فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه: بازی به عنوان یک روش درمانی عالی برای درمان مشکلات رفتاری کودکان همواره موردتوجه متخصصان بوده است، بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر بازی درمانی گروهی بر کاهش کمرویی دانش آموزان با آسیب شنوایی انجام شد.
تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر خودتوانمندسازی اجتماعی و ناگویی هیجانی دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: ناتوانی های یادگیری ویژه یکی از رایج ترین اختلال های کودکان سنین مدرسه محسوب می شود. این کودکان به طورمعمول در زمینه های مختلفی نظیر توجه، شناخت و ناگویی هیجانی با مشکل روبه رو هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر خودتوانمندسازی اجتماعی و ناگویی هیجانی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ویژه بود.
اثر بخشی آموزش شناختی بر سرعت پردازش و حافظه ی کاری کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش شناختی بر سرعت پردازش حافظه کاری کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری انجام شده است. پژوهش به شیوه ی آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم، چهارم و پنجم ابتدایی مراجعه کننده به مراکز ویژه یادگیری شهر تهران بود. از بین این دانش آموزان 20 دانش آموز به شکل تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 10 نفر) جایگزین شدند. در پیش آزمون و پس آزمون همه مشارکت کنندگان، از طریق آزمون های رمزنویسی، نمادیابی، فراخنای ارقام و حافظه تصویری مورد ارزیابی قرار گرفتند. آموزش شناختی در ده جلسه یک ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که تأثیر آموزش شناختی در سرعت پردازش اطلاعات و حافظه ی کاری کلامی و دیداری- فضایی در گروه آزمایش به طور معناداری بیشتر از گروه گواه بود ولی تفاوتی از نظر عملکرد تحصیلی بین دو گروه مشاهده نشد. بر اساس نتایج این تحقیق می توان به این نتیجه دست یافت که از آموزش شناختی می توان برای ارتقای عملکرد شناختی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری بهره گیری نمود.
اثربخشی برنامه بازی های زبان شناختی بر حافظه کاری دانش آموزان پسر با نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه بازی های زبان شناختی بر حافظه کاری دانش آموزان پسر با نارساخوانی انجام شد.
روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد بررسی شامل 30پسر با نارساخوانی (15نفر گروه آزمایش و 15نفر گروه گواه) بودند که به روش نمونه گیری هدفمند از بین دانش آموزان پایه اول تا پنجم، از مرکز ناتوانی یادگیری رودکی شیراز انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون حافظه کاری کورنولدی استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 15جلسه 45دقیقه ای، در 8 هفته متوالی تحت آموزش برنامه بازی های زبان شناختی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: یافته پژوهش نشان داد در مرحله پس آزمون نمرات حافظه کاری آزمودنی های گروه آزمایش به طور معناداری افزایش یافته است (05/0>p).
نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت آموزش برنامه بازی های زبان شناختی می تواند بر حافظه کاری دانش آموزان نارساخوان تاثیر داشته باشد
نقش آموزش نگارگری بر افزایش خودکارآمدی در کودکان دارای ناتوانی یادگیری غیرکلامی 14-10 سال در کلینیک یوسف آباد تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خودکارآمدی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری زمینه پژوهشی مهمی می باشد. کودکان دارای اختلال یادگیری غیرکلامی به خاطر شکست های متعدد در زندگی، اعتماد به نفس پایینی داشته و بسیاری از توانایی های خود را نادیده گرفته و فراموش کرده اند؛ لذا این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش نگارگری بر افزایش خودکارآمدی در کودکان دارای ناتوانی یادگیری غیرکلامی انجام گرفت.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع شبه آزمایشی (پیش آزمون، پس آزمون) با گروه گواه بود که به شکل مقطعی در مدت 2 ماه اجرا گردید. از میان 60کودک دارای اختلال یادگیری غیرکلامی در کلینیک روان شناسی پیوند و مرکز اختلالات یادگیری ویژه یوسف آباد تهران به صورت تصادفی، 20 نفر(10 نفر دختر و 10 نفر پسر) در هر یک از گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. میانگین سنی دختران در گروه آزمایش33/10 و در گروه گواه 30/9 و میانگین سنی پسران در گروه آزمایش 9 و در گروه گواه 10 بود. برنامه آموزشی در طول 10 جلسه 60-45 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا گردید؛ در طول این مدت، گروه گواه، برنامه عادی خود را دنبال کرد. هر دو گروه با فاصله زمانیِ4 هفته، 2 بار مورد ارزیابی (پیش آزمون و پس آزمون) قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه آزمون خودکارامدی شرر بود. مقیاس شرر یک پرسش نامه 17 ماده ای 5 گزینه ای لیکرت می باشد( ضریب الفای کورنباخ نسخه فارسی= 79/0 ). فرضیه های این پژوهش با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 20 بر اساس تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر درون-برون گروهی بررسی شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش نگارگری، خودکارآمدی را در سطح معنی داری 05/0 P≤ افزایش داد.
