فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: حالات خلقی، متغیرهای شناختی بسیاری از جمله توجه و حافظه را تحت تأثیر قرار میدهد.بنابراین هدف از پژوهش حاضر مقایسه نحوه بازشناسی حافظه در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی و افراد عادی در میان دانش آموزان تهرانی است. روش: در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان 200 نفر دانش آموز دختر مقطع متوسطه شهر تهران 60 دانش آموز انتخاب شدند. کلیه آزمودنیها به گویههای پرسشنامه سنجش علایم هراس اجتماعی مشاوری (1380) و مجموعه واژگان دارای بار عاطفی اضطراب اجتماعی و خنثی پاسخ دادند. حافظه بازشناسی از طریق بازشناسی واژگان مورد ارزیابی قرار گرفت. دادهها با استفاده از آزمون t در سطح 99/0 اطمینان بررسی شد. یافته ها: سوگیری حافظه نسبت به واژگان دارای بار عاطفی در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی در مقایسه با افراد عادی معنادار بود. نتیجه گیری: اضطراب در افراد مبتلا منجر به سوگیری حافظه ای در بازشناسی واژگان و اطلاعات دارای بار عاطفی میشود."
اثر بخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر افزایش سازگاری زناشویی همسران معتادان و پیشگیری از بازگشت معتادان مرد در شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
طرح مساله: این پژوهش به اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی، با رویکرد شناختی- رفتاری ، بر میزان سازگاری زناشویی همسران معتادان و پیشگیری از عود معتادان می پردازد.
روش: بررسی حاضر، یک پژوهشی شبه تجربی است که با دو گروه آزمایش و کنترل انجام شده و ضمن استفاده از متغیر آزمایشی (آموزش های مهارت های ارتباطی به مدت 8 جلسه)، از پیش آزمون و پس آزمون 1 و پس آزمون 2، به فاصله 2 ماه استفاده شده است. نمونه مورد نظر پژوهش با استفاده از نمونه گیری در دسترس، از میان همسران معتادان مرد انتخاب شد که در حال اتمام مراحل ترک خود بوده، در مقطع زمانی 4 ماه (از فروردین تا تیرماه 1386)، به مرکز ترک اعتیاد بهزیستی اصفهان مراجعه کرده و نمرات سازگاری زناشویی آنها زیر حد میانگین بوده است. (1 انحراف استاندارد زیر میانگین). برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده در این پژوهش نیز از روش تحلیل واریانس با اندازه های مکرر و آزمون معناداری (خی دو) استفاده شد. ابزار پژوهش، مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر (1979)، با چهار مؤلفه (رضایت زناشویی، همبستگی دونفری، توافق دو نفری و ابراز محبت زناشویی) بوده است و برای سنجش بازگشت به مصرف معتادان از «تست آزمایشگاهی تشخیص سریع» ، استفاده شد.
یافته ها: نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که آموزش مهارت های ارتباطی، در سازگاری کلی، تاثیر مثبت داشته، همچنین آموزش مهارت های ارتباطی بر مؤلفه های توافق دو نفری و ابراز محبت، تاثیر مثبت نشان داد و به افزایش هر یک از شاخص های یاد شده منجر شد، اما در مؤلفه های رضایت زناشویی و همبستگی دو نفری تاثیر مثبتی مشاهده نشد. همچنین در پیشگیری از بازگشت معتادان مرد نیز تعداد بازگشت به مصرف در گروه کنترل، بیشتر از گروه آزمایش بود ولی از لحاظ آماری معنادار نبود.
نتایج: در کل، نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که آموزش مهارت های ارتباطی، با رویکرد شناختی- رفتاری، بر سازگاری زناشویی همسران معتادان مرد مؤثر است.
