فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
برنامه درسی کارکردی برای دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی آموزش و پرورش دانش آموزان کم توان ذهنی عبارت است از رساندن آنها به یک استقلال نسبی فردی، اجتماعی و اقتصادی؛ به گونه ای که بتوانند ضمن احساس خود ارزشمندی، فرد مفیدی در جامعه باشند. تحقّق این هدف مستلزم تدوین و ارائه برنامه های درسی مناسب برای کمک به گذار دانش آموزان از مدرسه به محیط کار و زندگی مستقلانه است. یکی از اقدامات اساسی در راستای دستیابی به هدف مذکور تدوین برنامه درسی کارکردی است. برنامه درسی کارکردی نوعی برنامه درسی است که مهارت های کارکردی مورد نیاز دانش آموزان کم توان ذهنی در محیط های خانه، کار و جامعه را به آنان آموزش می دهد. به همین دلیل در این مقاله پس از ارایه مقدمه ای کوتاه در مورد برنامه درسی کارکردی، به تعریف و اهمیت برنامه درسی کارکردی پرداخته شده است. سپس تاریخچه برنامه درسی کارکردی به طور خلاصه ارایه شده است و پس از بحث در مورد مؤلفه های اصلی طراحی برنامه درسی کارکردی برای دانش آموزان با کم توانی ذهنی، چند نمونه از برنامه های درسی کارکردی معرفی شده است و در پایان چگونگی آموزش برنامه درسی کارکردی مورد بحث قرار گرفته است.
آسیب حرکتی در نارساخوانی: تاثیر اختلال های توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نارساخوانی رشدی یک نشانگان نامتجانس است که با نقص آواشناسی همراه می باشد و اغلب با دیگر اختلالات رشدی، ارتباط زیادی دارد. در واقع، نارساخوانی رشدی نوعی از اختلال شدید در خواندن می باشد که سال های زیادی برای مجامع آموزشی و پزشکی به صورت معما و مشکل درآمده بود. اکثراً در این رابطه که مشکلات حرکتی باعث ایجاد نارساخوانی می شوند، بحث ها و اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. براساس رویکردهای نظری گوناگون، این آسیب های حرکتی ممکن است یک فلج مخچه ای را به همراه بیاورند. هدف اصلی این مطالعه بررسی آسیب های حرکتی در کودکانی میباشد که مبتلا به نارساخوانی هستند. ما 58 کودک را که مبتلا به این بیماری بودند با استفاده از آزمون های هوش وکسلر، راهنمای بین المللی طبقه بندی بیماریها و مقیاس رشد حرکتی لینکُلن- اورسرتکای از نظر توانایی های توجه و حرکتی بررسی کردیم و آشکار شد آن ها در این مقوله نسبت به کودکان معمولی در درجه ی خیلی پایین تری قرار گرفته بودند.
کمک به دانش آموزان دارای ناتوانی در ریاضی برای موفق شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معلمان و والدین، موقعی که یک دانش آموز با هوش ، عملکرد ضعیفی در ریاضیات دارد ، سر در گم می شوند. پژوهش ها به ما می گویند که این گونه موارد ، اغلب ناشی از ناتوانی یادگیری ریاضی است که به عنوان محاسبه پریشی نیز شناخته می شود . نویسندگان در این مقاله، انواع عمده محاسبه پریشی را تعریف و توصیف نموده اند . نویسندگان همچنین ویژگی های محاسبه پریشی را بیان کرده و توضیح داده اند که چرا ارزیابی و تشخیص محاسبه پریشی دشوار است. علاوه بر این در این مقاله، مشکلات زبانی ، اضطراب ریاضی و سایر عواملی که ممکن است علت عملکرد ضعیف در ریاضیات باشد، بیان شده است. سبک های یادگیری کمی و کیفی ریاضی نیز مورد بحث قرار گرفته است. در پایان، نویسندگان، راهبردهای مداخله ای موفقیت آمیز تایید شده ای را که معلمان می توانند برای کمک به موفق شدن دانش آموزان دارای محاسبه پریشی، به کار گیرند، شرح داده اند .
