فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۱۴۱ تا ۱۳٬۱۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
فرهنگ معاصر عربی = فارسی
ساختار اشعار رودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر سامانی، عصر زرّین و رستاخیز فرهنگ اسلامی ایرانی و دوران شکوفایی ساختارهای بزرگ فرهنگ و تمدّن اسلامی ایرانی است. این دوره در تاریخ فرهنگ ایران اسلامی، عصر خردگرایی است که اوج ساختار ساختارها در آن بوده است. شعر این دوره با رودکی بالیدن را آغاز کرد، کم کم اوج گرفت و شاعران بزرگ دیگری در پی او ظهور کردند. در این گفتار راز زیبایی، ساختارمندی و ماندگاری شعر رودکی بررسی شد و سرانجام مشخّص گردید که رودکی با قدرت کیمیاگرانة خود شعری آفریده که معماری زبان است. همچنین توانسته است تصویر عواطف انسانی را در زبان، موسیقایی کند. در این کار علاوه بر سهم زیاد خلّاقیت فردی شاعر، جایگاه تاریخی عصر اوج ساختار ساختارها نیز بسیار مؤثّر بوده است.
فانتزی نو
فریدون توللی
شناسه برخی مقالات ادبی دینی
حوزههای تخصصی:
سیمرغ سفید (نگرشی ژرف در چگونگی استمرار فرهنگی ایران زمین با بررسی شاهنامه فردوسی و نقش و نگارهای
تشبیهات و تعبیرات شاعرانه درباره شب و تاریکی
حوزههای تخصصی:
سهراب و رستم ماثیو آرنولد: پیوندی میان شاهنامه و ایلیاد.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
می توان گفت که سهراب و رستم ماثیو آرنولد، در کلیّات متأثر از شاهنامه و در نحوه بیان، توصیفات، تشبیهات، سنن ادبی و حماسی، کاملاً تحت تأثیر ایلیاد است. آرنولد بسیاری از قسمت های اساسی داستان را از قبیل گم شدن رخش، عاشق شدن تهمینه، اسارت هجیر، درگیری رستم با کاوس، خواستن نوشدارو و... را حذف و بعضی از موارد را مانند نحوه کشته شدن سهراب، آگاهی رستم از جنسیت فرزند و... تغییر داده است و اگرچه در اکثر مواقع به پی رنگ و کلیّت داستان لطمه زده، در مواردی نیز کاستی های «رستم و سهراب» فردوسی را برطرف کرده است، با توجه به این که در دو داستان، بنا بر وجود حداکثر شباهت هاست، در این مقاله فقط به بعضی از اختلافات اشاره شده و بیشتر از هرچیز، به تأثرات ماثیو آرنولد از ایلیاد خواهیم پرداخت که از دید منتقدان پنهان مانده است.
فریدون مشیری؛ آمیزه ای از شعر و انسانیت
حوزههای تخصصی:
نقش های شش گانه زبانی در ادبیات تعلیمی با تکیه بر یکی از قصاید سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدهوش گلپایگانی و شاعران سبک خراسانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
محمدصادق گلپایگانی، ادیب، شاعر و خطاط دوره قاجار و ملاباشی حیدرقلی میرزا، فرزند فتحعلی شاه قاجار است. وی با نام شعری مدهوش، از جمله بهترین و مهمترین صاحب کمالان دیار گلپایگان به حساب می آید. مدهوش از شاعران دوره بازگشت ادبی محسوب می شود. او به غیر از فنون نظم و نثر، در علم عربی نیز مشهور بوده است. کلیات مدهوش، مجموعه ای از منشآت، غزلیات، مثنویات، قصاید، رباعیات و قطعات است و علاوه بر آن نوشته هایی تعلیمی و حکمی به نثر دارد که هنوز آن گونه که بایسته است، شناسانده نشده اند. قصاید این مجموعه از نوع قصاید مدحی با زبانی روان و ساده و آرایه هایی دلنشین است. سبک شعر مدهوش به دوره های غزنوی و سلجوقی نزدیک است. قصاید وی بیشتر به روش انوری و عنصری است و آنان بیشترین تأثیر را بر مدهوش داشته اند؛ ولی سهم انوری در این اثرگذاری برجسته تر است. وی همچنین در به کارگیری واژه های کهن، به شعر فرخی توجه بیشتری داشته و در انتخاب ردیف، نگاه خود را به سوی دوره های نخست سبک خراسانی معطوف کرده است. شناخت و معرفی ویژگی های شعر مدهوش نیاز به مطالعه و بررسی آن از جنبه های مختلف دارد. انجام پژوهش و مطالعه درباره این ویژگی ها در عرصه تحقیقات ادبی از ضرورت ها به حساب می آید. هدف از نگارش این تحقیق، بیان مختصاتی از سبک خراسانی، ویژگی های شعر دوره بازگشت ادبی و نیز شعر مدهوش و میزان تأثیرپذیری و تقلید وی از شاعران سبک خراسانی است.
