگ های ژاپنی و بریتانیایی است.
روند و جریان های مهاجرتی استان مرزی کرمانشاه طی دو دهه اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۷ و ۱۰۸
۵۳-۷۶
حوزههای تخصصی:
مهاجرت عامل افزایش و کاهش جمعیت در یک منطقه و باعث تغییر در ساختار جمعیت آن منطقه می شود. مهاجرت، واکنش انسان به شرایط نامطلوب زندگی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیط زیست و تلاش برای بهبود شرایط و جابجایی مکان زندگی خود بوده است. استان مرزی کرمانشاه از استان های پرجمعیت و مهاجرفرست غرب کشور طی دهه های اخیر بوده و با بیشتر استان های کشور تبادل مهاجرتی داشته، از استان های دیگر مهاجر پذیرفته و به استان های دیگر مهاجر فرستاده است. هدف این مقاله، بررسی روند و جریان های مهاجرتی استان مرزی کرمانشاه طی دو دهه اخیر می باشد. روش تحقیق در این مقاله، کمّی از نوع توصیفی تحلیلی و مبتنی بر تحلیل ثانویه داده های مهاجرت استان مرزی کرمانشاه بر اساس سرشماری سالهای 1375 تا 1395 می باشد. یافته ها نشان می دهد، طی دوره 85-1375 حدود 40 درصد از مهاجران خارج شده استان وارد استان های تهران و کردستان و طی دوره های 95-1385، بالای 50 درصد از این مهاجران به ترتیب وارد استان های تهران، البرز و کردستان شده اند. بالای 65 درصد از مهاجران وارد شده به استان کرمانشاه طی دوره های مذکور از استان های تهران، کردستان، همدان، ایلام، لرستان و در دهه اخیر استان البرز به این استان ها اضافه شده است. مردان بیشتر از زنان اقدام به مهاجرت کرده اند و این مهاجران بیشتر از مناطق روستایی استان و بیش از 70 درصد آنان در سنین جوانی و فعالیت هستند. عمده ترین علل مهاجرت برای مهاجران وارد شده به استان، پیروی از خانوار و بعد از آن، برای مردان عامل اشتغال و برای زنان تحصیل بوده است. نتایج این مقاله نشان می دهد، استان کرمانشاه دارای تراز مهاجرتی منفی و استانی شدیداً مهاجرفرست بوده و بالاترین حجم و تبادل مهاجرتی با استان های تهران و کردستان دارد.
بایسته های ارتباطات میان فرهنگی شیعه و اهل سنت در ایران با تأکید بر مفهوم غیریت در اندیشه لویناس
حوزههای تخصصی:
امانوئل لویناس که از او به عنوان فیلسوف اخلاق نیز نام برده شده، فیلسوفی است که دغدغه اصلی اش توجه به پدیده ای به نام «دیگری» است. دیگری ای که او خود را در قبال آن مسئول می داند. مقاله حاضر تلاش دارد به بررسی مسئله دیگری و غیریت در اندیشه لویناس و موردکاوی آن در ارتباطات میان فرهنگی شیعه با اهل سنت در ایران بپردازد. در این مجال، پژوهشگر شیعیان ایران را به مثابه «خود» و پیروان مذهب اهل سنت ایران را در مقام «دیگری» در نظر گرفته است و تلاش کرده با تکیه بر اندیشه غیریت و توجه به دیگری در آراء امانوئل لویناس، به بررسی و تحلیل وضعیت کنونی ارتباط با اهل سنت در ایران و بررسی اجمالی راه کارها جهت بهبود این ارتباط با هدف تقویت هم گرایی و حفظ انسجام ملی و وحدت اسلامی در ایران، بپردازد. از این روی پژوهشگر با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی-تحلیلی به بررسی مسائل فرهنگی-ارتباطی میان شیعیان و اهل سنت ایران پرداخته و پس از تحلیل آن بر اساس اندیشه لویناس، محورهایی را جهت بهبود ارتباطات میان فرهنگی شیعه و اهل سنت در ایران استخراج کرده که عبارت اند از: «افزایش ارتباطات میان شیعه و اهل سنت»، «افزایش شناخت طرفین از یکدیگر»، «لزوم توجه به حقوق اقلیت های مذهبی» و «رعایت احترام و پرهیز از توهین به مقدسات طرفین». به نظر می رسد محورهای مذکور در سیاست گذاری برای مسائل اهل سنت از اهمیت بالایی برخوردار است و همواره باید موردتوجه سیاست گذاران و تصمیم سازان کلان جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد.
