فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۸۱ تا ۴٬۷۰۰ مورد از کل ۱۸٬۲۵۵ مورد.
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۴۷
۱۶۲-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجربه زیسته ذی نفعان زلزله زده شهر سر پل ذهاب در مواجهه با برنامه درسی اجرا شده در شرایط پس از بحران زلزله و با روش پدیدارشناسی انجام شده است. عناصر نهگانه برنامه درسی فرانسیس کلاین، مبنای تعیین چارچوب کلی گرد آوری داده ها از طریق مصاحبه قرار گرفته است. طی این فرایند، با 25 ذی نفع و دست اندر کار نظام آموزشی شامل مدیر، معلم و دانش آموز مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده است. مصاحبه ها پس از پیاده سازی با سایر داده ها تلفیق و به روش تفسیری تحلیل شدند. پس از آن مضامین، مقوله ها و مفاهیم مرتبط با برنامه درسی از آنها استخراج شدند. به منظور اعتباربخشی داده ها از روش مرور با مشارکت کنندگان و به منظور اعتباربخشی تحلیلها از روش مرور همگنان استفاده شده است. نتیجه تحلیل داده ها حاکی از آن بود که با در نظر داشتن رویکرد انطباق متقابل، برنامه درسی در شرایط زلزله از جهات گوناگون دچار تغییراتی شده است، هر چند میزان این تغییرات برای همه عناصر یکسان نبوده است. در میان عناصر نهگانه، فعالیتهای یادگیری دانش آموزان، بیش از سایر عناصر، دستخوش تغییر و تأثیرپذیری از شرایط پیرامونی شده است، به طوری که ضمن ایجاد وقفه در فرایندهای تحصیلی ایشان، زمینه گرایش به منابع و روشهای غیررسمی یادگیری افزایش یافته است. نتیجه کلی آنکه برنامه درسی می تواند به مثابه ابزاری کارآمد در خدمت مدیریت بحران قرار گیرد و به بازگشت سریع تر جامعه زلزله زده به شرایط عادی از طریق نظام آموزشی کمک کند، اما نبود آمادگی لازم در این نظام و نداشتن پیش بینیهای لازم برای شیوه سازگار کردن و اجرای برنامه درسی در شرایط بحران، مشکلات ناشی از بحران را تشدید می کند.
رابطه عملکرد خانواده با وابستگی به شبکه های اجتماعی با نقش واسطه ای خودتنظیمی هیجانی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بین عملکرد خانواده با وابستگی به شبکه های اجتماعی با توجه به نقش واسطه ای خودتنظیمی هیجانی نوجوانان انجام شده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نوجوانان مقطع متوسطه دوم شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397 بوده که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه عملکرد خانواده ﭘﺸﺘﺎیﻦ، ﺑﺎﻟﺪیﻮن و ﺑیﺸﺎب(1983) ، پرسش نامه خودتنظیمی هافمن و کاشدان(2010) و پرسش نامه وابستگی به شبکه های اجتماعی حقایق و همکاران(1395) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل مسیر نشان داد بین عملکرد کلی خانواده به خودتنظیمی هیجانی و وابستگی به شبکه های اجتماعی تنها مسیر مستقیم با ضریب 64/0- و 32/0- وجود دارد اما اثر کلی بین عملکرد خانواده به وابستگی به شبکه های اجتماعی برابر با 37/0 است که از این مقدار 17/0 اثر مستقیم و 20/0 به اثر غیر مستقیم و نقش میانجی خودتنظیمی هیجانی مربوط بوده است. این یافته ها نشان داد که نوجوانان دارای بافت خانوادگی ناسالم و کارکرد ضعیف به دلیل نقصی که در مهارت های تنظیم هیجان دارند و به جهت دوری از تنش و استرس ناشی از این مشکلات به شبکه های اجتماعی روی می آورند و همین امر به درک و بینش بهتر مربیان و متخصصان سلامت و سیاست گذاران از تأثیرات استفاده مفرط و آسیب زا از اینترنت در میان کاربران نوجوان و آگاهی خانواده ها در جهت نقش مهم در رفتارهای نابهنجار فرزندانشان و در نهایت تدوین مداخله مناسب از سوی متخصصان کمک می کند.
