مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
ارزشیابی کیفی
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی و ارزیابی دوره کارشناسی ارشد رشته مترجمی زبان انگلیسی می باشد. با وجود اینکه حدودا هشت سال از تشکیل این دوره می گذرد اما از ابتدای تشکیل هیچ نوع ارزیابی از این رشته انجام نشده است. به منظور انجام ارزشیابی حاضر، بعد از مطالعه بیش از 30 مدل ارزشیابی ابتدا مدل 2002) CIPP (Stufflebeam، که برای این تحقیق مناسبتر از بقیه مدلها بود انتخاب شد و سوالات تحقیق بر اساس چهار قسمت این مدل (Context، Input، Process، and Product) به شرح زیر نوشته شدند:
1- مهمترین مهارتهای زبانی(عمومی- آکادمیک) دانشجویان دوره کارشناسی ارشد رشته مترجمی زبان انگلیسی از نظر مدیران گروه، استادان و خود دانشجویان کدامند؟
2- آیا برنامه آموزشی این دوره بر مبنای اهداف مصوبه شورای عالی برنامه ریزی وزارت علوم و آموزش عالی طرح ریزی و اجرا شده است ؟
3- آیا در مورد ارزیابی دانش ومیزان تسلط دانشجویان روی مهارتهای زبانی، بین نظر استادان و دانشجویان هماهنگی وجود دارد؟
4- به عنوان شاخص ونشان دهنده میزان موفقیت یا عدم موفقیت این دوره، آیا بین دانش و مهارتهایی که دانشجویان در این دوره کسب می نمایند و میزان رضایت آنان رابطه ای وجود دارد؟
اولین گام درجهت انجام این تحقیق نیاز سنجی جامعه ای بود که نیازها و اهداف دانشجویان، همچنین مشکلات زبانی و ترجمه ای آنها را در این دوره نشان دهند. این نیاز سنجی از طریق مشاهده کلاسی، انجام مصاحبه، تهیه و توزیع پرسشنامه ها در کلیه واحدهای دانشگاهی (سراسری و آزاد) که این رشته در آنها تدریس می شود (بغیر از واحد چابهار) انجام گرفت. بطور کلی اطلاعات بدست آمده حا کی از آن است که هدف اول این دوره آموزشی یعنی «تربیت مترجمان زبده در زمینه های علوم انسانی، علوم اجتماعی وغیره» که مورد نیاز جامعه می باشد چنا نکه باید وشاید تحقق پیدا نکرده است. بنظر می رسد که رفع این نا رسا یی نیاز به بررسی و انجام اقدامات اصلاحی نیاز دارد که امید می رود با راهنمایی و نظریات استادان و مسئولین امر به مرحله اجرا گذاشته شود.
دیدگاه مدیران و معلمان در رابطه با استفاده از ارزشیابی کمی و کیفی در برنامه های درسی قصدشده، اجراشده و تجربه شده
حوزه های تخصصی:
اهداف: یکی از فعالیت های مهم در حوزه آموزش، ارزشیابی برنامه های درسی است که موفقیت و اثربخشی برنامه ها را نمایان می سازد و مزایای متعددی دارد. هدف از این تحقیق، بررسی دیدگاه مدیران و معلمان در رابطه با استفاده از روشهای کمی و کیفی در ارزشیابی برنامههای درسی قصدشده، اجراشده و تجربه شده بود.
روش ها: این تحقیق بهروش زمینه یابی روی دو گروه مدیران و معلمان مدارس ابتدایی صالح آباد که در سال تحصیلی 1388 تا 1389 مشغول به خدمت بودند، انجام شد. گروه اول شامل مدیران مدارس ابتدایی به تعداد 35 نفر به روش سرشماری و گروه دوم شامل معلمان مدارس ابتدایی منطقه به تعداد 285 نفر بهروش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه محققساخته استفاده شد. داده ها با روشهای آمار توصیفی و آزمون T مستقل به کمک نرمافزار SPSS 16 تحلیل شد.
یافتهها: در مورد استفاده از روشهای کمی و کیفی در ارزشیابی برنامه درسی قصدشده، اجراشده و تجربه شده بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت.
