فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۰۱ تا ۴٬۱۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
73-94
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی بر گرایش به مواد در مردان تحت درمان نگهدارنده با متادون انجام شد . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش همه مردان تحت درمان نگهدارنده با متادون که به مجتمع خدماتی- حمایتی شهید ملت دوست وابسته به سازمان بهزیستی شهر تهران در سال ۱۳۹۸مراجعه کردند، بودند. از میان آن ها، نمونه ای به حجم ۴۵ نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل ( هر گروه ۱۵ نفر) قرار داده شدند. در ادامه پژوهش، 10 نفر از پژوهش خارج شدند. بدین ترتیب، در گروه طرح واره درمانی ۱۱ نفر، در گروه درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی ۱۳ نفر، و در گروه کنترل ۱۰ نفر باقی ماند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه گرایش به مواد استفاده شدکه توسط افراد هر سه گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه تکمیل شد. گروه آزمایشی اول و دوم به ترتیب مداخله طرح واره درمانی و درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی را در ۱۷ جلسه ۴۵ تا ۶۰ دقیقه ای به صورت فردی دریافت کردند. گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد و فقط تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مداخله درمانی در کاهش گرایش به مواد موثر بودند و این اثرات پس از پیگیری دو ماهه باقی ماندند. همچنین، بین اثربخشی طرح واره درمانی و درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی در پایان درمان و پس از پیگیری دو ماهه تفاوت وجود داشت. درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی در مقایسه با طرح واره درمانی در کاهش میزان گرایش به مواد اثربخشی بیشتری داشت. نتیجه گیری : این مطالعه نشان داد که طرح واره درمانی و درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی در کاهش گرایش به مواد موثر هستند و می توانند مورد استفاده درمانگران قرار گیرند.
واکاوی دلایل، زمینه ها و پیامدهای مصرف مواد مخدر در بین نوجوانان (مورد مطالعه نوجوانان شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۱۶۵-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه ، به دنبال شناخت دلایل گرایش نوجوانان به مصرف مواد مخدر در شهر ایلام بود. روش: این پژوهش با روش نظریه ی زمینه ای و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با 22 نوجوان مصرف کننده مواد مخدر گردآوری شد. یافته ها: در مرحله ی کدگذاری باز، 660 عبارت معنایی و در کدگذاری محوری، 155 مفهوم و 20 مقوله ی اصلی استخراج گردید. یافته ها نقش گروه همسالان، دوستی زیان آورانه، محیط نامناسب زیست شهری، ضعف ساختاری نهادهای اجتماعی کننده ا ی نظیر خانواده به دلیل وجود سابقه اعتیاد در خانواده، سبک فرزندپروری آسیب زا، مدیریت ناتوان خانواده و در نتیجه نابسامانی خانواده را و نهاد آموزش به واسطه ی مدیریت ناکارآمد مدرسه و امکان تشکیل باند و آشنایی با مواد در مدرسه در گرایش به اعتیاد را تایید می کنند. دسترسی آسان به مواد مخدر، هیجان طلبی نوجوانان، استقلال مالی زود هنگام همراه با نداشتن مهارت مناسب ارتباطی نقش تشدید کننده ای در این مورد ایفا نموده اند. نوجوانان مورد مطالعه در این وضعیت از راهبردهای ترک ناموفق، پنهان کاری، اقدام مجرمانه در تأمین مواد و حتی تصمیم های خود ویرانگرانه استفاده کرده اند که همراه با پیامدهایی نظیر طرد اجتماعی بوده است. نتیجه گیری: از برآیند مقوله ها، مقوله ی هسته ی «هم گشتی و برهم کنشی با همگنان بزهکار» حاصل شد که موجب تداوم مصرف، ناتوانی در ترک و طرد فراگیر نوجوانان از سوی خانواده شده است.