تمرینات مقاومتی پیشرونده برای نوجوانان دارای نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش ، آزمایشی کنترل شده با گروه بندی تصادفی و پنهان و ارزیاب های مستقل بود. شرکت کنندگان شامل 23 نوجوان دارای نشانگان داون (17 پسر، 6 دختر، میانگین سن 6/1+5/15 سال) که به طور تصادفی در دو گروه آزمون (11= n ) و گروه کنترل (12= n ) قرار گرفتند. برنامه تمرینات مقاومتی پیشرونده، از 6 تمرین با وزنه تشکیل شده بود، که 2 بار در هفته و برای مدت 10 هفته انجام شد. شرکت کنندگان 3 ست (دوره) با 12 تکرار از هر تمرین را انجام می دادند و یا تا زمانی که آنها به خستگی می رسیدند. گروه کنترل هم فعالیت های عادی خود را انجام می دادند . نتایج اندازه گیری نشان داد در ابتدا و بلافاصله بعد از پژوهش، قدرت عضلانی (یک تکرار بیشینه)، زمان آزمون پله و تکلیف چیدن قفسه ها ( GST ) اندازه گیری شد. یافته های پژوهش نشان داد به میزان نتیجه می توان گفت قدرت عضلانی اندام های تحتانی گروه آزمون در مقایسه با گروه کنترل بهبود یافته بود. اما هیچ تفاوت معناداری بین گروه ها از نظر قدرت عضلانی اندام های فوقانی یا عملکرد جسمی وجود نداشت. تمرینات مقاومتی پیشرونده، ورزشی ایمن و قابل اجرا است که می تواند قدرت عضلانی اندام های تحتانی را در نوجوانان دارای نشانگان داون بهبود ببخشد.
بررسی ارتباط بین رویکردهای مطالعاتی و پیشرفت تحصیلی ریاضی با نقش واسطه ای اضطراب ریاضی*
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین رویکردهای مطالعاتی و اضطراب ریاضی با پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی دانشجویان بود. جامعه آماری این مطالعه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی آبادان است که در نیمسال اول سال تحصیلی 90-1389 در درس ریاضیات پیش دانشگاهی ثبت نام نموده اند، نمونه شامل 166 (98 مرد و 68 زن) دانشجو بود که به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای سنجش رویکردهای مطالعاتی دانشجویان از مقیاس سیاهه رویکرد و مهارت های مطالعه برای دانشجویان که شامل خرده مقیاس های رویکرد مطالعه عمقی، راهبردی و سطحی می باشد استفاده شد. هم چنین برای اندازه گیری اضطراب ریاضی از مقیاس اضطراب ریاضی فنما-شرمن استفاده شده است. نمره امتحان نهایی نیز به عنوان پیشرفت ریاضی در نظر گرفته شده است. آزمون همبستگی بین متغیرهای پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون رابطه معنی داری بین خرده مقیاس های رویکرد مطالعه عمقی، راهبردی و سطحی با پیشرفت ریاضی نشان نداد، اما بین اضطراب ریاضی و پیشرفت ریاضی رابطه معنی دار منفی مشاهده شد. هم چنین بین خرده مقیاس های رویکردهای مطالعه عمقی، راهبردی و سطحی با اضطراب ریاضی رابطه معنی دار بدست آمد. استفاده از مدل بندی معادلات ساختاری برای مشخص نمودن رابطه رویکردهای مطالعه با پیشرفت ریاضی در حضور متغیر اضطراب ریاضی نشان دهنده این است که رویکرد مطالعه سطحی در حضور اضطراب ریاضی با پیشرفت ریاضی اثر غیرمستقیم معکوس معنی دار دارد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که دانشجویان با رویکرد مطالعه سطحی حتی در امتحانات غیرعمقی عملکرد ریاضی ضعیف تری را نشان می دهند. نتایج این پژوهش می تواند در مشاوره های تحصیلی، برای افزایش پیشرفت ریاضی دانشجویان سودمند باشد.
