فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۲٬۰۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
خلاقیت به یکی از موضوعات داغ در زمینه رشد کودکان تبدیل شده و در مطالعات روانشناسی و طراحی محیطی ویژه ویژه یافته شده است. تحقیقات بر روی محیط کودک بر رشد خلاقیت او وجود دارد. بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین خلاق و محیط آموزشی کودکان 2 تا 10 ساله و شناسایی و تبیین مولفه های محیطی برای خلاقیت با محیطی است که بر اساس ساختار جسمی و روانی کودک و نیاز به استفاده از محیط معماری است. است. پژوهش کیفی حاضر با استفاده از روش اکتشافی و تحلیل کیفی، تغییرات اساسی در تحقیقات مربوط به رابطه محیط و خلاقیت کودکان را شناسایی کرده و سعی کرده است با استدلال منطقی به بررسی و جمع بندی روابط بین آنها بپردازد. از آنجایی که نتایج این پژوهش بر اساس تحلیل تحلیلی بر اساس نظریه ها و نتایج تحقیقات قبلی است، می توان آن را یک فراتحلیل کیفی تلقی کرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که محیط با ویژگی هایی مانند جامعه پذیری، احساس فضا، حس پذیری، تنوع و پیچیدگی، امنیت، حرکت، خوانایی و ارتباط با طبیعت در افزایش خلاقیت کودکان خلاق است. همچنین اگر محیط آموزشی به گونه ای طراحی شود که اصول روانشناسی محیطی مرتبط با وضعیت جسمی و روانی کودک رعایت شود.
آموزش چندزبانه در مدارس ایران: فرا تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
48 - 28
حوزههای تخصصی:
چندزبانگی ویژگی جدیدی از تعامل اجتماعی انسان در زمینه آموزش نیست اما امروزه استفاده از چندین زبان از اشکال، الگوها و ماهیت چندزبانه در گذشته متمایز است. بسیاری از مدارس با قانون چندزبانگی جمعیت دانش آموزی مقابله می کنند. از طرفی اعتقاد تاریخی قوی وجود دارد که آگاهی بیش از یک زبان منجر به ارزش افزوده می شود. از این رو دانش آموزان به یادگیری و استفاده فعالانه زبان های دیگر به دلایل حرفه ای و اقتصادی و علمی ترغیب می شوند. با این وجود در بعضی از مواقع کودکان اقلیت چندزبانه و والدین شان به عنوان مانعی برای یادگیری و موفقیت تحصیلی در نظر گرفته می شوند. با این وجود سیاست های مدرسه لزوماً با درک منفی از زبان مادری کودکان شکل نمی گیرند؛ زیرا اغلب اقدامات مدرسه ریشه در فرصت های یادگیری دارند. پژوهش حاضر با هدف بهره گیری از یکی از شیوه های نوین پژوهش تحت عنوان «فراتحلیل کیفی»، به تحلیل و ترکیب نتایج پژوهش های انجام شده در کشور ایران، در زمینه مطالعات چندزبانگی پرداخته است. بدین منظور، تعداد 44 پژوهش انجام یافته در زمینه مطالعات چندزبانگی از مراکز پژوهش کشور گردآوری و از میان آن ها با روش نمونه گیری گلوله برفی تعداد 35 پژوهش که قابلیت بررسی داشت، برای فراتحلیل کیفی انتخاب شد. یافته های این پژوهش نشان داد که پژوهش های انجام گرفته دچار نارسایی هایی کمی و کیفی متعددی هستند که لازم است در تحقیقات آتی جبران شود.
واکاوی تاریخچه آموزش و توسعه منابع انسانی درایران: از عصر سنت تا دوره ثبات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف اصلی این پژوهش بررسی سیر تاریخی آموزش و توسعه منابع انسانی در ایران است. نگارندگان معتقدند این حوزه از فقر آگاهی تاریخی در کشور رنج برده و همین ناآگاهی تاریخی می تواند منجر به دوباره کاری و تکرار شکست هایی شود که در گذشته اتفاق افتاده اند. از سوی دیگر آگاهی تاریخی می تواند باعث درس آموزی از موفقیت های گذشته شده و ما را از اتخاذ تصمیمات هزینه بر باز دارد. روش شناسی پژوهش : در این مطالعه تلاش شده است تا از طریق بررسی کتاب ها، مقالات، اسناد و مصاحبه با خبرگان، داده های لازم جمع آوری شده و پس از نقد درونی و بیرونی اسناد مذکور سیر تحول آموزش و توسعه منابع انسانی در ایران به تصویر کشیده شود. یافته ها : بر اساس یافته ها ، تاریخ توسعه منابع انسانی در ایران را می توان در سه مرحله طبقه بندی کرد ، یعنی دوره های سنتی (از سلسله ماد تا تأسیس دارالفنون) ، عصر تأسیس (از تأسیس دارالفنون تا 2010) ، و دوران ثبات (از تأسیس انجمن آموزش و توسعه ایران تا کنون). علاوه بر این ، هر نقطه عطفی در دوران ذکر شده است. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد که کشور از دوران شکوفایی فاصله زیادی دارد زیرا شرکت ها (اعم از دولتی یا خصوصی) اعتماد چندانی به این موضوع ندارند که بخش آموزش چگونه می تواند برای آن ها ارزش افزوده ایجاد کند. در حقیقت ، بخش های آموزشی موفق نشده اند که خود را به عنوان شرکای استراتژیک برای شرکت های خود ثابت کنند. از سوی دیگر ، دانشگاهیان قادر به تولید دانش متنی برای کشوری که عمدتاً توسط بخش دولتی اداره می شود ، نیستند.
