فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۴٬۳۸۳ مورد.
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
30-5
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه کیفی عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی از نظر زنان مطلقه، قبل و بعد از فرآیند ازدواج و طلاق آن ها انجام شد. روش: طرح پژوهش کیفی بود و از نظریه زمینه ای برای بررسی زمینه داده ها استفاده شد. از بین زنان مراجعه کننده به دادگاه خانواده شهرستان میبد در سال 1398 که از همسر خود جدا شده بودند، به شیوه نمونه گیری هدفمند 12 نفر برای شرکت درپژوهش انتخاب شد. حجم نمونه براساس اشباع نظری داده های مستخرج از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته انتخاب شد. یافته ها: نتایج نشان داد زنان مطلقه، قبل از ازدواج، یا تعاریف خاص و غیرواقعی نسبت به رضایت زناشویی داشتند و یا یک دید ایده آل گرایانه و سطحی نگر به زندگی زناشویی با کمترین حد وجود مشکلات داشتند، درصورتی که بعد از طلاق به ملاک های عینی و مشخصی برای دست یابی به رضایت زناشویی معتقد شده بودند. عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی از نظر زنان شرکت کننده در پژوهش قبل از ازدواجشان در قالب مفاهیمی مانند آرمان گرایی، سطحی نگری، تفاهم نگرشی، عدم نگرش خاص طبقه بندی شد و این عوامل پس از طلاق در قالب مفاهیمی چون کنترل رفتار و هیجانات، تناسب شخصی وخانوادگی، تفکرگرایی-عقل مداری، مدیریت روابط و مسئولیت پذیری طقه بندی شد. با این وجود، زنان مطلقه قبل از ازدواج به ملاک های منطقی هم معتقد بودند و که ملاک ها همچنان بعد از طلاق نیز حفظ شده بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت تغییر نگرش های سطحی، غیرواقعی و ایده آل گرایانه نسبت به رضایت زناشویی و گرایش به سمت پذیرش واقعیت های رابطه زناشویی می تواند نقش موثری در پیشگیری از طلاق داشته باشد .
آسیب های درون فردی و بین فردی روابط دختران نوجوان با جنس مخالف (تحلیل کیفی)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه درک عمیق تجربه ی دختران نوجوانی است که با جنس مخالف بودند یا کسانی که تجربه این روابط را قبلاً داشتند. روش تحقیق، کیفی و از نوع پدیدار شناسی بود که از طریق مصاحبه ی عمیق در نهایت با 10 نفر از مشارکت کنندگان که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند بود، انجام گرفت. افراد مورد مطالعه در این پژوهش را دختران 19-15 ساله ای شهر دستگرد برخوار که حداقل 6 ماه با جنس مخالف در ارتباط بودند،تشکیل می داد. اطلاعات به روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با تجزیه و تحلیل داده ها تعداد 199 عبارت معنادار در مورد آسیب ها بدست آمد که تمامی مفاهیم با توجه با ماهیت آنان در طبقه بندی جداگانه ای قرار گرفتند. طبقه بندی ها بر اساس مصاحبه های انجام شده در زمینه آسیب ها شامل پنج شاخه اصلی تحصیلی، روانشناختی، خانوادگی، جسمانی، اجتماعی و در نهایت به دو گروه اصلی آسیب ها درون فردی و بین فردی دسته بندی شد. در مجموع برای آسیب ها 30 تم بدست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که آسیب ها ی ارتباط با جنس مخالف در دختران بیشتر بر پایه امور روانشناختی و درون روانی استوار است و کمتر بر پایه امور بین فردی و اجتماعی.
مقایسه ذهن آگاهی و سلامت عمومی در افراد نظامی با و بدون اختلال وزوز گوش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
29 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف : اختلال وزوز گوش در افراد نظامی شایع است و به همین دلیل پژوهش حاضر با هدف مقایسه ذهن آگاهی و سلامت عمومی در افراد نظامی با و بدون اختلال وزوز گوش انجام شد.