اثربخشی آموزش گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر عزت نفس زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۱
۳۳۶-۳۲۳
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر عزت نفس زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد مراکز کاهش آسیب شهر کرمانشاه در سال 1398 تشکیل دادند. از میان آن ها، یک مرکز به صورت در دسترس انتخاب و تعداد 75 نفر از زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد توسط پرسش نامه استاندارد عزت نفس روزنبرگ غربال شدند. سپس، 30 نفر از زنان که نمره پایین تری کسب کردند و نسبت به بقیه دارای سطح پایین تری از عزت نفس بودند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت نمودند و شرکت کنندگان گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه استاندارد عزت نفس روزنبرگ استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی موجب بهبود سطح عزت نفس در زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد شد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند به عنوان روشی در بهبود و ارتقاء عزت نفس در زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد به کار رود.
مقایسه ی عملکرد عصب روان شناختی در افراد مبتلا به سوءمصرف مواد و همتایان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
75-86
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد عصب روان شناختی در افراد مبتلا به سوءمصرف مواد و همتایان عادی بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع مطالعات علی مقایسه ای بود. جامعه آماری عبارت بود از: مردان سوءمصرف کننده مواد مراجعه کننده به بیمارستان آموزشی درمانی امام رضا (ع) شهرستان خرم آباد در سال 1395. نمونه شامل 30 نفر معتاد تحت درمان با متادون، و 30 نفر افراد غیر معتاد بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، آزمون گنجینه لغات و حافظه وکسلر و همچنین آزمون عملکرد پیوسته انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد عملکرد گروه سوءمصرف کننده مواد نسبت به گروه همتایان عادی تفاوت دارد (0/05> p ). نتیجه گیری: مصرف مزمن مواد روان گردان موجب آسیب نواحی متعدد مغزی همچون قشر پیش پیشانی و هیپوکامپ شده و در نتیجه باعث اختلال در کارکردهای شناختی این نواحی می گردد.
تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی و متوسطه اول از نظر توجه به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
11-24
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی و متوسطه اول از نظر توجه به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی بود. جامعه آماری شامل همه کتاب های درسی دوره ابتدایی و متوسطه اول می باشد که در سال 1396 چاپ شده است. با توجه به ماهیت موضوع، نمونه گیری انجام نشده و تمام جامعه آماری بررسی شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات سیاهه تحلیل محتوای کتاب های درسی بوده که روایی آن توسط متخصصان علوم تربیتی و کارشناسان مربوطه انجام شده است. یافته ها: در مجموع در کتاب های درسی دوره ابتدایی و متوسطه اول، 176 مرتبه به جنبه های مختلف اعتیاد اشاره شده که 165مورد (75/93 %) مربوط به پایه هشتم، 9مورد (1/5 %) مربوط به پایه هفتم، 2مورد (13/1 %) مربوط به پایه نهم بوده است. در دوره ابتدایی اشاره ای به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد نشده است. مؤلفه «عوارض ناشی از اعتیاد» با 97 فراوانی (55 %) بیشترین و مؤلفه های «راه های پیشگیری از اعتیاد»، «جرم و قوانین مرتبط با اعتیاد»، و «سابقه تاریخی مصرف مواد مخدر» هر کدام با 6 فراوانی (4/3 %) کمترین فراوانی را داشته است. نتیجه گیری : یافته های این پژوهش نشان می دهد که در دوره ابتدایی و پایه های هفتم و نهم متوسطه اول به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد توجه کافی نشده و نیاز به توجه بیشتر دارد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تکانشگری و سبک های حل مسئله در مردان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
329-348
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تکانشگری و سبک های حل مسئله در مردان وابسته به مواد انجام شد . روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه مردان وابسته به مواد مراجعه کننده به مرکز اقامتی ترک اعتیاد اسلام شهر (تعداد 123 نفر) در سال 1398 بود. از میان آن ها، نمونه ای به حجم 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مقیاس تکانشگری و پرسش نامه سبک های حل مسئله را تکمیل کردند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 60 دقیقه ای آموزش ذهن آگاهی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها: نتایج نشان دادند که آموزش ذهن آگاهی به بهبود تکانشگری و سبک های حل مسئله در مرحله پس آزمون منجر شد و این تاثیر در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که آموزش ذهن آگاهی می تواند به عنوان روشی مناسب در بهبود تکانشگری و سبک های حل مسئله در مردان وابسته به مواد به کار رود و در نتیجه منجر به کاهش آثار زیان بار اعتیاد شود .