مدل سازی شاخص های رهبری هدفمند در مدارس با روش ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه مدلسازی رهبری هدفمند در مدارس بوده است. این مطالعه بر اساس هدف کاربردی و از نظر نوع روش تحقیق در حوزه مطالعات توصیفی از نوع پیمایشی قرار دارد. رویکرد تحلیل صورت گرفته، آمیخته و با ترکیب روش های کیفی و کمی انجام شده است. جهت شناسایی شاخص های رهبری هدفمند از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 14 نفر اساتید دانشگاهی در حوزه رفتار سازمانی، رهبری و مدیریت آموزشی که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند، بهره برده شد. روایی و پایایی مصاحبه ها به ترتیب با استفاده از روش کیوسرت و شاخص کاپای کوهن موردتایید قرار گرفت. کدگذاری مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار Atlas ti 8 منجر به شناسایی 10 مقوله اصلی به عنوان شاخص های رهبری هدفمند گردید. مدلسازی رهبری هدفمند با استفاده از نظرات 32 نفر از مدیران باتجربه مدارس در شهر خرم آباد که با روش نمونه گیری هدفمند تعیین شدند، با روش ساختاری تفسیری انجام گرفت. روایی و پایایی پرسشنامه مقایسات زوجی به ترتیب با استفاده از روش روایی محتوای نسبی و روش آزمون- پس آزمون تایید شد. نتیجه حاصل شده شاخص های رهبری هدفمند را در پنج سطح طبقه بندی نمود که دانش محوری در سطح پنجم به عنوان اثرگذارترین شاخص و ارتباطات در سطح اول به عنوان اثرپذیرترین شاخص لحاظ گردیدند.
واکاوی عملکرد حرفه ای راهبران آموزشی- تربیتی از منظر مدیر آموزگاران و معلمان مدارس ابتداییِ چند پایه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: این پژوهش، با هدف توصیف و واکاوی عملکرد حرفه ای راهبران آموزشی- تربیتی از منظر مدیرآموزگاران و معلمان مدارس چند پایه ابتدایی روستایی انجام شد. روش شناسی : با ابتنای بر پارادایم تفسیری و رویکرد کیفی، و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی عرفی، از میان کل مدیرآموزگاران و معلمان کلاس های چند پایه دوره ابتدایی در مناطق آموزش و پرورش نظرکهریزی، چاراویماق و هشترود، تعداد 18 نفر با استفاده از نمونه گیری هدفمند، به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از شیوه تحلیل ارتباطی و به صورت دستی انجام شد. راهبردهای اعتباربخشی به داده ها با استفاده از روش های بازنگری ناظرین، بازنگری مشارکت کنندگان، حضور طولانی مدت در بستر پژوهش و مثلث سازی محقق انجام شد. یافته ها : دو خوشه عملکرد مثبت و عملکرد منفی به ترتیب با طبقات اصلی "کارکرد تسهیل گری"، "محدودیت های ارتباطی"، و "برآورده نکردن انتظارات نقش"، به همراه طبقات فرعی و تم های مربوط به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عملکرد منفی راهبران چشمگیرتر از عملکرد مثبت آنان می باشد؛ لذا می توان گفت علی رغم تغییر عنوان معلم راهنما به طرح راهبران آموزشی- تربیتی، این طرح در عمل با کاستی هایی مواجه است. مطالعه دستاوردهای پژوهش می تواند چراغ راهنمای اقدامات و اصلاحات مقتضی در حوزه نظارت و راهنمایی آموزشیِ مدارس ابتدایی چند پایه باشد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی شایستگی های مدیران مدارس هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
