فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
الگوی تربیتی مستبدانه و سخت گیری در آموزش، اگر چه افراد مقاوم را به مقامات برتر می سازند ضعیف ها را دچار شکست یا عواقب زیانبار می نماید. شمس تبریزی به عنوان آموزگاری معنوی عقیده دارد که بهترین روش تربیتی برای افرادی خاص که استعداد لازم را دارند الگوی سخت گیرانه است چون تولد دوباره نیاز به گذر از درد زایمان دارد و پلیدی های درون با آسان گیری ریشه کن نخواهد شد. در این مقاله با بررسی روش های تعلیم و تربیت متناسب با روان شناسی جدید، به بررسی روش شمس تبریزی پرداخته و دیدگاه او نقد و ارزیابی می شود. با بهره گیری از روش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل منطقی، با استناد به منابع دست اول نتیجه گیری می شود که در الگوی تربیتی این عارف برای افراد خاصی که استعداد مربوطه را داشته اند در مواردی کارآمد بوده است و اگر چه در آموزش عمومی جدید مورد قبول نیست در تربیت اختصاصی توصیه شده است. او سه نوع مدرسه و سه مقطع تحصیلی را طراحی می کند که از ابتدایی تا نهایی که معرفت می داند تدوین می سازد.
تحلیل محتوای کمی کتاب جغرافیای کاربردی (پایه دوازدهم انسانی)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کمی کتاب جغرافیای کاربردی برحسب طراحی آموزشی پایه دوازدهم است؛ در روش تحلیل کمی از منظر فعال و غیرفعال بودن بر اساس روش ویلیام رومی متن پرسش ها و تصاویر کتاب بررسی می شود. جامعه مورد مطالعه پژوهش، کتاب جغرافیای کاربردی رشته انسانی بود. کل کتاب به عنوان نمونه، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات در روش کمی، تحلیل مبتنی بر روش ویلیام رومی است که بر اساس مبانی نظری تهیه و روایی آن توسط دبیران درس جغرافیا تائید شد. واحد مطالعه درس های مندرج در کتاب و واحد تجزیه وتحلیل، متن، پرسش ها و تصاویر کتاب است، که بر اساس مقوله های فعال و غیرفعال بوسیله فرمول ویلیام رومی تحلیل و ضریب درگیری آنها مشخص شد. نتایج نشان می دهد که متن کتاب جغرافیای کاربردی با ضریب درگیری 5/0 متنی فعال و پویاست و علاوه بر بیان حقایق و ارائه اطلاعات ذهن دانش آموزان را با مطالب جدید درگیر می کند و از نظر آموزشی رویکرد فعال دارد. پرسش های کتاب با ضریب درگیری 5/1 نشان می دهد که پرسش ها فعال و پویا هستند و زمینه را برای یادگیری فعال فراهم می کنند، اما در مرز قرار دارند، و بهتر است درآنها بازنگری شود. همچنین تصاویر کتاب جغرافیای کاربردی با ضریب درگیری 6/0 نشان دهنده فعال بودن تصاویر است و زمینه را برای فعالیت فراگیران فراهم می کند. بنابراین، متن، فعالیت ها و تصاویر کتاب جغرافیای کاربردی پایه دوازدهم انسانی به روش فعال تدوین شده اند. اما سؤالات بهتر است بازنگری و اصلاح شود، متن کتاب هم اگر در راستای پویا و فعال تر شدن اصلاح شود در راستای طراحی آموزشی مقطع متوسطه بهتر و کاربردی تر است.
روش های تدریس اثربخش جغرافیا در مدرسه های مقطع ابتدایی ایران
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درباره تدریس اثربخش جغرافیا در مقطع ابتدایی کشور ایران است. امروزه در آموزش و پرورش، نقطه توجه خود را از تدریس به یادگیری برگشت داده است. این گونه نگرش، یادگیری را محور و پایه همه برنامه ها، سیاست ها و خط مشی های آموزشی قرار می دهد و بایسته ی آن نیز توجه به تدریس اثربخش و کارآمد است. برونداد اثربخشی روش تدریس معلمان جغرافیا به افزایش کیفیت آموزش و در پایان یادگیری بهتر می انجامد. هدف این پژوهش معرفی گونه های تدریس اثربخش جغرافیا می باشد. روش انجام آن کیفی از گونه ی پدیدارشناسی است. راهبرد چیره بر انجام پژوهش، استقرایی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که روش های گفتگوی جغرافیایی، چندرسانه ای و فناوری پایه، بازوی وارسازی، رفتار مهربانانه، نقشه محوری، پژوهش محوری، ارائه کلاسی، بارش اندیشه ای، مشاهده، تدریس عملکردی، روش آمیخته، پرسش و پاسخ، مشارکت گروهی، انگیزه داشتن معلم، کاوشگری، یادگیری وارونه در یادگیری اثربخش جغرافیا بسیار کارا است. در نتیجه می توان به این باور رسید که آموزش جغرافیا به عنوان دانشی نظری – کاربردی با نگاهی به تدریس متعارف دیگر کارایی خود را دست داده است و باید روش های یادگیری آن همسان با روح زمانه دگردیسی شود. در این مقطع، تدریس جغرافیا به شکل اثربخش، نقشی اساسی در درک دانش آموزان از جهان پیرامون، توسعه تفکر فضایی، و ارتباط با محیط زیست ایفا می کند.
طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی مساله محور با تاکید بر نقش مهارت های زندگی در دوره اول متوسطه
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: این تحقیق باهدف طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی مساله محور با تاکید بر نقش مهارت های زندگی در دوره اول متوسطه انجام شد. روش ها : روش پژوهش از نوع آمیخته و طرح اکتشافی است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار برای طراحی الگو و در بخش کمی از روش پیمایشی برای اعتبارسنجی الگو استفاده شد. دادهها از طریق اسناد بالادستی و متون علمی در بازه زمانی 2023-2000 گردآوری گردید. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری استقرایی و در بخش کمی، تحلیل عاملی تأییدی شاخص های توصیفی میانگین، انحراف معیار و آزمون استنباطی کندال (W) بود. پس از دستیابی به الگوی پیشنهادی از طریق پرسشنامه محقق ساخته با 16 نفر از صاحب نظران به روش نمونه گیری هدفمند جهت اعتبار سنجی الگو نظرخواهی شد. یافته ها: از جمله نتایج به دست آمده در این پژوهش، 70 کد محوری مربوط به ویژگیهای عناصر هدف، محتوا، تدریس، فعالیتهای یادگیری، گروه بندی، منابع، زمان، مکان و ارزشیابی بود. در مرحله کمی پس از تحلیل عاملی تأییدی پرسشنامه محقق ساخته توسط نرم افزار PLS انجام شد و الگوی بدست آمده، با ۷۰ متغیر، پس از تحلیل عاملی تأییدی و برازش مناسب و همچنین بررسی توافق صاحب نظران، اعتبار سنجی و ارائه شد. نتیجه گیری: در نتیجه پیاده سازی طرح برنامه درسی مورد نظر با تاکید بر نقش مهارت های زندگی دانش آموزان اول متوسطه بدست آمده در مدارس اول متوسطه، می تواند در راستای اهداف آموزشی بسیار موثر واقع شود.
چارچوب مفهومی منتورینگ سرگروه های آموزشی در جهت توسعه حرفه ای معلمان دوره آموزش ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوبی برای کاربرد منتورینگ توسط سرگروه های آموزشی در توسعه حرفه ای معلمان دوره آموزش ابتدایی صورت گرفته است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پژوهش داده بنیاد از نوع نظام مند انجام شده است. این روش با هدف پاسخ به سوالات در حوزه هایی که مبانی نظری کافی جهت تدوین فرضیه وجود ندارد، استفاده می شود. جامعه پژوهش تمامی سرگروه های آموزشی، معلمان و مدیران مدارس آموزش ابتدایی شهرستان قاینات را در بر می گیرد. مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با روش ملاک محور انتخاب شدند. داده ها به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته با 7 نفر از سرگروه های آموزشی، 9 معلم آموزش ابتدایی و 5 مدیر آموزشی جمع آوری شد و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، کد گذاری به روش اشتراوس و کوربین در سه مرحله انجام شد: باز، محوری و انتخابی. به منظور اعتباریابی نتایج پژوهش چهار معیار لینکلن و گوبا به کار گرفته شد. یافته های پژوهش چارچوبی پنج عاملی را برای بکارگیری منتورینگ در توسعه حرفه ای معلمان ارائه داد که شامل شرایط علّی (نیاز به بهبود مستمر، ضرورت اشتراک تجارب، تطابق با تغییرات سازمانی)، شرایط زمینه ای (شرایط محیطی مناسب جهت اجرای منتورینگ، حمایت های سازمانی و شرایط حرفه ای)، شرایط مداخله گر( ابعاد آموزشی، اجتماعی، فنی، اقتصادی و فرهنگی)، راهبرد ها (اشتراک ایده و نظر، حضور منتور در جشنواره ها، کلاس و کارگاه های آموزشی) و پیامد های منتورینگ (برای منتی: افزایش شایستگی های حرفه ای، افزایش رضایت شغلی، گسترش ارتباطات موثر، و ارتقا جایگاه، و برای منتور: ارتقا منزلت اجتماعی، کسب و کاربرد تجارب جدید و افزایش حقوق) می-باشد.
تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر انگیزش تحصیلی، انعطاف پذیری شناختی و سبک های اسناد در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر انگیزش تحصیلی، سبک های اسناد و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان بود. روش این پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه هشتم متوسطه اول در سال تحصیلی 1403-1402 در شهر همدان بودند. برای انتخاب نمونه دو کلاس به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به عنوان گروه آزمایش (21 نفر) و گروه کنترل (21 نفر) تلقی گردیدند. پس از انجام پیش آزمون در هر دو گروه، آموزش ذهن آگاهی طی 8 جلسه به گروه آزمایش ارائه شد. سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه های سبک های اسناد، انعطاف پذیری شناختی و انگیزش تحصیلی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد آموزش ذهن آگاهی به صورت معنی داری موجب افزایش انگیزش تحصیلی، افزایش انعطاف پذیری شناختی، افزایش سبک اسناد مثبت و کاهش سبک اسناد منفی در دانش آموزان شده است. آموزش ذهن آگاهی از طریق افزایش آگاهی نسبت به لحظه حال و پرداختن به احساسات و هیجانات بر نظام شناختی کودکان تاثیر گذاشته و می تواند در ارتقای انگیزش تحصیلی، انعطاف پذیری شناختی، سبک اسنادی مثبت و کاهش سبک اسنادی منفی مؤثر باشد. از این رو پیشنهاد می شود که آموزشی ذهن آگاهی در مدارس و مراکز مشاوره وابسته به آموزش وپرورش مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی برنامه توانمندسازی شناختی با رویکرد بدنمندی بر بهبود مهارت های پیشاریاضی و حافظه فعال دیداری-فضایی در کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی برنامه توانمندسازی شناختی با رویکرد بدنمندی و اثربخشی آن بر بهبود مهارت های پیشاریاضی و حافظه فعال دیداری-فضایی در کودکان پیش دبستانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود و ازنظر هدف کاربردی و ازنظر شیوه جمع آوری داده ها در طبقه تحقیقات ترکیبی (کیفی-کمی) قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان 5 تا 7 ساله در مراکز پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1403 بود که از بین آن ها، نمونه ای به حجم 30 نفر (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی گمارش شد. در مرحله بعد دو آزمونِ مهارت های پایه ریاضی (کهن صدق، 1376) و خرده آزمون حافظه فعال دیداری-فضایی (حافظه مازها و یادآوری مکعب) از مجموعه آزمون حافظه فعال برای کودکان (ارجمندنیا، 1388) به عنوان پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. برای آزمون فرضیه ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد برنامه توانمندسازی شناختی با رویکرد بدنمندی بر بهبود مهارت های پیشاریاضی در حیطه های اعداد و عملیات، اندازه گیری، محاسبات اولیه و هندسه و همچنین حافظه فعال دیداری-فضایی اثرگذار است. بر این اساس می توان گفت برنامه توانمندسازی شناختی با رویکرد بدنمندی به دلیل تکیه بر تجربیات مستقیمِ بدنی و حرکتی، سیستم عصبی، حسی، حرکتی و شناختی را هم زمان درگیر می کند.
بررسی دیدگاه های معلمان در رابطه با ارزشیابی توصیفی: شناسایی چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی ضعف ها، چالش ها، و راهکارهای بهبود فرایند اجرای ارزشیابی توصیفی از دیدگاه معلمان مدارس ابتدایی انجام شده است.
روش پژوهش: در این پژوهش، رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمونی استفاده شد و برای گردآوری اطلاعات نیز مصاحبه نیمه ساختار یافته به کار رفت. مشارکت کنندگان پژوهش 25 نفر از معلمان ابتدایی شهرستان طارم در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که بر اساس اشباع نظری، و با روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده از تکنیک های تحلیل مضمونی همچون دسته بندی اطلاعات، کدگذاری، استخراج و ترکیب مضامین استفاده شد.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش در رابطه با چالش های ارزشیابی توصیفی، 9 مضون اصلی؛ شامل رویکرد سهل انگارانه نسبت به ارزشیابی، حذف رقابت سازنده، ازدحام کلاس های درسی، عدم تغییر در نگرش معلمان، توجیه نبودن والدین ، کاهش انگیزه دانش آموزان برتر، عدم تناسب بین محتوا و رویکرد ارزشیابی، ابهام در معیارهای ارزشیابی پایانی، و تغییر نامطلوب شرایط تکرار پایه شناسایی شد. همچنین در رابطه با راهکارهای بهبود ارزشیابی توصیفی 6 مضمون اصلی شامل افزایش طیف های امتیازدهی، بهره گیری از رویکرد کمی در ارزشیابی پایانی، متناسب سازی محتوا ، کاهش ازدحام کلاس ها، آموزش مستمر معلمان و تنوع در رویکرد ارزشیابی توصیفی برای پایه های مختلف تحصیلی شناسایی شد.
