فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۴۱ تا ۴٬۳۶۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش صمیمیت با رویکرد اسلامی بر عملکرد خانواده زنان متأهل بود. پژوهش شبه تجربی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره ضیائی شهرستان میبد از فروردین الی شهریور 1392 بود. نمونه شامل 28 زن متأهل بود که بر اساس روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل تقسیم شدند. متغیر وابسته، عملکرد خانواده بود که توسط آزمون ابزار سنجش خانواده (FAD) ارزیابی شد. افراد گروه آزمایش، در هشت جلسه آموزش صمیمیت با رویکرد اسلامی شرکت کردند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. نتایج با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت میانگین نمرات در مرحله پیش آزمون و پس آزمون، آزمودنی های دو گروه (آزمایش و کنترل) در متغیر عملکرد کلی معنا دار می باشد. همچنین ابعاد ارتباط، نقش ها و کارکرد کلی در مرحله پس آزمون به طور معناداری افزایش پیدا کردند. ولی در ابعاد حل مسئله، پاسخ گویی عاطفی، درگیری عاطفی و کنترل رفتار تفاوت معنادار نمی باشد.
اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای با رویکرد دینی بر کاهش افسردگی زندانیان زن استان قم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
افسردگی یکی از اختلالات روانی شایع به ویژه در میان زنان زندانی است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای با رویکرد دینی بر کاهش افسردگی زندانیان زن صورت گرفته است. پژوهش حاضر بر اساس روش تحقیق دو گروهی پیش آزمون و پس آزمون و جامعة آماری زنان زندان مرکزی استان قم انجام شده است. شرکت کنندگان پس از پاسخ به پرسش نامه افسردگی بک (ابزار آزمون) به دو گروه 11 نفری (آزمایش و کنترل) تقسیم شدند. در روش مداخلة پژوهش نیز به گروه آزمایش مهارت های مقابلة اسلامی توکل، ذکر خداوند، صبر، دعا و مناجات، اعتراف و توبه، نماز و امیدواری به خداوند آموزش داده شد. پس از انجام پس آزمون برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از شاخص های توصیفی و آزمون کواریانس استفاده شده است. بر طبق یافته های پژوهش می توان گفت آموزش مهارت های مقابله ای با رویکرد دینی بر کاهش افسردگی موثر است.
مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی و درمان تلفیقی توانبخشی شناختی و تنظیم هیجان بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اچ آی وی دارای مشکلات عصب شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
25 - 51
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی و درمان ترکیبی توانبخشی شناختی و تنظیم هیجان بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به HIV دارای مشکلات عصب شناختی پرداخت. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش بود. 46 بیمار مبتلا به اچ آی وی دارای مشکلات عصب شناختی به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (23 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش اول درمان توان بخشی شناختی آرام و گروه آزمایش دوم علاوه بر درمان توانبخشی شناختی آرام، درمان تنظیم هیجان بر پایه رفتاردرمانی دیالکتیک را نیز دریافت نمود. شرکت کنندگان، فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران HIV را در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری کامل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد یافته ها: در مرحله پس آزمون گروه آزمایشی دوم، بهبود قابل توجهی در کیفیت زندگی داشت. در مرحله پیگیری نیز گروه آزمایش دوم نسبت به گروه آزمایش اول بهبودی بیشتری را نشان داد. با این حال، در مرحله پیگیری، هر دو گروه کاهش اندکی در مقایسه با مرحله پس آزمون داشتند نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان ترکیبی توانبخشی شناختی و تنظیم هیجان در بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به HIV دارای مشکلات عصب شناختی از درمان توانبخشی شناختی به تنهایی، مؤثرتر است.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر اضطراب و افسردگی بیماری عروق کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
45 - 62
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر اضطراب و افسردگی بیماران قلبی شهر تهران در سال 1398 انجام شد . روش: روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی است و برای جمع آوری داده ها از طرح پیش آزمون-پس آزمون (سه گروهی) با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه بیماران قلبی شهر تهران تشکیل دادند که از بین آن ها 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان هیجان مدار 9 جلسه 60 دقیقه ای و گروه تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای 5 جلسه 20 دقیقه ای تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورداستفاده در پژوهش حاضر شامل افسردگی (بک، استیر و براون، 1996) و اضطراب (بک، اپستین، براون و استر، 1988) بودند که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورداستفاده قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار spss24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کواریانس) انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که هر دو مداخله به کاررفته در این پژوهش می توانند به طور معناداری اضطراب و افسردگی بیماران قلبی را بهبود بخشیدند (05/0p <)، با این تفاوت که مداخله مبتنی بر درمان هیجان مدار دارای تأثیر بیشتری بر اضطراب و افسردگی بیماران قلبی بود. به علاوه در مرحله پس آزمون-پیگیری تفاوت معنی دار مشاهده نشد (05/0p <) که بیانگر پایداری تغییرات مداخله است . نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش، درمان هیجان مدار و درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای، مداخلات مؤثری در کاهش اضطراب و افسردگی بیماران قلبی دارند اما تأثیر درمان هیجان مدار بیشتر بود.
