فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۴٬۳۸۳ مورد.
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
187 - 208
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، آموزش و بهبود شایستگی های رهبری تحول گرایی، تیم سازی و تفکر استراتژیک با استفاده از اصول یادگیری فعال و تعیین اثربخشی آن بر مبنای مدل ارزشیابی مبتنی بر تصمیم بود. روش پژوهش، روش تجربی شبه آزمایشی با گروه پیش آزمون – پس آزمون بود. به منظور اجرای مداخله آموزشی، تعداد 10 نفر از مدیران یک شرکت دولتی در مجموعه وزارت نفت با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابتدا آنها به مقیاس های خودکارآمدی رهبری، دانش رهبری و سناریوهای موقعیتی رهبری در قالب تست های پیش آزمون پاسخ دادند. بعد از آن، برنامه آموزشی ساختارمند به مدت یک روز برگزار و شایستگی های رهبری هدف به مشارکت کنندگان آموزش داده شد. نهایتاً یک ماه بعد، تست های پس آزمون توسط مشارکت کنندگان تکمیل گردید. با توجه به محدودیت تعداد نمونه پژوهش، داده های حاصله با روش آماری ناپارامتریک بوت استرپ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد: آموزش و بهبود شایستگی رهبری تحول گرایی در هر سه بعد عاطفی، شناختی و رفتاری مدل ارزشیابی مبتنی بر تصمیم اثربخش بوده است. با این وجود، آموزش و بهبود شایستگی رهبری تیم سازی در هر سه بعد عاطفی، شناختی و رفتاری مدل ارزشیابی تاثیر معناداری نداشته است. در خصوص شایستگی رهبری تفکر استراتژیک هم برنامه آموزش و بهبود فقط در بعد عاطفی مشارکت کنندگان موثر بوده است. بحث و نتیجه گیری: این آموزش ساختاری مبنایی را برای توسعه صلاحیت های رهبری فراهم می کند. با توجه به این یافته ها و طراحی یک مداخله آموزشی، توصیه می شود با توجه به این یافته ها، در حالی که ما یک مداخله آموزشی را طراحی می کنیم، توصیه می شود قابلیت ارتقا در صلاحیت های رهبری در نظر گرفته شود.
صمیمت زناشویی: نقش تعیین کننده تمایزیافتگی خود و نیاز به امنیت در زنان متأهل غیر بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
261 - 280
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه تمایزیافتگی خود و نیاز به امنیت با صمیمیت زناشویی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری زنان متاهل غیر بالینی ساکن مشهد که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 400 نفر انتخاب شدند.برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه صمیمیت باگاروزی)، پرسشنامه ی تمایزیافتگی خود اسکورون و دندی)، پرسشنامه ی امنیت روانی مازلو استفاده گردید. داده ها به کمک شاخص های توصیفی و همبستگی و رگرسیون گام به گام و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شد. تحلیل ها نشان داد در بهترین مدل پیش بینی (مدل دوم) مقدار ضریب همبستگی چندگانه متغیرهای پیش بین با ملاک برابر با 55/0 بوده که نشان دهنده رابطه در حد متوسط و بالاتر بین متغیرهای پیش بین و متغیر ملاک است. مقدار ضریب تبیین اصلاح شده برابر با 30/0 بوده و بیانگر این است که 30 درصد از تغییرات (واریانس) صمیمیت زناشویی به متغیرهای (تمایزیافتگی و امنیت) مربوط است. شاخص های تحلیل واریانس، نشان می دهند که مدل رگرسیون با متغیر های پیش بین و ملاک از برازش خوبی برخوردارند و تغییرات تبیین شده توسط مدل، واقعی است.بررسی ضرایب رگرسیون نشان می دهد تمایزیافتگی (33/0=) و امنیت (30/0=) قادر به پیش بینی متغیر ملاک هستند. سهم تمایزیافتگی در این میان بیشتر است. افزوده شدن متغیر امنیت به مدل 7 درصد بر ضریب تبیین افزوده است اما این تغییر معنادار است(01/0≥P). در نهایت می توان گفت بین صمیمت با تمایز یافتگی خود و امنیت روانی رابطه معناداری وجود دارد و با افزایش میزان تمایز یافتگی خود و امنیت روانی، میزان صمیمیت در زنان متاهل غیربالینی شهر مشهد افزایش می یابد.
تاثیرآموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بر سلامت روان و کفایت فرزندپروری مادران کودکان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۶
70-91
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فرزندپروری ذهن آگاهانه بر سلامت روان و کفایت فرزندپروری مادران کودکان با نیازهای ویژه انجام گردید. روش : پژوهش مورد مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران کودکان با نیازهای ویژه شهرستان دزفول که در سال تحصیلی 1395-1396 در مدارس استثنایی این شهر در حال تحصیل بودند، تشکیل دادند که با روش نمونه گیری در دسترس 49 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (۲۵ نفر گروه آزمایشی و ۲۴ نفر گروه گواه) جایگزین شدند. برای هر دو گروه پیش آزمون اجرا شد. گروه آزمایش به مدت مداخله آموزشی در 8 جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه قرارگرفتند. اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه علائم روان پزشکی ( SCL-90-R ) و پرسشنامه احساس کفایت فرزندپروری ( PSOC ) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کووارانس استفاده شد. یافته ها : نتایج بیانگر آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بر سلامت روان و کفایت فرزندپروری مادران کودکان با نیازهای ویژه بود (05/0> P ). نتیجه گیری : آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه می تواند در بهبود سلامت روانی خانواده های کودکان دارای نیازهای ویژه نتایج مفیدی را به دنبال داشته باشد.
اعتباریابی زوج محور مدل پیشنهادی نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی برای اختلالات شخصیت: طرح خود- همسر گزارش دهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در صورت تائید نهایی مدل پیشنهادی نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) برای تشخیص اختلالات شخ صیت، کاربرد آن در مراکز مشاوره و روان درمانی خانواده، به منظور سنجش آسیب شناسی شخصیت زوجین، لازم و مفید به نظر می رسد. پژوهش های قبلی از طریق همخوانی خود-همسرگزارش دهی، اعتبار صفات مرضی این مدل را بررسی و تائید کرده اند. در حالی که این نوع اعتباربخشی برای هیچ یک از دو ملاک کارکرد شخصیت (ملاک الف) و صفات مرضی (ملاک ب) در جامعه ایرانی انجام نشده است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف آشکار ساختن تراز همخوانی میان خود-گزارش دهی و همسر-گزارش دهی کارکرد و صفات مرضی شخصیت انجام گرفت. روش پژوهش همبستگی و طرح خود-همسرگزارش دهی بوده است، با به کارگیری روش نمونه گیری واسطه ای (شبکه ای)، 90 زوج داوطلب، با حداکثر 10 سال سابقه ازدواج، شناسایی شدند. هر یک از این افراد به دو صورت خودگزارشی و همسرگزارشی به نسخه آنلاین مقیاس سطوح کارکرد شخصیت (Morey, 2017) و فرم کوتاه سیاهه شخصیت (Krueger, et al., 2013) پاسخ دادند. یافته های آماری حاکی از مقادیر همبستگی معنادار (01/0 > p) در سنجش خود-همسرگزارش دهی کارکرد و صفات مرضی شخصیت بوده و نشانگر شاخص شباهت واقعی، شاخص شباهت مفروض و شاخص همخوانی بسیار خوب در این دو سنجه بوده اند. به طور کلی یافته های پژوهش حاضر، اعتبار این دو ملاک را در سنجش آسیب شناسی شخصیت زوجین نشان داده و کاربردپذیری آن ها را در زوج درمانی و مشاوره پیش از ازدواج تائید نموده اند.
نقش شوخ طبعی در تاب آوری زنان در برابر فشارهای روانی روزهای قرنطینه بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۴
137-165
حوزههای تخصصی:
هدف: تاب آوری یک مولفه مثبت روان شناختی بوده که بر توانایی های فردی به منظور مقابله با رویدادهای ناگوار زندگی تمرکز دارد. عوامل متعددی در افزایش تاب آوری نقش دارند که از آن جمله می توان به زمینه های ژنتیکی و محیط و آموزش اشاره کرد. همچنین تاب آوری می تواند نقش تقویت کننده برای سیستم ایمنی بدن داشته باشد. شوخ طبعی یک ویژگی مثبت در زندگیست که برخی رویکردها همچون دیدگاه روانکاوی آن را یک راهبرد دفاعی مقابله با فشارروانی و نوعی تسکین می دانند. پژوهش ها نشانگر آن است که شوخ طبعی از طریق ارتقای تاب آوری نقش مهمی در بهبود عملکرد سیستم ایمنی در برابر فشارهای روانی ایفا می کند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه کیفی نقش شوخ طبعی در تاب آوری زنان در برابر فشارهای روانی روزهای قرنطینه بیماری کرونا انجام شد. روش: این پژوهش از طریق مطالعه تجربه زیسته زنان در ایام شیوع این بیماری همه گیر، و با روش پدیدارشناسانه انجام شد. جامعه پژوهش شامل زنانی بود که به پرسش آیا شوخ طبعی در ایام قرنطینه در زندگی روزمره شما نقش داشت، پاسخ مثبت می دادند. نمونه گیری به صورت هدفمند و در دسترس صورت گرفت و شامل 18 مشارکت کننده بود. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و تجزیه و تحلیل یافته ها، به روش هفت مرحله ای کلایزی انجام شد. یافته ها: پس از کدگذاری مصاحبه ها و دسته بندی مضامین فرعی، در سوال اول هفت مضمون اصلی «کاهش سطح تنش، ایجاد تعادل در زندگی، جهت دهی خلاقانه، فاصله گرفتن از ناملایمات، افزایش سطح شادی، تقویت روحیه بیماران، و همدلی با شرایط سخت دیگران» و مضمون هسته ای «انتخاب راهبردهای شوخ طبعی با کاهش تنش و جهت دهی خلاقانه زندگی، تعادل را به زندگی بازمی گرداند و موجب تاب آوری بیشتر افراد در برابر شرایط سخت دوران قرنطینه می شود.» و در سوال دوم 5 مضمون اصلی «بهره گیری گسترده از منابع، شوخی هدفمند با محتوای گزینشی، کاربرد بداهه و خلاقیت، شوخی پیونددهنده، و شوخی متناسب با موقعیت» و مضمون هسته ای «شوخ طبعی افزاینده تاب آوری متناسب با شرایط، خلاق و با هدف تقویت پیوندهای بین فردی صورت می گیرد.» به دست آمد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد شوخ طبعی می تواند تحمل شرایط سخت قرنطینه و حتی بیماری را آسان تر نموده و موجب مقابله مناسب تر با فشارروانی در شرایط بحران از طریق تقویت روحیه و ایجاد نشاط فردی گردد.
نقش واسطه ای هوش هیجانی و رضایت شغلی در رابطه سرسختی روان شناختی با سلامت سازمانی در اداره کل پست استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای هوش هیجانی و رضایت شغلی در رابطه سرسختی روان شناختی با سلامت سازمانی در اداره کل پست استان مازندران انجام شده است و از نوع طرح های همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری به طور خاص معادلات رگرسیونی (تلفیق تحلیل مسیر و تحلیل عاملی سطح دوم) بود. جامعه آماری در این پژوهش، «تمامی کارکنان شاغل در اداره کل پست استان مازندران» به تعداد « 556 نفر» بود، که در مجموع 220 نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده دریافت گردید. جهت اندازه گیری متغیرهای پیش بین از «پرسشنامه استاندارد90 گویه ای باراُن»، « پرسشنامه سرسختی روان شناختی اهواز»، «پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا» و برای سنجش متغیر ملاک از «پرسشنامه 44 گویه ای سلامت سازمانی OHI» استفاده شده است. به طورکلی روابط معنی داری بین متغیرهای پژوهش بدست آمد و مدل پژوهش تایید گردید، که در مجموع 85 درصد از متغیر سلامت سازمانی قابلیت پیش بینی توسط متغیرهای هوش هیجانی، سرسختی روان شناختی و رضایت شغلی را دارا بود. با توجه به این تاثیرپذیری بسیار حایز اهمیت سلامت سازمانی در کارکنان ادراه پست، این سازمان جهت ارتقا سطح فعالیت ها و سلامت سازمانی می تواند به این متغیرهای روان شناختی توجه ای ویژه با ارایه خدمات و دوره های ضمن خدمت نماید.
مدل یابی اهمال کاری تحصیلی، براساس طرحواره های ناسازگار و ویژگی های شخصیتی با میانجی گری تنظیم هیجانی و خودتعیین گری در دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
47 - 60
حوزههای تخصصی:
هدف: اهمال کاری تحصیلی بیانگر تأخیر در فعالیت های تحصیلی است که می تواند عمدی، اتفاقی و یا عادتی بوده و با عوامل متعددی مرتبط باشد. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس طرحواره های ناسازگار و ویژگی های شخصیتی با میانجی گری تنظیم هیجانی و خودتعیین گری در دانش آموزان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیف از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر تهران در سال 99-1398 تشکیل داد. 350 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و پرسشنامه های اهمالکاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984)، طرحواره های ناسازگار یانگ )1998)، ویژگی های شخصیتی مک کری و کاستا (1985)، تنظیم هیجانی گراس و جان (2003) و خودتعیین گری گاردیا، دسی و ریان (2000) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: براساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی روابط علّی بین متغیرهای مذکور، از برازش قابل قبولی برخوردار بود. به طور کلی، در مدل پیشنهادی پژوهش، نتایج نشان دادند که طرحواره های ناسازگار و ویژگی های شخصیتی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق تنظیم هیجانی و خودتعیین گری در دختران دانش آموز با اهمال کاری تحصیلی رابطه دارند. همچنین، نتایج نشان داد که رابطه بین تنظیم هیجانی و خودتعیین گری با اهمال کاری تحصیلی در دختران دانش آموز منفی و معنادار است. نتیجه گیری: توصیه می شود روانشناسان تربیتی و مشاوران تحصیلی برای کاهش اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان برنامه آموزشی مناسبی را تدوین کرده و راهکارهای بهبود طرحواره های ناسازگار، ویژگی های شخصیتی، تنظیم هیجان و خودتعیین گری را به آنان آموزش دهند.