331 - 301
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی شایستگی های مدیران مدارس هوشمند صورت گرفته است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر در بخش کیفی شامل کلیه ی اساتید دانشگاه مرتبط با مدارس هوشمند (عضو شورای مدارس هوشمند)، متخصصین کارشناسان تکنولوژیست، مسئولین ادارات آموزش وپرورش و مدیران مدارس هوشمند بودند. در بخش کمی از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، بر اساس فرمول کوکران، 386 پرسشنامه استفاده شد. در بخش کیفی پژوهش از مصاحبه ساختارمند استفاده و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا بود. یافته ها نشان دادند که نتایج حاصله از کدگذاری باز داده های کیفی گردآوری شده با استفاده از ابزار مصاحبه، مشاهده گردیدند که تعداد 62 کد باز از میان 370 مفهوم شناسایی شده است. در بخش کدگذاری محوری، 62 کد اولیه و در بخش کدگذاری گزینشی 15 مقوله شامل ارزش ها و نگرش مدیر و کارکنان، ارزیابی، نظارت و کنترل، شایستگی دانشی مدیر، شایستگی عمومی مدیران مدارس هوشمند، شایستگی های حرفه ای مدیران، شرایط زیرساختی مدرسه، عوامل اجتماعی و فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل مذهبی، مدیریت منابع و آموزشی، مهارت ها و توانمندی های دبیر، مهارت ها و توانمندی های مدیر، همکاری و مشارکت با کارکنان و سازمان، هوشمندسازی مدارس، ویژگی های شخصیتی شناسایی شدند. اعتبارسنجی مدل نیز نشان داد تمامی روابط شناخته شده در مدل پاردایمی مورد تأیید بوده است.
آمادگی برای رهبری تحول دیجیتال در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
386 - 358
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش آمادگی برای رهبری تحول دیجیتال در مدارس است. برای دستیابی به هدف از روش توصیفی پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان مدارس شهرستان زرندیه تشکیل داده اند. با استفاده از جدول مورگان حداقل حجم نمونه موردنیاز 181 نفر برآورد گردید. برای اطمینان بیشتر 200 نفر از کارکنان مدارس شهرستان زرندیه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای وضعیت عوامل مؤثر در ایجاد آمادگی برای رهبری تحول دیجیتال از روش سوارا و برای ارزیابی وضعیت هر یک از آن عوامل از آزمون تی تک نمونه استفاده شد. با استفاده از تحلیل اهمیت عملکرد نتایج نهایی مطالعه ارزیابی گردید. در این پژوهش از دو پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه اول برای رتبه بندی عوامل و پرسشنامه دوم برای بررسی وضعیت عوامل به کارگرفته شد. روایی با استفاده از روایی محتوایی تأیید و پایایی نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ به مقدار 813/0 به دست آمد. یافته ها نشان داد شاخص های تدوین چشم انداز دیجیتال، سواد دیجیتالی، سازگاری و یادگیری سریع عمده ترین عوامل برای رهبری تحول دیجیتال هستند. بر اساس نتایج پیشنهاد می شود برای موفقیت درزمینه رهبری تحول دیجیتال بهتر است راهبرد، فرهنگ، نوآوری و مهارت های کارکنان را به عنوان حلقه هایی در کنار فناوری در نظر بگیرند.
