فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲
94-104
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سالمندی مرحله ی اجتناب ناپذیری از زندگی است که اغلب با محدودیت ها و ناتوانی هایی همراه است. تأمین شرایط متناسب با ویژگی های سالمندان می تواند زندگی توأم با سلامت نسبی و آسایش و استقلال را برای آنان فراهم سازد. با توجه به نقش مساجد در تأمین سلامت اعم از سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی؛ این مطالعه به بررسی تناسب ساختاری مساجد با ویژگی های سالمندان پرداخته است. روش کار: این مطالعه ی مقطعی طی تابستان سال 1395 در 30 مسجد از مساجد شهر سبزوار به کمک چک لیستی محقق ساخته با 70 سؤال، انجام گرفت. در طراحی چک لیست از مؤلفه های ساختاری فضاهایی مانند منزل، کلیسا و پارک های دوستدار سالمند استفاده شد؛ و نظرها و توصیه های چند متخصص ارگونومی، سالمندشناسی و مهندس ساختمان نیز در نظر گرفته شد. در تحقیق حاضر شرایط بخش های مختلف مساجد ازجمله شبستان ها، سرویس های بهداشتی، وضوخانه، راهروها، راه پله ها و ورودی ها نیز ارزیابی شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شد. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تقریباً 50 درصد از مراجعه کنندگان به مساجد سالمند بودند. میانگین تعداد پله ها از بیشتر بودن آنها برای بخش های زنانه حکایت داشت. دسترسی به وسایل نقلیه ی عمومی برای حدود 70 درصد از مساجد فراهم بود. در هیچ یک از مساجد، درهای ورودی دارای شرایط هم سطحی در بیرون و درون نبود. بررسی مسیرهای تردد ازنظر وجود رمپ، گویای شرایط نامناسب حدود 80 درصد از مساجد بود و سرویس های بهداشتی و وضوخانه ها نیز در بیشتر موارد شرایط مناسبی نداشت. نتیجه گیری: با وجود برخورداری مساجد از برخی ویژگی های مطلوب ساختاری مانند شرایط مناسب در کف محوطه و درون بنا، یا وضعیت روشنایی و حرارتی خوب، در مواردی مانند سرویس های بهداشتی، پله ها و مسیرهای تردد نیاز به مداخله است. بنابراین، نبود تناسب ساختار فیزیکی مساجد برای سالمندان با توجه به رشد جمعیت این گروه سنی در ایران، از ضرورت اعمال ملاحظات ارگونومیکی به منظور حفظ آسایش، استقلال و ارتقای ایمنی آنان حکایت دارد.
نقش میانجیگری جهت گیری هدفی در رابطه ی معنویت و خودکارآمدی با امیدواری دانشجویان: آزمون یک مدل ساختاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴
93-103
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: دین و اعتقادات معنوی در زندگی انسان دارای اهمیت ویژه یی است. خودکارآمدی نیز عامل انگیزشی فعال کننده، نیرودهنده، نگهدارنده و هدایت کننده ی رفتار به سوی هدف است که هر یک از این دو مؤلفه می تواند بر جنبه های مختلف زندگی و حتی میزان امیدواری افراد تأثیر بسزایی داشته باشد. ازاین رو، این پژوهش با هدف بررسی نقش معنویت و خودکارآمدی در امیدواری دانشجویان با میانجیگری جهت گیری هدفی صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی با استفاده از تحلیل مسیر است و جامعه ی آماری آن دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد را در بر می گیرد. با توجه به تعداد متغیّرهای مدل پیشنهادی تحلیل مسیر که به ازای هر متغیّر 15 نفر در نظر گرفته می شود و همچنین با در نظر گرفتن ملاک قابلیت تعمیم پذیری یافته های نمونه به جامعه، 280 نفر از دانشجویان جامعه ی آماری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه های معنویت، خودکارآمدی، امیدواری و جهت گیری هدفی استفاده شد. داده های به دست آمده نیز با روش های توصیف آماری، همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : نتایج اجرای همبستگی نشان داد که تمام متغیّرهای