روش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا علی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش نظامیان مرد مراجعه کننده به بیمارستان خانواده ارتش و دانشجویان دانشگاه افسری امام علی (ع) در سال های 1400-1399 بودند. حجم نمونه 50 نفر در نظر گرفته شد که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه مساوی (25 نفر با اختلال وزوز گوش و 25 بدون آن) جایگزین شدند. گروه ها به پرسشنامه های ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006) و سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلیر، 1979) پاسخ دادند و داده ها با روش های خی دو و تی مستقل در نرم افزار SPSS-21 تحلیل شدند.
یافته ها : یافته ها نشان داد که گروه ها از نظر متغیرهای جمعیت شناختی تأهل و سن تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>). گروه ها از نظر نمره کل ذهن آگاهی و مولفه های مشاهده، توصیف و عمل با آگاهی تفاوت معناداری داشتند (05/0˂P)، اما از نظر مولفه های عدم قضاوت گری و عدم واکنشگری تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>). همچنین، گروه ها از نظر نمره کل سلامت عمومی و مولفه های علائم جسمانی، افسردگی و بدکارکردی اجتماعی تفاوت معناداری داشتند (05/0˂P)، اما از نظر مولفه اضطراب و بی خوابی تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>).
نتیجه گیری : نتایج حاکی از وضعیت نامناسب تر نظامیان با اختلال وزوز گوش در مقایسه با نظامیان بدون آن از نظر ذهن آگاهی و سلامت عمومی بود. بنابراین، برنامه ریزی برای بهبود ویژگی های روانشناختی آنها جهت استفاده از روش های درمانی مناسب ضروری است.
بررسی عملی بودن آزمون استعداد بارت برای هدایت تحصیلی شغلی دانش آموزان پایه نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی عملی بودن آزمون استعداد بارت (2015) برای هدایت تحصیلی شغلی دانش آموزان پایه نهم استان کردستان و آذربایجان غربی مورد بررسی قرار گرفت.روش: روش تحقیق کاربردی از نوع همبستگی بود. در اجرای این پژوهش گروهی با حجم 381 نفر از دانش آموزان پایه دهم و پازدهم شهرستان سقز و بوکان به روش نمونه گیری تصادفی و خوشه ای انتخاب و پرسشنامه استعداد بارت بر روی آن ها اجرا شد. ابزار پژوهش مجموعه 434 سؤالی استعداد بارت بود که آزمودنی می بایست در 135 دقیقه به سؤالات آزمون پاسخ میداد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از دو روش همبستگی و روش عملی و تجربی استفاده شد و نتایج با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان داد که در روش اول آزمون استعداد بارت در برخی حیطه ها و رشته هابا نتایج کارنامه هدایت تحصیلی همبستگی مثبت و معنا داری دارد و در روش دوم برای هر رشته تحصیلی شغلی یک فرمول مشخص شد که از طریق جمع امتیازات هر فرمول در هر رشته میتوان اولویت رشته هر فرد را در هدایت تحصیلی شغلی مشخص کرد.نتیجه گیری: به طورکلی یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که آزمون استعداد بارتوانایی کابرد در هدایت تحصیلی را دارد.
تاثیر برنامه ی گذار خانه به مدرسه بر آمادگی اجتماعی - هیجانی دانش آموزان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
200-224
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه ی گذار خانه به مدرسه بر آمادگی اجتماعی- هیجانی دانش آموزان پیش دبستانی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه گواه بود و جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی دانش آموزان پیش دبستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی ٩٧-٩6 بودند که برای اولین بار وارد مهد کودک می شدند. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت داوطلبانه و از بین مهدکودک های ناحیه 5، دو مهد که حاضر به همکاری در این پژوهش بودند، مشخص شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه گواه و آزمایش هر کدام شامل ١٧دانش آموز بود که شرایط ورود به مداخله را داشتند. برنامه گذار خانه به مدرسه طی سه ماه بر روی دانش آموزان گروه آزمایش انجام شد و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی آمادگی اجتماعی- هیجانی باستین (٢٠٠٧) استفاده شد. یافته ها: داده ها به روش کوواریانس یک متغیره و چند متغیره تحلیل شد و نتایج نشان داد برنامه ی گذار خانه به مدرسه بر آمادگی اجتماعی- هیجانی کودکان مؤثر بوده است. (٠٠٣/٠ < P ). نتیجه گیری: بنابراین می توان از برنامه ی گذار خانه به مدرسه برای افزایش آمادگی اجتماعی – هیجانی دانش آموزان پیش دبستانی استفاده کرد.
