فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
چکیده : هدف:نسبت طول انگشتان می تواند در تشخیص عقب ماندگی ذهنی بکار رود. طول انگشتان یکی از پارامترهای مورد استفاده در علم آنتروپومتری است، علمی که به سنجش ابعاد خطی و زاویه ای بدن انسان می پردازد. مطالعه حاضر به منظور بررسی نسبت های آنتروپومتریک طول انگشتان اشاره و حلقه در افراد سالم و عقب مانده ذهنی انجام شد تا بتواند کمکی به جلوگیری و تشخیص زود هنگام این بیماری باشد و نیز آرشیوی از داده های عددی برای کمک به جراحی های دست و صنعت ساخت انگشتان یا دست مصنوعی مرتبط با این قوم در اختیار قرار دهد. روش:در این پژوهش تعداد 180 پسر 7 تا 10 ساله سالم و عقب مانده ذهنی در سه گروه سنی 8-7 ، 9-8 و 10-9 سال مورد بررسی قرار گرفتند. فاصله بین نوک انگشتان تا بند انتهایی با کولیس دیجیتال اندازه گیری شد. داده ها با نرم افزارهای EXCEL 2007، SPSS 16و Minitab 16پردازش شد. میانگین داده ها ونسبت طول انگشت دوم به چهارم ( 2D:4D )در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت و نمودارهای مربوطه محاسبه و رسم شد. یافته ها:نتایج نشان داد میانگین طول انگشتان دست چپ پسران سالم از پسران عقب مانده ذهنی بیشتر می باشد. بنابراین در سنین مورد مطالعه یکسان، می توان گفت که پسران سالم از نظر مورفولوژی انگشتان طویل تری نسبت به پسران عقب مانده ذهنی دارند. نتیجه گیری:این مطلب می تواند برای پیشگویی و تشخیص زود هنگام عقب ماندگی ذهنی مورد استفاده قرار گیرد .
مقایسه کنش های اجرایی حافظه فعال دیداری- فضایی ، آزمون برج لندن و خطاهای محاسباتی در کودکان مبتلا به اختلال حساب نارسایی تحولی و کودکان بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: اختلال حساب- نارسایی تحولی یک اختلال یادگیری است که بر کسب دانش در مورد اعداد و حساب در کودکان با هوش بهنجار و آموزش مناسب تأثیر می گذارد. هدف این پژوهش در گام نخست مقایسه کنش های اجرایی حافظه کاری دیداری- فضایی، توانایی برنامه ریزی و سازمان دهی، در دانش آموزان مبتلا به اختلال حساب- نارسایی تحولی و عادی و بود. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پسر اول تا پنجم ابتدایی شهر مشهد در سال تحصیلی 96- 95 تشکیل دادند. از این جامعه دو گروه 16 نفری به عنوان نمونه به روش سهمیه ای انتخاب شدند. این روش ترکیبی از روش خوشه ای و در دسترس می باشد. گروه اول شامل 16 دانش آموز حساب- نارسا از بین 2383 دانش آموز 12 دبستان نواحی2 و 6 مشهد به عنوان ناحیه های منتخب نواحی در دو سطح برخوردار (ناحیه های 3 ، 4 و 6) و غیر برخوردار (ناحیه های 2،1 ، 5 و7) در طی چند مرحله انتخاب شدند. سپس بر اساس فهرست وارسی تشخیصی اختلال ریاضی- IV DSM ، تست هوش ریون رنگی کودکان و مصاحبه بالینی ، گروه نهایی برگزیده شدند . گروه دوم شامل 16 دانش آموز بهنجار از همان کلاسها انتخاب شدند. سپس خطای محاسبه از طریق آزمون استاندارد شده حساب شلو (دارای سه مؤلفه فهم عدد، تولید عدد و محاسبه عدد) و کنشهای اجرایی با آزمونهای حافظه کاری دیداری- فضایی بلوکهای تپنده کورسی، برج لندن سنجیده شدند. نتایج حاصل با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی شامل آزمونهای تحلیل کوواریانس چند متغیری، تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که توانایی حافظه کاری دیداری- فضایی کودکان مبتلا به حساب- نارسایی تحولی به طور معناداری کمتر از کودکان بهنجار بود. در مورد کنشهای برنامه ریزی و سازمان دهی تفاوت معناداری پیدا نشد. رابطه بین برخی مؤلفه های کنش اجرایی برنامه ریزی و سازمان دهی با نمره درصد خطا معنادار بود. همچنین از سه مؤلفه آزمون حساب، فهم عدد و تولید عدد در دو گروه تفاوت معناداری با هم داشتند. به ظور کلی کنشهای اجرایی در مفهوم جدید حساب- نارسایی تحولی به میزان اختلال ریاضیات مؤثر نیستند. همچنین کنش اجرایی حافظه کاری دیداری- فضایی به عنوان عامل تأثیر گذار در این اختلال محسوب می شود و بهبود کلی این کنش در رفع خطاها مؤثر است.