مشاهده شده ی الگو با هم همبستگی داشتند (01/0p<)؛ و اجرای تحلیل مسیر برای آزمون رابطه ی نقش معنویت و خودکارآمدی در امیدواری از طریق جهت گیری هدفی و الگوی پیشنهادی (098/0RMSEA= و 99/0GFI=) از برازش خوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش گویای این مطلب است که معنویت و خودکارآمدی با میانجیگری جهت گیری هدفی موجب ارتقای امیدواری در دانشجویان می شود. بنابراین با توجه به تأثیر مثبت خودکارآمدی و معنویت و جهت گیری هدفی؛ استفاده از این ظرفیت ها در برنامه ریزی ها و فعالیت های فردی و گروهی دانشجویان برای افزایش امیدواری آنان توصیه می شود. Kareshki H, Zabihi M, Hatamikiya S, Heydarian Shahri F. Mediating Role of Goal Orientation in the Relationship of Spirituality and Self-Efficacy with Hope in University Students: a Structural Model. J Res Relig Health. 2018; 4(4): 94- 103.DOI: https://doi.org/10.22037/jrrh.v4i4.16490
تاثیر مداخله آموزشی هوش مثبت بر هوش هیجانی کارکنان سازمان بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تاثیر آموزش هوش مثبت بر هوش هیجانی کارکنان بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. با بهره گیری از شیوه نمونه گیری تصادفی حدود 80 نفر از کارکنان تست هوش هیجانی را تکمیل کردند و از افرادی که هوش هیجانی پایینی تری نسبت به دیگران برخوردار بودند، پس از کنترل معیارهای ورود و خروج، تعداد 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. آزمودنی ها بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15n=) قرار گرفتند. گروه آزمایش آموزش هوش مثبت را هفته ای یک بار در 6 جلسه 120 دقیقه ی دریافت کردند، در حالیکه گروه کنترل بجز ملاقات های ساده با درمانگر مداخله ای دریافت نکردند. سپس آزمودنی های دو گروه مجدداً پرسشنامه هوش هیجانی را تکمیل کردند. داده ها استخراج شد با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیری (مانکوا) تحلیل گردیدند. نتایج تفاوت های معناداری را برای نمره کل هوش هیجانی و نیز چهار مؤلفه آن بین دو گروه نشان داد. آموزش هوش مثبت بطور موفقیت آمیزی موجب بهبود هوش هیجانی کارکنان سازمان بورس اوراق بهادار شد و لذا به کارکنان این سازمان قابل توصیه است.
بررسی اثربخشی معنادرمانی بر کاهش ولع و پیشگیری از بازگشت زنان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
56 - 73
حوزههای تخصصی:
مقدمه:پژوهش حاضر اثربخشی معنادرمانی را بر کاهش ولع و پیشگیری از بازگشت زنان وابسته به مواد، بررسی می کند. روش:در یک پژوهش نیمه آزمایشی 25 زن مصرف کننده مواد با تشخیص اختلال وابستگی به مواد مخدر که دوره سم زدایی را با موفقیت در مرکز درمان اجتماع مدار بانوان (TC) تهران به پایان رسانده بودند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی (12نفر) و گواه (13نفر) تقسیم شدند.گروه آزمایشی به مدت 8 هفته و هر هفته یک جلسه گروهی تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه در طول این مدت هیچ درمانی دریافت نکردند. آزمودنیها توسط مقیاس پیشگیری از بازگشت گورسکی (1989) و مقیاس کاهش ولع فرانکن و همکاران (2002) و نیز آزمایش ادرار پیش از شروع درمان، تصادفی در طی درمان، پس از درمان و پس از اتمام مرحله پیگیری سه ماهه ، مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون های آماری نشان داد که در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری بین دو گروه در ولع مصرف و بازگشت به مواد وجود دارد ولی این تفاوت در مرحله پیگیری ثبات نداشت. نتیجه گیری:نتایج نشان داد که معنا درمانی در کاهش ولع مصرف و پیشگیری از بازگشت به اعتیاد موثر است.
