مطالب مرتبط با کلیدواژه

افغان


۱.

آسیب شناسی انحطاط صفویه: فروپاشی از درون

کلیدواژه‌ها: صفویه سقوط شیعه ایران افغان شاه عباس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۹ تعداد دانلود : ۵۰۵
بی شک ظهور سلسله صفویه در آغاز قرن دهم ﮪ / شانزدهم م، از حوادث مهم و تأثیر گذار در تاریخ ایران است. هر کدام از تحولات و دگرگونی های دوران صفویه در نوع خود بی نظیر و بی بدیل می باشد و تمام حوزه های مذهبی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در بر می گیرد. نحوه تشکیل حکومت صفویه، بحث های فراوانی را بین مورخان برانگیخته، تا جایی که برخی از مورخان، تشکیل دولت ملی در ایران را، مدیون خاندان صفویه می دانند که بعد از حکومت های مختلف ترک و مغول در ایران، یک حکومت ایرانی و در عین حال با مرکزیت سیاسی واحد ایجاد نمودند. علاوه بر آن رواج مذهب تشیع در ایران نیز از ویژگی های منحصر به فرد این سلسله می باشد، تا جایی که کشور ما اکنون بعنوان بزرگترین اقلیّت شیعه در جهان اسلام پذیرفته شده است. در ریشه یابی علل سقوط صفویه، عوامل مختلفی از جمله سیاستهای شاه عباس اول در زمینه تجدید سازمان ارتش صفوی و به کنار راندن قزلباشان، تبدیل املاک ممالک، تربیت جانشین در حرم و نیز ضعف جانشینان او در اداره کشور مورد توجه قرار گرفته است. در این میان پژوهش حاضر در پی بررسی انحطاط اخلاقی دربار ایران عصر صفوی و ضعف و ناکارآمدی ارکان صفوی در عصر شاه سلطان حسین بعنوان عامل مهم فروپاشی صفویه از درون است که این را حتی قبل از حمله افغانان غلجزایی در آستانه سقوط و نابودی قرار داده بود.
۲.

بررسی تقابلات و تعاملات عاملان سیستانی ولایات ایران در برابر ناآرامی های قندهار و حمله افغانان به اصفهان در عصر صفوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افغان کیانیان سیستان صفویه قندهار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۲۶۰
در جریان نا آرامی های برخی از افاغنه قندهار در دوره شاه سلطان حسین صفوی(1135-1105) و تسلط این گروه بر اصفهان عاملان سیستانی دولت صفوی در کرمان، قندهار، سیستان، تون و طبس در واکنش این جریان به تقابل و تعامل یا افاغنه بر آمدند. فرض اصلی این است که پراکندگی عاملان سیستانی در ایران و همجواری قندهار و سیستان، برخورد میان این دو گروه را غیر قابل اجتناب می کرد. سوال مهم در این مقاله که به آن پاسخ داده می شود این است که این عاملان چه کسانی بودند؟ ودیگر اینکه تقابلات و تعاملات آنها چه تاثیری در کیفیت و کمیت توان نظامی افاغنه داشت؟ در این مقاله که با استفاده از داده های تاریخی و با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی آماده شده به این نتیجه می رسیم که این عاملان در صورت مدیریت صحیح توسط صفویان و اقدامات عاقلانه تر می توانستند از سقوط پایتخت جلوگیری کنند. کلید واژه: افغان، کیانیان سیستان، صفویه، قندهار
۳.

تأثیر عوامل سیاسی اجتماعی بر رکود و انحطاط اقتصادی ایران در دورۀ افغان ها (1135- 1142 ه. ق)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران افغان سلسله صفویه عوامل سیاسی اجتماعی اقتصاد رکود و انحطاط

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۲۸۴
سقوط سلسله صفویه در سال 1135ه.ق، ناشی از بحران های اقتصادی، سیاسی، نظامی و ایدئولوژیکی؛ زمینه را برای نیروهای موازی قبیله ای باز کرد؛ یکی از مهم ترین مسائل این دوره تأثیر اوضاع نابسامان سیاسی اجتماعی بر اقتصاد جامعه است. بی ثباتی سیاسی، هرج ومرج، استقرار نظام ملوک الطوایفی در مدت کوتاهِ سروری افغان ها جامعه ایران را درگیر مسائلی کرد و از همه مهم تر اینکه حیات اقتصادی ایران را تحت تأثیر خود قرار داد. سؤال اصلی نوشتار حاضر این است که اقتصاد ایران در دوره افغان ها چگونه از عوامل سیاسی اجتماعی تأثیر پذیرفته و دچار رکود و انحطاط شده است؟ به منظور یافت پاسخ این پرسش با تکیه بر روش توصیفی تبیینی، شرایط اقتصادی و تأثیر عوامل سیاسی اجتماعی بر وضع موجود بررسی شد و چنین به نظر رسید که نبود ثبات و امنیت سیاسی، پیدایش مراکز متعدد قدرت، اخذ مالیات های سنگین، ناامنی راه ها، قتل و غارت و کاهش جمعیت فعال کشور منجر به رکود و انحطاط اقتصادی و توقف تولید و تجارت داخلی و خارجی در دوره افغان ها شده است.
۴.

