فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱۸٬۱۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف تعیین رابطه بین محق پنداری تحصیلی و تکانشگری با بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی بود،. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر میاندوآب در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که تعداد 272 نفر (137 پسر و 135 دختر) با روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های محق پنداری تحصیلی (چونینگ و کمبل، 2009)، تکانشگری (پاتون، استنفورد و بارت، 1995) و بی صداقتی تحصیلی (مک کابی و تروینیو، 1996) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام در نرم افزار SPSS23 انجام شد. یافته ها نشان داد بین محق پنداری تحصیلی (43/0=r) و تکانشگری (50/0=r) با بی صداقتی تحصیلی رابطه مثبت معناداری وجود دارد (001/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که محق پنداری تحصیلی و تکانشگری قادرند 33 درصد از واریانس بی صداقتی تحصیلی را تبیین کنند؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که محق پنداری تحصیلی و تکانشگری نقش مهمی را در پیش بینی بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه ایفا می-کنند. همچنین پیشنهاد می شود که دست اندرکاران حوزه آموزش و پرورش با طرح برنامه هایی معلمان و دانش آموزان را از متغیرهای محق پنداری تحصیلی و تکانشگری به عنوان عوامل مؤثر در روند آموزش کلاسی آگاه سازند تا احتمال وقوع بی صداقتی تحصیلی کمتر شود.
مقایسه اثربخشی روش های تدریس یادگیری مشارکتی و ایفای نقش بر اشتیاق تحصیلی و سازگاری اجتماعی در درس مطالعات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
1 - 12
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: روش های تدریس نقش مهمی در موفقیت تحصیلی و اجتماعی دانش آموزان دارد. بنابراین، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی روش های تدریس یادگیری مشارکتی و ایفای نقش بر اشتیاق تحصیلی و سازگاری اجتماعی در درس مطالعات اجتماعی بود.روش پژوهش: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر اهواز در سال تحصیلی 03-1402 بودند که 60 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. هر یک از گروه های آزمایش هشت هفته با روش های تدریس یادگیری مشارکتی و ایفای نقش و گروه کنترل با روش تدریس متداول آموزش دیدند. داده ها با مقیاس اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (2004) و پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل (1961) گردآوری و با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-25 تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش تدریس یادگیری مشارکتی و ایفای نقش در مقایسه با گروه کنترل باعث افزایش میانگین نمره اشتیاق تحصیلی و کاهش میانگین نمره سازگاری اجتماعی دانش آموزان شدند (001/0P<)، اما بین گروه های آزمایش روش های تدریس یادگیری مشارکتی و ایفای نقش در بهبود اشتیاق تحصیلی و سازگاری اجتماعی آنان هیچ تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0P>).نتیجه گیری: با توجه به نتایج، برای بهبود اشتیاق تحصیلی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان می توان از روش های تدریس یادگیری مشارکتی و ایفای نقش بهره برد.
چهارگونه غلط نویسی در انشای دانش آموزان متوسطه اول (مطالعه دانش آموزان پسر پایه نهم)
حوزههای تخصصی:
غلط نویسی از جمله ضعف های دانش آموزان در فرایند یادگیری درس فارسی است که معمولاً در قالب درس املای فارسی به آن پرداخته می شود، اما غلط نویسی محدود به درس املا نیست؛ بلکه این ضعف یادگیری می تواند در تمام نوشتار دانش آموزان دیده می شود. دراین بین نگارش از جمله درس هایی است که همانند املا، مستقیماً با بحث نوشتار دانش آموزان در ارتباط است؛ با این تفاوت که در این درس بیش از هر چیز رعایت ساختار متنی (عنوان، مقدمه، بخش میانی و بخش پایانی) سنجیده می شود که همین امر سبب می شود دانش آموز چندان به بحث درست نویسی توجه نداشته باشند و همین امر می تواند سبب نمود غلط نویسی به گونه های مختلف در انشای آنها شود. به همین سبب در اینجا این مسئله مطرح می شود که غلط نویسی در درس نگارش تا چه اندازه دارای نمود است و گونه های احتمالی آن کدام است. در این پژوهش که با روش توصیفی - تحلیلی و مطالعه موردی است، کوشیده ایم که انشای 220 دانش آموز پایه نهم مدرسه دستغیب تهرانسر (منطقه 9 آموزش و پرورش تهران) از دیدگاه وجود غلط نویسی و گونه های آن بررسی شود. نتایج این پژوهش بیان می کند که غلط نویسی در انشای این دانش آموزان در چهار گونه اغلاط املایی، شناختی، دستوری و سجاوندی دیده می شود که دراین بین غلط های سجاوندی(نمود در 215 انشا) و شناختی (نمود در 28 انشا) به ترتیب بیشترین و کمترین میزان فراوانی را دارا هستند.
