فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
The present study sought to examine the effects of hope therapy and compassion therapy on rumination, depression, and erroneous beliefs within employees of organizations in Shiraz city. The statistical population included workers from Shiraz city during 2023 and 2025. The research methodology was experimental, including a design that contained both pre-test and post-test components, as well as experimental and control groups. In this pilot study, among the employees who scored one standard deviation below the mean on rumination, depression, and false beliefs questionnaires, 45 individuals were randomly selected and divided into two experimental groups and one control group. The overall count of people in each of the three groups was 15 people. The members of the initial experimental group participated in hope therapy training together over the course of 8 sessions. The second experimental group participated in compassion therapy for a total of eight sessions. In contrast, the control group did not receive any training. Ultimately, a post-test was given to all three groups. A follow-up examination was carried out after two months too. Covariance analysis was employed for data evaluation. The results showed that both hope therapy and compassion therapy helped with rumination, depression, and inaccurate beliefs among employees, with no significant difference in their effectiveness on rumination. However, compassion therapy was found to be more effective than hope therapy in addressing beliefs. Additionally, hope therapy had a greater effect on employees' depression compared to compassion therapy. It can be inferred that training in hope therapy and compassion therapy has led to decreased rumination, depression, and misguided beliefs among staff, with this enhancement remaining consistent throughout the three-month follow-up duration.
رابطه امنیت شغلی با تعهد سازمانی و رفتارهای ضدتولید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه امنیت شغلی با تعهد سازمانی و رفتارهای ضدتولید بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کارکنان شرکت ملی حفاری ایران بود. از این جامعه، 312 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه امنیت شغلی، پرسشنامه تعهد سازمانی و مقیاس کجروی در محیط کار استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق تحلیل رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرم افزار SPSS-20 انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که امنیت شغلی با تعهد سازمانی رابطه مثبت و معنی داری دارد (0001/0 >p ، 43/0 = β). همچنین نتایج نشان داد که رابطه بین امنیت شغلی و رفتارهای ضدتولید منفی و معنی دار است (003/0 >p ، 17/0- = β).
رابطه علی آموزش با قصد کارآفرینی: نقش انگیزه های کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه علی آموزش با قصد کارآفرینی با توجه به نقش انگیزه های کارآفرینی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان رشته های مهندسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود که تعداد 328 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های آموزش کارآفرینی سوئیتاریس، انگیزه کارآفرینانه تائورمینا و کین می-لائو و قصد کارآفرینی لینان و همکاران استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) با استفاده از نرم افزارSPSS23 و Smart PLS صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش های کارآفرینی با انگیزه های کارآفرینی و قصد کارآفرینی رابطه مثبت و معنی دار داشت. همچنین انگیزه های کارآفرینی با قصد کارآفرینی نیز رابطه مثبت و معنی دار داشت. علاوه بر این، نتایج حاصل از بررسی اثرات غیرمستقیم نشان داد که آموزش کارآفرینی از طریق متغیر انگیزه های کارآفرینی با قصد کارآفرینی رابطه غیرمستقیمی دارد، لذا نقش میانجی گر انگیزه های کارآفرینی در رابطه بین آموزش با قصد کارآفرینی مورد تأیید قرار گرفت.
The Influence of Socio-Demographic Factors on Quality of Life, Emotional Intelligence, and Organizational Commitment in Transmittal Company Employees
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to assess how socio-demographic factors affect quality of life, emotional intelligence, and organizational commitment among employees of transmittal companies in Sistan and Baluchestan Province, Iran. The sample included 268 employees from the Sistan and Baluchestan Transmittal Company who were selected through a convenience sampling method. The Quality of Life Scale created by Dueby et al. (1988), Singh's Emotional Intelligence Scale (2004), and the Organizational Commitment Scale by Khan and Mishra (2002) were employed for gathering data. The results from one way ANOVA indicated that individuals aged 31-40 years and those aged 41 years and older exhibited notably higher average mean scores for quality of life in comparison to the 22-30 years age group. However, people between 22 and 30 demonstrated notably higher average scores in emotional intelligence compared to those in the 31-40 age group and individuals aged 41 and older. The results of the independent t-test revealed that male employees achieved significantly greater average scores on quality of life compared to their female counterparts. The results from the one-way ANOVA indicated a notable difference in quality of life scores; employees with 11-20 years and those with 21 or more years of experience showed significantly higher average mean scores in quality of life compared to employees with less than 10 years of experience.
