فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
رابطه ی باورهای اساسی دینی و سبک دلبستگی به خداوند با فرسودگی شغلی درکارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرسودگی شغلی، عواقب و هزینه های بسیاری بر سازمان ها و کارکنان تحمیل می کند اما باورهای دینی و سبک های دلبستگی به خداوند قادرند آن را تغییر دهند. هدف این پژوهش بررسی باورهای اساسی دینی و سبک دلبستگی به خداوند به عنوان پیش بین های فرسودگی شغلی است.
روشکار: جامعهی آماری این پژوهش توصیفی همبستگی را 300 تن از کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی مشهد تشکیل دادند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. اطلاعات با پرسشنامههای فرسودگی شغلی مازلاک و باورهای اساسی دینی رجائی و پرسشنامهی محقق ساختهی سنجش سبک های دلبستگی به خداوند، جمعآوری گردیدند. داده ها با نسخهی 19 نرم افزار SPSS و شاخص های توصیفی، ضرایب همبستگی پیرسون، اسپیرمن، آزمون تی و رگرسیون چندمتغیره تحلیل شدند.
یافتهها: رابطهی باورهای اساسی دینی (000/0=P و30/0-=r) و سبک دلبستگی به خداوند، با فرسودگی شغلی (010/0 =P و 15/0-=r) منفی معنی دار و رابطهی بین باورهای اساسی دینی و سبک های دلبستگی به خداوند، مثبت و معنی دار (000/0=P و 31/0 =r) بود. در مدل رگرسیون (000/0=P و 19/18=F) نیز تاثیر همزمان باورهای اساسی دینی و سبک های دلبستگی به خداوند بر فرسودگی شغلی تایید گردید. فرسودگی شغلی نیز در بین مردان و زنان اختلاف معنی داری را از خود نشان داد و در زنان بالاتر از مردان گزارش گردید (004/0=P).
نتیجهگیری: به نظر میرسد که باورهای اساسی دینی و سبک های دلبستگی به خداوند می توانند از فرسودگی شغلی بکاهند.
بررسی رابطه دین داری و اضطراب مرگ در بین دانشجویان و طلاب شهر قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه دل بستگی به خدا و میزان اضطراب مرگ در بین طلاب حوزه علمیه قم و دانشجویان دانشگاه آزاداسلامی واحد قم انجام شده است. برای انجام این بررسی 342 نفر از دانشجویان و طلاب به روش نمونه برداری احتمالی تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و پس از اجرای آزمون های دل بستگی به خدا (روات و کرک پاتریک،2002) و اضطراب مرگ (تمپلر،1970) نتیجه گرفته شد که اضطراب مرگ با دل بستگی ایمن به خدا رابطه منفی معنادار داشت و با افزایش میزان دل بستگی ایمن به خدا، سطح اضطراب از مرگ کاهش یافت و بر عکس آن، بین دل بستگی نوع اجتنابی و دوسوگرا به خدا و اضطراب از مرگ رابطه مثبت معنادار دیده شد. بنابراین می توان ادعا کرد که دل بستگی ایمن به خدا، در کنترل برخی مشکلات روانی از جمله اضطراب مرگ و بیماری هایی که به هر نحو با آن رابطه دارند، مؤثر است.
مقایسة اثر دو روش خودالگودهی و نمایش ویدئویی مدل ماهر بر اکتساب و یادگیری مهارت سرویس والیبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مقایسة تاثیر دو روش خودالگودهی و نمایش ویدئویی فرد ماهر بر یادگیری مهارت سرویس والیبال انجام شد. آزمودنی ها 30 نفر از دانش آموزان مبتدی پسر 14-12 سال بودند که سابقة بازی والیبال نداشتند و پس از انجام پیش آزمون به دو گروه همسان تقسیم شدند. گروه خودالگودهی (15 نفر) شیوة اجرای خود در تکلیف ملاک را و گروه نمایش ویدئویی فرد ماهر (15 نفر) اجرای مهارت را توسط یک فرد ماهر از طریق فیلم ویدئویی تماشا می کردند. هر دو گروه آموزش کلامی نیز دریافت می کردند. مدت دوره 4 هفته، هر هفته 3 جلسه بود. در پایان جلسة دوازدهم آزمون اکتساب و ده روز بعد آزمون یادداری به عمل آمد. برای تحلیل داده ها از آزمون ها t همبسته و t مستقل استفاده شد. سطح معنی داری آلفای 05/0 نیز در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که هر دو گروه در اکتساب و یادداری مهارت ملاک پیشرفت معنی داری داشتند. دو گروه تفاوت معنی داری در آزمون اکتساب با هم نشان ندادند، اما در یادداری تکلیف ، گروه نمایش ویدئویی فرد ماهر برتری معنی داری بر گروه خودالگودهی داشت. به نظر می رسد نمایش ویدئویی فرد ماهر به یادگیری بهتر در سرویس والیبال منجر می شود .
