فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
"ارزشیابی و بهبود مستمر کیفیت هنرستانهای فنی حرفهای، به علت نقش و اهمیت روزافزون آنها در تدارک نیروی انسانی در سطح پیش از دانشگاه، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. هدف پژوهش حاضر ارزشیابی کیفیت هنرستانهای فنی حرفهای دخترانه شهر تهران، با استفاده از رویکرد سیستمی و ارائه راهکارهای بهبود کیفیت برای آنها است؛ این مطالعه در دو مرحله جداگانه انجام شده است:
1. تدوین چارچوبی متشکل از 19 عامل و 237 نشانگر دروندادی، فرایندی و بروندادی و 129 معیار برای قضاوت؛
2. کاربست آنها در ارزشیابی هنرستانهای جامعه هدف.
دادههای مورد نظر با استفاده از نظر 1590 نفر شامل: مدیران و معاونان هنرستانها، هنرآموزان، هنرجویان، کارفرمایان، دانشآموختگان و خبرگان، با استفاده از پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده، گردآوری و تحلیل شد.
نتایج تحقیق نشان داد کیفیت بخشهای درونداد و فرایند در سطح «به نسبت مطلوب» و بخش برونداد در سطح «نامطلوب» قرار دارد و کیفیت هنرستانهای دخترانه شهر تهران در سطح «نامطلوب» است؛ در پایان راهکارها و پیشنهادهایی برای بهبود کیفیت در هنرستانهای فنی حرفهای مورد بحث قرار می گیرد.
"
حرفه گرایی جدید و مبنای معرفت شناختی آن
حوزههای تخصصی:
"حرفه گرایی جدید که در سال های اخیر به تدریج و در مراحل و ابعاد مختلف شکل گرفته است، در واقع تلاشی به منظور غلبه بر مشکلات و نارسایی های ""حرفه گرایی سنتی"" محسوب می شود، مشکلات و نارسایی هایی که ناشی از مهارت گرایی صرف، تفکیک اندیشه از عمل، و نیز جدایی آموزش نظری از آموزش حرفه ای است. در حرفه گرایی جدید، تلفیق آموزش نظری و عملی، ارتباط بیشتر اهداف آموزش مدرسه ای با اهداف حرفه ای مراکز اقتصادی و نیز ارتباط آموزش متوسطه با آموزش های عالی مورد توجه قرار گرفته است. حرفه گرایی جدید که ابتدا در ایالات متحده شکل گرفت، به تدریج مورد توجه دیگر کشورهای جهان واقع شده، و تا امروز گام هایی به منظور اجرای آن برداشته شده است.
مبنای تاریخی و فلسفی حرفه گرایی جدید به کل گرایی معرفت شناسی عمل گرا و یگانگی دیدگاه های ارائه شده توسط بنیان گزاران جامعه گرایی، بازمی گردد. در واقع رویکرد کل گرایانه حاکم بر این نوع حرفه گرایی، موجب توجه به آموزش علمی و عملی و برنامه های درسی تلفیقی شده است. در این مقاله ضمن اشاره به زمینه و مراحل شکل گیری حرفه گرایی جدید در ایالات متحده و دیگر کشورهای جهان، مبانی معرفت شناختی آن مورد بررسی قرار گرفته است
"
تحلیل روایت: روش های نو در تجزیه و تحلیل داده ی روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال هشتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۰
107 - 133
حوزههای تخصصی:
استعاره ی فرد به عنوان نمایش نامه نویس و راوی در قلب حوزه ی روان شناسی روایی قرار دارد و اهمیت آن تا به جایی است که مفهوم هویت روایی در حوزه ی روایت و هویت، مفهومی آشنا و بدیهی است. امروزه رویکرد و نظریه ی روایت به جای جای روانشناسی راه یافته و پژوهش های متنوع و وسیعی را به خود اختصاص داده است. هدف از مقاله ی حاضر بیش تر معرفی روش های مختلف اعم از کمی و کیفی در تجزیه و تحلیل داده ی روایی و همچنین مرور مراحل مختلف تحلیل کمی و برقراری پایایی در تحقیق روایی است. بدین منظور نخست به مرور کلیاتی در باب روایت پرداخته، سپس روش شناسی پژوهش های روایی به طور مشروح مرور گردید. ضمن ایجاد تمایز میان روش های تجزیه و تحلیل کمی و کیفی روایت، به معرفی روش های مختلف تحلیل کمی و کدگذاری داده ی روایی پرداختیم. برقراری پایایی در ادبیات تحقیق کمی روایت، فرآیندی است بسیار الزامی و پراهمیت. ضمن بحث در باب مراحل مختلف این فرآیند، شاخص های آماری پایایی ارزیاب ها معرفی و موارد استفاده از هر کدام به طور مشروح بیان گردید.
