فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۲۸٬۲۶۹ مورد.
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
144 - 167
حوزههای تخصصی:
کتاب انتقادی «سرگذشت حاجی بابای اصفهانی» را جیمز موریه نوشت و میرزا حبیب اصفهانی (بِنی) ترجمه کرد. در این کتاب مردم، گروه ها و جامعه مورد نقد قرار گرفته و به طورکلّی بخش مهمی از آن، به انتقادهای اجتماعی (به ویژه سه نهاد دین، دولت و خانواده ایرانی) اختصاص یافته است. در این مقاله، با عنایت به اهداف استعماری انگلیس در ایران و نقش موریه در دولت انگلیس، و به شیوه توصیفی تحلیلی به دیدگاه او درباره سه نهاد مذکور در جامعه ایران پرداخته شد. نتایج نشان می دهد که در کتاب موریه، این هر سه نهاد مهم در ایران متلاشی هستند؛ دین دستاویزی برای کسب قدرت و ثروت است. دولت و کارگزاران و عُمّالش گرفتار رشوه، ظلم و ستم، ساده لوحی و نادانی هستند. نهاد خانواده نیز آلوده است و همدلی و همکاری در آن وجود ندارد.
راهبرد تجارت طریقت مرشدیه در کازرون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طریقت مرشدیه در سده چهارم هجری در کازرون توسط شیخ ابو اسحاق (د. 426 ه .ق) بنیان گذاشته شد. این طریقه حسب آموزه ها، نگرش حاکم بر مراکز خانقاهی و موقعیت راهبردی و جغرافیایی زیست-بوم خویش، به تجارت اهتمام ویژه ای داشتند. نوشتار حاضر با هدف تبیین ماهیت و راهبرد فعالیت های تجاری مرشدیه در دوره تیموریان، زمینه ها و پیامدهای حیات تجاری پیروان این طریقه را با در نظر داشتن مناسبات ایشان با دستگاه سیاسی حاکم، بررسی می کند و تلاش می کند تا به این پرسش پاسخ دهد که شبکه خانقاهی و خدمات بخشی مریدان، موقعیت راهبردی و رونق تجاری در مناطق زیست مرشدیه به علاوه تقویت باورهای تجاری در میان پیروان این طریقت، در اهتمام به تجارت و رونق فعالیت های تجاری چه تأثیری داشت؟ دستاورد تحقیق که با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام شده است نشان می دهد که به سبب موقعیت تجاری کازرون، تلاقی راه های تجاری و دسترسی منطقه به خلیج فارس، قداست شیخ ابو اسحاق، وجود آموزه های تجاری در تعالیم مرشدیه، دادن خدمات بین راهی به بازرگانان و مسافران و نیازمندان و همین طور توجه حاکمیت به طریقت ها در این عصر، از عوامل مهم رونق تجارت در میان پیروان این فرقه و به تبع آن عصر تیموریان بوده است.
بررسی مواضع قدرت های خارجی(روسیه و انگلیس) در مواجهه با جنبش مشروطه ایران و اندیشه مشروطه خواهی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران و افغانستان دو کشور مهم در غرب آسیا هستند که قدرت های خارجی، مخصوصاً انگلیس و روسیه، همیشه سعی داشته اند آن ها را تحت نفوذ خود قرار دهند. این پژوهش به بررسی سیاست های انگلستان و روسیه در قبال جنبش های مشروطه خواهی ایران و افغانستان در اوایل قرن بیستم می پردازد. همچنین به تحلیل رفتارها و اقدامات انگلیس و روسیه در مقابله با این جنبش ها پرداخته و روابط و تعارضات آن ها را با جنبش های مشروطه خواهی موردتوجه قرار می دهد. در ادامه، به ارزیابی پیامدهای این دو قدرت بر روی روابط بین المللی منطقه و جهان اشاره نموده و نقش آن ها را در تحولات معاصر دوره مشروطیت ایران و افغانستان می سنجد. این مقاله با استفاده از منابع تاریخی و مستندات، زبان فارسی، روسی و انگلیسی سعی دارد تا یک نگاه جدید و جامع از سیاست های قدرت های بزرگ در مواجهه با مشروطه ایران و اندیشه مشروطه خواهی افغانستان ارائه دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که روسیه به صورت آشکار و نظامی در برابر جنبش مشروطه ایران مداخله کرده است، درحالی که انگلیس به صورت مخفیانه و دیپلماتیک در برابر اندیشه مشروطه خواهی افغانستان قرارگرفته است. این تحقیق همچنین نشان می دهد که هماهنگی بین این دو قدرت برای مبارزه با جنبش مشروطه خواهی نقش مهمی داشته است. نتایج این مطالعه می تواند برای جنبش های معاصر آزادی خواهی مردمی چشم اندازی روشن ایجاد کند.