Identifying Behaviors and Dimensions of Teaching-Learning Leadership of Elementary School Principals: A Qualitative Research(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۹, Issue ۴, Winter ۲۰۲۲
147 - 133
حوزههای تخصصی:
یک جماع کلی در مورد نیاز به حضور مراکزی است که کیفیت یاددهی را بهبود می بخشد. رهبری آموزشی یک فعالیت جامع است که فرصت های را برای پیشرفت حرفه ای معلم و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می کند. در یادداشت چگونه معلمان می روند دهی-یادگیری را بهبود بخشید، مدیریت آموزشی را از سایر مدل های رهبری در سازمان ها متمایز می کند. برنامه درسی و محیط آموزشی برای مدرسه مدرسه، برنامه درسی و محیط زیست می کنند. این پژوهش از نوع کیفی از نوع توصیفی اکتشافی بود. برای شناسایی رفتارها و رهبری آموزشی از تحلیل موضوعی و شبکه مضامین استفاده شد. به منظور جمع آوری و شناسایی موضوعات، مبانی نظری و نظرات متخصصان این حوزه با تحلیل منابع متون در سال های 1990 تا 2018 منتشر شده است که در پایگاه های اطلاعاتی منتشر شده است، و کدگذاری شده است. با توجه به تعداد منابع، از آنها بر اساس معیارهای نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل موضوعی از تحقیق کیفی از نرم افزار MAXqda استفاده شد. یافته ها از آن است که رهبری آموزشی دارای، 25 مؤلفه و 177 رفتار است که در آن تعریف هشتم مدرسه، نظارت بر مدرسه، اقدام، رشد حرفه ای معلم، مراقبت، نظارت بر روند بعد یادی-یادگیری، رهبری توزیعی است. و مدیریت برنامه درسی برای تحلیل موضوعی از تحقیق کیفی از نرم افزار MAXqda استفاده شد. یافته ها از آن است که رهبری آموزشی دارای، 25 مؤلفه و 177 رفتار است که در آن تعریف هشتم مدرسه، نظارت بر مدرسه، اقدام، رشد حرفه ای معلم، مراقبت، نظارت بر روند بعد یادی-یادگیری، رهبری توزیعی است. و مدیریت برنامه درسی برای تحلیل موضوعی از تحقیق کیفی از نرم افزار MAXqda استفاده شد. یافته ها از آن است که رهبری آموزشی دارای، 25 مؤلفه و 177 رفتار است که در آن تعبیر مدرسه، نظارت بر مدرسه هشت، اقدام، رشد حرفه ای معلم، مراقبت، نظارت بر روند بعد یادی-یادگیری، رهبری مدیریتی است. و مدیریت برنامه درسی
تدوین الگوی آموزش کارآفرینی دانش آموزان مدارس دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
261 - 231
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش کارآفرینی در نظام آموزش وپرورش لزوم الگویی در این زمینه برای دانش آموزان مدارس ضروری است. پژوهش حاضر، کمّی و کیفی بود که در بخش کمّی از روش پیمایشی و در بخش کیفی از روش داده بنیاد استفاده شد. در مرحله کیفی از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و در مرحله کمّی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. تحقیق حاضر شامل دو جامعه آماری است که جامعه اول را متخصصان و صاحب نظران حوزه آموزش کارآفرینی و جامعه دوم را معلمان دوره دوم متوسطه با سابقه آموزش کارآفرینی که مجموع این افراد در بخش کیفی 13 نفر و در بخش کمّی 180 بودند. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار SPSSوAmos انجام شد. یافته های تحقیق حاضر نشان داد که از میان عوامل مؤثر بر مدل برنامه آموزش کارآفرینی، بی ثباتی در بازار کار در میان آسیب های آموزش کارآفرینی، تعامل مراکز تولیدی و صنعتی، در میان اهداف مطلوب آموزش کارآفرینی، جذابیت و قابلیت دسترسی در میان محتوای مناسب آموزش کارآفرینی، توانایی حل مسأله در میان روش های تدریس کارآفرینی و ارزشیابی از طرح کسب وکار و در میان روش های ارزشیابی آموزش های کارآفرینی دارای بیشترین ضریب تأثیر بوده است. با توجه به نتایج پیشنهاد می شود که برنامه آموزشی هدفمند در راستای آموزش کارآفرینی در مدارس طراحی و تدوین شود.
مدل سازی ساختاری تأثیر سرپرستی توهین آمیز بر رفتار شهروندی سازمانی (مورد مطالعه: مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مدل سازی ساختاری تأثیر سرپرستی توهین آمیز بر رفتار شهروندی سازمانی در مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان کرمان می باشد. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق عبارت است از کلیه کارکنان در مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان کرمان که تعداد آن ها در سال 1400 به 207 نفر بالغ گردیده است. به دلیل محدودیت جامعه آماری تمامی اعضای آن به عنوان نمونه انتخاب و به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفته است. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه سرپرستی توهین آمیز میتچل و آمبروس (2007) و رفتار شهروندی سازمانی اورگان (1998) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها براساس نظر خبرگان، و روایی سازه آن با روش تحلیل عاملی تاییدی بررسی شد. پایایی آن ها نیز با محاسبه، پایایی ترکیبی ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. داده های جمع آوری شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل تجزیه و تحلیل شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که به طور کلی سرپرستی توهین آمیز بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر معکوس و معناداری دارد. با افزایش رفتارهای توهین آمیز سرپرست، کارکنان روحیه خود را از دست می دهند در نتیجه انگیزه آنها پایین می آید و در نتیجه رفتار شهروندی سازمانی کاهش می یابد.
طراحی چارچوب اخلاق سازمانی با رویکرد اسلامی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، طراحی چارچوب اخلاق سازمانی در پارادایم اسلامی تولید علم بود.