تأثیر بازی درمانی گروهی بر کودکان افسرده
حوزههای تخصصی:
جایگاه الگوی سایبرنتیک در اداره دانشگاه ها (مورد: دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با اتکا به این مفروضه اصلی، ضرورت ارتقا جایگاه الگوی سایبرنتیک در اداره دانشگاهها، و برای بررسی کارکرد سازمانی دانشگاه فردوسی مشهد صورت پذیرفته است برای این منظور دیدگاههای کلیه مدیران دانشگاه فردوسی مشهد (139=N)، با استفاده از پرسشنامه ای که بر اساس نظریه سایبرنتیک تدوین شده است، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. مولفه های مورد بررسی در الگوی سایبرنتیک عبارتند ار: نظارت و کنترل، پیوندها، تعاملات، تصمیم گیری، سلسله مراتب و رهبری. نتایج حاکی از آن است که میانگین دیدگاههای مدیرا ن دانشگاه فردوسی درباره وضعیت الگوی سایبرنتیک بطور معنی داری از میانگین نظری درجه های مورد وصف در ابزار گردآوری داده ها بیشتر است و بین نمرات مربوط به این مولفه های اصلی این الگو نیز در این دانشگاه رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد. بعلاوه، نظر به اینکه بین دیدگاههای مدیران دانشگاه فردوسی درباره میزان استفاده از این الگو تفاوت معنی داری مشاهده نشده است، می توان نتیجه گرفت که بین این مدیران درباره وضعیت مورد وصف، اتفاق نظر وجود دارد. در مجموع نتایج نشان می دهند که جایگاه الگوی سایبرنتیک در مدیریت دانشگاه فردوسی مشهد، در سه مولفه تصمیم گیری، نظارت و کنترل و رهبری، از وضعیت نسبتا مطلوبی برخوردار است. در مولفه نظارت و کنترل که شامل دو نوع ساختاری و اجتماعی می شود، نظارت و کنترل ساختاری دارای وضعیت نسبتا مطلوبی است ولی نظارت و کنترل اجتماعی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. با این وصف و بطور خاص، سه مولفه پیوندها، سلسله مراتب و تعاملات در این دانشگاه، ضعیف بوده و دانشگاه بایستی برای تقویت و بهبود این مولفه ها، تدابیری اندیشیده و تلاش ویژه ای مبذول دارد.