تأثیر آموزش گروهی ذهن خوانی بر توانایی ذهن خوانی بیماران سرپایی مرد مبتلا به وابستگی مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
203-216
حوزههای تخصصی:
هدف: بنابه نظر متخصصان توانایی ذهن خوانی زیربنای توانایی انسان در تعاملات اجتماعی پیچیده را می سازد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش گروهی توانایی ذهن خوانی بر افزایش این توانایی در افراد دارای وابستگی به مواد بود. روش: در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. برای این منظور 36 نفر از مراجعان تحت درمان سرپایی اعتیاد به صورت در دسترس انتخاب شدند و به تصادف به دو گروه تقسیم شدند. آزمون ذهن خوانی بارون- کوهن برروی هر دو گروه اجرا شد. برای گروه آزمایشی یک دوره 24 جلسه ای آموزش گروهی اجرا شد. در نهایت آزمون ذهن خوانی به عنوان پس آزمون برروی هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج حکایت از معناداری تفاوت دو گروه داشت (0/05 P< ). نتیجه گیری: این مطالعه ارتباط بین مصرف مواد افیونی و ضعف در ذهن خوانی را نشان داد. همچنین نشان داد آموزش گروهی متمرکز به آگاهی از احساسات خود و دیگران می تواند در بهبودی عملکرد ذهن خوانی مؤثر باشد.
تدوین مدل ساختاری عود مصرف مواد بر اساس ذهن آگاهی و سلامت معنوی با میانجی گری ولع مصرف و خودکارآمدی در افراد وابسته به مواد تحت درمان پرهیزمدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
237-264
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری بازگشت به مصرف مواد بر مبنای عوامل مهم خطرساز و محافظت کننده مصرف مواد (نظیر سلامت معنوی، ذهن آگاهی، ولع مصرف و خودکارآمدی) انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. حدود 700 نفر از افراد وابسته به مواد افیونی که در مراکز بهبودگستران همگام و خانه دوست یاران استان تهران تحت درمان پرهیزمدار بودند، جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند. از میان آن ها، تعداد 200 نفر (100 نفر مرد و 100 نفر زن) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس در سال 1398 انتخاب شدند و به پرسش نامه پنج عاملی ذهن آگاهی، پرسش نامه سلامت معنوی، پرسش نامه وسوسه مصرف پس از سم زدایی، مقیاس خودکارآمدی عمومی و پرسش نامه پیش بینی بازگشت پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل تدوین شده از برازش مناسبی برخوردار بود. همچنین، از میان متغیرهای سلامت معنوی و ذهن آگاهی، سلامت معنوی تاثیر مستقیم معناداری بر عود مصرف مواد داشت. به علاوه، سلامت معنوی و ذهن آگاهی از طریق ولع مصرف اثر غیر مستقیم معناداری بر عود مصرف داشتند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش اهمیت اثرات سلامت معنوی و ذهن آگاهی بر عود مصرف مواد را نشان داد. بر این اساس، پیشنهاد می شود که این متغیرهای مهم خطرساز و محافظت کننده در برنامه های آموزشی برای پیشگیری از عود مصرف مواد مورد توجه قرار گیرند.