نتیجه گیری: ارزشیابی توصیفی هم از نظر فراهم نمودن شرایط مورد نیاز و هم از لحاظ اجرا با چالش ها و مشکلاتی مواجه است که اثربخشی آن را به طور قابل ملاحظه ای تحت تاثیر قرار داده است و رفع نمودن این چالش ها از طریق راهکارهای دقیق و کارآمد ضروری است.
شناسایی ابعاد رهبری الکترونیک در سیستم آموزشی با تاکید بر شرایط بحرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد رهبری الکترونیک در سیستم آموزشی با تاکید بر شرایط بحرانی انجام شده است.
روش پژوهش: روش پژوهش کمی است. شرکت کنندگان بخش اول مدیران آموزش و پرورش و اساتید دانشگاه که در این حوزه فعالیت داشتند که به روش نمونه گیری هدفمند و اشباع نظری، 40 نفر انتخاب شدند در بخش دوم شرکت کنندگان کارشناسان ستاد آموزش و پرورش بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران 101 انتخاب شدندابزار گرداوری داده ها پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن تایید شد در تحلیل داده ها از روش دلفی و روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد مؤلفه های آموزش، توانمند سازی در شرایط بحرانی، امنیت شغلی و روحی، عواملی داخلی موثر در اجرای راهبرداها، عوامل بیرونی، بهره وری آنلاین و مجازی و توانمند سازی منابع انسانی ابعاد رهبری الکترونیک در سیستم آموزش با تاکید بر شرایط بحرانی هستند همچنین مولفه آموزش بر شناسایی ابعاد رهبری الکترونیک در سیستم آموزشی ، ابعاد رهبری الکترونیک بر توانمند سازی در شرایط بحرانی، امنیت شغلی و روحی در شرایط بحرانی موثر است، عواملی داخلی موثر در اجرای راهبرداها بر شناسایی ابعاد رهبری الکترونیک در شرایط بحرانی و همچنین شناسایی ابعاد رهبری الکترونیک در سیستم آموزشی بر عوامل بیرونی در شرایط بحرانی، بهره وری آنلاین و مجازی و توانمند سازی منابع انسانی تاثیرگذار است
نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که اداره آموزش و پرورش با توجه به فلسفه وجودی آن یکی از ارکان اساسی کشوراست. نیازبه زیرساخت هایی داردکه در جهت بهبود آموزش های لازم به کارکنان گام بردارد و دربکارگیری خدمات الکترونیک دچار مشکل نشوند.
بازتولید نقش های جنسیتی در برنامه های درسی، مطالعۀ موردی: مطالعات اجتماعی پایۀ ششم دورۀ ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی بازتولید نقش های جنسیتی در کتاب درسی مطالعات اجتماعی پایه ششم دوره ابتدایی انجام یافته است. روش ها : برای تحقق این هدف، محتوای این کتاب در چهار مؤلّفه جنسیتی شامل مذکر و مؤنث، والدین، خویشاوندان و نقش های شغلی با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کمّی مورد بحث و مداقّه قرار گرفته است. در این مطالعه بنا به ماهیت آن، نمونه برابر با جامعه در نظر گرفته شده است و کل محتوای این کتاب تحلیل شده است. پایایی کدگذاری ها به وسیله سه پژوهشگر و با اتفاق نظر بین آنها کسب شده است. از آمار توصیفی برای توصیف داده ها و از آزمون آماری خی دو برای تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که در هر چهار مؤلّفه جنسیتی مورد بررسی، اکثریت و برتری از آن جنسیت مذکر بوده و تنها در انعکاس جنسیت والدین در تصاویر و متن پرسش ها، فعالیت ها و تمرین های کتاب درسی که به پدر و مادر اشاره داشتند برتری از آن والد مادر بوده و در کل بیشتر مفهومِ مذکرِ پدر، مورد تأکید مؤلّفان بوده است. نتیجه گیری: نتیجه کلی این که با در نظر گرفتن اصل هفتم برنامه درسی ملّی با عنوان «توجه به تفاوت ها»، توجه به تفاوت های جنسیتی به شکل یکسان و مناسب در این کتاب مورد توجه قرار نگرفته است و نیازمند توجه بیشتر برنامه ریزان درسی و مؤلّفان در بازبینی های آتی محتوای این کتاب است.
