فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
تغییر اصطلاح شناسی عقب ماندگی ذهنی به کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله بررسی فرایند و ضرورت تحول در اصطلاح شناسی عقب ماندگی ذهنی/کم توانی ذهنی و همچنین ملاحظه های مربوط به آن است. روش: روش این تحقیق بررسی مقاله های مرتبط و ترجمه بیانیه انجمن کم توانی ذهنی و رشدی امریکا (AAIDD) در رابطه با دلایل تغییر اصطلاح شناسی عقب ماندگی ذهنی به کم توانی ذهنی است. یافته ها و نتیجه گیری: مفهوم و اصطلاح شناسی «عقب ماندگی ذهنی» تغییر و تحولات فراوانی داشته است. امروزه، اصطلاح «کم توانی ذهنی» به جای «عقب ماندگی ذهنی» ترجیح داده می شود ولی تعریف و فرضهای کلی پیشین به قوت خود باقی می ماند. اصطلاح کم توانی ذهنی همان جمعیتی راتحت پوشش قرار می دهد که اصطلاح عقب ماندگی ذهنی قبلا از نظر تعداد، نوع، گروه، دوره ناتوانی، و نیاز به خدمات و حمایتهای انفرادی، پوشش می داد. افزون براین، هر فردی که در گذشته واجد شرایط عقب ماندگی ذهنی بود، با اصطلاح کم توانی ذهنی نیز همچنان واجد شرایط است.
آموزش گوش دادن به کودکان درخودمانده
حوزههای تخصصی:
ارزیابی سن بینایی - حرکتی در دانش آموزان با نارساییهای یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی سن بینایی - حرکتی در کودکان با نارساییهای ویژه یادگیری است و اینکه آیا این کودکان به لحاظ عملکردهای بینایی - حرکتی متناسب با سن تقویمی خود عمل می کنند. روش: پژوهش از نوع کاربردی و روش آن زمینه یابی است. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان مقطع ابتدایی هستند که در اردیبهشت ماه سال 1385 به مرکز نارساییهای ویژه یادگیری - تهران مراجعه کردند. نمونه آماری برابر جامعه آماری و 58 کودک با نارساییهای ویژه یادگیری هستند. برای جمع آوری داده ها از آزمون مهارتهای بینایی - حرکتی (TVMS-R) استفاده شده است. مقایسه سن بینایی - حرکتی نمونه های آماری با سن تقویمی آنها با آزمون t یک جامعه ای صورت گرفته است. یافته ها: در تمام پایه های تحصیلی (از اول تا پنجم) اختلاف معنادار آماری بین میانگین سن بینایی - حرکتی و سن تقویمی این کودکان دیده شد. نتیجه گیری: سن بینایی - حرکتی کودکان با اختلال ویژه یادگیری در مقطع ابتدایی پایین تر از سن تقویمی آنها و در پایه های بالاتر، این فاصله بیشتر بوده است.
راهبرد رویارویی کودکان دارای نیازهای ویژه
حوزههای تخصصی:
پرورش استعدادهای درخشان در راستای توسعه در کشور مالزی
حوزههای تخصصی:
طرح توان بخشی شنیداری
اثربخشی آموزش حل مساله گروهی بر مهارتهای اجتماعی دانش آموزان با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش شیوه حل مساله گروهی بر مهارتهای اجتماعی دانش آموزان با آسیب بینایی انجام شده است. روش: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه مورد مطالعه را همه دانش آموزان دختر و پسر با آسیب بینایی مقطع راهنمایی مرکز ابابصیر اصفهان در سال تحصیلی 1387-1386 تشکیل می داد. نمونه پژوهش 20 نفر از دانش آموزان با آسیب بینایی این مرکز بودند که به شیوه تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل تقسیم شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه حل مساله هپنر و فرم معلم پرسشنامه مهارتهای اجتماعی گرشام و الیوت بود. از هر دو گروه، پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد و گروههای آزمایش در هشت جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش حل مساله قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش شیوه حل مساله گروهی،مهارتهای اجتماعی دانش آموزان با آسیب بینایی را به طور معناداری افزایش می دهد (p=0.0001) و باعث کاهش مشکلات رفتاری برون زاد می شود (p=0.0001) و این آثار تا یک ماه پس از جلسات آموزشی تداوم داشته است (p=0.0001). نتیجه گیری: از یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که شرکت دانش آموزان با آسیب بینایی در جلسات آموزشی حل مساله، میزان مهارتهای اجتماعی آنان را افزایش و مشکلات رفتاری آنان را کاهش می دهد .
