فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۸۱ تا ۲٬۹۰۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بررسیهای جهانی نشان میدهد که جمعیت سالمندان به علت ارتقاء سطح بهداشت در حال افزایش است، این در حالی است که این گروه همچنان مشکلات بهداشتی ـ درمانی زیادی را تجربه میکنند به طوری که یکی از مشکلات اساسی سالمندان مساله افسردگی است . این مطالعه با هدف تعیین تاثیر خاطرهگویی گروهی بر میزان افسردگی سالمندان ساکن شهرکرد انجام شده است .
مواد و روشها: این مطالعه یک پژوهش کارآزمایی بالینی است که تعداد 64 نفراز سالمندان مراجعه کننده به کانون بازنشستگان کشوری شهرکرد در سال 1385 به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. در گروه آزمون خاطرهگویی گروهی و در گروه شاهد جلسات گروهی به طول 8 جلسه و هر جلسه به مدت یک و نیم ساعت انجام شد. میزان افسردگی واحدهای پژوهش قبل و بعد از مداخله با استفاده از پرسشنامه افسردگی سالمندان ارزیابی گردید. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای آماری مجذور کای و تی زوجی تحلیل گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که میانگین امتیاز افسردگی سالمندان گروه آزمون از 95/17 قبل از مداخله به 92/12 بعد از مداخله رسید و نتایج اختلاف معنیداری را در این گروه نشان داد(04/0=p)، این در حالی است که در گروه شاهد قبل و بعد از مداخله اختلاف معنیداری مشاهده نشد .
نتیجهگیری: با توجه به نتایج میتوان گفت که خاطرهگویی گروهی بر کاهش میزان افسردگی سالمندان موثر است، لذا میتوان این تکنیک را که مورد بیتوجهی قرار گرفته است، به طور آسان، و قابل اجرا در تمام مراکز نگهداری سالمندان و یا در منزل به کار برد.
تاثیر آموزش مهارت های زندگی به مادران برکا هش مشکلات رفتاری دانش آموزان سوم تا پنجم ابتدایی
حوزههای تخصصی:
"هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی به مادران بر کاهش مشکلات رفتاری دانشآموزان مقطع تحصیلی سوم تا پنجم ابتدایی شهر اصفهان است. این پژوهش نیمهتجربی از نوع پیشآزمون پسآزمون با گروه گواه است. جامعه آماری را کلیه دانشآموزان پایههای سوم تا پنجم ابتدایی در سال تحصیلی 87 ـ86 تشکیل داده است. روش نمونهگیری مورد استفاده در پژوهش برای انتخاب مدارس خوشهای چند مرحلهای و برای انتخاب آزمودنیها بر اساس امتیاز مشکلات رفتاری آنها است. بدین ترتیب که از 5 ناحیه آموزش و پرورش اصفهان، یک ناحیه بهطور تصادفی انتخاب و سپس از این ناحیه یک دبستان دخترانه و یک دبستان پسرانه به طور تصادفی انتخاب شد. آنگاه از این دو مدرسه با انجام پیشآزمون از کلیه دانشآموزان پایه سوم تا پنجم، 96 نفر دانشآموز که دارای مشکلات رفتاری بودند مشخص و بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند، سپس این 96 نفر به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. به مادران گروه آزمایشی طی 9 جلسه آموزش مهارتهای زندگی داده شد. همچنین بهمنظور بررسی میزان مشکلات رفتاری از آزمون مشکلات رفتاری راتر (9/0 = ) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین عملکرد گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری (001/0P<) وجود دارد و آموزش مهارتهای زندگی به مادران بر کاهش مشکلات رفتاری تاثیر دارد.
"
باورهای هذیانی در افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا، خویشاوندان سالم آنها و آزمودنی های بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این مطالعه گروهی از بستگان درجه اول و سالم مبتلایان به اسکیزوفرنیا از نظر فراوانی باورهای هذیانی و ابعاد این باورها (میزان ناراحتی، اشتغال ذهنی به این باورها و اطمینان به آنها) بررسی و با دو گروه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و یک گروه شاهد سالم مقایسه شدند.
روش: برای انجام این تحقیق 25 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا، 35 نفر از اعضای درجه اول و سالم خانواده های این بیماران و 35 نفر از افرادی که سابقه هیچ گونه بیماری اعصاب و روان نداشتند (به عنوان گروه شاهد سالم) همکاری کردند. در این سه گروه، شیوع باورهای هذیانی و ابعاد آنها بر اساس پرسشنامه هذیان پیترز و همکاران (PDI-40)؛ و سلامت روان بر اساس پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) بررسی شد.
