فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
واژه های دخیل بازتاب دهنده تأثیرات متقابل بین کشورهای مختلف و فرهنگ هایی است که روابط تاریخی، فرهنگی، دینی، اقتصادی و سیاسی مشترک دارند. برای مثال، زبان های عربی و فارسی از جمله زبان هایی هستند که به دلیل تعامل فرهنگی میان آنها، واژه هایی مشترک دارند. تأثیر زبان عربی در زبان فارسی به وضوح از طریق ورود واژگان عربی به دایره لغوی فارسی مشاهده می شود، به گونه ای که زبان فارسی معنای برخی از این واژگان را تغییر داده است. این تغییرات معنایی موجب بروز تداخل معنایی برای دانشجویان عربی زبان که زبان فارسی یاد می گیرند و نیز مترجمان می شود. به همین دلیل، این مقاله به بررسی این واژگان پرداخته و تلاش کرده است فهرستی از این واژگان تهیه کرده و آنها را طبقه بندی کند، همچنین معیارهایی که زبان فارسی در برخورد با این واژگان به کار برده است، استخراج نماید. این مطالعه واژگان عربی که از منابع مختلف جمع آوری شده اند و در لغت نامه ها به عنوان واژگان عربی الاصل و دخیل در زبان فارسی شناخته شده اند، پرداخته است. نتایج مطالعه نشان می دهند که زبان فارسی برخی از معانی واژگان عربی را به همان شکل وارد دایره واژگانی خود نکرده است، بلکه آنها را با توجه به مقتضیات زبانی خود به معانی جدیدی تبدیل کرده است. به ویژه، افعال، اسم های مرکب و صفات فارسی بیشترین تغییرات معنایی و دلالتی دارند.
بررسی هندسه مفهوم عاملیت انسان در دیدگاه جان دیویی و پیامدهای تربیتی آن
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
60 - 68
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی مفهوم عاملیت انسان در فلسفه جان دیویی و پیامد های تربیتی آن می پردازد. دیویی انسان را موجودی پویا و خلاق می داند که از طریق تعامل مستمر با محیط به رشد و تکامل می رسد. وی با رد دوگانه انگاری های سنتی، بر یگانگی ذهن و بدن و پیوند نزدیک انسان با محیط اجتماعی و طبیعی تأکید می کند. این مقاله با رویکرد کیفی و تحلیل فلسفی، ابعاد عاملیت انسان را در اندیشه دیویی تحلیل کرده و آن را به عنوان قابلیتی اکتسابی و پویا معرفی می کند که در فرایند تجربه و یادگیری شکل می گیرد. در فلسفه دیویی، مفهوم رشد به عنوان افزایش ظرفیت تعامل هوشمندانه با محیط و بازسازی تجربیات، جایگاه محوری دارد و با مفاهیمی همچون دموکراسی، که بستری برای مشارکت اجتماعی و یادگیری خلاق فراهم می آورد، پیوندی تنگاتنگ دارد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عاملیت انسان در نگاه دیویی، پیش نیاز تحقق رشد فردی و اجتماعی بوده و در جوامع دموکراتیک، به شکل گیری شهروندانی آگاه و مسئول می انجامد. این یافته ها، چارچوبی کاربردی برای بازاندیشی در نظام های آموزشی فراهم می آورد.کلمات کلیدی: جان دیویی، عاملیت انسان، رشد، تجربه، دموکراسی.
بررسی ارتباط اعتماد سازمانی با رفتار مدنی با نقش میانجی هوش هیجانی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
145 - 166
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: تحقیقات در مورد تأثیر اعتماد سازمانی بر رفتار مدنی سازمانی کارکنان سال هاست که انجام شده است، اما تأثیر مکانیسم داخلی برای اعتماد سازمانی بر رفتار مدنی سازمانی به خوبی بررسی نشده است. این مطالعه بر اساس تئوری تبادل اجتماعی و نظریه هویت سازمانی، تأثیر اعتماد سازمانی را بر رفتار مدنی سازمانی بررسی نموده و نقش میانجی هوش هیجانی را از منظر شناختی و روان شناختی کارکنان نشان داد.
روش شناسی پژوهش: این تحقیق از یک استراتژی دو موجی و چند منبعی برای انجام اعتبار سنجی فرضیه ها با 163 پرسشنامه معتبر در بین معلمان استفاده کرد. بدین منظور از جامعه آماری دبیران دوره متوسطه دوم شهر اسلام آباد غرب با تعداد 282 نفر، حجم نمونه ای بالغ بر 163 نفر با استفاده از فرمول کوکران برآورد گردیده و نمونه ها به روش تصادفی ساده انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل سه پرسشنامه استاندارد اعتماد سازمانی Kanawattanachai & Yoo (2002)؛ رفتار مدنی سازمانی Bell & Menguc (2002) و هوش هیجانی Siberia Schering (1998) بود.