نتیجه گیری: ساده کردن و قابل فهم کردن اصول نقاشی در بالا بردن خودکارآمدی کودکان دارای اختلال یادگیری موثر می باشد، از این رو استفاده از این تکنیک برای افراد دارای اختلال یادگیری توصیه می شود. هم چنین مطالعات بیشتر با گروه کنترل و آزمایش بیشتر، به منظور بررسی تأثیر هنردرمانی برای کودکان دارای اختلال یادگیری غیرکلامی ضروری می باشد.
تعریف و مفهوم سازی نیازهای ویژه، شناسایی و اولویت بندی پژوهشی گروه های با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش
با هدف شناسایی مشکلات گروه های
دارای نیازهای ویژه در ابعاد روانی، اجتماعی، معنوی و جسمی در ایران انجام
شد. این پژوهش کیفی با روش نظریه زمینه ای اجرا شد. در این پژوهش نخست پس از بررسی و مطالعة متون و مرور منابع موجود در
سراسر دنیا 10 گروه به عنوان افراد
دارای نیازهای ویژه منظور شده و 100 نفر از این افراد یا نزدیکان شان، براساس نمونه گیری
هدفمند تا زمان اشباع نظری داده ها مورد پژوهش قرار گرفتند. این گروه ها شامل کودکان؛ سالمندان؛ افراد با ناتوانی های حسی-
حرکتی؛ بیماران شدید روان پزشکی و کم توانی ذهنی؛ افراد دارای نیازهای ویژه پزشکی؛
مصرف کنندگان مواد؛ زندانیان؛ افرادی که تحت شرایط اجتماعی به حاشیه رانده شده اند
(اقلیت ها)؛ افرادی که در طبقات پایین اقتصادی- اجتماعی قرار دارند و زنان باردار می باشند. به منظور جمع آوری داده ها از روش مصاحبة نیمه ساختار
یافته استفاده شد و سپس با روش کدگذاری استراس و کوربین یا مقایسه مداوم تحلیل شد.
مهمترین حوزه های استخراج شده از مشکلات و نیازهای ویژه گروه های مورد بررسی عبارت
بودند از خانواده، آموزش (فضا و امکانات)، تفریحات و سرگرمی، جابجایی و حمل و نقل،
بناها و فضاها (منازل و اماکن عمومی)، مشارکت اجتماعی و اشتغال، خدمات درمانی و
توانبخشی، و نگرش سایر افراد به مشکلات آن ها. بنابراین می توان نتیجه گرفت که عبارت ""نیازهای ویژه"" در ارتباط با
ناتوانی معنا می یابد، که محصول ویژگی های فرد و موانعی است که توسط اجتماع ایجاد
شده است. در راه برطرف کردن آن نیازها موانع متعددی به چشم می خورد که به طور
عمده توسط بشر ایجاد شده اند. برخی از این موانع عبارتند از خدمات و سیستم های
ناکارآمد، سیاست گذاری های تبعیض آمیز، نگرش های اجتماعی، برچسب ها و غیره.
