فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱٬۱۱۹ مورد.
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
173 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تأثیر الگوی تدریس بدیعه پردازی و الگوی چرخه یادگیری هفت مرحله ای بر بهبود تفکر خلاق دانش آموزان بود. روش: طرح پژوهش به شیوه تجربی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 96-1395 بودند که از این جامعه تعداد 60 دانش آموز انتخاب و به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای خوشه ای در 3 گروه، 2 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش اول (الگوی تدریس بدیعه پردازی) و آزمودنی های گروه آزمایش دوم (الگوی چرخه ی یادگیری هفت مرحله ای) تحت آموزش قرار گرفتند و در مقابل، گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تفکر خلاق تورنس استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی LSD انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که الگوی تدریس بدیعه پردازی و چرخه ی یادگیری هفت مرحله ای بر تفکر خلاق دانش آموزان تأثیر دارد. در واقع الگوی تدریس بدیعه پردازی و چرخه ی یادگیری هفت مرحله ای باعث افزایش تفکر خلاق در دانش آموزان می شود.
مدیریت تدریس و یادگیری ،تاثیرات تعاملی انجمن های دانش آموختگان وتدریس و یاگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
202 - 240
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در مدیریت تدریس واکولوژی یادگیری و عوامل ایجاد ارتباط هم افزا بین زیست جهان دانش آموختگان و انجمن آن ها بود. روش: روش تهیه ابزار پرسشنامه با مطالعات نظری، اساسنامه ها ، مصاحبه با مطلعان . پرسشنامه مشتمل بر 7 عامل در مدیریت تدریس واکولوژی یادگیری در قالب 65 عبارتِ نگرشیِ چهارگزینه ای ) به همراه پرسش های جمعیتشناختی و زمینه ای) درنظر گرفته شد. روایی محتوایی پرسشنامه از دیدگاه مطلعان ذی ربط بررسی شد. 200پرسشنامه توزیع شده از 222 تکمیل و جمع آوری شد. یافته ها : هفت عامل مذکور تقریباً 50 در صد از واریانس کل را تبیین می کند. نتیجه گیری: از میان 7 عامل بر انگیزنده ، عامل فرستنده پیام( مدیریت یا اعتبار گردانندگان ارتباط هم افزاو همکاریها) بیشترین واریانس را به خود اختصاص داده است. پیشنهاد می شود پس از گشایش انسداد ارتباطی، نقش مدیریت تدریس واکولوژی یادگیری به ترتیب اولویت آنها و هماهنگ با سبک آموزشی و مشارکتی توانمند ساز مد نظر قرار گیرد .
ادراک دانشجویان از شایستگی های تدریس اعضای هیات علمی (مطالعه ی موردی: دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
131 - 107
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین مهم ترین شایستگی های تدریس اساتید از دیدگاه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد انجام شده است. روش: رویکرد پژوهش کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی در سال 1397-1398 در دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختار یافته و اکتشافی با رعایت اصول اجرای مصاحبه و با تأکید بر اصول اخلاقی استفاده شده است. مشارکت کنندگان پژوهش، دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بودند که 22 نفر از آن ها بر مبنای اشباع نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. با استفاده از تطابق همگونی یافته ها و روش بازخورد مشارکت کنندگان و خبرگان غیر مشارکت کننده از اعتبار تحلیل ها اطمینان حاصل شد. یافته ها: نتایج نشان داد از نظر دانشجویان شایستگی های تدریس اساتید شامل 31 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی شامل: مهارت آموزشی، مهارت پژوهشی، مهارت ارتباطی، اخلاق حرفه ای، ویژگی شخصیتی و مهارت مدیریت کلاس است. کابردهای متصور بر یافته های تحقیق حاضر از جهت آن است که؛ تعیین شایستگی های تدریس مورد نیاز اعضای هیأت علمی می تواند خطوط راهنمایی برای تعیین مسیر و استراتژی برنامه های بالندگی اعضای هیأت علمی باشد.