دانش قدرتمند جغرافیایی؛ نو اندیشی در کیفیت آموزش جغرافیا
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر مفهوم «دانش قدرتمند» مورد توجه بسیاری از متخصصان آموزش و پرورش قرار گرفته است. در چنین رویکردی هدف اصلی مدارس، ارائه دانشی است که دانش آموزان را قادر می سازد تا فراتر از محدودیت های تجربه خود، جهان و مسائل آن را درک کرده و فکر کنند، چنین دانشی به عنوان «قدرتمند» توصیف می شود. رشته جغرافیا با توجه به ظرفیت های آن برای تجهیز دانش آموزان به دانش قدرتمند در موقعیت مطلوبی قرار دارد. مفاهیم کلیدی که این رشته بر اساس آن ها استوار است به دانش آموزان کمک می کند تا دیدگاه های خود را برای تجسم و تفکر کل نگر توسعه داده و آنچه را که بررسی می شود را در تصویر بزرگتر آن، قرار دهند. این مقاله با استفاده از روش مروری سنتی و روش کیفی تحلیل مفهومی به بررسی، تحلیل و کاربرد دانش قدرتمند در آموزش جغرافیا، به ویژه در جغرافیای مدارس می پردازد. بر این اساس ابتدا با مرور ادبیات مربوطه، معرفت شناسی پشتیبان مفهوم دانش قدرتمند بررسی شد و سپس به ارتباط این مفهوم با جغرافیا و جغرافیای قدرتمند، نظام مدرسه ای و برنامه ریزی درسی در جغرافیای مدرسه پرداخته شد. یافته ها حاکی از این است که بکار گیری دانش قدرتمند جغرافیایی و ارائه درک تصویر بزرگتر به دانش آموزان، راه های جدیدی برای تفکر، تجزیه و تحلیل و توضیح، ارائه می دهد. افزون بر این، پژوهش حاضر تاکید می کند که نو اندیشی در آموزش جغرافیا و به کارگیری یک برنامه درسی مبتنی بر جغرافیای قدرتمند می تواند با آموزش توانایی ها و مهارت های کاربردی جغرافیا، به درک بهتر دانش آموزان و افزایش مهارت و توانایی مشاهده جهان با چنین دانش و قابلیت هایی و یافتن راه حل هایی برای مسائل و مشکلات با زمینه های مختلف، کمک قابل توجهی بکند.
ساز و برگ های ایدئولوژیک و تاثیر آن بر سیاست های آموزشی افغانستان در صد سال اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مبانی تعلیم و تربیت سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
125 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی سازوکارهای ایدئولوژیک و تأثیر آن بر سیاست های آموزشی افغانستان در صد سال اخیر است. گرچه تأثیرپذیری سیاست های آموزشی از ایدئولوژی های حاکم امری معمول است، اما در افغانستان این روند دستخوش دگرگونی های گوناگون بوده است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که سازوکارهای ایدئولوژیک و تأثیر آن ها بر سیاست های آموزشی افغانستان طی یک سده اخیر چگونه بوده است؟ فرضیه نویسندگان بر این اساس استوار است که ایدئولوژی های حاکم، نقش تعیین کننده ای در شکل گیری و جهت گیری سیاست های آموزشی داشته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیاست آموزشی افغانستان در یک قرن اخیر تحت تأثیر چهار نوع سازوکار ایدئولوژیک قرار داشته است. در دوره حکومت امان الله خان تا پایان زمامداری محمدداوود خان، سیاست های آموزشی عمدتاً در راستای تقویت حاکمیت فردی و خانوادگی تنظیم شده بود. در دوران حکومت کمونیستی، نظام آموزشی به شدت تحت تأثیر ایدئولوژی انقلابی و کمونیستی قرار گرفت. با روی کارآمدن مجاهدین و طالبان، سیاست آموزشی و برنامه های درسی بر مبنای آموزه های دینی با خوانشی مذهبی تدوین شد. سرانجام، در دوره جمهوری اسلامی افغانستان پس از سال ۲۰۰۱، برنامه های آموزشی و محتوای درسی در جهت نهادینه سازی ارزش های لیبرال دموکراسی شکل گرفت.
مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زیسته دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان از مشارکت و همدلی مردمی برای مدیریت بحران کرونا(از منظر آثار تربیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۱۵۶-۱۴۳
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زیسته دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان از مشارکت و همدلی مردمی، برای مدیریت بحران کرونا، از منظر آثار تربیتی بود. پژوهش با رویکرد پدیدارشناختی انجام شده است. داده ها از طریق یک پرسشنامه باز- پاسخ محقق ساخته گردآوری شده و اعتبار پرسشنامه را ده متخصص دانشگاه فرهنگیان تأیید کرده اند. نمونه آماری پژوهش به روش هدفمند، نمونه گیری موارد مطلوب و ادامه تا اشباع نظری شناسایی و داده ها از طریق 37 نفر از دانشجو-معلمان ممتاز و سرآمد دانشگاه فرهنگیان کشور(به انتخاب و معرفی همکاران هیئت علمی) گردآوری شدند. براساس نتایج پژوهش، در حوزه شناخت مقوله الگوبرداری از پویش مشارکت و همدلی مردمی شامل الگوبرداری از ایثار و فداکاری و نحوه مدیریت مردمی بحران و مقوله افزایش شناخت در مورد بیماری کرونا، راههای کنترل آن، شیوه های مراقبت از خود و دیگران، اهمیت سلامتی و ارتباط سلامت فردی و اجتماعی به دست آمده است. در حوزه رفتاری، همراهی دانشجویان با این حرکت و حمایت از آن، تغییر سبک زندگی، افزایش شکیبایی، ترجیح منافع جمعی بر فردی و تغییرات گفتاری گسترده در ارتباطات کلامی و تعاملات زبانی استخراج شده است. اثرات تربیتی پویش مشارکت و همدلی در حوزه نگرشی، در سه زمینه باورها، شامل رشد باورهای دینی مانند توکل، صبر، شکر و قدرشناسی از نعمتها، مسئولیت پذیری، شامل رشد حس مسئولیت پذیری و تعهد و رشد عواطف و تمایلات سازنده مانند عشق، محبت و مهربانی، احترام، همدلی، افتخار به هویت ایرانی، امنیت و آرامش، رضایت، امید، نوعدوستی، وطن دوستی، شوق و ارزشمندی و رشد تمایلاتی چون تمایل به خدمت، ایثار، فداکاری و مشارکت استخراج شده است.
مدل یابی رویکردهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارزیابی و ادراک وضعیت تحصیلی دانشجویان در شرایط آموزش مجازی در زمینه روان شناسی تربیتی حائز اهمیت است. دانشجویان ممکن است در شرایط مختلف آموزشی (مجازی، حضوری) رویکردهای مختلفی از نظر یادگیری از خود نشان دهند. مطالعه حاضر در این راستا و با هدف مدل یابی رویکرهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی صورت گرفت. روش ها: در این پژوهش، رویکردهای یادگیری (عمقی و سطحی) دانشجویان در آموزش مجازی بر اساس هیجانات تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، پرسشنامه های هیجان های پیشرفت (پکرون و همکاران، 2002)، ادراک از محیط یادگیری (راف و همکاران، 2001) و پرسشنامه رویکردهای یادگیری تجدیدنظر شده دو عاملی (مختار و همکاران، 2010) بین 223 دانشجو از دانشگاه علوم پزشکی لرستان توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش معادل یابی ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رویکرهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی قابل پیش بینی است. همچنین یافته ها نشان داد ابعاد یادگیری به واسطه هیجان های مثبت و منفی بر رویکردهای عمقی و سطحی تأثیر معنادار دارد (p<0.01). نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که رویکردهای یادگیری دانشجویان در فضای مجازی در کنار برنامه ریزی دقیق و تخصصی می تواند برآیند مطلوب داشته باشد
زیست فناوری در مهندسی شیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
129 - 140
حوزههای تخصصی:
زیست فناوری (بیوتکنولوژی) علمی است که از کشفیات جدید درباره نقش مخمر و سایر موجودات زنده در تخمیر مواد مختلف شکل گرفته است. این علم گاهی با تغییرات نظریه ای روبه رو شد که این تغییرات منجر به پیشرفت های علمی و صنعتی شد. زیست فناوری به طور عمومی علم گسترده و رو به رشدی است که آن را می توان به عنوان فرایندهای مبتنی بر فناوری های زیستی اطلاق کرد. در این مقاله برای شناخت بهتر گذشته و آینده این علم رو به رشد و همچنین پیدا کردن روش مناسب رشد و نمو این زمینه در پهنه علم و فناوری ایران لازم است که ابتدا با این علم و روند تکامل آن آشنا می شویم، سپس به بررسی نهادهای مؤثر بین المللی شامل نهادهای اقتصادی و پژوهشی پرداخته می شود، در نهایت، پس از بررسی وضعیت نهادهای مشابه در ایران و نقش مهندسی شیمی در پیشبرد آن، پیشنهاداتی برای توسعه زیست فناوری در ایران صورت خواهد گرفت. ایران با راهبرد ها و حمایت های صحیح می تواند در این زمینه پیشتاز شود و از مزایای این علم مهیج بهره مند گردد.