یافته ها: نتایج تحلیل تجربی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که: هوش هیجانی نقش میانجی بین اعتماد سازمانی و رفتار مدنی سازمانی ایفا می کند. اعتماد سازمانی بر رفتار مدنی سازمانی معلمان تأثیر مثبت می گذارد. اعتماد سازمانی بر هوش هیجانی معلمان تأثیر مثبت می گذارد. هوش هیجانی بر رفتار مدنی سازمانی معلمان تأثیر مثبت می گذارد.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه درک اعتماد سازمانی را عمیق تر کرده و پیامدهای عملی مهمی برای بهبود رفتار مدنی سازمانی و هوش هیجانی معلمان دارد.
ارزیابی کیفیت خدمات سامانه های آموزش الکترونیکی و تأثیر آن بر رضایتمندی کاربران (مورد مطالعه: شرکت ملی صنایع مس ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت سریع فناوری های اطلاعاتی منجر به ایجاد تغییرات اساسی در راهبردهای آموزشی و استفاده از روش های جدیدتر مانند سامانه های آموزش الکترونیکی شده و آن را به ابزار تعلیمی مهمی تبدیل کرده است، به طوریکه سازمان ها استفاده از این سامانه ها را جزو برنامه-های آموزشی خود قرار داده اند. پژوهش حاضر درصدد است تا با ارزیابی خدمات سامانه آموزش الکترونیکی شرکت مس ایران به تحلیل نتایج به دست آمده در رضایتمندی کاربران بپردازد. بدین منظور از روش تحقیق توصیفی-همبستگی و از پرسشنامه محقق ساخته برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از دو روش روایی محتوا و روایی سازه و پایایی پرسشنامه توسط آلفای کرانباخ ارزیابی شد که نتایج بیانگر تأیید پرسشنامه می باشد.جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان شرکت بود که در سال های 1401-1400 حداقل یک بار از خدمات سامانه آموزش الکترونیکی استفاده نموده اند. برای بررسی ابعاد متغیرهای پژوهش از آزمون تی استودنت و برای ارزیابی روایی سازه از روش تحلیل عاملی تأییدی و برای آزمون فرضیه های مطرح شده در پژوهش از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که دو متغیر کیفیت فنی سامانه و کیفیت خدمات دهی سامانه آموزش الکترونیکی به همراه ابعاد آن اثرات مثبت و معناداری بر رضایتمندی کاربران داشته است.
ارزیابی تاثیر نوآوری باز بر بهره و ری منابع انسانی با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
112 - 130
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از تحقیق حاضر، ارائه الگویی برای ارزیابی تاثیر نوآوری باز بر بهره وری منابع انسانی در شرکت ها و اتحادیه های تعاونی کشاورزی بود.
روش شناسی پژوهش: جامعه آماری شامل مدیران شرکت ها و اتحادیه های تعاونی فعال تولیدی کشاورزی به تعداد 500 نفر بوده و با استفاده از معادله کوکران، تعداد 217 نفر به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری از بین این جامعه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته حاوی 71 گویه استفاده شد که روایی صوری و محتوایی آن توسط 30 نفر از متخصصان تایید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفیاز نرم افزار SPSS نسخه 22 و برای آمار استنباطی از مدل سازی معادلات ساختاریاز نرم افزار Smart PLS نسخه 2 استفاده شد.
یافته ها: نزدیکی ضرایب آلفای کرونباخ به عدد یک بیانگر قابل قبول بودن پایایی پرسش نامه در خصوص متغیرها اعم از مستقل و وابسته می باشد. همچنین پایایی ترکیبی متغیرها بیشتر از 7/0بوده و از نظر پایایی ترکیبی نیز مدل مورد تاییدمی باشد.بررسی تاثیر یک متغیر بر روی یک متغیر وابسته با استفاده از معیار R2نشان دهنده قوی بودن این معیار بوده و بررسی توانایی مدل با معیار Q2نیز قوی بودن قدرت پیش بینی مدل برای متغیرهای وابسته را تایید نمود.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این تحقیق از بعد نظری برای محققین مدیریت منابع انسانی و از بعد عملی برای مدیران اجرایی برای اقدامات و عملیات نیروی انسانی مورد نیاز کلیه سازمان های خصوصی و دولتیبالاخص شرکت ها و اتحادیه های تعاونی کشاورزی از اهمیت عملی برخوردار هستند، بنابراین مؤلفه های تبیین شده در زمینه ارتقای منابع انسانی از جمله آموزش و نگهداری از اهمیت بالایی برخوردار است.