توانش های شناخت، نظریه ذهن و حافظه دیداری در کودکان کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشکلات شنوایی در کودکان کم شنوا، علاوه بر مهارت های ارتباطی، بر شناخت و تعامل اجتماعی نیز تاثیر می گذارد. جنبه ای از شناخت اجتماعی که در سال های اخیر توجه فزاینده ای را به خود جلب کرده است، تحول نظریه ذهن کودکان می باشد. در ارتباط با توانایی های عقلانی و شناختی کودکان کم شنوا، حافظه موضوعی بوده که همواره مورد توجه قرار گرفته است: به ویژه نقش مهم حافظه دیداری در به یادسپاری و بازشناسی علایم مربوط به ابزارهای مهم ارتباطی مانندگفتارخوانی، زبان اشاره و گفتار نشانه دار. نتایج حاصل از مطالعات مشخص می سازد که عملکرد پایین کودکان کم شنوا درتوانایی های شناختی مانند هوشبهر و نظریه ذهن بیشتر مربوط به تکیه این توانایی ها به سنجش مهارت های کلامی می باشد، اما درصورت استفاده از ابزارهای سنجش غیرکلامی و با تکیه بر نوع سنجش مبتنی بر مهارت های دستی ( مانند زبان اشاره) تا حد زیادی نمرات این کودکان بهبود پیدا کرده و تفاوت اندکی با نمرات کودکان عادی در زمینه هوشبهر آن ها مشاهده شده است. با این حال در حافظه دیداری در اکثر پژوهش ها تفاوت بین گروه کم شنوا و عادی به نفع کودکان عادی گزارش شده است. دراین مقاله به تفصیل به این موضوعات خواهیم پرداخت.
اثر بخشی آموزش کنترل تکانه بر تکانشگری و بهبود نشانه های مرضی دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ماهیت پیچیده اختلالات رفتاری کودکان، بررسی و به کارگیری درمان های جدید را ایجاب می کند. پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی آموزش کنترل تکانه بر تکانشگری و نشانه های مرضی دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود.
روش: این پژوهش از نوع آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون - پس آزمون (و پیگیری) با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه ی دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی شهرستان نورآباد (دلفان) در سال تحصیلی 91-1390 تشکیل می دادند که نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای را دارا بودند. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از دانش آموزان پسر دارای نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای بود که از میان دانش آموزانی که بعد از شناسایی به وسیله فرم والد-معلم مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای هومرسن، موری، اوهان و جانسون و انجام مصاحبه بالینی ساختاریافته به صورت خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزارهای پژوهش، مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای هومرسون و همکاران و مقیاس تکانشگری بارات روی هر دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه اجراشد. در فرآیند اجرا، گروه آزمایش به مدت دو ماه تحت آموزش گروهی کنترل تکانه قرار گرفتند (هشت جلسه ی یک ساعتی) در حالی که گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش کنترل تکانه بر تکانشگری و کاهش نشانه های مرضی اختلال نافرمانی مقابله ای مؤثر بوده است. تحلیل داده ها نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین دو گروه آزمایش و کنترل، در میزان تکانشگری و نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای تفاوت معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: بنابر یافته های این مطالعه، آموزش مهارتهای کنترل تکانه منجر به کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای و رفتارهای تکانشی در دانش آموزان مبتلا به این اختلال می شود و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مناسب سود جست.
