فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
95 - 105
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان پستان یکی از علل شایع مرگ و میر زنان در کشور ما بوده و درمانهای روانشناختی می تواند آثار روانی منفی در این بیماران را کاهش دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مداخله تنظیم هیجان بر تاب آوری و اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع پژوهش های آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل است. جامعه آماری مطالعه را زنان مبتلا به سرطان پستان تشکیل می دهند که در بهار سال 1396 به بیمارستان شهید افضلی کرمان مراجعه کردند. گروه نمونه 30 نفر از بیماران مراجعه کننده فوق بودند که به طور تصادفی به دو گروه 15 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه تحت مداخله تنظیم هیجان قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از مقیاس تاب آوری کانور و اضطراب مرگ. داده ها با استفاده از روشهای آماری میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد جلسات مداخله تنظیم هیجان به افزایش تاب آوری و کاهش اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان پستان تاثیر معناداری داشته است (01/0 (pنتیجه گیری: هیجانات از نظر اجتماعی مفید هستند و می توانند در انتقال احساسات به دیگران و تعامل اجتماعی سازنده باشند و نقش مؤثری بر تاب آوری و اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان دارند.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ی اختلال اضطراب جدایی بزرگسالان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
102-112
حوزههای تخصصی:
اختلال اضطراب جدایی، از شیوع بالایی برخوردار بوده و منجر به تأثیرات مخرب بر کیفیت زندگی افراد مبتلا می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تحلیل عاملی تأییدی پرسشنامه ی اختلال اضطراب جدایی بزرگسالی، در دانشجویان ایرانی است . از 310 دانشجو، 180 پسر و 130 دختر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و از آن ها خواسته شد تا به پرسشنامه ی اختلال اضطراب جدایی بزرگسالی و مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی پاسخ دهند. یافته های پژوهش حاضر حاصل از تحلیل عاملی با استفاده از روش مؤلفه های اصلی، پنج عامل را در پرسشنامه شناسایی کرد. این عامل ها عبارت اند بودند از: اضطراب جدایی، نگرانی درباره ی روابط مهم، آشفتگی های خواب، صحبت کردن افراطی، نگرانی از صدمه به اطرافیان. پایایی کل پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ، 88/0 به دست آمد و همبستگی نمرات آزمون- بازآزمون، 64/0 بود که بیانگر پایایی مطلوب آزمون است؛ همچنین همبستگی پرسشنامه ی مذکور با مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی، 56/0 بود . یافته های پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل عاملی نشان داد که نسخه ی فارسی پرسشنامه ی اختلال اضطراب جدایی بزرگسالی و پنج مقیاس آن، از اعتبار مطلوبی در جمعیت دانشجویی برخوردار است و ابزار مناسبی برای غربالگری اختلال مذکور است.
بررسی مدل ساختاری اختلال واژینیسموس بر اساس متغیرهای سازگاری زناشویی، خود ابرازگری جنسی و اضطراب رابطه جنسی و سبک های تبادل اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل ساختاری رابطه بین سازگاری زناشویی، خودابرازگری جنسی و اضطراب رابطه جنسی در اختلال واژینیسموس با میانجیگری سبک های تبادل اجتماعی بود. جامعه شامل کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک های مرتبط با درمان اختلالات جنسی در شهر تهران بود. اعضای نمونه 220 نفر از زنان با اختلال واژینیسموس بودند. در پژوهش حاضر از مقیاس های سازگاری زناشویی، پرسشنامه اضطراب ارتباط جنسی، مقیاس خودابرازگری جنسی، ابزار زنانه چندوجهی اختلال دخول واژینال و پرسشنامه تبادل اجتماعی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از برازش نسبتاً خوب مدل بود. همچنین نتایج نشان داد که تمام مسیرهای بین متغیرهای پژوهش از لحاظ آماری معنی دار است. طبق نتایج، رابطه غیرمستقیم خودابرازگری جنسی، سازگاری زناشویی و اضطراب رابطه جنسی با میانجیگری سبک های تبادل اجتماعی معنی دار به دست نیامد. با اینکه سازگاری زناشویی و اضطراب رابطه جنسی به صورت مستقیم، شدت نشانه های اختلال واژینیسموس را پیش بینی می کرد؛ اما اثر غیرمستقیم این مولفه ها بر روی شدت اختلال واژینیسموس از طریق مسیر سبک های تبادل اجتماعی معنی دار نبود. بنابراین اضطراب جنسی و سازگاری زناشویی مولفه های مهمی در پیش بینی اختلال واژینیسموس هستند و باید به عنوان یکی از اهداف اصلی درمان در زنان با اختلال واژینیموس مورد توجه قرار بگیرند.