تحلیل شاخصه های رویکرد «عوامانه نگری» معلّمان به آموزش و تربیت رسمی و عمومی از منظر معلّمان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
81 - 101
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل شاخصه های رویکرد عوامانه نگری معلّمان به تربیت رسمی و عمومی از منظر معلّمان در استان کردستان بود. برای دست یابی به این هدف، از روش های پژوهش اسنادی-کتابخانه ای، توصیفی-تحلیلی و تحلیل محتوای توصیفی از نوع نوشتاری بهره برده شد. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقّق ساخته بود. پژوهش در دو گام صورت پذیرفت؛ گام نخست، با کمک روش اسنادی- کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی، اصطلاحات این مفهوم، استخراج و توصیف شدند. سپس و در گام دوم، از طریق مصاحبه و با نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به درجه اشباع، به تعداد شش نفر، ادامه یافتند و سپس به کمک روش تحلیل محتوای توصیفی، متن مصاحبه ها مورد تحلیل واقع شد. ملاک تحلیل در این پژوهش، گزاره معنادار و حاد ثبت، گزاره بود. معانی و شاخصه های این مفهوم از منظر معلّمان مقطع ابتدایی از این منظر در شش تم، دوازده مقوله و بیست و هشت مفهوم حاصل شد. یافته ها نشان داد مفهوم «عوامامانه نگری»، به معنی عدم توانایی ایجاد تغییر در رفتار با استفاده از آموخته ها می باشد. عوامانه بودن نیز به اطّلاعات، نوع بینش و عقاید فرد و فرهنگی که در آن زندگی می کنند، بستگی دارد. درنهایت، رویکرد معلّمان در خصوص عوامانه نگری در تربیت رسمی و عمومی دارای شاخصه هایی مانند مقاومت در برابر تغییر، افکار سنّتی، اندیشه نکردن و عدم پیشرفت می باشد. از همین رو، پیشنهاد می شود تا آموزش و پرورش بر تغییر نگرش معلّمان، تمرکز داشته باشد.
تبیین بازدارنده های روابط میان فردی در مدیران و کارکنان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زنجان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۹
116 - 142
حوزههای تخصصی:
مهارت های ارتباطی از دیر باز ب ه عن وان جزی ی مهم از خدمات شناخته ش ده است و ضعف مهارت های ارتب اطی، شانس دس تیابی ب ه موفقی ت را ک اهش داده و احتم ال مواجه ه ب ا نارضایتی را افزایش می دهد.مطالعه حاضر با هدف تبیین تجارب و دیدگاههای مدیران و کارکنان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زنجان در مورد مهارت ارتباط میان فردی انجام شد. این پژوهش یک مطالعه کیفی با رویکرد تحلیل محتوای قراردادی است. مشارکت کنندگان، 10 نفر از مدیران و کارکنان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زنجان که دارای تجربه کافی در مورد موضوع مطالعه بودند به روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن حداکثر تنوع، دعوت به شرکت در مطالعه شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته تا زمان رسیدن به اشباع نظری گردآوری و به طور همزمان به روش دستی تحلیل شد. اعتبار داده ها با روش لینکلن و گوبا حاصل شد. بر اساس تحلیل نتایج حاصل از مصاحبه با مشارکت کنندگان، عوامل بازدارنده ارتباط میان فردی شامل ویژگی های فردی، کیفیت زندگی کاری، ساختارهای سازمانی، رفتارهای انحرافی و نابهنجار سازمانی، ضعف ابزارها و مهارت های ارتباطی بودند. که در 21 طبقه فرعی و6 زیر طبقه جای گرفتند. نتایج مطالعه نشان داد از نظر مدیران و کارکنان آموزشی عوامل بازدارنده از عوامل مهم در ارتباط میان فردی محسوب می شود. و توجه به آنها، به ایجاد ارتباط میان فردی موثر، و بهتر شدن تعاملات میان کارکنان، ارتقائ رضایت و بهبود کیفیت کار منجر خواهد شد. کلید واژه ها: ارتباط میان فردی، بازدارنده ها، مدیران و کارکنان آموزشی، دانشگاه علوم پزشکی زنجان.
زمینه، پیامد و راهبردهای توسعه استعداد معلمان تازه کار: یک پژوهش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
71 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از چالش های مهم در سازمان ها مقوله، جذب و توسعه استعدادهاست. چراکه بسیاری از آن ها به دلیل کمبود استعدادها با تهدید و تغییرات بزرگی روبرو هستند. در این راستا، یکی از این سازمان ها، آموزش وپرورش است که نیاز به توسعه استعداد معلمان تازه کار دارد. به منظور حل این چالش، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه استعداد معلمان تازه کار طراحی شده است.