نقش متغیرهای الگوی پذیرش فناوری 3 بر پذیرش نظام آموزش الکترونیکی مبتنی بر وب هنرآموزان متوسطه دوم شهر اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش متغیرهای الگوی پذیرش فناوری 3 بر پذیرش نظام آموزش الکترونیکی مبتنی بر وب هنرآموزان متوسطه دوم شهر اهواز بود. اهداف این پژوهش متناسب به روش توصیفی با رویکرد علی، از لحاظ ماهیت و هدف کاربردی و از لحاظ زمانی یک تحقیق مقطعی به حساب میآید که به صورت پیمایشی انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که بر اساس الگوی سوم پذیرش فناوری تدوین شده بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه هنرآموزان متوسطه دوم شهر اهواز به تعداد 170 نفر بود. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از SPSS و Lisrel انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که از بین متغیرهای الگوی 3 پذیرش فناوری، متغیرهای سودمندی درک شده و سهولت استفاده درک شده، تصویر، ارتباط شغلی، کیفیت برون داد، کارایی ملموس، درک کنترل بیرونی، سرگرمی رایانه ای، لذت درک شده و خود کار آمدی رایانه ای به شکل مستقیم و غیر مستقیم بر رفتار واقعی استفاده از نظام آموزش الکترونیکی مبتنی بر وب بر اساس الگوی 3 پذیرش فناوری در آموزش ضمن خدمت هنرآموزان متوسطه دوم شهرستان اهواز اثر گذار بود ولی اثر متغیرهای تجربه، قابلیت نمایش نتیجه، داوطلبی، هنجار ذهنی و اضطراب رایانه ای از طریق سهولت درک شده معنی دار نبود.
طراحی و اعتبار یابی مدل آموزشی به منظور به کارگیری فناوری در برنامه فلسفه برای کودکان برای دانش آموزان بااستعداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه ها و چارچوب مدل آموزشی برای به کارگیری فناوری در برنامه فلسفه برای کودکان برای دانش آموزان بااستعداد و اعتبار یابی درونی آن بود. روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی بود. در بخش کیفی پژوهش برای به دست آوردن مدل طراحی آموزشی از تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی برای اعتبار یابی درونی مدل به روش پیمایشی از طریق پرسشنامه ازنظر متخصصان استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی متخصصین مرتبط با موضوع در رشته های تکنولوژی آموزشی، آموزش و پرورش کودکان استثنائی و فلسفه آموزش وپرورش، اسناد و منابع مکتوب و الکترونیکی و در بخش کمی نیز متخصصین رشته های مذکور بودند. نمونه ها در هر دو گروه به صورت هدفمند انتخاب شدند که در بخش کیفی برای مصاحبه 31 تن از متخصصین و کارشناسان و در بخش کمی 36 نفر از متخصصین در دانشگاه ها و مؤسسات مختلف کشور بودند. جمع آوری داده ها در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل محتوا از اسناد و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت. بر اساس تحلیل محتوای انجام شده، 7 طبقه اصلی به دست آمد. همچنین 39 زیر مؤلفه برای طبقه های اصلی استخراج گردید. پس از استخراج کدها، مؤلفه ها و زیر مؤلفه ها در قالب مدل ارائه شدند. نتایج حاصله از اعتبار یابی درونی بر اساس نظر متخصصان نشان داده شده است که مدل آموزشی ارائه شده از اعتبار درونی مطلوبی برخوردار است و اثربخشی لازم را برای آموزش به دانش آموزان بااستعداد دارد.
راهبردهای تدریس مطلوب در کلاس های درس چند پایه: مطالعه ای پدیدارشناسانه
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و تبیین راهبردهای تدریس مطلوب در کلاس های درس چند پایه در مقطع ابتدایی از دیدگاه آموزگاران با رویکرد پدیدارشناسی است. برای درک تجربه زیسته شرکت کنندگان از روش نمودشناسی تفسیری از رویکردهای پژوهش کیفی استفاده شده است. نمونه پژوهش حاضر آموزگارانی هستند که بیش از پنج سال در کلاس های چند پایه تدریس کرده اند. داده ها از راه مصاحبه ژرف نیمه ساختار یافته جمع آوری و سپس به روش ون منن تحلیل شدند. بر بنیاد یافته های پژوهش مهمترین راهبردهای تدریس اثربخش در کلاس های چند پایه در مقطع ابتدایی از دیدگاه آموزگاران عبارتند از: به کارگیری روش تدریس چندپایه تلفیقی، استفاده از روش ایفای نقش، به کارگیری روش همیاری و بحث گروهی، استفاده از راهبرد معلم یاری، استفاده از ظرفیت های محیطی و مدیریت و سازماندهی کلاس درس اشاره کرد. در نتیجه از دیدگاه مصاحبه شوندگان می توان گفت به کارگیری راهبردهای تدریس مطلوب در کلاسهای چندپایه می تواند منجر به اثربخش تر شدن تدریس و در ادامه منجر به عمیق تر شدن یادگیری دانش آموزان گردد.