تأثیر روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت در کاهش علائم افسردگی دانشجویان و اثر این درمان بر سبک اسناد و نگرش های ناکارآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت در کاهش علائم افسردگی دانشجویان و اثر این درمان بر سبک اسناد و نگرشهای ناکارآمد انجام شد.نمونه این پژوهش متشکل از 25 دانشجو بود که بر اساس ملاک شمول نمره 14 و بالاتر در پرسشنامه افـسردگـی بک-2 انتخاب شدند. به علاوه شرکت کنندگان پرسشنامه سبک اسناد و مقیاس نگرشهای ناکارآمد را نیز تکمیل کردند. از این افراد 12 نفر به طور تصادفی به گروه آزمایش و 13 نفر به گروه کـنترل تـخصیص یافتند. گـروه آزمایـش تـحت 8 جـلسه روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت قرار گرفت. گروه کنترل در فهرست انتظار قرار داده شد. نتایج نشان داد که روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت توانست کاهشی معنادار در علائم افسردگی و نگرشهای ناکارآمد دانشجویان به وجود آورد، اما این روش درمانی نتوانست سبک اسناد دانشجویان را مثبتتر سازد. این پژوهش نشان داد که میتوان از روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت برای کاهش علائم افسردگی استفاده کرد و تغییراتی نیز در نگرشهای ناکارآمد به وجود آورد.
بدون اضطراب امتحان دهیم
مقایسة سبک های مقابلة دختران فراری و غیر فراری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبکهای مقابله دختران فراری و غیرفراری در شهر تهران انجام شد. بدین منظور، تعداد 120 دختر از سه گروه انتخاب شدند: دختران فراری از مراکز نگهداری بهزیستی شهر تهران، دختران دانش آموز مقطع سوم متوسطه، و دختران غیرفراری از پارکها و فرهنگسراهای جنوب شهر تهران (در هر گروه 40 نفر). روش نمونه برداری در گروه دختران فراری و دانش آموز روش تصادفی چند مرحله ای و در گروه دختران غیرفراری انتخاب شده از پارکها و فرهنگسراها روش در دسترس بود. پرسشنامه سبک های مقابله تهران (TCSS) بر هر سه گروه اجرا شد. نتایج پژوهش نشان دادند که بین گروه دختران فراری و غیر فراری در سبکهای مقابله هیجان مدار منفی تفاوت معنادار وجود دارد و دختران فراری در متغیر سبک مقابله هیجان مدار منفی نمره هایـی بیشتر از دختران غیرفراری کسب کردند. اما در سبکهای مقابله هیجان مـدار مثـبت و مسأله مدار تفاوتی بین دو گروه به دست نیامد.
رابطه دیدگاه آگاهی و اثر منابع اطلاع رسان در مورد اعتیاد با تمایل به مصرف مواد مخدر از دیدگاه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان
حوزههای تخصصی:
"هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه دیدگاه آگاهی و اثر منابع اطلاع رسانی در مورد اعتیاد با تمایل به مصرف مواد مخدر در دانشجویان بوده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه آماری شامل 200 دانشجو است که به شیوه طبقه ای تصادفی از بین کلیه دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان در سال 1387 انتخاب شدند. ابزار تحقیق عبارت بود از پرسشنامه محقق ساخته ارزیابی دیدگاه فرد نسبت به اعتیاد که براساس داده های حاصل در مرحله تدوین با روش تحلیل عاملی واریماکس به 4 بخش تقسیم شد و اعتبار آن به روش آلفای کرونباخ در بخش اول؛ آگاهی و شناخت مواد مخدر (72/0= )، دوم؛ اثر منابع اطلاعاتی (71/0= )، سوم؛ دیدگاه به اعتیاد به عنوان یک مشکل خوش خیم و قابل درمان (80/0= ) و چهارم؛ تمایل به مصرف مواد (76/0= ) محاسبه گردید. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش در راستای هدف تحقیق با استفاده از روش همبستگی و رگرسیون همزمان تحلیل گردید و نتایج نشان داد که بین تمایل به اعتیاد به عنوان یک مشکل خوش خیم و قابل درمان و احساس خطر نکردن از آن با میزان تمایل به مصرف مواد مخدر در دانشجویان رابطه مثبت وجود دارد (05/0 P<).
