فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۳, Issue ۴, January ۲۰۲۳
19 - 32
حوزههای تخصصی:
Most modern scholars consider the Book of Esther to be a kind of historical novel; hence, the historicity of many of its characters and events is highly debatable. While the present study does not intend to defend the historicity of the book, it does review it again by using sources that have received less attention in this regard. That the Book of Esther has a lot of Persian realia in it is not news, but most scholars have debated its historical value by comparing the book with classical sources. However, the present article aims to show how a significant part of the historical material of the Book of Esther is in line with evidence that if not all, but most of the classical sources are unaware of, and accepting this fact means that the author of the Masoretic Esther had direct or indirect access to sources associated with the Persian state. In order to prove this issue, using the descriptive-analytical method based on library studies, the primary focus of this article has been on sources other than the Greek ones, mainly Achaemenian royal inscriptions, and economic and legal documents found in different parts of the Persian Empire.
تفاوت مبنایی قاعده احسان و ائتمان و آثار آن با تکیه بر دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۸
181 - 206
حوزههای تخصصی:
قاعده احسان و ائتمان به عنوان دو قاعده مهم در اسقاط ضمان شناخته می شوند. اهمیت پرداختن به این دو قاعده از آن روست که در بسیاری از ابواب فقهی برای نفی ضمان به آن ها استناد می شود. باوجوداین، در کلمات فقها مرزبندی دقیقی در ارتباط با حیطه شمول این دو قاعده به عمل نیامده است. نسبت سنجی این دو قاعده می تواند اثرات مهمی در بسیاری از مسائل فقهی و حقوقی به ارمغان آورد. از خلال مباحثی که امام خمینی در کتب فقهی خود بیان نموده اند این گونه به نظر می رسد که موضوع قاعده احسان اذن شرع و عقلا به اتلاف و عمل ملازم با آن است. پس هر جا که مصلحت تلف بیش از مفسده آن باشد، موضوعی برای اجرای قاعده احسان است. از آن سو موضوع قاعده ائتمان مطلق امانات شرعی و مالکی که اذن مالکی و شرعی به غیر از اتلاف و عمل ملازم با آن تعلق گرفته است. همچنین رویکرد امام خمینی در ارتباط با نسبت این دو قاعده با ادله عام ضمان آن است که خروج قاعده احسان از ادله ضمان، تخصصی و خروج قاعده ائتمان به تخصیص است. تبیین تفاوت ماهوی این دو قاعده آثاری دارد که در مقاله بدان پرداخته شده است. ازجمله این آثار عدم امکان اشتراط مسئولیت و ضمان در قاعده احسان و امکان اشتراط ضمان در قاعده ائتمان است.
تبیین تاریخی- فقهی «مشروعیتِ تصدیِ مشاغلِ سیاسی توسطِ زنان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۱
72 - 99
حوزههای تخصصی:
بررسی امکان عهده دار شدن منصبی از مناصب حکومتی در قالب یک تصمیم گیرنده و یک مدیر زن و امکان تضاد این مسئولیت با وظایف و تکالیف شرعی بانوان، یکی از مسائل مورد توجه در حوزه های پژوهشی زنان است. در این پژوهش تاریخی- فقهی می کوشیم به بررسی مؤیداتِ مشروعیتِ مناصبِ سیاسیِ زنان در تاریخ اسلام و «فقه معاصر امامیه» بپردازیم. به این منظور، شاهد مثال های تاریخی حق مشارکت سیاسی زنان، از قرآن و سنت معصومین استخراج و مورد بررسی قرار گرفته است و سپس مؤیدات فقهی شیعه امامیه برای تبیین امکان حق مشارکت سیاسی زنان در مشاغل مهم سیاسی به یاری گرفته شده است. داده های این پژوهش از بین اسناد و مدارک تاریخی و آیات و روایات، به دست آمده است. یافته های پژوهش حاکی از امکان دستیابی به مناصب عالی سیاسی جامعه هم چون وزارت یا ریاست جمهوری توسط زنان است و تنها مانع تحقق این امر تاکنون، «عدم مقبولیت» آن و نه «عدم مشروعیت» آن است.