مقایسه ویژگی های شخصیتی دو گروه معلمان ابتدایی مشارکت کننده و بدون مشارکت در طرح جابر 1400- 1399
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
37 - 55
حوزههای تخصصی:
از آنجا که افراد با ویژگی های شخصیتی متفاوت، اقدامات متفاوتی برای حضور در طرح های معرفی شده از سوی آموزش و پرورش و به خصوص طرح جابر بن حیان از خود نشان می دهند، هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ویژگی های شخصیتی دو گروه معلمان ابتدایی مشارکت کننده در طرح جابر و بدون مشارکت در طرح جابر در شهرستان زاوه در سال تحصیلی 1400-1399 بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه آماری شامل 320 نفر از معلمان ابتدایی شهرستان زاوه بودند که بر اساس نمونه گیری در دسترس، 104 نفر از آنها انتخاب شدند (61 نفر افرادی که در طرح جابر مشارکت داشتند و 43 نفر افرادی که در طرح جابر مشارکت نداشتند) که به دلیل وجود کرونا و عدم حضور معلمان در مدارس از طریق پرسشنامه آنلاین و شبکه های اجتماعی واتساپ و تلگرام ارزیابی شدند. در این پژوهش، شرکت کنندگان پرسشنامه شخصیت مک کری و کاستا(1975) را تکمیل نمودند. برای تحلیل یافته ها از روش های آمار توصیفی و آزمون t برای دو گروه مستقل با استفاده از نرم افزار SPSS ویراست 24 استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که از لحاظ ویژگی های شخصیتی، میزان برون گرایی، توافق جویی و وظیفه شناسی معلمان مشارکت کننده در طرح جابر بیشتر از میزان برون گرایی، توافق جویی و وظیفه شناسی در معلمانی است که در طرح جابر شرکت نداشته اند. با توجه به اینکه ویژگی های شخصیتی به عنوان عامل مهم و تأثیرگذار در مشارکت معلمان در طرح های پیشنهادی آموزش و پرورش محسوب می شوند، بنابراین توجه به این ویژگی ها برای درک این موضوع ضروری به نظر می رسد.
ارائه و کاربست الگوی طراحی بازیهای آموزشی درس مطالعات اجتماعی دوره دبستان با روش طراحی پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴۶
۴۸-۲۷
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه الگوی طراحی بازیهای آموزشی و بررسی تأثیر بازیهای آموزشی بر یادگیری و یادداری دانش آموزان است. روش پژوهش طراحی پژوهی است. با توجه به روش طراحی پژوهی و بر اساس بررسی پیشینه و تحلیل محتوای پژوهشهای پیشین، چارچوب کلی الگوی طراحی بازیهای آموزشی تعیین شده و بازی آموزشی درس همسایگان ایران طراحی شده است. این بازی را متخصصان علوم تربیتی و شماری از معلمان بازبینی و تائید و در یکی از کلاسهای پنجم به مدت پنج جلسه اجرا کرده اند. با توجه به بازخوردهای دریافتی از معلمان و دانش آموزان و فرایند انجام دادن کار، الگوی طراحی بازی آموزشی و بازی اجرا شده مورد بازبینی قرار گرفت و مجدداً پژوهش به مدت پنج جلسه روی 64 نفر از دانش آموزان کلاس پنجمی که نمونه پژوهش بودند، اجرا شد و روش آزمایشی و طرح پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه مورد استفاده قرار گرفت. روایی آزمون بررسی و تائید شد و برای بررسی میزان پایایی از روش کودرریچاردسون استفاده شد و مقدار پایایی 0/73 بود. پس از آن در گروه آزمایش روش بازی و در گروه دیگر محتوای درسی مبتنی بر الگوی سازنده گرایی ارائه شد. آزمون یادگیری در دو گروه اجرا شد و یک سال بعد آزمون یادداری نیز اجرا شد. یافته ها نشان دادند که دانش آموزان گروه آزمایش به طور معناداری بیشتر از دانش آموزان گروه کنترل مطالب را یاد گرفته اند و در آزمون یادداری نیز عملکردی بهتر داشتند. همچنین عناصر و مراحل الگوی طراحی آموزشی بازی ارائه شد.