پیش بینی علائم هشدار دهنده نقص سیستم ایمنی از طریق شاخص های روانشناختی با میانجیگری ویژگی های شخصیتی در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
74 - 94
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش پیش بینی علائم هشدار دهنده نقص سیستم ایمنی از طریق سبک های دلبستگی، شوخ طبعی، سبک تبیین واسترس ادراک شده با میانجیگری منبع کنترل وتیپ شخصیتی در پرستاران انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع همبستگی و پیش بینی است که در بین 281 نفر از پرستاران انجام شده است. آزمودنی ها از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب و به پرسش نامه های سبک های دلبستگی کولینز و رید، شوخ طبعی اسوباک، سبک تبیین شی یر و کارور ، منبع کنترل راتر ، استرس ادراک شده ی کوهن ، تیپ شخصیتی فریدمن و رزنمن و علائم هشدار دهنده ی سیستم ایمنی جفری مادل پاسخ دادند. داده ها با نرم افزار Amos به روش تحلیل مسیر، تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد مدل پیشنهادی برای شاخص های نام برده از برازندگی خوبی برخوردار است. سبک دلبستگی ایمن با علائم هشدار دهنده دارای همبستگی منفی (p≤0/01) و سبک دلبستگی دوسوگرا دارای همبستگی مثبت است (p≤0/01) .منبع کنترل با علائم هشداردهنده دارای همبستگی مثبت (p≤0/01) ، شوخ طبعی با علائم هشدار دهنده دارای همبستگی منفی (p≤0/01) و تیپ شخصیتی با علائم هشداردهنده دارای همبستگی مثبت (p≤0/01) است. نتیجه گیری : فعالیت سیستم ایمنی بدن به صورت مستقیم یا واسطه ای از طریق ویژگی های روانشناختی و شخصیتی قابل پیش بینی است.
واکاوی تعیین گرهای فرهنگی سلامت با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
63 - 86
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دنیای معاصر، بررسی سلامت در سیر مطالعاتی خود از بعد زیستی به بعد اجتماعی و فرهنگی رسیده است. بسیاری از اندیشمندان بر این باورند که برداشت و تعریف سلامتی انعکاسی از پیشینه فرهنگی و اجتماعی افراد می باشد. هدف پژوهش حاضر واکاوی تعیین گرهای فرهنگی سلامت می باشد. روش: در تحقیق حاضر از روش کیفی و رویکرد تحلیل ساختاری استفاده شده است. شیوه گردآوری داده ها، مصاحبه بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری، با 40 نفر از مطلعین کلیدی استان آذربایجان شرقی صورت گرفته است. اطلاعات حاصل از مصاحبه ها به وسیله نرم افزار micmac تحلیل شده است. یافته ها: کدگذاری یافته های مصاحبه نشان داد که مقولاتی چون فرهنگ تغذیه ای سلامت، سواد سلامت، اصلاح الگوی مصرف، سبک زندگی ورزشی، تصورات قالبی پزشکی، فشار پنهان رسانه ای، تقدم ارزش های مادیگرانه بر غیرمادیگرانه، تضادهای فرهنگی، تمایزطلبی و پرداخت به بیماری ها برحسب درجه شمولیت از تعیین گرهای فرهنگی مهم سلامت می باشد . نتیجه گیری: نتایج تحلیل ساختاری نشان می دهد که مطلعین کلیدی از بین مضامین اصلی، بیشترین و کمترین اولویت را به ترتیب به سواد سلامت و پرداخت به بیماری ها براساس درجه شمولیت داده اند