مقایسه بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی و مادران آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی رابطه بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی و مادران آنها اجرا شده است. روش: برای رسیدن به اهداف و آزمون فرضیه های مربوط، از میان کودکان کم توان ذهنی در شمال شهر تهران در جایگاه حوزه ای جغرافیایی با امکانات اقتصادی نسبتا گسترده تر و شهر همدان به مثابه شهری متوسط و دورتر از مرکز شهر، یک نمونه 356 نفری انتخاب شدند که از این تعداد نمونه، 43.8 درصد نمونه از شهر همدان و 56.2 درصد نمونه از شمال تهران از طریق روش نمونه گیری تصادفی در شمال تهران و همه اعضای جامعه در همدان انتخاب شدند و داده ها از طریق پرسشنامه های نشانگر بهزیستی شخصی - مقیاس بزرگسالان (PWI-A) و نشانگر بهزیستی شخصی- مقیاس نارسایی های شناختی (PWI-ID) جمع آوری شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده بر حسب توزیع t نشان داده است که بین بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی در دو جنس دختر و پسر، تفاوت معناداری وجود ندارد، اما بین نمرات بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی در شهر همدان به گونه ای معنادار، بیشتر از همتایان آنها در شمال تهران است. نتایج همچنین نشان دادند که بهزیستی شخصی مادران در دو شهر همدان و تهران نیز یکسان هستند. با این حال، محاسبه ضریب همبستگی پیرسون، حاکی از وجود رابطه ای مستقیم بین بهزیستی شخصی مادران و کودکان آنها بود؛ به این معنا که با افزایش بهزیستی شخصی در مادران، این شاخص در کودکان کم توان ذهنی آنها نیز افزایش خواهد یافت. این یافته با آنچه در پژوهش های مشابه در دیگر کشورها به دست آمده، یکسان است. نتیجه گیری: بهزیستی شخصی مادران با بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی ارتباط دارد، اما بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی پسر و دختر متفاوت نیست.
" مقایسه شیوع برتری دستی در ین دانش آموزان سالم و ناشنوای مادرزاد 18 - 12 ساله شهر تهران"(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: برتری دستی، بارزترین عدم تقارن رفتاری در انسان است. در مطالعه حاضر، مقایسه شیوع چپ دستی در بین دانش آموزان طبیعی و ناشنوا، تاثیر سن، جنسیت، و توصیه به استفاده از دست راست در اعمال تک دستی بر برتری دستی، فراوانی افراد چپ دست در خانواده دانش آموزان، تاثیر برتری دستی بر توانایی زبان انگلیسی و بررسی دیدگاه افراد جامعه نسبت به چپ دستان، مد نظر بود.
روش بررسی: مطالعه مقطعی- مقایسه ای حاضر از طریق تکمیل پرسشنامه، با استفاده از مقیاس برتری دستی ادینبورگ روی 380 نفر دانش آموز طبیعی با انتخاب احتمالی و 380 نفر ناشنوای شدید یا عمیق حسی- عصبی مادرزادی با انتخاب غیر احتمالی و هدفمند در محدوده سنی 18-12 سال در شهر تهران صورت گرفت. به جز کم شنوایی در دانش آموزان ناشنوا، افراد مورد مطالعه ، هیچ گونه بیماری یا مشکل عصبی «نورولوژیک» تایید شده ای نداشتند. برای تعیین میزان و نوع کم شنوایی، به پرونده وضعیت شنوایی دانش آموزان و تایید شنوایی شناس مدارس ناشنوایان، استناد شد.