نقش هوش مصنوعی در طراحی برنامۀ درسی: مطالعه ای فراترکیب
حوزههای تخصصی:
پیشینه و هدف : با توجه به اینکه یکی از کاربردهای هوش مصنوعی در آموزش در طراحی برنامه درسی نهفته است، پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش هوش مصنوعی در طراحی برنامه درسی، انجام شده است. روش : این پژوهش ازنظر نحوه گردآوری داده ها و اطلاعات از نوع کیفی بوده که با استفاده از شیوه مرور سیستماتیک و با جستجوی کلمات کلیدی؛ طراحی، برنامه درسی، نقش و هوش مصنوعی و معادل آنها در انگلیسی در مقالات منتشر شده از سال 2000 تا 2024 موجود در پایگاه های اطلاعاتیGoogle Scholar، Springer،Magiran،SID scopus ,Science Direct، سیویلیکا و ایران داک انجام گرفته است که پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از پایگاه های مذکور، در مجموع از 103 منبع بدست آمده، تعداد 54 منبع پس از حذف منابع غیرمرتبط برای انجام بررسی نهایی انتخاب شدند. یافته ها : یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است؛ ادغام هوش مصنوعی در طراحی برنامه درسی شامل استفاده از فنّاوری های هوش مصنوعی برای طراحی، پیاده سازی و بهینه سازی برنامه های درسی است. معلمان در برنامه درسی با استفاده از قابلیت های هوش مصنوعی برای تجزیه و تحلیل داده ها، تولید محتوا و ارائه بازخورد مستمر، می توانند کیفیت آموزش را افزایش و نیازهای دانش آموزان خود را بهتر برآورده کنند. نتیجه گیری : بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت؛ برنامه درسی مبتنی بر هوش مصنوعی، تجربیات یادگیری شخصی تر، کارآمدترو قانع کننده تری ایجاد می کند و نقشی دگرگون کننده ای در طراحی برنامه درسی با شخصی سازی یادگیری، کارایی آموزشی، تصمیمات مبتنی بر داده، همسویی با استانداردهای آموزشی و بهبود مستمر یادگیری ایفا می کند.
Validating An Evaluation Model for Quality Assurance Of High Schools Education(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۲, Issue ۴, Winter ۲۰۲۴
101 - 131
حوزههای تخصصی:
The study aimed to design a quality assurance evaluation model for a sample of Iranian secondary schools. Considering the nature of the research questions, the researchers chose a plan based on relativistic ontology and constructivist epistemology The participants included all educational specialists, principals and teachers of West Azerbaijan that among them; 23 experts were selected purposefully by snowball sampling method. The data collection tool was a semi-structured interview protocol. Data analyzed through grounded theory three-steps coding process (open, axial and selective). The results revealed that quality evaluation model of secondary school education consists 248 open codes, 37 axial codes and finally 5 selective codes. Among axial codes 7 items belonged to causal factors, 7 categories are related to contexts and backgrounds, 12 categories are belonged to intervener factors, 6 categories are related to strategies, 6 categories are related to consequences and one category is considered as core phenomenon. Finding of the research reveal that education quality assurance evaluation is affected by facilities and equipment, objectives of secondary education, curriculum, teaching method, teaching-behavioral competence of teacher, organizational factors, educational content, needs and expectations of stakeholders and financial problems; it can lead to educational productivity and academic satisfaction.
طراحی الگوی اقتصاد در آموزش شیمی با تأکید بر مؤلفه های اقتصاد دانش بنیان (مورد مطالعه: معلمان شیمی شهرستان های استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی بنیادی و جامع به بررسی و ارائه یک الگوی مفهومی برای تبیین اقتصاد در آموزش شیمی با تأکید بر مؤلفه های اقتصاد دانش بنیان می پردازد و برای این منظور، از رویکرد آمیخته بهره می برد. جامعه آماری بخش های کیفی و کمّی تحقیق را به ترتیب تمام اعضای هیأت علمی رشته شیمی دانشگاه فرهنگیان و معلمان شیمی شهرستان های استان تهران به تعداد 761 نفر، و تمام معلمان شیمی شهرستان های استان تهران به تعداد 733 نفر تشکیل می دهند. نمونه آماری بخش کیفی با روش نمونه گیری گلوله برفی و هدفمند 15 نفر و بخش کمّی طبق فرمول کوکران 252 نفر با روش تصادفی بوده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی و پایایی سؤالات توسط صاحب نظران تأیید شد. تجزیه و تحلیل مصاحبه ها و داده های پرسشنامه با استفاده از نرم افزارهای MAX. QDA. نسخه 2007، IBM SPSS Statistics 26 و LISREL 8.8 انجام گرفت. از راهبرد نظریه داده بنیاد مشتمل بر کدگذاری باز، محوری و انتخابی جهت دستیابی به الگوی مستخرج از پژوهش استفاده گردید. یافته های بخش کیفی، بیانگر آن است چهار مؤلفه شامل انگیزه اقتصادی (با 8 مقوله)، آموزش و نیروی انسانی (با 4 مقوله)، نوآوری (با 5 مقوله) و فناوری اطلاعات و ارتباطات (با 3 مقوله) در اقتصاد در آموزش شیمی مؤثر هستند. یافته های بخش کمّی الگوی استخراج شده را تأیید می کنند. شاخص های برازش مطلق و مقتصد در یک ساختار برازش مطلوب، الگوی اقتصاد در آموزش شیمی با تأکید بر مؤلفه های اقتصاد دانش بنیان را حمایت می کنند.