اثربخشی آموزش معنا درمانی بر بی حوصلگی و شکفتگی دانش آموزان دختر پایه دوم دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنا در زندگی پایه ی اساسی نیروی محرکه فرد است. هدف پژوهش بررسی تأثیر آموزش معنا درمانی بر بی حوصلگی و شکفتگی دانش آموزان بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه دوم شهر خرم آباد در سال تحصیلی 95-1394 به تعداد 2584 نفر بود. روش نمونه گیری به صورت تصادفی مرحله ای بود، 32 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (16 نفر) گمارده شدند. ابزار های مورد استفاده پرسشنامه بی حوصلگی فارمر و ساندبرگ و پرسشنامه شکفتگی دینر و بیسواز– دینر بود. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش معنا درمانی باعث کاهش بی حوصلگی و افزایش شکفتگی دانش آموزان گردیده است و این نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد. بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت آموزش معنادرمانی در کاهش بی حوصلگی و افزایش شکفتگی دانش آموزان دختر مؤثر بود.
بررسی و مقایسه اثربخشی درمان چندوجهی لازاروس و چندوجهی معنوی مذهبی بر شدت علائم روان شناختی (اضطراب، افسردگی، جسمانی سازی) در بیماران مبتلا به سوء هاضمه کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان چندوجهی لازاروس و چندوجهی معنوی- مذهبی بر شدت علائم روان شناختی در بیماران سوء هاضمه کنشی طراحی و اجرا گردید. این پژوهش، تجربی و کاربردی است و با طرح پژوهشی پیش آزمون- پس آزمون با کنترل انجام می شود. جامعه پژوهش، بیماران گوارشی منطقه 5 تهران بوده و 54 بیمار به روش نمونه گیری در دسترس و با گمارش تصادفی و در قالب دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل انتخاب شدند. ابزار پژوهش، فرم کوتاه علائم روان شناختی بوده و داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه های تکراری چندمتغیری و آزمون های تعقیبی بونفرنی و با به کارگیری نرم افزار SPSSتجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد که درگروه های آزمایشی، در هر سه مؤلفه علائم روان شناختی، به هنگام ورود به پژوهش و بعد از درمان و در دوره پیگیری، اختلاف معنا داری وجود داشته است؛ درحالی که در گروه کنترل، از این نظر تفاوت معنا داری مشاهده نشد. همچنین از این لحاظ بین گروه های درمانی، تفاوت معناداری دیده نمی شود. بنا بر نتایج یادشده، امکان بهره گیری از مداخله های پیش گفته را در بیماران یادشده فراهم ساخته است.
مفهوم شناسی «خرد» در روان شناسی و تناظرشناسی مفاهیم آن در منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحقیق در این باره که «خرد چیست و چگونه تعریف می شود؟» بنیادی ترین حوزه از مطالعات خرد است. هدف این پژوهش، مفهوم شناسی «خرد» در روان شناسی و شناسایی مفاهیم متناظر آن در منابع اسلامی است. بدین منظور، برای مفهوم شناسی «خرد» در روان شناسی و سپس شناسایی مفاهیم متناظر با آن در منابع اسلامی، از روش «معناشناسی زبانی» و در بخش بررسی میزان مطابقت این مفاهیم با خرد در منابع اسلامی، از روش «توصیفی زمینه یابی» استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد: حوزه معنایی «خرد» در لغت و روان شناسی، با مؤلفه هایی همچون «دانش ساختاری و فرایندی، ژرف نگری، نیک خواهی و ارزش های متعالی، کنترل هیجانی و عواطف مثبت و عمل به دانش و توانمندی های مهارتی» مشخص می شود. متناظر با حوزه معنایی «خرد» در لغت و روان شناسی، واژگانی از جمله «عقل، علم، معرفت، حکمت، فطنه، ذکاء، فهم، شعور، ادراک، استنتاج فکر، فقه، رویه، خبره، کیاست، فراست، درایت، حصافت، حذاقت، تدبر، تمییز، نصح و بصیرت» در منابع اسلامی شناسایی شد. نتایج پژوهش در گام دوم نشان داد: مفاهیم «استنتاج، حذاقت، حصافت، و نصیحت» با میزان شاخص روایی محتوایی (CVI) 72/.، 44/.، 44/.، و 36/. حذف و 19 مفهوم دیگر از میزان قرابت مطلوب با خرد در منابع اسلامی برخوردار است.