«خویدوده» در منابع شرق دور؛ سنتی قومی یا دینی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «خوئدوده» یکی از مهمترین مفاهیم فقه زرتشتی است که به ازدواج با خویشان نزدیک تعبیر شده است. از جمله شواهد مربوط به وجود این رسم بین برخی از ایرانیان، متون غیر ایرانی به ویژه یونانی و رومی هستند که بارها توسط محققان مورد کنکاش قرار گرفته اند. اما یونانیان و رومیان تنها مللی نبودند که به این نوع از ازدواج بین ایرانیان اشاره کرده اند، متون چینی، بودایی، ژاپنی و کره ای نیز در این مورد اطلاعات جالبی دارند. مقاله حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و بررسی تطبیقی شواهد مربوطه در متون شرقی و غربی، سنت خوئدوده را در میان زرتشتیان داخل و خارج ایرانشهر بررسی کند. مداقه در این متون نتایجی را در بر دارد. نخست، آن که اطلاعات این متون را می توان به دو دسته تقسیم کرد. قسمتی از این اطلاعات گزارش هایی را شامل می شوند که به این رسم در بین زرتشتیان و دیگر اقوام زرتشتی خارج از ایران می پردازند. بخش دیگر مربوط به ایرانیان زرتشتی مهاجر در شرق دور است. کتیبه مقبره ماشی(Mǎ Shì (馬氏)) در چانگ آن (Cháng'ān (長安))، از جمله مهمترین این داده هاست که چگونگی این رسم در بین ایرانیان مهاجر در چین را نشان می دهد. مدعای نویسنده این است که بر طبق این متون، رسم ازدواج با محارم، عملی دینی بوده که تنها متعلق به ایرانیان نبوده بلکه درمیان بیشتر آریایی-هایی که بر دین زرتشتی بودند رواج داشته است.
علل گسترش تراجم نگاری شیعی در عصر قاجار، مطالعه موردی: کتاب قصص العلما اثر میرزا محمد تنکابنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
168 - 193
حوزههای تخصصی:
تراجم نگاری از شاخه های مطرح تاریخ نگاری در جهان اسلام است که به شرح-حال طبقات مختلف جامعه می پردازد؛ در دوره ی قاجار به دلیل رشد کمی و کیفی علمای شیعه و کمبود تراجم شیعی به مقوله تراجم نگاری شیعی توجه ویژه ای شد؛ از جمله این تراجم قصص العلما محمد تنکابنی است که از تراجم مشهور این دوره محسوب می شود؛ از این رو مقاله حاضر با روش توصیفی – تحلیلی به شیوه کتابخانه ای بر مبنای این سؤال ها سامان یافته است که علل گسترش تراجم نگاری شیعی در دوره قاجار چیست و چه تغییراتی از جنبه ساختاری و شکلی داشته است؟ و تنکابنی در قصص العلما با چه رویکردی به شرح حال علما شیعه پرداخته است؟ داده های پژوهش، نشانگر این است که تراجم نگاری شیعی در این دوره به طور ویژه ای مورد توجه قرار گرفته و با بهره گیری از نثر فارسی، روان نویسی و پرهیز از اصطلاحات دشوار، نوآوری در شیوه بیان مطالب و خاطره نویسی نوین و تکمیل و تتمیم تراجم پیشین با حفظ ساختار گذشته تغییراتی جزئی داشته است؛ و تنکابنی ضمن بیان حکایاتی که شاکله اصلی قصص العلما است با رویکردی غیر انتقادی به شرح حال علمای شیعه پرداخته است و علاوه برآن به مسائل دینی، سیاسی و اجتماعی اشاره کرده است؛ از این رو باید تراجم نگاری دوره قاجار را با این ویژگی ها نسبت به تراجم نگاری پیشینیان در روند تکمیل نه در دوران گذار خواند.
تاریخ نگار ی ادبیات آذربایجانی و مشکلات مربوط به آن جنبش ها ی ادبی آذربایجان در دوره ی شورو ی
حوزههای تخصصی:
این مقاله ضمن بحث و بررسی ادبیات آذربایجان در میان آذربایجانیان شمال ارس به نقش اولیه و برجسته چمن زمینلی و فریدون بئی کوچرلی اشاره می کند. در ادامه مقاله به اوضاع ادبی آذربایجان تحت حاکمیت بلشویکها اشاراتی کرده و تغییرات پس از مرگ باقیروف را بیان می کند. آثار حسین جاوید، مجله فیوضات و جعفر جبارلی اشاره کرده و به پیشرفت سریع ادبیات آذربایجان پس از استقلال نیز تاکید می نماید.