خدمات رسانه های جایگزین و سیاستگذاری رسانه ای در یک بحران؛ مطالعه زلزله کرمانشاه در سال 1396
منبع:
علوم خبری سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۱
47 - 72
حوزههای تخصصی:
رسانه های جایگزین (alternative media) همواره به عنوان جریانی در برابر رسانه های جریان اصلی (main stream media) مطرح هستند، چراکه صداها و نوع نگاهی که این نوع از رسانه ها منعکس می سازند، به دلیل ماهیت پیام ها و نیز اهدافی که دنبال می کنند، چه از جنبه خاستگاه و چه فرایند مشارکت مخاطبان و کاربران و یا گستره دارای تفاوت های عمده با نوع دیگر رسانه هاست. در این میان، حادثه زلزله کرمانشاه به عنوان بستری قابل مطالعه پیرامون پیامدهای فرهنگی و اجتماعی یک بحران و نحوه بازنمایی وقایع آن می تواند سطح تمایز این رسانه ها را در جامعه کنونی ایران به خوبی روشن سازد. از آنجاکه رسانه های جایگزین به عنوان بخشی از صدای قومیت ها و مذاهب و خرده فرهنگ ها محسوب می شوند، این مقاله در تلاش است تا جهت پاسخ به چند پرسش پیرامون آن ها دست زند. اول اینکه انواع رسانه های جایگزین در حادثه زلزله کرمانشاه کدامند و چه تمایزهایی با یکدیگر داشته اند؟ و دوم اینکه مضامین اصلی پیام های این رسانه ها چه بوده است و چگونه می توان از ظرفیت این رسانه ها در راستای سیاستگذاری رسانه ای بحران بهره گرفت؟. لذا محققان ضمن مطالعه اخبار و وقایع منعکس شده از این حادثه در قالب های گوناگون و نیز خوانش گزارش ها به گونه شناسی رسانه های جایگزین در بحران زلزله دست زده اند و در مرحله بعدی متکی بر روش تحلیل مضمون مضامین اصلی پیام ها را در کنار احصای خدمات این نوع از رسانه ها در مسیر سیاستگذاری رسانه ای بحران استخراج نموده اند.
ابژه غایب و نگاه مخاطب: ابژه غایب ژاک لکان و نقد روانکاوانه فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویر بر میل نگریستن مخاطب مبتنی است. فیلم داستانی با امکانات بصری خود، میل به تماشا را به سمت موضوع اصلی روایت می برد؛ به این معنا که موضوع را در قالب ابژه ای بصری ارائه می کند، آن را تماشایی می سازد تا پاسخگوی تمنای نگریستن مخاطب باشد . این ابژه بصری، بسته به مطلوب میل متنی فیلم، می تواند- از چهره و شمایل کاراکتری خاص گرفته تا مکان ها، اشیا و عناصر بصری تجریدی که یک مفهوم خاص را نمادین می کنند- صورت های گوناگون بپذیرد. با وجود این،گروهی از فیلم ها، از جمله فیلم هایی که به امور دینی می پردازند و اشخاص مقدس را به تصویر می کشند، ابژه مورد تمنا؛ یعنی کاراکتر مقدس را از تصویر حذف و تمنای نگریستن مخاطب را حول محور غیاب شمایل او سازمان دهی می کنند. [1] این امر، موقعیت ویژه ای در مورد مخاطب و وضعیت روانی او در مواجهه با تصویر ایجاد می کند که توضیح و تحلیل آن، در چارچوب نقد روانکاوانه لکانی با محوریت ابژه a ، مدّنظر پژوهش حاضر است؛ به این صورت که پس از توضیح مفاهیمی همچون میل متنی، نگاه و ابژه a ضمن یک قیاس تطبیقی، وضعیت مخاطب و رویارویی با ابژه حاضر و غایب؛ و در نهایت، تاثیر غیاب ابژه بر مخاطب، بررسی می شود. <br clear="all" />
واکاوی جایگاه جمعیت در اسلام و نگاهی به جایگاه آن در نظام اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