روش: روش پژوهش حاضر، ترکیبی و از نوع اکتشافی متوالی که از هر دو روش پژوهش کیفی و روش پژوهش کمّی استفاده شد، ازنظر زمانی در سال 1402 و ازنظر مکانی در شهر تهران بود، بدین منظور پژوهشگر با بررسی ادبیات پژوهش 6 سؤال مصاحبه نیمه ساختار یافته طراحی و از پاسخگویان داده های لازم جمع آوری شد
یافته ها: با توجه به استفاده از رویکرد هدفمند و به کارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 25 نفر از متخصصان حوزه تعلیم و تربیت در شهر تهران و سایر شهرهای در دسترس صورت پذیرفت، درنهایت 286 مؤلفه در قالب، 53 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی که در پدیده محوری (5 مقوله). شرایط علی (6 مقوله)، در عوامل زمینه ای (6 مقوله)، در عوامل مداخله گر (12 مقوله)، در راهبردها (9 مقوله)، و در پیامدها (15 مقوله)، شناسایی شد. همچنین الگوی پیشنهادی توسعه استعداد معلمان تازه کار با استفاده از روش های تحلیل عامل تأییدی مرحله اول و دوم، نهایی و اعتباریابی شد و اعتبار درونی الگو مورد تأیید قرار گرفت.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش دلالت بر این موضوع دارند که رسیدن به یک الگوی توسعه استعداد مناسب در جهت افزایش کارایی نظام تعلیم و تربیت نیازمند یک نگاه جامع و مشارکت حداکثری همه افراد و نهادهای مؤثر در این حوزه است.
اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان با و بدون اختلال نارسایی توجه/فزو ن جنبشی و اختلال یادگیری: آیا جنسیت مهم است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اشتیاق تحصیلی یکی از متغیرهای مهم مدنظر پژوهشگران حیطه آموزش در راستای کمک به ارتقای
کیفیت تحصیلی دانش آموزان به شمار می رود. اختلالات عصب-تحولی از جمله اختلال نارسایی توجه/فزون جنبشی و
ناتوانایی های یا گیری، می توانند اشتیاق تحصیلی را تحت تأثیر قرار دهند. هدف این مطالعه، مقایسه ابعاد اشتیاق تحصیلی
در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری و اختلال نارسایی توجه/ فزون جنبشی با درنظر گرفتن عامل دوم جنسیت بوده
است.
روش: این مطالعه یک پژوهش علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری، تمامی دانش آموزان دبستانی شهرستان خور و بیابانک
شامل تعداد 896 دانش آموز ) 457 دختر و 439 پسر ( در سال تحصیلی 1400 - 1401 بود. نمونه 120 نفر شامل 40 دانش آموز
دختر و پسر بدون اختلال، 40 دانش آموز دختر و پسر با اختلال نارسایی توجه/ فزون جنبشی و 40 دانش آموز دختر و پسر با
اختلال یادگیری بود که طی 2 مرحله، در وهله اول غربالگری اختلالات، و سپس به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. آزمون
آماری مناسب تحلیل واریانس عاملی بود.
یافته ها: نتایج نشان داد که درخصوص نمره کل اشتیاق تحصیلی و ابعاد آن الگوی متفاوتی بین 2 جنس و نوع اختلال
وجود دارد. در بُعد رفتاری هم اختلال و هم جنسیت اثرگذار بود. در بُعد عاطفی و شناختی وضعیت به مراتب پیچیده تری
وجود داشت.
نتیجه گیری: نتیجه گرفته می شود که تعامل بین جنسیت و اختلال نارسایی توجه/فزون جنبشی و اختلال یادگیری بر ابعاد
اشتیاق تحصیلی اثرگذار هستند. پیشنهاد می شود در سیاست گذاری های مربوط به افزایش اشتیاق تحصیلی دانش آموزان
احتمال ابتلا به اختلال یادگیری یا نارسایی توجه/فزون جنبشی با توجه به جنسیت درنظر گرفته شود.