پیامدهای اجتماعی قحطی در نواحی شمالی خلیج فارس (1317- 1324ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۳)
34 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی پیامدهای اجتماعی قحطی در نواحی شمالی خلیج فارس در فاصله سال های 1317ش تا 1324ش.روش/ رویکرد پژوهش: این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از اسناد آرشیوی، منابع کتاب خانه ای و نشریات انجام شده است. پس از ارزیابی و تحلیل داده های تاریخی نتیجه گیری انجام شده است.یافته ها و نتیجه گیری: این قحطی باعث مرگ ومیر قابل توجه سکنه نواحی شمالی خلیج فارس از حدفاصل استان هشتم (هرمزگان) تا مناطقی از استان هفتم مانند لارستان و بوشهر شد؛ هم چنین سبب گسترش ناامنی در این مناطق شد. مهم تر از این، تداوم خشک سالی و قحطی باعث شد تا سکنه مناطق مذکور برای فرار از بحران به استان ششم (خوزستان) مهاجرت کنند. این مهاجرت بر فعالیت گسترده صنعت نفت در خوزستان و امید مهاجران به کسب درآمد و تأمین معاش در آن جا متکی بود. نتیجه این بحران تغییرات گسترده اجتماعی در نواحی شمالی خلیج فارس بود.
بازآفرینی خانقاه رشیدی و شناخت موقعیت مکانی آن بر مبنای شناسایی ژئوفیزیکی پلان سازه بزرگ تپه شرقی ربع رشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرچه رشیدیه توسط خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی در (7-8 ه.ق/ 13-14 م) در شمال شرقی شهرستان تبریز، ساخته شد. این شهرچه شامل دو بخش اصلی به نام هسته مرکزی (ربع رشیدی) و شهرستان رشیدی بود. یکی از مهمترین بخش های ربع رشیدی، خانقاه رشیدی بود که شامل سه بخش تابخانه، صفه و طنبی است. با این حال، به دلیل زلزله های ویرانگر و جنگ های حکومتی در تبریز، این مجموعه معماری در ادوار مختلف به شدت آسیب دیده و از بین رفته است؛ بنابراین مدارک موجود در حوزه شناخت ساختار معماری و موقعیت مکانی این مجموعه، محدود به وقفنامه ربع رشیدی (الوقفیه الرشیدیه) و یافته های باستان شناختی است. در این پژوهش سعی شده است به مطالعه فضایی و مکانی خانقاه به عنوان یکی از بخش های مهم در ساختار ربع رشیدی پرداخته شود. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناخت ساختار معماری خانقاه و ارائه یک پلان پیشنهادی با استناد به توضیحات وقفنامه است. هدف دیگر این تحقیق، مشخص کردن موقعیت احتمالی خانقاه بر مبنای مطالعات ژئوفیزیکی سایت تاریخی ربع رشیدی است. این مقاله یک پژوهش بنیادی است که ابتدا با اتکاء بر وقفنامه ربع رشیدی و از طریق تحلیل محتوا، استنتاج منطقی و قیاس با نمونه بنای مشابه به جای مانده از آن دوره، ساختار معماری پلان خانقاه ترسیم و سپس بر اساس داده های باستان شناختی، موقعیت احتمالی آن در سایت میراث فرهنگی ربع رشیدی تعیین شده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که پلان خانقاه ربع رشیدی با پلان خانقاه چلبی اوغلو در سلطانیه (8 ه.ق/ 14 م) تطابق دارد. این شباهت ها نشان می دهد که الگوی پلان خانقاه های دوره ایلخانی، ممکن است دو طبقه باشد و شامل صحن مرکزی با دو ایوان در شمالی و جنوبی (ایوان جنوبی بزرگتر)، تالارهایی در دو سمت و حجره هایی در اطراف صحن بوده است. همچنین، بر اساس مطالعات ژئوفیزیکی و تحلیل های انجام شده، موقعیت احتمالی خانقاه نیز ممکن است نزدیک به سازه ای باشد که در جنوب شرقی محوطه باستانی ربع رشیدی کشف شده است و به گفته پژوهشگران، به قرن هشتم ه.ق / چهاردهم م مربوط می شود.