کاربست رازداری در سیره معاشرتی امام صادق(ع) در راستای حفظ شیعیان از آسیب های اجتماعی با تکیه به روایات کتاب وسائل الشیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
98 - 119
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد سیره امام صادق(ع)، سیره معاشرتی حضرت با شیعیان است. امام(ع) در سیره معاشرتی خود با شیعیان، به آسیب شناسی اجتماعی آنان پرداخت و در راستای حفظ شیعیان از چنین آسیب هایی، با کاربست رازداری و تقیه و کتمان سِر، به بایسته ها و راهکارها و آثار و پیامدهای این آسیب ها اقدام نمود. این نوشتار، عهده دار نقش رازداری در سیره معاشرتی امام صادق(ع) در جهت حفظ شیعیان از آسیب های اجتماعی با تکیه به روایات کتاب وسائل الشیعه است. برای این هدف، با روش توصیفی تحلیلی و با ارجاع به منابع روایی تاریخی، به آسیب شناسی اجتماعی شیعیان پرداخته شده و سپس، به بایسته ها و راهکارها و پیامدها پرداخته ایم. بررسی و تحلیل روایات باب تقیه، کتمان سِر و اذاعه از کتاب وسائل الشیعه شیخ حرّ عاملی (1104ق)، نشان داد برخی از آسیب های اجتماعی شیعیان، عبارت است از: عدم وحدت و همزیستی مسالمت آمیز بین مسلمانان، عدم ظرفیت اصحاب و عدم رازداری اصحاب که امام صادق(ع) با شناسایی این آسیب ها با راهبرد رازداری، به رفع و درمان در جهت حفظ شیعیان پرداخت.
اوضاع سیاسی کردستان ایران و عثمانی و تأثیرآن بر جنبش شیخ عبیدالله نهری در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
103 - 130
حوزههای تخصصی:
جنبش شیخ عبیدالله نهری (شمزینی) در سال 1297ق (1880م) در دوره ناصرالدین شاه قاجار به وقوع پیوست. برای درک بهتر زوایای وقوع این جنبش و زمینه های شکل گیری آن باید اوضاع سیاسی مناطق کردنشین ایران و عثمانی را به دقت بررسی کرد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تبیینی و با تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعاتی که به شیوه کتابخانه ای و اسنادی گرد آمده اند، در پی پاسخ به این سؤال است که اوضاع سیاسی مناطق کردنشین ایران و عثمانی چه تأثیری بر شکل گیری جنبش شیخ عبیدالله نهری داشته است؟ با توجه به نتایج تحقیق، موقعیت جغرافیایی عشایر مناطق کردنشین، سیاست ضعیف و ناتوانی دولت مرکزی در برقراری نظم و امنیت و همچنین رفتارهای ظالمانه و چپاولگرانه حکام محلی و مالیات گیری های بی برنامه آنها و مواردی از این دست باعث شد اوضاع کردستان ایران و عثمانی نابه سامان و آشفته گردد و مردم این مناطق برای رهایی از وضعیت موجود دست به شورش هایی بزنند. در این بین شیخ عبیدالله نهری، به عنوان رهبر مذهبی کردها، در واکنشی اعتراضی به یک حرکت سیاسی قابل تأمل دست زد.
Frashokereti: Restoring the Creation from a Zoroastrian Eschatological Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸
43 - 56
حوزههای تخصصی:
The paper at hand deals with Zoroastrian eschatology. Frashokereti, as it is called, is the term which is used in Zoroastrianism in order to express the end of times. This being the main focus of the current paper, the topics that will be unfolded are the arrival of the Saoshyant, who is the central Zoroastrian salvific figure and Zarathustra’s biological descendant who has been miraculously born of a virgin, the resurrection of the dead, their last judgement and the final battle between the forces of good and evil. The general clash between good and evil acquires a more precise character and becomes personified in the deities of Ahura Mazda and Ahriman respectively, the fundamental sources of morality and immorality. Regarding the above, the interrelated themes of man’s salvation and the restoration of the universe to its primary undefiled state are presented as results of the victory of good over evil. It will also be displayed how the concept of universal renewal is viewed not merely as a countdown, but moreover as a stepping-backwards to the conditions of the first state of creation, Frashokereti becoming thus a mirror of the first things in terms of Zoroastrian cosmogony. At the same time, other aspects, namely the Zoroastrian story of creation, its corresponding cosmology, the dichotomization of the world into two opposite spheres and the dualism that penetrates the universe in relation to the free will of man are introduced to the reader, so that a deeper understanding may be acquired in regard to the ways, the quality and the content of universal purification and renovation.
