سودای خلافت در اندیشه عبدالرحمان بن عوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاید مسأله جانشینی پیامبر(ص) مهمترین مسأله در تاریخ صدر اسلام بود که تمام حوادث بعدی را تحت الشعاع خود قرار داد. هرکدام از صحابه که خود را لایق خلافت می یافتند، به دنبال تصدی منصب خلافت بودند. گروهی از همان ابتدا به دنبال دست یابی به این هدف بودند، اما گروه دیگر که در ابتدا نتوانستند به این مهم دست یابند در کنار فرد برنده در تلاش برای کسب کارنامه قوی برای تصدی آن در دوره های بعد بودند. از جمله این اشخاص عبدالرحمن بن عوف بود که بعد از رحلت پیامبر(ص) در مناقشات میان اصحاب برای کسب قدرت شرکت نجست و تنها جانب شخص پیروز میدان یعنی شیخین را گرفت. در دوران ابوبکر و خصوصاً عمر در امور مهم حکومتی مشاوره و فتوا می داد، از همین روی بود که عمر حق تعیین خلیفه بعدی را در صورت تساوی آراء در شورا به او سپرد. عبدالرحمن نیز از این مهم برای رسیدن به اهداف خود کمک جست. وی با گذاشتن شرط عمل به سیره شیخین که انتخاب عثمان را به دنبال داشت؛ انتظار خلافت بعد از او را در سر می پروراند. از همین روی است که رفتار و منشی در پیش گرفت که پیش تر به آن شهرت نداشت؛ چرا که به دنبال این بود که نشان دهد شایستگی خلافت را دارد؛ اما برخلاف تصور او عثمان جانب بنی امیه را گرفت. پس از کرده خود پشیمان شد و درصدد قیام علیه عثمان برآمد که کسی با او همراهی نکرد.