نقش آموزش نگارگری بر افزایش خودکارآمدی در کودکان دارای ناتوانی یادگیری غیرکلامی 14-10 سال در کلینیک یوسف آباد تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خودکارآمدی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری زمینه پژوهشی مهمی می باشد. کودکان دارای اختلال یادگیری غیرکلامی به خاطر شکست های متعدد در زندگی، اعتماد به نفس پایینی داشته و بسیاری از توانایی های خود را نادیده گرفته و فراموش کرده اند؛ لذا این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش نگارگری بر افزایش خودکارآمدی در کودکان دارای ناتوانی یادگیری غیرکلامی انجام گرفت.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع شبه آزمایشی (پیش آزمون، پس آزمون) با گروه گواه بود که به شکل مقطعی در مدت 2 ماه اجرا گردید. از میان 60کودک دارای اختلال یادگیری غیرکلامی در کلینیک روان شناسی پیوند و مرکز اختلالات یادگیری ویژه یوسف آباد تهران به صورت تصادفی، 20 نفر(10 نفر دختر و 10 نفر پسر) در هر یک از گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. میانگین سنی دختران در گروه آزمایش33/10 و در گروه گواه 30/9 و میانگین سنی پسران در گروه آزمایش 9 و در گروه گواه 10 بود. برنامه آموزشی در طول 10 جلسه 60-45 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا گردید؛ در طول این مدت، گروه گواه، برنامه عادی خود را دنبال کرد. هر دو گروه با فاصله زمانیِ4 هفته، 2 بار مورد ارزیابی (پیش آزمون و پس آزمون) قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه آزمون خودکارامدی شرر بود. مقیاس شرر یک پرسش نامه 17 ماده ای 5 گزینه ای لیکرت می باشد( ضریب الفای کورنباخ نسخه فارسی= 79/0 ). فرضیه های این پژوهش با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 20 بر اساس تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر درون-برون گروهی بررسی شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش نگارگری، خودکارآمدی را در سطح معنی داری 05/0 P≤ افزایش داد.
نتیجه گیری: ساده کردن و قابل فهم کردن اصول نقاشی در بالا بردن خودکارآمدی کودکان دارای اختلال یادگیری موثر می باشد، از این رو استفاده از این تکنیک برای افراد دارای اختلال یادگیری توصیه می شود. هم چنین مطالعات بیشتر با گروه کنترل و آزمایش بیشتر، به منظور بررسی تأثیر هنردرمانی برای کودکان دارای اختلال یادگیری غیرکلامی ضروری می باشد.
تاثیر بازی های رایانه ای شناخت محور بر کارکردهای اجرایی کودکان پیش دبستانی با ناتوانی های یادگیری عصب روان شناختی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره کودکی دوم
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات یادگیری
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش شناخت و درمان ناتوانی های یادگیری ناتوانی های یادگیری
- حوزههای تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی رسانه
- حوزههای تخصصی علوم تربیتی فعالیتهای هنری و بازی ها پیش دبستانی
نیمرخ نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی در دانش-آموزان با و بدون اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری خاص بود. این پژوهش، توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر کلاس پنجم ابتدایی مدارس عادی و اختلال یادگیری شهر اردبیل در سال تحصیلی 1393 می باشد. آزمودنی های پژوهش شامل 80 نفر از دانش آموزان این مدارس بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند (40 نفر برای هر گروه). برای جمع آوری داده ها ازمقیاس نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) نشان داد که بین دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری خاص در نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0P<). به عبارت دیگر نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص بیش تر از دانش آموزان عادی است. این نتایج نشان می دهد که متغیرهای شناختی و هیجانی با ایجاد شکاف بین تفکر و هیجانات فرد و هم چنین اجتناب از پذیرش آن، می توانند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص را با موانع مهمی روبرو سازند؛ بنابراین توجه به عوامل مربوطه از سوی مسئولین در جهت پیشگیری از این اختلالات در این دانش آموزان از اهمیت بالایی برخوردار است.