رابطه سرمایه روان شناختی و اخلاق حرفه ای در پرستاران: نقش واسطه ای مکانیسم های دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
113 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین سرمایه روان شناختی و اخلاق حرفه ای با نقش واسطه ای مکانیزم های دفاعی در پرستاران انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری 1237 پرستار در بیمارستان های شهر همدان بودند که 234 پرستار به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های اخلاق حرفه ای کادوزیر (2002)، سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران (2007) و مکانیسم های دفاعی اندروز و همکاران (1993) جمع آوری و بوسیله آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به شیوه سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته ها: بین ابعاد سرمایه روان شناختی (امیدواری، خوش بینی، خودکارآمدی و تاب آوری) با اخلاق حرفه ای رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (01/0P<). نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که مکانیسم های دفاعی رشدیافته، رشدنایافته و روان آزرده در رابطه بین سرمایه روان شناختی و اخلاق حرفه ای نقش میانجی معنادار دارند (01/0P<). نتیجه گیری: مکانیسم های دفاعی بر رابطه سرمایه های روان شناختی و اخلاق حرفه ای تاثیر غیرمستقیم دارد. به منظور ارتقاء اخلاق حرفه ای پرستاران باید به مقوله های خودکارآمدی، تاب آوری، امیدواری و خوش بینی آنان توجه کرد و از طریق مشاوره و آموزش، زمینه بکارگیری مکانیسم های دفاعی رشدیافته در پرستاران فراهم شود.
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد چندوجهی لازاروس بر بهزیستی روان شناختی دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
108-128
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد چندوجهی لازاروس بر بهزیستی روان شناختی دانش آموزان روستایی پسر اجرا شد . روش: پژوهش حاضر، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه موردمطالعه کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه مدارس دولتی مناطق روستایی شهرستان اندیمشک را شامل می شد که با روش نمونه گیری خوشه ای، 30 نفر از افراد این جامعه که در مقیاس بهزیستی روان شناختی نمره ی کل پایین تر از حد متوسط یعنی پایین تر از 63 کسب کردند، انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایشی به طور هفتگی 8 جلسه مشاوره گروهی دریافت کردند(هر جلسه 90 دقیقه). ابزار پژوهش فرم کوتاه پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف بود. پس از اتمام جلسات، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین دو گروه آزمایش و گواه ازنظر بهزیستی روان شناختی تفاوت معناداری وجود دارد(001/0> p ). دستاورد نهایی این پژوهش، اثربخشی گروه درمانی چندوجهی لازاروس برافزایش بهزیستی روان شناختی دانش آموزان پسر بود. نتیجه گیری : به طورکلی یافته های پژوهش نقش و اهمیت درمان چندوجهی لازاروس را در افزایش بهزیستی روان شناختی نشان می دهد.
اثربخشی آموزش روش دلگرم سازی شوانکر مبتنی بر نظریه آدلر بر خودکارآمدی، رضایتمندی از زندگی و تنظیم هیجانی زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
161 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش روش دلگرم سازی شوانکر مبتنی بر نظریه آدلر بر خودکارآمدی، رضایتمندی از زندگی و تنظیم هیجانی زوجین متعارض در تهران بود. روش تحقیق در این پژوهش، نیمه آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را زوجین متعارض شهر تهران تشکیل می دهند با توجه به جمعیت زوجین متعارض شهر تهران جمعا تعداد آنان 20000 نفربودند. نمونه پژوهش شامل 50 نفر از زوجین مراجعه کننده (مرد یا زن) به مراکز مشاوره شهر تهران بود که به روش نمونه گیری در دسترس از بین مراجعین انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش آموزش روش دلگرم سازی شوانکر مبتنی بر نظریه آدلر (25 زوج) و گروه گواه(25زوج) گمارش شدند. داده های پژوهش با کمک پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران(1982)، پرسشنامه رضایت از زندگی داینر، ایمونز، لارسن و گریفین ( ۱۹۸۵ ) و پرسشنامه تنظیم هیجانی گارنفسکی و همکاران(۲۰۰۱) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آنالیز تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش روش دلگرم سازی شوانکر مبتنی بر نظریه آدلر بر خودکارآمدی، رضایتمندی از زندگی و تنظیم هیجانی زوجین متعارض در تهران نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری اثر بخش بوده اند (001/0≥P). بنابراین با توجه به اثربخشی آموزش روش دلگرم سازی می توان از این مداخلات در محیط های مشاوره و روان درمانی خانواده استفاده کرد .