بازی های رایانه ای و نقش آن در آموزش و یادگیری دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کم توانی ذهنی، اصطلاحی است که در خصوص دانش آموزانی به کار می رود که محدودیت های اساسی در عملکرد ذهنی و مهارت های ارتباطی و اجتماعی دارند. این محدودیت ها منجر به این می شود که دانش آموز کم توان ذهنی مطالب درسی را دیر یاد بگیرد. از این رو، مدارس این گونه دانش آموزان با مشکلاتی از قبیل مشکلات یادگیری مواجه هستند. همچنین، این دانش آموزان معمولاً با کمبود انگیزه، شناخته شده اند و جلب توجه آنها توسط معلمان به مطالب آموزشی، امری دشوار است. دانش آموزان کم توان ذهنی به نسبت سایر دانش آموزان عادی، برای دریافت خدمات و برنامه های آموزشی پیشرفته از اولویت بیشتری برخوردارند. دانش آموزان کم توان ذهنی، تنها در صورتی یاد می گیرند و به موفقیت نائل می شوند که برای آموزش آنها از روش ها، تجهیزات و فناوری های مناسبی استفاده شده باشد. در این مقاله سعی شده است الزامات آموزشی در بازی های رایانه ای ، انواع خاص آن و راهکارهای کاربرد موفقیت آمیز آن برای دانش آموزان کم توان ذهنی تشریح شود .
الگوی پیش بینی کنندگی راهبردهای خودتنظیمی ریاضی برای ابعاد خلاقیت در میان دانش آموزان دبیرستان های پرورش استعدادهای درخشان، نمونه دولتی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی پیش بینیکنندگی راهبردهای خودتنظیمی ریاضی برای ابعاد خلاقیت در میان دانشآموزان دبیرستانی بود. بدین منظور، گروهی متشکل از 507 دانشآموز سال اول دبیرستان (259 دختر و 248 پسر) با میانگین سنی 15 سال و 6 ماه و انحراف معیار 8 ماه از مدارس پرورش استعدادهای درخشان، نمونه دولتی و عادی شهرستان شیراز به عنوان آزمودنی در این پژوهش شرکت نمودند. مقیاس راهبردهای خودتنظیمی ریاضی و پرسشنامه مدادی- کاغذی چندگزینهای خلاقیت به عنوان ابزار سنجش در این تحقیق به کار برده شد. مقیاس راهبردهای خودتنظیمی ریاضی از سه مؤلفه راهبردهای خودتنظیمی عمومی یادگیری، راهبردهای ویژه حل مسأله ریاضی و راهبردهای فراشناختی تشکیل شده و پرسشنامه مدادی- کاغذی چندگزینهای خلاقیت شامل چهار بعد سیالی، بسط، ابتکار، و انعطافپذیری است. مطالعات قبلی در فرهنگ ایرانی مبین روائی و پایائی قابل قبول نمرات این ابزارها در میان دانشآموزان بوده است. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که رابطه همبستگی بین مؤلفههای خودتنظیمی ریاضی و ابعاد خلاقیت برقرار است. تحلیلهای رگرسیونی چندگانه بیانگر آن بود که راهبردهای ویژه حل مسأله ریاضی، مهمترین عامل پیش بینیکننده ابعاد چهارگانه خلاقیت است. فزونی در کاربرد این راهبردها و نیز راهبردهای فراشناختی، افزایش خلاقیت را به دنبال دارد. راهبردهای شناختی عمومی که معرف شیوههای سادهتر و نسبتا سطحی پردازش اطلاعات از قبیل مرور ذهنی است، خلاقیت را از بعد بسط و ابتکار پیشبینی نمیکند و در مقایسه با راهبردهای پیچیدهتر، به کاهش سیالی و انعطافپذیری میانجامد. افزون بر این، پژوهش حاضر نشانگر آن بود که دانشآموزان مدارس پرورش استعدادهای درخشان، و نمونه دولتی در مقایسه با دانشآموزان مدارس عادی از سیالی و انعطافپذیری بیشتری در تفکر برخوردارند، اما تفاوتی در ابعاد خلاقیت بین دانشآموزان مدارس پرورش استعدادهای درخشان، و نمونه دولتی حاصل نشد.