اثربخشی آموزش ایمن سازی درمقابل استرس بر احساس عاملیت و میانگین هفتگی قند خون ناشتا در بیماران دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
31 - 48
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به تعیین اثربخشی آموزش ایمن سازی در مقابل استرس بر احساس عاملیت ومیانگین هفتگی قند خون ناشتا بیماران دیابتی پرداخته است. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و جامعه آماری آن شامل 2450 نفر بیماران دیابتی درمانگاه ام البنین اصفهان بود که از میان آن ها 17زن و9مرد به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش (10زن و4مرد)و گواه (5زن و7مرد)جایگزین شدند .هر دو گروه پرسشنامه های محقق ساخته میانگین هفتگی قند خون بیماران دیابتی و احساس عاملیت را قبل وبعد ازمداخله تکمیل کردند . گروه ازمایش آموزش ایمن سازی در مقابل استرس را طی6 جلسه90 دقیقه ای بصورت هفتگی دریافت کرد ولی گروه گواه تحت این مداخله قرار نگرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مذکور موجب افزایش معناداری (pنتیجه گیری: : آموزش ایمن سازی در مقابل استرس می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید، برای کاهش میانگین هفتگی قند خون ناشتا و بهبود احساس عاملیت بیماران دیابتی به کار رود .
روابط ساختاری دلسوزی به خود ، انعطاف پذیری شناختی و علائم اختلال استرس پس آسیبی در قربانیان حوادث آسیب زا در غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی الگوی روابط ساختاری دلسوزی به خود، انعطاف پذیری شناختی و علائم پس آسیبی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل تمام افرادی که در نیمه دوم سال 1395 به دلیل مواجه شدن با حداقل یک رویداد آسیب زا (از جمله انفجار مین منجر به نقص عضو و فوت والدین )، تحت حمایت کمیته امداد و بنیاد شهید شهرستان گیلان غرب بودند . نمونه مورد مطالعه 190 نفر برآورد شد که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از بین افراد آسیب دیده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی ، مقیاس دلسوزی به خود و پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی استفاده شد . داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از روش تحلیل عاملی و مدل سازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. برای بررسی برازش مدل مفهومی پژوهش براساس الگوریتم تحلیل مدل ها و با استفاده از نرم افزار PLS تحلیل انجام شد . نتایج تحقیق نشان دادند که شاخص های برازش مدل، مسیر دلسوزی به خود بر علائم استرس پس آسیبی با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی را تأیید می کند. همچنین دلسوزی به خود هم به صورت مستقیم هم به صورت غیر مستقیم با تأثیر بر علائم استرس پس آسیبی همراه است. بنابراین انعطاف پذیری شناختی یکی از گذرگاه های تبیینی ارتباط دلسوزی به خود و علائم پس آسیبی است.
رابطه «نقش های جنسیتی» و «تیپ شخصیتی» زوجین با «کارآمدی خانواده»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه «نقش جنسیتی» و «تیپ های شخصیتی» A و B زوجین با «کارآمدی خانواده» انجام شد. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری طلاب پایه های 5 تا 7 شهر قم در سال تحصیلی 1394−1395 و همسران آنها بودند. 240 نفر شامل 120 زوج با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه «نقش جنسیتی بم» BSRI، «تیپ شخصیتی A و B روزنمن و فریدمن» و «کارآمدی خانواده صفورایی» S.FEQI پاسخ دادند. تحلیل داده ها با آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که «نقش جنسیتی آندروژنی» و «کارآمدی خانواده» رابطه معنادار مثبت دارند؛ «نقش جنسیتی نامتمایز» و «کارآمدی خانواده» رابطه معنادار منفی دارند؛ «نقش های جنسیتی متمایز» اعم از مردانه و زنانه با «کارآمدی خانواده» رابطه معناداری ندارند؛ بین «تیپ شخصیتی B» و «کارآمدی خانواده» رابطه معنادار مثبت وجود دارد و بین «تیپ شخصیتی A» و «کارآمدی خانواده»، رابطه منفی معنادار وجود دارد.