هم سنجی تأثیر آموزش مدیریت خشم با آموزش همدلی در پرخاشگری دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
185 - 201
حوزههای تخصصی:
هدف: اینپژوهش با هدف هم سنجی اثربخشی آموزش همدلی با آموزش مدیریت خشم بر تراز پرخاشگری دانش آموزان دختر شهرستان اسلام آباد غرب به انجام رسیده است. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی است و با به کار بستن طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شده است. جامعه آماری همه دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان اسلام آباد غرب بود که تعداد 60 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای گزینش و به روش تصادفی ساده در دو گروه هم اندازه آزمایش و گروه گواه گمارده شدند. برای گرد آوری داده ها پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) و مصاحبه بالینی به کاربرده شد. برای گروه های آزمایش آموزش همدلی و آموزش مدیریت خشم در هشت جلسه 70 دقیق ه ای برگزار شد، درحالی که گروه های گواه مداخله ای دریافت نکردند. داده های گردآوری شده با بهره گیری از آزمون تحلیل پراکنش یک راهه تحلیل شد. یافته ها : برآیند آزمون تحلیل پراکنش نشان داد آموزش مهارت ه مدلی (001/0>P و 32/157 F=) و مدیریت خش م (001/0>P و 95/21 F=) در سنجش با گروه های گواه بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان موثر بوده است. برآیند آزمون تعقیبی کمینه تفاوت معنی دار نیز نشان داد کاهش متغیر وابسته در گروه های آزمایش در سنجش با گروه های گواه معنی دار (001/0>P) ولی تفاوت تأثیر گروه های آزمایش معنی دار نیست. ازاین رو کارآمدی آموزش مهارت های همدلی و مدیریت خشم برای دانش آموزان پرخاشگر به کارشناسان آموزش وپرورش گوشزد می گردد.
تدوین الگوی زبان آموزی به شیوه ی کل خوانی و مبتنی بر رویکرد شناختی به همراه بازی برای کودکان پیش دبستانی
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
124 - 103
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای ارائه و ارزیابی الگوی زبان آموزی برای کودکان پیش دبستانی انجام شد که به شیوه کل خوانی آموزش را پیش می برد و مبتنی بر رویکرد شناختی به همراه بازی است. روش پژوهش ترکیبی (کیفی و کمی) بود که در بخش کیفی از مرور منظم کتابخانه ای و در بخش کمی از روش پیمایشی برای اعتباریابی الگو استفاده گردید. جامعه ی پژوهش در بخش کیفی شامل کلیه ی منابع علمی اعم از کتاب و مقاله ی مربوط به مفاهیم پژوهش می باشد که در پایگاه-های اطلاعاتی داخلی و خارجی از سال 2011 تا 2020 انتشاریافته است. از بین آنها، منابع مرتبط با اهداف پژوهش و قابل دسترس به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب شدند. در بخش کمی نیز به منظور تعیین اعتبار الگوی طراحی شده، از جامعه ی متخصصان علوم تربیتی و روان شناسی تربیتی 16 نفر به روش هدفمند انتخاب شدند و پرسش نامه ی محقق ساخته را تکمیل کردند. در نهایت، الگوی زبان آموزی بر اساس تحلیل کیفی و استخراج مضامین اصلی و پرتکرار در منابع طراحی شد. این الگو دارای شش مؤلفه )اهداف، محتوا، روش یاددهی-یادگیری، محیط یادگیری، ویژگیهای یادگیرنده و ارزشیابی) و هفت گام آموزشی برای اجرای (انتخاب تصویر، شناسایی تصاویر و درست کردن فرهنگ واژگان تصویر-واژه، مرور فرهنگ واژگان تصویر-واژه، بازی با کلمات موردنظر، دستیابی به مفهوم، طبقه بندی واژگان و ارزشیابی دانش آموزان) می باشد. اعتبار الگو نیز طبق تحلیل توصیفی و نتایج آزمون خی دو، از نظر متخصصان تأیید شد.
عوامل فرایندی توسعه حرفه ای معلمان ابتدایی مدارس استثنایی گروه کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
51 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف : تحقیق حاضر با هدف" شناسایی عوامل فرایندی توسعه حرفه ای معلمان ابتدایی مدارس استثنایی گروه کم توان ذهنی" انجام شد. روش : روش پژوهش، آمیخته بود. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل کلیه خبرگان آموزش و پرورش و علوم تربیتی بود. نمونه آماری برابر 15 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. در بخش کمی، جامعه آماری کلیه معلمان ابتدایی گروه کم توان ذهنی شهر تهران به تعداد 347 نفر بودند. بر اساس فرمول کوکران تعداد200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های کیفی، با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از روش حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. یافته ها : نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که فرایند توسعه حرفه ای معلمان شامل 7 عامل (مؤلفه) است که عبارتند از: تحقیق محوری (تدریس پژوهی، اقدام پژوهی و ...)، یادگیری مبتنی بر فضای مجازی، مربی گری، هدایت گری و بهره گیری از مشاور، دوره های ضمن خدمت مبتنی بر نیازسنجی، کارگاه های آموزشی، کنفرانس ها و سمینارها، انجمن های یادگیری و برنامه های آموزشی مدرسه محور. این عوامل، در مجموع حدود 90 درصد تغییرات توسعه حرفه ای معلمان را تبیین نمودند.