مروری بر مغز اخلاقی
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات اصلی در بحث زیست شناسی قرن بیست و یکم ترقی و پیشرفت انسانی است که از مزیت های زیادی همچون رشد شناختی و زیباشناسی برخوردار است. با این حال یکی از رویکردهای مهم در این عرصه «تقویت اخلاق» است. جامعه ای با اکثریت مردم اخلاق مدار، یک رویای تاریخی برای بشریت محسوب می شود. افراد از نظر استدلال اخلاقی با یکدیگر متفاوت هستند، اما فرایند دخیل در این تفاوتها در مغز تا حدودی شناخته شده است؛ به عبارتی تنوع افراد در درک ارزشهای اخلاقی ممکن است با تغییرات منطقه ای در ساختار مغزی مرتبط باشد. در این مقاله مروری کلیه مقالات چاپ شده ده سال اخیر در حیطه اخلاق مورد بررسی قرار گرفت . این جستجو از طریق پایگاههای علمی معتبر گوگل اسکولر، اسکوپوس و پاب مد انجام شده و اطلاعات لازم استخراج گردید. اخلاق در سطح عملکرد یکپارچه است، نه در سطح شناختی به این معنی که «هسته اخلاقی» وجود ندارد و هیچ ناحیه و یا ساختار معلوم و معینی که بتواند اخلاق و یا حتی ایده پردازی و برنامه ریزی رفتار اخلاقی را در فرد نشان دهد، وجود ندارد اطلاعات اخلاقی در مناطق گوناگونی از مغز همچون گیجگاهی، آهیانه جلویی و پیشانی پردازش می شوند، اما می توان اخلاق را به عنوان تابعی از ادغام حداکثری با احساسات، شناخت اجتماعی و سایر حساسیتها در نظر گرفت که با استفاده از سازمان دهی ساختارهای شناختی، یک جهان مشترک از روابط انسانی را به تصویر می کشد و در زندگی اجتماعی به کار گرفته می شود.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی با تحلیل رفتار متقابل بر عوامل شخصیتی معتادان بهبودیافته(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
36 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف: اعتیاد به دلیل ماهیت پیشرونده اش نه تنها زندگی فرد معتاد را تحت الشعاع قرار می دهد بلکه مشکلات زیادی را برای خانواده و جامعه ایجاد کرده و بار زیادی به آن ها تحمیل می کند. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی با تحلیل رفتار متقابل بر عوامل شخصیتی معتادان بهبود یافته انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی مردان معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر قم در سال 2019 تشکیل داد که از بین آن ها با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 60 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی 20 نفری جایگزین شدند. گردآوری داده ها با کمک پرسشنامه صفات پنجگانه شخصیت- فُرم کوتاه (کوستا و مک گری، 1992) انجام شد. آزمودنی های دو گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه درمان به صورت هفته ای یک جلسه قرار گرفتند اما برای گروه کنترل مداخله درمانی اعمال نشد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیری ا و آزمون تعقیبی بن فرونی در نرم افزار SPSS/24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین سه گروه در نمرات پس آزمون عوامل شخصیتی شامل نورزگرایی، برون گرایی، گشودگی به تجربه، مقبولیت و با وجدانی از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نیز نشان داد بین اثربخشی این دو روش درمانی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که واقعیت درمانی و تحلیل رفتار متقابل هر دو به یک اندازه باعث بهبود عوامل شخصیتی در معتادان بهبودیافته شده اند و می توان این برنامه ها را به عنوان درمان تکمیلی به مراکز ترک اعتیاد توصیه کرد.