بررسی تاثیر مداخله تنظیم هیجان گروهی بر تاب آوری و اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
95 - 105
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان پستان یکی از علل شایع مرگ و میر زنان در کشور ما بوده و درمانهای روانشناختی می تواند آثار روانی منفی در این بیماران را کاهش دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مداخله تنظیم هیجان بر تاب آوری و اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع پژوهش های آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل است. جامعه آماری مطالعه را زنان مبتلا به سرطان پستان تشکیل می دهند که در بهار سال 1396 به بیمارستان شهید افضلی کرمان مراجعه کردند. گروه نمونه 30 نفر از بیماران مراجعه کننده فوق بودند که به طور تصادفی به دو گروه 15 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه تحت مداخله تنظیم هیجان قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از مقیاس تاب آوری کانور و اضطراب مرگ. داده ها با استفاده از روشهای آماری میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد جلسات مداخله تنظیم هیجان به افزایش تاب آوری و کاهش اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان پستان تاثیر معناداری داشته است (01/0 (pنتیجه گیری: هیجانات از نظر اجتماعی مفید هستند و می توانند در انتقال احساسات به دیگران و تعامل اجتماعی سازنده باشند و نقش مؤثری بر تاب آوری و اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان دارند.
مقایسه اثربخشی تصویرسازی ذهنی دستوری با بازپردازش و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بیخوابی و افکار خودآیند منفی زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
101 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور مقایسه اثربخشی تصویرسازی ذهنی دستوری با بازپردازش(IRRT) و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر بیخوابی و افکار خودآیند منفی زنان مبتلا به سرطان انجام شده است. روش: روش تحقیق این پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از پرسشنامه های افکار خودآیند منفی کندال و هولون و شدت بیخوابی مورین 42 نفر از زنان مبتلا به سرطان که از بیخوابی و افکار خودآیند منفی در رنج بودند، بطور تصادفی ساده انتخاب و بطور داوطلبانه در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه 14 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی اول 7 جلسه (هفته ای یک بار) فنونIRRT را بر اساس بسته آموزشی اسموکر دریافت کرد. گروه آزمایشی دوم 8 جلسه (هفته ای یک بار) فنون MBSR را بر اساس بسته آموزشی کابات-زین دریافت کرد و گروه کنترل آموزشی در این زمینه دریافت نکرد. پس از اجرای IRRT و MBSR ، مجدداً افکار خودآیند منفی و بیخوابی اعضای هر سه گروه مورد اندازه گیری قرار گرفت. یافته ها: از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) برای تحلیل داده ها استفاده شد. F محاسبه شده برای متغیرهای افکار خودآیند منفی و بیخوابی در هر سه گروه تفاوت معنادار را نشان داد. همچنین IRRT در کاهش افکار خودآیند منفی مؤثرتر از MBSR بوده است. اما در مورد بیخوابی بین دو روش درمانی تفاوت معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: بطور کلی این پژوهش حاکی از این است، روش IRRT و MBSR را می توان مداخله ای مؤثر در کاهش افکار خودآیند منفی و بیخوابی زنان مبتلا به سرطان به حساب آورد.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مذهب محور بر تاب آوری و شادکامی در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مذهب محور، بر تاب آوری و شادکامی دانشجویان اجرا شد. 375 دانشجو به پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون و شادکامی آکسفورد پاسخ دادند. از میان افرادی که در پرسش نامه تاب آوری و شادکامی یک انحراف معیار پایین تر از میانگین کسب کردند، به طور تصادفی تعداد 40 نفر انتخاب شدند. به دلیل ریزش 6 آزمودنی در گروه آزمایش، گروه کنترل هم به همان اندازه همتاسازی گردید. سپس، آزمودنی ها به دو گروه آزمایش و کنترل (14 نفری) تقسیم شدند. درمان شناختی رفتاری مذهب محور، در 10 جلسه 90 دقیقه ای به گروه آزمایش ارائه شد، در این مدت، گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. یافته های پژوهش نشان داد که میان گروه آزمایش و کنترل، از لحاظ تاب آوری و شادکامی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>p)؛ یعنی میزان تاب آوری و شادکامی در گروه آزمایش، نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل به طور معنا داری افزایش یافته بود. نتایج پژوهش نشان می دهد که کاربرد روان درمان گرانه، به ویژه مداخلات شناختی رفتاری مذهب محور، در کنار درمان های پزشکی، موجب افزایش میزان تاب آوری و شادکامی دانشجویان می شود.