گاهنگاری نسبی محوطه شمس تبریزی خوی بر اساس مجموعه سفالی به دست آمده از کاوش باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
259 - 288
حوزههای تخصصی:
شهرستان خوی به عنوان یکی از حوزه های باستان شناسی ایران، از مهم ترین کانون های حضور جوامع انسانی بوده است که فرآیند شکل گیری جوامع باستانی از ادوار پیش ازتاریخی تا دوران تاریخی و اسلامی در آن کاملاً مشهود و قابل کنکاش است. یکی از محوطه های شاخص این شهرستان، محوطه شمس تبریزی است که در شمال غربی شهر خوی درمیان محله ربط و محله امامزاده قرار دارد و در جبهه جنوبی آن، بنای یادبودی موسوم به «مناره شمس تبریزی» قرار گرفته است. این محوطه در سال 13۹۷ه .ش. با هدف بررسی لایه ها و نهشته های باستان شناختی و آگاهی از وجود دوره های فرهنگی با ایجاد سه گمانه در قسمت های شمالی و شرقی مورد کاوش باستان شناختی قرار گرفت. این پژوهش نتیجه مطالعه داده های سفالین محوطه مذکور است. بر این اساس، پرسش اصلی این پژوهش بدین صورت مطرح می شود؛ با توجه به تنوع گونه های سفالی و تطبیق آن ها با محوطه های دیگر، گاهنگاری محوطه دربر گیرنده چه دوره های فرهنگی است؟ یافته های این پژوهش، سفال های این محوطه را در دو گروه عمده سفال های لعاب دار (سفال های تک رنگ، چند رنگ، نقاشی روی لعاب، نقاشی زیرلعاب، اسگرافیاتو) و بی لعاب (سفال های قالب زده و معمولی) دسته بندی می کند که براساس گونه شناسی سفالینه ها و تطبیق آن ها با محوطه های دیگر باید گفت محوطه شمس تبریزی خوی استقرارگاهی متعلق به قرون میانی تا متأخر اسلامی است. اوج شکوفایی این محوطه مربوط به سد ه های میانه اسلامی بوده است و هم چنین باید خاطرنشان نمود که گونه های شاخص سفالی، هم سانی های نزدیکی را با دیگر مراکز در شمال غرب و غرب نشان می دهد که این موضوع، نشان از وجود شبکه ارتباطی و فرهنگی گسترده در منطقه بوده است و متون تاریخی و سفرنامه ها این نتیجه گیری را تقویت می کند.
عوامل مؤثر بر کاهش جمعیت ایران در قرن دوازدهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
89 - 114
حوزههای تخصصی:
سقوط صفویه در سال 1135 ه.ق، بحران های جدیدی در داخل و خارج کشور به وجود آورد. در این دوره، جامعه شهری و روستایی، متأثر از اوضاع نابسامان سیاسی اجتماعی، در معرض خطر قرار گرفت و تخریب منابع مادی و عوامل انسانی آسیب های زیادی به بافت جمعیتی وارد کرد. سؤال اصلی نوشتار حاضر این است که عوامل مؤثر بر کاهش جمعیت ایران در قرن دوازدهم هجری قمری چگونه صورت پذیرفته است؟ در این مقاله، با تکیه بر رویکرد توصیفی تبیینی، تأثیر اوضاع سیاسی اجتماعی بر کاهش جمعیت ایران بررسی می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد جامعه شهری و روستایی در این قرن متأثر از عواملی چون عدم ثبات و امنیت سیاسی، کشتارهای مکرر، قحطی، بیماری و مهاجرت به کاهش جمعیت دچار شده است.
تحلیل اثر ویژگی های خاک بر مقاومت مکانیکی خشت های تاریخی استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشت به عنوان یکی از کهن ترین دست ساخت های بشر، از هزاره های دور تاکنون، ساختمایه اصلی بسیاری از بناهای تاریخی در ایران بوده است. مطالعه ویژگی خشت های تاریخی هم از جهت مستند نگاری و ثبت اطلاعات که از اولین اقدامات حفاظت از برمانده ای فرهنگی است، هم از جهت ایجاد معیاری برای مقایسه خشت های نوین امروزی، امری مهم و ضروری است. لزوم حفاظت و مرمت سازه های خشتی، ضرورت بررسی و شناخت این مصالح تاریخی و سنجش خصوصیات رفتاری آن را دو چندان می کند. چنان که هرگونه مداخله در بناهای تاریخی نیازمند شناخت نسبی از مواد و مصالح تشکیل دهنده آن است. این تحقیق بر آن است تا با بررسی ساختار تشکیل دهنده خاک، به تحلیل عوامل تأثیر گذار بر مقاومت مکانیکی خشت های تاریخی منطقه یزد بپردازد و تلاش دارد در قالب استدلال استقرایی بر پایه ترکیبی از روش های میدانی، تجربی، آزمایشگاهی به دنبال پاسخ به این سؤال باشد که رابطه میان مقاومت مکانیکی و ویژگی خاک تشکیل دهنده خشت های تاریخی منطقه یزد چیست؟ و تنوع خاک هر منطقه، چه ویژگی هایی در ساختار خشت های تاریخی ایجاد کرده است؟ نتایج نشان می دهد، خشت هایی با غالب خاک ریزدانه و مقدار مناسب مواد رسی، مقاومت مکانیکی بهتری در مقابل خشت های با ذرات غالب درشت دانه دارند. همچنین اندازه و شکل ذرات، هم در مقیاس میکروسکوپی و هم در مقیاس ماکروسکوپی و تناسب میان ذرات ریزدانه و درشت دانه، از عوامل مؤثر بر تخلخل و تراکم ساختار خشت است که بر رفتار مکانیکی و مقاومت در برابر جذب آب تأثیر مستقیم دارد.