مقایسه اثربخشی خانواده درمانی کارکردی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و توانمندی خانواده های دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به مشکلات روانی، جسمانی و ارتباطی، خانواده های دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و خانواده درمانی کارکردی بر کیفیت زندگی و توانمندی خانواده های این کودکان انجام شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه خانواده های شهر سنندج بود که در سال 1395 به مراکز مشاوره این شهر مراجعه کرده بودند و پس از انجام مصاحبه تشخیصی، فرزند آنها تشخیص با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی گرفته بود. نمونه آماری شامل 30 خانواده بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس از بین کسانی که به فراخوان پژوهشگر پاسخ مثبت داده بودند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 3 گروه درمان مبتنی بر تعهد و پذبرش، گروه خانواده درمانی کارکردی و گروه کنترل، جایگزین شدند. هر گروه آزمایش 9 جلسه درمانی2 ساعته دریافت کردند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه توانمندسازی خانواده و پرسشنامه کیفیت زندگی بود و داده ها با تحلیل کواریانس چندگانه در SPSS 20 تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P) و همچنین خانواده درمانی کارکردی در افزایش توانمندی خانواده ها و ارتقاء کیفیت زندگی آنها نسبت به درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش، موثرتر است (01/0> P). براساس نتایج به دست آمده درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و خانواده درمانی کارکردی می توانند باعث افزایش توانمندی خانواده های دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و بهبودکیفیت زندگی آنها شوند.
دانش آموزان دیرآموز: ارزیابی پویا، ویژگی ها، شناسایی، شیوه های تدریس و بهبود ظرفیت یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش آموز دیرآموز کسی است که توانایی یادگیری مهارت های تحصیلی ضروری را دارد ولی میزان و عمق یادگیری وی نسبت به متوسط همسالانشان کمتر است. یکی از مشکلات بزرگی که معلّمان با آن مواجه هستند نحوه تعامل با دانش آموزان دیرآموز است. این مسأله که معلّمان از عهده آموزش به دانش آموزان دیرآموز برآیند و بتوانند مطالب درسی را به آنها آموزش دهند تکلیفی چالش برانگیز است. مدیریت مناسب تکالیف منزل و فعالیت های کلاسی این دانش آموزان سبب می شود تا معلمان شناخت مطلوب تری نسبت به این گروه کسب کنند، با صبر و حوصله برخورد نمایند و مشکلات آنها را درک کنند. برخی معلمان تلاش می کنند تا از طریق وادار کردن این دانش آموزان به روش های منفی یا تنبیه به نتیجه مورد نظرشان برسند. تصور بر این است که دانش آموزان دیرآموز، دانش آموزان ضعیفی هستند و باید به اجبار به مدرسه فرستاده شوند اما این راه حل مناسبی نیست. یکی از پیامدهای این اقدام، هموار کردن مسیر برای اخراج دانش آموز از مدرسه و ایجاد نقطه ای تاریک در زندگی وی به عنوان یک دانش آموز قربانی است. اگر معلمان فرصت مناسب مطالعه و تفکر در زمینه فعالیت با این دانش آموزان را بیابند به راه حل مناسبی می رسند و از عهده آموزش و پرورش آنها برمی آیند. هدف این مقاله آن است تا از طریق شیوه های مناسب یاددهی و یادگیری مناسب و هدفمند به معلمان کمک کند تا فرایند یادگیری دانش آموزان دیرآموز را تسهیل کنند و ظرفیت یادگیری آنها ارتقاء بخشند.