الگوی ساختاری روابط فضیلت های شخصیتی، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با کسب خرد در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی روابط ساختاری فضیلت های شخصیتی، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با کسب خرد در دانشجویان بود. بدین منظور با طرح یک مدل ساختاری فرضی که بیانگر شبکه ای از ارتباطات مستقیم و غیرمستقیم بین توانمندی های منش، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با میزان خرد بود، تعداد 200 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان (101 نفر پسر و 99 نفر دختر) به شیوه نمونه گیری دردسترس، انتخاب و با مقیاس های خرد (آردلت، 2003)، ارزش های فعال در عمل- نسخه کوتاه 72سؤالی، اصالت شخصیت (وود و همکاران، 2008) و اقدام برای رشد شخصی (رابیتیشک،1998) ارزیابی شدند. تحلیل معادلات ساختاری نشان داد بین مؤلفه های فضایل و توانمندی های منش، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با میزان خرد در دانشجویان، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که مؤلفه های فضیلت های شخصیتی، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی روابط معناداری باهم دارند. یافته ها از برازندگی مناسب ساختار فرضی متغیرهای پژوهش حمایت کرد. یافته های پژوهش حاضر علاوه بر تلویحات کاربردی، چارچوب مفیدی را در شناسایی مؤلفه هایی در روند کسب و رشد خرد در دانشجویان فراهم می کند.
تبیین عوامل مؤثر بر استفاده معلمان ابتدایی شهرستان بندرانزلی از فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی در فعالیت های آموزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آموزش و پرورش، به منظور حفظ و ارتقای نقش خود در امر تعلیم و تربیت دانش آموزان، ناگزیر از به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تبیین عوامل مؤثر بر استفاده معلمان ابتدایی شهرستان بندرانزلی از فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی در فعالیت های آموزشی به انجام رسید. این پژوهش، کمی- کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، پیمایشی است. از 280 نفر معلم ابتدایی شهرستان بندرانزلی، 162 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که امکانات فنی مربوط به فن آوری اطلاعات و ارتباطات در تعیین هدف، عمده ترین عامل مؤثر بر میزان به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات توسط معلمان هستند. بر اساس نتایج تحقیق، سه عامل از تحلیل عاملی اکتشافی استخراج شد: عامل اول هدف و محتوا، عامل دوم روش تدریس و ارزشیابی و عامل سوم امکانات فنی که در مجموع 83/74% از واریانس کل را تبیین کرده اند. با توجه به یافته های تحقیق، فراهم ساختن امکانات فنی و ارتقای صلاحیت های معلمان از طریق برگزاری دوره های ضمن خدمت مناسب پیشنهاد می شود.
پیوند دو آگاهی
بررسی تطبیقی تجرد روح از دیدگاه قرآن و روان شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چیستی حقیقت انسان از دیرباز مورد توجه اندیشمندان مذاهب و مکاتب گوناگون بوده است. اما اختلاف نظرهایی در مسئله چیستی روح، به ویژه تجرد و مادیت وجود دارد که تلقی هریک از این دو، در این مسئله باهم متفاوت است. برخی از آنان وجود روح غیرمادی را پذیرفته و کاری به اثبات آن ندارند و عده ای وجود روح مادی را پذیرفته و گروه دیگر، که به آنها روان شناسان الحادی می گویند، به طور کلی روح را منکر شده اند، از این رو روان شناسی دیدگاه واحدی وجود ندارد. اما از منظر قرآن، انسان ترکیبی از جسم و روح است. روحی مجرد و موجود مستقلی که دارای حیات و از ملکوت است؛ حقیقتی واحد که دارای مراتبی است. ازآنجاکه در میان اندیشمندان، بحث تجرد یا مادیت روح محل نزاع است، بحث چیستی آن حائز اهمیت است. این نوشتار تلاش دارد تا به روش تحلیلی توصیفی، به تبیین دیدگاه مکاتب روان شناسی در مسئله روح پرداخته و آنها را با دیدگاه قرآن پژوهان مورد بررسی مقایسه قرار داده و این نتیجه حاصل شد که علم روان شناسی دیدگاه متناقضی به بعد روح دارد؛ برخی به طور کلی روح را نفی کرده اند؛بررخی معتقدند انسان دارای روح (نفس، روان وذهن) از یک سو و جسم (بدن) از سوی دیگر است.گروهی همانند قرآن پژوهان به روح، نفس و جسم اعتقاد و حتی به تجرد آن نیز ایمان دارند. بنابراین این دسته از روان شناسان با بسیاری از قرآن پژوهان دیدگاه یکسانی دارند و قائل به تجرد روح می باشند.