الگوی روابط ساختاری ولع مصرف بر اساس حساسیت به تقویت، تحمل آشفتگی و دلسوزی به خود با نقش میانجی خودکارآمدی ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
245-264
حوزههای تخصصی:
هدف: ولع مصرف مانع عمده ای برای درمان موثر اعتیاد به مواد است. پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی روابط ساختاری ولع مصرف بر اساس حساسیت به تقویت، تحمل آشفتگی و دلسوزی به خود با نقش میانجی خودکارآمدی ترک انجام شد. روش : پژوهش حاضر به روش همبستگی انجام شد. افراد وابسته به مواد (هروئین) که در نیمه دوم سال 1397 به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل مراجعه کردند، جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 245 نفر از این افراد به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و به صورت انفرادی و در محل مرکز به پرسش نامه های ولع مصرف، حساسیت به تقویت، تحمل آشفتگی، دلسوزی به خود و خودکارآمدی ترک پاسخ دادند. یافته ها : نتایج ضریب همبستگی نشان داد ولع مصرف با حساسیت به پاداش و تنبیه ارتباط مثبت و با نمره کل تحمل آشفتگی و مؤلفه های آن و با نمره کل دلسوزی به خود و مؤلفه های (مهربانی به خود، انسانیت مشترک و ذهن آگاهی) و خودکارآمدی ترک رابطه منفی و با مؤلفه های (خودداوری، انزوا وهمدردی بیش ازحد) رابطه مثبت دارد. همچنین بین خودکارآمدی ترک و حساسیت به پاداش و تنبیه ارتباط منفی و با نمره کل تحمل آشفتگی و مؤلفه های آن و با نمره کل دلسوزی به خود و مؤلفه های (مهربانی به خود، انسانیت مشترک و ذهن آگاهی) رابطه مثبت و مؤلفه های (خودداوری، انزوا وهمدردی بیش ازحد) رابطه منفی دارد. شاخص های برازش مدل نیز، مسیر حساسیت به پاداش و تنبیه، تحمل آشفتگی و دلسوزی به خود به ولع مصرف را با میانجی گری خودکارآمدی ترک تأیید کرد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که حساسیت به پاداش و تنبیه، تحمل آشفتگی و دلسوزی به خود هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم با میانجی گری خودکارآمدی ترک می توانند با ولع مصرف ارتباط داشته باشند.
ویژگی های روان سنجی مقیاس شدت وابستگی در بین افراد وابسته به مصرف مواد و الکل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
255-272
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی، اعتبار و روایی نسخه فارسی مقیاس شدت وابستگی به مواد در افراد وابسته به مصرف مواد و الکل در ایران صورت گرفت. همچنین نمرات این مقیاس در تعدادی از عوامل جمعیت شناختی بررسی شد. روش : مقیاس شدت وابستگی به فارسی ترجمه و سپس ترجمه معکوس شد و با نسخه اصلی مقایسه شد. پس از اجرای مقدماتی روی 20 نفر، اصلاحات لازم انجام شد. سپس بر روی 281 وابسته به مصرف مواد و الکل از زندان، خوابگاه و کمپ ها اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های ویژگی های جمعیت شناختی، مقیاس شدت وابستگی، پرسش نامه وابستگی لیدز، آزمون تشخیص اختلالات مصرف مواد و مقیاس سیستم های مغزی-رفتاری استفاده شد. داده ها با نرم افزار LISREL نسخه8/8 تجزیه وتحلیل شد. یافته ها : نتایج از ساختار تک عاملی مقیاس شدت وابستگی حمایت کرد. ضریب آلفای کرونباخ و دونیمه کردن گاتمن به ترتیب برابر 64/0 و 58/0 برآورد شد. بررسی روایی همگرا از طریق محاسبه ضریب همبستگی نمرات مقیاس شدت وابستگی با مقیاس های تشخیص اختلالات مصرف مواد و وابستگی لیدز، 46/0 و 37/0 بود. یافته ها نشان می دهد که بین سابقه مصرف در خانواده، محل سکونت، نوع ماده مصرفی در میانگین نمرات مقیاس شدت وابستگی، تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری : مقیاس شدت وابستگی از روایی و اعتبار مناسبی برخوردار است و بنابراین ابزار مناسبی جهت استفاده در بین جمعیت وابسته به مصرف مواد و الکل در ایران است. توجه به عوامل جمعیت شناختی مؤثر بر شدت وابستگی در برنامه ریزی های پیشگیری و درمان این اختلال لازم است.