تحلیل محتوای کمی کتاب جغرافیای کاربردی (پایه دوازدهم انسانی)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کمی کتاب جغرافیای کاربردی برحسب طراحی آموزشی پایه دوازدهم است؛ در روش تحلیل کمی از منظر فعال و غیرفعال بودن بر اساس روش ویلیام رومی متن پرسش ها و تصاویر کتاب بررسی می شود. جامعه مورد مطالعه پژوهش، کتاب جغرافیای کاربردی رشته انسانی بود. کل کتاب به عنوان نمونه، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات در روش کمی، تحلیل مبتنی بر روش ویلیام رومی است که بر اساس مبانی نظری تهیه و روایی آن توسط دبیران درس جغرافیا تائید شد. واحد مطالعه درس های مندرج در کتاب و واحد تجزیه وتحلیل، متن، پرسش ها و تصاویر کتاب است، که بر اساس مقوله های فعال و غیرفعال بوسیله فرمول ویلیام رومی تحلیل و ضریب درگیری آنها مشخص شد. نتایج نشان می دهد که متن کتاب جغرافیای کاربردی با ضریب درگیری 5/0 متنی فعال و پویاست و علاوه بر بیان حقایق و ارائه اطلاعات ذهن دانش آموزان را با مطالب جدید درگیر می کند و از نظر آموزشی رویکرد فعال دارد. پرسش های کتاب با ضریب درگیری 5/1 نشان می دهد که پرسش ها فعال و پویا هستند و زمینه را برای یادگیری فعال فراهم می کنند، اما در مرز قرار دارند، و بهتر است درآنها بازنگری شود. همچنین تصاویر کتاب جغرافیای کاربردی با ضریب درگیری 6/0 نشان دهنده فعال بودن تصاویر است و زمینه را برای فعالیت فراگیران فراهم می کند. بنابراین، متن، فعالیت ها و تصاویر کتاب جغرافیای کاربردی پایه دوازدهم انسانی به روش فعال تدوین شده اند. اما سؤالات بهتر است بازنگری و اصلاح شود، متن کتاب هم اگر در راستای پویا و فعال تر شدن اصلاح شود در راستای طراحی آموزشی مقطع متوسطه بهتر و کاربردی تر است.
در جستجوی تدوین الگوی تضمین کیفیت برای آموزش عالی افغانستان با تمرکز بر نقش فناوری های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین الگوی تضمین کیفیت برای آموزش عالی افغانستان با تمرکز بر نقش فناوری های نوین بود. در این پژوهش از روش کیفی و رویکرد نظریه داده بنیاد استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده و تا رسیدن به اشباع نظری با 16 تن از اعضای کمیته های تضمین کیفیت دانشگاه های دولتی شهر کابل مصاحبه عمیق انجام شد. روش نمونه گیری هدفمند بود و افراد به روش گلوله برفی انتخاب شد. بر اساس تحلیل یافته ها 487 کد اولیه، 187 مفهوم و 31 مقوله فرعی در مرحله کد گذاری باز شناسایی گردید، سپس در مرحله کد گذاری محوری ، مقوله های فرعی و مفاهیم باهم ارتباط داده شد و درنهایت کد گذاری گزینشی در قالب الگوی پارادایمی اشتراوس و کوربین انجام شد. مؤلفه های مسئولیت پذیری، رقابت پذیری، تحول علوم انسانی، بومی سازی، عوامل اقتصادی و تضمین کیفیت فرایند ارزشیابی به عنوان عوامل علّی ؛ ساختار اهداف و برنامه آموزشی، ظرفیت اعضای هیئت علمی، توانایی دانشجویان، فضای حاکم دانشگاه و تجهیزات ذیل شرایط زمینه ای ؛ کمبود منابع مالی، منابع مطالعاتی، بروکراسی اداری، وضعیت استاد/دانشجو، فناوری اطلاعات و الگوی بومی تضمین کیفیت به حیث عوامل مداخله گر ؛ ارزشیابی مستمر، برنامه ریزی درسی، توانمند سازی اعضای هیئت علمی، ارتباطات مؤثر، تحکیم روابط دانشگاه با جامعه و صنعت به مثابه راهبردها و پیامد های فردی، سازمانی و فراسازمانی به عنوان پیامد ها طبقه بندی شدند. درنهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که موضوع تضمین کیفیت در آموزش عالی افغانستان بستگی به موجودیت افراد متخصص، تخصیص منابع موردنیاز، حمایت هیئت رهبری و میزان استقلال دانشگاه ها دارد.