تدوین دست نامه راهنمای هنر درمانی مادر-محور و آزمون اثر آن بر رابطه مادر و کودک برای خانواده های دارای کودکان دچار اختلالات طیف درخودماندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلالات طیف درخودماندگی به عنوان یکی از وخیم ترین و پیچیده ترین اختلالات روان شناختی کودکان شناخته شده است که با مشکلاتی چون نقص کیفی در روابط اجتماعی، کلامی و رفتارها، حرکات تکراری، کلیشه ای و محدود همراه است. این مشکلات در روند ارتباط و تعاملات این کودکان با سایرین و اعضای خانواده به خصوص مادران آن ها اثر منفی و آسیب زایی دارد. پژوهش حاضر با هدف تدوین دست نامه راهنمای هنر درمانی مادر-محور و چگونگی اثربخشی آن بر رابطه مادر و کودک انجام گرفته است. روش مورداستفاده در پژوهش حاضر، روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون، همراه با گروه کنترل و پیگیری (دوماهه) است. تعداد بیست مادر و کودک دارای اختلالات طیف درخودماندگی از میان مادران و کودکانی که به کلینیک آموزش و پژوهش کودکان با اختلال ویژه دانشگاه شهید بهشتی مراجعه کرده اند، انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه ده نفره آزمایش و کنترل قرار داده شدند. هر دو گروه در سه مرحله، پیش و پس از مداخله و دو ماه بعد از مداخله به مقیاس رابطه مادر و کودک پیانتا (Pianta, 1992) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و روش های آماری t استیودنت و تحلیل واریانس آمیخته استفاده شده است. یافته ها نشان داد که دست نامه راهنمای هنر درمانی مادر-محور به طور معناداری رابطه مثبت مادر و کودک را در گروه آزمایش افزایش داده است؛ افزایش صمیمیت (F=8.49,sig<0.001) کاهش تعارض (F=47.52,sig<0.001) و کاهش وابستگی (F=13.29,sig<0.001). به عبارت دیگر تعارض و وابستگی در رابطه مادر و کودک دارای اختلالات طیف درخودماندگی کاهش و نزدیکی افزایش یافته است. درنتیجه اثربخشی دست نامه راهنمای هنر درمانی مادر-محور مورد تائید است.
پیش بینی عزت نفس نوجوانان براساس رابطه والد-فرزند، نیازهای بنیادین روان شناختی و خودپنداره
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی عزت نفس نوجوانان براساس رابطه والد-فرزند، نیازهای بنیادین روان شناختی و خودپنداره انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه دبیرستان های شهرستان میبد در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند که از بین جامعه هدف تعداد 461 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب و به صورت مجازی در پژوهش شرکت کردند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های عزت نفس کوپراسمیت (1967)، رابطه والد-فرزند فاین و همکاران (1983)، نیازهای بنیادین روانشناختی (2000) و خودپنداره راجرز (1938) جمع آوری و در نهایت داده های 398 شرکت کننده که قابلیت تحلیل داشت به منظور بررسی فرضیه های پژوهش با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه و با کمک نرم افزار SPSS25 تحلیل شد. یافته ها حاکی از این بود که ارتباط والد- فرزند، نیازهای بنیادین روان شناختی و خودپنداره به صورت معنادار عزت نفس را در نوجوانان پیش بینی می کند. براساس نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت به منظور بهبود عزت نفس نوجوانان، توجه به رابطه والد فرزند، ارضای نیازهای بنیادین و خودپنداره نوجوانان ضروری است.