The Archeology of the Ritual Practices The Case Study of the Iron Ages Cemeteries of Talesh Region (Maryan & Tandevin)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
During the life of humans on earth, there has been no subject more interesting and complicated than death. The knowledge and understanding of what will happen to a person after death form the basis of most religions in the world, which have since been referred to as religious matters or religious experiences. The issue of death is so important in many societies that it has caused the birth of schools of thought and, as a result, the growth of various religions and cults. Burial customs include the structure of the graves, the direction, and condition of human or animal skeletons, and the placement of objects in the graves. The Iron Age in Iran and Guilan is divided into three sections: Iron Age I, II, and III. This Period includes from 1500 B.C. to 550 B.C., of course, some archaeologists believe the existence of Iron Age IV, which continues until the middle of the Parthian period (the End of 1st Millennium B.C.). All major discoveries from selected Iron Age sites in the area of Guilan have been explained and classified. In this research, a new attempt has been made to review the religious experience and ritual practices regarding the repeatability of ancient cemeteries of Talesh during the Iron Ages. The main aim of this article is to identify the Iron Age Burial culture in Guilan. This investigation shows that the society’s People of Iron age in the area of Talesh have social Rank and Status but the factor of Gender is not important in classifying their classes.
پروسوپوگرافی مزدوران کورش جوان: افسران سربازگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کورش جوان هخامنشی در تلاش نافرجام خود برای به دست آوردن تخت و تاج شاهی از دست برادر خود، اردشیر دوم، نیروی بزرگی از مزدوران را با مساعدت دوستان صاحب منصب یونانی اش به خدمت گرفت. مطالعه درباره این افسران با استفاده از رویکرد پروسوپوگرافی نشان می دهد که خاستگاه جغرافیایی اکثریت مطلق آنها، دولت شهرهای واقع در شبه جزیره پلوپونس و یا اتحادیه پلوپونسی بوده است. مقاله حاضر، ضمن طرح فرضیه مذکور در بالا و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای در صدد تحلیل چرایی آن نیز برآمده است. بررسی منابع دست اول آن دوره نشان می دهد که تغییر سیاست داریوش دوم هخامنشی در جریان جنگ های پلوپونسی و به ویژه اقدامات عملی کورش جوان در مقام فرمانراوی آسیای صغیر، زمینه ساز برتری کمّی و کیفی پلوپونسی ها در میان دوستان و مزدوران شاهزاده هخامنشی بوده است.
بازتاب ایران پیش از اسلام در نمایش نامه جنگ مشرق و مغرب یا داریوش سوم (کدمانس) اثر یقیکیان با توجه به رویکرد تاریخ گرایانه ابتدای دوران پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از اواسط دوران قاجار تاریخ ایران باستان مورد توجه هنرمندان و تحصیل کردگان قرار گرفت و در اواخر این دوران، با فروکش کردن احساسات مشروطه گرایانه و ضعف حکومت مرکزی، این توجه تشدید شد. بعد از قدرت گرفتن رضاشاه و افزایش کاوشگری باستان شناسی در نقاط مختلف ایران، برخی از هنرمندان آن دوران راه حل مشکلات جامعه ایران را در رجوع به گذشته درخشان ایران یافتند. مساله این پژوهش یافتن تفاوت ها بین گفتمان رایج و عملکرد هنرمندان است، اینکه آیا لزوما نوشتن متونی با مضمون تاریخ گرایی دلیلی بر تایید گفتمان مورد تایید حکومت وقت هست یا خیر. یکی از این هنرمندان، گریگور یقیکیان بود که با نوشتن دو نمایشنامه تاریخی سعی در باز سازی ایران باستان داشت. این پژوهش قصد دارد تا با معرفی یقیکیان، به چرایی اهمیت تاریخ ایران باستان در آن دوران بپردازد و با تحلیل نمایشنامه جنگ مشرق و مغرب، چگونگی بازتاب ایران پیش از اسلام در دوران پهلوی اول را، بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، بررسی کند. با استفاده از تحلیل گفتمان های رایج در دوران ابتدایی حکومت رضا شاه آشکار می شود که هر هنرمندی که در آن دوران دست به بازسازی ایران باستان زده باشد لزوما در حال بازتولید گفتمان حکومت وقت نیست، اما سازوکار گفتمانی را بازتولید می کند.
