فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۲۱ تا ۲٬۹۴۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
"پژوهش حاضر به مطالعه اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی در کاهش نشانه های افسردگی دانش آموزان پرداخت. 62 دختر دانش آموز سال سوم راهنمایی به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایشی هفته ای دو بار و طی 12 جلسه دو ساعته، مهارتهای زنـدگی را آموزش دیدند. هر دو گروه، مقیاس افسردگی کودکان (لانگ و تیشر، 1983) را قبل و بعد از آموزش تکمیل کردند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی، نشانه های افسردگی، مشکلات اجتمـاعی و اشتغـال ذهنی با بیماری و مرگ را به گونـه ای معنادار کاهش می دهد، اما از لحاظ پاسخ عاطفی، احساس گناه، حرمت خود و خوشی و لذت بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. بنابراین به نظر می رسد برای بهبود کامل نشانه ها به دوره های طولانی تر آموزش نیاز است.
"
مقایسه همجوشی فکر - عمل در اختلالات وسواس فکری - عملی ، افسردگی ، همبودی این دو اخلال و گروه بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به منظور مقایسه وضعیت همجوشی فکر- عمل(TAF) در اختلالات وسواس فکری- عملی، افسردگی و همبودی این دو اختلال و گروه بهنجار انجام شد. روش (چهار گروه 20 نفره از اختلالات ذکر شده به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و نمره های TAF آنها به وسیله تحلیل واریانس بررسی شد. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که گروه های وسواس خالص و همبودی وسواس و افسردگی نسبت به گروه افسرده و بهنجار در تمام خرده مقیاس های TAF به طور معناداری نمره بیشتری کسب کردند. در ضمن گروه همبود در TAF اخلاقی به طور معناداری نمره بیشتری نسبت به سایر گروه ها کسب کردند. این نتیجه بیانگر اهمیت نقش TAF در شکل گیری وسواس و به خصوص TAF اخلاقی در شکل گیری اختلال همبودی وسواس و افسردگی است.
بررسی مقایسه ای اختلال های عاطفی - رفتاری و عملکرد تحصیلی کودکان 7 تا 11 ساله محروم از پدر و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی اختلال های عاطفی - رفتاری و عملکرد تحصیلی کودکان 7 تا 11 ساله محروم از پدر و عادی شهر تهران طراحی و اجرا شد.
روش: روش پژوهش حاضر پس رویدادی بوده و جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان پسر و دختر 7 تا 11 ساله مقطع ابتدایی شهر تهران تشکیل می دهند. جمع آوری نمونه، در دو مرحله انجام گرفت و در نهایت 240 دانش آمور شامل 120 نفر (60 دختر و 60 پسر) که پدرشان فوت کرده و مادر به تنهایی سرپرستی آنها را برعهده داشت و 120 نفر از همکلاسی های آنها (60 دختر و 60 پسر) که با هر دو والدشان زندگی می کردند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در مرحله بعد، پرسشنامه فهرست رفتاری کودک (CBCL) بر روی مادران گروه نمونه(N=240) اجرا شد. همچنین معدل پایان سال کودکان به عنوان ملاک عملکرد تحصیلی آنها در نظر گرفته شد. در نهایت داده های به دست آمده با استفاده از شاخصهای توصیفی و نیز آزمون t برای مقایسه میانگین گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین کودکان محروم از پدر و عادی در نمره کلی اختلال های عاطفی - رفتاری، نمره کلی اختلال های برونی سازی شده و اختلال های درونی سازی شده، به نفع کودکان محروم از پدر، تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین بین دو گروه در زیر مقیاس های مشکلات عاطفی، اضطرابی، بدنی و نافرمانی مقابله ای، تفاوت معناداری به دست آمد، اما در زیر مقیاس های مشکلات نارسایی توجه / فزون کنشی و مشکلات رفتار هنجاری تفاوت معنی داری وجود نداشت. همچنین نتایج نشان داد که عملکرد تحصیلی کودکان محروم از پدر پایین تر از کودکان عادی است. تحلیل نتایج دو جنس در گروه محروم از پدر نیز نشان داد که بین دخترها و پسرهای محروم از پدر در زیر مقیاس های مشکلات اضطرابی، و نافرمانی مقابله ای، تفاوت معناداری وجود دارد. اما در سایر متغیرهای مورد بررسی بین دو جنس تفاوت معناداری یافت نشد.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند که کودکان محروم از پدر بیش از کودکان عادی مستعد انواع اختلال های عاطفی - رفتاری (از جمله مشکلات اضطرابی، افسردگی، مشکلات بدنی، اختلال نافرمانی مقابله ای) و ضعف در عملکرد تحصیلی هستند.