شناسایی برنامه های درسی کارآمد در تدوین منابع آموزش زبان فارسی با مقاصد عمومی برای غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
67 - 90
حوزههای تخصصی:
یکی از کاستی های حوزه دانش آموزشکاوی زبان فارسی، نبود آگاهی از مناسب ترین برنامه های درسی برای تدوین منابع آموزشی است. هدف این پژوهش شناسایی برنامه های درسی کارآمد برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان برای مقاصد عمومی است. در این پژوهش میدانی 43 مدرس آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان از مراکز مختلف آموزش زبان فارسی دانشگاه های کشور به صورت تصادفی شرکت کرده اند. در این پژوهش از یک پرسشنامه محقق ساخته که حاوی 11 گویه در مورد انواع برنامه های درسی که نیز اعتبارسنجی شده است، استفاده گردید. نتایج نشان داد که از 11 برنامه درسی 9 برنامه درسی در وضعیت مطلوب و اثرگذار برای تدوین منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان برای اهداف عمومی قرار دارند. از نظر رتبه بندی 3 برنامه درسی «مهارت های آمیخته زبانی»، «تکلیف بنیان » و «مفهومی-کارکردی» از نظر میزان اهمیت و کارآمدی برای تدوین منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان برای اهداف عمومی در اولویت اول تا سوم و نیز برنامه های درسی « توانش بنیان»، «محتوا بنیان » و «متن بنیان» در ردیف های نهم تا یازدهم قرار گرفته اند.
بررسی اثربخشی نظام ارتباطی مبتنی بر تبادل تصویر (PECS) بر مؤلفه های زبان دریافتی و بیانی دانش آموزان با اختلال طیف اتیسم، یا یک طرح تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش، بررسی اثربخشی نظام ارتباطی مبتنی بر تبادل تصاویر (PECS) بر زبان دریافتی و بیانی کودکان با اختلال طیف اتیسم است. روش این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، آزمایشی با طرح تک آزمودنی AB است.روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، آزمایشی با طرح تک آزمودنیAB است که شامل دو مرحله خط پایه (A) و مداخله (B) است. بسته مداخله در این پژوهش نظام ارتباطی مبتنی بر تبادل تصاویر (PECS) بود که در شش مرحله به شرکت کنندگان ارائه شد. جامعه آماری پژوهش عبارت است از تمام کودکان با اختلال طیف اتیسم با عملکرد متوسط 6 تا 8 سال که در مدارس استثنایی شهر مشهد در سال تحصیلی 1401-1402 مشغول به تحصیل بودند. نمونه این پژوهش (که با روش نمونه گیری هدفمند به دست آمده است) عبارتند از 5 کودک طیف اتیسم که با استفاده از جدول مشاهده های تشخیصی اتیسم (ADOS) به عنوان مبتلا به اختلال طیف اتیسم تشخیص قطعی داده شده اند. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس های زبان بیانی و دریافتی آزمون رشد نیوشا استفاده شده است. یافته ها: نشان می دهد که میانگین نمر ه های زبان بیانی و دریافتی کودکان 6 تا 8 ساله با اختلال طیف اتیسم، در پس آزمون اول نسبت به خط پایه افزایش داشته است. این روند افزایشی در فرایند اجرای برنامه آموزش نظام ارتباطی مبتنی بر تبادل تصویر استمرار داشته است.
