پریا حبرانی
مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پیشگیری و درمان مشکلات روانی در کودکان نه تنها برای کاهش مشکلات حاضر بلکه برای ارتقاء عملکرد آن ها در بزرگسالی بسیار مهم می باشد. بررسی اپیدمیولوژیک شیوع اختلالات روانی در طول عمر در وسعت یک ملت در ایران به اندازه کافی شناخته شده نیست. مطالعه حاضر به منظور بررسی وضعیت سلامت روانی کودکان و نوجوانان در سن 18-6 سال در شهرستان مشهد و با استفاده از پرسشنامه نقاط ضعف و قوت (SDQ)[1] انجام شد.
روش کار: 2012 کودک و نوجوان (18-6 ساله) از ده سرخوشه از مناطق مختلف شهرداری مشهد انتخاب شدند. پرسشنامه ها توسط والدین و نوجوانان پر شد. شیوع علائم و ارتباط نمرات کسب شده با عوامل دموگرافیک در این مطالعه تعیین شد. برای تحلیل آماریP-value زیر 05/0 در این مطالعه معنی دار در نظر گرفته شد.
نتایج: فرم خودگزارشگر نتایج بیانگر آن است که 34% از کودکان و نوجوانان در محدوده غیرطبیعی یعنی دارای مشکلات سایکولوژیک بودند . در نسخه والدین پرسشنامه SDQ، 67% کودکان مشکلات سایکولوژیک داشتند . با تعیین نمره زیرگروه ها در فرم خودگزارشگر مشخص شد که مشکلات با همسالان (4/44%) شایع ترین مشکل در کودکان و نوجوانان بود و به دنبال آن مشکلات سلوک (1/44%)، نقص در رفتارهای جامعه پسند (8/26%)، مشکلات احساسی (9/15) و بیش فعالی (8/5%) قرار داشتند. در فرم والدین نیز نقص در ارتباط با همسالان (75%) شایع ترین مشکل بود که به دنبال آن مشکلات احساسی (6/69%)، مشکلات سلوک(5/64%)، نقص در رفتارهای جامعه پسند (7/52%) و بیش فعالی (3/6%) قرار داشتند . در فرم والدین پرسشنامه SDQ نمره کل مشکلات کودکان و نوجوانان در گروه سنی 18-14 سال و افرادی که در مقطع ابتدایی قرار داشتند بالاتر از بقیه بود و تفاوت معنی داری بین نمره کل مشکلات کودکان و نوجوانان در گروه های سنی و مقاطع مختلف وجود داشت . در نسخه خودگزارشگر پرسشنامه SDQنمره کل مشکلات هیچ گونه تفاوت معنی داری را بین ویژگی های دموگرافیک مختلف نشان نمی داد .
نتیجه گیری:یافته های ما نشان دهنده آن بود که سلامت ذهنی کودکان در مشهد و به خصوص مشکلات با همسالان نیازمند توجه بیشتری است .
تاثیر درمانی آموزش چندرسانه ای فرزندپروری به مادران دارای کودک مبتلا به اختلال بی اعتنایی مقابله ای در مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
کلیدواژهها: آموزش فرزندپروری چند رسانه ای اختلال بی اعتنایی مقابله ای
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تعامل والدین در بهداشت روانی کودکان موثر است. سبک فرزندپروری، مجموعه نگرشهای ایجادکنندهی جو هیجانی برای بروز رفتارهای والدین با کودک است. پژوهش حاضر به منظور تعیین اثر آموزش چندرسانهای فرزندپروری به والدین در درمان کودکان مبتلا به اختلال بیاعتنایی مقابلهای (ODD) انجام شده است.
روشکار: در این مطالعهی کارآزمایی 45 نفر از مادران دارای کودکان 10-3 سالهی مبتلا به ODD در مشهد در سال 1389وارد مطالعه و به طور تصادفی ساده به سه گروه تقسیم شدند. به گروه اول آموزش رو در رو (PMT) و به گروه دوم، مطالب آموزشی در قالب نرمافزاری به صورت آموزش چندرسانهای (M-PMT) ارایه شد. گروه سوم، گروه شاهد (در نوبت درمان) بودند. ارزیابی با آزمون کانرز و ارزیابی فرزندپروری بامریند، قبل و بعد از زمان مداخله سنجیده شد. دادهها توسط نرمافزار SPSSنسخهی 16 و آزمونهای آنووا، کروسکالوالیس، آزمون تی زوجی و منویتنی تحلیل شدند.
یافتهها: روش M-PMT بر بهبود مشکلات سلوک (03/0=P)، یادگیری (04/0=P)، بیشفعالی (01/0=P)، رفتار تکانهای (02/0=P) و اضطراب (01/0=P) کودکان موثر بود، ولی در مشکلات جسمی-روانی (2/0=P) تفاوت معنیداری مشاهده نشد. بهبود مشکلات سلوک در گروه M-PMT و PMT اختلاف معنیداری نداشت (1/0=P). در بهبود رفتارهای تکانهای و اضطراب M-PMT موثرتر از PMT بود (به ترتیب 009/0=P و 02/0=P) ولی میزان کاهش بیشفعالی در گروهPMT بهتر بود (03/0=P).