اثر خودافشایی استادان بر کسب دانش دانشجو- معلمان در فضای آموزش الکترونیک؛ نقش حضور اجتماعی و رابطه رضایت بخش استاد- دانشجومعلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
169 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر خودافشایی بر کسب دانش دانشجویان با تأکید بر نقش حضور اجتماعی و رابطه رضایت بخش استاد- دانشجو در میان دانشجو- معلمان با ارائه الگویی پیشنهادی بود. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و بر حسب روش توصیفی است که با به کارگیری پرسشنامه بومی سازی شده و با روش پیمایشی، داده های مورد نیاز گرد آوری شدند. در این پژوهش از پرسشنامه ای با چهار مؤلفه خودافشایی، رابطه رضایت بخش استاد- دانشجو، حضور اجتماعی و دانش کسب شده استفاده شده است. پایایی این ابزار با روش همسانی درونی و ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. همچنین، از طریق روش تحلیل عاملی تأییدی، روایی ابزار تأیید شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان گروههای آموزش زبان، آموزش ادبیات فارسی، آموزش ریاضی، آموزش ابتدایی و پیش دبستان دانشگاه فرهنگیان شهر کرمان در سال تحصیلی 1400- 1399 بود که تعداد آنها 2300 دانشجو در دو دانشکده پردیس خواجه نصیرالدین طوسی و پردیس شهید باهنر کرمان بود. داده های مورد نیاز برای انجام دادن پژوهش با به کارگیری روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس جدول مورگان از میان 330 نفر از این دانشجو- معلمان به دست آمدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش الگویابی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار SmartPLS انجام شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که خودافشایی بر رابطه رضایت بخش استاد- دانشجو و همچنین حضور اجتماعی دانشجو- معلمان تأثیر مثبت و معنادار دارد. حضور اجتماعی دانشجو- معلمان نیز بر ایجاد رابطه رضایت بخش استاد- دانشجو تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین کسب دانش دانشجو- معلمان با رابطه رضایت بخش استاد- دانشجو تحت تأثیر قرار می گیرد.
وضعیت تمایل به استفاده از تکنولوژی در تدریس در میان معلمان زبان انگلیسی با رویکرد یادگیری تلفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
68 - 81
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: با توجه به نقش تکنولوژی در تسهیل آموزش در دهه های اخیر بررسی عوامل تاثیر گذار در ورود تکنولوژی در کلاس ها اهمیت می یابد. به نظر می رسد که علاوه بر عوامل سخت افزاری، عوامل دیگری از جمله تمایل معلمان به کاربرد تکنولوژی در تدریس نیز می توانند در ورود تکنولوژی در تدریس تاثیرگذار باشند. هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت تمایل به کاربرد تکنولوژی در میان معلمان زبان انگلیسی در موسسه زبان سفیر گفتمان می باشد.روش ها: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، در بعد روش توصیفی- همبستگی و از لحاظ جمع آوری اطلاعات پیمایشی می-باشد. 175 نفر( 109 زن و 66 مرد) از معلمان موسسه به شیوه در دسترس بعنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسش نامه اطمینان از کاربرد تکنولوژی براون (2009) با ضریب آلفای کرونباخ 95% و پرسشنامه اطلاعات فردی پاسخ دادند. یافته ها: با توجه به این که مقدار آماره تی برای متغیر تمایل به استفاده از تکنولوژی 364/4 بوده و سطح معناداری ان 000/0 کمتر از سطح خطای 05/0 است، می توان به این نتیجه رسید که وضعیت تمایل به استفاده از تکنولوژی معلمان زبان موسسه از شرایط مطلوب و مساعدی برخوردار است.نتیجه گیری: بنظر می رسد رویکردهای موسسه برای تشویق کاربرد تکنولوژی در تدریس و رده سنی معلمان در تمایل به کاربرد تکنولوژی موثر باشند. موسسه می تواند از وضعیت مطلوب معلمان درتمایل به کاربرد تکنولوژی در تدریس در راستای پیشبرد اهداف خود برای توسعه شتابان تر یادگیری تلفیقی، که بر آن اهتمام دارد، بهره ببرد.
عوامل موثر بر مشارکت فعال والدین در امر آموزش و پرورش و توانبخشی دانش آموزان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
82 - 94
حوزههای تخصصی:
پیشینه و هدف: مشارکت والدین در آموزش و توانبخشی کودکان با نیازهای ویژه نقش مهمی در رشد این گروه از کودکان دارد. هدف از پژوهش حاضر مطالعه عوامل موثر بر مشارکت فعال والدین دارای دانش آموزان با نیازه های ویژه در آموزش و توانبخشی فرزندانشان بود. روش ها: طرح پژوهش کیفی پدیدارشناسی برای بررسی این عوامل مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل مادران دارای دانش آموزان اختلال یادگیری ویژه و نارسایی های ذهنی بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مصاحبه نیمه ساختار یافته با 21 نفر از این گروه از مادران تا رسیدن به مرحله اشباع نظری انجام گرفت. یافته ها: تحلیل داده ها با روش کلایزی تا مشخص کردن مضامین اصلی و فرعی انجام شد. یافته ها نشان داد که عوامل موثر در مشارکت فعال والدینی در آموزش و توانبخشی کودک دارای نیازه های آموزشی ویژه شامل عوامل اقتصادی (مانند داشتن پول، کاهش هزینه های درمانی و خدمات بیمه ای و کاهش هزینه های حمل و نقل)، عوامل اجتماعی (مانند حمایت اجتماعی، مشارکت های اجتماعی و مشارکت های تخصصی اجتماعی) و عوامل خانوادگی (مثل مشارکت بیشتر پدر، حفظ انسجام درون خانوادگی، حمایت اعضای خانواده و آگاهی و دانش اعضای خانواده) بود.