" صدادرمانی و بهداشت روان "
حوزههای تخصصی:
روان شناسی رنگها
منبع:
تربیت ۱۳۷۰شماره ۶۱
حوزههای تخصصی:
استرس ناباروری
حوزههای تخصصی:
بررسی تجربی مراحل تحول ایمان به خدا در کودکان و نوجوانان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تجربی مراحل تحول ایمان به خدا در کودکان و نوجوانان بر مبنای پژوهش نظری نوذری (1389) و با روش مقطعی انجام شده است. مؤلفه های ایمان به خدا در پژوهش حاضر عبارتند از: شناخت خدا، شناخت نظام معنایی، عاطفه ایمانی و التزام ایمانی. داده های پژوهش بر پایه روش بالینی و از طریق مصاحبه انفرادی نیمه ساخت یافته با 198 دانش آموز (دختر و پسر) 7 تا 17 ساله شهر قم-که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند- گردآوری و توسط پنج کارشناس نمره گذاری شدند. داده ها با روش تحلیل واریانس مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که با افزایش سن، سطح ایمان به خدا نیز افزایش و دگرگونی می یابد. همچنین بر پایه نتایج به دست آمده، روند تحول ایمان به خدا در کودکان و نوجوانان دارای مراحل ذیل است: ایمان حسی نامتمایز، ایمان مفهومی آموخته شده، ایمان انتزاعی سطح اول، ایمان انتزاعی کامل.
" هنر درمانی - بالینی "
حوزههای تخصصی:
تأثیر مقابله درمانگری بر کاهش تنیدگی زنان مبتلا به اختلال عروق کرونر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: پژوهش حاضر، با هدف مطالعه تأثیر مقابلهدرمانگری بر کاهش تنیدگی زنان مبتلا به اختلال عروق کرونر انجام شد.
روش: جامعه آماری، شامل همه بیماران زن مبتلا به این اختلال بود که در سال 1387 به کلینیک تخصصی قلب فرمانیه تهران مراجعه کردند. پرسشنامه رویدادها و تغییرات زندگی مککابین توسط 100 نفر از زنان بیمار در فاصله سنی 35 تا 55 سال تکمیل شد. سپس، 40 نفر که بالاترین نمره تنیدگی را داشتند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. نمونهها بهطور تصادفی به دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. افراد گروه آزمایش، 10 جلسه با استفاده از روش مقابلهدرمانگری تحت درمان فردی قرار گرفتند. دادهها بهروش تحلیل واریانس با اندازههای مکرر تحلیل شدند.
یافتهها: نمرات کل تنیدگی و تنیدگی با سرچشمه تعارضات و مشکلات درونخانوادگی در گروه آزمایش بهطور معنیداری کاهش یافتند. اجرای پردازشهای آماری با روش تحلیل کوواریانس نیز نتیجه یکسانی داشت.
نتیجهگیری: مقابله درمانگری می تواند تنیدگی زنان دارای اختلالات عروق کرونر را کاهش داده و مطابق مدل نظری مربوطه پیش بینی می شود در دراز مدت سهم تنیدگی در تشدید این اختلالات را کاهش دهد."
راه اندازی اولین مرکز سلامت روان جامعه نگر در ایران: تجربه ی مراقبت مشارکتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
از حدود 40 سال پیش، راهبردهای ارایهی خدمات سلامت روان در جهان دچار تحول چشمگیری شده است. چنان که آن را انقلاب دیگر در سلامت روان میدانند و آن جنبش سلامت روان جامعهنگر بوده است. در کشور ما نیز مراکز سلامت روان جامعه نگر (CMHC) با هدف ایجاد تحول در سلامت روان شهری طراحی شدند. اولین مرکز سلامت روان جامعهنگر در منطقهی 16 تهران در سال 1389 راهاندازی شد. در این مقاله، مراحل راهاندازی اولین مرکز سلامت روان جامعهنگر شرح داده میشود.
