ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۳۴۱ تا ۹٬۳۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
۹۳۴۱.

سایه روشن سیمای زن در رمان های نجیب محفوظ (پیامدهای ناگوار گذار از سنت به دنیای جدید)

کلیدواژه‌ها: زن رمان نجیب محفوظ ادبیات داستانی مصر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب نثر
تعداد بازدید : ۱۶۷۴ تعداد دانلود : ۷۸۹
نجیب محفوظ، نویسنده معاصر مصری، یکی از نویسندگان برجسته در ادبیات داستانی در جهان عرب در قرن بیستم است. او در رمان هایش مصر و فراز و فرود حوادث آن کشور را با مهارتی کم نظیر به تصویر کشیده است؛ جامعه ای که از فقر و ناآگاهی مفرط در رنج بوده است. رمان های محفوظ، تصویر آمال و آلام مردم این سرزمین است. زنان از مهم ترین نقش آفرینان قصه های او هستند. وی از پس سیمای زنان، جامعه ی معاصر خویش را به نقد کشیده است. این مقاله بر آن است که با شیوه ی توصیفی - تحلیلی به بررسی مسائل زنان در جزر و مدّ حوادث قصه های نجیب محفوظ بپردازد و تصویری از زن عرب معاصر را از لابلای برخی رمان های او ارائه نماید. نتیجه ی این پژوهش بیانگر آن است که زن در گستره ی رمان های محفوظ، فاقد شناختی صحیح از چیستی و رسالت خویش در جامعه بوده و از فقر، فساد اخلاقی، تزلزل مبانی نهاد خانواده و سلطه ی تباه کننده ی سیاست مداران فاسد، همواره در رنج بوده است. زنان جامعه ی مصر در رمان های او، در میان افراط و تفریط نظام ارزشی جامعه، همیشه آزرده خاطر و پریشان حال هستند. آنها در چنبره نقطه گذار از سنت به مدرنیته و در برزخ میان قدیم و جدید، در جست وجوی تعریفی نو از ارزش های اجتماعی و نظام خانواده هستند که هم با حقایق تاریخی کذشته و هم با عصرشان هم سویی داشته باشد. اما آنها غالباً از دستیابی به این آرزو ناکام می مانند.
۹۳۴۴.

از مخاطب راوی تا مخاطب روایت (با تأملی در روایت های داستانی شاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه درون مایة اسطوره ای مخاطب راوی مخاطب روایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۴ تعداد دانلود : ۱۱۸۹
نظریه پردازان روایت، با تفکیک میان روایت های داستانی کلاسیک و مدرن، براین باورند که روایات داستانی کلاسیک، غالباً بر ویژگی هایی چون مؤلف محوری، تک ارزشی و تک ساحتی بودن معنا، پایان بسته و غیره استوارند و درمقابل, روایت های داستانی مدرن مؤلفه هایی چون مخاطب محوری، پایان باز، چندساحتی بودن معنا و غیره را در بطن خود می پرورند. اگرچه ظاهراً بلاغت کلاسیک برپایة اعتقاد سنتی به معنی قطعی کلام بنا نهاده شده بود و هدف نهایی خوانش متن، وصول به معنی و مقصود مؤلف قلمداد می شد، این داوری با نگاهی به شاهکارهای ادبی کلاسیک سخت مناقشه آمیز می نماید. شاهنامة فردوسی از آن جمله است. چراکه فردوسی با بهره گیری از عناصر اسطوره ای و رمزی که اساساً در بلاغت کلاسیک جایی نداشتند، ضمن آنکه از تصلب چهارگانة عناصر بیانی حاکم فراتر می رود، به مخاطب هشدار می دهد که در مواجهه با داستان های اساطیری خود را مخاطب راوی و پوستة ظاهری روایات داستانی نبیند، بلکه مخاطب را تا مخاطب روایت برمی کشد و با گنجاندن عناصر اسطوره ای و رمزی متنی باز و گشوده دربرابر دیدگان خوانندگان می گشاید و امکان تأویل های متکثر را فراهم می آورد. بنابراین، نه تنها خودش به تأویل پاره ای از این داستان ها می پردازد، بلکه پس از او نیز عارفان و فیلسوفان و شاعران بسیاری تا دورة معاصر به این دسته از داستان ها رویکرد تأویلی داشته اند. این مقاله طرح و شرح این ماجرا خواهد بود.
۹۳۴۵.

مقایسه «شرور» در شاهنامه و مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توحید شر خیر انسان موجودات .