اثربخشی درمان پردازش مجدد هولوگرافیک بر انعطاف پذیری شناختی، کنترل عواطف و سازگاری اجتماعی بیماران افسرده اقدام کننده به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
183 - 216
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف اثربخشی درمان پردازش مجدد هولوگرافیک بر انعطاف پذیری شناختی، کنترل عواطف و سازگاری اجتماعی بیماران افسرده اقدام کننده به خودکشی شهر ایلام انجام گرفت. روش پژوهش حاضر آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران افسرده اقدام کننده به خودکشی شهر ایلام در سال 1397 بودند؛ که با روش نمونه گیری تصادفی ساده، نهایتاً 30 نفر به عنوان اعضاء نمونه انتخاب شدند و به صورت کاملاً تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010)، کنترل عواطف (ویلیامز و چمبلز، 1997)، پرسشنامه سازگاری (بل، 1961) و پکیج درمان پردازش مجدد هولوگرافیک (کاتز، 2005) بودند. نتایج آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که بین انعطاف پذیری شناختی، کنترل عواطف و سازگاری اجتماعی در گروه آزمایشی (درمان پردازش مجدد هولوگرافیک) و گروه کنترل تفاوت معنی داری به لحاظ آماری مشاهده می شود (502/70F=، 000/0p <). همچنین نتایج آزمون آنکوا در متن مانکوا نشان داد که درمان پردازش مجدد هولوگرافیک در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل موجب افزایش انعطاف پذیری شناختی (338/304F=، 000/0p <)، کنترل عواطف (377/1047F=، 000/0p <) و سازگاری اجتماعی (324/1725F=، 000/0p <) در بیماران افسرده اقدام کننده به خودکشی می شود. با توجه به نتایج این پژوهش می توان از درمان پردازش مجدد هولوگرافیک برای درمان اختلالات طیف افسردگی و مداخله در شرایط بحرانی نظیر اقدام به خودکشی استفاده کرد.
موسیقی قرآن : راهبردی اثربخش در کاهش علائم افسردگی و افزایش خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر موسیقی و آوای قرآن کریم بر میزان افسردگی و افزایش خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان خوابگاهی انجام شد. روش: در قالب یک طرح آزمایشی پیش آزمون/ پس آزمون/ پیگیری با گروه کنترل، از بین جامعه ی دانشجویان خوابگاهی دانشگاه مازندران، بر اساس توزیع نمرات سیاهه ی افسردگی بک (BDI) و پرسشنامه خودکارآمدی بندورا، 40 نفر از دانشجویانی که سطح افسردگی آن ها بالاتر از متوسط بود، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 20 روز، هر روز به مدت 20 دقیقه (در دو نوبت 10 دقیقه ای) به سوره های معینی از قرآن کریم (رعد، شمس و مائده) با صدای استاد عبدالباسط و مصطفی اسماعیل گوش دادند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. میزان افسردگی آزمودنی های دو گروه پس از پایان 20 روز (پس آزمون) و دو ماه بعد از آن (پیگیری) مورد سنجش قرار گرفت. همچنین با اجرای پرسشنامه خودکارآمدی، تاثیر موسیقی و آوای قرآن کریم نیز مورد پیمایش قرارگرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس با افزایش خودکارآمدی تحصیلی کاهش معناداری را در نمره های افسردگی گروه آزمایش در پس آزمون نشان داد. همچنین نتایج آزمون t همبسته نشان داد که اثربخشی موسیقی قرآن کریم تا مرحله ی پیگیری استمرار داشته است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر از اهمیت کاهش افسردگی و افزایش خودکارآمدی تحصیلی از طریق رجوع به قرآن و موسیقی آن حمایت می کند.
طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندهای انگیزش شغلی در کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز مارون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد انگیزش، یکی از بزرگ ترین دغدغه های مدیران کنونی است. از این رو، هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندهای انگیزش شغلی (رضایت از ارزشیابی عملکرد، رضایت از درآمد، عدالت سازمانی و خودپایی) بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع طرح همبستگی است. نمونه این پژوهش شامل 225 نفر از کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز مارون بودند که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. پرسشنامه های رضایت از ارزشیابی عملکرد (مایر و اسمیت، 2000)، رضایت از درآمد (اسمیت و همکاران، 1969)، عدالت سازمانی (کالکوئیت، 2001)، خودپایی (لنوکس و وولف، 1984) و انگیزش شغلی (رابینسون، 2004) جهت جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرم افزار AMOS-22 و SPSS-22 انجام گرفت. یافته ها نشان دهنده برازش خوب الگوی پیشنهادی با داده ها بودند. برازش بهتر الگو پس از حذف یک مسیر غیرمعنی دار حاصل شد. نتایج پژوهش نشان دادند که تمامی مسیرهای مستقیم به جز مسیر مستقیم رضایت از درآمد به انگیزش شغلی، معنی دار بودند.