پیش بینی عملکرد شغلی از طریق صفات شخصی وزن دار: روش تحلیل سلسه مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقاتی که در رابطه با تأثیر ویژگی های شخصیتی بر عملکرد شغلی انجام شده، عمدتاً براساس تحلیل همبستگی یا رگرسیون بوده و تغییرات عملکرد شغلی براساس هر مؤلفه از شخصیت را تبیین کرده است. هدف از این تحقیق ارائه مدلی است که بتواند نقش عوامل شخصیتی را در عملکرد شغلی تبیین کند و صرفاً متکی بر داده های جمع آوری شده از شاغلین نباشد. این روش وزن تأثیر هر عامل را بر عملکرد شغلی بر اساس نظر خبره تبیین می کند. خبره با استفاده از مقایسه های زوجی، ترجیح هر عامل شخصیتی را بر دیگری بیان می کند؛ سپس با روش تحلیل سلسله مراتبی وزن هر عامل مشخص می شود. با همین روش وزن شخصیت در مقایسه با تخصص و تجربه تعیین می گردد. این روش برای کارکنان دانشگاه خیام و در سه بخش امور دانشجویی، امور مالی و اداره آموزش انجام شد. برای آزمون مدل، معاونان آموزشی، مالی و دانشجویی به عنوان خبره انتخاب شدند. با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار Choice Expert وزن هر عامل در عملکرد محاسبه شد. وزن های محاسبه شده در نرم افزار با توجه به نرخ ناسازگاری اندک، قابل قبول بود. در اداره آموزش وزن های مسئولیت پذیری 0.51، موافق بودن 0.21 تمایل به تجربیات جدید 0.04 ، برون گرایی 0.05، روان رنجوری 0.16؛ در امور مالی، مسئولیت پذیری 0.62 موافق بودن 0.20، تمایل به تجربیات جدید 0.10، برون گرایی 0.05 و روان رنجوری 0.03 و در امور دانشجویی مسئولیت پذیری 0.52، موافق بودن 0.14، تمایل به تجربیات جدید 0.24 برون گرایی 0.04 و روان رنجوری 0.06 به دست آمد که در هر سه شغل بررسی شده، مسئولیت پذیری بیشترین نقش را در تبیین عملکرد نشان داد. عملکرد محاسبه شده با معادلات توسعه داده شده توسط مدل با عملکرد شغلی واقعی براساس آزمون همبستگی اسپیرمن همبستگی معنی داری نشان داد (p <0.05).در مجموع، علاوه بر روش رگرسیون می توان از روش تحلیل سلسله مراتبی برای تبیین وزن عوامل شخصیتی در عملکرد شغلی استفاده نمود.