تأثیر آموزش امید بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر استثنایی(کم توان ذهنی) دوره متوسطه دوم شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش امید بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر استثنایی (کم توان ذهنی) دوره متوسطه دوم شهر خرم آباد بود. روش: روش پژوهش حاضر، آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر استثنایی (کم توان ذهنی) دوره متوسطه دوم مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1393-1394 در شهر خرم آباد بود. نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز دختر استثنایی دوره متوسطه دوم شهر خرم آباد بود که با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 9 جلسه تحت آموزش امید قرار گرفتند، اما در این مدت گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. در پایان از هر دو گروه، پس آزمون به عمل آمد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه فرسودگی تحصیلی برسو (2007) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش امید باعث کاهش فرسودگی تحصیلی و ابعاد آن می شود(001/0 P £ ). نتیجه گیری: بر این اساس به معلمان پیشنهاد می شود در طول دوره آموزش خود، به آموزش امید به دانش آموزانی که دچار فرسودگی تحصیلی هستند، مبادرت ورزند.
رویکرد آدلر-گلاسر به اختلال نافرمانی مقابله ای: مطالعه مروری نظامند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اختلال های دوران کودکی و نوجوانی، اختلال نافرمانی مقابله ای است که از علل رایج ارجاع کودکان به کلینیک های روان شناسی و مشاوره است. رویکردهای درمانی مختلفی برای بهبود نشانه های این اختلال به کار گرفته شده است. یکی از مداخلاتی که در این زمینه مطرح شده، تکنیک های درمانی آدلر و گلاسر است. هدف پژوهش حاضر معرفی ماهیت، ویژگی ها، و شواهد پژوهشی، پیرامون موثر بودن رویکرد آدلر-گلاسر برای اختلال نافرمانی مقابله ای است. در پژوهش حاضر از طریق پژوهش مروری نظامند و جستجوی کلیدواژه-های تخصصی مرتبط با اختلال نافرمانی مقابله ای و رویکرد آدلر و گلاسر در پایگاه های اطلاعاتی تخصصی ایران و جهان بین سال های 2017-1985 یافته ها و اطلاعات مورد نظر جهت دستیابی به هدف پژوهش مورد واکاوی قرار گرفت. بدین منظور از پایگاه های اطلاعاتیِ Google Scholar, ERIC, Science Direct و Pub Med استخراج و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. همچنین، از برخی منابع فارسی موجود در این زمینه استفاده شد.<br />مرور ادبیات پژوهش حکایت از اثربخشی رویکرد آدلر - گلاسر بر نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای دارند. براساس رویکرد آدلر- گلاسر افرد با اختلال نافرمانی مقابله ای بیمار نیستند، بلکه آنها دلسرد شده اند و نیازهای پنجگانه شان پاسخ داده نشده است. بنابراین با درک هدف رفتار و ارتقا علاقه اجتماعی در افراد با اختلال نافرمانی مقابله ای، نشانه های این اختلال را کاهش داد.