مقایسه اثربخشی درمان های رفتاردرمانی شناختی و فلئوکزتین در بهبود مبتلایان به اختلال وسواسی-اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه میزان اثربخشی رفتاردرمانی شناختی و فلئوکزتین در بیماران وسواسی-اجباری است. این بررسی از نوع آزمایشی بود. آزمودنیهای پژوهش را 42 نفر بیمار وسواسی-اجباری که به صورت جایگزینی تصادفی در سه گروه رفتاردرمانی شناختی، فلئوکزتین و لیست انتظار جای داده شده بودند، تشکیل میدادند. آزمودنیهای سه گروه از نظر متغیرهایی چون سن، جنس، سطح تحصیلات و وضیعت تاهل همتاسازی شده بودند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های وسواسی-اجباری مادزلی، افسرد گی بک و اضطراب بک استفاده شد. نمره های به دست آمده از ارزیابیها در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و دو ماه بعد از پس آزمون) به کمک آزمون های آماری تحلیل واریانس چند متغیره یک راهه و آزمون تعقیبی T توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در کاهش علایم وسواسی، رفتاردرمانی شناختی اثر درمانی بیشتری نسبت به فلئوکزتین در کوتاه مدت (P<0.05) و بلند مدت (P<0.01) دارد، و این تفاوت بین رفتاردرمانی شناختی و گروه لیست انتظار در کوتاه مدت و بلندمدت معنی دار است (P<0.01)، اما فلئوکزتین فقط در کوتاه مدت تفاوت معنی داری با گروه لیست انتظار دارد (P<0.01)، در کاهش علایم افسردگی بیماران وسواسی-اجباری هم فلئوکزتین اثر درمانی بیشتری نسبت به رفتار درمانی شناختی در کوتاه مدت و بلندمدت دارد (P<0.05)، همچنین، این تفاوت بین فلئوکزتین و گروه لیست انتظار در کوتاه مدت و بلندمدت معنی دار است (P<0.01)، در کاهش علایم اضطراب بیماران وسواسی-اجباری هم بین هیچ کدام از گروه تفاوت معنی داری وتجود ندارد. بر پایه یافته های این پژوهش نتیجه گرفته می شود که رفتاردرمانی شناختی در کاهش علایم وسواسی-اجباری و فلئوکزتین هم در کاهش سطح افسردگی این بیماران اثر درمانی عمده دارند. همچنین، رفتاردرمانی شناختی در طولانی مدت بیشتر از فلئوکزتین اثرات درمانی خود را حفظ می کند.
بررسی ارتباط خستگی مادر با افسردگی پس از زایمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط خستگی مادر در دوره ی حاملگی و پس از زایمان با افسردگی پس از زایمان
انجام شد.روش کار: پژوهش حاضر مطالعه ی همبستگی طولی است که با نمونه گیری چند مرحله ای در مراکز بهداشتی درمانی شهر مشهد، در سال های 87-86 13، بر روی60 خانم باردار واجد شرایط با سن حاملگی36 هفته و نمره ی آزمون ادینبورگ 9 یا کمتر انجام شد. خستگی با چک لیست اصلاح شده علایم خستگی در هفته 36 و37 حاملگی و روزهای 5 و14 بعد از زایمان و افسردگی پس از زایمان با آزمون افسردگی ادینبورگ و تایید روان پزشک در روزهای 5 ،14 و 28 پس از زایمان ارزیابی شد. داده
ها با استفاده ازآزمون های مجذور خی، دقیق فیشر، تحلیل واریانس با مقادیر تکراری، رگرسیون لجستیک و همبستگی اسپیرمن و لامبدا با نرم افزار SPSS تحلیل شد.یافته ها: همبستگی معنی داری بین خستگی هفته ی 37 بارداری با افسردگی پس از زایمان روز
5 (651/0 =r، 045/0P=)،14 (651/0=r، 045/0=P) و 28 (000/1 = r ,001/0=P) هم چنین بین خستگی هفته ی 36 بارداری با افسردگی پس از زایمان روز 5 (000/1=r، 001/0=P) و خستگی روز 14 با افسردگی بعد از زایمان روز 28 (000/1=r،000/0=P)به دست آمد. نتیجه گیری: وجود خستگی اواخر حاملگی و پس از زایمان مادران با وقوع افسردگی پس از زایمان ارتباط دارد.
