فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
تاثیر بازی بر عزت نفس دانشآموزان (6 تا 11 ساله) نابینای آموزشگاه ابابصیر اصفهان
حوزههای تخصصی:
"هدف کلی این پژوهش تاثیر بازی بر عزت نفس دانشآموزان (6تا11 ساله) نابینای آموزشگاه ابابصیر اصفهان بود. به همین منظور با اجرای یک تحقیق نیمه تجربی، از کلیه دانشآموزان پسر 6 تا 11 ساله نابینای مستقر در آموزشگاه ابابصیر اصفهان که 71 نفر بودند، 36 نفر نمونه در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و گواه (18 نفر گروه آزمایش و 18 نفر گروه گواه) تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه عزتنفس کوپر اسمیت (58 سؤال) و دستگاه ضبط صدای آزمودنیها بود، که روایی آنرا عبداللهنژاد (1378) تایید کرده و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ معادل 85/0 محاسبه گردیده است.
در این پژوهش فرضیهای مبنی بر اینکه بازی بهطور معناداری عزتنفس دانشآموزان نابینا را افزایش میدهد، مطرح شد. نتیجه تحلیل کوواریانس پس از بررسی نمرات پیشآزمون و سن آزمودنیها نشان داد که در دانشآموزان پسر 6 تا 11 ساله نابینای آموزشگاه ابابصیر، بازی بهطور معناداری عزت نفس آنها را افزایش داده است (05/0>p).
"
اثربخشی آموزش والدین بر مشکلات رفتاری کودکان ADHD (مطالعه ی تک موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح پژوهشی حاضر یک مطالعه تک موردی بود که با هدف بررسی اثربخشی آموزش والدین بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان adhd اجرا شد. آزمودنی های طرح، چهار مادر دارای کودک مبتلا به adhd بوده اند. به منظور کنترل تاثیر دارو، کودکان از میان کودکان adhd که حداقل به مدت 6 ماه تحت درمان دارویی با ریتالین قرار داشتند، مورد انتخاب قرار گرفتند.
" یادگیری صریح یک مهارت ادراکی – حرکتی به دنبال سکته مغزی با استفاده از دست مبتلا "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: بررسی یادگیری صریح در بیماران مبتلا به سکته مغزی یک طرفه و مقایسه آن با افراد سالم و تعیین نقش عوامل مؤثر بر یادگیری این بیماران هدف این مطالعه می باشد.
روش بررسی: در این تحقیق تحلیلی مورد - شاهدی، از یک نرم افزار کامپیوتری جهت بررسی یادگیری حرکتی استفاده شده است که طی آن 4 مربع با رنگهای مختلف بر صفحه نمایشگر ظاهر می شد و داوطلب به محض مشاهده هر مربع باید کلید تعریف شده مرتبط با آن را فشار می داد. 15 بیمار مبتلا به سکته مغزی با انتخاب هدفمند و غیر تصادفی و 15 فرد سالم همسان که با گروه مورد جور شده بودند، در این تحقیق شرکت داشتند. در روز اول 8 بلوک حرکتی تمرین می شد. 24 ساعت بعد یک آزمون یادآوری از داوطلبین بعمل می آمد که شامل دو بلوک حرکتی با الگوی منظم بود. همه داوطلبین راست دست بوده و بیماران نیز دارای ابتلای سمت راست بوده و با همان سمت مبتلا تمرین را انجام می دادند و زمان سکانسها و بلوکهای حرکتی به عنوان متغیر تحقیق اندازه گرفته می شد.
یافته ها: انجام بلوکهای تحقیق در بیماران با اختلاف معنی داری کندتر از افراد سالم بود (05/0 P<). بین زنان و مردان چه در بیماران و چه در افراد سالم اختلاف معنی داری وجود نداشت. همچنین متغیرهای سن، جنس و سطح تحصیلات تأثیر قابل توجهی بر نتایج تحقیق نداشت(05/0 P>). زمان انجام بلوکهای حرکتی در دفعات آخر نسبت به دفعات ابتدایی کاهش معنی داری در هر دو گروه داشت(05/0 P<).