مقایسه «عمل به باورهای دینی» و «راهبردهای کنار آمدن با مشکل» در دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی مذهبی و معمولی دخترانه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تأثیرگذاری رویکردهای مذهبی و معمولی مدارس در ابعاد دینداری دانش آموزان و کاربرد دین در زندگی آنان طراحی و اجرا گردید. به این منظور از بین مدارس غیرانتفاعی دخترانه شهر تهران، دو دبیرستان با رویکرد مذهبی و دو دبیرستان با رویکرد معمولی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و دانش آموزان پایه اول و سوم آنها به تکمیل پرسشنامه های «عمل به باورهای دینی» (گلزاری، 1379) و «راهبردهای کنار آمدن با مشکل» (فرایدنبرگ و لوئیس، 1994، به نقل از داعی پور، 1387) پرداختند. یافته های پژوهشی حاصل از آزمون t مستقل حاکی از آن است که بین میزان استفاده از سبک های کنارآمدن با مشکل (سبک بارور، نابارور، و مراجعه به دیگران) در دانش آموزان مدارس با رویکردهای متفاوت به تربیت دینی تفاوت معناداری وجود ندارد. اما دانش آموزان مدارس مذهبی از نظر میزان عمل به باورهای دینی با دانش آموزان مدارس معمولی تفاوت معناداری دارند؛ به گونه ای که میزان عمل به باورهای دینی در دانش آموزان مدارس مذهبی بیشتر از دانش آموزان مدارس معمولی می باشد.
مقایسه مولفه های خلاقیت بین دانش آموزان راست دست، چپ دست و دوسوتوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جانبی شدن مغز با کارکردهای شناختی در ارتباط است. لذا انتظار می رود که دست برتری به عنوان یکی از نتایج جانبی شدن با عملکرد شناخت خلاق در ارتباط باشد. هدف: این پژوهش به منظور مقایسه مؤلفه های خلاقیت بین دانش آموزان راست دست، چپ دست و دوسو توان انجام شد. روش: در این مطالعه علی- مقایسه ای، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دبیرستانی شهرستان لامرد و مهر در نیم سال دوم سال تحصیلی 1393-1392 می باشند. برای انتخاب گروه های هدف از دو شیوه نمونه گیری استفاده شد. گروه راست دست ها 40 دانش آموز به شیوه تصادفی چندمرحله ای و گروه چپ دست ها و دوسو توان ها هرکدام جداگانه 40 دانش آموز به شیوه در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها در این پژوهش به دو پرسشنامه ادینبورگ و خلاقیت پاسخ دادند. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل مانوا بر روی میانگین نمره های خلاقیت و مؤلفه های آن در دانش آموزان نشان داد که میانگین خلاقیت و مؤلفه های سیالی و ابتکار دانش آموزان راست دست به طور معناداری پایین تر از دانش آموزان چپ دست است و همچنین میانگین خلاقیت و مؤلفه های سیالی، ابتکار و انعطاف پذیری دانش آموزان راست دست به طور معناداری پایین تر از دانش آموزان دوسو توان است. نتیجه گیری: خلاقیت و مؤلفه های آن در افراد دوسو توان و چپ دست نسبت به راست دست ها بالاتر است، لذا می توان گفت که تحریک نیمکره راست و تعامل بیشتر دو نیمکره در خلاقیت افراد تأثیرگذارند.
پیش بینی سطح سلامت روان پرستاران بخش های داخلی و جراحی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سلامت پرستاران از جمله سلامت روان آنان، با توجه به نقش پرستاران در سیستم بهداشتی درمانی در ارتقاء کمی و کیفی مراقبت ارایه شده از سوی آن ها بر بیماران، از اهمیت دوچندان برخوردار است. به علاوه مطالعات در مورد ارتباط بین متغیرهای دموگرافیک با سلامت روان هنوز نتایج متناقضی را نشان می دهند؛ از این رو تحقیق حاضر به منظور پیش بینی سطح سلامت روان پرستاران شاغل در بخش های داخلی و جراحی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی صورت گرفته است.
مواد و روش ها: نمونه مورد پژوهش در این مطالعه توصیفی- همبستگی، 380 نفر از پرستاران بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طب قه ای وارد مطالعه شدند .ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل فرم اطلاعات و پرسش نامه سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-28) بود. جهت تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS نسخه بیستم و روش های آمار توصیفی، تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد.
یافته ها: از لحاظ سلامت روان پرستاران، 73/69 درصد (265 نفر) نمره بالاتر از 23 داشتند که نشانه نامناسب بودن سلامت روان و مشکوک بودن به اختلال روانی بود. یافته های پژوهش حاضر حاکی از عدم ارتباط آماری معنی دار بین سلامت روان با سن، وضعیت تأهل، جنس و تعداد فرزندان پرستاران شرکت کننده در پژوهش بود. این درحالی بود که بر اساس نتایج مطالعه حاضر ارتباط بین کیفیت خواب، سابقه کار و میزان اضافه کار پرستاران با سلامت روان ایشان از نظر آماری معنی دار بود. بر اساس نتایج تحلیل رگرس یون، 9/40 درصد از واریانس نمرات سلامت روان پرستاران به وسیله متغیرهای کیفیت خواب، سابقه کار و میزان اضافه کار تبیین گردید (9/40R2 = ).