یافته ها: در مطالعه حاضر، شیوع چپ دستی در دانش آموزان طبیعی %9.7 و در ناشنوایان 10% و بین آنها تفاوت معناداری وجود نداشت (p=0.901، z=-1.24). در هر دو گروه اگرچه شیوع چپ دستی در پسران بیش از دختران بود، اما جنسیت و سن بر نتایج به دست آمده تاثیری نداشت (P>0.05). توصیه خانواده و یا معلمان به استفاده از دست راست، در دانش آموزان طبیعی 16 درصد و در دانش آموزان ناشنوا 5 درصد بود و هیچ گونه توصیه اکید یا سخت گیری در این زمینه، اعمال نشده بود. فراوانی افراد چپ دست، در خانواده دانش آموزان طبیعی (%22.6) نسبت به دانش آموزان ناشنوا (%13.2) بالاتر و این اختلاف از لحاظ آماری معنادار بود (p=0.003، Z=-2.976). در هر دو گروه بین راست دستان و چپ دستان در امتیازات زبان انگلیسی، تفاوت معناداری وجود نداشت (P>0.05). همچنین، در بررسی دیدگاه افراد جامعه نسبت به چپ دستان، بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد (P=0.541، Z=-0.611).
نتیجه گیری: شیوع چپ دستی در بررسی حاضر، به شیوع آن در آمریکای شمالی و اروپای غربی نزدیک بود و با آمار برخی کشورهای آسیایی تفاوت قابل توجهی را نشان داد. مشابهت مقادیر شیوع چپ دستی در دانش آموزان طبیعی و ناشنوا، فرضیه پرویک در خصوص عدم شکل گیری «برتری گوش راست» در ناشنوایان مادرزاد را تایید نکرد.
"
کاربرد نرم افزار آموزشی میلاد بر مبنای مدل عصب روان شناختی بینایی رنگ برای آموزش دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این تحقیق هدف بررسی تاثیر نرم افزاری طراحی شده مبتنی بر نظریه عصب روان شناختی بینایی رنگها (ویلکینز، 2003) در کاهش انحراف ادراک بینایی ناشی از عملکرد ناقص دستگاه عصب- بینایی، بوده است. روش: با بهره گیری از روش شبه آزمایشی، از میان دانش آموزان نارساخوان، پس از همتاسازی بر مبنای نمران پیش آزمون و پایه تحصیلی به صورت یک به یک و واگذاری تصادفی، تعداد 40 آزمودنی (20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل) در دامنه سنی 6 سال و 7 ماه تا 9 سال و 10 ماه، از پایه های اول، دوم و سوم، سال تحصیلی 85 انتخاب شدند. در گروه آزمایش، نرم افزار آموزشی طراحی و در گروه کنترل، روش سنتی فرنالد جهت آموزش آزمودنیها به کار گرفته شد. با استفاده از پرسشنامه آزمون خواندن (پوراعتماد، 1384) و به صورت طرح پیش آزمون و پس آزمون تاثیر شیوه آموزشی و نتایج حاصله با روش آماری t مستقل تحلیل شد. یافته ها: تحلیل نشان داد که گروه آزمایش پس از استفاده از نرم افزار آموزشی، در توانایی خواندن، کاهش خطای خواندن، سرعت خواندن و درک مطلب نسبت به گروه کنترل رشد محسوسی داشته است. همچنین با محاسبه اندازه اثر مشخص شد 22 درصد از واریانس خواندن صحیح کلمات، 21 درصد از واریانس خطای خواندن، 27 درصد از واریانس سرعت خواندن و 14 درصد از واریانس درک مطلب توسط تاثیر این نرم افزار آموزشی تبیین می شود. نتیجه گیری: با استفاده از این نرم افزار آموزشی می توان به دانش آموزان نارساخوان آموزش داد.
" تاثیر درمان عقلانی - هیجانی رفتاری بر عزت نفس دانش آموزان دختر نابینا "(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر درمان عقلانی- هیجانی رفتاری، بر عزت نفس دانش آموزان دختر نابینا است. بدین منظور نمونه ای به حجم 12 نفر انتخاب و به دو گروه 6 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. نتایج حاکی از آن است که آموزش درمانی عقلانی- هیجانی رفتاری موجب افزایش عزت نفس کلی، خانوادگی و اجتماعی آزمودنی ها می شود، ولی بر عزت نفس جسمانی و تحصیلی آنها تاثیر ندارد.