بررسی رابطه کیفیّت زندگی کاری با استرس شغلی معلمان ابتدایی شهرستان بهمئی
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
76 - 88
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسى رابطه کیفیّت زندگى کارى با استرس شغلی معلمان ابتدایی شهرستان بهمئی صورت گرفته است. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش همه ی معلمان ابتدایی (350=N) شهرستان بهمئی بودند. حجم نمونه پژوهش 200 نفر معلم (مرد و زن) بر اساس فرمول همبستگی بین دو متغیر کمّی، به صورت تصادفی منظم انتخاب گردید. روش جمع آورى اطلاعات پرسشنامه سه قسمتى شامل: ویژگى هاى دموگرافیک، پرسشنامه کیفیّت زندگى کارى بر اساس مدل والتون و پرسشنامه استاندارد استرس شغلى اسیپو بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره، تحلیل واریانس یک راهه، آزمون شفه و آزمون t مستقل استفاده شده است. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین کیفیّت زندگی کاری و استرس شغلی معلمان ابتدایی رابطه معکوس و معناداری 0.352 r= - وجود دارد. از میان مؤلفه های کیفیّت زندگی کاری به ترتیب متغیرهای پرداخت منصفانه، تناسب اجتماعی، فضای کلی زندگی و توسعه قابلیّت های فردی بیشترین تأثیر را بر استرس شغلی دارند. نتیجه گیری: با توجه به وجود رابطه میان کیفیّت زندگی کاری و استرس شغلی معلمان ابتدایی، انجام پژوهش های مشابه در سایر جوامع و استان ها، انجام پژوهش هایی در ارتباط با سایر عوامل تأثیرگذار بر استرس شغلی و ارائه مدلی کلی تر از استرس شغلی و همچنین انجام تحقیقات مشابه در کادر ستادی آموزش و پرورش و مقایسه نتایج توصیه میگردند.
بررسی نقش حازم قرطاجنی در انتقال بوطیقای یونانی به حوزه بلاغت اسلامی (با تکیه بر کتاب منهاج البلغاء و سراج الأدباء)
منبع:
پژوهش در آموزش زبان و ادبیات عرب سال سوم زمستان ۱۴۰۰شماره ۴
93 - 110
حوزههای تخصصی:
در میان آثار متقدمان، آخرین نشان از پیوند میان فن شعر ارسطو و نقد عربی در کتاب منهاج البلغاء و سراج الأدباء از حازم قرطاجنی به چشم می خورد. وی بی آنکه مفتون عظمت ارسطو شود یا عظمت کار و خلاقیت او را نادیده بگیرد، طرحی را تدوین کرد که الهام گرفته از نظرات یونانیان و معطوف به سروده های عربی و در یک جمله، نشان از تلفیق بوطیقای یونانی با بلاغت اسلامی دارد. حازم متوجه این نکته شد که ضمن توجه به نظرات شعری یونانیان، باید عصاره نظریه شعر عربی را در مدرسه بلاغیون مسلمان جستجو کند و در این مسیر از نقش و نظرات مهم بلاغیون و فلاسفه اسلامی از جمله ابن سینا و فارابی غافل نشود. بااین وجود اختلاف نظرهایی بین حازم قرطاجنی با فلاسفه اسلامی در قضیه شعر وجود دارد که این پژوهش در پی آن است که با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی و مقایسه عناصر سازنده شعر از نگاه یونانیان و فلاسفه اسلامی و هم چنین نقش واسطه ای و تعدیل کننده ی حازم قرطاجنی در این موضوع، به سؤالاتی از این قبیل پاسخ دهد که اصلی ترین شاخصه کار حازم در انتقال قواعد شعر یونانی به حوزه اسلامی چه بوده است؟ همچنین مهم ترین اختلاف حازم با فلاسفه اسلامی در موضوع عناصر تشکیل دهنده ی شعر کدم اند؟ نتیجه این پژوهش نشان گر این حقیقت است که حازم در عمل موفق شد ساختار منسجم و نظام مندی را طراحی کند که نمونه آن را نه می توان در مکتب شارحان آثار یونانی سراغ گرفت و نه در مدرسه بلاغیون مسلمان. این ها، بعلاوه اشراف کامل او بر دو نظریه «یونانی-فلسفی» و «عربی-بلاغی» منجر به تألیف کتابی شد که در موضوع خود تا قرن ها بی بدیل ماند. روش وی در این کتاب بر پایه به گزینی، نظم و قیاس استوار است.
بررسی نشانه شناختی واژه «خشوع» در قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در استفاده از نشانه، به عنوان ابزار زبانی، ارائه دهنده ی الگویی منحصربه فرد است. نشانه شناسی، به تحلیل نشانه ها در یک نظام می پردازد. بر اساس مکتب دوسوسور، هر نشانه کلیتی ناشی از پیوند دال و مدلول است. یکی از جلوه های هنری قرآن، کاربرد کلمات در قالب اسلوب های متنوع است که به آن ها مفاهیم متنوعی می بخشد. «خشوع» و مشتقات آن در قالب ساختارهای مختلف در قرآن کریم بکار رفته و معانی و دلالت های عمیقی در بردارد. در این جستار که به روش تحلیلی- توصیفی انجام می شود، واژه «خشوع» و مشتقات آنکه 16 بار در قرآن تکرار شده، بر اساس بافت متنی و موقعیتی و با استفاده از تفاسیر مختلف مورد کنکاش نشانه شناسانه قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد؛ خشوع در قرآن معانی متفاوتی دارد که از آن میان، خشوع چشم بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده و همگی آن ها تقریباً در یک معنا بکار رفته اند. پس ازآن خشوع نمازگزاران در مرتبه دوم قرار دارد. ازسوی دیگر، خشوع مردان و زنان مؤمن و خشوع خاندان زکریا (ع) از مفهوم کاملاً یکسانی برخوردارند.