کاربرد آموزش بسط طرحواره برای ترمیم آسیب های حل مسئله داستانی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در پایه دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
113-128
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه ارزیابی کارایی آموزش بسط طرحواره برای بهبود مهارت های حل مسئله داستانی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در پایه دوم ابتدایی بود. روش: در این پژوهش شبه آزمایشی 8 دانش آموز دارای اختلال ریاضی (نمره برش زیر 85 در آزمون ریاضی کی مت و بالای چارک اول در 5 خرده آزمون آزمون خواندن نما و نمره بهره هوشی در دامنه نرمال (بالاتر از 85)) به صورت انفرادی در آموزش بسط طرحواره (به کمک برنامه ریاضی دزدان دریایی شرکت کردند. دانش آموزان گروه کنترل (8 دانش آموز) نیز هیچ آموزشی دریافت نکردند. برنامه ریاضی «دزدان دریایی» با هدف بهبود مهارت های حل مسئله داستانی بر مهارت های بنیادین ترکیب های عددی، محاسبات روندی و جبر تمرکز دارد. این آموزش به مدت 5 هفته و در هر هفته به صورت سه جلسه 20 تا 30 دقیقه ای به صورت انفرادی برای دانش آموزان گروه مداخله ارائه شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر کارایی آموزش بسط طرحواره را نشان داد. عملکرد دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در حل مسئله داستانی( 66/0= 2 ŋ در برابر 02/0= 2 ŋ )، محاسبات روندی (در جمع 87/0= 2 ŋ و در تفریق 97/0= 2 ŋ ) در برابر گروه کنترل ( جمع 25/0= 2 ŋ و تفریق 16/0= 2 ŋ ) و جبر (78/0= 2 ŋ در برابر 28/0= 2 ŋ ) تفاوت معناداری با عملکرد دانش آموزان گروه کنترل دارد. نتیجه گیری: آموزش بسط طرحواره اصول مداخله مؤثر برای دانش آموزان دارای اختلال ریاضی را مورد توجه قرار داده است و نتایج مطالعه کارایی آن را در بهبود آسیب های اصلی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی نشان داده است. بنابراین می تواند در آموزش ریاضی برای این گروه از دانش آموزان مورد توجه قرار بگیرد.
اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد بر استرس فرزندپروری و انعطاف پذیری روان شناختی مادران کودکان دارای اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
والدین دارای کودک دارای اختلال طیف اتیسم در بزرگ کردن فرزند خود با چالش های زیادی مواجه هستند. طبق پژوهش ها این والدین در مقایسه با والدین کودکانی که معلولیت های دیگر دارند استرس فرزندپروری بیشتری را تجربه می کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد بر استرس فرزندپروری و انعطاف پذیری روان شناختی مادران کودکان دارای اختلال طیف اتیسم انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران دارای کودک مبتلا به اتیسم شهر اهواز بودند. تعداد 44 نفر مادر به صورت نمونه گیری در دسترس از بین کسانی که به فراخوان پژوهشگر پاسخ مثبت داده بودند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرارگرفتند. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در قالب هشت جلسه ی 90 دقیقه ای برای گروه آزمایشی اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه استرس فرزندپروری و پرسشنامه پذیرش و عمل- ویرایش دوم بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری استفاده شد. نتایج بیانگر تأثیر آموزش گروهی مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد بر کاهش استرس فرزندپروری و افزایش انعطاف پذیری روان شناختی مادران کودکان دارای اختلال طیف اتیسم بود. لذا درمان پذیرش و تعهد می تواند در بهبود سلامت روانی این دسته از مادران نتایج مفیدی را به دنبال داشته باشد.
نقش حمایت همسالان از دانش آموزان با ناتوانی در آموزش فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعامل با هم سالان و حمایت آنان باعث رشد اجتماعی افراد با ناتوانی می شود و بر بهبود کیفیت زندگی آن ها در بلند مدت تأثیر مثبت دارد. حمایت هم سالان در افزایش سازگاری و افزایش کیفیت و کمیت فرصت مشارکت در کلاس مؤثر است. با این وجود، دانش آموزان دارای ناتوانی برای جلب حمایت هم سالان و پذیرش توسط آنان، چالش های بسیاری را در نطام آموزش فراگیر تجربه می کنند. بنابراین استفاده از رویکرد حمایت هم سالان در نطام آموزش فراگیر بسیار مهم و ضروری است. یافته های پژوهشی حاکی از آن است که حمایت هم سالان باعث رشد مهارت های اجتماعی، افزایش تعاملات و شایستگی های اجتماعی می شود و دارای پیامدهای مثبتی از قبیل کاهش تعصبات، درک واقعیات، پذیرش تفاوت ها، افزایش جامعه پذیری و افزایش تعاملات مثبت با یک دیگر برای دانش آموزان با و بدون ناتوانی است. در این مقاله پس از مقدمه ، تعریف و اهمیت حمایت هم سالان آمده و در ادامه عوامل تأثیرگذار، روش ها و فنون مؤثر بودن حمایت هم سالان، اصول و مبانی حمایت هم سالان، مزایای حمایت هم سالان و موانع و چالش های حمایت هم سالان ارائه شده است.