بررسی کاربرد هنرهای نمایشی در رشد اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کودکان کم توان ذهنی به لحاظ فکری، جسمی، عاطفی و رفتاری با همسالان خود متفاوت هستند و بر همین اساس برای شکوفایی استعدادهای نهانی شان به کمک ویژه و شیوه های آموزشی خاص نیاز دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر شیوه های آموزش نمایشی (وانمود سازی تخیلی و نمایش عروسکی) بر رشد اجتماعی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر می باشد. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن نیمه تجربی و با شمای طرح سه گروهی با پیش آزمون- پس آزمون است. جامعه مورد مطالعه کلیه دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر 11- 9 ساله مدارس استثنایی شهر تهران است. نمونه مورد پژوهش متشکل از 36 دانش آموز کم توان ذهنی آموزش پذیر 11-9 ساله است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در سه گروه 12 نفری شامل 2 گروه آزمایشی و یک گروه کنترل جایابی شدند؛ بدین ترتیب تاثیرات آموزش با شیوه های نمایشی که شامل نمایش وانمود سازی تخیلی و نمایش عروسکی است بر روی رشد اجتماعی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر مورد بررسی قرار می گیرد. تعامل مربی- کودک در این شیوه، تعاملی جذاب و پویا می باشد، ضمن آنکه فراهم کردن فضای گرم و صمیمی که کودک آزادانه بتواند بدون ارزیابی و قضاوت ابراز وجود کند، موجب افزایش توان رفتاری کودک می گردد. در این تحقیق جهت سنجش بهره ذهنی از آزمون ریون سیاه و سفید کودکان و برای اندازه گیری میزان رشد مهارت های اجتماعی از مقیاس رشد اجتماعی واینلند استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد شیوه های آموزش نمایشی در سطح اطمینان 99% موجب افزایش رشد اجتماعی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر 9 تا 11 ساله می شود و از طرف دیگر با توجه به میانگینهای محاسبه شده مشخص می گردد که شیوه آموزش وانمودسازی تخیلی در مقایسه با شیوه آموزش نمایش عروسکی موثرتر است. تیجه گیری: با توجه به تاثیرات مثبت شیوه های آموزش نمایشی در افزایش رشد اجتماعی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر، در نظر گرفتن واحد خاصی تحت این عنوان در برنامه آموزشی ویژه این کودکان جهت آموزش مهارتهای اجتماعی مفید می باشد.
معلم خوب کیست
تاثیر فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر اثر بخشی و خلاقیت دبیران دبیرستان های شهر فسا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر خلاقیت و اثربخشی دبیران دبیرستان های شهرستان فسا بوده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دبیران رسمی زن و مرد مقطع متوسطه شهرستان فسا در سال تحصیلی 1389-1388 به تعداد 317 نفر بود. نمونه آماری پژوهش براساس جدول مورگان شامل 111 نفر از دبیران بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات سه پرسشنامه اثربخشی، پرسشنامه خلاقیت تورنس و پرسشنامه محقق ساخته فن آوری اطلاعات و ارتباطات بود. روایی ابزار از روش همسانی درونی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ بررسی شد که برای پرسشنامه اثربخشی این مقدار برابر 85/0، برای پرسشنامه خلاقیت برابر 79/0 و برای پرسشنامه فن آوری اطلاعات و ارتباطات برابر 91/0 به دست آمد. مهم ترین نتایج این پژوهش عبارت بودند از اینکه بین اثربخشی دبیرانی که از اینترنت استفاده می کنند و دبیرانی که از اینترنت استفاده نمی کنند تفاوت معناداری وجود دارد، همچنین بین خلاقیت و نوآوری دبیرانی که از فن آوری اطلاعات و ارتباطات استفاده می کنند و استفاده نمی کنند تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی میزان نقش طراح آموزشی در تألیف کتاب درسی از دیدگاه متخصّصان برنامه ریزی درسی و تکنولوژی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایــن پژوهش به منظور بــررسی میزان نقش طراح آموزشی در تألیف کتاب درسی از دیدگاه متخصصان (برنامه ریزی درسی و تکنولوژی آموزشی) در سال1387 انجـــام گرفته است. مؤلفه های مورد پژوهش عبارتند از: هدف، انتخاب محتوا، سازماندهی محتوا، روش هــای یاددهی- یادگیری و ارزشیابی. روش پژوهش در مطالعه حاضر توصیفی است. جامعـه آماری کلیّة صاحب نظران برنامه ریزی درسی و تکنولوژی آموزشی و همچنین کسانی که در زمینه تألیف کتاب درسی در داخل کشور مشغول به فعالیت اند، می باشند. نمونه این تحقیق شامل کلیّة اساتید رشته های تکنولوژی آموزشی، برنامه ریزی درسی (که در دانشگاه های علامه طباطبائی، شهید بهشتی، تربیت مدرس و تربیت معلم تهران) و کارشناسان دفتــر تألیف کتاب درسی در وزارت آموزش و پرورش بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پــژوهش از پرسشنامه (40 سؤال) محقق ساخته استفاده شد. روایـــی پرسشنامه به وسیله اساتید تأیید و پایایی آن باروش ضریب الفـــای کرونباخ (87/= α) به دست آمد. نتـــایج به دست آمده با استفاده از روش تـحلیل واریانس یک راهه بیانگر این است که طراح آموزشی نقش معناداری در روش های یاددهـی- یادگیری، سازماندهی محتوا و تعیین اهداف آموزشی ایفاء می کند و در دو مؤلفه دیگر (ارزشیابی و انتخاب محتوا) نقش طراحی آموزشی به اهمیّت مؤلفه های دیگر نیست.
