طرح مساله: شناسایی عوامل شخصیتی گرایش به مواد مخدر، به تشخیص و درمان هر چه بهتر اعتیاد کمک کرده و با ارائه به موقع خدمات مشاوره ای و روان شناختی نیز می توان از اعتیاد افراد مستعد تا حدودی پیشگیری کرد. لذا هدف این پژوهش، بررسی نیمرخ شخصیتی معتادان به مواد مخدر با استفاده از دو نظام شخصیتی کلونینجر و آیزنگ است.
روش: یکصد نفر معتاد به مواد مخدر و یکصد نفر غیر معتاد، به روش نمونه گیری در دسترس برگزیده شدند و پرسشنامه های شخصیتی کلونینجر و آیزنگ را تکمیل کردند. برخی ویژگی های جمعیت شناختی معتادان به مواد مخدر نیز گردآوری و داده های پژوهش به کمک روش های آماری تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: این پژوهش نشان داد که بین ابعاد سرشتی نوجویی (تازگی طلبی)، آسیب پرهیزی، ابعاد منشی خودراهبری و همکاری نظام شخصیتی کلونینجر و ابعاد روان نژندگرایی و روان پریش گرایی نظام شخصیتی آیزنگ، در معتادان به مواد مخدر و افراد عادی تفاوت معناداری وجود دارد.
نتایج: معتادان به مواد مخدر در ابعاد نوجویی (تازگی طلبی)، آسیب پرهیزی، روان نژندگرایی و روان پریش گرایی، در مقایسه با افراد عادی، نمرات بالاتر و در ابعاد خود راهبری و همکاری، نمرات پایین تری کسب کردند.
پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه و سهم نسبی انواع بدرفتاری والدین در تبیین افسردگی بوده است.به همین منظور تعداد 131 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین جامعه بیماران افسرده مراجعه کننده، به مراکز مشاوره شهر اصفهان طی سالهای 85- 84 انتخاب و مطالعه شده اند.برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه افسردگی بک و مقیاس خود گزارشی کودک آزاری محمد خانی استفاده شد.بخشی از نتایج به دست آمده حاکی از آن است که ازبین انواع بد رفتاری والدین در دوران کودکی مرتبط با افسردگی، بدرفتاری عاطفی(23./.)، بدرفتاری جسمی (27./.)، بدرفتاری جنسی (32./.) تبیین کننده افسردگی بیماران بزرگسال مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بوده اند.
هدف این پژوهش مقایسه اختلالهای رفتاری در میان دانش آموزان با پدران شاغل در عسلویه و دانش آموزان با پدران شاغل در محل سکونتشان می باشد. در این پژوهش 100 دانش آموز (50 نفر، پدرشان شاغل در عسلویه و 50 نفر، پدرشان شاغل در محل سکونتشان بود) از میان دانش آموزان پایه ابتدایی شهرستان شهرکرد به شیوه در دسترس انتخاب شدند. برای هر دو گروه پرسشنامه رفتاری کودکان فرم معلم و فرم والدین تکمیل شد. نتایج نشان داد میزان اختلالهای رفتاری در گروه دانش آموزان دارای پدران شاغل در عسلویه بیشتر از گروه دانش آموزان دارای پدر شاغل در محل سکونت است. تفاوت بین آزمودنی های دو گروه در خرده مقیاسهای بیش فعالی - پرخاشگری، اضطراب - افسردگی، کمبود توجه و حواس پرتی معنادار بود.
"این پژوهش از نوع پژوهشهای علی ـ مقایسهای است که با هدف مقایسه پردازش انتخابی اطلاعات و نقش توجه آگاهانه در این فرایند در اختلالهای اضطرابی صورت گرفته است. بدین منظور سه گروه 15 نفری از آزمودنیها شامل گروه افراد بهنجار (بهصورت تصادفی نظاممند از بین همراهان بیماران انتخاب شدند)، گروه بیماران مبتلا به اختلال اضطراب منتشر (GAD) و گروه بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) از بین بیماران مراجعهکننده به مراکز درمانی روانشناسی و مطبهای خصوصی روانپزشکی در شهر نیشابور بهصورت تصادفی انتخاب شدند و سپس در یک موقعیت آزمایشی با آزمون استروپ و آزمون بازشناسی مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که سوگیری توجه بیماران مبتلا به اختلال اضطراب منتشر در مقایسه با دو گروه دیگر، به سمت نشانههای تهدید بدنی و اجتماعی است (P<0/01). در حالی که سوگیری توجه بیماران مبتلا به اختلال PTSD فقط به سمت نشانههای تهدید مربوط به PTSD است و این محرکها را به طور انتخابی پردازش میکنند (P<0/01). یکی دیگر از یافتههای پژوهش این بود که علیرغم پردازش بیشتر نشانههای تهدید بدنی و اجتماعی در گروه مبتلا به GAD و نیز نشانههای تهدید مربوط به PTSD در گروه مبتلا به PTSD، از نظر یادآوری این نشانهها بعد از آزمایش بین سه گروه تفاوت معناداری وجود نداشت (P>0/05).
"
این پژوهش به منظور بررسی شایع ترین نوع مشکلات روانی- اجتماعی مراجعان به مراکز مشاوره ناجا در سال 1385 انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مراجعان به مراکز مشاوره پلیس در سال 1385 می باشد. نمونه آماری با جامعه آماری برابر است. روش پژوهش از نوع توصیفی است. روش جمع آوری اطلاعات از طریق آماری های ارسالی از استان ها انجام شده و داده ها از طریق آمار توصیفی و آزمون x2 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد، شایع ترین علت مراجعه به مراکز مشاوره پلیس در سال 85 مشکلات خانوادگی با 80 درصد می باشد. در بررسی فراوانی آماری متغیرهای سن، جنسیت، تاهل و تحصیلات با توجه به شایع ترین علل مراجعه به مراکز مشاوره مشخص شد که از لحاظ جنسیت، زنان با 86.6 درصد از لحاظ وضعیت تاهل افراد متاهل با 80 درصد از لحاظ گروه سنی، گروه سنی 29-20 با حدود 96 درصد، تحصیلات متوسطه و دیپلم با حدود 86 درصد در کل بیشترین مراجعان به مراکز مشاوره بوده اند. با توجه به نتایج بالا بیشترین مراجعان را جوانان زیر 30 سال متاهل با علت مراجعه مشکل خانوادگی تشکیل می دهند. که این می تواند هشداری باشد برای افزایش آمار اختلافات خانوادگی در میان جوانان در جامعه مورد مطالعه این پژوهش و همچنین لزوم آموزش مهارت های زندگی جهت پیشگیری از بروز مشکلات خانوادگی.