شیوه های نبرد دسته جات نظامی افغان در دوره فترت حکومت صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبیخون نردبان قلعه گیری افغان قزلباش دوره فترت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۸۰
با تشکیل حکومت صفویه، مناطق ایلی غلزایی و ابدالی نشین تحت سیطره قرار گرفتند که موجب آشنایی دستجات الحاقی آنان با ساختار نظامی و شیوه های نبرد قزلباشان شد. با وجود این، دسته جات افغان بر شیوه های خاصی از نبرد تأکید ویژه ای داشتند. ازاین رو، در پژوهش کنونی با توجه به جهت گیری منابع تاریخی، به این سؤال پاسخ داده می شود که دسته جات نظامی افغان در دوره فترت حکومت صفویه از چه شیوه های نبردی استفاده می کردند؟ به منظور پاسخ گویی، پژوهش کنونی با استفاده از روش تحقیق تاریخی مبتنی بر شیوه جمع آوری داده های کتابخانه ای از منابع دست اول تاریخی پس از توصیف و طبقه بندی شگردهای نبرد دسته جات افغان و قزلباش به تحلیل و تفسیر این ویژگی ها و تأثیرات آن بر تحولات نظامی دوره موردنظر می پردازد. با توجه به فقدان پژوهش منسجمی پیرامون شیوه های نبرد در دوره فترت افغان، یافته های پژوهش نشان می دهد که دسته جات افغان بر شگردهای خاصی از نبرد از قبیل شبیخون چندجانبه، هجوم و یا عقب نشینی یک باره و دسته جمعی تأکید ویژه ای داشتند که هرچند در کوتاه مدت موجبات پیروزی آنان را فراهم آورد ولی در بلندمدت، کاربست شیوه های مشابه توسط قزلباشان به شکست دسته جات غلزایی و ابدالی انجامید.
۵.

بررسی میزان احساس تعلق به مدرسه در بین دانش آموزان افغان مقطع ابتدایی به منزلۀ نشاط ذهنی

کلیدواژه‌ها: احساس تعلق مدرسه دانش آموز افغان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۶
پیشینه و اهداف: دانش آموزان افغان که بخش قابل توجهی از مهاجران در ایران را تشکیل می دهند در جایگاه یک شهروند مهاجر دارای حقوق و مسئولیت هایی هستند. یکی از حقوق آن ها، حق تحصیل در مدارس است. احساس تعلق به مدرسه، عنصری حیاتی در رشد و شکوفایی دانش آموزان محسوب می شود و فقدان آن می تواند پیامدهای منفی متعددی به دنبال داشته باشد. این موضوع برای دانش آموزان مهاجر، به ویژه دانش آموزان افغان که ممکن است با چالش های فرهنگی، زبانی و اجتماعی بیشتری روبرو باشند، اهمیتی دوچندان پیدا می کند. در این پژوهش ما به دنبال بررسی این احساس در میان دانش آموزان افغان هستیم. روش ها : برای انجام این پژوهش از روش پژوهش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان افغان مقطع ابتدایی شهرستان پاکدشت بوده اند که 264 نفر از آنان به صورت تصادفی برای حجم نمونه انتخاب شده اند. برای بررسی میزان احساس تعلق دانش آموزان افغان از پرسشنامه حس تعلق بری و همکاران استفاده کرده ایم. پرسشنامه ها در اختیار دانش آموزان قرار گرفت و بعد از جمع آوری، داده ها با استفاده از نرم افزار 21 spss  و از طریق آمارهای توصیفی تک متغیره مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. یافته ها: داده های به دست آمده حاکی از آن است که به طور کلی احساس تعلق خوبی در بین دانش آموزان افغان به مدرسه وجود دارد. دامنه نمرات 57 نشان می دهد که تفاوت های قابل توجهی در احساس تعلق بین دانش آموزان وجود دارد. انحراف معیار 03/12 نشان دهنده پراکندگی مناسب این احساسات در میان دانش آموزان است. اما در مؤلّفه مشارکت علمی داده های به دست آمده حاکی از آن است که دانش آموزان ممکن است نسبت به تحصیل و مشارکت در فعالیت های علمی رغبت کمی داشته باشند. نتیجه گیری: احساس تعلق مثبت در بین دانش آموزان افغان دیده می شود. اما می توان اقدامات مختلفی را برای بهبود وضعیت احساس تعلق به مدرسه و مشارکت دانش آموزان طراحی کرد. این اقدامات باید شامل برنامه های آموزشی برای معلمان، فعالیت های تشویقی برای دانش آموزان، و ایجاد فضایی عادلانه و محترم در مدرسه باشد. فضای عادلانه محیطی است که در آن همه دانش آموزان، فارغ از تفاوت هایشان، به فرصت های برابر آموزشی و حمایتی دسترسی داشته باشند. این فضا، زمینه را برای شکوفایی و موفقیت همگانی فراهم می کند.