ارائه الگوی جامع سرآمدی مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
189 - 204
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه سرآمدی مدرسه و ارایه الگوی عملی برای مدارس بوده است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی- تحلیلی و رویکرد پژوهشی نیز آمیخته (کمی و کیفی) است جامعه آماری تحقیق در فاز کیفی شامل مدیران ارشد وزارت آموزش و پرورش و اعضای هیات علمی واحدهای پژوهشی وزارت آموزش و پرورش ودر فاز کمی شامل مدیران،معاونین و معلمان و سایر کادر مدرسه منطقه 6آموزش وپرورش تهران بوده است . جهت گردآوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری، تدوین پیشینه تحقیق، شناسایی شاخص ها و تعاریف عملیاتی آنها از روش مطالعه ی کتابخانه ای و در نهایت پس از بررسی نظرات خبرگان و مبانی نظری، الگوی مفهومی اولیه ارائه گردید. پس از آن پرسشنامه مبتنی بر شاخص ها و مولفه های به تایید رسیده در فاز دلفی تدوین و پس از تایید روایی و پایایی آن برای جمع آوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که در طراحی الگوی سرآمدی مدرسه، مولفه های کلیدی الزامات درونی مدرسه (با 3 بعد الزامات زیرساختی مدرسه، الزامات رهبری مدرسه، الزامات منابعی مدرسه)، الزامات بیرونی مدرسه (با 2 بعد الزامات حاکمیتی و الزامات اجتماعی)، الزامات فرآیندی مدرسه (با 3 بعد فرآیند تصمیم گیری،فرآیند نظارت و ارزیابی و فرآیند اجرایی) و نهایتا نتایج کلیدی (با 2 بعد نتایج ذینفعان و نتایج سیستم آموزشی) تاثیر داشته و در مجموع الگوی معادله ساختاری سرآمدی مدرسه متاثر از این مولفه های کلیدی و ابعاد مرتبط با آنها مورد تأیید بوده و برازش معنادار دارند.
تهیه بسته آموزشی تنظیم شناختی هیجان بر اساس افکار خلاف واقع و اثربخشی آن بر سبک های تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تهیه بسته آموزشی تنظیم شناختی هیجان براساس افکار خلاف واقع و تعیین اثربخشی آن بر سبک های تصمیم گیری دانشجویان بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور، از بین کلاس های کارشناسی دانشگاه فرهنگیان شهر یاسوج در سال تحصیلی 1401-1400 دو کلاس با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به عنوان گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) معرفی شدند. برای انجام پژوهش ابتدا از هر دو گروه با استفاده از مقیاس تفکر خلاف واقع برای حوادث منفی جهت بررسی روایی بسته آموزشی و مقیاس سبک های تصمیم گیری جهت بررسی اثربخشی بسته آموزشی پیش آزمون به عمل آمد. سپس آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش قرار گرفتند و اعضای گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات آموزشی، برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که بسته آموزشی تهیه شده از روایی کافی برخوردار است. درخصوص اثربخشی بسته آموزشی یافته ها بیانگر آن بود که در سبک تصمیم گیری عقلانی افزایش و در سبک تصمیم گیری آنی و اجتنابی کاهش معنی داری ایجاد شد ولی در سبک های وابسته و شهودی تفاوت بین دو گروه معنی دار نبود. با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت آموزش تنظیم شناختی هیجان براساس افکار خلاف واقع، ضمن تغییر در ارزیابی های افکار خلاف واقع، بهبود سبک های تصمیم گیری دانشجویان را موجب می شود.