یافته ها: شیوع باورهای هذیانی در گروه افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا به طور معناداری بیشتر از دو گروه دیگر بود، ولی شیوع آن در دو گروه اعضای خانواده بیماران و جمعیت عادی تفاوت معناداری نداشت. در مورد شدت ابعاد باورهای سایکوتیک، در حالی که نمرات گروه مبتلایان به اسکیزوفرنیا بسیار بیشتر از گروه شاهد سالم بود، ولی با گروه خانواده بیماران تفاوت معناداری نداشت. در ضمن میزان اطمینان به افکار سایکوتیک در گروه خانواده بیماران بیشتر از گروه شاهد سالم بود.
نتیجه گیری: وجود باورهای هذیانی در افراد سالم خانواده بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اطمینان بیشتر این افراد به این باورها (نسبت به گروه شاهد سالم) ممکن است وجود پیوستاری سایکوز را مطرح کند، هر چند تایید این موضوع نیازمند مطالعات بیشتر است.
رابطه پایگاه هویت و اعتیاد در زنان استان تهران
حوزههای تخصصی:
طرح مساله: این پژوهش با هدف شناخت رابطه پایگاه هویت و اعتیاد در زنان استان تهران انجام شده است.
روش: روش پژوهش، پس رویدادی است. نمونه گیری به روش در دسترس و شامل40 زن معتاد مراجعه کننده به مراکز توانبخشی استان تهران و 40 زن غیرمعتاد بود که از نظر برخی متغیرهای دموگرافیک با آنها همتا سازی شدند. از «آزمون گسترش یافته عینی پایگاه هویت من»( EOM-EIS2) (مارسیا، 1966)، برای سنجش پایگاه هویت استفاده شد. داده ها به کمک آزمون t تحلیل شد.
یافته ها: آزمون t نشان داد که نمرات پایگاه های هویت سردرگم و معوق در گروه معتاد، به طور معنا داری بالاتر از گروه غیر معتاد و نمرات پایگاه هویت موفق در گروه غیر معتاد، بالاتر از گروه معتاد بود.
نتایج: هرچه فرد بحران هویت را تجربه کرده باشد و از وضعیت هویتی دارای تعهد و رشد یافته تری برخوردار باشد، کمتر احتمال دارد که به معضل اعتیاد گرفتار شود.
" ترس از مدرسه "
تازه های پژوهش
پیش بینی بهزیستی در مبتلایان به هراس اجتماعی بر اساس انواع «خود ناهمخوانی »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، به بررسی رابطه «خود ناهمخوانی» و «بهزیستی» در بین مبتلایان به هراس اجتماعی پرداخته شد. پژوهش ها نشان داد که مبتلایان به هراس اجتماعی از بهزیستی پایین تری برخوردارند. همین طور، «خود ناهمخوانی» با هراس اجتماعی رابطه مستقیم و با بهزیستی رابطه منفی دارد. لذا این سوال مطرح است که کدام یک از انواع «خودناهمخوانی» تاثیر بیشتری بر بهزیستی مبتلایان داشته و آیا «خود ناهمخوانی» مستقیما باعش کاهش بهزیستی مبتلایان به هراس اجتماعی می شود یا از طریق افزایش هراس اجتماعی کاهش بیشتر بهزیستی را به دنبال دارد. برای اجرای این طرح، تعداد 250 نفر از دانشجویان مبتلا به هراس اجتماعی به تصادف انتخاب شدند که همزمان به پرسشنامه های بهزیستی و «خود ناهمخوانی» پاسخ دادند. نتایج نشان داد که خود ناهمخوانی «واقعی ناخواسته» و «واقعی/بایدی» به ترتیب تاثیر بیشتری بر بهزیستی دارند. همچنین اثر مستقیم «خود ناهمخوانی» بر بهزیستی بیش از اثر غیر مستقیم آن است. این یافته می تواند برای درمان هراس اجتماعی و ارتقا سطح بهزیستی مبتلایان دستاورد مهمی به شمار آید.
" مقایسه حساسیت جسمانی و مهارت های اجتماعی در افراد کمرو، مبتلا به فوبی اجتماعی و بهنجار "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"کمرویی و فوبی اجتماعی، دو اصطلاحی است که اغلب برای توصیف افراد کم حرف به کار می رود، که در موقعیت های اجتماعی دچار ترس از ارزیابی منفی می شوند. به رغم شباهت هایی که بین کمرویی و فوبی اجتماعی وجود دارد، اکثریت افراد کمرو ملاک های فوبی اجتماعی را ندارند و در نتیجه می توان گفت که کمرویی کاملاً معادل فوبی اجتماعی نیست. این تحقیق به هدف مقایسه کمرویی و فوبی اجتماعی انجام شده در این پژوهش.
نمونه شامل 87 نفر بود. 31 فرد عادی، 30 فرد مبتلا به فوبی اجتماعی و 26 فرد کمرو، که بدون ملاک های فوبی اجتماعی بودند. افراد مبتلا به فوبی اجتماعی از بین مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره دانشگاه شیراز انتخاب شدند و نمونه عادی و کمرو از میان 300 نفر انتخاب شدند، که به روش نمونه گیری خوشه ای از بین دانشجویان دانشگاه شیراز برگزیده شده بودند.