رابطه اعتیاد به کار و اشتیاق کاری با کیفیت زندگی کاری: نقش تعدیل گر ویژگی های شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه اعتیاد به کار و اشتیاق کاری با کیفیت زندگی کاری با توجه به نقش تعدیل کنندگی ویژگی های شخصیتی بود. جامعه آماری شامل کلیه ماماهای شاغل در سه بیمارستان زنان مامایی شهر تبریز (الزهرا – طالقانی- 29 بهمن) در سال 1397 بود که از میان آن ها 120 نفر با استفاده از روش سرشماری انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های اعتیاد به کار وارت، اشتیاق کاری سالوانا و شافلی، کیفیت زندگی کاری والتون، و پنج عامل شخصیت نئو کاستا و مک کری بودند. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی در نرم افزار SPSS-23 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که اعتیاد به کار و اشتیاق کاری با کیفیت زندگی کاری همبستگی مثبت و معنی داری دارند (p <0.05). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که هر دو متغیر اعتیاد به کار و اشتیاق کاری، توان پیش بینی کیفیت زندگی کاری را داشتند (p <0.05). در نهایت، نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که هیچ یک از ویژگی های شخصیتی رابطه اعتیاد به کار و کیفیت زندگی کاری را تعدیل نمی کنند، اما از بین ویژگی های شخصیتی، وظیفه شناسی و تجربه پذیری، نقش تعدیل کنندگی معنی داری در رابطه بین اشتیاق کاری و کیفیت زندگی کاری دارند (p <0.05).
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در محیط کار بر تعارض بین فردی و تجربه بی نزاکتی در پرستاران بیمارستان های شهر اهواز
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش تعارض بین فردی و تجربه بی نزاکتی در پرستاران انجام شد. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان های شهر اهواز در سال 1397 بود. در این مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای تعداد 40 نفر از پرستاران با در نظر گرفتن معیارهای ورود به مطالعه، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل مقیاس تعارض بین فردی در محیط کار و مقیاس بی نزاکتی در محیط کار بود. در مورد گروه آزمایش، مداخله درمانی شامل 3 جلسه آموزش مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد در محیط کار بود، درحالی که اعضای گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه ازلحاظ تعارض بین فردی (426/160 = F، 001/0 = p) و تجربه بی نزاکتی (485/164 =F ، 001/0= p) تفاوت معنی داری وجود دارد. لذا می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب کاهش تعارض بین فردی و تجربه بی نزاکتی شده است.
تعارض بین فردی و عدالت سازمانی ادراک شده به عنوان پیش بین های حادثه دیدگی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی عضویت گروهی (کارکنان حادثه دیده و حادثه ندیده) از روی متغیرهای تعارض بین فردی و عدالت سازمانی و نیز دستیابی به معادله ممیز انجام شده است. شرکت کنندگان در پژوهش 255 نفر از میان کارکنان صف شرکت ملی حفاری ایران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. طرح پژوهش همبستگی از نوع پیش بین است و جهت دستیابی به تفاوت های گروهی و پیش بینی گروهی و دستیابی به معادله ممیز از روش آماری تحلیل تمییز (تشخیصی) استفاده شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تعارض بین فردی در کار و پرسشنامه عدالت سازمانی بود. نتایج نشان داد که افراد حادثه دیده در مقایسه با افراد حادثه ندیده از نمرات تعارض بین فردی بیشتر و عدالت سازمانی کمتری برخوردار بودند. در مجموع، متغیرهای مورد بررسی در این تحقیق پیش بین های مناسبی برای تفکیک گروهی (کارکنان حادثه دیده و کارکنان حادثه ندیده) بودند. بنابراین، پیشنهاد می شود با کنترل نمودن متغیرهای ذکرشده حادثه دیدگی را کاهش داد.
اثربخشی آموزش گروهی مسئولیت پذیری بر اساس نظریه انتخاب بر تعهد سازمانی و عملکرد شغلی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری به شیوه گروهی بر اساس نظریه انتخاب بر تعهد سازمانی و عملکرد شغلی مهندسین شرکت نارگان بود. نمونه آماری این پژوهش شامل 40 نفر از مهندسین بخش مهندسی شرکت مهندسین مشاور نارگان بود که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه، از پرسشنامه های تعهد سازمانی آلن و می یر و عملکرد شغلی پاترسون استفاده شد. نتایج حاصل با استفاده از آخرین نسخه نرم افزار SPSS و با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر آموزش مذکور بر گروه آزمایش معنی دار بوده است. در مجموع این پژوهش اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری به شیوه گروهی بر اساس نظریه انتخاب را بر تعهد سازمانی و عملکرد شغلی مورد تأیید قرار داد.