مطالعه و معرفی یافته های فرهنگی مرتبط با دوره ساسانی در کاوش ضلع شرقی مسجد جامع ارومیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
99 - 114
حوزههای تخصصی:
شهر ارومیه، مرکز استان آذربایجان غربی، در شمال غربی ایران قرار دارد. بافت کهن این شهر به سبب وجود آثار متعدد دوران اسلامی شناخته شده است. حجم زیادی از شواهد تاریخی - فرهنگی موجود در بافت شهری ارومیه به دلیل قرارگیری در زیر بخش های شهری و مسکونی، آن گونه که شایسته است مورد مطالعه و شناسایی قرار نگرفته است. در تابستان سال ۱۳۹۷ به سبب عملیات خاک برداری در راستای مرمت و ساماندهی ضلع شرقی مسجد جامع ارومیه، شواهدی از ساختارهای معماری و یافته های منقول فرهنگی به دست آمد که پس از مناقشات بسیار، عملیات مرمت متوقف شد. در تابستان سال ۱۳۹۹ کاوش باستان شناختی باهدف شناسایی بقایای معماری و درک لایه های فرهنگی در محل گودبرداری انجام گرفت. با توجه به اهداف کاوش، به دست آمدن ساختارهای معماری و همچنین هدف گذاری اداره کل میراث فرهنگی استان آذربایجان غربی برای ایجاد سایت موزه در محل کارگاه های کاوش، دو گمانه پیشرو برای شناسایی لایه های فرهنگی پایین تر از ساختارهای دوران اسلامی ایجاد شد که شواهدی از مواد فرهنگی مرتبط با دوره ساسانی به دست آمد. در این نوشتار سعی بر آن است تا ضمن معرفی یافته های فرهنگی به دست آمده، با استفاده از روش گاه نگاری نسبی، به مطالعه و مقایسه یافته های فرهنگی به دست آمده با سایر محوطه های شناخته شده دوره ساسانی در غرب ایران پرداخته شود. روش تحقیق این پژوهش به صورت تاریخی، توصیفی - تحلیلی است و جمع آوری یافته ها با مستندنگاری میدانی و مطالعات کتابخانه ای انجام شده است.
The History of the Ideas of “Absence” and “Presence” in the Khafīfīyya Order in Shiraz(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
169 - 189
حوزههای تخصصی:
The Khafīfīyya Order is attributed to Ibn Khafīf, Sūfī of the fourth century AH (882/982) who lived in Shiraz. The concepts of Absence ( ghaybah ) and Presence ( ḥoḍūr ) are central ideas in Ibn Khafīf's school. However, the existing literature provides only a brief mention of this attribution to Ibn Khafīf, the founder of the Khafīfīyya Order. Given the lack of in-depth study on Ibn Khafīf's social approaches, this article seeks to elucidate the significance of mentioned ideas within Ibn Khafīf's intellectual framework and expound on the interpretation of their meanings. This research adopts Chandler's semiotic approach to delve into the ideas of "absence and presence" within context. The findings of this study reveal that Ibn Khafīf endeavored to show isolation and seclusion as different and sometimes even contradictory acts of abstinent ( tark ) from worldly matters.
تحلیل فاصلۀ قدرت مبتنی بر نظریۀ ابعاد فرهنگی هافستِد و کاربست آن در اختلافات بنی هاشم و بنی امیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد پنهان اختلافات بنی هاشم و امویان، تفاوت نگرش این دو دودمان به جزئیات قدرت، ازجمله «فاصله قدرت» است. فاصله قدرت که بسیار مورد توجه انسان شناسان است، توزیع و انباشت قدرت سیاسی، روابط بین مردم و صاحبان قدرت را واکاوی می کند. نظریه ابعاد فرهنگی «هافستِد»، همین مؤلفه را یکی از شش محور تفاوت فرهنگی جوامع برشمرده است. مقاله حاضر با تأکید بر مسئله فاصله قدرت، گزاره های تاریخی از رفتار قدرتمندان دو خاندان قریش را بررسی می کند و تحلیلی را از نقش دیدگاه غالب در هریک از این دو دودمان در اختلافات آنان، ارائه می دهد. براساس این پژوهش، شوق به فره مند دیده شدن، تأکید بر نمایش قدرت، قوم گرایی، تلاش برای حفظ برتری اقتصادی، گشاده دستی های نامتعارف و هدفمند و نگاه بهره جویانه به دیگران واموال عمومی، مواردی است که نشان می دهد بنی امیه به فاصله زیاد قدرت اعتقاد داشتند. در آن سو، ساده زیستی، نگاه نجیبانه به دیگران و اموال عمومی، فروتنی، نیکی به فرودستان و پرهیز از قبیله محوری، از شواهدی است که تأکید بنی هاشم بر فاصله کم قدرت را نشان می دهد. بر این اساس، باید گفت که تفاوت دیدگاه درباره فاصله قدرت، منشأ اصلی تفاوت نگرش دو خاندان امیه و هاشم به اقتصاد، جامعه و سیاست بوده است.