بررسی عملکرد نظارتی دولت پهلوی بر بازار بندر بوشهر (1320- 1304 ه .ش )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازار بوشهر یکی از قدیمی ترین بازارها در کرانه های شمالی خلیج فارس به شمار می رود. قدمت این بازار هم زمان با تأسیس بندر بوشهر در دوران افشاریه است که پس از آن در دوران زندیه و قاجاریه رو به تکامل گذاشت و در دوران پهلوی تحت تأثیر گفتمان سیاسی و اقتصادی حاکم قرار گرفت. بازار بوشهر در دوران پهلوی اول فرازوفرود فراوانی را پشت سر گذاشت. اگرچه این بازار در دوران پهلوی رونق سالیان گذشته خود را نداشت؛ اما به شدت تحت تأثیر گفتمان رخ داده در مرکز با عنوان ایران نوین قرار گرفته و نهادهای حاکمیتی در بوشهر متأثر از این گفتمان عمل می کردند. این پژوهش در پی آن است که به نقش دولت پهلوی در بازار بوشهر بپردازد. پژوهش حاضر به روش توصیفی _ تحلیلی و با تکیه بر اسناد آرشیوی انجام شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بازار بوشهر در دوران پهلوی اول به شدت متأثر از نهادهای دولتی به مانند بلدیه، فرمانداری و مالیه بوده بطوریکه این نهادها اقدامات لازم را در زمینه نرخ گذاری، مقابله با گران فروشی و کم فروشی و همچنین مبارزه با قاچاق کالا در بازار به عمل می آوردند و در مواقع بحرانی به مانند تحولات ناشی از سقوط دولت و شهریور 1320 هم اقدامات لازم را در زمینه خدمات رسانی بازار و عدم تعطیلی آن به عنوان مرکز اقتصادی و قلب تپنده شهر به عمل آوردند.
نگاهی بر کتاب «کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او» نوشته غلامرضا رشید یاسمی
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴
216 - 251
حوزههای تخصصی:
کتاب «کُرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او» نوشته غلامرضا رشید یاسمی است، که آن را در سال 1316 به درخواست وزرات فرهنگ ایران به رشته تحریر درآورده است. موضوع کتاب چنانکه از عنوان آن پیداست، به تاریخ و مسائل تباری و نژادی قوم کُرد مربوط می گردد. در زمان سلطنت رضاشاه دستگاه فرهنگی حکومت بر اساس یک تمایل شدید و مرموز، غلامرضا رشیدیاسمی، مردوخ کُردستانی و ولادیمیر مینورسکی را مأمور تدوین تاریخ کُرد و تعیین منشأ نژادی و اثبات ایرانی بودن این قوم نمود. نگارنده در مطالعات خود به نکته قانع کننده ای در باره علل این اشتیاق برنخورده است. به عنوان یک احتمال عمده می توان معتقد بود این تمایل شدید حکومت نژادگرا و آریایی باز پهلوی برای اثبات همریشگی نژادی برخی اقوام ساکن در ایران با فارس زبانان، ریشه در علاقه این حکومت برای یارگیری از اقوام غیر ترک ایرانی، جهت طرح ادّعای غلبه جمعیّتی مردم فارس زبان و برادران نژادی آنها در مقابل جمعیّت ترک بوده است. شاید غرض آینده نگرانه ای برای طرح دعاوی ارضی نسبت به اراضی کُردنشین کشورهای همسایه هم در این اشتیاق دخیل بوده باشد. دعوی ارضی نسبت به سرزمین های کُردنشین عثمانی در ادعانامه استرداد اراضی تسلیم شده به کنفرانس صلح پاریس از طرف هیئت ایرانی در مارس 1919 و تأکید بر ایرانی نژاد و ایرانی زبان بودن این قوم شاهد دیگری است، که این گمان را تقویت می کند.