پیش بینی استعداد اعتیاد بر اساس خودتنظیمی ارادی و تحول مثبت نوجوانی در دانش آموزان دورۀ دوم متوسطۀ شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
109-125
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر پیش بینی استعداد اعتیاد بر اساس خودتنظیمی ارادی و تحول مثبت نوجوانی در دانش آموزان دورۀ دوم متوسطه شهر کرمانشاه بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعۀ آماری شامل دانش آموزان دورۀ دوم متوسطۀ شهر کرمانشاه بود. نمونه ای شامل 198 نفر به روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای از میان آن ها انتخاب شد. شرکت کنندگان مقیاس تحول مثبت نوجوانی (گلدوف و همکاران، 2010)، پرسش نامۀ خودتنظیمی ارادی (فروند و بالتز، 2002) و استعداد اعتیاد (وید و بوچر، 1992) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج حاصل از رگرسیون همزمان نشان داد متغیرهای خودتنظیمی ارادی و تحول مثبت نوجوانی توان پیش بینی استعداد اعتیاد را دارند. نتیجه گیری: می توان با آموزش مهارت های خودتنظیمی و اجرای برنامه های ارتقا دهندۀ تحول مثبت نوجوانی گرایش افراد به اعتیاد را کاهش داد.
پیش بینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر اساس باورهای فراشناخت و سبک های اسنادی در معتادان در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
209-230
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر پیش بینی تنظیم شناختی هیجان در دو بعد سازگارانه و ناسازگارانه بر اساس باورهای فراشناخت و سبک های اسناد در معتادان در حال ترک بود. روش: جامعه تحقیق شامل افرادی بود که به یکی از مراکز درمان اعتیاد در شهر قدس (تحت درمان با متادون) در سال 1395 مراجعه کرده بودند. تعداد ۱۶3 شرکت کننده سه پرسش نامه ی باورهای فراشناخت ولز، سبک های اسنادی سلیگمن و تنظیم هیجان گرانفسکی و همکاران را تکمیل کردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که دو مؤلفه باورهای فراشناخت، یعنی باورهای مثبت در مورد نگرانی و خودآگاهی هیجانی، توانستند به صورت مثبت راهکارهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی کنند؛ و سه مؤلفه سبک های اسنادی، یعنی اسناد شکست به عوامل درونی، و پایدار و کلی توانستند به صورت منفی راهکارهای تنظیم شناختی هیجان سازگارانه را پیش بینی کنند. همچنین راهکارهای تنظیم شناختی سازگارانه بر اساس اسناد موفقیت به عوامل درونی و کلی به صورت مثبت پیش بینی شدند. به علاوه باورهای مثبت در مورد نگرانی و نیاز به کنترل افکار، به ترتیب به صورت منفی و مثبت توانستند راهکارهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی کنند. اسناد شکست به عوامل درونی، پایدار و کلی، به صورت مثبت راهکارهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی کردند. همچنین اسناد موفقیت به عوامل پایدار به صورت مثبت تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه را پیش بینی کرد. نتیجه گیری: باورهای فراشناخت و سبک های اسنادی نقش تعیین کننده ای در تبیین مولفه های تنظیم هیجانیِ شناختی معتادان در حال ترک با متادون دارند.