اثربخشی آموزش صبر بر امید و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش صبر بر بهزیستی روان شناختی و امید، در مادران کودکان کم توان ذهنی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل) با روش نمونه گیری در دسترس بود. آزمودنی های تحقیق 20 نفر از مادران کودکان کم توان ذهنی شهر تهران بودند که با استفاده از مقیاس صبر، غیرصبور شناخته شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس پرسش نامه های بهزیستی روان شناختی و امید اجرا شد. آموزش صبر به عنوان مداخله ای در گروه آزمایش اجرا شد، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پیش از شروع مداخله، بعد از پایان جلسات آموزشی و همچنین دو ماه بعد از مداخله، پرسش نامه های بهزیستی روان شناختی و امید اجرا شدند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس و t زوجی انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش صبر بر ارتقا امید و بهزیستی روان شناختی مؤثر است. بنابراین، از آموزش صبر می توان برای ارتقا امید و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی استفاده نمود.
ساخت و استانداردسازی مقیاس اهمال کاری سازمانی
حوزههای تخصصی:
ساخت و استانداردسازی مقیاس اهمال کاری سازمانی هدف این پژوهش بود. این مطالعه از جمله پژوهش های اکتشافی و توسعه ای-کاربردی است. داده ها از مقیاس های محقق ساخته اهمال کاری سازمانی و سهل انگاری اجتماعی در نمونه ای با حجم 503 نفر که به صورت تصادفی چندمرحله ای از بین کارکنان سازمان های استان تهران انتخاب شدند، به دست آمد و با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی بررسی شدند. ضرایب پایایی بازآزمایی و همسانی درونی کل مقیاس به ترتیب برابر با 75/0 و 89/0 بود. ضریب همبستگی نمره کل این مقیاس با مقیاس سهل انگاری اجتماعی 63/0 محاسبه شد که بیانگر روایی همگرای مناسب مقیاس محقق ساخته است. تحلیل عاملی گویه ها از نوع اکتشافی برای بررسی روایی سازه، بیان گر این بود که بیش از 47 درصد واریانس نمرات با مقیاس ساخته شده، تبیین می شود. پس از چرخش عوامل، همبستگی میان هر گویه با هر عامل در بهترین حالت مشخص شد، که بر اساس آن سه عامل نام گذاری شدند. تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل سه عاملی این مقیاس در جامعه موردنظر برازش دارد. می توان از این مقیاس معتبر و روا برای سنجش و بررسی اهمال کاری سازمانی استفاده کرد.
شناسایی عوامل مؤثر بر اهمال کاری کارکنان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر اهمال کاری کارکنان دانشگاه فرهنگیان استان زنجان بود. روش پژوهش روش آمیخته (کیفی و کمی) بود. در بخش کیفی از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش پیمایشی مبتنی بر تحلیل حداقل مربعات جزئی و الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری شامل مدیران، اساتید و کارکنان دانشگاه فرهنگیان زنجان بود. در بخش کیفی 18 نفر از طریق روش نمونه گیری هدفمند نظری و در بخش کمی 124 نفر با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختمند و در بخش کمی از طریق پرسشنامه 25 سؤالی حاصل از مقوله های کیفی گردآوری شد. در مرحله کدگذاری کیفی 25 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی شمارش شد. در بخش کمی ویژگی های فردی و شخصیتی، عوامل سازمانی و مدیریتی، کیفیت زندگی کاری، عوامل فرهنگی-اجتماعی و اخلاق حرفه ای با بار عاملی و میانگین واریانس استخراجی بالای 0.4، ضرایب معنی داری z بالای 96/1 و با ضرایب تعیین (R2) مناسب مورد تأیید قرار گرفتند.