نویسندگان سه گانه مذکور به عنوان مؤلّفانی پروژه کار در قبال دریافت اجرت، اسناد و امکانات تحقیق به تدوین تاریخ کُرد بر اساس اصول و معیارهای تعیین شده از طرف حکومت پهلوی پرداخته و تاریخی مشوّش و مجعول برای قوم مذکور ساختند. اساس کار در تدوین این تاریخ بر اثبات ایرانی بودن اکراد بر اساس تعریف خاص نخبگان حکومت از مفهوم ایرانی بودن، اثبات آریایی بودن کُرد و اشتراک نژادی کُرد و فارس، اثبات حضور کُرد در همه جای فلات ایران، ادغام کُرد در جامعه آریایی و فارسی، زیر مجموعه فارسی قرار دادن زبان کُردی، منتسب ساختن برخی سلسله های پادشاهی ایران به اکراد و در نهایت منتسب ساختن کُرد به سلسله یا تمدّن ماد استوار بود. تألیف کتاب «کُرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او» در شرایط خلأ فرهنگی و فقدان آثار مکتوب در موضوع مذکور به انجام رسید و مطالب این کتاب با وجود معایب و اغلاط بسیار، در سایه تبلیغ و پیرایه بندی دیگران قبول عام یافت.
متأسّفانه در سایه سوء استفاده مسئولان فرهنگی حکومت پهلوی از موقعیّت خاص تاریخی و خلأ فرهنگی برای تدوین آثار مکتوب بر اساس اصول و علائق آریایی محور و فارسی محور خود و تلاش های بعدی دستگاه های فرهنگی این حکومت در جهت به کرسی نشاندن تاریخ های دست ساز و مجعول خود و استمرار این رویه در دوران بعد از انقلاب اسلامی، این قبیل نوشته های غیر علمی و غیر مستند در جایگاه کتب مرجع نشسته و ساختار فکری و نگرشی جامعه روشنفکری و دانشگاهی ایران را شکل داده و به منابعی برای تدوین کتب بعدی در موضوع خود بدل شدند.
بررسی جایگاه اجتماعی و اقتصادی زنان کارگر در مجله رستاخیز کارگران (1354-1355ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه های توسعه دوره محمدرضاشاه پهلوی، رشد و گسترش مراکز تولیدی و کارخانه ها و به تبع آن فزونی کارگران ماهر و غیرماهر را به دنبال داشت. در این بین در اثر سیاست های مدرن سازی پهلوی دوم، زنان بیش از گذشته در فعالیت های اقتصادی شریک شدند. زنان کارگر به عنوان نیروی های کمکی در پیشبرد برنامه های اصلاحی به خدمت گرفته شدند. در مطبوعات این دوره، شرایط اجتماعی و اقتصادی زنان کارگر چندان منعکس نشد. تنها مجله ای که در فاصله سال های ۱۳۵۴-۱۳۵۵ ش به مسائل کارگری زنان پرداخت، رستاخیز کارگران بود که در مقالات و ستون های خبری مختلف به موضوعات مربوط به آن ها پرداخته است. از این رو این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که مسائل اجتماعی و اقتصادی زنان کارگر در این مجله چگونه بازتاب داده شده است؟ مدعای مطروحه این است که این مجله ضمن بازتاب گفتمان مدرن سازی دولت وقت به تغییر نگرش سنتی جامعه و زنان نسبت به مشاغل کارگری به خصوص مشاغلی که در گذشته مردانه قلمداد می شدند پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این مجله در کنار قبح زدایی از فعالیت اقتصادی زنان در کنار مردان، در زمینه آگاه سازی زنان نسبت به مسائل چون قانون کار، بهداشت محیط کار و سلامتی جسم آنان نیز تلاش هایی انجام می داده است و با ترسیم توانایی زنان، آنان را تشویق به مهارت آموزی در مراکز کارآموزی شبانه روزی می کرد. این مقاله با بهره گیری از شمارگان متعدد مجله حاضر از روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا برای بررسی داده ها بهره برده است.
واکاوی روایت نگاره ها از زنان خنیاگر عصر صفوی و نسبت آن با روایت سفرنامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
185 - 212
حوزههای تخصصی:
زمینه/هدف: با به حکومت رسیدن صفویان، تغییرات چشمگیری در زمینه موسیقی و نگارگری به وجود آمد که بازتاب این تغییرات در نگاره های به جای مانده از این عصر دیده شده است. در برخی از این نگاره ها تصاویری از زنان خنیاگر در قالب نوازنده و رقصنده وجود دارد که زیر نظر دربار فعالیت داشته اند. از سوی دیگر، در دوره شاه عباس اول در نتیجه ورود سیاحان و سفرنامه نویسان به ایران، اطلاعات مهمی از زنان خنیاگر برجای مانده است. مسئله این پژوهش چیستی نسبت روایت نگاره ها و سفرنامه ها از زنان خنیاگران صفوی و چگونگی این روایت هاست. هدف این پژوهش تکمیل حلقه اطلاعات فرهنگی ایران عهد صفوی است.