شناسایی مؤلفه های توسعه فرهنگ پژوهش در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
87 - 61
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های توسعه فرهنگ پژوهش دوره ابتدایی در سال 1399 انجام شد. روش مطالعه از نوع کیفی با رویکرد پدیدارشناسی بوده و مشارکت کنندگان بالقوه شامل معلمان و صاحب نظران حوزه پژوهش سازمان آموزش و پرورش استان فارس بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. حجم نمونه با توجه به معیار کفایت تعداد مشارکت کنندگان بر مبنای اشباع نظری به 14 نفر رسید. ابزار گردآوری داده های کیفی پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته انتخاب و تجزیه و تحلیل دادهها بر اساس تحلیل مضمون انجام شد. برای اعتباریابی داده ها از روش های بازخورد به مشارکت کنندگان، بازبینی و موضعگیری پژوهشگر و همسوسازی با منابع علمی استفاده گردید. اعتمادپذیری یافته ها با استفاده از نظرات اعضای کمیته راهنما شامل کارشناسان مدارس ابتدایی و همچنین کمیته رساله انجام شد. یافته ها نشان داد که از دیدگاه معلمان و صاحب نظران مدارس ابتدایی تعداد 5 عامل اصلی و 15 مؤلفه موجب توسعه فرهنگ پژوهش در دوره ابتدایی خواهد شد. عوامل اصلی عبارتند از: عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل فراسازمانی، عوامل برنامه ای و عوامل اطلااعاتی. همچنین چهار مؤلفه خودبالندگی، برنامه درسی مدارس، توانمندسازی و آزادی عمل از اهمیت بالاتری برخوردار بودند. نتایج این پژوهش می تواند دریچه های نوینی را برای توجه بنیادی به بالندگی معلمان و بسترسازی و توسعه پلکانی فرهنگ پژوهش در آموزش و پرورش و تغییرات مطلوب در بازنگری برنامه درسی از رویکرد آموزش محوری به پژوهش محوری بگشاید.
شناسایی مؤلفه های روایت پژوهی در راستای توسعه حرفه ای دانشجو- معلمان آموزش ابتدایی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
173 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر تعیین شاخصه های روایت پژوهی به عنوان یک فعالیت معلم محور بود که باعث رشد حرفه ای دانشجویان- معلمان در مدارس ابتدایی می شود. روش: رویکرد تحقیق کیفی از نوع تحلیل مضمون با تاکید بر داده محوری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان شاغل در دانشگاه فرهنگیان شهید مطهری خوی در سال تحصیلی 1400-1399 بوده است که 18 نفر از آنان به صورت نمونه گیری هدفمند از نوع همگون مورد مطالعه قرار گرفتند. در این راستا مصاحبه های نیمه سازمان یافته ای از آنها صورت گرفت و نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت. برای اعتبار سنجی یافته ها از روش خود بازبینی محقق، تکنیک کنترل اعضا و توصیف غنی داده ها استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها، فرایند 3 مرحله ای ترکیبی متشکل از روش کینگ و هاروکس (2010)، براون وکلارک (2006) و آتراید- استرلینگ (2001) مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که در شبکه مضامین، مولفه های هویت پذیری عملی، خودپژوهی، آگاهی معلمان و کاوشگری آموزشی مضامین فراگیری هستند که با 17 مضمون سازمان دهنده و 161 مضمون پایه می توانند شایستگی ها و صلاحیت های حرفه ای دانشجو- معلمان را تحقق بخشند. نتایج نشان داد که روایت پژوهی چارچوب آموزشی نوآورانه ای است که می تواند قابلیت های معلمان را در حوزه های مختلف علمی توسعه دهد و زمینه عکس العمل مطلوب آنها را در برخورد با مسائل آموزشی فراهم سازد.