نتیجه گیری: اگرچه بیماران مبتلا به سکته مغزی یک طرفه، درمجموع حرکت را کندتر از افراد سالم همسان انجام می دادند، اما یادگیری حرکتی که بصورت کاهش پایدار در زمان بلوکها تعریف شده بود، در هر دو گروه سالم و بیمار وجود داشت. به عبارت دیگر بیماران مبتلا به سکته مغزی در طی انجام حرکت با دست مبتلا قابلیت یادگیری حرکتی را دارا هستند. "
مقایسه اثربخشی آموزش اسنادی و آموزش راهبردهای فراشناختی- اسنادی بر درک مطلب دانش آموزان نارساخوان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی تاثیر آموزش اسنادی و آموزش راهبردهای فراشناختی- اسنادی بر درک مطلب دانش آموزان نارساخوان دختر پایه چهارم ابتدایی در دبستان های منطقه 3 آموزش و پرورش اصفهان پرداخته است. روش: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه مورد مطالعه را همه دانش آموزان نارساخوان دختر پایه چهارم ابتدایی مدارس دولتی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1386-1385 تشکیل می داد. نمونه های پژوهش 30 نفر از دانش آموزان نارساخوان دختر بودند که پس از اجرای آزمون سنجش توانایی خواندن، چک لیست نارساخوانی، آزمون درک مطلب و فرم B آزمون هوشی کتل، بر اساس دو ملاک نارسایی در خواندن و درک مطلب انتخاب شدند و افراد گروه نمونه به طور تصادفی در سه گروه 10 نفری، دو گروه آزمایشی (آموزش اسنادی و آموزش راهبردهای فراشناختی - اسنادی) و یک گروه کنترل جایگزین شدند. سپس دو گروه آزمایشی در 8 جلسه 45 دقیقه ای به مدت یک ماه و نیم تحت آموزش قرار گرفتند و در پایان جلسات، پس آزمون درک مطلب بر روی سه گروه انجام گرفت. یافته ها: تحلیل و مقایسه اطلاعات به دست آمده از نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون درک مطلب سه گروه آموزش اسنادی، آموزش راهبردهای فراشناختی - اسنادی و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (P<0.001). تفاوت میانگین ها نشان داد که نمرات پس آزمون درک مطلب گروه آموزش راهبردهای فراشناختی - اسنادی از گروه آموزش اسنادی بیشتر بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، می توان این احتمال را مطرح کرد که آموزش راهبردهای فراشناختی - اسنادی در مقایسه با آموزش اسنادی، تاثیر بیشتری بر درک مطلب دانش آموزان نارساخوان داشته است.
مقایسه ی تعامل روانی- اجتماعی والدین کودکان عقب مانده ذهنی با والدین کودکان عادی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تعامل روانی- اجتماعی والدین کودکان عقب مانده ذهنی بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، اعضای گروه نمونه آزمایش 60 نفر (30 نفر پدر، 30 نفر مادر) و اعضای گروه نمونه کنترل 60 نفر (30 نفر پدر، 30 نفر مادر) از میان جامعه آماری والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و دانش آموزان عادی انتخاب شدند.
جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه، آزمون تعامل روانی- اجتماعی صورت گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از آزمون t گروه های مستقل استفاده شده نتایج نشان داد که به طور کلی بین میزان تعامل روانی – اجتماعی والدین کودک دارای عقب مانده ذهنی و والدین دارای کودک عادی تفاوت معناداری وجود ندارد. میزان تعامل روانی- اجتماعی مادران دارای کودکان عقب مانده ذهنی بیشتر از میزان تعامل – روانی اجتماعی پدران دارای کودکان عقب مانده ذهنی می باشد. میزان تعامل روانی – اجتماعی مادران دارای کودک عادی بیشتر از میزان تعامل روانی – اجتماعی پدران کودکان عادی می باشد.