روش/رویکرد: پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و از نظر رویکرد کیفی است که با تحلیل و توصیف نشانه شناسانه تصاویر، نگاره ها و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و پایگاه های اطلاعاتی علمی، یافته های آن ارائه می شود.
یافته ها/نتایج: تحلیل نگاره ها در این پژوهش نشان داد که پوشش ظاهری زنان خنیاگر عصر صفوی مناسب و سرشار از تجمّل بوده و دلیل آن وضعیت مطلوب حقوق و مزایای این زنان بوده که تاریخ نویسان و نیز سفرنامه نویسان بر مطلوب بودن عایدی این گونه زنان صحّه گذاشته اند. همچنین نگاره های عصر صفوی تکمیل کننده و تداوم روایات منابع مکتوب هستند و با روایات مکتوب هم دوره خود هم خوانی داشته و این دو گانه می تواند منبعی قابل اعتنا برای شناخت فرهنگی ایرانی، عصر صفوی باشد.
تحلیل روند شکل گیری و بازیابی پیکربندی فضای آرامگاه شاه اسماعیل اول؛ مبتنی بر مطالعات میدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
409 - 434
حوزههای تخصصی:
زمینه/هدف: آرامگاه شاه اسماعیل اول دارای یک فضای تقریباً مربع شکل کوچکی است و میان حرم خانه و آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی قرارگرفته است. هدف اصلی از این پژوهش بررسی تغییرات کالبدی و فضایی آرامگاه بر اساس مطالعات میدانی و طرح های مرمتی و حفاظتی بنا در سال های گذشته است.روش/رویکرد: روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و تفسیری بوده و گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است.یافته ها/نتایج: آرامگاه یک بنای مستقل است که بعدها در فضای خالی مابین مقابر شیخ صفی و حرم خانه ساخته شده و بعد از فوت شاه اسماعیل به عنوان مقبره ایشان مورداستفاده قرارگرفته است. مقبره دارای گنبد سه پوش است که پوش بیرونی از نوع شبدری پاتوپا است. تزیینات ساقه و گنبد بنا، در دوره های بعد تغییریافته است. شکل آرامگاه، کوچک و ساده است و ارتفاع گنبد نیز نسبت به گنبدهای دیگر مجموعه کمتر است؛ اما معمار برای اینکه به گنبد دید بصری بیشتری بدهد، با استفاده از ساق بلند، ارتفاع گنبد را تااندازه ای افزایش داده تا کوچک بودن بنا را تا حدی تحت شعاع قرار دهد.
عوامل ناکامی فاطمیان در تسلط بر مناطق شمالی شام (سده چهارم و پنجم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی دوره جدید سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
109 - 124
حوزههای تخصصی:
فاطمیان پس از غلبه بر اغلبیان و تشکیل دولت در افریقیه، مصر را فتح کردند و برای تحقق اهداف خود به شام لشکر کشیدند. مناطق جنوبی و مرکزی شام بدون مقاومت جدی به تصرف آنان درآمد؛ اما مناطق شمالی شام در برابر سلطه فاطمیان مقاومت نشان داد. تسلط بر مناطق شمالی شام، به ویژه شهر حلب همواره یکی از چالش های اساسی فاطمیان بود. این مقاومت باعث شد فاطمیان در حلب متوقف شوند و نتوانند به سوی عراق پیشروی و آرزوی گسترش نفوذ خود را در مناطق شرقی جهان اسلام محقق کنند. این پژوهش که با روشی توصیفی تحلیلی انجام شده، به بررسی عوامل ضعف فاطمیان در مناطق شمالی شام می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که عوامل بسیاری در این مقاومت نقش داشته است که عبارت است از: 1. موقعیت استراتژیک و استقلال اقتصادی حلب؛ 2. دشواری های اعزام نیرو به سبب بُعد مسافت حلب تا قاهره؛ 3. دخالت رومیان در مسائل سیاسی و نظامی مناطق شمالی شام؛ 4. سیاست های استقلال طلبانه امیران حمدانی و بنی مرداس؛ 5. ضعف اداری و نظامی دولت فاطمی در شام؛ 6. اختلافات مذهبی فاطمیان با ساکنان شام و شیعیان امامیه؛ 7. تعصبات نژادی. این عوامل باعث شد حلب در دوره حکومت فاطمیان به دژی تسخیرناپذیر تبدیل شود.