رابطه ابعاد سرمایه روانشناختی با عملکرد شغلی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد سرمایه روانشناختی با عملکرد شغلی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان نظامی شرکت کننده در دوره آموزشی عالی رسته ای تشکیل دادند که تعداد 76 نفر از آن ها به طور تصادفی ساده به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های سرمایه روانشناختی لوتانز و پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون بودند. نتایج محاسبه ضرایب همبستگی ساده پیرسون نشان داد بین تمام ابعاد سرمایه روانشناختی با عملکرد شغلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از میان ابعاد خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری، خوش بینی تنها تاب آوری توانست به طور معناداری عملکرد شغلی را پیش بینی کند. 8/15 درصد از واریانس عملکرد شغلی توسط تاب آوری تبیین شد.
بررسی رابطه علی رفاه کارکنان با چابکی سازمانی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه علی رفاه کارکنان با چابکی سازمانی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ای کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان خوزستان بود. از این جامعه تعداد 219 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه رفاه کارکنان و چابکی سازمانی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضرایب همبستگی، الگویابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام شد. نتایج الگویابی معادلات ساختاری بیانگر آن بود که رفاه کارکنان اثر مثبت و معنی داری بر چابکی سازمانی دارد.
رابطه سن ذهنی با خشنودی شغلی، تعهد سازمانی و بهزیستی شغلی: نقش میانجی گر قدردانی از تجارب کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سن ذهنی با خشنودی شغلی، تعهد سازمانی و بهزیستی شغلی با نقش میانجی گر قدردانی از تجارب کاری انجام شد. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان یک شرکت صنعتی در اهواز بوده است. به منظور به دست آوردن نمونه ای که بیشتر معرف جامعه باشد، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نمونه ای شامل 203 نفر انتخاب گردید. جهت اندازه گیری متغیرهای مورد مطالعه، از ابزارهای خودگزارشی شامل مقیاس سن ذهنی (محقق ساخته)، سیاهه رویدادهای کار و زندگی براب، مقیاس خشنودی شغلی وار و همکاران، مقیاس تعهد سازمانی ماودی و همکاران و مقیاس بهزیستی کارکنان ژنگ و همکاران استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با کمک نرم افزار AMOS-22 انجام گرفت. جهت بررسی روابط غیرمستقیم، از روش بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی نهایی پس از حذف مسیرهای مستقیم غیرمعنی دار (سن ذهنی به خشنودی شغلی، تعهد سازمانی و بهزیستی شغلی)، از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین نتایج حاکی از آن بود که قدردانی از تجارب کاری میانجی گر رابطه بین سن ذهنی با خشنودی شغلی، تعهد سازمانی و بهزیستی شغلی است.
پیش بینی رضایت شغلی بر اساس میزان فعالیت سیستم های سه گانه مغزی-رفتاری: یک رویکرد میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رضایت شغلی بر اساس میزان فعالیت سیستم های مغزی- رفتاری انجام شد. طرح پژوهش توصیفی (غیرآزمایشی) از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شاغلین در زمستان 1396 با حداقل یک سال سابقه کار در موقعیت فعلی و حداقل مدرک تحصیلی دیپلم بود. نمونه ای به حجم 321 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا (MSQ) فرم کوتاه و مقیاس تجدیدنظر شده حساسیت به تقویت جکسون استفاده شد و پرسشنامه ها از طریق ربات تلگرامی توزیع شدند. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS ویراست 26 تحلیل شدند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که سیستم های فعال سازی رفتاری (BAS) و بازداری رفتاری (BIS) با رضایت شغلی رابطه مثبت و معنی داری دارند (0.05>p). بهترین پیش بینی کننده، زیرسیستم سکون با 0.26-= βو سپس جنگ با 0.20-= βاست که با رضایت شغلی، رابطه منفی و معنی داری دارند. در مجموع، با توجه به تأیید نقش پیش بینی کننده هر سه سیستم مغزی- رفتاری برای رضایت شغلی، می توان جهت پیش بینی و افزایش رضایت شغلی کارکنان از آن ها سود جست.