مطالعه رابطه بین کیفیت آموزش الکترونیک و پریشانی روان شناختی دانشجویان دانشگاه شاهد تهران
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه به بررسی رابطه بین کیفیت آموزش الکترونیکی و پریشانی روان شناختی در دانشجویان می پردازد.
روش پژوهش: روش تحقیق حاضر کمی می باشد و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دانشگاه شاهد است که تعداد آنها 6852 بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 610 نفر تعیین گردید.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که بین سهولت دسترسی در فضای مجازی و پریشانی روان شناختی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد و شدت رابطه در حد متوسط می باشد (426/0-)، بین زیر ساخت های یادگیری الکترونیکی و پریشانی روان شناختی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد و شدت رابطه در حد (302/0-) بوده است، بین تعاملات در فضای مجازی و پریشانی روان شناختی هم رابطه منفی و معنی داری وجود داشته است و شدت رابطه در حد متوسط بوده است (399/0-)، بین کیفیت محتوای مطالب ارائه شده در فضای مجازی و پریشانی روان شناختی هم رابطه مثبت و معنی داری وجود داشته و شدت رابطه در حد متوسط بوده است (423/0-) براساس نتایج بین کیفیت آموزش الکترونیک و پریشانی روان شناختی دانشجویان رابطه منفی و معنی داری داشته است (447/0-).
نتیجه گیری: دانشجویانی که آمادگی کمتری برای یادگیری آنلاین داشتند، تنش های روانشناختی بیشتری در حین یادگیری الکترونیکی را تجربه کردند. یافته های پژوهش بر ضرورت توانمند سازی دانشجویان برای یادگیری آنلاین، غربالگری اختلالات روانشناختی و تامین منابع حمایت های و مشاوره ای جهت ارتقاء سلامت روانی دانشجویان تاکید می نماید.
Availability and Accessibility of Open Educational Resources in Distances Learning Centers in Oyo State, Nigeria(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The fusion of Information Communication Technology (ICT) and open educational resources (OER) has brought about a transformative wave in global education, elevating both student engagement and academic performance. Despite these positive strides, persistent challenges such as gender-based technology disparities and social factors remain prevalent. The COVID-19 pandemic has acted as a catalyst, accelerating the adoption of OER. This study examined availability and accessibility of open educational resources in distance learning centers in Oyo state A descriptive survey research design was adopted, the study gathered data through a Google Form-based online questionnaire, reaching 500 open educational students across three distance learning centres, 381 valid responses were retained for analysis, which was performed using SPSS software. The findings unveiled that open educational resources were available in distance learning centers, predominantly through e-library platforms. Students possessed access to essential devices and could connect to OER through their centre’s website and free Wi-Fi. A noteworthy negative correlation between resource availability and access was identified. Furthermore, a significant gender-based difference was noted, favouring male students with higher access to OER compared to their female counterparts. The study affirmed the availability of open educational resources in distance learning canters and the students' access to these resources. Recommendations included efforts to enhance availability, improve student access.