ساخت، رواسازی و تعیین پایایی آزمون تشخیص مشکلات رفتاری کودکان مقطع ابتدایی تبریز بر اساس DSM-5(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۳
99 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ساخت آزمونی برای تشخیص مشکلات رفتاری دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی شهر تبریز و بررسی روایی و پایایی آن بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی شهر تبریز که در سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دادند. تعداد 1374 نفر دانش آموز دختر و پسر مقطع ابتدایی با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند، سپس مادران همان دانش آموزان به سوالات آزمون تشخیص مشکلات رفتاری کودکان پاسخ دادند و در نهایت آزمون مورد نظر بر اساس معیارها و ملاک های DSM-5 به کمک روش تحلیل عاملی ساخته شد . نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل مولفه های اصلی با چرخش مستقل واریماکس هفت عامل را به ترتیب با عناوین مشکل سلوک، بیش فعالی صرف، کم توجهی صرف، یادگیری تحصیلی، اضطراب جدایی، لجبازی و نافرمانی و ارتباط اجتماعی معرفی کرد که بر روی هم 30/32% کل واریانس متغیرها را تبیین می کردند. تمام هفت عامل و کل پرسشنامه از روایی مناسب برخوردار بودند. برای بررسی روایی علاوه بر روایی صوری و محتوایی، از روش ارزش ویژه بیشتر از 1 استفاده شد و نتایج نشان داد که هم عوامل هفتگانه و هم کل آزمون از روایی مطلوب برخوردارند. مقدار ضریب آلفای کرونباخ برای بررسی پایایی عوامل هفتگانه آزمون از 61/0 تا 79/0 و برای کل آزمون (90/0=α) به دست آمد. میانگین شیوع مشکلات رفتاری کودکان گروه نمونه در هفت عامل به دست آمده 4/10% به دست آمد. با توجه به خصوصیات رفتارسنجی مطلوب آزمون تشخیص مشکلات رفتاری کودکان، می توان از این آزمون برای تشخیص مشکلات هفتگانه به دست آمده برای سرند کردن، پیشگیری و یا درمان در کارهای بالینی و یا تحقیقاتی استفاده کرد.
اثربخشی قصه درمانی بر تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: برای مقابله با مشکلات ناشی از آسیب های بینایی از جمله استرس، سرخوردگی و سایر مشکلات روان شناختی و سازگاری اجتماعی و فردی، نیاز به تا ب آوری و تنظیم شناختی هیجانی است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، تأثیر آموزش قصه درمانی بر تا ب آوری و تنظیم شناختی هیجانی دانش آموزان نابینا بود. روش: این پژوهش از نوع روش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایشی و گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل دانش آموزان مجتمع آموزشی نابینایان نرجس شهر تهران در سال 139۹ - 1398 بود. 30 نفر از افراد واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه کنترل ) 15 نفر ( و گروه آزمایشی ) 15 نفر ( جایگزین شدند. گروه آزمایشی ۱۰ جلسه قصه درمانی را به صورت گروهی دریافت نمودند و گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکردند. در این پژوهش، برای جمع آوری داده ها، از مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون ) ۲۰۰۳ ( و تنظیم شناختی هیجانی گارنفسکی و کرایج ) ۲۰۰ ۶ ( استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss 20 استفاده گردید. برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. مقادیر احتمال کمتر از ۰۵/ ۰ از نظر آماری معنادار در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج داده های پژوهش نشان داد که قصه درمانی در افزایش تاب آوری ) کل(، شایستگی فردی، اعتماد به غرایز فردی و تحمل عاطفه منفی، پذیرش و تغییر در روابط، کنترل، تأثیرات معنوی مؤثر است ) ۰۵/ p> 0 (. همچنین، نتایج پژوهش بیانگر آن بود که قصه درمانی در افزایش تنظیم شناختی هیجانی ) کل(، توجه مثبت مجدد، متمرکز بر برنامه ریزی،بازنگری و ارزیابی مجدد به صورت مثبت و در کاهش ابعادی چون خود را مقصر دانستن، نشخوار فکری، تحت نظر قرار دادن، فاجعه آمیز تلقی کردن و مقصر دانستن دیگران اثربخش بود ) ۰۵/ .)p> 0 نتیجه گیری: براساس یافته های به دست آمده می توان گفت، قصه درمانی روش کارآمدی در بهبود تاب آوری و بهبود تنظیم شناختی هیجانی در دانش آموزان نابینا بود.