تجربیات زیسته معلمان استثنایی از چالش های تدریس مجازی در فضای جدید برنامه درسی
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
76 - 48
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته معلمان این دانش آموزان از چالش های تدریس مجازی انجام شده است. پژوهش از نظر روش شناسی، کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی با استفاده از روش تحلیل داده های پدیدارشناسی تجربی و متعالی موستاکاس انجام شده است. مشارکت کنندگان شامل کلیه آموزگاران استثنایی دوره ابتدایی استان یزد در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. نمونه گیری با شیوه هدفمند ملاک محور تا حد اشباع داده ها انجام گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تمامی مصاحبه ها منوط به اجازه مصاحبه شونده و رعایت ملاحظات اخلاقی، ضبط و سپس به طور دقیق مکتوب گردید و با روش هفت مرحله ای موستاکاس تحلیل و کدگزاری شد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، در مجموع426عبارت معنادار شناسایی شده اند. در مرحله بعد، عبارت های به دست آمده در 6 مضمون و 24 زیر مضمون و دو دسته ی مقولات زمینه ای و ساختاری طبقه بندی گردیده و با تلفیق نتایج، توصیف جامع و کاملی از تجارب زیسته معلمان دانش آموزان با نیازهای ویژه از چالش های تدریس مجازی در زیست بوم جدید ارائه شده است. یافته ها چالش های تجربه شده معلمان را در مقوله ی شرایط زمینه ای در سه مضمون محوری نوع آموزش ، هیجانات و عواطف و روابط و تعاملات، نشان می دهد. در مقوله شرایط ساختاری چالش های تجربه شده معلمان به سه مضمون عمده اقتضائات آموزش و پرورش استثنایی/ویژه اجرای برنامه درسی و حمایت های مورد نیاز معلم و خانواده در دوران کرونا اشاره دارد.
امکان سنجی و آسیب شناسی ورود تبلت به فرآیند تدریس و یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
49 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی و آسیب شناسی ورود تبلت به فرآیند تدریس و یادگیری صورت گرفته است. روش: این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و با توجه به هدف آن از نوع توصیفی با روش زمینه یابی انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی معلمان دوره هنرستان فنی دولتی شهرستان مرند می باشد که حجم آن برابر با 160 نفر می باشد. با مراجعه به جدول کرجسی و مورگان 113 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد که این مقدار با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. با توجه به هدف اصلی پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته در شش بعد و 37 گویه استفاده شد و روایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ برابر (826/۰ α=) به دست آمد. همچنین برای بررسی روایی سازه پرسشنامه از روش تحلیل عاملی اکتشافی نیز بهره گرفته شد و در نهایت از شیوه آزمون t نیز برای تحلیل قسمتی از داده ها استفاده شد. یافته ها: یافته های این تحقیق حاکی از این است که امکان ورود تبلت و تلفن هوشمند از ابعاد فرهنگی- اجتماعی، آموزشی و سازمانی جهت ورود به فرآیند تدریس و یادگیری هنرجویان دوره هنرستان فنی فراهم نیست اما ابعاد فنی – تکنولوژی، حقوقی- اداری و اقتصادی از وضعیت مطلوبی جهت ورود به فرآیند تدریس و یادگیری برخوردار بودند. همچنین بر اساس نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، پنج آسیب اساسی در این راستا مشخص کرد که عبارتند از: آسیب های آموزشی ، فرهنگی و محیطی، روانی - رفتاری، ساختاری و امنیتی.