نتیجهگیری: بین دیدگاه مدیران و معلمان در بهرهگیری از روشهای کمی و کیفی در ارزشیابی برنامههای درسی قصدشده، اجراشده و تجربهشده، تفاوت معنیداری وجود ندارد. به عبارت دیگر، هر دو گروه در استفاده از روشهای کمی و کیفی در ارزشیابی برنامههای درسی مذکور اتفاق نظر دارند
ارزیابی کیفی عملکرد دانشجویان با پوشه عملکرد الکترونیکی: امکانات و محدودیت ها
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارزشیابی از مهمترین عناصر در بهبود کیفی نظامهای آموزش عالی است. با ظهور رویکردهای جدید در آموزش و بهبود فناوریهای جدید در این عرصه ارزشیابی نیز دچار تحول شده است. پوشه های عملکرد الکترونیکی، ابزاری هستند که امکان ارزشیابی کیفی در محیطهای الکترونیکی را فراهم می سازند. استفاده از گرافیک و صوت و فیلم، ضمن پوشش طیف وسیعتری از علایق فراگیران، این امکان را فراهم میکند که آنها افکار خود را عملیاتی کنند. پژوهش حاضر ضمن بررسی ارزشیابی در محیطهای سنتی و وب محور و بیان تفاوت آنها، به ارایه چشم اندازی نوین برای توسعه ارزشیابی مبتنی بر پوشه عملکرد در محیط های یادگیری الکترونیکی پرداخته است.
نتیجهگیری: پوشه عملکرد الکترونیکی امکان تعامل بیشتر بین فراگیران، مربیان و والدین را فراهم میکند. برای اینکه فراگیران در استفاده از پوشه عملکرد موفق باشند، علاوه بر مهارتهای فنی مورد نیاز برای استفاده از رایانه، باید از هدف ایجاد پوشه عملکرد، محتوی و چگونگی سازماندهی آن و ملاکهای ارزشیابی نیز آگاه باشند. موسسات آموزشی میتوانند از انواع پوشه های عملکرد الکترونیکی به فراخور نیاز استفاده کنند. هر نوع پوشه دارای قابلیتهای خاصی است و برای استفاده بهینه از آن به امکانات سختافزاری و نرمافزاری و نیروی انسانی با مهارتهای خاص نیاز است. پوشه عملکرد الکترونیکی زیرمجموعهای از ارزشیابی است، نه کل آن یا بخشی مجزا از آن.
بررسی رابطه ارزشیابی کیفی با خلاقیت و خودپنداره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر به بررسی رابطه ارزشیابی کیفی با خلاقیت و خودپنداره در دانش¬آموزان پایه سوم مقطع ابتدایی مدارس شهرستان بوکان می پردازد. این پژوهش از نوع علی – مقایسه ای می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش¬آموزان پایه سوم مقطع ابتدایی مدارس شهرستان بوکان، می باشد که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، که طبقات جنسیت می باشند (60 نفر زن و 60 نفر مرد) انتخاب شده اند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون خلاقیت کودک شیفر و خودپنداره کودک پیرز - هریس می باشد. برای تحلیل داده ها از دو سطح توصیفی (میانگین، میانه، انحراف استاندارد و...) و استنباطی (آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره) استفاده شد است. نتایج تحلیل واریانس تأثیر ارزشیابی کیفی بر خلاقیت و خودپنداره (به¬طور کلی) در سطح 002/P< معنی¬دار می¬باشد. هم¬چنین تأثیر ارزشیابی کیفی بر خلاقیت در سطح 002/P< و تأثیر ارزشیابی کیفی بر خودپنداره نیز در سطح 018/ P<معنی دار می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها، ارزشیابی کیفی بر خلاقیت و خودپنداره در دانش¬آموزان تأیید گردید.