فن آوری تولید و آنالیز سفال عصر مس و سنگ جدید شمال غرب ایران براساس آزمایشات XRF/ XRD و پتروگرافی(مطالعه موردی تپه گردآشوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تپه گِردآشوان در حاشیه ی شرقی دشت پیرانشهر، در شیب دامنه غربی ارتفاعات شرقی دشت و رودخانه لاوین واقع شده است. تپه گِردآشوان پشته ای حدود 2750 مترمربع را در بر می گیرد. در این تپه استقراری طولانی مدت شکل گرفته و دارای هشت متر انباشت فرهنگی با چهار فاز معماری و سفال شاخص گونه پیزدلی LC1 و کاهرو LC2/3 است. مطالعه مواد فرهنگی تپه پیوندهای فرهنگی گردآشوان را با مناطق قفقاز، آناتولی و بین النهرین نشان داد؛ چراکه گونه سفال کاهرو دارای پراکنش وسیعی در نقاط مختلف است. با توجه به گستردگی این گونه ی سفالین، آگاهی ما از نحوه تولید آن از جمله بافت سفال، عناصر تشکیل دهنده، منشأ ساخت و فرایند تولید آن اهمیت بسیاری در شناخت تولید و فن آوری سفال گری دارد؛ لذا مطالعات آزمایشگاهی می تواند راه گشای تبیین فرایند تولید سفال محسوب گردد. در این پژوهش تلاش شد تا با آنالیز سفال، شناخت دقیق تری از تولید آنها داشته باشیم. در این راستا با هدف شناخت دقیق تر از فن آوری به کار گرفته شده در سفال های گردآشوان و شناسایی ترکیبات سفال عصر مس و سنگ، از آزمایش XRF (طیف-سنجی تابش مجهول فلورسانس)، آزمایش XRD (طیف سنجی پراش پرتوایکس) و پتروگرافی استفاده گردید. تعداد 12 قطعه سفال جهت آزمایش XRF/XRD و تعداد 22 قطعه جهت مطالعه پتروگرافی انتخاب گردیدند. نتایج حاصله نشان داد که فاز اصلی تشکیل-دهنده سفال بر اساس آزمایش XRD به ترتیب کوارتز Quartz، سیلیس SiO2، کلسیت Calcite و کربنات کلسیم CaCO3است. بر اساس نتایج XRF نیز عناصر سیلیس، اکسید آلومینیوم و کلسیم از عناصر تشکیل دهنده سفال است. همچنین نتایج آنالیز پتروگرافی هم نشانگر عناصر کوارتز و کلسیت بود که نشانگر هم پوشانی با آنالیز XRF/XRD است.
زمینه ها و عوامل موثر در سرایت بیماری وبا در کرمانشاهان عصر قاجار (1210ه.ق-1304ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ایالت های غربی قلمرو قاجار که به سبب تنوع شرایط جغرافیایی، واقع شدن بر سر شاهراه تجاری بین النهرین و عتبات عالیات و هم مرز بودن با عثمانی مورد توجه دولت قاجار گرفت، ایالت کرمانشاهان بود. این ایالت به دلیل عدم برخورداری از شرایط مناسب بهداشتی در مقاطعی ساکنانش دچار بیماری های همه گیری همچون وبا شدند. این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد تاریخی بدنبال پاسخ دادن به این پرسش است که چه عواملی سبب شیوع بیماری وبا در کرمانشاهان عصر قاجار شده بود؟ نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که شیوع بیماری همه گیر وبا در ایالت کرمانشاهان به دفعات رخ داده و عواملی چون عدم مسئولیت پذیری کارگزاران، ناکارآمدی برخی از حکام محلی در مهار بیماری و نداشتن برنامه پیشگیری، نداشتن آگاهی از روش های نوین درمان، جهل عمومی و ترویج خرافات، عدم اعتماد به روش های درمان پزشکان اروپایی و اصرار بر معالجه از طریق طب سنتی، گزارش ها و آمارهای جعلی دولتمردان، نبود قرنطینه اصولی و مناسب و عدم توجه دولت مرکزی در جهت مهار بیماری، نقش موثری داشته است.