رابطه اضطراب کرونا و بهزیستی تحصیلی با میانجیگری امید تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
165 - 177
حوزههای تخصصی:
گسترش بیماری کرونا و اضطراب کرونا با تعطیلی مدارس و تغییر سریع شیوه آموزشی، بر زندگی تحصیلی و آموزشی دانش آموزان تأثیرگذار بوده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب کرونا با بهزیستی تحصیلی دانش آموزان با توجه به نقش میانجیگری امید تحصیلی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره اول و دوم متوسطه شهر ارومیه است (حدوداً 20000 نفر)، نمونه پژوهش شامل 400 نفر است که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. جهت جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه، مقیاس اضطراب کرونا ویروس ( CDAS ) (علی پور و همکاران، 1398)، مقیاس امید به تحصیل ( AHS ) (خرمایی و کمری، 1395)، و پرسشنامه استاندارد بهزیستی تحصیلی پیترینن و همکاران (2014) استفاده شد که به صورت آنلاین در اختیار دانش آموزان قرار گرفت. داده های جمع آوری شده به وسیله آزمون تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار لیزرل مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های به دست آمده در سطح (01/0 > P ) نشان داد بین اضطراب کرونا با امید تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان رابطه منفی و معناداری وجود دارد و امید تحصیلی نقش میانجیگری را بین اضطراب کرونا و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان ایفا می کند. درنتیجه افزایش اضطراب کرونا با کاهش امید به تحصیل همراه می شود و این کاهش امید تحصیلی منجر به کاهش بهزیستی دانش آموزان می گردد. بر این اساس، نیاز است تا مدارس و نظام آموزشی در زمان حضور بیماری کرونا و پس ازآن، آموزش ها، اقدامات و مشاوره های لازم را برای بهبود اضطراب کرونا، بهزیستی تحصیلی و امید تحصیلی دانش آموزان انجام دهند.
نقش شبکه های اجتماعی مجازی در مهارت های ارتباطی دانش آموزان با آسیب شنوایی با استفاده از تکنیک تحلیل شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از فناوری های نوین مانند شبکه های اجتماعی مجازی در محیط های یادگیری علاوه بر تأثیر بر یادگیری، باعث ارائه راهکارهایی گردیده که تا قبل از آن به سختی قابل اجرا بود. این مهم در حوزه افراد با نیازهای ویژه از اهمیت دوچندانی برخوردار است. این تحقیق باهدف بررسی اثر شبکه های اجتماعی مجازی به عنوان یک رسانه غنی ساز در مهارت های ارتباطی دانش آموزان با آسیب شنوایی و همچنین معرفی تکنیک تحلیل شبکه های اجتماعی انجام شد. روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و جامعه آماری تمام دانش آموزان با آسیب شنوایی پایه نهم در شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 که در مدارس دانش آموزان با آسیب شنوایی ثبت نام کردند، بود. ابزار جمع آوری داده پرسشنامه مولد نام با روایی و پایایی تأییدشده بود و از روش تحلیل شبکه های اجتماعی جهت تحلیل و بررسی داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد میزان ارتباط تحصیلی دانش آموزان با آسیب شنوایی بعد از حضور و فعالیت آموزشی در شبکه های اجتماعی مجازی تفاوت معنی داری دارد (65/5 =t، 05/0>P). لذا شبکه های اجتماعی مجازی می توانند تأثیر مثبتی برافزایش تعامل و ارتباط تحصیلی دانش آموزان با آسیب شنوایی داشته باشند.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه چندبعدی اضطراب پاندمی کروناویروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش پیش رو با هدف ساخت و اعتبار یابی پرسشنامه چندبعدی اضطراب بیماری پاندمی کروناویروس انجام شده است.روش پژوهش: جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی افراد ساکن در استان لرستان بود که در سال 1399-1398 با اثرات پاندمی کروناویروس روبرو شدند. نمونه موردپژوهش بر اساس فرمول کوکران 384 نفر بود که به صورت نسبتا یکسان از میان زنان و مردان به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری مرتبه اول و دوم استفاده شد.یافته ها: در بخش یافته ها، پایایی پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ برابر با 88/0 محاسبه شد. میزان همبستگی میان اضطراب با سبک های مقابله ای رویاروگر، گریز (اجتناب)، انکار و مسئولیت پذیری به ترتیب برابر با 62/0، 57/0 38/ - و 52/0- به دست آمد که نشان گر روایی ملاکی پرسشنامه بود. نتایج تحیلی عاملی اکتشافی چهار بعد را نشان داد که به ترتیب ابعاد جسمی، شناختی، اجتماعی و هیجانی نامگذاری شدند. تحلیل عاملی تاییدی، نتایج حاصل از روایی محتوایی این پرسشنامه ، یعنی چهار عاملی بودن سازه ی اضطراب در رویارویی با پاندمی کروناویروس را تأیید کرد و معناداری وجود چهار بعد در مفهوم اضطراب پاندمی کروناویروس را نشان داد.نتیجه گیری: نتایج گویای این بود که پرسشنامه چندبعدی اضطراب پاندمی کروناویروس با اندازه گیری چهار بعد جسمی، شناختی، اجتماعی و هیجانی، ابزاری مناسب برای تعیین میزان اضطراب در بحران بیماری های پاندمیک است.