تأثیر تعارض کار-خانواده بر فرسودگی شغلی: یک مطالعه فراتحلیل
حوزههای تخصصی:
کار و خانواده اجزای اساسی زندگی هر فرد هستند و هر کدام بخشی از هویت و رفتار فرد را شکل می دهند. فرد در اجرای الزامات نقش این دو بخش ممکن است دچار تعارض شود. پژوهش های مختلفی در مورد تأثیر تعارض کار-خانواده بر فرسودگی شغلی، استرس شغلی و ترک شغل کارکنان انجام شده اند و ضرایب همبستگی متفاوتی به دست داده اند. از این رو، هدف پژوهش حاضر ترکیب نتایج این پژوهش ها با استفاده از تکنیک فراتحلیل بود. در این فراتحلیل، ۱۵ پژوهش واجد شرایط که طی سال های ۱۳۹۰ تا 1395 انجام شدند، با استفاده از نرم افزار CMA2 مورد بررسی قرار گرفتند. در پژوهش های منتخب ابزار پژوهش پرسشنامه های استاندارد فرسودگی شغلی مسلچ و تعارض کار-خانواده گرین هاوس و بیوتل بودند. نتایج ارزیابی آماری حاکی از ناهمگنی اندازه اثر و عدم سوگیری انتشار مطالعات مورد بررسی برد. اندازه اثر ترکیبی ثابت و تصادفی متغیر تعارض کار-خانواده بر متغیر فرسودگی شغلی در حد نسبتاً قوی و به ترتیب به میزان 0.694 و 0.704 به دست آمد.
طراحی الگوی بازاریابی دیجیتال در کسب و کارهای نوین بر پایه نیازهای بازار خرده فروشی و اصناف شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کسب و کارهای کوچک جزئی جدایی ناپذیر از اقتصادهای پویا را شکل می دهند، با این تفاوت که غالب تئوری های اقتصادی به طور سنتی به پویایی شرکت، صنعت و بازار توجه داشته اند و کمتر اهمیت اقتصادی مشاغل کوچک را مورد توجه قرار داده اند. در ادبیات موجود درباره بازاریابی دیجیتال چهارچوب نظری جامع که مورد توافق همگان باشد، وجود ندارد. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی بازاریابی دیجیتال در کسب و کارهای نوین بر پایه نیازهای بازار خرده فروشی و اصناف شهر اصفهان به منظور ارتقاء نتایج کسب و کار می باشد. روش این پژوهش به صورت کیفی بوده است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان و مدیران کسب و کار و اساتید بازاریابی استان اصفهان بوده اند که از میان آن ها یک نمونه 14 نفری با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب و با آن ها مصاحبه عمیق و نیمه ساختمند انجام گرفت. این داده ها با روش نظریه ی زمینه ای بررسی شده است. برای نیل به این هدف ابتدا داده های جمع آوری شده از مصاحبه ها کدگذاری شده است که در نهایت بدنه اصلی نظریه شکل گرفته و مدلِ دیجیتالی کردن بازاریابی را شکل داده است. بر مبنای تحلیل کیفی و روش داده بنیاد، 145 مفهوم شناسایی شده است که در قالب 6 مضمون اصلی شامل 1) عوامل مؤثر بر دیجیتالی کردن بازاریابی یا شرایط علی (شامل 3 مضمون سازمان دهنده، 6 مضمون پایه ای و 16 مفهوم) 2) ساختار دیجیتالی کردن بازاریابی یا پدیده مرکزی (شامل 1 مضمون سازمان دهنده، 5 مضمون پایه ای و 15 مفهوم) 3) زمینه های تأثیرگذار بر دیجیتالی کردن بازاریابی یا شرایط زمینه ای (شامل 3 مضمون سازمان دهنده، 7 مضمون پایه ای و 22 مفهوم) 4) عوامل مداخله گرِ مؤثر بر دیجیتالی کردن بازاریابی یا شرایط مداخله گر (شامل 3 مضمون سازمان دهنده، 8 مضمون پایه ای و 25 مفهوم) 5) راهبردهای دیجیتالی کردن بازاریابی یا راهبردها و استراتژی ها (شامل 5 مضمون سازمان دهنده، 14 مضمون پایه ای و 39 مفهوم) 6) پیامدهای دیجیتالی کردن بازاریابی