نتیجهگیری: شیوهی نوین آموزش به روش چندرسانهای بر بهبود مشکلات یادگیری، بیشفعالی، رفتار تکانهای و اضطراب کودکان موثر بود، البته در رفتارهای تکانهای و اضطراب روش چندرسانهای و در بیشفعالی روش آموزش رو در روی والدین، پاسخ بهتری داشت.
سطح هیجان ابراز شده، فرسودگی مراقب و افسردگی در همسران جانبازان بستری و ارتباط آن با میزان بستری مجدد 6 ماهه یجانبازان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
کلیدواژهها: افسردگی هیجان جانباز فرسودگی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: لذا پژوهش حاضر به بررسی سطح هیجان ابراز شده، افسردگی و فرسودگی مراقب در همسران جانبازان و ارتباط آن با میزان بستری جانبازان می پردازد.
روش کار: این پژوهش مقطعی بر روی 50 نفر از جانبازان بستری در بیمارستان روان پزشکی ابن سینا و همسران شان در سال 1387 انجام شده است. تشخیص اختلال روان پزشکی جانبازان در ابتدای بستری بر اساس مصاحبه ی بالینی نیمه ساختاریافته و ملاک های تشخیصی ویرایش چهارم تشخیص اختلالات روانی گذاشته و شدت بیماری آنان توسط مقیاس تاثیر کلی بالینی ارزیابی گردید. آزمون افسردگی بک، پرسش نامه ی فشار روانی خانواده و مقیاس سطح هیجانی ابراز شده نیز در همسران جانبازان انجام شد. تعداد بستری مجدد جانبازان پس از پیگیری 6 ماهه، استخراج و نتایج تست ها توسط آزمون همبستگی، من ویتنی و ANOVA تحلیل گردید.
یافته ها: میانگین تعداد بستری جانبازان در پیگیری 6 ماهه 28/1 ± 6/1 بار بود. هم چنین 42% از همسران جانبازان دارای علایم افسردگی خفیف، 26% متوسط و 8% شدید بودند. 52% فرسودگی روانی شدید و 14% هیجان ابراز شده ی بالا داشتند. نمرات افسردگی بک، سطح هیجان ابراز شده و زیرگروه های آن و میزان فرسودگی روانی همسران با تعداد دفعات بستری جانبازان رابطه ی معنی داری نداشتند (0.05 >P )
نتیجه گیری: سطح هیجان ابراز شده، افسردگی و فرسودگی همسران جانبازان با تعداد بستری جانبازان ارتباط آماری معناداری نداشت.
بررسی ارتباط خستگی مادر با افسردگی پس از زایمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
کلیدواژهها: افسردگی پس از زایمان حاملگی خستگی
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط خستگی مادر در دوره ی حاملگی و پس از زایمان با افسردگی پس از زایمان
انجام شد.روش کار: پژوهش حاضر مطالعه ی همبستگی طولی است که با نمونه گیری چند مرحله ای در مراکز بهداشتی درمانی شهر مشهد، در سال های 87-86 13، بر روی60 خانم باردار واجد شرایط با سن حاملگی36 هفته و نمره ی آزمون ادینبورگ 9 یا کمتر انجام شد. خستگی با چک لیست اصلاح شده علایم خستگی در هفته 36 و37 حاملگی و روزهای 5 و14 بعد از زایمان و افسردگی پس از زایمان با آزمون افسردگی ادینبورگ و تایید روان پزشک در روزهای 5 ،14 و 28 پس از زایمان ارزیابی شد. داده
ها با استفاده ازآزمون های مجذور خی، دقیق فیشر، تحلیل واریانس با مقادیر تکراری، رگرسیون لجستیک و همبستگی اسپیرمن و لامبدا با نرم افزار SPSS تحلیل شد.یافته ها: همبستگی معنی داری بین خستگی هفته ی 37 بارداری با افسردگی پس از زایمان روز
5 (651/0 =r، 045/0P=)،14 (651/0=r، 045/0=P) و 28 (000/1 = r ,001/0=P) هم چنین بین خستگی هفته ی 36 بارداری با افسردگی پس از زایمان روز 5 (000/1=r، 001/0=P) و خستگی روز 14 با افسردگی بعد از زایمان روز 28 (000/1=r،000/0=P)به دست آمد. نتیجه گیری: وجود خستگی اواخر حاملگی و پس از زایمان مادران با وقوع افسردگی پس از زایمان ارتباط دارد.