اثربخشی روان درمانگری یکپارچه توحیدی بر عزت نفس و تاب آوری همسران زندانیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
زندان، تأثیر منفی بسیاری در خانواده زندانیان می گذارد و همسران زندانیان عزت نفس و تاب آوری پایینی دارند. یکی از درمان های چندوجهی که ابعاد مختلف درمان را در نظر می گیرد درمان یکپارچه توحیدی است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی بر عزت نفس و تاب آوری همسران زندانیان است. جامعه آماری پژوهش، کلیه همسران زندانیان مراجعه کننده به انجمن حمایت زندانیان در سال 9۶ - 139۷ شهرستان میبد است. نمونه شامل ۵ نفر از این همسران است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با تکمیل پرسشنامه های عزت نفس روزنبرگ، تاب آوری کانر و دیویدسون انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش های آماری تحلیل نگاره ای و با نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که پس از درمان، عزت نفس و تاب آوری هر پنج آزمودنی نسبت به قبل از درمان بهبود داشته است. اثربخشی درمان در عزت نفس، تاب آوری و ابعاد تاب آوری هر ۵ آزمودنی معنادار بود.
مقایسه ی سلامت معنوی، سرسختی خانواده و رضایتمندی از خانواده در افراد معتاد و غیر معتاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴
33-43
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: معنویت و خانواده دو سازه ی مهم در تبیین آسیب های روان شناختی و اجتماعی محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر مقایسه ی سلامت معنوی، سرسختی خانواده و رضایتمندی از خانواده در افراد معتاد و غیرمعتاد است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع علّی - مقایسه یی و جامعه ی آماری آن شامل کلیه ی معتادان مرد شهرستان دهدشت در سال 1394 است. در این پژوهش 70 معتاد به شیوه ی نمونه گیری خوشه یی تصادفی و 70 غیرمعتاد که از نظر ویژگی های جمعیت شناختی با گروه معتاد همتاسازی شده بودند به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه ی سلامت معنوی، شاخص سرسختی خانواده و پرسش نامه ی رضایتمندی خانواده پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده نیز به شیوه ی تحلیل واریانس چندمتغیّری (MANOVA) تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود داشت و نمره ی افراد معتاد در هر سه متغیّر سلامت معنوی (سلامت مذهبی و سلامت وجودی)، سرسختی خانواده، و رضایتمندی از خانواده به طور معناداری از گروه مقابل کمتر بود (001/0P<). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که افراد معتاد از نظر سلامت معنوی، سرسختی خانواده و رضایت از خانواده در وضعیت بدتری نسبت به افراد غیرمعتاد قرار دارند. به علاوه، در درمان اعتیاد می توان این مؤلفه ها را در برنامه های درمانی گنجاند و به عنوان اهرم درمانی به کار بست. Mohsenzadeh F, Ghasemi Jobaneh R, DargahiSh, Jalili NikooS. Spiritual Health, Family Hardiness and Family Satisfaction: A Comparison between Addicts and Non-addicts. J Res Relig Health. 2018; 4(4): 33- 43. DOI: https://doi.org/10.22037/jrrh.v4i4.17163
مقایسه ی تنظیم شناختی - هیجانی، منبع کنترل و معناجویی در بین دانشجویان بومی و غیربومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از دوره های حیاتی در جوانی دوره ی دانشجویی است که دوره ی انتقالی پویا شناخته شده است. عوامل متعددی می تواند بر سلامت روانی دانشجویان تأثیرگذار باشد که به طورکلی می توان آنها را در سه گروه عوامل شخصی، عوامل مربوط به دانشگاه و عوامل اجتماعی تقسیم بندی کرد. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ی تنظیم شناختی - هیجانی، منبع کنترل و معناجویی در دانشجویان بومی و غیربومی است. روش کار: این مطالعه توصیفی از نوع علّی - مقایسه یی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان بومی و غیربومی دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 94-95 بود که از میان آنان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 100 نفر (50 دانشجوی بومی و 50 دانشجوی غیربومی) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه ها ی تنظیم شناختی - هیجانی گرنفسکی و همکاران، منبع کنترل راتر و معنا در زندگی استیگر و همکاران جمع آوری؛ و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیّری تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد میانگین نمره های منبع کنترل بیرونی در دانشجویان غیربومی نسبت به دانشجویان بومی بیشتر؛ و میانگین نمره های منبع کنترل درونی دانشجویان غیربومی کمتر از دانشجویان بومی بود (001/0). علاوه براین، دانشجویان بومی نسبت به دانشجویان غیربومی از راهبردهای هیجانی مثبت و کارآمد (تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاه گیری) استفاده می کردند (001/0p<). همچنین معنا در زندگی دانشجویان بومی بیشتر از دانشجویان غیربومی بود (001/0p<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، سطح بالاتر به کارگیری منبع کنترل درونی، راهبرد تنظیم شناختی - هیجانی مثبت و معناجویی در زندگی، نشان دهنده ی بهزیستی روان شناختی و عملکرد بهینه ی دانشجویان غیربومی است و لزوم توجه به این جنبه ها و تلاش برای رشد و توسعه ی آن را گوشزد می سازد.