بررسی میزان رضایتمندی دانشجویان نخبه دانشگاه اصفهان از مؤلفه های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقایسه راهبردهای فراشناختی دانش آموزان عادی و نارساخوان پایه های دوم، سوم و چهارم ابتدایی شهر زنجان
بررسی رابطه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با افسردگی و اضطراب در دانش آموزان مراکز راهنمایی استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در مطالعه حاضر هدف، بررسی رابطه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (CERQ) و رابطه آن با افسردگی و اضطراب در دانش آموزان مراکز راهنمایی استعدادهای درخشان شیراز بود . روش: برای دستیابی به این هدف همه دانش آموزان کلاس های اول تا سوم مراکز راهنمایی استعدادهای درخشان شهر شیراز (500) نفر به تکمیل CERQ و شاخص های افسردگی و اضطراب مقیاس SCL-90-R پرداختند. از ضریب آلفای کرونباخ برای بررسی پایانی، و از روش های تحلیل عوامل و همبستگی نمره کل با نمرات خرده مقیاس ها برای بررسی روایی CERQ استفاده شد. یافته ها: نتایج ضمن تایید پایانی و روایی CERQ نشان دادند که بدون توجه به جنسیت پاسخ دهنده، راهبردهای شناختی مقصر دانستن خود، تمرکز بر تفکر، باز ارزیابی مثبت، مصیبت بار تلقی کردن، و مقصر دانستن دیگران پیش بینی کننده های مهم افسردگی و اضطراب بودند. نتیجه گیری: نتیجه کلی این تحقق نشان می دهد که راهبردهای شناختی تنظیم هیجان از جمله مقصر دانستن دیگران پیش بینی کننده افسردگی و اضطراب هستند.
مقایسه کنش ها و توانش های کاربردی زبان در دانش آموزان کم شنوای شدید با دانش آموزان شنوا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: با توجه به اینکه دانش آموزان کم شنوا از کنش ها و توانش های کاربردی کمتری برخوردارند، لذا پژوهش حاضر به مقایسه این جنبه های کاربردشناسی زبان در دانش آموزان مدارس باغچه بان با دانش آموزان شنوای مدارس شهر تهران می پردازد.
روش بررسی: تعداد 70 دانش آموز کم شنوای دختر و پسر با افت شنوایی شدید (90-70 دسی بل) با میانگین معدل تحصیلی 18-15 در پایه های تحصیلی اول دبیرستان تا پیش دانشگاهی با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس این دانش آموزان، با 70 دانش آموز شنوای همگن از نظر جنس، پایه تحصیلی، نوع رشته تحصیلی و محله زندگی که براساس جور کردن انتخاب شده بودند مقایسه شدند. روش پژوهش مقایسه ای از نوع مقطعی بوده است. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه و آزمون کنش ها و توانش های کاربردی (شامل: درک و بیان استعاره– درک و بیان ضرب المثل– درک کنش گفتارهای غیر مستقیم– درک استنباط معنی– انتخاب بهترین عنوان و درک جملات طنرآمیز). جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کروسکال والیس، من ویتنی یو، آزمون تی و تی زوجی استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین نمره کل کنش ها و توانش های کاربردی زبان در دو گروه کم شنوا و شنوا تفاوت معنی داری وجود دارد (P<0.05). همچنین بین میانگین نمره کل کنش ها و توانش های کاربردی زبان در گروه کم شنوا بین پایه های تحصیلی اول دبیرستان تا پیش دانشگاهی تفاوت معنی داری وجود دارد (P<0.05). در صورتی که بین میانگین نمره کل کنش ها و توانش های کاربردی زبان در گروه شنوا بین پایه های تحصیلی اول دبیرستان تا پیش دانشگاهی تفاوت معنی دار نیست (P<0.05).
نتیجه گیری: دانش آموزان کم شنوا نسبت به دانش آموزان شنوا توانش های کاربردی زبان را کمتر درک می کنند. همچنین در بافت ها و موقعیت های مختلف قادر به استفاده مناسب از آن ها نیستند.