نقش میانجی مهرورزی به خود در رابطه بین طرحواره های شناختی والدین و شادکامی فرزندان در دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۵
169-191
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی مهرورزی به خود در رابطه بین طرحواره های شناختی والدین و شادی در فرزندان در دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر تهران انجام شد. روش: این پژوهش، از نوع همبستگی بود. به منظور جمع آوری داده ها از سه فرم کوتاه شادکامی آکسفورد (هیل و آرگایل، 2002)، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (1990) و مقیاس مهرورزی به خود (نف، 2003) استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان متوسطه اول شهر تهران و والد مادر آنها بود که از این بین 384 نفر به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده های این پژوهش با روش تحلیل معادلات ساختاری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که طرحواره های شناختی والدین تاثیر مستقیم بر شادکامی فرزندان دارد. در میان 15 طرحواره ناسازگار در والدین، اثر طرحواره های احساس بی کفایتی، بی اعتمادی، انزوای اجتماعی، معیارهای سرسختانه، خویشتنداری ناکافی و نقص بر شادکامی معنادار بود. ضمن اینکه طرحواره های بی اعتمادی، انزوای اجتماعی، معیارهای سرسختانه و خویشتنداری ناکافی با میانجیگری مهرورزی به خود بر شادکامی فرزندان، تاثیر معنادار داشت. نتیجه گیری: والدینی که تجارب زندگی آنها منجر به شکل گیری طرحواره های معیوب در آنها شده، بر تجربه هیجان مثبت در فرزندان خود اثر منفی دارند و با بروز رفتارهای اشتباه موجب کاهش شادی فرزندان خود می شوند.
تأثیر درمان مبتنی بر امید بر سلامت روان و معناداری زندگی دانش آموزان دختر افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۳
122-144
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر درمان مبتنی بر امید بر سلامت روان شناختی و معناداری زندگی دختران نوجوان افسرده بود. روش: روش پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دختران مقطع متوسطه شهر اصفهان در سال 1395 بود و نمونه آماری پژوهش 24 نفر از افرادی بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و نمره آنها در پرسشنامه افسردگی بک 2 دربازه 16 تا46 بوده واز طریق مصاحبه بالینی تشخیص افسردگی گرفتند. این افراد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. سپس امید درمانی گروهی در 8 گام برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد وگروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. از پرسشنامه های سلامت روان ( GHQ ) و معناداری زندگی ( MLQ ) در مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد و جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده گردید . یافته ها: یافته ها نشان داد که امید درمانی گروهی بر افزایش سلامت روان و معناداری زندگی دختران افسرده گروه آزمایش تأثیر معناداری داشته است. نتیجه گیری: میتوان نتیجه گرفت که امید درمانی گروهی میتواند مداخله ای مؤثر در ارتقای سلامت روان و معناداری زندگی دختران نوجوان افسرده باشد.
رابطه فناوری اطلاعات و ارتباطات بر بهره وری سازمانی با نقش متغیر میانجی توانمندسازی و استرس شغلی(موردمطالعه: کارکنان دانشگاه شهید بهشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
107 - 128
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطه فناوری اطلاعات و ارتباطات بر بهره وری سازمانی با میانجی گری توانمند سازی کارکنان و استرس شغلی (موردمطالعه: کارکنان دانشگاه شهید بهشتی) انجام شد. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. از جامعه آماری کارکنان دانشگاه شهید بهشتی که 1187 نفر بود؛ گروه نمونه مشتمل بر 272 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. از مقیاس بهره وری هرسی و گلداسمیت (1980)، استرس شغلی (مؤسسه سلامت و ایمنی انگلستان،1990) و توانمند سازی اسپریتزر (1995) جهت گردآوری داده ها استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد ICT به تنهایی و همچنین ICT با میانجی گری توانمندسازی موجب بهره وری سازمانی می شود. ICT با در نظر گرفتن عامل واسطه ای استرس شغلی نیز موجب کاهش بهره وری سازمانی می شود پیشنهاد می شود به منظور افزایش بهره وری در سازمان مورد مطالعه سیستم های پشتیبانی از تصمیمو سیستم های اطلاعات اجراییایجاد و استفاده شود.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و ایماگوتراپی برصمیمیت جنسی زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۶
24-47
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، هم سنجی اثربخشی دو رویکرد زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و ایماگوتراپی بر صمیمیت جنسی زوج ها بود. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 45 زوج بطورت داوطلبانه از میان زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه در سال 1397 در این پژوهش شرکت کردند و در سه گروه 15 زوجی مبتنی بر پذیرش و تعهد، ایماگوتراپی و کنترل، به صورت تصادفی جایگزین شدند. در 8 جلسه 90 دقیقه ای یکی از گروه های آزمایش در معرض آموزش گروهی زوج درمانی مبتنی بر اکت و گروه دیگر در معرض آموزش گروهی ایماگوتراپی قرار گرفتند. داده ها بوسیله پرسشنامه صمیمیت جنسی برگرفته از مقیاس اینریچ جمع آوری شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد(در سطح معنی داری پنج درصد) زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و تکنیک های ایماگوتراپی در بهبود صمیمیت جنسی زوج ها مؤثر بود و از میان این دو زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد مؤثرتر بود. این یافته ها نشان داد، بکارگیری تکنیک های زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، باعث پذیرش روانی فرد در مورد تجارب ذهنی و کاهش اعمال کنترل ناموثر می گردد.