اثربخشی معنادرمانی بر سلامت معنوی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به بیماری ایدز در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
106 - 120
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری ایدز مسیر زندگی افراد مبتلا به بیماری را تغییر می دهد و باعث کاهش اعتمادبه نفس، افزایش احساس آسیب پذیری و افکار آشفته در آن ها می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنادرمانی بر سلامت معنوی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به بیماری ایدز شکل گرفت. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان مبتلا به بیماری ایدز بود که در سال 1394 به کلینیک های شهر تهران مراجعه کردند که از میان آن ها 30 نفر به شکل تصادفی انتخاب شده و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه آزمایش 10 جلسه مداخله معنادرمانی را دریافت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و سلامت معنوی الیسون و پالوتزین بود که در مرحله پیش آزمون و پس آزمون اجرا شدند. به منطور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری با استفاده از نرم افزار spss20 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، معنا درمانی سبب افزایش کیفیت زندگی و خرده مقیاس های آن (سلامت روانی، سلامت جسمانی، سلامت اجتماعی و محیط) می شود. همچنین، معنادرمانی سلامت معنوی این زنان را در ابعاد سلامت وجودی و مذهبی نیز افزایش می دهد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان استنباط کرد که معنادرمانی سبب افزایش کیفیت زندگی و سلامت معنوی در افراد مبتلا به ایدز می شود، معنویت را می توان به عنوان یک روش مقابله ای، برای ارتقاء سلامت معنوی و افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ایدز مورد استفاده قرار داد.
بررسی رابطه مؤلفه های اخلاق حرفه ای با فرسودگی شغلی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه اخلاق حرفه ای با فرسودگی شغلی معلمان به روش توصیفی- همبستگی انجام گردید. جامعه آماری این تحقیق 900 نفر از معلمان شهرستان نمین بودند که از بین آن ها 270 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلچ و همکاران و پرسشنامه اخلاق حرفه ای پتی جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون،آزمون تی، تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند بین اخلاق حرفه ای و فرسودگی شغلی معلمان همبستگی منفی و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مؤلفه های اخلاق حرفه ای در مجموع 3/48 درصد کل واریانس متغیر فرسودگی شغلی را پیش بینی می کند.
پیش بینی رشدپس آسیبی بر اساس علائم یادبود و نشخوار فکری در زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
146 - 159
حوزههای تخصصی:
مقدمه:این پژوهش با هدف مطالعه علائم یادبود، نشخوار فکری و رشدپس آسیبی در زنان مبتلا به انواع سرطان مراجعه کننده به بیمارستان های دولتی شهر تهران انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است، بدین منظور 189 نفر از زنان مبتلا به انواع مختلف سرطان که برای درمان به بیمارستان های دولتی شهر تهران مراجعه کرده بودند، به روش دردسترس و داوطلبانه انتخاب شدند و به پرسشنامه های علائم یادبود، فرم کوتاه رشد پس آسیبی و نشخوار مرتبط با واقعه پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی و تجزیه و تحلیل رگرسیون همزمان مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد علائم جسمانی یادبود و نشخوار فکری عمدی با رشد پس آسیبی رابطه مثبت و معناداری دارند. همچنین علائم جسمانی یادبود و نشخوار فکری عمدی سهمی برابر در پیش بینی رشد پس آسیبی بیماران دارند. نتیجه گیری: توجه به سیر بیماریِ سرطان در مبتلایان، و فرایندهای روان شناختی که از پی درگیری ذهنی بیمار بر پیامدهای بیماری به وقوع می پیوندد، می تواند در کاهش نشانه های ناگوار جسمی و روانی بیماری موثر بوده و سیر درمان بیماری را برای بیمار آسان تر سازد.