"
تاثیر قصه درمانی بر راهبردهای رویارویی کودکان با مشکلات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر قصه درمانی بر راهبردهای رویارویی کودکان با مشکلات یادگیری است. روش: درچهارچوب طرح آزمایشی، 20 نفر از دانش آموزان پایه چهارم (10 دختر و 10 پسر) با مشکلات یادگیری در دو گروه آزمایش و کنترل شرکت داده شدند. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است. برای اندازه گیری راهبردهای رویارویی از سیاهه راهبردهای رویارویی کودکان (CCSC) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 30 دقیقه ای طی 4 هفته تحت قصه درمانی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که قصه درمانی موجب بهبود راهبردهای رویارویی کودکان با مشکلات یادگیری می شود. نتیجه گیری: مقایسه انواع رویه های قصه درمانی در حیطه های متفاوت روان درمانی کودکان می تواند موضوعی چالش انگیز برای پژوهشگران باشد.
مقایسه هوش بهر غیر کلامی کودکان شنوا و ناشنوا
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه هوش بهر غیر کلامی کودکان عادی و ناشنوا در دوره ابتدایی بود. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان عادی و ناشنوای مدارس ابتدایی عادی و استثنایی شهر اصفهان بودند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق، آزمون بندر گشتالت بود. نمونه مورد مطالعه در این تحقیق80 نفر از دانش آموزان دختر و پسر (40 نفر عادی و 40 نفر ناشنوا) بودند که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. پس از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک راهه، نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین هوش بهر غیر کلامی دانش آموزان عادی و ناشنوا وجود دارد. به عبارت دیگر، میانگین هوش بهر غیر کلامی دانش آموزان ناشنوا به طور معناداری کمتر از هوش بهر غیر کلامی دانش آموزان عادی بود. همچنین نتایج این پژوهش تفاوت معناداری را بین هوش بهر غیر کلامی پسران و دختران نشان نداد. بنابراین، کودکان ناشنوا به سبب نقص شنوایی و نقص کلامی، قادر به درک گفتار و فهم صحیح دستورالعمل ها نمی شوند.
تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر نیمرخ روانی زنان دارای ناتوانی های جسمی – حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به تاثیر برنامه آموزش مهارتهای زندگی (طراحی شده توسط سازمان بهداشت جهانی، 1993) بر میزان سلامت روانی و نیز میزان اضطراب، ناسازگاری اجتماعی و افسردگی زنان دارای ناتوانیهای جسمی – حرکتی پرداخته است. روش: به این منظور 16 نفر زن دارای ناتوانی جسمی – حرکتی در شهر اصفهان به شیوه تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. پیش از برگزاری اولین جلسه آموزش مهارت های زندگی با استفاده از پرسشنامه GHQ (پرسشنامه سلامت عمومی) در مورد گروه آزمایشی و گواه پیش آزمون اجرا شد؛ سپس برای گروه آزمایشی 10 جلسه هفتگی 120 دقیقه ای برنامه آموزش مهارتهای زندگی برگزار شد. در هر یک از این جلسات یکی از مهارتهای اساسی مطرح شده در راهنمای آموزش مهارت های زندگی آموزش داده می شد. این مهارتها عبارت بودند از: شناخت خصوصیات و توانایی های خود، توجه به ارزشهای شخصی، خانوادگی و اجتماعی، به کار بردن روشهای صحیح برقراری ارتباط، قاطعیت، دوست یابی، تعیین هدف و دستیابی به آن، تصمیم گیری صحیح، پرهیز از خشونت و حفظ سلامت، بلافاصله پس از اتمام جلسات آموزش مهارت های زندگی بر روی هر دو گروه آزمایشی و گواه، پس آزمون اجرا شد. یافته ها: تحلیل نتایج با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارت های زندگی باعث افزایش معنی دار سلامت روانی (P<0.05) و کاهش معنی دار اضطراب (P<0.05) و ناسازگاری اجتماعی (P<0.05) در آزمودنی ها شده است و فقط بر میزان افسردگی آنها تاثیر معنی داری نداشته است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش می تواند به ارایه خدمات بهتر برای سلامت روانی زنان دارای ناتوانی های جسمی – حرکتی مفید باشد.