"
بررسی رابطه شخصیت های اسکیزوتایپی و مرزی در نمونه های غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"شخصیت های اسکیزوتایپی و مرزی، به عنوان شخصیت های مرزی روان پریشی، آسیب پذیری بیشتری نسبت به روان پریشی دارند. بنابراین، این دو اختلال تا حدودی نیز می توانند با هم همپوش باشند. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه دو اختلال در جعیت غیر بیمار انجام گرفت. بدین منظور، نمونه ای به حجم 749 نفر (380 نفرگروه مذکر و 369 نفر گروه مؤنث) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دانشکده های مختلف دانشگاه شیراز، انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. شرکت کننده ها به مقیاس شخصیت اسکیزوتایپی (STA) و مقیاس شخصیت مرزی (STB) پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره نشان داد همه مؤلفه های سه گانه شخصیت مرزی (عامل ناامیدی، عامل تکانش گری و عامل علائم تجزیه ای و پارانوئیدی وابسته به استرس) در تبیین تغییرات شخصیت اسکیزوتایپی سهم قابل ملاحظه ای دارند. همچنین، از بین مؤلفه های سه گانه شخصیت اسکیزوتایپی، تنها دو مؤلفه (عامل سوءظن پارانوئید/اضطراب اجتماعی و عامل تجارب ادراکی غیرمعمول) دارای قدرت پیش بینی شخصیت مرزی می باشند و عامل تفکر سحر آمیز فاقد چنین قدرتی است. این یافته ها در راستای تحقیقات قبلی تفسیر گردید و این که همپوشی موجود بین دو اختلال، نشان دهنده یک مانع جدی برای پژوهش مناسب و کافی در مورد این اختلالات می باشد.
"
شیوع اختلالهای رفتاری در دانش آموزان دوره ابتدایی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی میزان شیوع اختلالهای رفتاری در دانش آموزان دوره ابتدایی استان فارس انجام شده است. روش: این تحقیق بر روی نمونه ای به حجم 1445 نفر صورت گرفت. از این تعداد 749 نفر دانش آموز پسر، 696 نفر دانش آموز دختر، 613 دانش آموز روستایی و 832 دانش آموز شهری بودند که به روش طبقه ای و خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.از پرسشنامه علایم مرضی کودکان (CSI-4) به منظور شناسایی اختلالهای رفتاری در دانش آموزان و نیز یک پرسشنامه عوامل جمعیت شناختی استفاده شد. برای توصیف داده ها از روشهای آمار توصیفی مانند فراوانی و درصد و برای پاسخ گویی به سوالات و فرضیات پژوهش از آزمون خی دو استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که 22.4 درصد دانش آموزان مبتلا به اختلالهای رفتاری هستند. میزان شیوع اختلالهای رفتاری در دانش آموزان پسر بیشتر از دانش آموزان دختر و در دانش آموزان شهری بیشتر از دانش آموزان روستایی بود. علاوه بر این، میزان شیوع اختلالهای رفتاری در دانش آموزان پایه سوم بیشترین و در دانش آموزان پایه پنجم کمترین بود. در این پژوهش مشخص شد که رابطه معناداری میان اختلالهای رفتاری و جنسیت، شهری و روستایی بودن، تحصیلات مادر و شغل پدر وجود دارد. قابل ذکر است که در این مطالعه بین تحصیلات پدر،شغل مادر،فوت والدین وطلاق والدین با اختلالهای رفتاری رابطه معناداری به دست نیامد. نتیجه گیری: شیوع اختلالهای رفتاری در بین کودکان و نوجوانان نسبتا بالاست و از آنجایی که اختلالهای رفتاری بر عملکرد تحصیلی، اجتماعی و حرفه ای کودکان و نوجوانان به طور چشمگیری تاثیر منفی می گذارد و احتمال ابتلا به بیماریهای روانی در دوره بزرگسالی را افزایش می دهند؛ بنابراین، ضروری است که مسوولین و دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت مساله اختلالهای رفتاری کودکان را مورد توجه ویژه قرار دهند.