تأثیر ارزشیابی کمّی و کیفی بر اضطراب دانش آموزان چهارم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای مطالعه تأثیر ارزشیابی کمّی و کیفی بر اضطراب دانش آموزان شهر قزوین،266 دانش آموز چهارم ابتدایی که در سال تحصیلی 91-1390 مشغول تحصیل بودند، بهشیوهنمونه گیریتصادفیطبقه ای انتخاب شدند.با درنظر گرفتن مدرسهبهمنزلهواحدنمونه گیری،از میان مدارس ابتدایی، 4 مدرسه(یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه از مدارس تحت پوشش طرح و یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه از مدارس غیرمشمول) انتخاب شد. برای انتخاب مدارس غیرمشمول(گروه مقایسه) از نظرات کارشناسان مناطق آموزشی و مدیران مدارس استفاده شد. وقتی که دو مدرسه تحت پوشش ارزشیابی توصیفی تعیین شد، با مشورت کارشناسان مناطق آموزشی و مدیران مدارس، از میان مدارس غیرمشمول طرح، دو مدرسه که از لحاظ سطح اجتماعی- اقتصادی خانواده ها و دانش حرفه ای معلمان همسطح و قابل مقایسه با مدارس مشمول طرح بودند، انتخاب شد. سپس، از هر مدرسه منتخب یک کلاس تعیین شد و دانش آموزان کلاسهای انتخاب شده از لحاظ متغیر اضطرابمورد سنجش قرار گرفتند. برای پردازش و تحلیل داده ها،شاخصهای مرکزی و پراکندگی محاسبه شد و برای مقایسه اضطرابدانش آموزان مشمول طرح ارزشیابی توصیفی با دانش آموزان غیر مشمول، از تحلیل واریانس دو راهه استفاده شد. برای حصول اطمینان از برقراری مفروضه های بنیادی آزمون F، داده های 26 نفر از افراد نمونه آماری حذف شدند و تحلیل آماری برای 240نفر انجام شد.یافته های تحقیق نشان می دهند که ارزشیابی توصیفی به کاهش اضطراب دانش آموزان هر دو جنس منجر شده است. در واقع، از لحاظ سطح اضطراب میان دانش آموزان مشمول طرح ارزشیابی توصیفی و دانش آموزانی که طبق روال قبلی براساس مقیاس فاصله ای صفر تا 20 ارزشیابی شده اند، تفاوت معنادار وجود دارد. اثر اصلی نوع ارزشیابی و جنس دانش آموزان بر اضطراب معنادار است، ولی اثر تعاملی جنس و نوع ارزشیابی بر اضطراب معنادار نیست.بنابراین، صرف نظر از جنس دانش آموز، ارزشیابی توصیفی می تواند سطح اضطراب را کاهش دهد.
تأثیر تراکمی تجربه ارزشیابی توصیفی(کیفی) بر اضطراب آزمون و خودکارآمدی دانش آموزان پنجم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
237 - 265
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین تأثیر تراکمی تجربه نظام ارزشیابی توصیفی بر اضطراب و خودکارآمدی دانش آموزان بود. بدین منظور70 نفر دانش آموز(35 پسر و 35 دختر) که چهار سال متوالی نظام ارزشیابی توصیفی را تجربه کرده بودند و 70 نفر دانش آموز(35 پسر و 35 دختر) مشمول نظام ارزشیابی کمّی، از تهران انتخاب و به پرسشنامه اضطراب(ابوالقاسمی و همکاران(1375) و مقیاس خودکارآمدی دانش آموز (مورگان- جینکز،1999) پاسخ دادند. برای هر متغیر، شاخص های مرکزی و پراکندگی محاسبه و از تحلیل واریانس دو راهه استفاده شد.یافته های پژوهش نشان داد که ارزشیابی توصیفی بر کاهش اضطراب دانش آموزان تأثیر دارد. اثر اصلی نوع ارزشیابی بر اضطراب امتحان معنادار است. صرف نظر از جنس، میانگین اضطراب دانش آموزان مشمول ارزشیابی سنتّی بیشتر از دانش آموزان گروه ارزشیابی توصیفی است. اثر اصلی نوع ارزشیابی و جنس دانش آموزان بر خودکارآمدی معنادار نیست. باوجود این، خودکارآمدی برحسب جنس دانش آموزان از نوع ارزشیابی متأثر می شود. بنابراین، جنس دانش آموز با نوع ارزشیابی رابطه داشته و می تواند اثرات ارزشیابی را تعدیل کند. به نظر می رسد دختران بیش از پسران به اشارات و توصیف های کلامی آموزگاران حساس بوده و از آن متأثر می شوند.کابردهای این یافته ها به تفصیل مورد بحث قرار گرفته و برای انجام تحقیقات بعدی پیشنهادهایی ارائه شد.