اثربخشی برنامه آموزش بهنگام کمکی با راهبردهای تمرینی بر عملکرد خواندن کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روان خوانی به عنوان یکی از پنج جزء مهم خواندن ماهرانه محسوب می شود و به عنوان شاخص رقابت های خواندن قرار گرفته است. یکی از آخرین برنامه های آموزشی تدوین شده که همه عناصر مؤثر بر درمان ناروان خوانی را در خود جای داده، برنامه آموزش بهنگام کمکی با راهبرد های تمرینی است که به اختصار هلپس نامیده می شود. هدف این پژوهش، مشخص کردن اثر بخشی برنامه ی درمانی هلپس بر عملکرد خواندن کودکان نارساخوان بود. بدین منظور از میان جامعه آماری که شامل دانش آموزان نارساخون شهر تبریز بود، تعداد 8 پسر کلاس سومی و چهارمی دارای نارساخوانی بعد از احراز شرایط پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و برنامه هلپس بر روی آنها اجرا شد. شرکت کنندگان پیش، حین و پس از اجرای برنامه در سه بعد سرعت، صحت و درک مطلب خواندن مورد آزمون قرار گرفتند و نتایج به روش مقایسه نموداری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در بعد درک مطلب در پس آزمون سه نفر از آزمودنی ها افزایش پنج نمره ای و یک نفر افزایش سه نمره ای، نسبت خط پایه نشان دادند و چهار نفر باقی مانده بالاترین نمرات را هم در خط پایه و هم پس آزمون حفظ کردند. در بعد صحت (تعداد کلمات صحیح خوانده شده)، با آنکه سختی متون به مرور زمان بیشتر شد، تمامی آزمودنی ها افزایش 6 تا 29 نمره ای در نمره های پس آزمون نسبت به خط پایه نشان دادند. کمترین میزان افزایش سرعت خواندن 2/1 دقیقه و بیشترین آن 17/2 دقیقه بود. نتیجه ای که می توان از این پژوهش استنباط کرد این است که برنامه هلپس موثر است.
تاثیر درماندگی آموخته شده بر سوگیری حافظه آشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: براساس فرضیه خلق همخوان و نظریه باور، افراد اطلاعات هیجانی خوشایند و ناخوشایند را به صورت انتخابی پردازش می کنند. هدف اصلی مطالعه حاضر تعیین اثر درماندگی آموخته شده بر بازیابی خاطرات ناخوشایند در اشخاصی است که درمعرض شکست مکرر در حل مسأله قرار گرفته اند. روش: چهل و پنج شرکت کننده (20 مرد و 25 زن) درمطالعه شرکت داشتند. شرکت کنندگان به طور تصادفی به یکی از سه گروه زیر تقسیم شدند: 1. گروه آزمایشی 2. گروه کنترل 3. گروه انتظار. در ابتدا، نسخه فارسی مقیاس BIS/BAS وایت و کارور (1994)، آزمون خود ارزیابی تصاویر آدمک (SAM) و پرسشنامه سبک اسنادی(ASQ) توسط شرکت کنندگان پر شد. برای همه آزمودنی ها، کلمات هیجانی برای به خاطر سپردن، ارائه شد. سپس به شرکت کنندگان در گروه آزمایشی و کنترل مسائلی ارائه شد. شرکت کنندگان درگروه آزمایشی فیدبک غیر مرتبط با پاسخ برای عملکردشان دریافت کردند، گروه کنترل هیچ فیدبکی دریافت نکرد و گروه انتظار به هیچ مسأل ه ای پاسخ نداد. زمان واکنش، سوگیری پاسخ و حساسیت پاسخ، برای بازشناسی کلمات هیجانی با استفاده از تئوری تشخیص علامت محاسبه شد. یافته ها: تفاوت معناداری در زمان واکنش در میان گروه ها یافت نشد اما سوگیری پاسخ و حساسیت پاسخ در بین سه گروه تفاوت داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد اشخاصی که در معرض درماندگی آموخته شده قرار گرفتند، از راهبرد سهل گیرانه تری در بازشناسی کلمات منفی استفاده کردند.