آموزش مهارت های اجتماعی به دانش آموزان با نیازهای ویژه در نظام آموزش فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهارت های اجتماعی رفتارهایی هستند که به افراد برای کنش متقابل با دیگران کمک می کنند. در مدرسه، کنش متقابل ممکن است با هم کلاسی ها، معلمان و سایر کارکنان مدرسه باشد. در مراحل بعدی زندگی، این کنش متقابل با همکاران، سرپرستان، دوستان و افراد دیگر برقرار می شود که شخص ملاقات می کند. در آموزش فراگیر که دانش آموزان با نیازهای ویژه در کلاس های درس عادی در کنار سایر دانش آموزان با استفاده از خدمات معلم مرجع (رابط) به عنوان تسهیل گر مشغول به تحصیل می شوند، از نظر پذیرش در گروه همسالان خود با مشکل رو به رو می شوند. یک برنامه عادی سازی باید شامل تمهیداتی برای افزایش پذیرش اجتماعی نسبت به دانش آموزان دارای نیازهای ویژه باشد تا بتواند مؤثر واقع شود. در مقاله حاضر ضمن تعریف خصوصیات افراد توانا به لحاظ اجتماعی و مشکلات دانش آموزان با نیازهای ویژه در مهارت های اجتماعی پایه، شیوه های شناسایی دانش آموزان دچار مشکل در برقراری ارتباط و روابط اجتماعی توضیح داده می شود. علاوه بر آن ضرورت، اهداف و نحوه آموزش مهارت های اجتماعی به دانش آموزان با نیازهای ویژه شرح داده می شود.
روان شناسی و آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان استثنائی: رویکرد فراگیر و رهائی بخش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روان شناسی و آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان استثنایی، مانند سایر رشته های علوم انسانی، بر نوع معینی از فلسفه زندگی و فلسفه علم بنا می شود. بنابراین، لازم است توجه کنیم که نظام تعلیم و تربیتی و نظام آموزش و پرورش استثنایی کشور ما بر کدام رویکرد فلسفی استوار است. این مقاله، که رویکردی فراگیر و رهایی بخش را مورد نظر دارد، بر ""فلسفه خردگرایی مینوی و علمی"" و بر ""رویکرد درمان زندگی ایرانی"" بنا شده است. تمام افرادی که در سنین مدرسه هستند، با وجود شباهت های انسانی خود، همگی از نظر زیستی و روان شناختی متفاوت از یکدیگرند به گونه ای که می توان گفت هر کودک یا نوجوان یک فرد استثنایی است و هرچه سن او بالاتر می رود استثنایی تر می شود و نیازهای آموزشی و پرورشی خاص خود را دارد. همچنین، هر کودک و نوجوانی که در خانواده و جامعه و فرهنگ و دوره تاریخی معین رشد می کند، در مقایسه با کودکان و نوجوانان سایر خانواده ها و جامعه ها و فرهنگ ها و دوره های تاریخی گوناگون، فردی استثنایی است. حتی اگر کودکان و نوجوانان استثنایی کشور را مطابق با آمارهای جهانی، 12 درصد از کل افراد این دوره های سنی بدانیم، آموزش و پرورش استثنایی کشور که با مشکلات اساسی در بنیادهای فلسفی و جوانب کیفی مواجه است از نظر کمّی نیز فقط کمتر از 7 درصد از کودکان و نوجوانان استثنایی کشور را زیر پوشش دارد. نگاه آموزش و پرورش استثنایی کشور به مفهوم کودک و نوجوان استثنایی، یک نگاه سنتی و کاستن گرای است و چندان توجهی به استثنایی بودن مضاعف، کم توانی های درست اندیشیدن، اغتشاش هویت و شخصیت، درماندگی آموخته شده اجتماعی و فرهنگی، و روحیات سایکوپاتیک و فقر ویژگی های سالم شهروندی، که بسیاری از افراد دچار آنها هستند، ندارد. نگرش سنتی و کاستن گرای را وقتی می توان تغییر داد که شأن و ارزش انسانی کودکان و نوجوانان در مفهوم رهایی بخشی آن و متناسب با فلسفه زندگی و فلسفه علوم انسانی متناسب با عصر حاضر، که آن را فلسفه خردگرایی مینوی و علمی نامیده ایم، مورد نظر قرار گیرد.