مقایسه تاثیر روش تدریس قیاسی و روش تدریس سنتی در یادگیری مفاهیم انتزاعی شیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
می خواهم مهدکودک انتخاب کنم؟ از این راه... (نگاهی به ملاک های انتخاب مهدکودک برای پدران و مادران)
ارزشیابی برنامه درسی هنر دوره ابتدایی به روش خبرگی و نقادی تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارزشیابی برنامه درسی هنر دوره ابتدایی بوده که با بهره گیری از روش خبرگی و نقادی تربیتی انجام شده است. داده های پژوهش با روش نمونه گیری ناهم گون طی 35 جلسه مشاهده فیزیکی فضای مدرسه و کلاس های درس هنر و مصاحبه با معلمان، مدیران و دانش آموزان دو مدرسه ابتدایی (یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه) در شهرستان ملایر در سال تحصیلی 93-1392 و همین طور منابع استنادی مرتبط (اسناد راهنمای برنامه درسی هنر، سند برنامه درسی ملی و راهنمای تدریس معلمان) گردآوری و مورد توصیف، تفسیر و ارزشیابی قرار گرفته اند. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که معماری و فضای فیزیکی مدارس مورد مطالعه این پژوهش دارای جذابیت و تناسب کافی نبوده و زمینه مناسب برای رضایتمندی و پرورش قابلیت زیباشناختی دانش آموزان و معلمان را فراهم نمی کند. اگر چه درس هنردر اسناد برنامه درسی هنر و برنامه هفتگی مدرسه از جایگاهی مستقل و تعریف شده برخوردار است، اما در عمل، زمان درس هنر رابه آموزش دروس دیگر اختصاص می دهند. همچنین نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که نقاشی و کاردستی تنها حوزه های محتوایی هستند که در کلاس درس هنر و اغلب با روش توضیحی تدریس می شوند. علاوه بر این، در ارزشیابی از فعالیتهای هنری، از ابزارها و شیوه های گوناگون و متنوع سنجش بهره گیری نمی شود و به تفاوتهای فردی میان دانش آموزان نیز توجه نمی شود. با توجه به کمبود نیروی انسانی آموزش دیده در زمینه تربیت هنری و آشنایی ناکافی آنان با اصول تدریس هنر برگزاری دوره های آموزشی برای معلمان و همین طور آموزش معلمان هنر با تخصص تربیت هنری در مؤسسات تربیت معلم و دانشکده های علوم تربیتی ضروری است.