بررسی مقایسه ای نقش بروزرسانی اطلاعات و عدم بروزرسانی اطلاعات در حل مسائل ریاضی در بین دختران مبتلا به سندرم فراژیل ایکس و دختران مبتلا به سندرم ترنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه نقش بروزرسانی اطلاعات در حل مسائل ریاضی در بین دختران مبتلا به سندرم فراژیل ایکس و دختران مبتلا به سندرم ترنر انجام گرفت. روش: این پژوهش به صورت علی مقایسه ای صورت پذیرفت. نمونه 24 نفر از افراد ساکن در شهر تبریز بود که از میان آنها 12 دختر مبتلا به سندرم فراژیل ایکس و 12 دختر مبتلا به سندرم ترنر به شیوه در دسترس انتخاب شدند که از نظر سن و بهره هوشی با هم همتا بودند. سپس 12 سوال ریاضی برای آزمودنیها طرح شد. 6 سوال بدون نیاز به بروزرسانی اطلاعات بود و 6 سوال دیگر مربوط به سوالات نیازمند بروزرسانی اطلاعات بود. یافته ها: در تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تی همبسته استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد گروه مبتلا به سندرم فراژیل ایکس و گروه مبتلا به سندرم ترنر در ترکیب دو نوع سوال با هم تفاوت معنادار دارند(0.001 P<و 11.56 = F). همچنین نتایج تحلیل واریانس یکراهه نشان داد افراد مبتلا به سندرم فراژیل ایکس در هر دو نوع سوال با و بدون نیاز به بروزرسانی اطلاعات به طور معناداری عملکرد ضعیف تری نسبت به افراد مبتلا به سندرم ترنر دارند. از طرفی نتایج آزمون تی همبسته نشان داد افراد مبتلا به سندرم فراژیل ایکس در مسائل بدون نیاز به بروزرسانی اطلاعات عمکرد بهتری نسبت به مسائل نیازمند بروزرسانی اطلاعات دارند. نتیجه گیری: مشکلات حل مسئله در گروه مبتلا به سندرم فراژیل ایکس بیشتر است.
بررسی مقایسه ای درک و کاربرد عبارات استعاری بدن مند کودکان طبیعی وکودکان دارای سندرم ویلیام (چهار و نیم تا پنج سال) فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
When we use the metaphor, in fact, we related two systems based on similar idea at the core of creating a succession of words. This manner of speech would have covered the most basic questions of everyday life to the maximum and the most complex human thoughts. Research on normal children shows that they understand and use the embodiment metaphorical expressions. This research is a comparative study of ten natural children (5.4 to 5 years old) and ten children with Williams syndrome paid (the same age) on the assessment, a better understanding of the disease and cognitive science compared of two groups. In addition, children with Williams syndrome are extremely social. They do not have any problem in daily speech, expression and understanding but they only get trouble in metaphorical expressions. This measurement method can be used as a diagnostic imaging procedure in this field. This research method is descriptive - experimental and has been made without any manipulation of variables. The approach is now taken from the Bialka- Pikul (2003). The results suggest that the children with Williams syndrome are very good at the completion of metaphorical expressions vacancies, and responded to questions with a little difference from normal children. But in recognition of the same binary on the test cards, they are much weaker than normal children
توان بخشی شنوایی کودکان کاربر کاشت حلزونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: کاشت حلزونی دستگاهی است که قابلیت دسترسی کودک را به بسامدهای مهم برای رشد زبان گفتاری فراهم می کند. عواملی که بر نتیجه کاشت اثر می گذارند، زیاد بوده و برخی عوامل همچون هوش بهر و توانایی حافظه کاری، ذاتی کودک بوده و تغییرپذیر نیستند. با این وجود، برخی عوامل کنترل پذیر هستند و ممکن است برای بهبود احتمال سطوح بالاتر موفقیت تغییرپذیر باشند. بر پایه ترکیبی از یافته های پژوهشی و تجربه های بالینی در گستره وسیعی از کودکان کاشت شده 12نکته مطرح شده در این مقاله اساس توان بخشی شنوایی کودکان ناشنوای پیشازبانی کاربر کاشت حلزونی را شکل می دهند. نتیجه گیری: مهارت های گوش دادن و گفتار در کودکان بلافاصله پس از کاشت به خودی خود پدید نمی آیند. توان بخشی فشرده و سنجیده لازم است تا کودکان بیاموزند از پیام الکتریکی دستگاه برای اهداف بازشناسی گفتار و فراگیری زبان و گفتار استفاده کنند.