یا پیامدها (شامل 4 مضمون سازمان دهنده، 10 مضمون پایه ای و 28 مفهوم) دسته بندی شده است. این مفاهیم در ارتباطِ با یکدیگر، مدلِ مفهومی پژوهش را ایجاد کرده است. با توجه به مزایای متعدد بازاریابی دیجیتالی ، مدیران جهت شناخت نیازها و خواسته های مشتریان و جهت شناخت نقاط قوت و ضعف رقبا بر پژوهش و پژوهش های بازاریابی دیجیتالی تأکید کنند. همچنین سازمان ها برای توسعه پیشگامی، جهت بهبود برنامه های راهبردهای بازاریابی دیجیتالی بر نامه ریزی نمایند چرا که افزایش وفاداری مشتریان، ترجیحات مشتریان و تصمیم گیری ها را تحت تأثیر قرار می دهد .
رابطه تیپ های شخصیتی و جهت گیری های مذهبی با فرسودگی شغلی مشاوران مراکز مشاوره و بیمارستان های شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین فرسودگی شغلی مشاوران بر اساس صفات شخصیتی (درون گرایی و برون گرایی) و جهت گیری مذهبی (درونی و بیرونی) انجام شد.روش تحقیق در پژوهش حاضر پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی مشاوران شهر یزد بود. 160 نفر به عنوان نمونه پژوهش و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش سه متغیر مورد بررسی قرار گرفتند، لذا به منظور جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش، پرسشنامه شخصیت آیزنک و پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین شاخص های صفات شخصیتی و جهت گیری مذهبی با فرسودگی شغلی همبستگی معنی داری وجود دارد. بین تیپ شخصیتی درون گرا با فرسودگی شغلی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (01/0p < ). بین جهت گیری مذهبی درونی نیز با فرسودگی شغلی رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت (01/0p <). نتایج این پژوهش نشان داد که توجه به سلامت مشاوران در جهت بهبود کیفیت ارائه خدمات درمانی ضروری است. شناسایی عوامل زمینه ساز و مؤثر فرسودگی شغلی، برنامه ریزی دقیق برای استفاده از روش های پیشگیری، برگزاری دوره های راهنمایی، مهارت آموزی و ارتقاء شرایط کاری در بهبود و کاهش اثرات این عوامل مؤثر می باشد. از سویی دیگر، رابطه بین عوامل شخصیتی و جهت گیری مذهبی با فرسودگی شغلی می تواند مبنای بکارگیری پرسشنامه شخصیتی برای شناسایی افراد مستعد فرسودگی شغلی و آسیب روانی باشد.
رابطه فرسودگی شغلی با سلامت روان با توجه به نقش تعدیل گر سرسختی روان شناختی و عزت نفس سازمان محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه فرسودگی شغلی با سلامت روان با توجه به نقش تعدیل گر سرسختی روان شناختی و عزت نفس سازمان محور بود. روش پژوهش پیمایشی از نوع توصیفی است. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان شاغل در بخش ستاد و عملیات شرکت گاز خوزستان- اهواز بود (320N = ). بر همین اساس، تمامی اعضای جامعه به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های سلامت روان گلدبرگ و هیلر، فرسودگی شغلی مسلچ، سرسختی روان شناختی کیامرثی و عزت نفس سازمان محور پیرس و همکاران استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق تحلیل رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که فرسودگی شغلی با سلامت روان رابطه منفی و معنی داری دارد. علاوه بر این، سرسختی روان شناختی و عزت نفس سازمان محور توانستند رابطه میان فرسودگی شغلی و سلامت روان را تعدیل کنند.