نقش واسطه ای اشتیاق تحصیلی در رابطه بین فراشناخت و اضطراب کامپیوتر دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای اشتیاق تحصیلی در رابطه بین فراشناخت و اضطراب کامپیوتر دانشجویان میباشد . روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی بوده وبه شیوه معادلات ساختاری انجام پذیرفته است .جامعه آماری شامل کلیه دختران دانشجوی مقطع کارشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی واحد تهران مرکز بوده است. با استفاده از روش نمونه در دسترس تعداد ۲۲۵ دانشجو داوطلب انتخاب شدند و در پژوهش شرکت کردند وبه پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (Frederick et all,2004)، فراشناخت Wells et all,2004) )و اضطراب کامپیوتر (Heinssen et all,1987) پاسخ دادند . برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار های spss18 و Amoss23 استفاده شد .یافته ها نشان داد فراشناخت و اشتیاق تحصیلی بر اضطراب کامپیوتر اثری برابر262/0_ و ۲۳۱/۰- دارند و مسیرهای فراشناخت و اشتیاق تحصیلی به طور مشخص ۸۰/۰ و ۶۰/۰ از واریانس مشترک اضطراب کامپیوتر را تبیین و پیش بینی می کنند . براساس نتایج بدست آمده میتوان گفت که اشتیاق تحصیلی در رابطه بین فراشناخت و اضطراب رایانه نقش واسطه گری ایفا می نماید .
تأثیر دانش آموزش محتوا (فورهند تنیس روی میز) بر عملکرد و توجه انتخابی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی: راهکاری برای توسعه حرفه ای معلمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: ارتقای دانش آموزش محتوا در سالیان اخیر مورد توجه اکثر محققین بوده است. بااین حال در تربیت بدنی به این موضوع کمتر توجه شده است. هدف این مطالعه، تأثیر دانش آموزش محتوا بر عملکرد دانش آموزان چهارم ابتدایی منطقه شش تهران در فورهند تنیس روی میز و توجه انتخابی بود. روش شناسی: برای انجام این مطالعه نیمه تجربی، 40 دانش آموز با میانگین سن 73/10 و انحراف استاندارد 12/1 به صورت دردسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در ابتدا یک گروه به مدت 6 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه مهارت فورهند تنیس روی میز را زیر نظر یک معلم، آموزش دیدند؛ سپس معلم در یک کارگاه شش ساعته شرکت کرد و به گروه دیگر، مانند گروه اول، آموزش داد. آزمون شامل دقت عملکرد فورهند تنیس و آزمون استروپ بود که فورهند تنیس در چهار مرحله پیش آزمون، پس آزمون، یادداری و انتقال و توجه انتخابی در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون ارزیابی شد. یافته ها: نتایج تحلیل آنوای مرکب نشان داد اثر آزمون و گروه آزمون برای هر دو متغیر معنادار است. به طوری که برای پیش آزمون تفاوتی در بین گروه ها مشاهده نشد؛ اما در پس آزمون، آزمون یادداری و انتقال گروه تجربی عملکرد بهتری در مقایسه با گروه کنترل در هر دو متغیر داشتند. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد کارگاه های دانش افزایی دانش محتوا می تواند به مربی کمک کند تا عملکرد فراگیران را بهبود ببخشد؛ لذا استفاده از این کارگاه در ورزش و تربیت بدنی نیز کمک کننده است.
اثربخشی آموزش صلح بر خودکنترلی و مهارت های ارتباطی دانشجومعلمان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
35 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزشی صلح بر خودکنترلی و مهارت های ارتباطی دانشجو معلمان دختر بود. پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجو معلمان دختر دانشگاه فرهنگیان استان کهگیلویه و بویراحمد در سال تحصیلی 1403- 1404 بود. بدین منظور 30 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مهارت های ارتباطی جرابک (2004) و خودکنترلی کندال - ویلکاکسون (1979) بود که در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط هر دو گروه تکمیل شد. برنامه آموزش صلح طی 10 جلسه 60 دقیقه ای و در مدت 5 هفته متوالی به دانشجومعلمان گروه آزمایش ارائه شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر به کمک نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش صلح در دانشجومعلمان دختر بر خودکنترلی (327/4=F و 044/0=P) و مهارت های ارتباطی (947/8=F و 005/0=P) در مراحل پس آزمون و پیگیری اثربخش بود. در نهایت بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت آموزش صلح در مهارت های ارتباطی و خودکنترلی اثربخش بوده و لذا آگاهی دانشجومعلمان، اساتید و سایر متخصصان از این متغیرها ضروری است. و از این رو استفاده از این مداخله آموزشی می تواند در ارتقای خودکنترلی و مهارت های ارتباطی دانشجومعلمان مؤثر واقع شود.