تحلیل و ارزیابی کتاب های درسی دوره ابتدایی از نظر میزان توجه به آموزش مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
273 - 237
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی، بر اساس مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله است. روش، توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. جامعه پژوهشی، همه کتاب های دوره آموزش ابتدایی (شش پایه) سال تحصیلی 99-1398 است. از روش نمونه گیری سرشماری استفاده و همه کتاب های دوره ابتدایی (41 جلد کتاب، 4947 صفحه) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در کلیه صفحات کتاب های دوره ابتدایی 755 بار به موضوع مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله پرداخته شده که از این تعداد؛ بیشترین توجه با 403 فراوانی (53.4%) مربوط به مهارت «حل مسئله» و کمترین توجه با 352 مورد (46.6%) مربوط به مهارت «تصمیم گیری» است. در کتاب های دوره ابتدایی بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مهارت «تصمیم گیری» (2221/0) و کمترین مربوط به مهارت «حل مسئله» با ضریب 1502/0 است. پایه اول 5 عنوان کتاب دارد که درمجموع 64 بار (8.5%)؛ پایه دوم با 6 عنوان 92 (12.2%)؛ پایه های سوم، چهارم و پنجم با 7 عنوان به ترتیب 118 (15.6%)؛ 134 (17.8%) و 128 مرتبه (17%) و پایه ششم با 9 عنوان، 219 مرتبه (29%) به مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله اشاره کرده است. بیشترین توجه به مجموع مهارت ها مربوط به کتاب «ریاضی» با 131 فراوانی (17.4%) و کمترین توجه «آموزش قرآن» با 80 فراوانی (10.6%) است. کتاب «فارسی» درمجموع شش پایه، 81 بار؛ «نگارش فارسی» 99 ؛ «علوم تجربی» 105؛ «آموزش قرآن» 80؛ «ریاضی» 131؛ «هدیه های آسمانی» 108 و «مطالعات اجتماعی» درمجموع چهارپایه، 102 بار به این مهارت ها پرداخته است.
نقش عوامل فردی، ساختاری و فراساختاری در پیش بینی "دانشگاه گریزی"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
191 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور مطالعه نقش عوامل فردی، ساختاری و فراساختاری در دانشگاه گریزی (غیبت و تمایل به غیبت) دانشجویان از کلاس های درسی در دانشگاه بوعلی سینا طراحی و اجرا شده است. روش شناسی: روش پژوهش از نوع توصیفی و طرح پژوهش از نوع طرح های همبستگی چند متغیری است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان است. حجم نمونه پژوهش برای جمع آوری داده ها با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران تعداد 375 نفر محاسبه شده است که به روش طبقه ای تصادفی انتخاب گردیده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه محقق ساخته بود که در طیف لیکرت طراحی گردید. روایی ابزار پژوهش با استفاده از تحلیل عامل مورد تأیید قرار گرفته و پایایی پرسشنامه و خرده مقیاس های آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. یافته ها : بر اساس نتایج پژوهش بین عوامل فردی، ساختاری و فراساختاری و دانشگاه گریزی دانشجویان از کلاس های درسی رابطه معناداری وجود دارد و عوامل فردی مهم ترین پیش بینی کننده غیبت دانشجویان از کلاس های درسی است.
بافت آفرینی چارچوب بهسازی حرفه ای معلمان مبتنی بر درس پژوهی: یک مطالعه موردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال چهارم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳
99 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف کلی این پژوهش دستیابی به چارچوب بهسازی حرفه ای معلمان مبتنی بر درس پژوهی بود. روش : طرح پژوهش، مطالعه موردی کیفی چندگانه بود. رویکرد تحلیلی در تدوین چارچوب براساس رویکرد بافت آفرینی است. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش متشکل از 17 نفر از اعضای هیأت علمی متخصص در درس پژوهی، مدرسین درس پژوهی و معلمان مجری درس پژوهی بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند و تکنیک معیار انتخاب شدند. کفایت تعداد مشارکت کنندگان براساس اشباع نظری تعیین گردید. ابزار گرد آوری داده های کیفی پژوهش، مصاحبه نیمه ساختمند بود. اعتباریابی داده های کیفی نیز از طریق دو معیار اعتبارپذیری و اعتمادپذیری و با استفاده از تکنیک همسوسازی داده ها صورت گرفت. با توجه به روش کیفی پژوهش از شیوه تحلیل مضمون (شامل مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر) با استفاده از نرم افزار N-Vivo برای تشکیل شبکه مضامین بهسازی حرفه ای معلمان استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش، بیانگر وجود 51 مضمون پایه و سه مضمون سازمان دهنده (دانش، نگرش و مهارت) در حوزه بهسازی حرفه ای معلمان مبتنی بر درس پژوهی بود. بر اساس چارچوب طراحی شده، می توان دوره های درس پژوهی را بر مبنای دانش ها، مهارت ها و نگرش های کسب شده به وسیله معلمان ارزشیابی نمود.