محورشناسی تحلیلی سخنان جناب جعفر بن ابی طالب (ع) در مجلس نجاشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
153 - 180
حوزههای تخصصی:
جعفر بن ابی طالب(م.8ق) در قضیه هجرت مسلمانان به حبشه به عنوان سفیر پیامبر اسلام ایفای نقش کرده بود. در فرازی از این هجرت، ماجرای نوع مواجهه ایشان با نجاشی و نمایندگان قریش و مناظره ای که بین او با حاکم حبشه رخ داد، جلوه خاصی داشته است. در این پژوهش که به شیوه توصیفی و تحلیلی و بر اساس تحلیل متن پرداخته می شود به دنبال پاسخ به این پرسش است که: محورهای سخنان جناب جعفر بن ابی طالب در مجلس نجاشی چیست؟؛ و تحلیل آنها چگونه می باشد؟! در بررسی های انجام شده مشخص گردید: در جهت پیشینه عام این موضوع، به مقدار لازم تالیف شده است اما تا کنون محققی به صورت تحلیلی، به شناسائی و بررسی محورهای سخنان جناب جعفر (ع) در این مجلس نپرداخته است؛ پس، انجام چنین تحقیقی، ضرورت دارد تا در پرتو آن، ابعاد مختلف شخصیت سیاسی و دینی ایشان نمایان شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که در این مواجهه، جعفر (ع) با اعتماد به نفسی ستئودنی، سخنانش را مطرح کرده و به مواردی نظیر : بیان ویژگی ها و خصائص پیامبر (ص)، گونه های دعوت آن حضرت، وظایف مومنان در برابر دعوت آن بزرگوار پرداخته است. وی از لحاظ روانشناسی؛ رفتاری هوشمندانه داشته و در این مناظره ضمن ترسیم عملکرد و رفتار خشن و غیرانسانیِ قریش، آنان را در موضع متهم نشانده و با تقدیر از عملکرد نجاشی، نقشه های نمایندگان اعزامی کفار را خنثی کرد. مناظره نفس گیر جعفر (ع) با نجاشی، پیامدهای مثبتی نیز داشته است از جمله؛ اثبات حقانیت اسلام، تحقیر و شکست نمایندگان قریش، اسلام آوردن پادشاه وقت حبشه و تعدادی از مردم آن و انتشار دین مبین اسلام در این سرزمین.
سال یابی مطلق ملاط های باستانیِ پایه آهکی با استفاده از روش کربن 14C(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سال یابی ملاط های باستانی و تعیین سن دقیق آثار و یادمان های تاریخی و فرهنگی، به عنوان یکی از مباحث مهم در حوزه باستان شناسی، همواره توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. با پیشرفت علوم و پدیدار گشتن رویکردهای علوم میان رشته ای، استفاده از انواع روش های فیزیکی و شیمیایی برای بررسی های باستان سنجی ابنیه و آرایه های معماری، جایگاه ویژه ای یافته است. سال یابی یکی از محورهای مورد بحث در پژوهش های سنجه پذیر است و با توجه به اهمیت آن در مطالعات باستان شناختی می تواند به درک توالی و تعیین سن دقیق آثار و یادمان های تاریخی و فرهنگی منجر شود. نزدیک به 60 سال از انجام آزمایش ها مربوط به سال یابی رادیو کربنی 14C می گذرد و در این میان سال یابی رادیو کربن ملاط یکی از چالشی ترین پژوهش ها در این زمینه بوده است؛ زیرا امکان ارزیابی سال یابی مطلق برای این مصنوعات توسط رادیو کربن بستگی فراوانی به نحوه نمونه برداری و خالص سازی بست کربنی آن دارد. این مقاله با مروری بر تلاش های انجام یافته در زمینه سال یابی ملاط های باستانی به گونه شناسی انواع ملاط قابل سال یابی و بررسی دستورالعمل های مورد استفاده جهت انجام خالص سازی بست کربنی، با روش هایی نوآورانه و کارآمد می پردازد. همچنین به بررسی روش های جانبی ازجمله بررسی های کانی شناسی و سنگ شناسی ملاط های باستانی، به عنوان روش های مکمل برای سال یابی 14C پرداخته است.
Middle Persian Inscriptions of the Era of Khosrow Anushirvan in Darband, Caucasus (Dagestan)
منبع:
Caspian, Volume ۱, Issue ۱, January ۲۰۲۴
53 - 56
حوزههای تخصصی:
Historically, the Caucasus region during the Sasanian period was among the important parts of Iran. Many studies have been conducted by archeologists, historians, and linguists on this region. The book entitled Middle Persian Inscriptions of the Era of Khosrow Anushirvan in Darband, Caucasus (Dagestan) by Cyrus Nasrollahzadeh is one of the attempts to investigate this region through available inscriptions.