ساخت و هنجاریابی آزمون تشخیصی نارسانویسی دانش آموزان با مشکلات ویژه یادگیری در پایه اول، دوم و سوم ابتدایی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
120 - 99
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ساخت و اعتباریابی آزمون تشخیصی نارسانویسی برای دانش اموزان پایه اول، دوم و سوم ابتدایی بود. جامعه پژوهش را دانش آموزان مشغول به تحصیل در مدارس ابتدایی شهر همدان تشکیل می دادند، از جامعه هدف 332 نفر (175 عادی و 157 نارسانویس) به عنوان نمونه انتخاب گردید. پس از ساخت آزمونها و اجرا بر روی نمونه ها، پایایی آزمون 91/0 محاسبه شد که در سطح مطلوبی می باشد. برای بررسی معناداری تفاوت میان نمرات گروه نارسانویس و عادی از آزمون T مستقل استفاده شد که بر اساس نتایج، تفاوت میان دو گروه در سطح آلفای 01/0 معنادار بود. به منظور سنجش روایی ملاکی از روش چند روش چند صفت استفاده شد، که به این منظور چک لیستی از نشانگان توسط متخصصین برای گروه نارسانویس تکمیل شد در کلیه موارد همبستگی مولفه های هم نام در چک لیست و آزمونها معنادار و بالاتر از مولفه های غیر همنام بود. به منظور بررسی روایی محتوایی از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد، که بر اساس نتایج کلیه شاخصهای برازش مدل در حد مطلوبی بود، و بارهای عاملی کلیه مولفه ها نیز قابل قبول بودند
تجربه معلمان دوره ابتدایی از عوامل موثر بر پرورش خلاقیت اجتماعی: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غایت تربیت، خلاقیت است و دوره ابتدایی مرحله آغازین تجربه اجتماعی کودک به شمار می رود. از این رو، دوره ابتدایی بالقوه فرصت بسیار مغتنمی برای پرورش خلاقیت اجتماعی است و نقش معلمان این دوره در رشد و شکوفایی خلاقیت اجتماعی پر اهمیت است. این پژوهش با روبکرد کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی انجام شد. داده های پژوهش از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و به صورت تلفنی جمع آوری شد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، از بین معلمان دوره ابتدایی با شرط معیار حداقل 10 سال سابقه معلمی، تعداد 14 معلم بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و اشباع داده ها حاصل شد. تحلیل مصاحبه ها، با استفاده از روش تحلیل مضمون و الگوی کلایزی انجام شد. پس از استخراج موضوعی و طبقه بندی آنها، یافته ها در چهار مقوله اصلی (ویژگی های دانش آموزان، پرسش های واگرا، سبک روابط معلم-شاگرد، نشر اجتماعی دانش) و هشت مقوله فرعی (پشتکار، کنجکاوی، گشوده به تجربه، مدارا با ابهام، پرسش های واگرای معلم، پرسش های واگرای کتاب، سبک راهبری و اصل مشارکت) تقسیم بندی شدند. واکاوی تجربه های زیسته معلمان دوره ابتدایی نشان داد که این دوره بستر مناسبی برای فعلیت بخشی به قوه خلاقیت جمعی کودکان است. بر این اساس می توان از این تجارب برای پرورش خلاقیت اجتماعی و غلبه بر رویکرد منفعلانه کسب دانش در مدارس بهره برد.