بررسی ادراکات استعاری دانش آموزان دختر و پسر پایه چهارم درباره حل مسائل ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای آگاهی از باورهای ریاضی دانش آموزان، استفاده از استعاره ها می تواند مفید واقع شود زیرا استعاره ها، دیدگاه ها و باورهای واقعی افراد را آشکار می سازند. هدف پژوهش حاضر، بررسی ادارکات استعاری دانش آموزان پایه چهارم درباره حل مسائل ریاضی است که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شد. جامعه آماری، دانش آموزان پایه چهارم شهرکرد بود که براساس نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 184 پسر و 177 دختر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته ای شامل سه مسئله انتشاریافته تیمز 2019 بود که در انتهای هر مسئله ، پرسشی دررابطه با دیدگاه دانش آموزان قرار داشت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی و استنباطی استفاده گردید. با بررسی استعاره های دانش آموزان و دلایلی که بیان کرده بودند، مقوله های «آسان»، «لذت بخش»، «نیازمند تلاش و هوش بالا»، «کاربردی»، «آزاردهنده» و «دشوار» به دست آمد. هریک از مقوله ها، بیانگر دیدگاه های متنوع دانش آموزان بودند. برای مثال، برخی از دانش آموزان به استعاره هایی مانند «سفر به شمال» اشاره داشتند که در مقوله «لذت بخش» جای گرفتند و نشان می دهند از حل مسائل ریاضی لذت می برند. عده ای نیز استعاره هایی مانند «کوهنوردی» و «دلفین» را بیان نمودند که در مقوله «نیازمند تلاش و هوش بالا» قرار گرفتند که آشکار می کنند، حل این مسائل به هوش و تلاش نیاز دارد. استعاره های دیگری نیز مانند «افتادن در چاه» بیانگر باورهای منفی و ناخوشایند بودن این مسائل برای دانش آموزان بود که در مقوله «آزاردهنده» جای گرفتند. نتایج نشان داد که مقوله «دشوار» نسبت به سایر مقوله ها برای هر مسئله پرتکرارتر بود. همچنین، دانش آموزانی که به مقوله هایی با مفاهیم منفی اشاره داشتند، عموما در حل مسائل، عملکرد ضعیف تری از خود نشان دادند. نتایج آزمون مجذورخی بیانگر عدم تفاوت معنی دار بین مقوله های دختران و پسران بود. نتایج این پژوهش می تواند مورد استفاده برنامه ریزان آموزشی و معلمان ریاضی قرار گیرد. زیرا آگاهی از باورهای دانش آموزان، معلمان ریاضی را در جهت به کارگیری روش های کارآمدتر که مبتنی بر کاوش و تجربیات دانش آموزان هستند، هدایت می نماید و همین امر موجب تقویت علاقه، انگیزه و باور به سودمند و کاربردی بودن حل مسئله ریاضی می گردد. همچنین، به معلمان این امکان را می دهد که برای اصلاح باورهای منفی دانش آموزان تلاش کنند.
نقش میانجی گری شیفتگی در رابطه ابعاد کمال گرایی با انگیزه تدریس و رضایت شغلی در معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گری شیفتگی در رابطه ابعاد کمال گرایی با انگیزه تدریس و رضایت شغلی انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان یزد و اشکذر در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند که از میان آنان 374 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تک مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در پژوهش شامل مقیاس کمال گرایی، پرسش نامه انگیزه تدریس معلمان، فرم کوتاه پرسش نامه رضایت شغلی مینه سوتا و فرم کوتاه پرسش نامه شیفتگی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 24 مورد تجریه و تحلیل توصیفی و استنباطی قرار گرفتند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشانگر برازش نسبتاً مطلوب مدل بود و نشان داد که شیفتگی رابطه ابعاد کمال گرایی و رضایت شغلی را واسطه گری می کند. همچنین شیفتگی رابطه ابعاد کمال گرایی با انگیزه تدریس را نیز میانجی گری می کند. علاوه بر این، نتایج نشان دهنده ارتباط معنی دار ابعاد کمال گرایی با شیفتگی بود. در مورد رابطه ابعاد کمال گرایی با انگیزه تدریس تنها نگرانی های کمال گرایانه به طور منفی و مستقیم انگیزه تدریس را پیش بینی کرد. همچنین ابعاد کمال گرایی نتوانستند به طور مستقیم و معنی دار رضایت شغلی را پیش بینی کنند. درمجموع این پژوهش به اهمیت نقش میانجی گری تجربه شیفتگی در ارتباط با انگیزه تدریس و رضایت شغلی اشاره می کند و به مسئولان این حوزه توصیه می کند برای افزایش رضایت شغلی و انگیزه تدریس معلمان به شرایط لازم برای تجربه شیفتگی در آن ها توجه شود.
مدل نوسازی برنامه های درسی در نظام آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش کیفی با هدف ارائه مدل نوسازی برنامه درسی در نظام آموزش عالی و با روش پژوهش نظام مند نظریه داده بنیاد انجام شده است. به این منظور با انجام مصاحبه باز با 23 نفر از متخصصان برنامه درسی داده ها گردآوری و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. با استخراج بالغ بر 200 مفهوم اولیه از مصاحبه ها و نیز احصاء 117 مقوله ی فرعی و 22 مقوله ی اصلی، نتایج پژوهش در قالب مدل پارادایمی شامل بازنگری و نوسازی برنامه درسی به عنوان مقوله محوری؛ شرایط علی (نیازسنجی، تعهد، تخصص و استقلال عمل استادان و...)؛ راهبردها (آینده نگری، رصد دائمی ظرفیت محیطی، تعامل دانشگاه و صنعت و...)؛ شرایط زمینه ای و بسترهای نوسازی برنامه درسی (ارزش های حاکم در جامعه، کیفیت مدیریت در بازنگری دروس، همکاری ذی نفعان و...)؛ شرایط مداخله گر (، تجدید نظر در آئین نامه ها و...) و پیامدهای نوسازی برنامه های درسی (اثربخشی برنامه درسی و...) مطرح و در قالب مدل نهایی نوسازی برنامه درسی طراحی و تبیین شد. بنابراین فرایند نوسازی برنامه درسی باید بر سودمندی و کارآمدی برنامه درسی، غلبه کیفیت بر کمیت، تلفیق نظریه و عمل و آموزش مهارت های علمی و عملی، پویایی و انعطاف و تعامل سازنده با صنایع و در نتیجه انطباق دروس با نیازهای محیط بیرونی متمرکز باشد. برنامه های درسی از این رهگذر می توانند با حضور اثربخش و تحقق اهداف و مطلوبیت های خود قابلیت های لازم را در فراگیران ایجاد کرده و منجر به حضور موثر آنان در محیط بیرونی و به فعلیت رساندن آن قابلیت ها گردند و ضمن افزایش ظرفیت پاسخگویی به موفقیت در محیط بیرونی نایل شوند.