شناسایی عوامل مؤثر بر اهمال کاری کارکنان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر اهمال کاری کارکنان دانشگاه فرهنگیان استان زنجان بود. روش پژوهش روش آمیخته (کیفی و کمی) بود. در بخش کیفی از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش پیمایشی مبتنی بر تحلیل حداقل مربعات جزئی و الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری شامل مدیران، اساتید و کارکنان دانشگاه فرهنگیان زنجان بود. در بخش کیفی 18 نفر از طریق روش نمونه گیری هدفمند نظری و در بخش کمی 124 نفر با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختمند و در بخش کمی از طریق پرسشنامه 25 سؤالی حاصل از مقوله های کیفی گردآوری شد. در مرحله کدگذاری کیفی 25 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی شمارش شد. در بخش کمی ویژگی های فردی و شخصیتی، عوامل سازمانی و مدیریتی، کیفیت زندگی کاری، عوامل فرهنگی-اجتماعی و اخلاق حرفه ای با بار عاملی و میانگین واریانس استخراجی بالای 0.4، ضرایب معنی داری z بالای 96/1 و با ضرایب تعیین (R2) مناسب مورد تأیید قرار گرفتند.
تأثیر برنامه تفکر سازنده (PATHS) بر شایستگی اجتماعی و هیجانی، واسطه های عصبی- شناختی و هیجانی، اختلالات برون نمود و ارتباط آن با سلامت جسمی و روانی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
113 - 130
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلالات رفتاری بعنوان شایعترین اختلالات دوره کودکی هزینه های بهداشتی، فردی، خانوادگی، آموزشی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی دارند که از طریق واسطه های عصیبی-شناختی و هیجانی تأثیری گسترده بر سلامت جسمی و روانی کودکان دارند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر نسخه فارسی برنامه PATHS بر کاهش مشکلات و اختلالات رفتاری برون نمود کودکان بود. روش: از نوع شبه آزمایشی(گروههای کنترل نامعادل) بود. به این منظور تعداد 600 دانش آموز پسر سنین 6 تا 12 سال از پایه های آمادگی تا پایه ششم بر اساس ملاکهای ورودی همسانی طبقات اجتماعی و اقتصادی و شرایط آموزشی و فقدان اختلالات شدید جسمی و روانی بصورت در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی جایگزین شدند. هر دو گروه پیش و پس از مداخلات به وسیله فرم گزارش معلم آخنباخ (TRF) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایشی به مدت یک سال تحصیلی (هفته ای دو جلسه) تحت مداخله برنامه PATHS قرار گرفت. همزمان گروه کنترل برنامه های متعارف خود را دریافت کرد. یافته ها: با استفاده از تحلیل کواریانس روشن شد که گروه آزمایشی در خرده مقیاسهای اختلالات برون نمود TRF کاهش معنی داری نشان داده اند و این تفاوت کاهش در مقایسه با گروه کنترل نیز معنادار بوده است (05/0pنتیجه گیری: این مطالعه با توجه به خلاء برنامه های جامع، مستمر و مبتنی بر شواهد برای این دسته از مداخلات، چشم انداز روشنی را برای گسترش چنین برنامه هایی ترسیم می کند
تأثیر یک جلسه تمرین پیلاتس بر احساسات مثبت زنان چاق: بررسی تعامل انگیزش موقعیتی و شدت ادراک شده تمرین برای پیش بینی احساسات مثبت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: انگیزش برای فعالیت های مختلف قویاٌ تحت تأثیر ادراکات خودمختاری فرد نسبت به آن فعالیت ها قرار می گیرد. هدف از این پژوهش، مطالعه ارتباط بین انگیزش موقعیتی و شدت ادراک شده تمرین در زنان چاق برای پیش بینی تغییر در احساس مثبت ناشی از یک جلسه تمرین پیلاتس بود. روش: در پژوهش شبه تجربی حاضر، 17 زن چاق با میانگین وزن، 0/10 ± 4/87، سن، 0/10±1/39 و شاخص توده بدن، 4/3 ± 9/35 به طور داوطلبانه شرکت کردند. شرکت کنندگان قبل از انجام برنامه تمرینی به پرسش نامه احساسات مثبت و مقیاس انگیزش موقعیتی پاسخ دادند. سپس به تمرین پیلاتس پرداخته و بلافاصله بعد از انجام تمرین، مجدداً پرسشنامه احساسات مثبت را تکمیل کردند. شدت تمرین توسط مقیاس میزان فشار ادراک شده، بعد از تمرین سنجیده شد. داده ها از طریق آزمون تی زوجی و رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دهنده تفاوت معنادار بین احساس مثبت قبل و بعد از تمرین بود (5 0/0 ≥P). تجزیه و تحلیل رگرسیون بازگوکننده پیشی بینی معنادار احساسات مثبت توسط تعامل انگیزش درونی و میزان شدت ادراک شده و همچنین تعامل شان با عامل تنظیم شناسایی شده (05/0≥P) بود. نتیجه گیری: یافته های حاضر نشان داد انگیزش درونی به عنوان عامل قوی برای انجام پیش بینی احساسات مثیت در زنان چاق است. بنابراین، تقویت انگیزش درونی در زنان چاق جهت انجام فعالیت بدنی و حصول احساس مثبت ناشی از آن توصیه می شود.