شرایط تسهیل گر کاربرد و نهادینه سازی نوآوریهای آموزشی: مطالعه موردی ارزشیابی کیفی، توصیفی در آموزش ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مطالعه شرایط تسهیل کننده کاربرد و نهادینه سازی نوآوری های آموزشی (ارزشیابی کیفی، توصیفی) است. در پژوهش حاضر ارزشیابی کیفی، توصیفی به عنوان نمونه ای از نوآوری آموزشی مد نظر قرار گرفت. در طرحی از نوع همبستگی تعداد 100 نفر از معلمان مقطع ابتدایی از پنج مدرسه مجری طرح ارزشیابی کیفی توصیفی (شامل پایه های اول تا پنجم ابتدایی) به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از شهر تهران انتخاب شدند. سپس مشارکت کنندگان پرسشنامه محقق ساخته شرایط تسهیل کننده اجرا و نهادینه سازی ارزشیابی کیفی، توصیفی با لیکرت پنج ارزشی از کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم را تکمیل کردند. روایی آن توسط اساتید صاحب نظر به تأیید رسید و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد (92/0=α). برای تجزیه تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش متمایل، آزمون فریدمن و آزمون تعقیبی ویلکاکسون در سطح معنی داری 01/0p≤ استفاده شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی 29 گویه، در هشت عامل عدم رضایت از شرایط موجود (4 گویه)، دانش و اطلاعات موجود (4 گویه)، دسترس پذیری منابع (4 گویه)، زمان کافی (3 گویه) پاداش و/ یا مشوق ها (3 گویه)، مشارکت در تصمیم گیری (3 گویه)، تعهد (4 گویه) و رهبری (4) شناخته شدند. نتایج نشان داد عدم رضایت از شرایط موجود و وجود دانش و اطلاعات از بیشترین اولویت در تسهیل کاربرد و نهادینه سازی این نوآوری آموزشی برخوردارند. سایر شرایط شامل رهبری، تعهد، دسترس پذیری منابع، زمان کافی، مشارکت در تصمیم گیری ها و در نهایت پاداش و/یا مشوق ها به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند.
شرایط تسهیل گر کاربرد و نهادینه سازی نوآوریهای آموزشی: مطالعه موردی ارزشیابی کیفی، توصیفی در آموزش ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مطالعه شرایط تسهیل کننده کاربرد و نهادینه سازی نوآوری های آموزشی (ارزشیابی کیفی، توصیفی) است. در پژوهش حاضر ارزشیابی کیفی، توصیفی به عنوان نمونه ای از نوآوری آموزشی مد نظر قرار گرفت. در طرحی از نوع همبستگی تعداد 100 نفر از معلمان مقطع ابتدایی از پنج مدرسه مجری طرح ارزشیابی کیفی توصیفی (شامل پایه های اول تا پنجم ابتدایی) به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از شهر تهران انتخاب شدند. سپس مشارکت کنندگان پرسشنامه محقق ساخته شرایط تسهیل کننده اجرا و نهادینه سازی ارزشیابی کیفی، توصیفی با لیکرت پنج ارزشی از کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم را تکمیل کردند. روایی آن توسط اساتید صاحب نظر به تأیید رسید و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد (92/0=α). برای تجزیه تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش متمایل، آزمون فریدمن و آزمون تعقیبی ویلکاکسون در سطح معنی داری 01/0p≤ استفاده شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی 29 گویه، در هشت عامل عدم رضایت از شرایط موجود (4 گویه)، دانش و اطلاعات موجود (4 گویه)، دسترس پذیری منابع (4 گویه)، زمان کافی (3 گویه) پاداش و/ یا مشوق ها (3 گویه)، مشارکت در تصمیم گیری (3 گویه)، تعهد (4 گویه) و رهبری (4) شناخته شدند. نتایج نشان داد عدم رضایت از شرایط موجود و وجود دانش و اطلاعات از بیشترین اولویت در تسهیل کاربرد و نهادینه سازی این نوآوری آموزشی برخوردارند. سایر شرایط شامل رهبری، تعهد، دسترس پذیری منابع، زمان کافی، مشارکت در تصمیم گیریها و در نهایت پاداش و/یا مشوق ها به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند.