"
روش های نوین ترک سیگار
مقایسه میزان اضطراب امتحان در دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی میزان اضطراب عمومی امتحان در دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب می باشد. لذا در این مسیر از «10244» نفر جامعه آماری بر طبق جدول مورگان، «380» نفر نمونه، به تفکیک ورزشکار و غیرورزشکار بودن و جنسیت، به روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه اضطراب امتحان پاسخ دادند.اطلاعات جمع آوری شده بر اساس آزمونهای همبستگی، T مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد که اضطراب امتحان در دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار تفاوت معنی داری با هم دارند. این تفاوت در دختران ورزشکار و غیرورزشکار و همچنین در پسران ورزشکار و غیرورزشکار نیز دیده شده، پسران و دختران در اضطراب امتحان نسبت به هم تفاوت معنی داری را نشان می دهند، و میانگین اضطراب امتحان در دختران بیشتر است.
مطالعه مقاله نگاری سی سال مقالات پژوهشی اعتیاد کشور
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: در جهان، در طول دهه های گذشته دانش تولید شده در زمینه اعتیاد رشد قابل توجهی داشته است. هدف اصلی این تحقیق بررسی ویژگی های مهم تولید علم در زمینه اعتیاد در کشور از طریق بررسی مقالات چاپ شده در مجلات علمی داخلی و خارجی طی سی سال گذشته بوده است.
روش: برای انجام این پژوهش از بانک مقالات پژوهشی بهداشت روان کشور(IranPsych) که شامل مقالات پژوهشی روانپزشکی، روانشناسی و علوم عصب پایه است استفاده شد. این مطالعه به بررسی مقالاتی محدود شد که در یک دوره سی ساله، از سال 1352 تا 1381 (1973 تا 2002 میلادی) منتشر شده اند. مقالات از نظر اطلاعات مقاله نگاری شامل ویژگی های مجلات، نویسندگان، سازمانها و منبع حمایت مالی پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. جمع آوری اطلاعات توسط شش روانپزشک و روانشناس آموزش دیده انجام شد.
یافته ها: در طی این 30 سال، 218 مقاله مرتبط بامصرف مواد و اعتیاد به چاپ رسیده اند. حدود نیمی از این مقالات در دو سال آخر منتشر شده بودند. نزدیک به نیمی از مقالات در مجلات پزشکی فارسی زبان و بیش از یک سوم دیگر در مجلات خارجی چاپ شده اند. در مجموع، 449 نفر نویسنده در نوشتن این مقالات مشارکت کرده بودند که حدود 80 درصد تنها دارای یک مقاله بوده اند. نیمی از 218 مقاله تنها توسط 15 نفر (3/3 درصد) از نویسندگان نوشته شده بود. از میان نویسندگان مقالات، بیشترین میزان دارای دکترای پزشکی بوده و اغلب از دانشگاه های علوم پزشکی کشور بوده اند. هیچکدام از این پژوهش ها از حوزه صنعت، حمایت مالی دریافت نکرده بودند.
نتیجه گیری: در سالهای گذشته رشد انتشار مقالات در زمینه اعتیاد چشمگیر بوده است؛ لیکن با توجه به شیوع اعتیاد در کشور و بهبود ساختارهای علمی و اجرایی، سهم کشور در تولید دانش اعتیاد جهان ناچیز است. این یافته ها ضرورت برنامه ریزی سیستماتیک برای تربیت پژوهشگران و ارتقای پژوهش را مطرح می نماید. هم چنین مداخله بیشتر متخصصین علوم اجتماعی در پژوهش اعتیاد و انتشار نتایج آنها توصیه می شود.