ساخت و ارزیابی روان سنجی مقیاس دینداری نوجوانان دبیرستانی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بر اساس مطالعات انجام شده بسیاری از کشش های مذهبی و تحولات دینی در دوران نوجوانی شکل می گیرد. هدف از پژوهش حاضر ساخت ابزاری روا و معتبر به منظور سنجش دینداری نوجوانان بود. روش پژوهش در این مطالعه از نوع توصیفی بود. پژوهش حاضر شامل دو فاز ساخت و استانداردسازی بود. بدین منظور در فاز ساخت 90 گویه به عنوان مخزن آیتم تهیه شد که در انتهای این فاز مقیاس مقدماتی با 42 گویه تهیه شد. در فاز استانداردسازی نسخه نهایی بر اساس داده های 849 دانش آموز دبیرستانی 6 منطقه شهر تهران -که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند- با 36 گویه فراهم شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی گروه مدرج سازی بیانگر وجود سه عامل باور دینی، عواطف دینی و رفتار دینی بود. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی گروه روایی یابی نیز حاکی از برازش مناسب تر ساختاری با سه عامل نظری است. بررسی اعتبار آیتم ها، زیرمقیاس ها و کل مقیاس مدل نهایی نشان داد دامنه ضرایب همگونی درونی زیرمقیاس ها بین 92/0 تا 88/0 است. ضرایب همبستگی نمره آیتم ها با نمره کل زیرمقیاس مربوطه 46/0 تا 76/0 است. بحث در نتایج نیز مشخص کرد مقیاس دینداری نوجوانان از ویژگی های روان سنجی مناسب برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری مناسب در مجموعه های پژوهشی با نوجوانان مسلمان استفاده کرد.
اثربخشی «آموزش حیا» بر «کاهش اعتیاد به اینترنت» و «رفتارهای پرخطر»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی «آموزش حیا» بر «کاهش اعتیاد به اینترنت» و «رفتارهای پرخطر» در دختران نوجوان دبیرستان بود. به این منظور، از طرح شبه آزمایشی با گروه کنترل و آزمایش استفاده شد. تعداد بیست دانش آموز دارای رفتار پرخطر از یک دبیرستان دخترانه منطقه پنج شهر تهران با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پروتکل «آموزش و مداخله ای حیا» در هشت جلسه اجرا و اعمال شد. آزمودنی ها در دو نوبت پیش و پس از مداخله، به «پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ» (IAT)، «مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی» (IARS) و «اطلاعات جمعیت شناختی» پاسخ دادند. داده ها به روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد که: «آموزش حیا» در «کاهش اعتیاد به اینترنت» تأثیر معناداری داشت؛ در «کاهش رفتارهای پرخطر» تأثیر معناداری نداشت؛ به کاربران کمک می کند که «خودکنترلیِ» بیشتری در مواجهه «سکس مجازی» و «هرزه نگاری» داشته باشند؛ البته با توجه به عللی گوناگون و متنوعِ رفتارهای پرخطر نمی توان انتظار تغییر فوری و کوتاه مدت داشت، بلکه باید «آموزش حیا» را به عنوان «رویکردی پیشگیرانه» ملاحظه کرد
مدل یابی خودشکوفایی بر پایه هوش معنوی، هوش اخلاقی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف مدل یابی خودشکوفایی بر پایه هوش معنوی، هوش اخلاقی و بهزیستی روان شناختی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان تیزهوش استان سمنان تشکیل می دادند. جهت تعیین حجم نمونه، ابتدا توسط نمونه گیری تصادفی ساده، دو شهر شاهرود و دامغان برگزیده شدند که از مدارس تیزهوشان این شهرستان ها چهارصد دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردبدند. برای جمع آوری اطلاعات، از مقیاس های هوش معنوی، هوش اخلاقی، بهزیستی روان شناختی و خودشکوفایی ASAI استفاده شد. داده های پژوهش به روش معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که هوش معنوی بر خودشکوفایی اثر مستقیم مثبت و معنادار دارد و همچنین بهزیستی روان شناختی نقش واسطه گری برای هوش معنوی و خودشکوفایی تیزهوشان را دارد؛ بدین معنا که افزیش هوش معنوی، بر بهزیستی روان شناختی فرد اثر مثبت می گذارد و بهزیستی روان شناختی مثبت باعث افزایش خودشکوفایی فرد می شود. هوش اخلاقی نیز به صورت غیرمستقیم و از طریق تأثیر بر بهزیستی روان شناختی، بر خودشکوفایی اثر مثبت معنادار دارد؛ اما اثر مستقیمی بر خودشکوفایی ندارد. در نتیجه، گنجاندن آموزش هایی برای بالابردن سطح هوش معنوی، هوش اخلاقی و بهزیستی روان شناختی در مدارس و کتب درسی برای پرورش دانش آموزانی خودشکوفا، از اهمیت بسزایی برخوردار است.