چالش های ارزشیابی کیفی درحوزه اجرا و آموزش
حوزه های تخصصی:
نظام ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی در ایران در سال تحصیلی 83-82 باهدف ایجاد تغییرات بنیادی در نظام موجود ارزشیابی و با عنایت به رویکردهای نوین درفرایندیاددهی-یادگیری و شیوه های اثربخش ارزشیابی دانش آموزان، در تعدادی از مدارس دوره ابتدایی اجرا شد. اجرای این طرح در حال حاضر تا پایه پنجم ابتدایی گسترش یافته است. این نوآوری علیرغم استقبال خوب مانند هر نوآوری دیگر با چالش هایی در حوزه آموزش و اجرا مواجه بوده است. این تحقیق باهدف بررسی چالش های فراروی ارزشیابی کیفی انجام شده است. پس از مطالعه منابع موجود به ویژه تحقیقات صورت گرفته در سازمان های آموزش وپرورش استان ها ، به منظور بررسی این چالش ها پرسشنامه ای محقق ساخته تهیه شدوپس از تعیین اعتبار و روایی، بر روی 83 نفر از دانشجو معلمان آموزش ابتدایی مراکز تربیت معلم شهید هاشمی نژاد و شهید بهشتی مشهد اجرا گردید. علاوه بر آن مصاحبه ای نیمه ساختاریافته از برخی اساتید مرکز تربیت معلم که سابقه تدریس در ارزشیابی کیفی داشتند به عمل آمد. اطلاعات پرسشنامه با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، رسم نمودار) استخراج شد. نهایتاً چالش ها در 5 گروه اصلی دسته بندی شد که نامناسب بودن شرایط فیزیکی بالاترین و ضعف انگیزه در اجرا کمترین فراوانی را ازنظر دانشجو معلمان شرکت کننده در پژوهش داشت. این نتایج با نتایج سایر تحقیقات نیز هم خوانی داشت.
تجارب زیسته معلمان و دانش آموزان پایه ششم از ارزشیایی کیفی درس ریاضی، طراحی مقیاس مهارت های معلمی در ارزشیابی کیفی درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1243 - 1262
حوزه های تخصصی:
زمینه: با بررسی های انجام شده در این زمینه مشخص که مطالعه ای به بررسی تجارب زیسته معلمان و دانش آموزان پایه ششم از ارزشیایی کیفی درس ریاضی، طراحی مقیاس مهارت های معلمی در ارزشیابی کیفی درس ریاضی نپرداخته است.
هدف: هدف این پژوهش بررسی تجارب زیسته معلمان و دانش آموزان پایه ششم از ارزشیایی کیفی درس ریاضی بود.
روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش به صورت کیفی و براساس راهبرد پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان این پژوهش معلمان و دانش آموزان پایه ششم بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری استفاده شد.
یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که از دیدگاه معلمان 23 مقوله اصلی و 60 مقوله فرعی و از دیدگاه دانش آموزان 21 مقوله اصلی و 42 مقوله فرعی به عنوان عوامل و مؤلفه های ضروری مورد نیاز و موانع و چالش های اجرای ارزشیابی کیفی شناسایی شدند.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد مصاحبه شونده ها به آسیب هایی مانند نداشتن اعتقاد قلبی به ارزشیابی کیفی، عدم اطلاع معلمان از فلسفه ارزشیابی کیفی، حاکم نشدن روح ارزشیابی، عدم توانایی سنجش توسط خود دانش آموز، بزرگ شدن معلمان در سیستم ارزشیابی کمی اشاره کرده اند. همچنین معلمان به آسیب هایی مانند کاهش رقابت سالم، حساس نبودن بچه ها به درس، انگیزه ی کم، نبود زیرساخت مناسب، بی خیالی، درس نخواندن دانش آموز، نبود شور و شوق و جذابیت در معلمان و عدم توانایی پوشاندن نقاط ضعف در ارزشیابی کیفی اشاره کردند.