بررسی ساختاری الگوی سه مرحله ای خودکشی (ناامیدی، درد، افسردگی، نیازهای بین فردی، ظرفیت اکتسابی خودکشی و اقدام به خودکشی) در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۶
92-117
حوزههای تخصصی:
هدف: خودکشی یکی از علل اصلی مرگ و میر، خصوصاً در نوجوانان و جوانان است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختاری الگوی سه مرحله ای خودکشی در دانشجویان بود روش : پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود که با روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی بود که 630 نفر از آنها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اقدام به خودکشی دهینگرا، بودوشک و اُکانر (2016) ، خرده مقیاس نشانگان افسردگی _ گرایش به خودکشی، مقیاس درد روانی بر مبنای تئوری اشنیدمن (1993) ، مقیاس ناامیدی فراسر و همکاران (2014) ، پرسشنامه نیازهای بین فردی جوینر و همکاران (2005)، توانایی اکتساب شده خودادراکی برای خودکشی بر اساس مطالعه ریمکویسین، هاوگود، اُگورمن و دی لئو (2016)، پرسشنامه ظرفیت خودکشی دیهینگرا (2018) بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مجموعه ناامیدی و درد روانی مهم ترین پیش بینی گرهای افکار خودکشی هستند و نبود نیازهای بین فردی نقش محافظتی دارد. با این حال، تنها توانایی اکتساب شده خودکشی، آن هم به طور محدودی توانایی پیش بینی اقدام به خودکشی را دارد. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دادند درد روانی و ناامیدی هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم از طریق ایده خودکشی و ظرفیت ادراکی خودکشی روی اقدام به خودکشی تاثیر معنادار می گذارد. همچنین ارتباط بین ظرفیت اکتسابی خودکشی با اقدام به خودکشی در مدل به دلیل بار عاملی پایین و برازش بهتر مدل حذف شد. از این یافته ها نتیجه گرفته می شود که این مدل از برازش مناسبی در جامعه ایرانی برخوردار است. مجموعه ی از ناامیدی و درد روانی مطابق با مدل سه مرحله ای منجر به تشکیل افکار خودکشی می شود و نبود نیازهای بین فردی می تواند به عنوان یک عامل محافظتی عمل کند.
تأثیر تنیدگی های عمودی و افقی خانواده های گسسته بر نشانه های مرضی روانی برآمده از گسترش اخبار کووید-19: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش اخبار کووید-19، تنیدگی غیرمنتظره ای را در همه جنبه های جامعه به وجود آورده و چه بسا در بسیاری از نقاط جهان اختلالات مربوط به تنیدگی را افزایش خواهد داد. با توجه به شکاف های پژوهشی در صورت عدم توجه به این چالش بی سابقه، جهان با مشکلات بسیار جدی رویارو خواهد شد. ازاین روی پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تنیدگی های عمودی و افقی خانواده های گسسته بر نشانه های مرضی روانی برآمده از گسترش اخبار کووید-19 انجام شد. جامعه پژوهش دربرگیرنده همه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1398-1399 بود؛ که به منظور انجام این پژوهش کیفی، 12 خانواده گسسته به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت غربالگری از سنجه انطباق پذیری و همبستگی خانواده استفاده شد. روش اصلی جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختارمند با سؤالات باز بود و داده ها با روشSmith (1995) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. صحت و اعتبار پژوهش حاضر ریشه در چهار محور «باورپذیری، انتقال پذیری، تصدیق پذیری و اطمینان پذیری» داشت. یافته های برآمده از تجربیات خانواده ها در پنج مضمون اصلی «عوامل تنش زا در دوره قرنطینه خانگی»، «سازوکار توزیع مسئولیت»، «سازوکار حمایت خانواده»، «مشکلات انطباقی» و « نشانه های مرضی روانی » و چندین مضمون فرعی خلاصه شد. به طورکلی نتایج نشان داد، برخی از عوامل خانواده های گسسته مانند سازوکار توزیع مسئولیت و حمایت خانوادگی ناسازگار، آن ها را هنگامی که تنیدگی های افقی (وجود بیماری های زمینه ای در افراد خانواده ، مشکلات تحصیلی و مشکلات شغلی) و تنیدگی های عمودی (گسترش اخبار کووید-19 و بحران اقتصادی جامعه) به صورت هم زمان رخ داده بود، با تنیدگی مضاعف روبرو کرده و در چنین خانواده هایی نشانه هایی از آسیب شناسی روانی (ایجاد، عود و تشدید) و مشکلات انطباقی (خانوادگی) وجود داشت.