اثربخشی معنادرمانی بر سلامت معنوی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به بیماری ایدز در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
106 - 120
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری ایدز مسیر زندگی افراد مبتلا به بیماری را تغییر می دهد و باعث کاهش اعتمادبه نفس، افزایش احساس آسیب پذیری و افکار آشفته در آن ها می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنادرمانی بر سلامت معنوی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به بیماری ایدز شکل گرفت. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان مبتلا به بیماری ایدز بود که در سال 1394 به کلینیک های شهر تهران مراجعه کردند که از میان آن ها 30 نفر به شکل تصادفی انتخاب شده و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه آزمایش 10 جلسه مداخله معنادرمانی را دریافت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و سلامت معنوی الیسون و پالوتزین بود که در مرحله پیش آزمون و پس آزمون اجرا شدند. به منطور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری با استفاده از نرم افزار spss20 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، معنا درمانی سبب افزایش کیفیت زندگی و خرده مقیاس های آن (سلامت روانی، سلامت جسمانی، سلامت اجتماعی و محیط) می شود. همچنین، معنادرمانی سلامت معنوی این زنان را در ابعاد سلامت وجودی و مذهبی نیز افزایش می دهد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان استنباط کرد که معنادرمانی سبب افزایش کیفیت زندگی و سلامت معنوی در افراد مبتلا به ایدز می شود، معنویت را می توان به عنوان یک روش مقابله ای، برای ارتقاء سلامت معنوی و افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ایدز مورد استفاده قرار داد.
اثربخشی درمان وجودی بر اساس قرآن کریم (با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبائی)؛ بر تغییر مثبت باورهای وجودی بیماران ام اس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به منظور تعیین اثربخشی درمان وجودی، بر اساس قرآن کریم، بر تغییر مثبت باورهای مبتلایان به ام اس ارائه شده است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه بیماران ام اس تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی بودند. برای بررسی باورهای وجودی مبتلایان به ام اس و بررسی اثربخشی درمان استخراجی از قرآن کریم، پرسش نامه ای طراحی شد و در اختیار مبتلایان به ام اس قرار گرفت. پس از جمع آوری پرسش نامه محقق ساخته و پس از طی مراحل تحلیل عاملی، استخراج عوامل تشکیل دهنده باورهای وجودی مبتلایان انجام شد که به ترتیب شامل، باورهای وجودی در رابطه با: 1. بودن در جهان معنادار؛ 2. ایمان و حقیقت؛ 3. خودآگاهی و مسئولیت؛ 4. بخشش و عشق به دیگران بودند. در مرحله نهایی پرسش نامه اصلاح شده، برای بررسی تغییر مثبت باورها، در اختیار دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفت. نتیجه تحقیق نشان داد که درمان وجودی بر تغییر مثبت بیماران ام اس مؤثر است.