نقش بخشودگی و معناداری زندگی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی و رضایت از زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بخشودگی و معنا در زندگی، با بهزیستی روان شناختی و رضایت از زندگی در دانشجویان است. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی با کاربرد رگرسیون در پیش بینی متغیرها است. جامعه آماری کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 94-1393 بودند. 270 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و به پرسش نامه های رضایت از زندگی داینر، بهزیستی روان شناختی ریف، معنای زندگی استیگر و همکاران و بخشودگی احتشام زاده و همکاران پاسخ دادند. داده ها توسط ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بخشودگی و معنای زندگی، دارای ارتباط مثبت و معنادار با بهزیستی روان شناختی و رضایت از زندگی می باشند، همچنین درک واقع بینانه از مؤلفه های بخشودگی و معنای زندگی، قادر به پیش بینی بهزیستی روان شناختی و رضایت زندگی، به عنوان متغیرهای ملاک در این پژوهش می باشند. نتایج این پژوهش، از نقش بخشودگی و معنا در زندگی، به عنوان عاملی تأثیرگذار در پیش بینی بهزیستی روان شناختی و رضایت از زندگی در دانشجویان حمایت می کند.
اثربخشی آموزش مثبت نگری بر کفایت اجتماعی و سرسختی سلامت در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لازمه داشتن پرستاران شایسته در سیستم برای ارائه خدماتی باکیفیت، تنها با به روزکردن سطح دانش و ارتقای سلامت جسم و روان کارکنان مهیا می شود؛ بنابراین هدف پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مثبت نگری بر کفایت اجتماعی و سرسختی سلامت در پرستاران بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. از میان پرستاران شاغل در بیمارستان های آموزشی شهر اهواز، 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش، 12 جلسه 45 دقیقه ای با روش مثبت نگری، آموزش دید و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. هر دو گروه پرسشنامه های کفایت اجتماعی فلنر و سرسختی سلامت گیبهاردت، وندردوف و پال را در پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. داده ها با روش اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند آموزش مثبت نگری به طور معناداری باعث افزایش کفایت اجتماعی و سرسختی سلامت در پس آزمون و پیگیری پرستاران شد. با توجه به یافته های این پژوهش، می توان از مداخلات مثبت نگر برای ارتقا سلامت روان و کاهش مشکلات روانشناختی پرستاران استفاده کرد.
مقایسه عدم تحمل بلاتکلیفی و دشواری در تنظیم هیجان در افراد مبتلا به بدریخت انگاری بدن و اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
113 - 130
حوزههای تخصصی:
مقدمه:هدف مطالعه حاضر مقایسه عدم تحمل بلاتکلیفی و دشواری در تنظیم هیجان در افراد مبتلابه اضطراب اجتماعی و بدریخت انگاری بدن بود. روش: پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود. از بین مراجعه کنندگان به درمانگاه گوش و حلق و بینی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تعداد 65 نفر که در پرسشنامه فوبی اجتماعی نمره بالای خط برش گرفتند و 65 نفر که در پرسشنامه شکل بدن نمره بالای خط برش گرفتند به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار G POWER تعیین شد. تمامی شرکت کنندگان به وسیله پرسشنامه شکل بدن (BSQ-34)، پرسشنامه فوبی اجتماعی (SPIN)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS) و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون های t و تحلیل واریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که افراد مبتلابه اضطراب اجتماعی سطح بالاتری از عدم تحمل بلاتکلیفی را نسبت به گروه بدریخت انگاری تجربه می کنند، همچنین دو گروه در دشواری های تنظیم هیجان تفاوت معنادار داشتند. نتیجه گیری: بدریخت انگاری بدن و اضطراب اجتماعی ازنظر عدم تحمل بلاتکلیفی و دشواری در تنظیم هیجان باهم متفاوت بودند. این پژوهش نشان داد که بدریخت انگاری و اضطراب اجتماعی دارای ویژگی های متفاوتی هستند و این امر نیز در تشخیص و درمان آن ها حائز اهمیت است.