مدل یابی معادلات ساختاری رابطه علایم اختلال اضطراب اجتماعی با طرح واره های ناسازگار اولیه و تحریف های شناختی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های بالینی و اپیدمیولوژی نقش فرایندهای شناختی را در شکل گیری و تداوم اختلال اضطراب اجتماعی ثابت کرده اند. هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب اجتماعی مبتنی بر طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری تحریف های شناختی در میان دانش آموزان متوسطه دوره ی دوم بود.جامعه شامل تمام دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان مریوان بودند که از میان آنها 400 نفر(200 نفرپسر،200نفردختر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گزینش انتخاب نمونه با مراجعه به مدارس، در بین دانش آموزان مشکوک به اضطراب اجتماعی(با تشخیص مشاور مدرسه و منطبق با علائم ذکر شده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانپزشکی ویرایش پنجم) پر سشنامه اضطراب اجتماعی کانور توزیع و تکمیل و در صورت تائید تشخیص این اختلال در دانش آموزان، بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده، نمونه گیری انجام شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی اضطراب اجتماعی کانور، پرسشنامه طرحوار های ناسازگار اولیه یانگ(فرم کوتاه) و پرسشنامه تحریف های شناختی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل ساختاری پژوهش برازش دارد. به طور کلی پنج حوزه طرحواره های ناسازگار اولیه( بریدگی و طرد ، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی وگوش به زنگی بیش از حد و بازداری ) توان پیش بینی 63 درصد از متغیراضطراب اجتماعی را دارند . همبستگی مستقیم معناداری بین متغیرهای طرحواره های ناسازگار اولیه واضطراب اجتماعی وجود دارد. تحلیل بوت استراپ نشان داد تحریف های شناختی میانجی بین طرحواره های ناسازگار اولیه واضطراب اجتماعی است . نتایج این پژوهش از نقش طرحواره های ناسازگار اولیه به عنوان عامل ایجاد آسیب پذیری برای اضطراب اجتماعی و نقش تحریف های شناختی به عنوان مکانیسم مرتبط کننده طرحواره های ناسازگار اولیه به اضطراب اجتماعی حمایت می کند
رابطه بین شفقت به خود با افسردگی زنان متبلا به سرطان پستان با میانجی گری اضطراب مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
52 - 67
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان شفقت به خود با افسردگی در زنان دارای سرطان پستان با میانجیگری اضطراب مرگ بود.روش: این پژوهش در دسته پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان ها و مرکز پزشکی مهدیه، بیمارستان امام خمینی، بیمارستان فیروزگر و بیمارستان پارس تهران در سال 1396 بود که با استفاده از فرمول کوکران 397 نفر از آنان به صورت در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک (2001)، پرسشنامه سبک دلبستگی به خدا روات و کرک پاتریک (2002) و پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1979) پاسخ دادند و داده های آن با روش معادلات ساختاری و به وسیله نرم افزار آماری smart PLS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان داد تمام مسیرهای واردشده در مدل حاضر در سطح معنی داری (p>0/01) تائید می گردد. این نتایج بیانگر آن است که هم مسیرهای مستقیم و هم مسیرهای غیرمستقیم با افسردگی تأثیر معنی داری دارد ولی مسیرهایی که به مسیر اضطراب مرگ بر افسردگی نسبت به مسیرهای دیگر اعتبار بیشتری دارد. نتیجه گیری: در شکل گیری افسردگی زنان مبتلا به سرطان پستان عوامل معنوی و روانی ازجمله سبک های دلبستگی به خدا و اضطراب مرگ نقش دارد. این امر دلالت بر کارآمدی متغیرهای معنویت با متغیرهای روان شناختی ازجمله اضطراب و افسردگی دارد.