بررسی مشکلات اجرایی ارائه آموزش های فنی و حرفه ای و کاردانش
حوزههای تخصصی:
بررسی اثرات اصلی و تعاملی سبک های دفاعی و ذهن آگاهی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان و نوع مکانیزم دفاعی مرتبط با پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثرات اصلی و تعاملی سبک های دفاعی و ذهن آگاهی بر پیشرفت تحصیلی و تعیین نوع مکانیزم دفاعی مرتبط با پیشرفت تحصیلی در دانشجویان دانشگاه آزاد ساوه بود. در این پژوهش، از روش علی ـ مقایسه ای و از پرسشنامه های سبک های دفاعی، ذهن ـ آگاهی و پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی استفاده شد. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، پرسشنامه ها در میان60 دانشجو اجرا شد. برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل واریانس عاملی و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. بر طبق یافته های پژوهش1- اثر اصلی سبک های دفاعی دانشجویان بر پیشرفت تحصیلی آن ها معنادار است و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارای سبک دفاعی رشد یافته به طور معنا داری بالاتر از دانشجویانی است که سبک های دفاعی آن ها رشد نایافته و روان آزرده است؛ 2- اثر اصلی ذهن آگاهی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان معنادار است به طوری که پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارای ذهن آگاهی بالا، به طور معنا داری بالاتر از دانشجویانی است که ذهن آگاهی پایینی دارند؛ 3- تأثیر سبک های دفاعی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان، تابع اثر ذهن آگاهی آن ها نیست؛4- F به دست آمده در مکانیزم های دفاعی فرافکنی، انکار، خیال پردازی(سبک دفاعی رشدنایافته)، نوع دوستی کاذب و ابطال (سبک دفاعی روان آزرده) و طنز (سبک دفاعی رشدیافته)معنا دار است. بنابر این، عوامل روان شناختی هم می تواند به اندازه عوامل شناختی در پیشرفت تحصیلی دانشجویان مؤثر باشد
تأثیر آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد نیمرخ اسید وکسلر کودکان (حساب، رمزنویسی، اطلاعات، حافظه ی عددی) در دانش آموزان اختلال یادگیری شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش کارکردهای اجرایی برعملکرد خرده آزمون های معرف نیمرخ اسید (ACID) وکسلر کودکان در دانش آموزان اختلال یادگیری می باشد. در این پژوهش از روش تجربی با پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل و گمارش تصادفی استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 48 نفر دانش آموز انتخاب و در دو گروه آزمایش وگواه به شکل تصادفی گماشته شدند. در مرحله ی پیش آزمون از آزمون وکسلر کودکان برای اندازه گیری نیمرخ اسید استفاده شد. آموزش کارکردهای اجرایی به شکل گروهی در گروه آزمایش اعمال شد. پس از آموزش، پس آزمون به اجرا درآمد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش کارکردهای اجرایی موجب افزایش عملکرد نیمرخ اسید وکسلر کودکان در خرده آزمون های اطلاعات، حساب و رمزنویسی می شود و در خرده آزمون حافظه ی عددی بی تأثیر است.
ارائه یک الگوی طراحی تعامل در محیط های یادگیری الکترونیکی مشارکتی با توجه به نقش توانمندی زیبای یشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۸ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۶
47 - 69