اثربخشی آموزش مؤلفه های معنوی بر احساس تنهایی و حرمت نفسِ دانش آموزان پرورشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«معنویت» به عنوان یک عامل مؤثر، نقش مهمی بر سلامت جسم و روان افراد و به ویژه نوجوانان ایفا می کند. توجه به این متغیر، زمانی که فرد بدون والد و سرپرستی باشد، بیش از گذشته ضرورت می یابد. این پژوهش، با هدف اثربخشی آموزش مؤلفه های معنوی، بر احساس تنهایی و حرمت نفس، در نوجوانان پرورشگاهی انجام شد. نمونه پژوهش، 40 نوجوان ساکن در پرورشگاه های شهر کرمان بودند که به صورت تصادفی در چهار گروه قرار گرفتند. به دو گروه آزمایشی، مؤلفه های معنوی در 10 جلسه 90 دقیقه ای ارائه شد و دو گروه کنترل، برنامه ای دریافت نکردند. با توجه به روش آماری، فقط از یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل پیش از اجرای برنامه درمانی پیش آزمون گرفته شد، اما پس از اجرای برنامه درمانی، هر 4 گروه به پرسش نامه های احساس تنهایی و حرمت نفس پاسخ دادند. نتایج نشان داد که آموزش مؤلفه های معنوی تأثیر معناداری بر احساس تنهایی نوجوانان داشته است (05/0P<)، اما بر مؤلفه حرمت نفس اثربخش نبوده است. مؤلفه های معنوی، با اصلاح و بازسازی و سپس، نوسازی درونی و برونی افراد، زمینه رشد، شکوفایی و رستگاری او فراهم می کند.
بررسی اثربخشی روان درمانی معنوی - مذهبی بر افسردگی، ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی و رضایت از زندگی در مبتلایان به اچ.آی.وی مثبت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: ایدز علاوه بر اینکه در عملکرد طبیعی زندگی مبتلایان اختلال ایجاد می کند، بر سلامت روان آنان نیز تأثیر منفی دارد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی معنوی - مذهبی بر افسردگی، ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی و رضایت از زندگی در مبتلایان به اچ.آی.وی مثبت صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پژوهش پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی مردان مبتلا به اچ.آی.وی مثبت از بین مراجعه کنندگان به بیمارستان امام رضا (ع) شهر کرمانشاه است که بر اساس معیارهای ورود به پژوهش و پرسش نامه های افسردگی بک - فُرم کوتاه (BDI-S)، نیازهای بنیادین روان شناختی (BPNQ) و رضایت از زندگی (SWLS)، بیمارانی که دارای بالاترین نمره ها بودند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به گروه های آزمایش و گواه (15= 2 n= 1 n) تقسیم شدند (30=n). گروه آزمایش 8 جلسه مداخله ی درمانی 60 دقیقه یی طی یک جلسه در هفته دریافت کرد؛ اما گروه گواه مداخله یی دریافت نکرد. اطلاعات به دست آمده با روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیّری (MANCOVA) تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد که تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایش و گواه در کاهش افسردگی؛ ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی شامل خودمختاری، شایستگی و ارتباط با دیگران (05/0>P)؛ و همچنین نمره ی کل رضایت از زندگی وجود داشت (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، روان درمانی معنوی - مذهبی بر شاخص های روان شناختی مبتلایان به اچ.آی.وی مثبت در پیوند با مراقبت پزشکی استاندارد، اثر سودمندی بر سلامتی و کاهش شدت اختلالات بالینی دارد.