اثر گروه درمانی شناختی رفتاری بر پیامد اختلال دو قطبی نوع یک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر کاهش اضطراب امتحان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر اضطراب امتحان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش 386 نفر دانش آموز دختر رشتة تجربی دورة پیش دانشگاهی ناحیه یک آموزش و پرورش شهر همدان در نیمسال اول سال تحصیلی 87-1386 را شامل می شد که بر روی آنها آزمون اضطراب امتحان اجرا شد. سپس پرسشنامه راهبردهای شناختی و فراشناختی بر روی افراد دارای اضطراب امتحان بالا (126نفر) اجرا شد و افراد دارای اضطراب امتحان بالا و ناآشنا با راهبردهای شناختی و فراشناختی (56 نفر) به عنوان نمونه اصلی پژوهش انتخاب شده و به روش تصادفی ساده در دو گروه 28 نفری آزمایش و کنترل جایگزین گردیدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامة استاندارد شدة راهبردهای شناختی و فراشناختی و آزمون اضطراب امتحان (TAI) استفاده شد که در قالب پیش آزمون و پس آزمون برای هر دو گروه اجرا گردید. روند اجرا بدین صورت بود که آزمودنیهای گروه آزمایش پس از اجرای پیش آزمون تحت آموزش هشت جلسه ای راهبردهای شناختی و فراشناختی قرار گرفتند و پس از اتمام دوره آموزش، پس آزمون راهبردهای شناختی و فراشناختی و آزمون اضطراب امتحان برای هر دو گروه اجرا شد. به منظور تحلیل آماری فرضیه ها از آزمون t مستقل برای مقایسه میانگین های دو گروه و از آزمون t همبسته برای مقایسه میانگین های پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش استفاده گردید. یافته ها نشان دادند که آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی به دانش آموزان موجب آشنایی و استفاده بیشتر آنها از این راهبردها در هنگام مطالعه و یادگیری شده و کاهش اضطراب امتحان در آنها را نیز سبب می شود.
"ارتباط متغیرهای جمعیت شناختی با ریسک فرار از منزل در دختران نوجوان شهر مشهد "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: در سال های اخیر فرار از منزل به ویژه در دختران نوجوان رو به افزایش است. مطالعات و تحقیقات زیادی پیرامون دختران فراری صورت گرفته است، اما مطالعات در زمینه ریسک فرار از منزل بسیار اندک می باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی رابطه بین متغیرهای جمعیت شناختی با ریسک فرار از منزل در دختران نوجوان بود. روش کار: این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. 500 نفر از دانشآموزان دختر مقطع متوسطه و پیشدانشگاهی مناطق 2، 5 و 7 آموزش و پرورش شهر مشهد که به شیوه تصادفی طبقهای خوشهای انتخاب شده بودند، با استفاده از پرسشنامههای ویژگیهای جمعیتشناختی و ریسک فرار از منزل مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها به کمک همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: تحلیل دادهها نشان داد که بین سن آزمودنی ها (01/0P<)، تعداد اعضاء خانواده (05/0P<)، درآمد والدین (01/0P<)، سن و سطح تحصیلی والدین(01/0P<) با ریسک فرار دختران از منزل رابطه معنادار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل واریانس یک راهه و آزمون شفه حاکی از تاثیر وضعیت تحصیلی(01/0P<)، ترتیب تولد(05/0P<) و نوع سرپرست (05/0P<) بر ریسک فرار از منزل بود. ارتباط سایر متغیرها با ریسک فرار از منزل معنادار نبود.بحث: نتایج بیانگر ارتباط برخی از متغیرهای جمعیت شناختی با ریسک فرار از منزل در دختران بود.
"
لکنت (ناروانی گفتار)
خودکارآمدی عمومی و فوبی اجتماعی : ارزیابی مدل شناختی اجتماعی بندورا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"زمینه: مطالعات سبب شناختی، فوبی اجتماعی را یک واقیت چندعاملی و نتیجه کنش متقابل عوامل فیزیکی، اجتماعی و روانشناختی تلقی می کنند. شناخت نقش تمایلات روانی منفی از جمله خودکارآمدی پایین، یکی از هدفهای محققان بویژه در پرتو تئوری شناختی اجتماعی بندورا بوده است. هدف: این مطالعه با هدف ارزیابی سازه خودکارآمدی در تبیین و پیش بینی فوبی اجتماعی انجام شد. روش: تحقیق حاضر با شیوه پیمایشی و مقطعی انجام شد. داده های این مطالعه از 220 نفر از دانشجویان دانشگاه یزد که با روش نمونه گیری تصادفی، از هفت گروه آموزشی، انتخاب شده بودند، و در آبان 1385گردآوری شد. این پاسخگویان، سپس به پرسشهای مقیاس خودکارآمدی عمومی(GSES) و پرسشنامه فوبی اجتماعی (SPIN) پاسخ دادند. نتایج: همبستگی معناداری بین خودکارآمدی و فوبی اجتماعی بطور کلی (001/0 >P) و نیز بین خودکارآمدی و مولفه های ترس از افراد معتبر (001/0 >P)، ترس از انتقاد و خجالت (001/0 >P) و ترس از صحبت در جمع و با غریبه ها (001/0> P) وجود داشت. تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی نیز نشان داد که مولفه های خودکارآمدی، 1/20 درصد از واریانس فوبی اجتماعی را تبیین نموده است. بحث: یافته های این مطالعه اعتبار و توانایی مدل شناختی اجتماعی بندورا را بعنوان یک مدل نظری در تبیین و پیش بینی فوبی اجتماعی دانشجویان نشان داد. سازه خودکارآمدی، بعنوان سازه اصلی در تئوری شناختی اجتماعی بندورا بخوبی توانسته است تغییرات در فوبی اجتماعی دانشجویان را تبیین نماید.