رابطه سطح آگاهی از مهارت های زندگی با باورهای خودکارآمدی در دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه سطح آگاهی از مهارت های زندگی با باورهای خودکارآمدی در دانشجویان بود. در این راستا 384 نفر از دانشجویان دانشگاه شـهید بهشتی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله-ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های باورهای خودکارآمدی شرر (1982)، میزان آگاهی از مهارت های زندگی احدی (1386) و اطلاعات جمعیت شناختی استفاده شد. نتایج در سطح 95 درصد اطمینان نشان داد که از میان ابعاد مهارت های زندگی، مهارت های خودآگاهی، ارتباطی، حل مساله، تصمیم گیری، تفکر انتقادی و مقابله با استرس و از میان سطوح مهارت های زندگی، سطح دانش و بکار بستن با خودکارآمدی دانشجویان رابطه معنادار دارد. اما بین مهارت های همدلی، بین فردی، تفکر خلاق، مقابله با هیجانات و سطح فهم با خودکارآمدی دانشجویان رابطه ای مشاهده نشد. همچنین از میان ابعاد مهارت های زندگی تنها مهارت-های خودآگاهی، ارتباطی، تصمیم گیری، تفکر انتقادی و مقابله با استرس پیش بینی کننده های خوبی برای خودکارآمدی بودند. از میان مشخصه های جمعیت شناختی، تاثیر سن به صورت مستقیم و محل زندگی، تاهل، دانشکده، مقطع تحصیلی و نمره کل مهارت های زندگی به صورت تعاملی با خودکارآمدی معنادار بود.
رابطه باورهای هوشی، اهداف پیشرفت و درگیری شناختی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقایسه سبک اسناد علی در گروهی از دانشجویان با صفات مرزی و گروه شاهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بررسیهای شناختی اخیر در مورد اختلالات هیجانی پیشنهاد میکند که سوگیریهای شناختی حداقل به عنوان عوامل نگه دارنده در آسیب شناسی روانی نقش دارند. هدف از این پژوهش، مقایسه سبک های اسنادی در گروهی از دانشجویان با صفات مرزی و گروه شاهد بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع زمینهیابی مقطعی است. نمونه ای به حجم 330 دانشجو با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از بین دانشجویان دانشگاه تربیت معلم آذربایجان با پرسش نامه شخصیت مرزی Jacson و Claridge غربال شدند و از بین آن ها 30 نفر به عنوان گروه با صفات مرزی و 30 نفر به عنوان گروه شاهد انتخاب و با پرسش نامه سبک های اسنادی Seligman و همکاران مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها با روش تحلیل واریانس یک راهه تحلیل شدند.
یافته ها: آزمون میانگین دو گروه مستقل نشان داد که اسناد افراد با صفات مرزی برای حوادث منفی، بیرونی تر، پایدارتر و کلی تر و برای حوادث مثبت، بیرونی تر و ناپایدارتر از گروه شاهد است. اما بین نمرات دو گروه در بعد کلی- جزیی حوادث مثبت تفاوتی مشاهده نشد.
نتیجه گیری: به کارگیری سبک اسناد بیرونی در هر دو موقعیت منفی و مثبت در پژوهش حاضر نشان دهنده نقش مکانیسم دفاعی فرافکنی و تفکرات پارانوئیدی در تبیین های علی افراد با صفات مرزی است. مشابه بودن سبک اسناد در بعد پایدار- ناپایدار افراد افسرده و افراد با صفت مرزی می تواند به دلیل وجود ارتباط بین اختلال افسردگی و صفات مرزی باشد. همچنین یکسان بودن سبک های اسنادی افراد با صفت مرزی و افراد با صفت اسکیزوتایپی برای موقعیت های منفی در هر سه بعد، ممکن است ناشی از ویژگی های مشترکی باشد که بین آن ها وجود دارد.