پیش بینی رفتارهای قلدری و جامعه ستیزی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و مکانیسم های دفاعی در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۳۰۸-۲۸۵
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه رفتارهای قلدری و جامعه ستیزی با طرحواره های ناسازگار اولیه و مکانیسم های دفاعی در بین افراد وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه پژوهش کلیه مصرف کنندگان مواد مخدر شهر تبریز بود که جهت درمان به مراکز ترک اعتیاد و کمپ های دولتی و خصوصی مراجعه کرده بودند. از بین آن ها ۳۸۱ نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. هر یک از آزمودنی های این مطالعه به پرسشنامه طرحواره یانگ (فرم کوتاه)، پرسشنامه سبک های دفاعی، مقیاس قلدری و مقیاس سایکوپاتی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین رفتارهای قلدری و رفتارهای جامعه ستیزی با طرحواره های ناسازگار اولیه و مکانیسم های دفاعی رابطه وجود دارد. بر این اساس 23 درصد از رفتارهای قلدری توسط طرحواره های ناسازگار اولیه و نیز 11 درصد از رفتارهای جامعه ستیزی توسط این طرحواره ها پیش بینی می شود. از سوی دیگر 9 درصد از رفتارهای قلدری و نیز 12 درصد از رفتارهای جامعه ستیزی توسط مکانیسم های دفاعی قابل پیش بینی می باشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، با شناسایی طرحوار های ناسازگار اولیه و مکانیسم های دفاعی افراد وابسته به مواد امکان پیش بینی رفتارهای جامعه ستیزی و قلدری وجود دارد. بنابراین، با اصلاح طرحواره های ناسازگار اولیه و مکانیسم های دفاعی می توان فراوانی رفتارهای جامعه ستیزی و قلدری در این بیماران را کاهش داد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر آمادگی به اعتیاد و هیجان طلبی در نوجوانان دارای والد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۱
۱۹۸-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر آمادگی به اعتیاد و هیجان طلبی در نوجوانان دارای والد وابسته به مواد شهر اهواز بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان نوجوان مشغول به تحصیل در سال 1399-1398 و دارای والد وابسته به مواد در شهر اهواز بود. از میان آن ها، 10 مدرسه پسرانه به صورت تصادفی انتخاب و دانش آموزان این مدارس توسط پرسش نامه های آمادگی به اعتیاد و هیجان طلبی غربال شدند. از این تعداد، 30 نفر از دانش آموزانی که نمره بالاتری از میانگین در پرسش نامه های آمادگی به اعتیاد و هیجان طلبی کسب نمودند، به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. داده ها با آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر کاهش آمادگی به اعتیاد و همچنین کاهش هیجان طلبی نوجوانان دارای والد وابسته به مواد شهر اهواز در مراحل پس آزمون و پیگیری به طور معناداری اثربخش بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان از این درمان در جهت کاهش آمادگی به اعتیاد و هیجان طلبی نوجوانان دارای والد وابسته به مواد بهره برد و از این راه به کاهش تنش در آن ها کمک نمود.
اثر بخشی مداخلات آموزشی پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی بر وسوسه، تنظیم هیجان و پرخاشگری افراد وابسته به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سوءمصرف مواد و وابستگی و اعتیاد به آن اختلالی پیچیده است که با علل و آثار زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی همراه است. عود مصرف مواد یکی از معضلات اصلی درمان افراد دچار سوء مصرف مواد است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخلات آموزشی پیشگیری از بازگشت برپایه ذهن آگاهی بر وسوسه، تنظیم هیجان و پرخاشگری افردا وابسته به مت آمفتامین شهرستان کاشان بود. روش: طرح پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش شامل بیماران مرد و زن مصرف کننده مت آمفتامین مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد اقامتی کوتاه مدت، مراکز ترک اعتیاد متادون درمانی شهرستان کاشان بود. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ۳۰ نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پرسش نامه های دشواری های تنظیم هیجان، عقاید وسوسه انگیز، پرخاشگری آیزنک و ویلسون مورد اجرا قرار گرفتند. گروه آزمایش با استفاده از روش مداخلات آموزشی پیشگیری از بازگشت مبتنی بر ذهن آگاهی در ۸ جلسه مورد آموزش قرار گرفتند. پس از اتمام مداخلات آموزشی، هر دو گروه مجدداً در مرحله پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه در متغیرهای وسوسه، تنظیم هیجان و پرخاشگری تفاوت وجود دارد. ضرایب اتا برای متغیر وسوسه 27/0، تنظیم هیجان 21/0، و برای پرخاشگری 53/0 می باشد. نتیجه گیری: پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی می تواند در کلینیک های ترک اعتیاد مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی گروه درمانی کیفیت زندگی بر تغییر سطح باورهای فراشناختی منفی و مثبت مردان معتاد به شیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