بررسی تاثیر بازخورد آگاهی از نتیجه با تواترهای مختلف بر اکتساب یک مهارت هدف گیری در کودکان با نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بازخورد یکی از مهم ترین متغیرهای موثر بر کارایی یادگیری حرکتی و نحوه اجرای مهارت است و نقش بسیار مهمی در کنترل حرکتی و اکتساب مهارت حرکتی دارد. هدف این پژوهش بررسی تاثیر بازخورد آگاهی از نتیجه با تواترهای مختلف بر اکتساب یک مهارت هدف گیری در کودکان با نشانگان داون بود. روش: روش این پژوهش نیمه تجربی بود. نمونه 18کودک با نشانگان داون 6 تا 10سال بودند که به روش در دسترس انتخاب و پس از انجام پیش آزمون به 3گروه 6نفره با بازخورد (صفر درصد، 50 درصد و 100 درصد) تقسیم شدند. تکلیف شرکت کنندگان مهارت پرتاب از بالای شانه به سمت هدف ترسیم شده روی زمین بود. پیش از مرحله اکتساب 10پرتاب به عنوان پیش آزمون از شرکت کنندگان به عمل آمد. در مرحله اکتساب شرکت کننده ها 60پرتاب را انجام دادند. شرکت کنند گان گروه صفر درصد هیچ بازخوردی را دریافت نکردند، گروه 50درصد در نصف کوشش ها و گروه 100درصد در تمامی کوشش ها بازخورد دریافت کردند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد بین عملکرد 3گروه در اکتساب مهارت هدف گیری تفاوت معناداری (05/0P<) وجود داشت و گروه بازخورد 100درصد عملکرد برتری داشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش که حاکی از عملکرد بهتر گروه بازخورد 100درصد در کودکان با نشانگان داون بود، پیشنهاد می شود در آموزش مهارت های حرکتی به این کودکان از بازخورد افزوده با تواتر بالا استفاده شود.
مقایسه خلاقیت حرکتی در کودکان تیزهوش، با کودکان با اختلال یادگیری و کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف شناسایی تفاوت خلاقیت حرکتی در کودکان تیزهوش، با اختلال یادگیری و عادی انجام شده است. روش:روش پژوهش از نوع توصیفی علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری تحقیق، کلیه دانش آموزان دختر پایه اول تا سوم دبستان شهر تهران است. با روش نمونه گیری هدفمند 24 دانش آموز عادی و 23 دانش آموز تیزهوش با اجرای آزمون وکسلر از مدارس و 27 دانش آموز با اختلال یادگیری با مراجعه به مراکز اختلال یادگیری انتخاب شدند. سپس آزمون خلاقیت در حرکت و عمل تورنس اجرا شد. یافته ها:نتایج آماری نشان داد که بین سه گروه کودکان تیزهوش، با اختلال یادگیری و عادی در شاخص خلاقیت حرکتی تفاوت وجود دارد و میانگین خلاقیت حرکتی کودکان با اختلال یادگیری به طور معناداری از کودکان عادی و تیزهوش پایین تر است و نتایج با سطح اطمینان 95 % نشان داد که مقیاس های سیالی و تخیل در کودکان با اختلال یادگیری به طور معناداری از کودکان تیزهوش و عادی پایین تر است، ولی در مقیاس ابتکار در بین سه گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری:با توجه به نتایج تحقیق و عملکرد بهتر گروه تیزهوش و عادی در آزمون خلاقیت حرکتی، به منظور تسریع در شناخت به موقع کودکان با اختلال یادگیری می توان از این آزمون استفاده کرد.
رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و تاب آوری با درماندگی روان شناختی مادران کودکان استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و تاب آوری با درماندگی روان شناختی مادران کودکان استثنایی شهر خرم آباد بود. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه مادران کودکان استثنایی (کم توان ذهنی، نابینا و ناشنوا) شهر خرم آباد در سال1394 بودند. نمونه پژوهش شامل 204نفر از مادران کودکان استثنایی بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسش نامه های حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران، تاب آوری کانر و دیوسون و درماندگی روان شناختی لاوبوند و لاوبوند استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بین تاب آوری و حمایت اجتماعی با درماندگی روان شناختی مادران کودکان استثنایی رابطه وجود دارد که همگی در سطح 001/0 معنی دار بود. همچنین نتایج نشان داد حمایت اجتماعی و تاب آوری 60درصد از افسردگی، 50درصد از اضطراب و 17درصد از استرس مادران کودکان استثنایی را تبیین می کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان با انجام مشاوره به مادران کودکان استثنایی کمک کرد تا احساس کنند از حمایت اجتماعی برخوردارند تا بتوانند با مشکلات حاصل از داشتن کودک استثنایی مقابله کنند.
مروری بر کاربرد چندرسانه ای ها در ناتوانی های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه : فن آوری به سرعت در حال پیشرفت است و هر روز ابزارهای جدیدی را برای کمک به مربیان ارایه می دهد، به همین دلیل مربیان هم باید به طور پیوسته دنبال روش های آموزشی مؤثرتر باشند. امروزه چندرسانه ای ها در سراسر جهان به ابزاری قدرتمند، برای کسب اطلاعات و ارتقای کیفیت آموزش و یادگیری تبدیل شده اند و با توجه به این که دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در مدارس فراگیر مشغول به تحصیل هستند، ضرورت استفاده از چندرسانه ای ها در آموزش بیشتر می شود. نتیجه گیری : مرور پژوهش های موجود پیرامون کاربرد چندرسانه ای ها در آموزش دانش آموزان دارای اختلال یادگیری نشان داد که چندرسانه ای ها تأثیر معنی داری بر یادگیری دانش آموزان به ویژه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری دارد.
مقایسه افسردگی و اضطراب دانش آموزان با آسیب بینایی در موقعیت های آموزشی روزانه و شبانه روزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بینایی، نقش مهمی در فرایند رشد انسان ایفا می کند و موقعیت های آموزشی مجزا یا تلفیقی در فرایند آموزش، پیامدهای گوناگونی به دنبال دارد. از این رو، هدف از پژوهش حاضر مقایسه میزان افسردگی و اضطراب دانش آموزان با آسیب بینایی در موقعیت های آموزشی روزانه و شبانه روزی بود . روش: جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان نابینای دبیرستان ی در شهر تهران بود که تحت پوشش سازمان آموزش و پرورش استثنایی قرار دارند. از بین دانش آموزان مذکور 80 نفر به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند و در چهار گروه 20 نفری (دو گروه دختر و دو گروه پسر) قرار گرفتند که نیمی از آنان به طور روزانه و بقیه به صورت شبانه روزی به تحصیل اشتغال داشتند. در این پژوهش علی-مقایسه ای ، برای سنجش میزان افسردگی و اضطراب دانش آموزان با آسیب بینایی به ترتیب از پرسشنامه های افسردگی بک و اضطراب اشپیل برگر استفاده شد. به منظور بررسی تأثیر موقعیت آموزشی (روزانه و شبانه روزی) بر میزان افسردگی و اضطراب دانش آموزان مورد مطالعه از روش تحلیل واریانس دو عاملی و برای سنجش میزان پیش بینی از روش تحلیل رگرسیون چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصله حاکی از میزان افسردگی کمتر و اضطراب بیشتر در دانش آموزان دبیرستان های شبانه روزی بود، در حالی که تفاوت های جنسیتی از نظر میزان افسردگی و اضطراب معنادار نبود. همچنین یافته های به دست آمده گویای وجود رابطه منفی بین مدت زمان اقامت در دبیرستان شبانه روزی و افسردگی دانش آموزان نابینا بود. نتیجه گیری: نظر به این که میزان افسردگی و اضطراب دانش آموزان مورد مطالعه در موقعیت های آموزشی روزانه و شبانه روزی به طور معناداری متفاوت بود، بنابراین از نتایج این پژوهش می توان برای ارتقای سلامت روانی آنان استفاده کرد.