بررسی تأثیر روش تدریس خلاقانه درس فارسی با تأکید بر سبک های یادگیری وارک (VARK) در یادگیری دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تدریس خلاقانه درس فارسی با توجه به سبک های یادگیری وارک (VARK) بر یادگیری دانش آموزان دختر اول ابتدایی منطقه 14 تهران و از نوع تحقیقات شبه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه اول یکی از آموزشگاه های منطقه 14 تهران در سال تحصیلی 1402-1403 بود که از بین آنها به روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به سبک های یادگیری (با استفاده از پرسش نامه سبک های یادگیری وارک) 50 نفر انتخاب شدند و در 5 گروه 10 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در پژوهش حاضر نمونه گیری به صورت هدفمند طبق سبک های یادگیری تعریف شده وارک به انجام رسید. رویکرد روش حاضر شبه آزمایشی به صورت پیش آزمون و پس آزمون بود که در قسمت پیش آزمون، نمرات یادگیری ثبت شد و در مرحله بعد گروه های مشخص بر اساس سبک یادگیریشان تحت آموزش تدریس خلاقانه قرار گرفتند و در انتهای جلسات آموزشی نمرات حاصل از پس آزمون پس از ثبت، تحت تحلیل کواریانس قرار گرفته و تأثیر مداخلات آموزشی بر یادگیری مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که تدریس خلاقانه بر اساس سبک یادگیری بصری تفاوت معناداری بر یادگیری درس فارسی دانش آموزان دارد (001/0 P<، F=34.796). در مقابل، سبک شنیداری تفاوت معناداری نداشت (426/0 P<، F=0.664). همچنین، سبک خواندن - نوشتنی (لمسی) نیز معنادار نبود (098/0 P<، F=3.068)، اما سبک جنبشی تفاوت قابل توجهی بر یادگیری نشان داد (001/0 P<، F=26.473). این یافته ها تأکید می کنند که شناخت ویژگی های فردی دانش آموزان و استفاده از شیوه های نوین و خلاقانه تدریس می تواند به بهبود عملکرد آموزشی و رفع چالش های یادگیری کمک کند. بنابراین نتیجه کلی پژوهش حاضر تأکید بر اهمیت تدریس خلاقانه متناسب با سبک های یادگیری در بهبود یادگیری درس فارسی دانش آموزان دختر پایه اول ابتدایی است.
طراحی و روایی یابی الگوی ارزشیابی شایستگی محور جهت سنجش و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر باهدف طراحی و روایی یابی الگوی ارزشیابی مبتنی بر شایستگی در سنجش و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره اول متوسطه انجام گرفته است.
روش پژوهش: میدان پژوهش شامل «کلیه اسناد و منابع مربوط به ارزشیابی پیشرفت تحصیلی مبتنی بر شایستگی» و «مدیران، معاونان و دبیران دبیرستان های دولتی استان آذربایجان غربی» بود. پژوهش حاضر به شیوه ی مروری (اسنادی) انجام گردید. پس از تنظیم سؤالات پژوهش، به منظور شناسایی ابعاد و مؤلفه ها، اصطلاحات جستجو مشخص و پایگاه های مناسب برای دریافت منابع مربوط مشخص شدند همچنین با توجه به مبانی نظری و پیشینه پژوهش، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی 45 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود.
یافته ها: بامطالعه منابع موجود، اسناد بالادستی و مصاحبه نیمه ساختاریافته، ابعاد و مؤلفه های ارزشیابی مبتنی بر شایستگی شامل ابعاد «مبانی تعیین شایستگی ها»، «شایستگی های کلیدی»، «اصول و ویژگی ها»، «ابزار و روش ها»، «اهداف و استانداردها»، «ارزیاب»، «زمان ارزشیابی» و «بازخورد» شناسایی شد.
نتیجه گیری: درنهایت الگوی ارزشیابی شایستگی محور شامل دو بخش اصلی «کجا باید باشیم؟» و «کجا هستیم؟» ترسیم شد، بخش اول شامل مبانی تعیین شایستگی ها است شامل سه مؤلفه؛ شایستگی های کلیدی شامل (مهارت های شناختی و غیر شناختی)؛ تعیین اهداف و استانداردها؛ با توجه به اصول و ویژگی های ارزشیابی شایستگی محوراست؛ بخش دوم الگو تعیین اینکه کجا هستیم با استفاده از ابعاد: ابزار و روش های ارزشیابی (با تأکید بر ابزارها و روش های چندگانه)؛ در بعد ارزیاب (تنوع ارزیاب) در بعد زمان (متغیر بودن زمان ارزشیابی) و بازخورد (تکوینی، توصیفی و تراکمی) است. از این الگو می توان برای تدوین محتوی و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره اول متوسطه استفاده کرد.