کاوشی در تکنولوژی فکر از منظر اسلام با رویکرد جامعه شناختی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۳۵
21 - 9
حوزههای تخصصی:
تکنولوژی فکر یکی از مباحث ابتکاری است که تدوین سیستماتیک آن توسط دانشمندان تکنولوژی فکر در کشورهای غربی صورت پذیرفته است؛ لذا این موضوع از آن جهت اهمیت دارد چون مبتنی بر این اصل است که با اجرای اصول این تکنولوژی، انسان خالق اندیشه های خود می شود و به همه خواسته های خود در این دنیا می رسد؛ به همین خاطر اساسا ضرورت دارد پژوهشی به منظور بررسی تکنولوژی فکر از منظر اسلام و قرآن صورت گیرد چون تکنولوژی فکر با مباحث اعتقادی و اسلامی در ارتباط بوده و در مواردی نیز می توان شاهد وجود تناقضاتی در این میان بود؛ در مبانی نظری پژوهش حاضر ابتدا به تعاریف اولیه و پایه ای در باب عرفان، عرفان اسلامی، عرفان پست مدرن، تکنولوژی فکر، مدرنیته، خدامحوری و انسان محوری پرداخته ایم. یافته های پژوهش حاکی از آن است که این موضوع را می توان با مقایسه عرفان اسلامی و عرفان پست مدرن و رابطه آن با تکنولوژی فکر، بررسی تحریفات معنوی آیات و روایات در تکنولوژی فکر و بررسی جامعه شناختی تکنولوژی فکر موردبررسی قرارداد. در پژوهش حاضر جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و جستجوی اطلاعات از منابع مختلف مکتوب و دیجیتالی بوده است؛ و روش پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی و با مطالعه تطبیقی در آموزه های دینی اسلام و جامعه شناسی می باشد؛ لذا از منابع و آموزه های دینی و جامعه شناسی به منظور مطالعات دقیق تطبیقی با موضوع پژوهش استفاده شده است چرا که این پژوهش بر آن است تا به هدف تعیین وجوه اشتراک و افتراق تکنولوژی فکر با اسلام و قرآن برسد.
پیش بینی سلامت روان و شادکامی بر اساس سبک زندگی اسلامی (مطالعه موردی:دبیران دوره دوم متوسطه ناحیه یک خرم آباد)
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۶
208 - 198
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه سلامت روان و شادکامی با سبک زندگی اسلامی دبیران زن ناحیه یک خرم اباد پرداخته است. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل دبیران زن دوره دوم متوسطه ناحیه یک خرم اباد به تعداد 770 نفر بودند.حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی-مورگان، به تعداد ۲۵۷ نفر تعیین وبه روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل فرم کوتاه آزمون سبک زندگی اسلامی T.S.L.I))، مقیاس سلامت عمومی گلد برگ(GHQ) و پرسشنامه کیفیت زندگی نسخه جهانی (QOL)بود. داده های دریافتی با بکارگیری شاخصهای توصیفی و ازمونهای استنباطی استنباطی مانند ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون حاکی از آن است که بین سبک زندگی اسلامی و سلامت روان، رابطه منفی، و معناداری وجود دارد، به طوریکه رشد و تقویت سبک زندگی اسلامی، باعث کاهش سطح اضطراب، افسردگی و شکایت جسمانی می شود. همچنین نتایج حاکی از وجود رابطه منفی و معنادار بین شادکامی با متغیرهای روشنفکری منفی، دنیاخواهی، گنهکاری، نوع دوستی، لذت خواهی و کم همتی و همبستگی مثبت و معنادار بین شادکامی و متغیرهای ویژگیهای درونی، عبادی و اجتماعی بود. ابعاد زندگی عبادی، گنهکاری و ویژگیهای درونی در سه گام توانستند حدود 19 %از واریانس شادکامی را تبیین کنند و99 درصد از واریانس سلامت روان توسط مولفه های سبک زندگی اسلامی تبیین می شود.
مقایسه میزان شب ادراری در کودکان عادی و کودکان دارای اضطراب
حوزههای تخصصی:
هدف: شب ادراری به حالات مختلف از عدم کنترل ادرار و دفع ناگهانی و بی اختیاری آن گفته می شود که می تواند منشأ اثرات مختلف مضری مانند اختلالات روانی، آشفتگی، اعتماد به نفس پایین و ... برای کودک باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه میزان شب ادراری در کودکان عادی و کودکان دارای اضطراب بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان عادی و کودکان مبتلا به شب ادراری مراجعه کننده به کلینیک های درمانی کودکان و یا متخصصین ارولوژی منطقه 3 شهر تهران در فاصله زمانی دی الی اسفند 1399 بود که از میان آنها به صورت در دسترس، 80 نفر (40 کودک شب ادرار و 40 کودک عادی) به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. جهت بررسی از مقیاس تجدیدنظر شده اضطراب آشکار کودکان استفاده شد.نتایج: یافته ها نشان داد تفاوت معناداری در میزان اضطراب در کودکان شب ادرار و کودکان عادی وجود دارد. همچنین میان میزان اضطراب فیزیولوژیک، نگرانی / حساسیت و نگرانی های اجتماعی / تمرکز گروه ها تفاوت وجود دارد و با مقایسه میانگین ها مشخص شد که کودکان شب ادرار از اضطراب بیشتری نسبت به کودکان عادی برخوردارند.