ساخت و اعتباریابی مقیاس کیفیت رابطه مادرشوهر و عروس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
141-160
حوزههای تخصصی:
هدف : تعارض مادرشوهر و عروس یکی از رایج ترین مسائل، به خصوص در کشورهای آسیایی است که فرهنگ جمع گرا و جامعه ی مردسالاری دارند. هدف اصلی این پژوهش ساخت و اعتباریابی مقیاس کیفیت رابطه مادرشوهر و عروس بود. روش : روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران دانش آموزان شهر اهواز بود. در این پژوهش، دو نمونه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای مورد استفاده قرار گرفت. در نمونه اول به منظور انجام تحلیل عامل اکتشافی 411 نفر و در مرحله دوم نیز به منظور انجام تحلیل عامل تأییدی یک نمونه 211 نفری از مادران انتخاب شدند و به مقیاس کیفیت رابطه مادرشوهر و عروس و مقیاس صمیمیت اجتماعی میلر (1982) پاسخ دادند. یافته ها : نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از تحلیل عناصر اصلی و چرخش متعامد (واریماکس) نشان داد که این مقیاس از چهار عامل محبت و همدلی، کنترل، ارتباط و دخالت تشکیل شده است. نتایج تحلیل عامل تاییدی نیز ساختار چهار عاملی این مقیاس را تایید کرد. روایی همگرای مقیاس کیفیت رابطه ی مادرشوهر و عروس از طریق همبسته کردن این مقیاس و عوامل آن با مقیاس صمیمیت اجتماعی میلر (1982) معنادار بود (از 20/0 تا 46/0). همسانی درونی مقیاس کیفیت رابطه مادرشوهر و عروس و چهار عامل محبت و همدلی، کنترل، ارتباط و دخالت بر اساس آلفای کرونباخ به ترتیب 68/0، 62/0، 72/0، 78/0 و 90/0 محاسبه شد. بحث : بر اساس نتایج این پژوهش، مقیاس کیفیت رابطه مادرشوهر و عروس برای سنجش این سازه در نمونه های ایرانی از پایایی و روایی کافی برخوردار است.
تغییرات زندگینامه شغلی آینده نگر از طریق مداخلات روایتی مبتنی بر داستان زندگی من و روایت های ترسیمی : مطالعه موردی با مشکل گذار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
229 - 258
حوزههای تخصصی:
تجربه ی گذارهای متعدد به عنوان مشخصه ی مسیرهای شغلی نوین، ضرورت نوآوری در زمینه ی مداخلات را پررنگ می کند. از جمله مداخلات نوین، مداخلات طراحی زندگی با هدف تغییر روایت های شغلی است. پژوهش حاضر با دو هدف انجام شد. هدف اول بررسی چگونگی تأثیر مداخلات روایتی شغلی مبتنی بر داستان شغلی من (MCS) و روایت های ترسیمی (PN) بر تغییرات زندگینامه ی شغلی آینده نگر (FCA)، و هدف دوم مطالعه ی چگونگی تاثیر این مداخلات بر عبور موفقیت آمیز گذار از طریق ایجاد تغییر در عاملیت و تأمل پیشگی بود. روش مطالعه در این پژوهش، کیفی و از نوع مطالعه ی موردی بود. این پژوهش تأثیر مداخله ی مبتنی بر داستان شغلی من و روایت های ترسیمی که در قالب 4 جلسه اجرا شد را بر روی یک مورد مطالعه، به طور عمیق مورد بررسی قرار داد. شیوه ی جمع آوری داده شامل مصاحبه ی عمیق، مشاهده و ثبت اسناد بود. بررسی تغییرات زندگینامه ی شغلی آینده نگر، با استفاده از فرم زندگینامه ی شغلی آینده نگر(رفوس، 2009) به صورت مقایسه ی پیش -پس مداخله صورت پذیرفت. مقایسه ی پیش -پس مداخله ی مورد مطالعه در یافته ها دو تغییر موضوعی در فرم زندگینامه ی آینده نگر در موضوعات کلی به مضمون موضوعات مشخص تر و نیز بی اعتنایی به مضمون جهت گیری را گزارش کرد . نتایج این پژوهش نشان می دهد که استفاده از مداخله های روایتی (MCS) و (PN)در قالب یک مداخله ی واحد، برای گسترش روایت-های آینده نگرانه ی مسیرشغلی مورد مطالعه مفید بوده و هم چنین، با ایجاد تغییر در عاملیت و تأمل پیشگی به عبور موفق او در گذار دانشگاه کمک کرده است.