انگاره یابی در نظام تعلیم و تربیت دانشگاهی؛ تطبیقی فرهنگ محور با آیاتی از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
241 - 258
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سازمانی مهمترین عنصری است که در هویت یک سازمان و در نهایت یک ملت تأثیرگذار است. در واقع هرچند جامعه از ابعاد دیگر قدرتمند باشد ولی بدون فرهنگ قوی و شایسته، هویت مناسب ندارد. در واقع افراد یک جامعه از فرهنگ تأثیر می پذیرند که عمیق ترین سطح فرهنگ سازمانی انگاره افراد است. پژوهش پیش رو در تلاش است تا با شناسایی و موشکافی انگاره ها در نظام تعلیم و تربیت دانشگاهی و تطبیق آن با آیاتی از قرآن کریم امکان نفوذ در فرهنگ سازمانی دانشگاه های کشور را فراهم سازد تا در نهایت بتوان شایسته محوری را در آن سازمان ها رقم زد. این مطالعه با تکیه بر پارادایم تفسیری به صورت کاربردی به انجام رسیده است و روش آن کیفی داده بنیاد، از نوع نوخاسته می باشد که با مصاحبه بدون ساختار با ۳۵ نفر از اعضای هیئت علمی تمام وقت در دانشگاه های دولتی کشور به روش هدفمند و انطباق با کلام وحیانی (آیات و روایات) صورت گرفته است. الگوی کلی مورد تأیید است که می تواند در قالب بخشنامه و آیین نامه، راهکاری برای همه دانشگاه های جویای فرهنگ سازمانی شایسته مورد استفاده و بهره برداری قرار گیرد.
نسبت ساحت های تربیتی شش گانه سند تحول بنیادین تعلیم و تربیت در پژوهش های مرتبط با اندیشه امامین انقلاب، شناسایی خلأها و ارائه راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ ویژه نامه ۱۴۰۳
107 - 145
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف این پژوهش، مرور نظام مند نسبت ساحت های تربیتی شش گانه سند تحول بنیادین در پژوهش های مرتبط با اندیشه امامین انقلاب بود. روش ها : رویکرد پژوهش کیفی است که به روش بررسی اسنادی، فراتحلیل و نظرسنجی از متخصصان انجام شده است. جامعه پژوهش، کلیه پژوهش های مرتبط با اندیشه تربیتی اسلامی و کلیه متخصصان مرتبط با موضوع بوده است که نمونه پژوهشی آن به شیوه هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها چک لیست، سیاهه تحلیل محتوا و فرم مصاحبه بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از مرور نظام مند توصیفی، تحلیل تفسیری و تحلیل مضمون استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که مجموعاً ۱۸۰ پژوهش انتشار یافته و مرتبط با اندیشه تربیتی امامین انقلاب خلأ پژوهشی در ساحت های تربیت زیستی و بدنی، اقتصادی و حرفه ای در اندیشه امام خمینی (ره) و مورد غفلت بودن اندیشه تربیت در ساحت زیبایی شناختی و هنری در اندیشه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) بوده است. همچنین در بخش فراتحلیل ۴۵ پژوهش انتخاب و موردبررسی و تحلیل قرار گرفتند. که درمجموع ۳۷۶ کد مضمون فراگیر شناسایی شد. در خصوص راهکارهای رفع خلأها ۳۰ کد مفهومی شناسایی شد و در دو بعد راهکارهای آموزشی و راهکارهای پژوهشی و در ۳ محور شامل برنامه ریزی و سیاست گذاری، توسعه محتوایی و فعالیت های فرهنگی دسته بندی شدند. نتیجه گیری: با توجه به سپهر اندیشه امامین انقلاب، جامع نگری ایشان در همه حوزه های تربیتی، جنبه های مغفول پژوهشی می تواند مسیر پیش روی پژوهشگران را برای انتخاب مسئله پژوهش روشن سازد.
طراحی برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی برای نوجوانان دارای اختلال عاطفی با سابقه مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
214 - 203
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مصرف مواد مخدر در نوجوانان پدیده ای روانی-اجتماعی است که ویژگی شخصیتی، بیولوژیکی، خانوادگی، فرهنگی عاطفی، اجتماعی و اقتصادی در شکل گیری آن نقش دارند و در این بین نقش عوامل عاطفی از جمله بدتنظیمی هیجانی در سوق دادن نوجوانان به مصرف مواد و همچنین ادامه مصرف نقش تعیین کننده ای دارد. پژوهش حاضر با هدف طراحی برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی برای نوجوانان دارای اختلال عاطفی با سابقه مصرف مواد مخدر بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی از نوع پدیدارشناختی است بود. جامعه پژوهش شامل کلیه متخصصین روانشناسی کودک و نوجوان و اعتیاد است که برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخصیصی در هفت مرحله و در 17 جلسه تنظیم و برنامه طراحی شده در اختیار 10 نفر از متخصصان روانشناسان کودک و نوجوان و اعتیاد قرار گرفت و پس از تأیید برنامه شاخص روایی محتوایی و نسبت روایی محتوایی محاسبه شد. یافته ها: نتایج حاصل از روایی محتوایی و اجرای برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی نشان داد که این بسته از ضریب نسبی روایی محتوا و شاخص روایی محتوایی مورد تأیید قرار گرفته است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان گفت که این بسته یک برنامه جامع برای نوجوانان دارای اختلال عاطفی با سابقه مصرف مواد مخدر است.