روش شناسی: این پژوهش از نوع توسعه ای با طرح کیفی و با استفاده از روش مطالعه موردی چندگانه ابزاری شامل تحلیل اسناد و مصاحبه نیم ساخت مند انجام شد. جامعه این پژوهش شامل همه متون و اسناد و هم چنین صاحب نظران حوزه اخلاق سازمانی است. نمونه مورد نظر، به صورت هدفمند از میان منابع در دسترس و هم چنین از طریق نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مطالعه اسنادی و مصاحبه نیم ساختمند با آگاهی دهندگان کلیدی (با تکنیک اشباع نظری) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمون استفاده شد.
یافته ها: یافته ها در قالب شبکه مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دسته بندی و سازماندهی شدند. برای اعتبار یابی داده های کیفی از روش همسوسازی استفاده شد و سرانجام چارچوب مورد نظر در 3 بعد بینشی، نگرشی و کنشی و مشتمل بر 53 مولفه طراحی گردید.
تحلیل ارتباط بین فرهنگ سازمانی با خودکارآمدی و تنیدگی شغلی کارکنان دانشگاه فرهنگیان شهر تهران
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهمی که موفقیت سازمانها، افزایش خودکارآمدی و کاهش استرس های شغلی را تضمین می کند، فرهنگ سازمانی و خرده فرهنگ های ارزشی در سازمانهاست. وجود فرهنگ قوی عامل مثبتی در جهت عملکرد بهتر و بهره وری بیشتر می باشد و در نتیجه استرسهای کاری کاهش می یابد. هر چه فرهنگ قوی تر باشد، تعداد بیشتری از کارکنان با اهداف سازمانی آشنا شده، ارزش های فرهنگی آن را پذیرفته و نسبت به آن احساس مسوولیت و تعهد می کنند. این تحقیق که هدف آن بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی با خودکارآمدی و تنیدگی کارکنان دانشگاه فرهنگیان شهر تهران بود، به روش کتابخانه ای- پیمایشی (توصیفی- تحلیلی) انجام شده است. جامعه آماری شامل مسئولین، مدیران و کارکنان دانشگاه فرهنگیان شهر تهران و پردیس های مرتبط با آن شامل پردیس نسیبه تهران، پردیس شهید چمران تهران، پردیس زینبیه شهرستان های تهران (پیشوا) و پردیس شهید مفتح شهرستان های تهران (شهر ری) بود که تعداد آنها 432 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران و احتساب درصدی پرسشنامه های پرتی 210 نفر آنها به عنوان نمونه انتخاب و به پرسشنامه های استاندارد فرهنگ سازمانی رابینز (1998)، پرسشنامه استرس شغلی کاهن 1964 و پرسشنامه خودکارآمدی البرت بندورا (1992) پاسخ داده اند. در تعیین پایایی پرسشنامه ها، ضریب آلفای کرونباخ گویه ها بالاتر از 71% بوده که نشان داد پرسشنامه ها از پایایی مورد قبول برخوردارند. یافته های تحقیق نشان داده است که بین فرهنگ سازمانی با خودکارآمدی و تنیدگی (استرس) شغلی به ترتیب ارتباط معنی داری از نوع مثبت و منفی وجود دارد. همچنین بین فرهنگ سازمانی و هر یک از ابعاد سه گانه باور به توانایی فرد، مقاومت در رویارویی با موانع و عمل به تکلیف کارکنان آن دانشگاه رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد. بین فرهنگ سازمانی و هر یک از ابعاد عملکرد کاری و تصمیم گیری کاری رابطه منفی و نیز با هر یک از ابعاد تراکم کاری، زمینه سازمانی ارتباط منفی دارد. بین خودکارآمدی کارکنان و هر یک از ابعاد هشت گانه خلاقیت و نوآوری، توجه به جزئیات، توجه به ره آورد، تعامل با اعضا و تیم، جاه طلبی و تهورطلبی، خطرپذیری و ریسک، نتایج تصمیمات بر کارکنان و پایداری رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و در نهایت بین استرس شغلی کارکنان و ابعاد هشت گانه خلاقیت و نوآوری، توجه به جزئیات، توجه به ره آورد، تعامل با اعضا و تیم، جاه طلبی و تهورطلبی، خطرپذیری و ریسک، نتایج تصمیمات بر کارکنان و پایداری رابطه منفی وجود دارد. بنابراین نتیجه گرفته می شود که ایجاد فرهنگ سازمانی قوی و خرده ارزش های مناسب سازمانی در دانشگاه فرهنگیان منجر به افزایش خودکارآمدی کارکنان و کاهش استرس شغلی آنها خواهد شد.