بحران های سیاسی شام در قرن ششم هجری با تأکید بر نقش اسماعیلیان نزاری به رهبری راشدالدین سنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
245 - 272
حوزههای تخصصی:
نزاریان به دلایل گوناگون مذهبی، تاریخی، سیاسی با حاکمان شام اختلافات اساسی داشته اند و قرن ششم اوج درگیری آنان با حاکمان و حامیان خلافت عباسی بوده است. این نزاعها با ورود راشدالدین سنان به عرصه سیاست بیشتر شد و در نتیجه در دوران رهبری او نزاریان به قدرتی چشم گیر و حتی بازدارنده دست یافتند، اما پس از درگذشت او و در پی قدرت گیری سلاطین ایوبی به مثابه حافظان و متحدان سنی مذهب خلافت عباسی و تسلط خلفا بر شام، نیرو و توان نظامی و راهبردی نزاریان رو به کاهش نهاد. اگر چه آنان در مقام فرقه ای مذهبی به موجودیت خود ادامه دادند، اما با روی کار آمدن ایوبیان و ممالیک به عنوان حامیان خلافت عباسی، مذهب اهل سنت، مکتب اشعری و دشمنی با فاطمیان مصر، دشمنی را متوجه نزاریان نمود. ادامه این نزاع ها، بحران های سیاسی، اجتماعی، مذهبی و... را به بار آورد. نزاریان که اقلیتی شیعه مذهب در جامعه اکثریت سنی بودند برای برون رفت از این بحران، تلاش های بسیاری کردند. تحقیق حاضر، مبتنی بر روش تاریخی و با استناد به شیوه کتابخانه ای با رویکرد توصیفی – تحلیلی قصد دارد به پاسخ این پرسش دست یابد که: نقش اسماعیلیان نزاری به رهبری راشدالدین سنان در مدیریت بحران های سیاسی شام در قرن مدیریت بحران های پیشآمد در شام چه بوده است؟ بررسی ها نشان داد که راشدالدین سنان سه راهبرد را در برابر تحولات سیاسی شام و مدیریت بحران های پیش روطراحی و برنامه ریزی نمود. اول مصالحه با ایوبیان برای افزایش قدرت نزاریان. دوم، تحرک بخشی داعیان در سایر بلاد اسلامی، سوم، سازماندهی مجدد فدائیان اسماعیلیه در مبارزه با مخالفین. با این اقدامات مبانی کلامی و اعتقادی نزاریان شام منسجم شد و توانستند در مقابل صلیبیون، ایوبیان و خلفای عباسی مقاومت نمایند.
امتیازنامه رویتر (زمینه ها، روند و نتایج)
منبع:
پژوهش در تاریخ سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
67 - 81
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در صدد مروری بر روند اعطای امتیازنامه رویتر، زمینه ها، نتایج و دلایل لغو آن برآمد. ازاین رو پس از ارائه درآمدی کوتاه، به زمینه تاریخی اعطای این امتیازنامه پرداخته و پس از آن روند اعطا و مهمترین مواد این امتیازنامه را از نظر گذراند. در قسمت پایانی نیز به جدی ترین انتقادات و اعتراضات و در نهایت لغو امتیازنامه از سوی دولت ایران اشاره شد. بنا بر یافته های این پژوهش، دولتمردان ایران با درک فقدان دانش تخصصی و سرمایه کافی جهت نوسازی ایران سعی داشتند تا با جلب سرمایه گذاری خارجی در برابر اعطای امتیازات اقتصادی بتوانند برنامه های نوسازی در ایران را به انجام برسانند. امتیازنامه رویتر که حاصل چنین تلاشی بود با ایفای نقش فعال میرزاحسین خان سپهسالار به یکی از اتباع انگلستان به نام رویتر اعطا شد ولی به دلیل مخالفت روسیه، بی علاقگی دولت انگلستان به مداخله، عدم توانایی رویتر در تأمین سرمایه لازم و مخالفت معترضان ایرانی لغو شد.