سوگیری حافظه ناآشکار و آشکار در افراد افسرده بر اساس پردازش انتقال مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی سوگیری حافظه ناآشکار و آشکار در افراد افسرده براساس چارچوب پردازش مناسب انتقال (TAP) بود. بدین منظور 60 نفر آزمودنی (30 نفر افراد افسرده سرپایی و 30 نفر گروه کنترل) با توجه به تشخیص روان پزشکی براساس ملاک های تشخیصی و آماری اختلالات روانی(DSM-IV) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای بررسی سوگیری حافظه ناآشکار از تکلیف شمارش نقطه کلمات (رمزگردانی ادراکی)، تکلیف تولید کردن (رمزگردانی مفهومی) و تکلیف تصمیم واژگانی در دو سطح پردازش ادراکی و مفهومی و برای بررسی سوگیری حافظه آشکار از تکلیف یادآوری آزاد، استفاده شد. شرکت کنندگان به طور انفرادی آزمون ها را انجام می دادند. نتایج نشان داد که افراد افسرده نسبت به افراد عادی نسبت به کلمات منفی در سطح پردازش مفهومی، سوگیری حافظه ناآشکار و آشکار نشان می دهند. در سطح پردازش ادراکی، در حافظه آشکار، افراد افسرده در مقایسه با افراد گروه کنترل نسبت به کلمات منفی و افراد گروه کنترل غیر افسرده نسبت به کلمات خنثی یادآوری بهتری داشتند. یافته ها در مجموع نشان داد که اگر در سوگیری حافظه ناآشکار افراد افسرده، سطوح پردازش ادراکی و مفهومی و پردازش انتقال مناسب (TAP) را با هم در نظر بگیریم ، منجر به فهم بهتر سوگیری حافظه ناآشکار در افراد افسرده خواهد شد.
ابعاد اسکیزوتایپی: پیوستاری بین اسکیزوفرنیا و اختلال وسواس فکری عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه اسکیزوفرنیا و اختلال وسواس فکری عملی مقوله های تشخیصی متمایزی هستند، ولی بر اساس برخی ویژگی ها بین دو اختلال همپوشی وجود دارد. همچنین، بین شخصیت اسکیزوتایپی به عنوان شخصیت پیش نشانه ای اسکیزوفرنیا و اختلال وسواس فکری عملی شباهت هایی وجود دارد که در ادبیات پژوهشی اخیر انعکاس یافته اند. بررسی حاضر، به منظور امکان ارتباط الگوهای اسکیزوتایپی با اسکیزوفرنیا و اختلال وسواس فکری عملی انجام گرفت. صد و دو آزمودنی (دو گروه از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اختلال وسواس فکری عملی به همراه گروه بهنجار، هر کدام 34 نفر) با استفاده از مقیاس شخصیتی اسکیزوتایپی (STA) و پرسشنامه شخصیت اسکیزوتایپی، فرم کوتاه (SPQ-B)، بررسی شدند. نتایج نشان داد گروه های اسکیزوفرنیا، اختلال وسواس فکری عملی و بهنجار به ترتیب بیشترین نمره را در مقیاس-های اسکیزوتایپی کسب کرده اند. این یافته ها در راستای تحقیقات قبلی و بر اساس رابطه وسواس و اسکیزوفرنیا از طریق الگوهای شبه پسیکوزی شخصیت اسکیزوتایپی تفسیر گردید.
توجه انتخابی در بیماران تحت درمان نگهدارنده متادون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی توجه انتخابی یا سوگیری پردازش اطلاعات در بیماران تحت درمان نگهدارنده متادون انجام شد. شواهد قـابـل توجهی وجود دارد که افراد انتخابی به نشانههایی توجه میکنند که با موضوعات برجسته هیجانی آنها در ارتباط است و اگر بهصورت پیوسته به محرک تهدیدکننده توجه شود، رفتار هدفمند فرد مختل میگردد.
روش: 25 بیمار تحت درمان نگهدارنده متادون، 25 فرد بهنجار (بدون سابقه مصرف مواد) و 25 بیمار وابسته به مواد در حال پرهیز، در این مطالعه وارد شدند که هر سه گروه در متغیرهای سن، جنس و تحصیلات همتا شدند. ابزار پژوهش شامل سیاهه افسردگـی یک، مقیاس اضطراب حـالت- صفت اسپیلبرگر و تکلیف تغییریافته پیگیری چشمی نقطه با کلمات مرتبط با اعتیاد بود.
یافتهها: گروه دریافتکننده متادون دارای اجتناب شناختی نسبت به محرکهای مرتبط با اعتیاد بودند. مقایسه دادههای دو گروه بهبودیافته و گروه بهنجار نشان داد که در تکلیف پیگیری چشمی نقطه تفاوتی در عملکرد آنها وجود ندارد. همچنین گروه بهبودیافته فاقد سوگیری توجه نسبت به محرکهای مرتبط با اعتیاد بودند.
نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش با نتایج مطالعات دیگران همخوانی داشته و حاکی از آن است که افراد مصرفکننده متادون دارای سوگیری شناختی هستند. "