ارائه مدلی برای نهادینه کردن و بررسی وضع فعلی کار تیمی در اداره کل بهزیستی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : امروزه در سازمان های دولتی و غیر دولتی، همواره این مفهوم پربازتاب است که صرفا توانایی و استعدادهای فردی برای نیل به اهداف کافی نیست، بلکه یک اصل مهم آن است که افراد بتوانند با یکدیگر و در قالب تیم های گوناگون کاری فعالیت کنند. هم چنین یافتن راه حل های خلاق و جدید برای مسائل پیچیده، هر روز دشوارتر می شود ، بنابراین هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای نهادینه کردن و بررسی وضع فعلی کار تیمی در اداره کل بهزیستی استان فارس بود. روش شناسی: روش تحقیق ترکیبی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان سازمان بهزیستی در رابطه با کار تیمی و خبرگان علمی استادان مرتبط در حوزه کار تیمی و افراد صاحب نظر و جامعه آماری در بخش کمی همه مدیران رده های بالا و میانی و کارکنان اداره کل بهزیستی استان فارس به تعداد 207 نفر بود. روش نمونه گیری بخش کیفی نمونه گیری هدفمند بود، خبرگان علمی و خبرگان حرفه ای تعدادی با قضاوت محقق، به عنوان نمونه انتخاب شدند و با آنها مصاحبه عمیق انجام شد. برای به دست آوردن حجم نمونه بخش کمی از فرمول کوکران استفاده شد. از کل افراد جامعه تعداد 135 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند که به صورت تصادفی طبقه ای سهم هر معاونت مشخص و سرانجام به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تحلیل کیفی از روش تجزیه و تحلیل موضوعی و تحلیل محتوا استفاده شد، تحلیل داده ها و آزمون فرضیات مرتبط با اجزاء مدل و آزمون کل مدل تحقیق به ترتیب با استفاده از روش داده بنیاد و آزمون T تک نمونه ای انجام شد. یافته ها یافته های پژوهش بر اساس مدل پژوهش مشتمل بر پنج بعد و 37 مولفه نشان داد، نتیجه گیری: نهادینه کردن کار تیمی در اداره کل بهزیستی استان فارس در همه ابعاد و مولفه های مدل (شامل شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها) پایین تر از حد متوسط بود.
رابطه سبک های تفکر و احساس کارآمدی با پذیرش تغییر سازمانی در مدیران مدارس ابتدایی آموزش و پرورش ناحیه 2 کرمان
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه سبک های تفکر و احساس کارآمدی با پذیرش تغییر سازمانی در مدیران مدارس ابتدایی آموزش و پرورش ناحیه 2 کرمان بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه مدیران مدارس ابتدایی ناحیه 2 شهر کرمان به تعداد 192 نفر بود، با روش نمونه گیری تصادفی 124 نفر آن ها انتخاب شدند.ابزار گردآوری داده، سه پرسشنامه ی سبک های تفکر استرنبرگ- واگنر( 1991)، تعیین میزان کارآیی مدیران بنی هاشمی( 1377) و پذیرش تغییر سازمانی ساعتچی، کامکاری و عسکریان( 1389) بود. سنجش میزان پایایی با ضریب آلفای کرونباخ به تربیت 78/0، 92/0 و 87/0 برآورد گردید. داده های تحقیق پس از جمع آوری با نرم افزار SPSS و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، ضرایب چولگی و کشیدگی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شد. بر اساس یافته های تحقیق ضریب همبستگی پیرسون بین سبک های تفکر و پذیرش تغییر سازمانی در مدیران مدارس ابتدایی برابر با مقدار 132/0 حاصل شد که با توجه به سطح معناداری 144/0 میتوان نتیجه گرفت که همبستگی معنی دار وجود ندارد همچنین ضریب همبستگی پیرسون بین احساس کارآمدی و پذیرش تغییر سازمانی در مدیران مدارس ابتدایی برابر با مقدار 157/0 شد که با توجه به سطح معناداری 082/0 می توان نتیجه گرفت که همبستگی معنی دار وجود ندارد.
The mediating role of scientific optimism in the relationship between authentic leadership and job engagement of English language teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In order to increase the efficiency and productivity of employees and organizations industrial and organizational psychologists have identified and examined the important psychological structures affecting the effectiveness of organizations and to achieve this goal the variables of job enthusiasm, authentic leadership and scientific optimism have always been considered.The purpose of this study is to investigate the mediator role of the scientific optimism in relationship between authentic leadership andteachers' job engagement. The study is an applied descriptive correlational one in which he statistical population consisted of all English language teachers in the city of Sanandaj from among which 190 individuals were selected as samples based on Morgan Table and using a random stratified method. They responded to three questionnaires of authentic leadership, academic optimism, and job engagement. The results were analyzed using structural equation modeling method. Findings indicated that that authentic leadership has a direct effect on scientific optimism, scientific optimism has a direct effect on job enthusiasm, and authentic leadership has a direct effect on scientific optimism. furthermore, authenticleadership through scientific optimism has an indirect effect on job engagement and the hypothetical model of the research showed a good fit. Therefore, it can be said that authentic leadership and academic optimism are important variables that are closely related to job engagement in teachers.