حوزههای تخصصی:
امروزه یادگیری الکترونیکی بعنوان یک تکنولوژی تحول آفرین و ابزاری مهم در فرایند آموزش و فعالیت های آموزشی مطرح م یباشد. در حقیقت فرایند تعاملات یادگیری الکترونیکی دنیای ذهنی جدید و گسترده ای را داراست که یادگیری در آن کیفیت و شکل متفاوتی دارد. بر اساس جامع ترین تعبیری که تاکنون از آموزش الکترونیکی بیان شده است، آموزش الکترونیکی عبارتست از : رویکردی خلاقانه برای انتقال بینشها، مهارتها و اطلاعاتی که به منظور خاص طراحی شده، فراگیر محور، تعاملی، انعطاف پذیر و قابل گسترش و نوآورانه بوده و با استفاده از دستاوردهای فناوری دیجیتالی تولید و از طریق زیر ساخت های شبکه و اینترنت انتقال می یابند. این اطلاعات برای هر کس، هر کجا و هر زمان قابل استفاده بوده و تمام جنب هها و الزامات آموختن و تدریس را در بر م یگیرند(خلیلی ماهانی، عادلی، زند رضوی، 1387 (. بطور کلی قابلیت مشارکت و تعامل یکی از ویژگیهای مهم ابزارهای اینترنتی و محیط های یادگیری الکترونیکی مشارکتی است که با استفاده از این قابلیت ها می توان محیط یادگیری غنی و با کیفیت را برای یادگیرنده تدارک دید.) سراجی، عطاران، 1390 ، ص 16 (زمینه مشارکتی سازنده، محور اساسی ساختار یادگیری الکترون کیی است. محیطهای یادگیری که مشارکت یادگیرندگان را افزایش می دهند، موجب بهبود عملکرد یادگیری الکترون کیی م یشود زیرا مشارکت موثر به یادگیرندگان امکان درگیری فعالانه در فرایند یادگیری را می دهد )فناخسرو، 1388 ،ص 201 (. طراحان، محیط های یادگیری الکترونیکی مشارکتی را بر اساس تفسیرهای سازنده گرای خود از چنین محی طهایی طراحی می نمایند و در اختیار مربیان قرار م یدهند تا آنها را در موقعیت های گوناگون با رویکردهای آموزشی مختلف بکار برند .بنابراین به منظور دستیابی به بهترین و کاراترین محتوای آموزشی، برای طراحی محتوای آموزش الکترونیکی باید از جهات گوناگونی به موضوع نگریست. در این میان از عمده مباحث مطرح و مهم در آموزش الکترونیکی، توجه به ساختار و کیفیت محتوای آموزشی است. تیم گریزویک وضع توجه به جنبه ها و تجربه های شناختی در طراحی محتوای اطلاعات را توسط طراحان وخیم اعلام م یکند و معتقد است آنچه که در طراحی محتواهای اطلاعات مبتنی بر وب فقدانش کاملاً احساس می شود، توجه به ویژگی های زیبایی شناختی و ترکیب بندی بصری است.) یزدانی، زندی، 1386 ،ص 36 ( متاسفانه در طراحی آموزشی محیط های یادگیری الکترونیکی، به معیارهای زیبایی شناسی یاندازه کافی توجه نشده است. روشن است که در چنین محی طهایی برای مشارکت تنها به پیش نیازهای تکنولوژیکی، آموزشی و اجتماعی توجه م یشود و نقش پیش نیازهای زیبایی شناسی نادیده گرفته می شوند. در این مقاله، بر زیبایی شناسی در طراحی محیط های یادگیری الکترونیکی مشارکتی تمرکز می شود که تحت عنوان محیط های یادگیری مشارکتی پشتیبانی شده توسط کامپیوتر ) CSCL ( بدان اشاره شده است . این مقاله پس از تشریح نقش انواع توانمندی ها در فعال نمودن و حفظ مشارکت و طراحی تعامل جهت طراحی محیط های یادگیری الکترونیکی مشارکتی، چارچوبی برای طراحی چنین محیط های مشارکتی ارائه می نماید که علاوه بر سه پیش نیاز، تکنولوژیکی، آموزشی و اجتماعی، مبتنی بر پیش نیاز زیبایی شناسی است. سپس خلاصه ای از رهنمودهای زیباشناسانه نیز بعنوان رهنمودهایی جهت طراحی بیان شده است.در نهایت، نتیجه گیری نیز ارائه شده است.