تاثیرآموزش شفقت به خود بر تنظیم شناختی هیجان و ترس از صمیمیت در نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش شفقت به خود بر تنظیم شناختی هیجان و ترس از صمیمیت در نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر دارای اختلال نافرمانی مقابله ای مشغول به تحصیل مقطع متوسطه دوم شهرستان بویین زهرا در سال تحصیلی 1402- 1401 بود. روش نمونه گیری از نوع هدفمند بود. حجم نمونه پژوهش بر اساس پژوهش های آزمایشی انجام شده، شامل 30 نفر از جامعه مذکور بود که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای یک بار در هفته آموزش دیدند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. ابزار استفاده شده در این پژوهش، مصاحبه بالینی بر اساس معیارهای DSM-5، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایچ (2006)، پرسش نامه ترس از صمیمیت دسکاتنر و ثلن (1991) و مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای هومرسون و همکاران (2006) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که آموزش شفقت به خود منجر به افزایش استفاده از راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان و کاهش استفاده از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و همچنین، کاهش ترس از صمیمیت در نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای می شود (05/0p<). لذا، می توان از آموزش شفقت به خود در جهت بهبود تنظیم شناختی هیجان و کاهش ترس از صمیمیت در نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای، استفاده نمود.
اثربخشی راهبرد تدریس مبتنی بر فناوری بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۳
139 - 154
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی راهبرد یادگیری فعال مبتنی بر فناوری بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی در درس علوم تجربی انجام شده است. روش پژوهش بر اساس ماهیت شبه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم دوره ابتدایی شهرستان دره شهر در سال تحصیلی 402-1401 بود. برای انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 36 نفر از دانش آموزان پایه ششم دوره دوم ابتدایی دبستان حضرت رقیه شهرستان دره شهر انتخاب و سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی در قالب گروه های آزمایشی (18 نفر) و گواه (18 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ی اشتیاق تحصیلی فردریکز(2004) استفاده شد. گروه آزمایش طی هشت جلسه با استفاده از راهبرد تدریس فعال مبنی بر فناوری آموزش دیدند و گروه کنترل به شیوه معمول آموزش دیدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری در دو سطح توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کواریانس) استفاده شده است. نتایج نشان داد که راهبرد تدریس فعال مبتنی بر فناوری بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان تاثیر معنی دارد. با توجه به نتایج این پژوهش در خصوص اثربخشی راهبرد تدریس فعال مبتنی بر فناوری بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی ، پیشنهاد می شود این راهبرد در دستور کار معاونت آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش قرار گیرد.
معلم در تراز نهج البلاغه: ویژگی های لازمِ معلم در تربیت معلم مطابق نهج البلاغه
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
54 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های معلم در تراز نهج البلاغه می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون می باشد. سوالات مطرح شده در پژوهش حاضر عبارتند از جایگاه و تعریف معلم از منظر نهج البلاغه و امام علی (ع) چیست؟ویژگی های معلم از منظر نهج البلاغه و امام علی (ع) کدامند؟یافته های به دست آمده نشان می دهد در پاسخ به سوال نخست، معلم آغازگر تربیت است، تربیت صحیح و یا غلط از او شروع می شود. همچنین، معلمی در قاموس سخنان علی (ع) می تواند در کلید واژه های حساسیت اخلاقی نسبت به دیگران و مسئولیت در قبال آن ها معنا و تعریف شود. در پاسخ به سوال دوم نیز می توان به ویژگی هایی از جمله ویژگی های عام حساسیت اخلاقی، مسئولیت شناسی، تقوا محوری و مقبولیت؛ و همچنین، ویژگی های خاص نگرش،ذهنیت ، واقع نگری ،تجربه نگری ، نقدپذیری ، دانش افزایی و محبت محوری اشاره داشت.