آزمون مدل فراتشخیصیِ مبتنی بر نظریه لینچ، در رابطه با افسردگی در جمعیت غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی مدل آسیب شناسی لینچ، اثر تعامل حساسیت به تهدید، حساسیت به پاداش و کمال گرایی والدین با میانجی گری بیش کنترل گری و پیوند اجتماعی، در رابطه با افسردگی بود. اعضای نمونه را 521 نفر از دانشجویان سه دانشگاه در تهران تشکیل می دهند که به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل مقیاس طبع منفی فهرست شخصیت سازگار و ناسازگار، مقیاس تجربه ی زمانی لذّت، خرده مقیاس های کمال گرایی ناسازگارانه، مقیاس کمال گرایی چندبعدی فراست، پرسشنامه ی دوسوگرایی در ابراز هیجان، مقیاس نیاز شخصی به ساختار، پرسشنامه ی مشکلات بین فردی، مقیاس امنیت و لذّت اجتماعی و پرسشنامه ی افسردگی بک بود. یافته های مطالعه، حکایت از برازش خوب مدل یادشده داشت. تحلیل بوت استرپ نیز نقش واسطه ای بیش کنترل گری و پیوند اجتماعی را تأیید کرد. بر این اساس تعامل حساسیت به تهدید، حساسیت به پاداش و کمال گرایی والدین منجر به ایجاد سبک مقابله ای بیش کنترل گرانه می شود؛ بیش کنترل گری نیز به نوبه ی خود به اختلال در پیوند اجتماعی می انجامد و از این طریق به افسردگی منجر می شود. بر این اساس، یافته های مطالعه ی حاضر از مدل لینچ در رابطه با آسیب شناسی افسردگی حمایت می کند.
رابطه فشار مراقبتی با کیفیت زندگی بیمار در مراقبین زنان با سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراقبین بیماران مبتلا به سرطان، خستگی و فشار مراقبتی زیادی را تحمل می کنند. مطالعه همبستگی مقطعی حاضر، برای تعیین میزان فشار مراقبتی در مراقبین و ارتباط آن با کیفیت زندگی بیماران سرطان پستان انجام گرفته است. نمونه مورد پژوهش متشکل از 116 نفر از مراقبین زنان مبتلا به سرطان پستان بودند که با روش نمونه گیری دردسترس وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل پرسشنامه فشار مراقبتی و پرسشنامه کیفیت زندگی عمومی مبتلایان به سرطان بود. براساس پرسشنامه فشار مراقبتی، مراقبین بیشترین شکایت را از کمبود زمان دارند. در بین مؤلفه های کارکردی کیفیت زندگی بیمار، اختلال در کارکرد اجتماعی بیمار، ناتوانی در ایفای نقش و اختلالات هیجانی بیماران به ترتیب بیشترین همبستگی را با فشار مراقبتی نشان می دهند. در بین نشانه های کیفیت زندگی بیمار، درد، بی خوابی و خستگی بیمار به ترتیب بیشترین همبستگی را با فشار مراقبتی دارند. اختلال در کارکرد اجتماعی و درد بیمار پیش بینی کننده های فشار مراقبتی در مراقبین هستند. رابطه معنادار معکوس میان سن بیمار و فشار مراقبتی وجود دارد. براساس یافته های این پژوهش بهبود شبکه حمایت اجتماعی بیمار توسط گروه های خودیار، دوره های آموزشی مدیریت درد برای بیماران و فراهم کردن حمایت اطلاعاتی برای مراقبین جهت کاهش فشار مراقبتی و به دنبال آن بهبود کیفیت زندگی بیماران پیشنهاد می شود.
اثربخشی آموزش مؤلفه های معنوی بر احساس تنهایی و حرمت نفسِ دانش آموزان پرورشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«معنویت» به عنوان یک عامل مؤثر، نقش مهمی بر سلامت جسم و روان افراد و به ویژه نوجوانان ایفا می کند. توجه به این متغیر، زمانی که فرد بدون والد و سرپرستی باشد، بیش از گذشته ضرورت می یابد. این پژوهش، با هدف اثربخشی آموزش مؤلفه های معنوی، بر احساس تنهایی و حرمت نفس، در نوجوانان پرورشگاهی انجام شد. نمونه پژوهش، 40 نوجوان ساکن در پرورشگاه های شهر کرمان بودند که به صورت تصادفی در چهار گروه قرار گرفتند. به دو گروه آزمایشی، مؤلفه های معنوی در 10 جلسه 90 دقیقه ای ارائه شد و دو گروه کنترل، برنامه ای دریافت نکردند. با توجه به روش آماری، فقط از یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل پیش از اجرای برنامه درمانی پیش آزمون گرفته شد، اما پس از اجرای برنامه درمانی، هر 4 گروه به پرسش نامه های احساس تنهایی و حرمت نفس پاسخ دادند. نتایج نشان داد که آموزش مؤلفه های معنوی تأثیر معناداری بر احساس تنهایی نوجوانان داشته است (05/0P<)، اما بر مؤلفه حرمت نفس اثربخش نبوده است. مؤلفه های معنوی، با اصلاح و بازسازی و سپس، نوسازی درونی و برونی افراد، زمینه رشد، شکوفایی و رستگاری او فراهم می کند.