تبلیغات در روزنامه های عصر مشروطه (مطالعه موردی روزنامه انجمن تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی دوره جدید سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
111 - 125
حوزههای تخصصی:
روزنامه از پدیده های نوینی بود که نخستین بار در ایرانِ روزگار قاجار پدید آمد. جنبش مشروطه، نقطه عطفی در تاریخ روزنامه نگاری ایرانیان بود، چنان که پس از اعلان فرمان مشروطیت (14جمادی الثانی 1324ه .ق)، چاپ روزنامه در بسیاری از شهرهای ایران، روند رو به رشدی را شاهد بود. روزنامه های عصر قاجار، از جنبه های گوناگونی بررسی می شوند؛ یکی از جنبه های مزبور، پدیده «تبلیغات» در آنهاست که بیشتر ذیل عنوان «اعلان» ظاهر می شد. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا «روزنامه انجمن تبریز»، که یکی از مهم ترین نشریات صدر مشروطه بود، ازنظر تبلیغات ارزیابی و به این پرسش بنیادین پاسخ داده شود که اعلان های روزنامه انجمن تبریز و یا داده هایی که صبغه تبلیغاتی دارند، چه آگاهی هایی را از حیات اجتماعی و اقتصادی تبریز عصر مشروطه ارائه می دهند؟ برای پیشبرد تحقیق حاضر، ترکیبی از روش های کمی و کیفی مدنظر نگارنده بوده است، در مرحله گردآوری و توصیف داده ها، روش پژوهش کیفی و در ارزیابی آماری داده ها، روش پژوهش کمی از نوع آماری استفاده شده است. به این ترتیب رویکرد پژوهش حاضر به مسئله تبلیغات، یک رویکرد توصیفی-تحلیلی خواهد بود. با ارزیابی داده های موجود، این نتیجه حاصل می شود که تبلیغات روزنامه انجمن تبریز سوای شناساندن برخی جنبه های مغفول اجتماعی و اقتصادی جامعه تبریز آن روزگار، بارقه هایی از گرایش های ملی گرایانه نوین و ترغیب به اتخاذ کنش جمعی را در زمینه هایی چون پشتیبانی از کالاهای داخلی و تحریم کالاهای خارجی به نمایش می گذارند.
زنان سبیلو: خوانشی روان کاوانه (پیرامون بدن و چهره زنانِ اندرونی در عکس های دوره ناصری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
71 - 111
حوزههای تخصصی:
عکس های بسیاری از دوره قاجار وجود دارد که بخشی از آن ها متعلق به زنان، به خصوص زنان حرم ناصری است. فارغ از نوع پوشش زنان، بدن و چهره خاص برخی از آن ها مسئله ساز است. فربگی بدن و به ویژه ویژگی های چهره پرسش هایی را برمی انگیزد که نه پاسخ های ساده و سطحی، بلکه تحلیلی عمیق تر با توجه به تاریخ فرهنگی یا تاریخ فرهنگِ دیداری ایران را می طلبد؛ بنابراین می توان پرسید چه تفاوتی میان بازنمایی زنان در نقاشی و عکس های دوره قاجار وجود دارد و موی پشت لب در چهره این زنان چه کارکردی داشته است؟ اینکه این ویژگی، صرفاً امری زیباشناختی یا نوعی آرایش چهره بوده و قابل تعمیم به تمام زنان یا امری جنسی و متعلق به خواص است، فصل اختلاف با تحقیقات پیشین و دلیل بر ضرورت انجام این تحقیق است؛ بنابراین، موضوع را باید در حوزه «جنسیت» (سکسوالیته) صورت بندی کرد. این تحقیق از نوع کیفی و بنیادین بوده و رویکرد آن توصیفی- تحلیلی و به نحوی انتقادی کاربست یافته است. روش شناسی به مفهوم «تبارکاوی» و آراء فوکو و لکان برمی گردد که مبانی نظری تحقیق را در رویکردی «روان کاوانه» از حیث اجتماعی و ناخودآگاهی سامان می بخشد. یکی از تفاوت های فاحش میان چهره زنان بازنمایی شده در نقاشی و عکاسی این دوره همان شبه سبیل است که در یک جامعه مردسالار می توان آن را «نقابی» برای چیرگی بر «فقدان» و البته دال بر داشتن قدرت مردانه برای برخی از زنان حرم، تحت مفهوم «مذکر نمادین» در برابر دیگر زنان، مردان و جماعت در حاشیه یا قاعده هرم، ذیل عنوان «مؤنث نمادین» دانست.