189-202
حوزههای تخصصی:
هدف: اعتیاد امروزه به یکی از جدی ترین معضلات جامعه بشری و مخصوصاً کشورهای در حال توسعه که جمعیت جوان و فقر و بیکاری بالایی دارند تبدیل شده است . هدف اصلی این پژوهش، تعیین میزان اثربخشی گروه درمانی کیفیت زندگی بر تغییر سطح باورهای فراشناختی منفی و مثبت مردان معتاد به شیشه شهرستان خرم آباد بود. روش: این پژوهش به ص ورت نیمه آزمایشی ب ود ک ه در آن از ط رح پ یش آزم ون - پ س آزم ون ب ا گ روه گواه اس تفاده ش د. نمون ه پ ژوهش 40 مرد معتاد به شیشه شهرستان خرم آباد بود که ب ه ص ورت تص ادفی در گ روه ه ای آزم ایش (کیفیت زندگی درمانی) و گواه گمارده ش دند. در مرحله مداخله گروه آزمایش در 8 جلسه تحت گروه درمانی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه باورهای فراشناختی ولز (2000) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس تفاوت معناداری بین دو گروه نشان داد (0/01 p< ). یافته ها حاکی از آن بود که مداخله در تغییر سطح باورهای فراشناختی مثبت و منفی اثربخش است . نتیجه گیری : این شیوه ی درمانی قابل استفاده برای بیمارانی که مشکل اعتیاد دارند می باشد.
بایسته های کار با خانواده های با والد وابسته به مواد: یک تحلیل پدیدارشناسانه از شاغلان حرفه های یاورانه درگیر با اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۱۴۳-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل پدیدارشناسانه از شاغلان حرفه های یاورانه درگیر با اعتیاد انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه شاغلان حرفه های یاورانه درگیر با مقوله اعتیاد (شامل مشاوران، روان شناسان، مددکاران اجتماعی و پزشکان و ...) شهر شیراز در سال 1400 بود که درگیر خدمت رسانی به افراد وابسته به مواد یا خانواده های آن ها بودند. در میان آن ها، 27 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از مصاحبه عمیق استفاده شد و داده های بدست آمده از مصاحبه با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها حاکی از استخراج 130 مفهوم از تجربه شاغلان حرفه های یاورانه بود که در قالب 20 زیر مقوله دسته بندی شدند که در نهایت در 6 مقوله کلی حمایت های همه جانبه، آگاه سازی و آموزش مهارت های لازم، تکالیف ارگان ها و متخصصین، خدمات روان شناختی، داشتن اراده و انگیزه برای ترک و خدمات پزشکی طبقه بندی شدند. نتیجه گیری: خانواده های با والد وابسته به مواد نیازمند مراقبت و حمایت های حرفه ای در حوزه هایی که ذکر شد هستند و سازمان ها و افراد یاری رسان لازم است مداخلات مناسب را در این حوزه ها طراحی و اجرا کنند.
الگوی روابط ساختاری عود افراد دارای اختلال مصرف مواد بر اساس سوگیری توجه و حساسیت به پاداش با نقش میانجی کنترل بازداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
117-142
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی روابط ساختاری عود افراد دارای اختلال مصرف مواد بر اساس سوگیری توجه و حساسیت به پاداش با نقش میانجی کنترل بازداری بود. روش : پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد وابسته به مواد (مت آمفتامین) در حال ترک مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل در سال 1398 بود. 172 نفر از افراد مصرف کننده مت آمفتامین با استفاده از فرمول اسلووین به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های پیش بینی عود و حساسیت به پاداش و همچنین آزمون های دات پروب و برو/نرو را پاسخ دادند. همبستگی پیرسون، مدل یابی معادلات ساختاری و بوت استروپ روش های مورد استفاده برای تحلیل داده ها بودند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای پژوهش ارتباطلات مثبت و یا منفی معناداری وجود داشت. نتایج برازش مدل فرضی پژوهش را تایید کرد. نتایج نشان داد سوگیری توجه و حساسیت به پاداش تاثیرات مستقیم معناداری و همچنین تاثیرات غیر مستقیم معناداری از طریق کنترل بازداری بر عود داشتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت که کنترل بازداری با تعدیل سوگیری توجه و حساسیت به پاداش موجب کاهش عود در افراد مصرف کننده مواد می شود. بنابراین، پیشنهاد می شود که متخصصان حوزه اعتیاد از نتایج پژوهش حاضر در برنامه های درمانی خود استفاده نمایند.