بررسی روابط علی تعهد زناشویی از طریق مدل سرمایه گذاری ارتباط و ریشه های تحولی با واسطه گری سبک های پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
22 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی روابط علی تعهد زناشویی از طریق مدل سرمایه گذاری ارتباط و ریشه های تحولی با واسطه گری سبک های پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود بود.روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشجویان مرد و زن متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین در سال تحصیلی 97-1396 به تعداد 1416 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 302 نفر برآورد شد که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، سرمایه گذاری ارتباط راسبلت (1980)، فرزندپروری یانگ و کلوسکو (1993)، سبک های پردازش هیجانی باکر و همکاران (2007) و تمایزیافتگی خود دریک (2011) بودند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل سرمایه گذاری ارتباط و ریشه های تحولی بر پردازش هیجانی، تمایزیافتگی خود و تعهد زناشویی تاثیر مستقیم و معنادار و پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود بر تعهد زناشویی تاثیر مستقیم و معنادار داشت (01/0p < ). همچنین، مدل سرمایه گذاری ارتباط با واسطه پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود بر تعهد زناشویی و ریشه های تحولی با واسطه تمایزیافتگی خود بر تعهد زناشویی تاثیر غیرمستقیم و معنادار داشت (01/0p < )، اما ریشه های تحولی با واسطه پردازش هیجانی بر تعهد زناشویی تاثیر غیرمستقیم و معنادار نداشت (05/0P>).نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر برای بهبود تعهد زناشویی دانشجویان متأهل می توان برنامه هایی برای ارتقای مدل سرمایه گذاری ارتباط، ریشه های تحولی، سبک های پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود در آنها طراحی و از طریق کارگاه های آموزشی اجرا کرد.
رهیافتی پدیدارشناسانه بر دیدگاه مشاورین نسبت به مراکز مشاوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۴
106-136
حوزههای تخصصی:
هدف: مشاوره از مسائل مهم فرهنگ دینی ما است که از صدر اسلام موردتوجه بوده و در قرآن کریم و سخنان معصومین نیز بدان اشاره شده است. هدف اصلی انجام پژوهش حاضر، تبیین پدیدارشناسانه بر دیدگاه مشاورین نسبت به مراکز مشاوره اسلامی است. روش: به منظور درک تجارب زیسته ی مشاورین ، روش پژوهش کیفی با رو ی کرد پد ی دارشناس ی اتخاذ گردید. جامعه ی مطالعه ی حاضر را کلیه مشاورین مراکز مشاوره اسلامی شهر قم، تشکیل دادند . به منظور نمونه گیری از مشاورین، چند مرکز مشاوره اسلامی به صورت هدفمند انتخاب شدند. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری داده ها ادامه یافت. درنهایت تعداد 11 نفر از مشاورین انتخاب و از آنان مصاحبه نیمه ساختاریافته جهت جمع آوری اطلاعات انجام شد. یافته ها: تحلیل داده ها از طریق روش کدگذاری باز و کدگذاری محوری انجام شد و منجر به تولید 10 کد محوری و 89 کدگذاری باز گردید. مضمون های اصلی شامل 1) منابع رویکرد اسلامی، 2) نگاه متفاوت به مبانی انسانی در روان شناسی اسلامی، 3) داشتن پارادایم یا جهان بینی، 4) تطبیق رویکرد درمانی با فرهنگ مراجع، 5) راهکارهای ارتقاء روان شناسی اسلامی، 6) محدودیت های پیش رو در رویکرد روان شناسی اسلامی، 7) فنون برجسته مورد توجه در کاربست رویکرد اسلامی، 8) تفاوت های رویکرد روان شناسی اسلامی با رویکردهای غربی، 9) حوزه های اثربخشی روان شناسی اسلامی، 10) جایگاه کنونی مراکز مشاوره اسلامی. نتایج: درمجموع با توجه به تحلیل بازخوردهای به دست آمده، علیرغم نظرات گوناگون مطرح شده در این پژوهش، می توان گفت ازنظر اکثر مشاورین، رویکرد مشاوره اسلامی نقش مثبت و بسزایی در فرایند مشاوره برای مراجعان دارد.