واکاوی کمی و کیفی تقاضای اجتماعی تحصیل جوانان کشور در رشته های مهندسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۴
77 - 110
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های مهم نظام آموزش عالی کشور طی سالیان گذشته، کاهش تقاضای اجتماعی تحصیل در رشته های مهندسی است. البته این روند کاهشی در کشورهای دیگر هم مشاهده می شود، حتی کشورهایی که بازار کار آنها به صورت بالقوه آماده پذیرش فارغ التحصیلان باکفایت مهندسی است. در این مقاله، ضمن بررسی علل پدیداری کاهش جذابیت تحصیل در رشته های مهندسی در چند کشور منتخب، به وضعیت تقاضای اجتماعی تحصیل در این گروه تحصیلی در ایران پرداخته شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که سهم جمعیت دانشجویان مهندسی از جمعیت دانشجویی کشور، همچنین از جمعیت جوان کشور از سال 1389 به بعد نزولی شده است. این روند کاهشی در تمامی مقاطع تحصیلی رشته های مهندسی، یعنی کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری، به ترتیب زمانی مشاهده می شود. همچنین مختص یک رشته مهندسی نیست، بلکه در شش رشته اصلی مهندسی منتخب، وضعیت نزولی است. مقایسه وضعیت فارغ التحصیلان مهندسی در ایران با سایر کشورها نیز نشان دهنده یک سیاست گذاری ناکارآمد در آموزش عالی کشور طی دو دهه گذشته است. در این مقاله همچنین علل شکل گیری این پدیده، پیامدهای آن و راهبردهای کنش جوانان در قبال این پدیده، با تحلیل مضمون مطالعات انجام گرفته تشریح شده است.
شناسایی ابعاد رهبری الکترونیک در سیستم آموزشی با تاکید بر شرایط بحرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد رهبری الکترونیک در سیستم آموزشی با تاکید بر شرایط بحرانی انجام شده است.
روش پژوهش: روش پژوهش کمی است. شرکت کنندگان بخش اول مدیران آموزش و پرورش و اساتید دانشگاه که در این حوزه فعالیت داشتند که به روش نمونه گیری هدفمند و اشباع نظری، 40 نفر انتخاب شدند در بخش دوم شرکت کنندگان کارشناسان ستاد آموزش و پرورش بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران 101 انتخاب شدندابزار گرداوری داده ها پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن تایید شد در تحلیل داده ها از روش دلفی و روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد مؤلفه های آموزش، توانمند سازی در شرایط بحرانی، امنیت شغلی و روحی، عواملی داخلی موثر در اجرای راهبرداها، عوامل بیرونی، بهره وری آنلاین و مجازی و توانمند سازی منابع انسانی ابعاد رهبری الکترونیک در سیستم آموزش با تاکید بر شرایط بحرانی هستند همچنین مولفه آموزش بر شناسایی ابعاد رهبری الکترونیک در سیستم آموزشی ، ابعاد رهبری الکترونیک بر توانمند سازی در شرایط بحرانی، امنیت شغلی و روحی در شرایط بحرانی موثر است، عواملی داخلی موثر در اجرای راهبرداها بر شناسایی ابعاد رهبری الکترونیک در شرایط بحرانی و همچنین شناسایی ابعاد رهبری الکترونیک در سیستم آموزشی بر عوامل بیرونی در شرایط بحرانی، بهره وری آنلاین و مجازی و توانمند سازی منابع انسانی تاثیرگذار است
نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که اداره آموزش و پرورش با توجه به فلسفه وجودی آن یکی از ارکان اساسی کشوراست. نیازبه زیرساخت هایی داردکه در جهت بهبود آموزش های لازم به کارکنان گام بردارد و دربکارگیری خدمات الکترونیک دچار مشکل نشوند.
برررسی رابطه تکنو استرس بر مشغولیت تحصیلی با نقش میانجی خستگی حاصل از فناوری در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر تکنو استرس بر درگیری تحصیلی با نقش میانجی خستگی تکنولوژیکی در یادگیری آنلاین دانشجویان بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است که در آن روابط ساختاری میان متغیرهای پژوهش با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1403-1402 بود که از بین آن ها 389 نفر (205 زن و 184 مرد)، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نسبتی، انتخاب شدند و به پرسشنامه های تکنو استرس، درگیری تحصیلی و خستگی تکنولوژیکی پاسخ دادند. برای تحلیل داده های آمار توصیفی و ماتریس همبستگی از نرم افزار SPSS (نسخه 25) و برای آزمون فرضیه و مدل پژوهش از نرم افزار AMOS (نسخه 20) استفاده شد که نشان از برازش مطلوب مدل به دست آمده بود. یافته های پژوهش حاکی از این است که تکنواسترس تاثیر مثبت و معنی داری بر درگیری تحصیلی دارد. از طرف دیگر، خستگی تکنولوژیکی تاثیر منفی و معنی داری بر درگیری تحصیلی دارد. هم چنین تکنواسترس تاثیر منفی و معنی داری بر خستگی تکنولوژیکی دارد. بر اساس یافته های به دست آمده از پژوهش می توان نتیجه گرفت که برای افزایش سطح درگیری تحصیلی و بهبود عملکرد تحصیلی باید به عوامل و ابعاد تکنواسترس و خستگی تکنولوژیکی بر روی فراگیران توجه کرد.