The Mediation Role of Emotional Quotient in the Relationship of Work Gratification And Career Quality of Life
حوزههای تخصصی:
The present research aimed to examine how emotional quotient mediates the link between work gratification and career life quality for employees at Sistan and Baluchestan University in Zahedan, Iran. The statistical population for this study comprised all staff at Sistan and Baluchestan University, and a sample of 155 employees was selected using convenience sampling. Participants completed the Work Gratification Questionnaire created by Brayfield & Rothe (1951), the Emotional Quotient Questionnaire by Chadha (2001), and the Career Quality of Life Scale established by Van Laar, Edwards, & Easton (2007). The results showed that work gratification significantly and positively influenced all dimensions of quality of work life. Emotional quotient did not notably affect the components of career quality of life. Work gratification did not exert an indirect influence through emotional intelligence on the career quality of life. Emotional quotient did not significantly influence the relationship between work gratification and career quality of life for staff in the University of Sistan and Baluchestan.
مقایسه تأثیر تمرین های شبیه سازی موازی، تمرین های شبیه سازی مکرر و تمرین های شبیه سازی بدون تشریح در توسعه شایستگی انرژی ارتباطی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر تمرین های شبیه سازی موازی، تمرین های شبیه سازی مکرر و تمرین های شبیه سازی بدون تشریح در توسعه شایستگی انرژی ارتباطی کارکنان بود. روش پژوهش، روش آزمایشی با چهار گروه پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان یک شرکت صنعتی بود که با استفاده از جدول مورفی و میورز، تعداد 48 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس انرژی ارتباطی و تمرین شبیه سازی ایفای نقش بود که در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط پژوهشگران اجرا شد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس یکراهه، تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی LSD تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که مشارکت کنندگان در تمرین های شبیه سازی موازی در مقایسه با دیگر گروه ها دارای بهبود و افزایش انرژی ارتباطی بیشتری هستند. همچنین مشارکت کنندگان در تمرین های شبیه سازی ترکیبی مکرر و غیر مکرر نسبت به مشارکت کنندگان در تمرین های شبیه سازی بدون تشریح بهبود انرژی ارتباطی بیشتری را تجربه کردند. از آنجایی که تمرین های شبیه سازی موازی از نشت اطلاعات جلوگیری می کنند، انرژی ارتباطی کارکنان در سازمان را به میزان قابل توجهی بهبود می بخشند. این نتیجه به شایسته سالاری کمک کرده و با رعایت عدالت و انصاف در سازمان سازگاری بیشتری دارد.
رابطه علی معیارهای مدیریت کیفیت اروپا (EFQM) با رضایت شغلی و وفاداری سازمانی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی الگوی معیارهای مدیریت کیفیت اروپا (EFQM) با رضایت شغلی و وفاداری سازمانی بود.. جامعه پژوهش حاضر کلیه کارکنان دانشگاه ارومیه بود (186 نفر) که به دلیل تعداد کم افراد جامعه تمامی آنان به عنوان نمونه پژوهش حاضر در نظر گرفته شدند. در نهایت 168 نفر به ابزار مورد استفاده در پژوهش پاسخ دادند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه های مدیریت کیفیت اروپا، رضایت شغلی و وفاداری سازمانی بود. جهت تحلیل داده ها از تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج نشان دادند که معیارهای مدیریت کیفیت اروپا رابطه معنی داری با رضایت شغلی و وفاداری سازمانی دارند.