"
بررسی مصرف مواد در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان ابن سینا مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
نویسنده:
فاطمه بهدانی پریا حبرانی
کلیدواژهها: بیماران بستری مصرف مواد مبتلا به اسکیزوفرنیی
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه :مبتلا به اسکیزوفرنیی یک اختلال شدید روانی است که تقریباً 1% جمعیت را مبتلا میسازد. توأم شدن مبتلا به اسکیزوفرنی ومصرف مواد شایع است و شاخص پیش آگهی بد تلقی میشود. با توجه به این که تاکنون بررسی در مورد مصرف مواد در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در مشهد انجام نشده است بر آن شدیم تا میزان مصرف مواد و نوع ماده ی مصرفی را در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان ابن سینا در سال 85 بررسی نمائیم.روش کار: این مطالعه یک تحقیق توصیفی– مقطعی است، 100 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان ابن سینا مشهد در سال 85 که بر اساس مصاحبه بالینی روان پزشک بر مبنای ملاک های تشخیصیDSM VI مبتلا به اسکیزوفرنی بودند، با روش نمونه گیری آسان (در دسترس) انتخاب شدند. پرسش نامه مربوط به مصرف مواد با توجه به اطلاعات ثبت شده در پرونده ها و مصاحبه بالینی روان پزشک تکمیل گردید. اطلاعات جمعیت شناختی بیماران نیز در پرسش نامه ثبت شد، سپس نتایج مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.نتایج : از 100 بیمار مورد مطالعه 68 نفر مرد و 32 نفر زن بودند. میانگین سنی بیماران 42 سال بود. 47% بیماران سابقه ی خانوادگی اختلال روان پزشکی داشتند. در بیش از نیمی از بیماران سن آغاز بیماری زیر 25 سال بوده 58% بیماران سابقه ی مصرف مواد داشتند که 5/46% مصرف یک ماده و 5/53% مصرف همزمان چند ماده را ذکر میکردند. سن شروع مصرف مواد 21 تا 31 سال بود. بیشترین ماده مورد مصرف سیگار (98/73%) بود پس از سیگار مصرف تریاک و حشیش شیوع بیشتری داشت. بین جنس ومصرف مواد ارتباط معناداری وجود داشت(05/0p<) اما بین سن، شغل، نوع ماده ی مصرفی، مدت شروع بیماری و مصرف مواد ارتباط معنا داری وجود نداشت (05/0< p). یک سوم بیماران زن و دو سوم بیماران مرد سابقه ی مصرف مواد داشتند.بحث: شیوع مصرف مواد در بیماران مورد بررسی 58% بود. با توجه به این که مصرف مواد در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی میتواند باعث افزایش شدت علایم، بستری شدن های مکرر، بیماری های عفونی، خشونت، جرم، بی خانمانی، عدم مصرف دارو و در نتیجه پاسخ ضعیف به درمان های دارویی شود، همچنین بار مالی و هیجانی بالایی برای بیمار- خانواده و سیستم بهداشت روان دارد، لازم است به مصرف مواد و درمان آن در این بیماران توجه بیشتری شود.
"
بررسی عوامل تنش زا در پرستاران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
کلیدواژهها: پرستاران عوامل تنش زا بخش های بیمارستانی
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: پرستاران به علت مواجهه با عوامل تنش زای مختلف در محل کار با هدف تامین سلامت و آسایش بیماران در معرض عوارض جسمانی و روان شناختی متعدد هستند. هدف این مطالعه تعیین عوامل تنش زای مختلف در پرستاران می باشد تا با شناخت بهتر این عوامل جهت کاهش آن ها برنامه ریزی شود. روش کار: این پژوهش یک مطالعه ی توصیفی مقطعی است. جامعه ی پژوهش 150 نفر از پرستاران بخش های داخلی، جراحی، سوختگی، روان پزشکی و اورژانس بیمارستان های امام رضا(ع) و ابن سینای مشهد در سال 1383 هستند. ابزار پژوهش پرسش نامه ی ""عوامل تنش زای پرستاران"" بود که عوامل تنش زای بین فردی، مدیریتی، مراقبت از بیمار، فیزیکی و فردی را بررسی می کند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های مجذور خی، همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس مورد آنالیز آماری قرار گرفتند. یافته ها: مهم ترین عوامل تنش زا، در دسترس نبودن پزشکان در موارد اضطراری، کمبود کارکنان نسبت به بیماران و مراقبت از بیماران بدحال و رو به مرگ بودند. در بین عوامل تنش زا، عوامل تنش زای مدیریتی بیشترین شدت و عوامل بین فردی کمترین شدت را دارا بودند. میانگین تنش بین بخش های مختلف بیمارستانی تفوت معناداری نداشت. عوامل تنش زای شغلی پرستاران با هیچ کدام از متغیرهای سن، جنس، وضعیت تاهل، سنوات کاری، نوبت کاری و در نهایت اشتغال در بخش های مختلف بیمارستانی ارتباط معناداری نداشت. نتیجه گیری: بیشترین شدت عوامل تنش زا در پرستاران شاغل بیمارستانی مربوط به عوامل تنش زای مدیریتی است.
"