کیفیت زندگی سالمندان: مطالعه ی فراترکیب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲
105-116
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بیشتر سالمندان دچار بیماری های مزمن و درمان های مداوم ناشی از آن می شوند که می تواند کیفیت زندگی آنان را تحت تأثیر قرار دهد. ازاین رو، آگاهی از کیفیت زندگی سالمندان برای انجام مداخلات صحیح مراقبتی و حمایتی ضروری است. روش کار: این پژوهش مطالعه یی کیفی ازنوع فراترکیب است که به مفهوم کیفیت زندگی سالمندان و عوامل مؤثر بر آن می پردازد. در این مقاله چهار مطالعه ی کیفی ازنوع پدیدارشناسی که درباره ی کیفیت زندگی سالمندان صورت گرفته بود، انتخاب شد. پس از بررسی هر یک از مقالات، مضامین اصلی استخراج شد و تفسیر نهایی بر آنها صورت گرفت. در نهایت مفاهیم، ابعاد و عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی سالمندان و ارتباط آنها با یکدیگر به شکل نقشه یی مفهومی نمایش داده شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد کیفیت زندگی در سالمندی مفهومی پیچیده و ذهنی است که دارای شش بُعد اصلی عوامل فردی درونی، عوامل فردی بیرونی، سلامتی، تجارب خانوادگی، تعاملات اجتماعی و عوامل محیطی است. نتیجه گیری: سلامت جسمی در سالمندی به استقلال و اختیار و همچنین عوامل فردی درونی شامل میزان ارتباط سالمند با منابع مذهبی و معنوی که ابعاد سلامت روانی فرد را شکل می دهد، وابسته است؛ به طوری که قدرت منابع مذهبی و معنوی مثل ارتباط با خدا و دعا در این دوران آن قدر مهم است که می تواند نقصان و محرومیت حمایت خانوادگی و اجتماعی سالمند را جبران کند، به طوری که در ارتباط با خدا احساس تنهایی و انزوا نداشته باشد و به سازگاری وی کمک کند و کیفیت زندگی فرد را ارتقا بخشد.
مقایسه ی تصور از خدا و نگرش به زندگی افراد دارای اختلال هویت جنسی پس از عمل جراحی تغییر جنسیت با همتایان خود قبل از عمل جراحی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵
87-102
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: پژوهش ها نشان می دهد که نوع نگرش افراد به زندگی و تصورشان از خدا می تواند در زمینه ی پیشگیری از آسیب پذیری نسبت به پیامدهای جسمی و روانی اختلالات روانی مؤثر باشد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی تصور از خدا و نگرش به زندگی افراد دارای اختلال هویت جنسی پس از عمل جراحی تغییر جنسیت با همتایان خود قبل از عمل جراحی است. روش کار: این پژوهش از نوع علّی - مقایسه یی است. تعداد 65 نفر از افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی قبل و بعد از عمل جراحی با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی از میان جامعه ی افراد تراجنسی در ایران انتخاب شدند و مقیاس تصور از خدا و شاخص نگرش به زندگی بر روی آنان اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد افراد ترا جنسی تغییرجنسیت داده نمره های بالاتری در مقیاس تصور از خدا و شاخص نگرش به زندگی به دست آورده اند. همچنین بین دو گروه آزمودنی، از نظر میانگین نمره های خرده مقیاس ها تفاوت معناداری وجود داشت؛ این در حالی است که نمره های دو گروه از نظر جنسیت و سطح تحصیلات تفاوت معناداری نداشت. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد کار بر روی تصور افراد از خدا و نوع نگرش آنان به زندگی می تواند بعضی از عوامل نگهدارنده و تشدید کننده ی اختلالات هویت جنسی را تعدیل کند و در درمان آنها مؤثر باشد.