جمعیت از جمله مؤلفه های اصلى توسعه و پیشرفت هر کشوری است که باید همه سیاست ها، راهبردها و برنامه ریزى ها بر اساس آن صورت گیرد. ازاین رو، شناخت اندازه جمعیت، رشد، ساختار سنى و جنسى و رسیدن به یک جمعیت متناسب امرى اجتناب ناپذیر است. ازاین رو، ارائه تحلیلی از جایگاه جمعیت در اسلام و نظام اسلامی، و اتخاذ رویکرد مناسب در این عرصه در کشور امری ضروری است. این پژوهش با رویکرد نظری و تحلیلی، درصدد واکاوی جایگاه جمعیت در اسلام و نظام اسلامی است. یافته های پژوهش حاکی از این است آیات و یا روایات در مقوله جمعیت را می توان در چند مقوله دسته بندی کرد: توصیه به ازدواج و فرزندآوری، تشویق به ازدواج با زنان ولود، تضمن رزق و روزی افراد، توبیخ فرزندکشی، تشویق به افزایش نسل مسلمانان. ازآنجایی که در منابع دینی به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم بر محبوبیت فرزندآوری و تکثیر نسل تأکید و به آن توصیه شده، اصل اولی و به عنوان یک قاعده کلی در متون دینی، فزونی جمعیت است. ازاین رو، اسلام و همه ادیان آسمانی، پیروان خود را به افزایش جمعیت با ایمان و شایسته در حد توان توصیه می کند.
فرا ترکیب مطالعات کج رفتاری های اجتماعی زنان: با تأکید بر نقش نیروی انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۸۴)
110 - 143
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : مطالعات و مواجهه ی علمی در حوزه کج رفتاری های اجتماعی زنان ایران در سال های اخیر به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است؛ به گونه ای که تسلط بر تمام ابعاد مسئله تا حدودی امکان ناپذیر است. به عبارت دیگر، مطالعات انجام شده در این حوزه به صورت جسته و گریخته به برخی از کجروی ها و بعضی از علل ارتکاب آن ها پرداخته اند و مدل و الگوی جامعی در این زمینه وجود ندارد. از این رو هدف پژوهش حاضر، شناسایی کج رفتاری های زنان و عوامل مؤثر در بروز آن براساس پژوهش های انجام شده در این زمینه است. روش پژوهش : این پژوهش با استفاده از پارادایم تفسیری، رویکرد استقرایی و روش فراترکیب اجراشده است جامعه آماری تمام پژوهش های داخلی در حوزه کج رفتاری های اجتماعی زنان است که در بازه زمانی 97-1380 انجام شده اند بر اساس ملاک و معیار پژوهش صد و یازده مقاله انتخاب و با کدگذاری مجدد، سنخ شناسی از کج رفتاری های اجتماعی و عوامل مؤثر در بروز آن شناسایی شده است. یافته ها و نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهد که کج رفتاری های زنان در چهار بعد لذت جویانه-تسکین دهنده، منفعت طلبانه، رهایی بخش و مخاطره آمیز- خشونت طلبانه صورت گرفته است. همچنین علل مؤثر در کج رفتاری عبارت اند از معضلات نظام اقتصادی، ساختاری- مدیریتی، مشکلات محیط اجتماعی، دگرگونی ارزش های اخلاقی فرهنگی، رسانه های اجتماعی و تجربیات فردی. همچنین پلیس نقش اساسی در کاهش و پیشگیری جرایم و کجروی زنان داشته است. کج رفتاری های اجتماعی و علل مؤثر بر آن از دگرگونی ساختاری در کشور خبر می دهد، ازاین رو، مشارکت و تعامل ارکان مختلف جامعه ازجمله نیروهای انتظامی، نهادهای دولتی، خانواده ها و مراکز آموزشی برای پیشگیری و کنترل جرائم و کج رفتاری های اجتماعی زنان در عرصه های گوناگون اجتماعی ضروری است.