تاثیرآموزش خودکارآمدی بر عملکرد رفتاری دانش آموزان در درس زیست شناسی
منبع:
تدریس پژوهی سال اول زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
81 - 89
حوزههای تخصصی:
تدوین مدل خودناتوان سازی تحصیلی پنجم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
213 - 226
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش تدوین و آزمون مدل رابطه بین سبک های مقابله ای و خودناتوان سازی تحصیلی با در نظر گرفتن نقش میانجی تاب آوری و امیدواری بود. روش: روش انجام این پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه آموزش و پرورش شهرستان کامیاران در سال تحصیلی 1397-1396 بود، که براساس قاعده مولر برای نمونه گیری در مدل های ساختاری، 330 نفر به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شد. از مقیاس های خودناتوان سازی تحصیلی، تاب آوری تحصیلی، پرسشنامه امیدواری اشنایدر و مقیاس راهبردهای مقابله ای لازاروس برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که اثر سبک های مقابله ای بر امیدواری و تاب آوری مثبت و معنی دار می باشد. همچنین اثر مستقیم سبک های مقابله ای بر خودناتوان سازی منفی و معنی دار می باشد. اثر تاب آوری بر خودناتوان سازی و امیدورای بر خودناتوان سازی منفی و معنی دار می باشد. نتایج این پژوهش حاکی از اهمیت منابع مقابله ای در کاهش خودناتوان سازی و افزایش موفقیت تحصیلی می باشد. کلید واژه ها: سبک های مقابله ای، خود ناتوان سازی تحصیلی، تاب آوری، امیدواری .
سا خت و هنجاریابی آزمون تشخیصی سبک های مقابله ای A,B,C,D دانش آموزان پایه چهارم و پنجم دبستان در خصوص مدیریت کلاس درس
منبع:
تدریس پژوهی سال اول زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
23 - 33
حوزههای تخصصی:
تحلیل پدیدارشناسانه ادراک و تجربه زیسته دانش آموزان رشته فتوگرافیک از نقاط ضعف و قوت آموزش غیرحضوری در پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
273 - 248
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل ادراک دانش آموزان رشته فتوگرافیک در خصوص نقاط ضعف و قوت ناشی از اجرای برنامه آموزش غیرحضوری در م دارس در پاندمی کرونا است. سعی شد تا با استفاده از رویکرد تفسیرگرایانه به بازسازی معنایی ادراک دانش آموزان از نقاط قوت و ضعف آموزش غیرحضوری پرداخته و نشان داده شودکه ای ن مش ارکت کنن دگان، چ ه ارزی ابی از نقاط ض عف و ق وت آن دارند. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه کیفی نیمه ساختارمند استفاده وبا استفاده از نمونه گیری هدفمند، پس از انجام 15 مصاحبه با دانش آموزان رشته فتوگرافیک در شهر مشهد در سال 1400 اشباع داده ها حاصل شد. تحلیل عمیق دیدگاههای دانش آموزان، موجب شناسایی و دسته بندی دو نقطه قوت « دریافت آموزش در منزل و عدم نیاز به رفت و آمد به مدرسه » و « عدم افت معدل بدلیل تقلب کردن»، و هفت نقط ه ضعف نظیر « افزایش احساس تنبلی»، « ضعف اعصاب»، « افزایش احساس بی حوصلگی» ، « عادت به تقلب کردن و نخواندن دروس برای امتحان به امید تقلب و کمک گرفتن از همکلاسی ها»، « عدم یادگیری صحیح دروس عملی مانند درس عکاسی»، « دوری از دوستان و همکلاسی ها» و «افت در یادگیری» گردید. یافته ها نشان داد که دانش آموزان مصاحبه شونده، پیامدهای متفاوتی را از اثرات اجرای برنامه آموزش غیرحضوری مدارس در دوران شیوع کرونا، تجربه کرده اند و در مجموع با چالش های مضاعفی در فرایند یادگیری خود روبرو هستند که در مقاله حاضر به برخی از آن ها پرداخته شده است.