مقایسه اثربخشی دو روش آموزش دو نیمکره مغز و آموزش موسیقی در بهبود عملکرد حساب نارسایی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به مقایسه دو روش آموزش دو نیمکره مغز و آموزش موسیقی با توجه به سازماندهی مجدد مدارهای عصبی مغز در کاهش علایم حساب نارسایی دانش آموزان دختر پرداخته است. روش: با استفاده از روش آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون سه گروهی، از میان دانش آموزان حساب نارسای پایه دوم و سوم دبستان (مناطق 6 و 7) و بهره گیری از روش غربالگری با چک لیست وارسی تشخیصی حساب نارسایی DSMVI کلیه دانش آموزان مشکوک به نارسایی شناسایی شدند، سپس آزمون هوشی و کسلر کودکان، نقشه برداری مغزی با دستگاه بایومد و آزمون پیشرفت ریاضی ایران کی - مت اجرا و از میان کسانی که حساب نارسا تشخیص داده شدند، به صورت تصادفی 20 دانش آموز انتخاب و در سه گروه (آموزش موسیقی، آموزش دو نیمکره مغز و کنترل) جایگزین شدند. گروه های آزمایشی به مدت 16 جلسه آموزشی (هر جلسه 1.5 ساعت) تحت آموزش قرار گرفتند. پس از اجرای آموزش ها مجددا همه آزمون ها در سه گروه اجرا شد. نتایج با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (مانوا، T و کروسکال والیس) تحلیل شد. یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد که بین کاهش علایم حساب نارسایی گروه های آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین آموزش موسیقی و آموزش دو نیمکره سبب تغییرات فعالیت های بیوالکتریک و فعال شدن مناطق پیشانی، آهیانه و برخی دیگر مراکز مغزی درگیر با ریاضیات شد و آموزش دو نیمکره مغز سبب کاهش علایم حساب نارسایی دانش آموزان شد و در همه حیطه های مربوط به حساب نارسایی (مفاهیم، کاربرد و عملیات) تاثیر داشت. نتیجه گیری: گروه های آزمایشی عملکرد بالاتری نسبت به گروه کنترل در ریاضی نشان دادند و با استفاده از روش های یادشده می توان سازمان دهی مجدد مدارهای نورونی در مغز به وجود آورد و علایم مربوط به حساب نارسایی را کاهش داد.
بررسی و ارزشیابی کمی دوره کارشناسی ارشد رشته مترجمی زبان انگلیسی در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی و ارزیابی دوره کارشناسی ارشد رشته مترجمی زبان انگلیسی می باشد. با وجود اینکه حدودا هشت سال از تشکیل این دوره می گذرد اما از ابتدای تشکیل هیچ نوع ارزیابی از این رشته انجام نشده است. به منظور انجام ارزشیابی حاضر، بعد از مطالعه بیش از 30 مدل ارزشیابی ابتدا مدل 2002) CIPP (Stufflebeam، که برای این تحقیق مناسبتر از بقیه مدلها بود انتخاب شد و سوالات تحقیق بر اساس چهار قسمت این مدل (Context، Input، Process، and Product) به شرح زیر نوشته شدند:
1- مهمترین مهارتهای زبانی(عمومی- آکادمیک) دانشجویان دوره کارشناسی ارشد رشته مترجمی زبان انگلیسی از نظر مدیران گروه، استادان و خود دانشجویان کدامند؟
2- آیا برنامه آموزشی این دوره بر مبنای اهداف مصوبه شورای عالی برنامه ریزی وزارت علوم و آموزش عالی طرح ریزی و اجرا شده است ؟
3- آیا در مورد ارزیابی دانش ومیزان تسلط دانشجویان روی مهارتهای زبانی، بین نظر استادان و دانشجویان هماهنگی وجود دارد؟
4- به عنوان شاخص ونشان دهنده میزان موفقیت یا عدم موفقیت این دوره، آیا بین دانش و مهارتهایی که دانشجویان در این دوره کسب می نمایند و میزان رضایت آنان رابطه ای وجود دارد؟
اولین گام درجهت انجام این تحقیق نیاز سنجی جامعه ای بود که نیازها و اهداف دانشجویان، همچنین مشکلات زبانی و ترجمه ای آنها را در این دوره نشان دهند. این نیاز سنجی از طریق مشاهده کلاسی، انجام مصاحبه، تهیه و توزیع پرسشنامه ها در کلیه واحدهای دانشگاهی (سراسری و آزاد) که این رشته در آنها تدریس می شود (بغیر از واحد چابهار) انجام گرفت. بطور کلی اطلاعات بدست آمده حا کی از آن است که هدف اول این دوره آموزشی یعنی «تربیت مترجمان زبده در زمینه های علوم انسانی، علوم اجتماعی وغیره» که مورد نیاز جامعه می باشد چنا نکه باید وشاید تحقق پیدا نکرده است. بنظر می رسد که رفع این نا رسا یی نیاز به بررسی و انجام اقدامات اصلاحی نیاز دارد که امید می رود با راهنمایی و نظریات استادان و مسئولین امر به مرحله اجرا گذاشته شود.