تاثیر روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور بر تحمل پریشانی، سبک های تصمیم گیری و سازگاری اجتماعی در بیماران ام.اس شهر ساری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
36 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف: مالتیپل اسکلروزیس یا ام.اس باعث افت ویژگی های مثبت روانشناختی می شود و یکی از روش های درمانی در بهبود ویژگی های روانشناختی، روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور است. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور بر تحمل پریشانی، سبک های تصمیم گیری و سازگاری اجتماعی در بیماران ام.اس شهر ساری انجام شد. روش: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش بیماران ام.اس عضو انجمن مالتیپل اسکلروزیس شهر ساری در سال 1399 بودند. تعداد 30 نفر از آنان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با رعایت نسبت جنسیت انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 5 جلسه 40 دقیقه ای روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور دریافت کرد و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با استفاده از مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005)، پرسشنامه سبک های تصمیم گیری (اسکات و بروس، 1995) و پرسشنامه سازگاری اجتماعی (ویسمن و بوسول، 1976) گردآوری و با روش های تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری در نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور باعث ارتقای تحمل پریشانی، افزایش سبک تصمیم گیری عقلانی و کاهش سبک های تصمیم گیری شهودی، آنی، اجتنابی و وابستگی و بهبود سازگاری اجتماعی در بیماران ام.اس شد (01/0˂P). نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده تاثیر روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور بر بهبود تحمل پریشانی، سبک های تصمیم گیری و سازگاری اجتماعی در بیماران ام.اس بود. بنابراین، استفاده از این روش درمانی جهت بهبود ویژگی های روانشناختی به ویژه بهبود تحمل پریشانی، سبک های تصمیم گیری و سازگاری اجتماعی ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی درمان فراشناخت بر روی انگیزش تحصیلی، اجتناب و فشار اجتماعی دانش آموزان دارای اضطراب یادگیری زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
283 - 306
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان فراشناخت بر روی انگیزش تحصیلی، اجتناب و فشار اجتماعی دانش آموزان دارای اضطراب یادگیری زبان خارجی انجام پذیرفت. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه اول دولتی شهر ارومیه در سال 99-1398 بود. برای گزینش نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد، و داده ها با استفاده از پرسشنامه های اضطراب کلاس زبان، انگیزش تحصیلی و اجتناب و فشار اجتماعی جمع آوری شدند. افراد انتخاب شده به طور تصادفی که تعداد هر گروه 20 نفر بود به گروه آزمایشی ( گروه آموزش فراشناخت) و گروه کنترل تقسیم شدند. برای گروه آزمایشی درمان فراشناخت برگزار شد و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین انگیزش درونی و بیرونی در گروه آزمایش، پس از مداخله درمان فراشناخت در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری افزایش و میانگین بی انگیزشی، اجتناب و فشار اجتماعی کاهش پیدا کرده است. بر اساس نتایج توصیه می گردد تا مشاوران و درمانگران از درمان فراشناخت در کنار سایر رو ش های درمانی برای بهبود انگیزش تحصیلی و کاهش علائم اجتناب و فشار اجتماعی دانش آموزان دارای اضطراب یادگیری زبان خارجی استفاده کنند.