نقش میانجی پیوند با مدرسه در رابطه میان سرسختی روان شناختی با پرخاشگری دانش آموزان دختر متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی پیوند با مدرسه در رابطه میان سرسختی روان شناختی با پرخاشگری انجام شد. روش این مطالعه از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر رامسر بودند. تعداد 217 نفر به عنوان حجم نمونه آماری و به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های پیوند با مدرسه رضایی شریف و حاجیلو (2016)، سرسختی روان شناختی لانگ و گولت (2003) و پرخاشگری آیزنگ و گلین ویلسون (1975) بود که روایی آن ها توسط صاحب نظران دانشگاهی و پایایی آن ها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. یافته های کمّی حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که میان سرسختی روان شناختی با پیوند با مدرسه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. میان پیوند با مدرسه با پرخاشگری دانش آموزان رابطه منفی و معناداری وجود دارد. میان سرسختی روان شناختی با پرخاشگری دانش آموزان رابطه منفی و معناداری وجود دارد و نهایتاً پیوند با مدرسه در رابطه میان سرسختی روان شناختی با پرخاشگری دانش آموزان نقش میانجی داشته است.
رابطه سواد اطلاعاتی و کیفیت تدریس معلمان با بهزیستی تحصیلی با نقش تعدیلگر راهبردهای مطالعه دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، سنجش رابطه سواد اطلاعاتی و کیفیت تدریس معلمان با بهزیستی تحصیلی با نقش تعدیلگر راهبردهای مطالعه دانش آموزان مدارس دخترانه مقطع متوسطه اول تنکابن است. روش پژوهش به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهرستان تنکابن به تعداد 2571 نفر و معلمان مدارس دخترانه مقطع متوسطه اول شهرستان تنکابن به تعداد 322 نفر تشکیل دادند. حجم نمونه پژوهش برای دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 193 نفر و برای معلمان به روش نمونه گیری تصادفی ساده 175 نفر بدست آمد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد کیفیت تدریس کریاکدز و همکاران (2000)، بهزسیتی تحصیلی پیترنین و همکاران (2014)، سواد اطلاعاتی یزدانی (1391) و راهبردهای مطالعه و هاراکویچ و همکاران (2000) استفاده گردید. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین سواد اطلاعاتی معلمان با بهزیستی تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین کیفیت تدریس معلمان با بهزیستی تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین سواد اطلاعاتی معلمان با بهزیستی تحصیلی دانش آموزان با نقش تعدیلگر راهبردهای مطالعه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین کیفیت تدریس معلمان با بهزیستی تحصیلی دانش آموزان با نقش تعدیلگر راهبردهای مطالعه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحقیق حاکی از این امر است که راهبردهای مطالعه در رابطه بین سواد اطلاعاتی و کیفیت تدریس معلمان با بهزیستی تحصیلی دانش آموزان نقش تعدیلگر داشته است.
بررسی وضعیت چابکی منابع انسانی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
97 - 71
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی مدلی برای چابک سازی منابع انسانی در آموزش و پرورش انجام شد. از نظر هدف، پژوهش کاربردی بود. روش گرداوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیّه کارکنان آموزش و پرورش شهر تهران به تعداد 344 نفر بود که برای نمونه گیری از روش نمونه گیری سرشماری کامل استفاده شد. ابزار اندازه گیری پرسش نامه ای محقق ساخته مشتمل بر 6 مؤلفه و 57 نشانگر بود که بر مبنای مقیاس 5 گزینه ای طراحی شده بود. روایی آن از نظر محتوایی و سازه موردبررسی و تأیید قرار گرفت. پایایی کلی پرسش نامه 835/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که وضعیت چابکی منابع انسانی آموزش و پرورش شهر تهران از نظر دو مؤلفه مدیریت و رهبری (با 12 نشانگر) و آموزش و توانمندسازی منابع انسانی (با 6 نشانگر) در حد مطلوب و از نظر چهار مؤلفه کار گروهی و همکاری های متقابل (با 8 نشانگر)، مؤلفه فناوری (با 11 نشانگر)، مؤلفه دانش محوری (با 13 نشانگر) و مؤلفه فرهنگ سازمانی (با 7 نشانگر) در حد نامطلوب است. بنابراین، برای بهبود عملکرد منابع انسانی، بر افزایش و گسترش چابکی در آموزش و پرورش تأکید می شود.