"
تجزیه و تحلیل کلام بیماران اسکیزوفرنیک از جنبه اصل همیاری گرایس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: هدف این پژوهش بررسی یکی از حیطه های تجزیه و تحلیل کلام بیماران اسکیزوفرنیک یعنی اصل همیاری می باشد.
روش بررسی: در این پژوهش مقایسه ای که از نوع مورد- شاهدی است، با نمونه گیری ساده و در دسترس، دو گروه 22 نفره از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و افراد سالم (با تعداد 17 مرد و 5 زن) انتخاب و مصاحبه ای با استفاده از بخش گفتار خودبه خودی آزمون زبان پریشی فارسی با آنها صورت گرفت. پاسخ هر سئوال با توجه به این که فرد کدام قاعده همیاری (کیفیت، کمیت، شیوه و رابطه) را بیشتر نقض کرده است، ارزیابی و به عنوان خطا در آن پاسخ در نظر گرفته شد. با درصد گیری خطاها، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس، تی مستقل، کروسکال والیس و من ویتنی انجام شد.
یافته ها: بین دو گروه در رعایت کلی اصول همیاری گرایس (001/0P<) و اصلهای کمیت (001/0P<)، رابطه (001/0P<) و شیوه (02/0=P) اختلاف معنی داری وجود داشت، ولی در اصل کیفیت دو گروه تفاوت معنی داری نداشتند (07/0=P). عدم رعایت کلی اصول گرایس در بیماران با مدت ابتلا به بیماری، تحصیلات، سن و جنس آنها ارتباط آماری معنی دار نداشت (05/0P>).
نتیجه گیری: بیماران اسکیزوفرنیک اصل همیاری گرایس را رعایت نمی کنند و به علت نقض این اصل در گفتگوهای دو طرفه دچار عدم انسجام می باشند.
"
مقایسه مهارت های حرکتی ظریف و درشت دانش آموزان با اختلال کم توجهی/ بیش فعالی((ADHD و عادی
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه مهارتهای حرکتی ظریف و درشت دانش آموزان با اختلال کم توجهی- بیش فعالی (ADHD) [1] و عادی است. به همین منظور، نخست تعداد 28 دانش آموز سر با اختلال ADHD (10-7ساله) از مدرسه خاص کودکان استثنایی منطقه 14 آموزش و پرورش تهران به عنوان حجم گروه اول و 28 دانش آموز همسن و هم جنس بدون اختلال از همان منطقه جهت همسان کردن وضیعت اجتماعی و فرهنگی دو گروه به صورت تصادفی انتخاب شدند. متغیرهای وابسته تحقیق حاضرمهارتهای حرکتی ظریف و درشت بودند که با مقیاس رشدی لینکلن-ازرتسکی بررسی شدند. تحلیل آماری داده ها بوسیله آزمونهای t مستقل و من ویتنی یو نشان داد که کودکان با اختلال ADHD در مهارتهای حرکتی ظریف، مهارتهای حرکتی درشت،هماهنگی دوطرفه اندامهای فوقانی و تحتانی و دیگر خرده آزمونهای مقیاس رشدی لینکلن(0.01P<) به شکل معنی داری نمرات پایین تری در مقایسه با آزمودنی های بدون اختلال داشتند.