خوشه بندی اختلالات شخصیت مرزی و خودشیفته برمبنای ابعاد سرشت و منش در مردان دچار مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۱۴۴-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به شیوع بالای اختلالات شخصیت به ویژه شخصیت مرزی و خودشیفته در مردان دارای سوء مصرف مواد، پژوهش حاضر با هدف خوشه بندی این اختلالات بر مبنای ابعاد سرشت و منش انجام شده است. روش: برای بررسی هدف فوق، نمونه ای متشکل از 400 نفر از مردان مراجعه کننده به مراکز مختلف تخصصی روانپزشکی و کلینیک های ترک اعتیاد شهر تبریز در سال 1398، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های سرشت و منش، شخصیت خودشیفته و ارزیابی شخصیت–مقیاس ویژگی های مرزی را تکمیل نمودند. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل خوشه ای دومرحله ای استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیت خودشیفته در مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد براساس ابعاد سرشت و منش، در قالب دو خوشه خودشیفته بزرگ منش (شامل ویژگی های نوجویی، آسیب پرهیزی و خودفراروی بالا و همکاری پایین) و خودشیفته آسیب پذیر (شامل ویژگی های نوجویی، وابستگی پاداش، استمرار پایین و همکاری بالا) قابل طبقه بندی است. همچنین، ویژگی های شخصیت مرزی در مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد بر اساس ابعاد سرشت و منش، در قالب چهار خوشه مرزی خودتخریب گر (شامل نوجویی و خودراهبری بالا و وابستگی پاداش، استمرار و همکاری پایین)، مرزی تکانشی (شامل ویژگی های نوجویی، آسیب پرهیزی بالا، پاداش وابستگی، استمرار و خودفراروی پایین)، مرزی ناامید (شامل ویژگی های نوجویی، آسیب پرهیزی، استمرار پایین و خودراهبری و همکاری بالا) و مرزی کج خلق (با ویژگی های نوجویی، آسیب پرهیزی، استمرار، پاداش وابستگی و همکاری پایین و خودراهبری بالا) قابل طبقه بندی هستند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که هر چند اختلالات شخصیت یکی از همایندهای مهم اختلالات مصرف مواد هستند، اما با توجه به وجود انواع متفاوتی از اختلالات شخصیت مرزی و خودشیفته و ترکیب ویژگی های سرشت و منشی متنوع در هر کدام از زیرگروه های آن ها، بایستی راهکارهای مداخله ای روان درمانی پیشگیری از عود و کمک به ترک سوء مصرف مواد، با در نظر گرفتن این ویژگی ها صورت بگیرد.
نقش میانجی وقایع استرس زای زندگی در ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و آمادگی برای اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
191-216
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی وقایع استرس زای زندگی در ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و آمادگی برای اعتیاد بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه زنان وابسته به مواد مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر یزد در سال ۱۳۹8-۱۳۹9 بود. از بین آن ها، ۱۲۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه آمادگی برای اعتیاد، پرسش نامه وقایع استرس زای زندگی، و پرسش نامه شخصیت نئو را تکمیل کردند. یافته ها: مدل پیشنهادی برازش مطلوبی داشت. روان رنجوری، توافق پذیری، وظیفه شناسی و وقایع استرس زای زندگی رابطه ی مستقیم و معناداری با آمادگی برای اعتیاد داشتند. همچنین، وقایع استرس زای زندگی در رابطه بین روان رنجوری، برون گرایی، توافق پذیری و وظیفه شناسی با آمادگی برای اعتیاد نقش میانجی داشت. نتیجه گیری: نتیجه ی پژوهش حاضر ضمن تبیین عوامل درونی و بیرونی موثر بر آمادگی برای اعتیاد در زنان، می تواند برای پیشگیری و درمان اعتیاد مفید باشد.