جهانگیر قائم مقامی و گذار به تاریخ نگاری جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانگیر قائم مقامی ازجمله مورخان و محققانی است که حوزه ها و موضوعات متنوع و جدید تاریخی را بررسی کرده است. او به عنوان سردبیر مجله بررسی های تاریخی که جزو مهم ترین نشریه های تاریخی دوره پهلوی محسوب می شود، نیز در سیر مطالعات تاریخی ایران ایفای نقش کرده است. قائم مقامی به دلیل نزدیکی به حکومت پهلوی اغلب به عنوان مورخ رسمی که به دنبال تقویت گفتمان حاکم بود، معرفی شده است، اما از سویی دیگر او پس از افرادی چون عباس اقبال، رشید یاسمی و... نماینده نسل جدیدی از محققان تاریخی است که نوآوری هایی را در عرصه تاریخ موجب شدند. موقعیت متناقض نمای قائم مقامی موجب شده است که او جزو شخصیت های مرزی در حوزه تاریخ نگاری قرار گیرد؛ شخصیت هایی که پایی در سنت و پایی در مدرنیته داشتند و می توانستند امکان گذار را مهیا کنند و درعین حال نقش مهمی در ساخت یابی تاریخ نگاری جدید برعهده گیرند. به همین دلیل این پژوهش با بررسی مؤلفه های تاریخ نگاری قائم مقامی، به دنبال پاسخ به این پرسش است که مواجهه قائم مقامی با تاریخ نگاری جدید چگونه صورت گرفته و در این فرایند چه رویکردهای نظری و روشی را در پیش گرفته است. براساس مطالعه صورت گرفته به نظر می رسد علی رغم نقش مهم قائم مقامی در گذار از تاریخ نگاری سنتی و پرداختن به حوزه های جدید علم تاریخ و به کارگرفتن روش های جدید، او نتوانسته است الگوی نظری جدیدی در تاریخ نگاری به کار ببرد. به بیانی قائم مقامی نتوانسته است در فرایند گذار صورت بندی منسجمی از تاریخ نگاری جدید ارائه کند.
گونه شناسی و تحلیل سکه های خاراسن در موزه ایران باستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
115 - 126
حوزههای تخصصی:
خاراسن یکی از شهرهای است که بنا بر اهداف تجاری، به فرمان اسکندر مقدونی در منطقه اروندرود تأسیس شده و تا سال ۱۲۷ ق.م توسط شاهان سلوکی اداره می شده است. در سال ۱۲۵ ق.م هوسپائوسین به عنوان یکی از حکام محلی با ضرب سکه اعلام خودمختاری کرده است. این شهر به علت موقعیت سوق الجیشی در تجارت آبی دارای اهمیت بسیاری بوده است. منابع تاریخی اطلاعات اندکی در مورد شاهان محلی خاراسن به پژوهشگران می دهند. از این رو، بررسی مسکوکات برجای مانده از این شاهان همراه با متون تاریخی بهترین روش مطالعه آنها به شمار می رود. هدف از این پژوهش معرفی سکه های خاراسن موجود در موزه ملی ایران و بررسی وقایع تاریخی و ضرب سکه های نقره و مسی توسط شاهان محلی خاراسن است. این پژوهش به روش میدانی و اسنادی با رویکرد تاریخی انجام شده است. نتایج نشان می دهد که این سکه ها متعلق به شاهان هوسپائوسین، مهرداد دوم و شاهان خاندان آتامبلوس است. مطالعات تاریخی و سکه شناسی مشخص می کند که هوسپائوسین تا آتامبلوس ششم با مناطق عربی خلیج فارس مراودات تجاری داشته اند و از نظر سیاسی این حاکمان محلی نقش موازنه منفی در منطقه ایفا می کردند. از زمان پاکور دوم به بعد، اداره این منطقه به شاهزادگان پارتی سپرده شده و بدین طریق قدرت حاکمان محلی محدود گردیده است.