مقایسه کنش زبانی دانش آموزان پسر استعدادهای درخشان با دانش آموزان عادی در دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه کنش زبانی دانش آموزان پسر استعدادهای درخشان با دانش آموزان عادی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر تیزهوش و عادی در مقطع دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 بودند. این دانش آموزان از طریق روش نمونه گیری ساده از میان دانش آموزان دبیرستان آیت الله سعیدی و دبیرستان شهید مطهری منطقه شش تهران و دانش آموزان مدارس استعداد درخشان علامه حلی مناطق 5 و 7 انتخاب شدند. با استفاده از آزمون هوشی کتل فرم الف، دانش آموزان در دو گروه تیزهوش و عادی جای داده شدند. حجم نمونه در هر گروه 60 نفر و مجموع کل نمونه ها 120 دانش آموز بود. برای بررسی کنش زبانی نمونه ها، مشخصه های زبانی از جمله نحو، صرف و واژگان به کمک آزمون محقق ساخته مرتبط با زبان فارسی ارزیابی شد. داده های به دست آمده در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. در سطح توصیفی از آزمون همبستگی به کمک استفاده از شاخص های آمار نظیر میانگین، انحراف معیار و واریانس به منظور بررسی رابطه هریک از مهارت های نحو، صرف و واژگان به طور جداگانه در نمونه های هر گروه استفاده شد همچنین جهت مقایسه میانگین دو گروه از آزمون تی استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که میان کنش زبانی دانش آموزان پسر استعدادهای درخشان با دانش آموزان عادی تفاوت معناداری وجود دارد که در خرده آزمون نحو (001/0p=)، صرف (001/0p=) و واژگان (001/0p=) این تفاوت ها دیده شده است (فرض 05/0p
تأثیر آموزش توانایی خودنظم بخشی بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دلایل اصلی مشکلات رفتاری دانش آموزان در مدارس، عدم توانایی تنظیم هیجان های مختلف است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر برنامه آموزش توانایی خودنظم بخشی بر کاهش میزان پرخاشگری دانش آموزان با مشکلات سازش یافتگی بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان در سال تحصیلی1392 - 1393 شهرستان رشت بود که از بین آنها پس از اجرای اولیه پرسشنامه ناسازگاری 20 نفر که دارای پرخاشگری معناداری بودند، انتخاب و در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل به شیوه تصادفی جایدهی شدند. برای گروه آزمایش، 9 جلسه 80 دقیقه ای برنامه توانایی خودنظم بخشی، آموزش داده شد در حالی که گروه کنترل چنین آموزشی را دریافت نکردند، و در پایان هر دو گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند. ابزار سنجش مقیاس هوش وکسلر کودکان، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) و پرسشنامه ی سازگاری دانش آموزان (سینها و سینگ، ۱۹۹۳) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش توانایی خودنظم بخشی به طور معنا داری موجب کاهش انواع پرخاشگری در دانش آموزان ناسازگار می گردد (۰۵/۰≥p)؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که برنامه های آموزش خودنظم بخشی با افزایش توان تنظیم و مدیریت هیجان به کاهش رفتارهای پرخاشگرانه کمک می کند.