طراحی الگوی بلوغ قابلیت منابع انسانی در میان اعضای هیأت علمی بر مبنای نظریه داده بنیاد (مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : الگوی بلوغ قابلیت منابع انسانی، چارچوبی برای کمک به توسعه سطح بلوغ و ارتقای حوزه منابع انسانی سازمان ها می باشد. پژوهش حاضر به صورت کیفی با هدف طراحی الگوی بومی بلوغ قابلیت منابع انسانی[1] در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان فارس مبتنی بر نظریه داده بنیاد اجرا شده است. روش شناسی پژوهش : ابتدا شاخص های اولیه با مرور ادبیات پژوهش استخراج گردیده، سوالات مصاحبه طراحی وتوسط 3 نفر از خبرگان تاییدگردید. سپس مصاحبه نیمه ساختار یافته با 17 نفر از خبرگان اعضای هیأت علمی که علاوه بر داشتن سوابق اجرایی مدیریتی بالای5 سال دارای رتبه علمی استادیاری و بالاتر نیز بودند، صورت گرفته و داده ها گردآوری شدند. روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی بوده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس مدل داده بنیاد استراوس و کوربین[1]، در 6 پارادایم شرایط علی، مداخله گر، زمینه ای و راهبردها ، پیامدها نیز پدیده اصلی انجام گرفته است. اعتبار مدل بومی به دست آمده از طریق دوروش؛ تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار پی.ال.اس.[1] و روایی محتوایی یعنی ارزیابی توسط 4 نفر از خبرگان سنجیده شده است. یافته ها : نتایج تحلیل داده ها طی 3 فرایند کد گذاری باز، محوری و انتخابی، منجر به استخراج 26 شاخصه و92 مؤلفه گردیدکه درنهایت به طراحی الگوی بومی قابلیت منابع انسانی خاتمه یافت. عوامل محیطی، سازمانی، شغلی و فردی به شرایط علی بلوغ قابلیت اعضای هیات علمی؛ و سبک مدیریتی، عوامل مخل ارتباطات، رهبری اخلاقی، و مشارکت گروه های کاری اشاره به شرایط مداخله گردارند. تخصیص منابع و امکانات، مدیریت اطلاعات، زمان و نظم، شرایط زمینه ای بلوغ اعضا؛ و هم چنین برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی و ارتباطات، ارزیابی، مدیریت عملکرد، ومدیریت منابع انسانی، راهبردها راشامل می شوند. پیامد های این تحقیق حاکی از ایجاد انگیزه و بهبود نوآوری در جهت توسعه، ارتقا و بهبود مستمر توانایی اعضای هیأت علمی دارد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به اینکه نتایج حاصل از اعتبار سنجی نشان داده است که مؤلفه ها و شاخصه های مدل از اعتبار بالایی برخوردارند می توان گفت استفاده از این مدل بومی در میان مدیران دانشگاه آزاد جهت اعضای هیأت علمی مفید می باشد.
The effect of the quality of perceived services on the citizenship behavior of football school students by determining the mediating role of perceived risk(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۹, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۱
98 - 83
حوزههای تخصصی:
The method of the present study was descriptive-correlation with structural equations approach and applied in terms of purpose. The statistical population of the study includes all students of football schools in Tehran province. Cluster random sampling method was used to select the sample. The measurement tools of the present study include demographic characteristics of the participants in the study, Parasuraman, Zeithaml & Berry (1988) Perceived Service Quality Assessment Questionnaire, Groth (2005) Customer Behavior Questionnaire and Perceived Risk Questionnaire Carroll, Connaught, Spengler & Byon (2014). Kolmogorov-Smirnov test was used to show the normality of data distribution and bootstrap methods and structural equations using PLS and SPSS software were used to analyze the research data. The results showed that the quality of perceived services and citizenship behavior (β = 0.852); (T = 15.549) at the level of significance (P <0.01); Indirect effect of perceived service quality and citizenship behavior through perceived risk (β = -0.027); T-statistic (T = 1.774) is at the level of significance (P <0.076). Considering that perceived risk is one of the determining elements in the acceptance and intention of students to use football schools and their citizenship behavior is one of the factors reducing this risk, it is suggested. Football school principals to increase the quality of perceived services and student citizenship behavior among their staff, coaches and customers so that they can identify different dimensions of perceived risk among their school students for better productivity. And make the necessary plans to advance marketing goals.