تاثیر آموزش راهبردهای فراشناختی با پیش ختام (SQP4R) و خود نظارتی در درک مطلب خواندن کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر، تاثیر آموزش راهبردهای فراشناختی SQP4R و خود نظارتی در درک مطلب خواندن دانش آموزان کم توان ذهنی پایه پنجم مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور 30 نفر از دانش آموزان کم توان ذهنی از دو مدرسه مختلف انتخاب شدند، پس از اجرای پیش آزمون درک مطلب بر روی هر دو گروه (آزمایش و کنترل)، به گروه آزمایشی در 16 جلسه 45 دقیقه ای روش SQP4R و خودنظارتی آموزش داده شد. پس از اجرای 16 جلسه آموزشی از آزمودنی های دو گروه پس آزمون درک مطلب به عمل آمد. تحلیل کوواریانس نشان داد که به کار گیری راهبرد فراشناختی SQP4R به همراه خود نظارتی در درک مطلب خواندن دانش آموزان موثر بوده است. نتایج به دست آمده از فرضیه پژوهش مبنی بر عملکرد بهتر دانش آموزانی که راهبرد فراشناختی SQP4R و خودنظارتی را دریافت کرده اند، حمایت می کند. آموزش این راهبردها، درک مطلب دانش آموزان را افزایش داد و به نگهداری اطلاعات کمک کرد.
ارزیابی اثربخشی بازی های رایانه ای بر میزان توجه مبتلایان به عقب ماندگی ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این تحقیق، ارزیابی اثربخشی بازیهای رایانهای بر میزان توجه افراد عقبماندهی ذهنی بود.
روشکار: مطالعهی حاضر یک کارآزمایی بالینی کنترل شده بود که در سال 84-1383 انجام شد. دو مرکز از مراکز نگهداری افراد عقبماندهی ذهنی در شهر تهران که حاضر به همکاری بودند، انتخاب شدند. یکی از مراکز به تصادف به عنوان گروه آزمون و مرکز دیگر به عنوان گروه شاهد و در هر مرکز تعداد 30 نفر به تصادف انتخاب شدند. برنامهی بازیهای رایانهای طی 12 هفته 3 جلسهای اجرا گردید. نمرهی توجه افراد با استفاده از ابزار تولوز-پیرون در 3 مرحلهی قبل، بلافاصله بعد و 5 هفته بعد از مداخله محاسبه شد. برای مقایسهی نمرات توجه در مراحل مختلف مداخله از آزمون اندازهگیری تکراری استفاده شد. عملیات آماری با استفاده از SPSS نسخهی 19 انجام شد.
یافتهها: بر اساس نتایج بلافاصله بعد از مداخله، میانگین نمرهی توجه افراد گروه آزمون 33/19 وگروه شاهد 09/9 بود و مداخله، تاثیر معنی داری در افزایش نمرهی توجه افراد داشت (001/0P<، 7/13=F1.3, 75.2). همچنین در گروه آزمون پس از 5 هفته از پایان مداخله، نمرهی توجه نسبت به بلافاصله بعد از مداخله کاهش یافت.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه، بازیهای رایانهای به مدت 35 جلسه می تواند نمرهی توجه افراد عقبماندهی ذهنی را افزایش دهد، اما این نمرهی توجه 5 هفته بعد از مداخله رو به کاهش می رود. لذا این مداخله پایا نیست.