الگوی کاربرد مولفه های اخلاق محور در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی (مورد مطالعه: دوره متوسطه اول آموزش و پرورش استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
160 - 139
حوزههای تخصصی:
برای تربیت نیروهای اخلاقی، باید یک نظام آموزش و تربیت مبتنی بر اخلاق را شکل داد هدف این پژوهش، ارائه مدل کاربردی اخلاق محور در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی می-باشد. روش پژوهش حاضر مطالعه موردی کیفی است و روش گرداوری اطلاعات از طریق مصاحبه و پرسشنامه و روش تحلیل نیز تحلیل مضمون با رویکرد زمینه ای است. جامعه آماری دربخش کیفی (مصاحبه) شامل 13 نفراز مدیران سازمانی و مدارس متوسطه اول استان گلستان به صورت مطالعه موردی و در بخش کمی (پرسشنامه) تعداد 382 دانش آموز مقطع متوسطه اول به روش تصادفی طبقه ای بودند. تحلیل داده ها دربخش کیفی باکدگذاری بازو محوری با MaxQDA و دربخش کمی از طریق رگرسیون و تحلیل مسیر در SPSS و Smart PLS انجام شد. نتایج نشان داد که در ارتباط با مضامین مدل کاربردی اخلاق محور مجموعا تعداد 397 مضمون در قابل 7 حوزه شامل حوزه شناختی، حوزه عاطفی، حوزه مهارتی و مدیریتی، حوزه برنامه ریزی و دانش، حوزه تفکر و توانایی، حوزه فردی و شخصیتی و حوزه نگرش و اعتقادات دینی را نام برد و در قسمت کمی (پرسشنامه) باتوجه به مولفه های از پیش تعیین شده طبق نظریات علمی مشخص شده تنها 8 مولفه شامل احترام به دیگران، برتری جویی و رقابت طلبیف رعایت احترام نسبت به ارزشها و هنجارهای اجتماعی، سازگاری اجتماعی، سازگاری فردی، شجاعت اخلاقی، صادق بودن و عدالت و انصاف مورد تایید قرار گرفتند. در یک الگوی کلی می توان بیان نمود که باورها و عقاید و اعمال مذهبی افراد و همچنین خانواده ی آن ها نقش مؤثری در بهزیستی اخلاق کاربردی شان ایفا می کند.
شناسایی شاخص های مطلوب ارزشیابی عملکرد دانشجویان در رشته های علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
81 - 98
حوزههای تخصصی:
ارزشیابی به عنوان یکی از ابزارهای بسیار ارزشمند ارتقای کیفیت تدریس و یادگیری محسوب می شود، زیرا می تواند بازخورد مفیدی برای استادان و دانشگاه در مورد کیفیت عناصر برنامه درسی فراهم سازد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های مطلوب ارزشیابی عملکرد دانشجویان در رشته های علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آنها انجام شد. در پژوهش حاضر، از طرح آمیخته اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی استفاده شد. در بخش کیفی، از روش مطالعه موردی کیفی و در بخش کمی، از روش توصیفی _ پیمایشی بهره گرفته شده است. در بخش کیفی با 20 نفر از متخصصان و اعضای هیئت علمی دانشگاه های کشور که در حوزه ارزشیابی اهل نظر هستند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. جامعه آماری بخش کمی دانشجویان کارشناسی دانشگاه ها بودند که به روش خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 360 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش در بخش کمی از طریق پرسشنامه محقق ساخته مستخرج از بخش کیفی جمع آوری شد. برای تعیین روایی سؤال های مصاحبه و پرسشنامه از روایی صوری و محتوایی و برای برآورد پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش در بخش کیفی از روش های ساختاری و تفسیری و در بخش کمّی از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که ده شاخص از منظر مصاحبه شوندگان مهم ترین شاخص های ارزشیابی بودند و می توان از شاخص های شناسایی شده برای ارزشیابی و بازنگری ارزشیابی عملکرد دانشجویان در دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها استفاده نمود. یافته های کمی نشان داد میانگین توجه به شاخص های ارزشیابی عملکرد دانشجویان در دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها نامطلوب بوده و نیاز به توجه بیشتری دارد.