نتیجه گیری:
بر اساس نتایج تحقیق حاضر، بیش از نی می از پرستاران مورد مطالعه در وضعیت مشکوک به اختلال در سلامت روان قرار داشتند و نزدیک به دو س وم از پرستاران دارای سلامت روان تا حدی مطلوب و یا نامطلوب بودند. پیشنهاد می شود مدیران سازمان های بهداشتی- درمانی تمهیداتی را در جهت بهبود شرایط محیط کار و سلامت روان پرستاران به کار گیرند. بر اساس یافته های مطالعه حاضر سطح سلامت روان را در قالب یک معادله رگرسیون می توان به وسیله برخی متغیرهای جمعیت شناختی پیش بینی کرد.
تأثیر تجربه کار با رایانه و تناسب تکلیف- فناوری بر پذیرش فناوری رایانه: چشم اندازهای جدید روان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پذیرش و کاربرد فناوری های مختلف در محیط های آموزشی، دامنه وسیعی از تحقیقات را به خود اختصاص داده است. سؤال های مهمی که در این زمینه مطرح می شود این است که کاربران، فناوری را چگونه تصور می کنند؟ و عواملی که منجر به عدم استفاده از فناوری می شود، کدامند؟
هدف: این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تجربه کار با رایانه و تناسب تکلیف- فناوری بر پذیرش فناوری رایانه، به خصوص سهولت ادراک شده و سودمندی ادراک شده رایانه، انجام گرفت.
روش پژوهش: این مطالعه به روش آزمایشی با استفاده از طرح تک گروهی با پس آزمون انجام گرفت. به این منظور یک نمونه 127 نفری از دانشجویان ترم اول رشته کامپیوتر در مقطع کاردانی به طور خوشه ای انتخاب و بعد از شش هفته آموزش به پرسشنامه TAM که از پژوهش های گاردنر و آموروسو و کلوپینگ و مک کنی اقتباس شده بود، پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج نشان دادند که اثر مستقیم تجربه کار با رایانه و تناسب تکلیف- فناوری بر سهولت ادراک شده کاربرد رایانه معنادار و بر سودمندی ادراک شده رایانه معنادار نمی باشد. همچنین اثر مستقیم سهولت ادراک شده کاربرد رایانه بر سودمندی ادراک شده رایانه با اضافه شدن تجربه کار با رایانه و تناسب تکلیف- فناوری به مدل دیگر معنادار نبود، اما اثر مستقیم سهولت ادراک شده کاربرد رایانه بر نگرش نسبت به کاربرد رایانه با حضور تجربه کار با رایانه و تناسب تکلیف- فناوری تعدیل نشد.
نتیجه گیری: دارا بودن تجربه و تناسب تکلیف- فناوری، اثر سهولت ادراک شده کاربرد رایانه بر سودمندی ادراک شده رایانه را تعدیل می کند و هر چه تجربه فرد و تناسب تکلیف-فناوری بیشتر باشد، فرد فناوری را ساده تر ادراک می کند، اما ممکن است آن را سودمند ادراک نکند.
مقایسه اثربخشی مداخلات آموزشی – روان شناختی والدین محور، کودک محور و ترکیبی بر کاهش نشانه های اختلال نقص توجه-بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه میزان اثربخشی مداخلات آموزشی – روان شناختی والدین محور،کودک محور و ترکیبی بر کاهش نشانه های اختلال نقص توجه- بیش فعالی )ADHD( انجام شده بود.
مواد و روش ها:جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه ی دوم دبستان آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصیلی 92-91 بود. نمونه ی پژوهش شامل 60 نفر دانش آموز پایه دوم دبستان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی بود که به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به شیوه ی تصادفی به گروه های آزمایشی و کنترل گمارده شدند. در این پژوهش چهار گروه وجود داشت (هر گروه 15 نفر)، سه گروه آزمایشی و یک گروه کنترل. مداخلات آموزشی – روان شناختی والدین محور، کودک محور و ترکیبی (آموزش والدین و کودکان) به عنوان مداخلات آزمایشی به کار برده شد. مقیاس درجه بندی کانرزو مصاحبه بالینی به عنوان ابزارهای تحقیق مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها :نتایج تحلیل کواریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد که بین گروه های مداخلات آموزشی– روان شناختی والدین محور، کودک محور و ترکیبی و گروه کنترل در کاهش نشانه های اختلال نقص توجه –بیش فعالی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0≥p). نتایج آزمون شفه نیز نشان داد که نشانه های اختلال ADHD در گروه های مداخلات آموزشی– روان شناختی در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت
نتیجه گیری : نتایج پژوهش اهمیت انجام مداخلات ترکیبی روان شناختی را در کاهش مشکلات کودکان ADHD برجسته ساخت.