تحلیلی بر فرهنگ شهروندی و عوامل مؤثر بر آن (مورد مطالعه: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
31 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل فرهنگ شهروندیِ افراد 18 تا 65 سال در استان لرستان و عوامل مؤثر بر آن است. پرسش اصلی این است که وضعیت فرهنگ شهروندی در استان لرستان چگونه است و عوامل مؤثر بر آن کدام اند. پژوهش حاضر از نظر روش کمی و از دیدگاهِ جهت پژوهش کاربردی است که با ابزار پرسش نامه جمع آوری شده است. حجم نمونه 852 نفر برآورد شده و شیوه نمونه گیری چندمرحله ای بوده است، به طوری که پس از رعایت مراحل نمونه گیری از شش شهرستان خرم آباد، بروجرد، الیگودرز، کوهدشت، الشتر و پلدختر، از هر شهرستان یک شهر و دو روستا متناسب با حجم جمعیت، انتخاب شدند. در پژوهش حاضر، از رویکرد جمهوری گرایی (مدنی و جدید) و تلفیقی از نظریه های مارشال، ترنر، جانوسکی و روثستاین استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که میانگین نمره شاخص فرهنگ شهروندی برابر با 07/108 از ۱۴۱ است که مقدار آن نسبتاً بالاست. نتایج پژوهش نشان داد که هرچند برحسب خاستگاه زندگی شهروندان (روستا، عشیره و شهر)، تفاوت معناداری در فرهنگ شهروندی وجود دارد، مردان تفاوت معناداری نشان نداد. بین متغیرهای پایگاه اقتصادی-اجتماعی و استفاده از رسانه های جمعی با فرهنگ شهروندی نیز رابطه معناداری وجود نداشت. نتایج اجرای آزمون هم بستگی پیرسون، وجود رابطه مثبت و قوی متغیر هویت اجتماعی، رابطه مثبت و متوسط متغیرهای احساس امنیت اقتصادی، اعتماد اجتماعی و گرایش به تعلقات قومی طایفه ای و رابطه مثبت و ضعیف متغیر پنداشت از عملکرد نظام سیاسی را با فرهنگ شهروندی تأیید کرد. نتایج الگوی معادلات ساختاری نیز نشان می دهد که در مجموع متغیرهای پیش گفته می توانند ۵۳ درصد از واریانس کلی متغیر وابسته فرهنگ شهروندی را تبیین کنند.
جامعه شناسی سیاسی رفتار انتخاباتی استان کردستان( دوره اول تا دوازدهم انتخابات ریاست جمهوری)
حوزههای تخصصی:
استان کردستان با انبوهی از سرمایه های اجتماعی- انسانی با توجه به شاخص های توسعه، در زمره استان های سنتی و در حال پیشرفت است. خاصیت این جوامع در خصوص مسئله ای مانند انتخابات بدین شکل است که انتخابات فرصت و راهی برای تمرین سیاسی- اجتماعی برای آنان به شمار می آید. در طول سال های اخیر، وعده های مختلف نامزدهای دوره های متعدد ریاست جمهوری به همراه تاثیر رسانه ها و افزایش سطح آگاهی مردم این منطقه، سبب شد که شکاف مشارکت کاهش یابد و مردم مطالبات قانونی خود را از دولت بخواهند و با وجود بهانه نبود امنیت در منطقه و جوسازی های رسانه های معاند، در توزیع ساختار قدرت سیاسی کشور نیز بیشتر سهیم گردند. لذا با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به جامعه شناسی سیاسی رفتار انتخاباتی استان کردستان از دوره اول تا دوازدهم انتخابات ریاست جمهوری پرداخته می شود. ضرورت این تحقیق این است که می تواند زمینه ساز تداوم مشارکت عمومی مردم این استان در ساختار سیاسی بوده و مخاطرات ملی و منطقه ای را در این منطقه به آسانی دفع نماید و چهره ای جدید از امنیت را با افزایش ظرفیت های جذب در نواحی مرزی و اقوام نشین ایران ترسیم کند. بنابراین بر همین اساس با بهره گیری از روش تحلیلی– توصیفی تلاش گردیده با پرداختن به این سوال اصلی که رفتارهای انتخاباتی در استان کردستان ایران تحت تأثیر چه عواملی است؟ رفتارهای انتخاباتی مردم این استان در انتخابات ریاست جمهوری از بعد انقلاب اسلامی تاکنون مورد بررسی قرار گرفته و راهکارهای تداوم مشارکت عمومی کردها در ساختار سیاسی ایران ارائه گردد.