باخاطرات و شعر محبت
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۸ شماره ۶۵
حوزههای تخصصی:
نقش سنائی در تحول قصیدة فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چنان که از عنوان برمی آید، مسألة اصلی مقاله تعیین نقش سنائی در تاریخ تحول قصیدة فارسی است؛ نقشی که به همان اندازة «تحول در غزل فارسی» مهم است. با وجود تحقیقات پراکنده ای که در پیشینة تحقیق بدان ها پرداخته-ایم، هنوز جای تحقیقی که این بُعد شخصیت شاعری سنائی را آشکار کند، خالی بود. بدین منظور قصاید او را در دو سطح ساختار صوری (ناظر بر فرم) و نظم گفتمانی (معطوف به محتوا) بررسی کردیم و در مقایسه با سنت قصیده پردازی پیش از وی نشان دادیم که او و ناصر خسرو به عنوان نقطه های عطف تحول قصیده فارسی هستند؛ به طوری که می توان تاریخ قصیدة فارسی را به دو دورة پیش و پس از این دو شاعر تقسیم کرد. در بررسی ساختار صوری قصاید وی، به سه گونه قصیده دست یافتیم: تابع سنت قصیده پردازی، بینابین و جدید. همین گروه بندی را در بررسی گفتمانی قصاید نیز اساس قرار دادیم. نتیجة بررسی ها نشان داد که در قصاید گروه اول، چه از جهت ساختار صوری و چه محتوایی سنائی در چهار چوب «سنت» حرکت کرده است؛ در قصاید گروه دوم، حرکت او به طرف خروج از سنت (در سطح فرم و محتوا) مشاهده می شود اما چنان و چندان نیست که از مرزهای سنت خارج شده باشد و سر انجام در قصاید گروه سوم، چه به لحاظ ساختار صوری و چه محتوایی با طرحی کاملاً نو مواجه می شویم که پیش از وی (به استثنای ناصر خسرو) یا اصلاً وجود ندارد و یا قابل توجه نیست. بدین ترتیب باید سنائی را یک نقطة عطف در تاریخ تحول قصیده به شمار آورد.
تحلیل و بررسی رسالة «عقل سرخ» شیخ اشراق، بر اساس نظریة روایت تودوروف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولوی و ادبیات مولویه
حوزههای تخصصی:
مولانا جلال الدین محمد بلخیاندیش مند بزرگ ایرانیو تاب ناک ترین چهره زبان و ادب و فرهنگ ایرانیدر عصر ایلخانان در دیار روم است.در این مقاله، ضمن نقد ارتباط سلطان کیقباد اول با پدر مولانا و خود او و دیگر افسانه هاییکه مریدیچون افلاکیدر مناقب العارفین خود برایبالا بردن شان و منزلت مراد خویش پرداخته است، کوشش شده است تا تاثیر عظیم اندیشه و آثار مولانا را در ادامه رواج زبان و شعر فارسیو فرهنگ ایرانیدر اسیایصغیر و سایر متصرفات عثمانینشان دهیم، هرچند در این راستا باید کتاب ها نوشت و از جنبه هایمختلف ان را تحلیل کرد. دو دیگر این که ادبیات مولویه را که نقشیبسزا در ترویج زبان فارسیدر خارج از ایران، بویژه اسیایصغیر و شبه قاره داشته است، از قبیل معارف بها ولد، معارف برهان الدین محقق ترمذی، مقالات شمس تبریزی، آثار سلطان ولد و ...، معرفیکنیم.