اثر بخشی درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر پذیرش بیماری و راهبردهای کنار آمدن با استرس در بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتوی سیستمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پذیرش بیماری، استرس و چگونگی کنار آمدن با آن از عوامل مهم پیش آگهی در بیماری های مزمن و بهزیستی جسمی و روانی مبتلایان می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر پذیرش بیماری و راهبردهای کنار آمدن با استرس در بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتوی سیستمیک صورت گرفت . پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری یک ماهه، همراه با گروه کنترل بود. نمونه شامل 16 بیمار لوپوس مراجعه کننده به درمانگاه روماتولوژی بیمارستان الزهرا در اصفهان بود که بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت8 جلسه درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت و گروه کنترل مداخله دریافت نکرد. داده ها از طریق پرسشنامه های پذیرش بیماری مزمن بیچام و فرم کوتاه پرسشنامه راهبردهای کنار آمدن با شرایط پر استرس کالزبیک جمع آوری و با استفاده از تحلیل کروسکال والیس تحلیل گردید. نتایج نشان داد درمان باعث افزایش مشغولیت به انجام کار و فعالیت در حالت بیماری و افزایش استفاده از راهبرد مساله مدار شده ولی تاثیری بر رغبت و تمایل نسبت به تحمل بیماری نداشته است. همچنین درمان در کاهش استفاده از راهبرد هیجان مدار و راهبرد اجتنابی موثر واقع شده است. می توان نتیجه گرفت این درمان با تاثیر بر انعطاف پذیری شناختی بیماران و تنظیم هیجانات، می تواند در پذیرش و کنار آمدن با شرایط بیماری مزمن و کنار آمدن موثرتر با استرس موثر واقع شود.
راهکارهای مدیریت خشم از منظر آموزه های اسلام، اندیشمندان اخلاق اسلامی و روان شناسی نوین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین راهکارهای مدیریت خشم از منظر آموزه های اسلام (آیات و روایات)، اندیشمندان اخلاق اسلامی و روان شناسی نوین بود. بدین منظور آیات و روایات مربوط به کنترل خشم بررسی شد، و با جمع بندی بین آنها مدیریت خشم از منظر اسلام تبیین شد، سپس متون مرتبط با خشم در آثار اندیشمندان اخلاق اسلامی و روان شناسی نوین، جمع آوری و تحلیل شد و راهکارهای مدیریت خشم از منظر هر یک ارائه شد. یافته ها نشان داد قرآن و روایات هدف و مبانی و اصول مدیریت خشم را تبیین کرده اند و در مقام بیان تمامی جزئیات و روش ها نبودند. اگرچه در قرآن و روایات راهکارهایی برای مدیریت خشم ارائه شده است، اما کنترل خشم منحصر به این روش ها نیست و می توان راهکارهایی از روان شناسی نوین را به کار برد، همان گونه که علمای اخلاق در آثارشان علاوه بر روش های تبیین شده در آیات و روایات، با روش عقلی، درون نگری و مشاهده های شخصی، راهکارهایی را جهت مدیریت مطلوب خشم ارائه کرده اند. در مقایسه یافته های این پژوه با پژوهش های قبلی مشاهده می شود پژوهشگران در بررسی تطبیقی راهکارهای مدیریت خشم در اسلام و روان شناسی، اسلام را شامل آموزه های قرآن و روایات و علمای اخلاق دانستند، درحالی که بایستی آموزه های اسلام و راهکارهای علمای اخلاق از یکدیگر تفکیک شوند و سپس با روان شناسی مقایسه شوند.