پرسشنامه هراس اجتماعی، مقیاس کمرویی، حساسیت جسمانی و مهارت های ارتباطی پاسخ دادند.
نتایج این تحقیق نشان داد که افراد کمرو و مبتلا به فوبی اجتماعی نسبت به افراد عادی مهارت های اجتماعی ضعیف تری دارند، ولی در زمینه حساسیت جسمانی تنها افراد مبتلا به فوبی اجتماعی بودند که نسبت به افراد عادی تفاوت داشتند. همچنین، دیده شد که افراد کمرو و مبتلا به فوبی اجتماعی در زمینه مهارت های اجتماعی با یکدیگر تفاوتی ندارند و آنچه آن ها را از هم متمایز می کند میزان حساسیت جسمانی است. درباره نتایج این تحقیق با کمک دیدگاه های مطرح در زمینه فوبی اجتماعی بحث شد."
اثر بخشی آموزش تلقیح استرس (SIT) در کاهش اضطراب دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تعیین اثربخشی آموزش تلقیح استرس (STD) در کاهش اضطراب دانشجویان است. روش تحقیق حاضر از نوع آزمایش با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل می باشد. نمونه مورد پژوهش 30 نفر بودند که به شیوه تصادفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس اضطراب زانک (S.A.S) جمع آوری و از طریق آزمون آماری t استودنت مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که آموزش تلقیح استرس (SIT) اضطراب دانشجویان را کاهش می دهد (P<0.01). همچنین یافته های تحقیق نشان داد که اثربخشی آموزش تلقیح استرس در کاهش اضطراب دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری ندارد. این روش می تواند توسط مشاوران و متخصصان بهداشت روانی جهت یاوری مراجعان مورد استفاده قرار گیرد.
نشانگان ویلیامز
بررسی اختلالات شخصیت و ویژگی های شخصیتی مردان مبتلا به اختلال هویت جنسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: هدف از این مطالعه بررسی اختلالات شخصیت و ویژگی های شخصیتی مردان مبتلا به اختلال هویت جنسی می باشد. شناسایی اختلالات شخصیت می تواند در بالا بردن کیفیت کمک به بیماران مبتلا مفید واقع شود.
روش بررسی: این پژوهش تحلیلی – مقطعی به روش مقایسه ای و از نوع مورد – شاهدی و با نمونه گیری ساده و در دسترس می باشد. آزمودنی ها تعداد 40 نفر از مردان مبتلا به اختلال هویت جنسی بودند که به مرکز بهزیستی نواب صفوی تهران مراجعه می کردند. هم چنین 40 نفر از کارمندان مرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران که هیچ یک از ملاک های تشخیصی اختلال هویت جنسی را براساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی – ویرایش چهارم نداشتند، با توجه به همتاسازی با بیماران به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. اختلالات شخصیت و فراوانی آنها با استفاده از پرسشنامه بالینی چند محوری میلون (MCMI-II) مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون مجذور کای و تی برای گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی در مقیاس های وابسته (038/0=P)، نمایشی (001/0P<)، ضداجتماعی (017/0=P)، منفعل - مهاجم (007/0=P)، مرزی (001/0P<) و پارانوئید (021/0=P) نمرات بالاتری را نسبت به گروه گواه به دست آورده و اختلاف آنها از لحاظ آماری معنی داری می باشد.
نتیجه گیری: مطابق با یافته های حاصل، بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی، برخی ویژگیها و خرده مقیاسهای اختلالات شخصیتی را بیشتر از افراد عادی دارا بوده و درجاتی از اختلالات شخصیت در برخی از آنها بارز است.
"
مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتار کودکان پیش دبستانی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
چکیده
با هدف اندازهگیری مهارتهـای اجتماعی، مشکلات درونیسازیشده و مشکلات برونیسازیشده براساس تفاوتهای جنس در کودکان، والدین (1001 = n) و مربیان (284 = n) 518 دختر و 483 پسر (3 تا 5 ساله)، به فرمهای والد و مربی نظام رتبهگذاری مهارتهای اجتماعی (گرشام و الیوت، 1990) پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان دادند که برحسب رتبهگذاری والدین و مربیان، در زیرمقیاسهای مهارتهای اجتماعی (همیاری، خودمهارگری و مسئولیتپذیری) و مشکلات درونیـ سازیشده (غمگینی، افسردگی و تنهایی) دختران رتبههای بالاتر از پسران بهدست آوردند. پسران در مقایسه با دختران، رتبههای بالاتری در زیرمقیاس مشکلات برونیسازیشده (پرخاشگری، مهار ضعیف خلق و بحث با دیگران) کسب کردند. رتبهگذاری والدین برای نمرههای جرئتورزی در دختران و پسران تفاوت معناداری را نشان نداد.
"