اثربخشی درمان شناختی-تحلیلی بر نشانگان اختلال استرس حاد و تجارب تجزیه ای در مصدومین حوادث جاده ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
59 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی-تحلیلی بر نشانگان اختلال استرس حاد و تجارب تجزیه ای مصدومین حوادث جاده ای انجام شد. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. تمامی مصدومین حوادث رانندگی مراجعه کننده به بخش های ارتوپدی و ترومای بیمارستان شهدای هفتم تیر جامعه پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 30 بیمار واجد ملاک های ورود به پژوهش با روش در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی سازی در گروه های آزمایش و گواه گمارش شدند. گردآوری داده ها علاوه بر چک لیست اطلاعات دموگرافیک با مقیاس می سی سی پی (Norris & Reed, 1997) و مقیاس تجارب تجزیه ای (Bernstein & Putnam, 1986) انجام شد. گروه مداخله برنامه شناختی-تحلیلی را طی 16 جلسه به صورت جلسات هفتگی 1 ساعته دریافت نمودند اما گروه گواه این برنامه را دریافت نکرد. داده ها با آزمون های t (مستقل و زوجی) و تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: برنامه شناختی-تحلیلی بر کاهش نمره اختلال استرس حاد (02/36=F، 64/0=Eta و 05/0>P) و مؤلفه های آن (خاطرات رخنه کننده، مشکل در ارتباط بین فردی، ناتوانی در کنترل عاطفی و احساس افسردگی) در آزمودنی های گروه مداخله اثربخش بوده است. بین میانگین نمره تجارب تجزیه ای دو گروه نیز در دوره پس آزمون تفاوت معنی داری بود (12/23=F، 61/0=Eta و 05/0>P). نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از کارایی این شیوه درمانی نوظهور است. به نظر می رسد به علت تلفیقی بودن درمان و نقش فعال بیمار در آن برای مبتلایان به اختلالات مرتبط با آسیب و عوامل استرس زا مناسب تر است.
بررسی اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رضایت زناشویی در مادران کودکان مبتلا به اختلال اتیسم
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر بخشی درمان پذیرش و تعهد بر افزایش میزان رضایت زناشویی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال اتیسم عضو انجمن اتیسم در شهر تهران بودند. روش نمونه گیری در دسترس که شامل ۲۰ مادر بود که به طور تصادفی در گروه ازمایشی و گواه گمارده شدند. گروه ازمایش، درمان پذیرش و تعهد را در ۸ جلسه یک ساعته دریافت نمودند. برای جمع اوری داده ها از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (۱۹۹۸)، استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده گردید. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که درمان پذیرش و تعهد میزان رضایت زناشویی در مادران کودکان مبتلا به اختلال اتیسم را افزایش می دهد و میانگین نمره کل رضایت زناشویی در دو گروه آزمایشی و کنترل تفاوت معناداری دارد و میانگین نمره کل رضایت زناشویی در گروه آزمایش از میانگین نمره کل رضایت زناشویی در گروه کنترل به گونه ای معنادار بالاتر است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت درمان پذیرش و تعهد توانسته است بر افزایش میزان رضایت زناشویی درمادران کودکان مبتلا به اختلال اتیسم تاثیر بگذارد.
تأثیر مشاوره شغلی توان مبنا بر مکاشفه مسیرشغلی، خودکارآمدی و باورهای ناکارآمد مسیرشغلی فارغ التحصیلان زن بیکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۲۸۷-۲۶۵
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مشاوره شغلی توان مبنا بر مکاشفه مسیر شغلی، خودکارآمدی و باورهای ناکارآمد مسیر شغلی فارغ التحصیلان بیکار انجام گرفت. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون _ پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه ی مورد پژوهش شامل کلیه فارغ التحصیلان زن بیکار شهرستان اسلام آباد غرب در سال 1396 بود. از جامعه فوق 28 نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 14 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طی چهار جلسه ی نود دقیقه ای، (یک جلسه در هفته) مشاوره شغلی توان مبنا را دریافت کردند و در این مدت، گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی مکاشفه مسیر شغلی، پرسشنامه خودکارآمدی مسیرشغلی و پرسشنامه افکار ناکارآمد مسیر شغلی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کواریانس تک متغیری انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش در مرحله پس آزمون و پیگیری نشان داد بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر مکاشفه مسیر شغلی (01/0 P<،99/102=F ؛01/0 P<،66/68=F)، خودکارآمدی مسیر شغلی (01/0 P<،94/47=F ؛01/0 P<،31/34=F) و باورهای ناکارآمد مسیر شغلی تفاوت معناداری وجود دارد (01/0 P<،22/88=F ؛01/0 P<،89/7=F) و این تفاوت در طول زمان (با پیگیری سه ماهه) پایدار است. نتایج: با توجه به یافته های پژوهش می توان استنتاج کرد که مشاوره شغلی توان مبنا مدلی اثربخش در افزایش مکاشفه مسیر شغلی و خودکارآمدی مسیر شغلی و کاهش باورهای ناکارآمد مسیر شغلی فارغ التحصیلان بیکار است.
تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر بلوغ عاطفی دختران در دوره بلوغ
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
147 - 165
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که از بین دوره های مختلف زندگی انسان، دوران کودکی و نوجوانی از مهم ترین و حساس ترین مراحل زندگی هر فرد به شمار می رود از این رو هدف پژوهش حاضر " تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بلوغ عاطفی دختران دردوره بلوغ" بود. روش پژوهش نیمه تجربی و طرح انتخابی برای اجرا نیز طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دختران پایه متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی 98-1399 تشکیل می دادند. 30 نفر از این افراد با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (15 نفر برای هر گروه). گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش ذهن آگاهی به شیوه گروهی شرکت کردند، در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس های بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (1974) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد و نتیجه گیری می کنیم که آموزش ذهن آگاهی به طور معناداری در افزایش بلوغ عاطفی دختران نوجوان مفید بوده است.
مقایسه اثربخشی بازی درمانی کودک محور و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بر سبک های عاطفی در کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
227-195
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی بازی درمانی کودک محور و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر سبک های عاطفی در کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی بود. روش : این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر مبتلا به اضطراب جدایی در پایه های پنجم و ششم در شهر بابل بودند، نمونه 45 نفراز آنان بودندکه ابتدا بصورت هدفمند و سپس به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش1 گروه آزمایش2 و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی اول، بازی درمانی کودک محور با رویکرد اکسلاین را در 16 جلسه 45دقیقه ای و گروه آزمایشی دوم، آموزش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک را در 10 جلسه 2 ساعته دریافت کردند. ابزار پژوهش فرم (د) پرسشنامه علائم مرضی کودکان (اسپرافکین لانی و گادو، 1994) و پرسشنامه سبک های عاطفی (هافمن و کاشدان، 2010) بود. داده ها با تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو مداخله در ارتقای سبک های عاطفی درکودکان دچار اضطراب جدایی مؤثر هستند. همچنین بین اثربخشی دو گروه آزمایشی تفاوت معناداری وجود داشت و آموزش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک در بهبود سبک های عاطفی مؤثرتر بوده است ) 05/0 p < ) . نتیجه گیری: می توان برنامه آموزش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک را جایگزین مناسب تری در بهبود سبک های عاطفی و همچنین بهبود علائم روان شناختی کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی درنظر گرفت .
نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در رابطه ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای رانندگان پایانه های بین شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در رابطه ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری،کلیه رانندگان مرد اتوبوس های بین شهری پایانه های شهر تهران بود. از جامعه مورد نظر نمونه ای به حجم 210 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه سبک های مقابله ای (اندلر و پارکر، 1990)،پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو(کاستا و مک کری، 1992)،پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی(دنیس و وندورال، 2010)پاسخ دادند. تحلیل داده ها و ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری (SEM) بر اساس نرم افزار Amos-21 و SPSS-19 انجام شد. نتایج نشان داد بین ویژگی شخصیتی روان رنجورخویی با سبک مقابله ای مساله مدار رابطه منفی و با سبک مقابله ای هیجان مدار و اجتنابی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0>p). بین ویژگی های شخصیتی برونگرایی، سازگاری، وظیفه شناسی با سبک مقابله ای مساله مدار رابطه مثبت و با سبک مقابله ای هیجان مدار و اجتنابی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (05/0>p). اما بین ویژگی شخصیتی گشودگی در برابر تجربه با سبک های مقابله ای رابطه معناداری یافت نشد. همچنین، روان رنجورخویی، برون گرایی و وظیفه شناسی اثر غیرمستقیم بر سبک مقابله ای مساله مدار از طریق انعطاف پذیری شناختی دارند (05/0>p). ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی و وظیفه شناسی اثر غیرمستقیم بر سبک مقابله ای هیجان مدار از طریق انعطاف پذیری شناختی دارند (05/0>p).).اثرات غیر مستقیم ویژگی های شخصیتی بر سبک مقابله ای اجتنابی از طریق انعطاف پذیری شناختی رد شد (05/0<p).در کل می توان گفت ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی، برونگرایی و وظیفه شناسی از طریق انعطاف پذیری شناختی بر سبک های مقابله ای مساله مدار و هیجان مدار تاثیر می گذارند.