راهکارهای درمان پرخاشگری از دیدگاه قرآن و روایات(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴
117-127
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: پرخاشگری یکی از ناملایمات جامعه ی امروزی است که می تواند دلایل بسیاری داشته باشد. قرآن کریم خشم را از صفات جاهلی می داند و در مقابل، کنترل آن را از ویژگی های متقین برمی شمرد. ازآنجایی که امروزه در بسیاری از انسان ها رفتارهایی مشاهده می شود که اطرافیانشان آن را پرخاشگری می نامند و به دنبال یافتن روش هایی برای درمان آن هستند؛ هدف این پژوهش نیز، یافتن راه حل مناسب قرآنی - روایی برای درمان پرخاشگری است. روش کار: این پژوهش که ازنوع توصیفی - تحلیلی است با رویکرد قرآنی - روایی به استخراج راه های مؤثر در درمان پرخاشگری ازجمله شناخت عوامل و راه های پیشگیری از بروز آن، راهکارهای مقابله با پرخاشگری دیگران و همچنین جلوگیری از عواقب سوء آن پرداخته است؛ برای جمع آوری اطلاعات پژوهش به بانک های اطلاعاتی مانند بانک نشریات کشور (magiran) و بانک نشریات جهاد دانشگاهی (SID) مراجعه شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که برای تأثیرگذاری بیشتر لازم است هر سه راهکار شناختی، رفتاری و عاطفی با هم و در کنار هم به کارگرفته شود تا بتوان تا حد زیادی به درمان پرخاشگری کمک کرد. نتیجه گیری: از نگاه دینی نخستین راهکار برای درمان پرخاشگری، راهکار شناختی است؛ که امروزه شناخت درمانی نیز نامیده می شود. با تغییر نگرش فرد، تبیین درست مفهوم پرخاشگری و بیان آثار و عواقب آن در کنار تغییر نوع نگاه فرد به خود، جهان هستی و دیگران در سایه ی توحیدمداری، می توان شخص را به شناختی درست رهنمون کرد و او را از ورطه ی پرخاشگری نجات دارد. در گام بعدی لازم است از طریق راهکارهای عاطفی و رفتاری به شخص کمک کرد تا این شناخت به عمل درآید و در او نهادینه شود.
ارائه مدل درخت ارزیابی فازی برای بررسی سیستم های ارزیابی عملکرد کارکنان و انتخاب سیستم ارزیابی مناسب برای دانشگاه های آزاد اسلامی آذربایجان غربی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل درخت ارزیابی فازی برای بررسی سیستم های ارزیابی عملکرد کارکنان و انتخاب سیستم ارزیابی مناسب برای دانشگاه های آزاد اسلامی استان آذربایجان غربی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان آذربایجان غربی می باشند. روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته می باشد. در این مقاله سعی شده است برای جلوگیری از تبعات ناشی از نظام ارزیابی نامطلوب در دانشگاه آزاد اسلامی استان آذربایجان غربی، مدل درخت فازی را جهت بررسی روش های ارزیابی عملکرد کارکنان ارائه دهیم و بر اساس این مدل روش ارزیابی عملکرد مناسب برای هر یک از واحدها را انتخاب نمائیم. برای این کار ابتدا عوامل مؤثر در تعیین روش ارزیابی عملکرد (اندازه واحد، پویایی واحد، سطوح مختلف در سلسله مراتب و فرهنگ سازی و آموزش) را مشخص کردیم و با استفاده از این عوامل به بررسی روش های ارزیابی عملکرد کارکنان پرداختیم. با استفاده از دانش اخذ شده از نظرات اساتید دانشگاه و مسئولین جذب منابع انسانی واحدها، پایگاه دانش ایجاد شده و با بکارگیری الگوریتم و مجموعه های فازی، مدل درخت فازی ارائه گردیده است. سپس با توزیع پرسشنامه مقادیر هر یک از متغیرهای مورد بررسی (عوامل مؤثر در تعیین روش ارزیابی عملکرد) برای هر یک از واحدهای مورد مطالعه تعیین شده و در نهایت با استفاده از این مقادیر کسب شده اولویت روش های ارزیابی عملکرد برای هر یک از واحدها مشخص شده است. در مرحله بعد با استفاده از تصمیم گیری چند معیاره فازی اولویت انتخاب روش های ارزیابی برای هر یک از واحدها را بر اساس ارزش تصمیم (مقدار تامین اهداف) مشخص گردیده است.