نقش پایستگی آموزشی، مکان کنترل و هیجانات تحصیلی در پیش بینی تاب آوری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
127 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف ازاین پژوهش نقش پایستگی تحصیلی، مکان کنترل و هیجانات تحصیلی در پیش بینی تاب آوری تحصیلی دانشجویان دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 97 - ۱۳۹6بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل می دادند. نمونه مورد مطالعه 400 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی بودندکه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها ازپرسشنامه های پایستگی تحصیلی، مکان کنترل، هیجانات تحصیلی و تاب آوری تحصیلی استفادهشد. داده ها با روش های آمار توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین پایستگی تحصیلی، مکان کنترل درونی و هیجانات تحصیلی هیجانات مربوط به یادگیری و هیجانات مربوط به کلاس درس با تاب آوری تحصیلی، رابطه مثبت و معنی دار و بین مکان کنترل بیرونی با تاب آوری تحصیلی یک رابطه مثبت و غیر معنی داری، وجود دارد.به طورکلی نتایج حاکی از اهمیت نقش متغیرهای پایستگی تحصیلی، مکان کنترل و هیجانات تحصیلی در پیش بینی تاب آوری تحصیلی بود.
واکاوی مهارت تعویض مخاطب در کلاس درس بر اساس الگوی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
120 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی مولفه های مهارت تعویض مخاطب به منظور ارائه مدل مهارت تعویض مخاطب معلمان در کلاس درس بوده است. رویکرد پژوهش کیفی و از روش نظریه داده ها بنیاد استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر کرمانشاه بوده است. برای گردآوری داده های کیفی با 18 نفر از معلمان مجرب و نمونه مدارس ابتدایی مصاحبه صورت پذیرفت. در این پژوهش، از روش نمونه گیری هدفمند برای انتخاب نفر اول و از فن گلوله برفی برای انتخاب نفرات بعدی استفاده شد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند تا جایی ادامه یافت که پژوهشگر با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با اعضای نمونه به اشباع نظری رسید. با استفاده از نتایج حاصل از بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش و تجزیه و تحلیل محتوای مصاحبه های انجام گرفته، شاخص های مهارت تعویض مخاطب معلمان در کلاس درس شناسایی شده و طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی ، مدل تعویض مخاطب معلمان در شش مقوله اصلی شرایط علی، پدیده محوری (واکاوی تعویض مخاطب در کلاس درس: شامل 3 مقوله اصلی اهداف، ویژگی ها، شیوه اجرا و 10 مقوله فرعی است)، راهبردهای تعویض مخاطب، شرایط واسطه ای، شرایط مداخله گر و پیامدهای تعویض مخاطب جهت بهره برداری در کلاس و مدرسه ارائه گردید .
تاثیر روش تدریس مبتنی بر پداگوژی انتقادی هنری ژیرو بر آگاهی از حقوق شهروندی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
165 - 151
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به بررسی تاثیر روش تدریس مبتنی بر پداگوژی انتقادی هنری ژیرو بر آگاهی از حقوق شهروندی دانش آموزان دوره ی دوم متوسطه پرداخته است. این پژوهش، از نوع تحقیقات شبه آزمایشی بوده و طرح پژوهشی مورد استفاده در این پژوهش، طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری در این تحقیق، شامل کلیه ی دانش آموزان پسر سال اول دوره دوم متوسطه ی ناحیه ی 3 آموزش و پرورش شهر کرمانشاه به تعداد 459 نفر در سال تحصیلی 97-1396 بود. حجم نمونه بر اساس حداقل حجم نمونه ی لازم برای تحقیقات آزمایشی، 60 نفر (30 نفر برای گروه آزمایش و 30 نفر برای گروه کنترل) تعیین و به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب گردید. آزمودنی های پژوهش حاضر شامل دانش آموزان 2 کلاس اول دوره ی دوم متوسطه بودند که از این بین، یکی از کلاس ها به عنوان گروه آزمایش و یکی دیگر به عنوان گروه گواه (کنترل) انتخاب شد. برای اندازه گیری میزان آگاهی دانش آموزان از حقوق شهروندی، از پرسشنامه ی حقوق شهروندی شریفی و اسلامیه (1391) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ، توسط صاحب نظران تایید و پایایی درونی آن با ضریب آلفای کرونباخ، 92/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از نرم افزار SPSS 23 انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری توصیفی و نیز استنباطی شامل تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که اعمال روش تدریس مبتنی بر پداگوژی انتقادی هنری ژیرو بر افزایش میزان آگاهی از حقوق مدنی، حقوق سیاسی و حقوق اجتماعی دانش آموزان، مؤثر است.