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی فقه و کلام
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۱۶۷۴ تعداد دانلود : ۹۳۰
نسبت دادن خلق شرور به خدای سبحان، به توحید ذاتی و صفاتی که خدا را مبرّا از صدور هر آلودگی می داند، لطمه می زند و جدا کردن خالق خیر و شر، به معنی اعتقاد به دو آفریننده و فاصله گرفتن از توحید افعالی است. چنان که از قرائن برمی آید؛ فردوسی و مولانا برای حلّ این معمّا از دو زاویه به شرور نگاه می کنند: زاویة نخست کلّی نگر است و نسبت شر را با خدا بر اساس رابطة خالق و مخلوق بررسی می کند. از این زاویه به اعتقاد فردوسی هر موجودی بنا بر حکمتی آفریده شده و صدور شر از خیر مطلق، عقلاً محال است. مولوی برای اثبات این حقیقت، به قدرت و لطف الهی استناد می کند و خدایی را که قادر بر خلق شر نباشد؛ ناقص می داند. به عقیدة وی خدا به دلیل لطف، جهان را خلق و شر را معدوم کرده است. از زاویة دوم نسبت موجودات با یکدیگر سنجیده می شود و نوع نگاه و شناخت انسان، خیر و شر آفریده ها را مشخّص می کند؛ به عبارت دیگر خیر و شر امری نسبی است و در کلّ جهان شری وجود حقیقی ندارد. این نگاه محصول اندیشه ای است که برای «وجود» اصالت قائل می شود و تصوّر جهانی برتر از جهان موجود را محال می داند. هدف تحقیق حاضر، ذکر مصداق هایی از شاهنامه و مثنوی است که ثابت می کند، فردوسی و مولانا از اصل توحید برای تفسیر وجود شر نسبی عدول نکرده اند. فردوسی با نگرش حکیمانه وجود شر ذاتی را عقلاً محال می داند و مولانا با دیدگاه عارفانه و استناد به قدرت و لطف الهی همین حقیقت را بازگو می کند.
۹۳۴۹.

نقد کتاب از اسطوره تا حماسه هفت گفتار در شاهنامه پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسطوره حماسه نقد و تحلیل شاهنامه فردوسی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نقد و معرفی کتاب(review)
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
تعداد بازدید : ۱۶۷۴ تعداد دانلود : ۱۲۹۹
شاهنامه فردوسی به منزلة برجسته ترین منظومة ادب حماسی زبان فارسی همواره مورد توجه پژوهش گران بوده و جنبه های متفاوت این اثر مانند زبان، محتوا، ساختار، اساطیر، و شخصیت های متن بررسی شده و به صورت کتاب یا در قالب مقاله به جامعه علمی ارائه شده است؛ هریک از این آثار جنبه های ارزش مند و احتمالاً کاستی هایی دارد که مطرح کردن آن ها و توضیحات نویسنده می تواند زوایای دیگری را روشن کند که ممکن است از دید مؤلف یا خواننده پوشیده باشد. مقالة حاضر بررسی و نقد مجموعه مقالاتی است که به صورت کتابی با عنوان از اسطوره تا حماسه چاپ شده است. در این نوشتار، پس از معرفی اجمالی کتاب، پیشینه ای کوتاه در این موضوع آمده است؛ سپس در دو بخش بررسی امتیازات و کاستی های شکلی و تحلیل ابعاد محتوایی اثر به نقد کتاب مذکور پرداخته می شود؛ بخش عمده مقاله نقد محتوایی کتاب را به خود اختصاص داده است. در پایان پیشنهادهایی برای بهترشدن مطالب ارائه شده است. ضمن اشاره به جسارت علمی مؤلف و دقت ایشان، به نظر می رسد پس از رفع کاستی های شکلی مذکور، در بخش محتوا اهمیت موضوع ایجاب می کند تا در برخی نتیجه گیری ها تأمل بیش تری مبذول شود و منابع دیگری نیز دیده شوند. همچنین در بررسی مباحث اسطوره شناختی و به ویژه شاهنامه پژوهی لازم است جهان بینی اسلامی فردوسی و نگاه دینی و قرآنی او نیز در مفاهیم و سطوح گوناگون زبانی لحاظ شود تا بحث جامع تر و دقیق تر ارائه شود.
۹۳۵۰.

جنس دوم به عنوان مبنایی نظری برای تحلیل فمینیستی انتقادی گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جنسیت فمینیسم تحلیل انتقادی گفتمان جنس دوم سیمون دوبووار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۵ تعداد دانلود : ۸۷۹
تحلیل فمینیستی انتقادی گفتمان یکی از شاخه های تحلیل گفتمان است که وجه ممیزه آن تمرکزش بر کشف و آشکارسازی روابط نابرابر قدرتِ جاری میان زنان و مردان در مناسبات و نظم های اجتماعی است. مقاله حاضر پیشنهاد می کند که نظریه سیمون دو بووار در کتاب جنس دوم در باب چگونگی شکل گیری هویت جنسیتی و سوژه مؤنث، زمینه نظری مناسبی برای تلفیق میان فمینیسم و تحلیل گفتمان فراهم می سازد. جنس دوم به رغم تقدم زمانی چشم گیری که بر مطالعات گفتمانی دارد، از بسیاری جهات سازگاری قابل توجهی با مفروضات فلسفی (معرفت شناختی، هستی شناختی) غالب رویکردهای تحلیل انتقادی گفتمان دارد. در این پژوهش، جنس دوم از حیث دید انتقادی، مفهوم سازی از قدرت و ایدئولوژی، نسبت آن با برساخت گرایی اجتماعی، نگاه انتقادی به دانشِ پذیرفته شده، ارزیابی تحول تاریخی و نقش نهادها و نظم های گفتمانی در شکل گیری سوژه بررسی شده است
۹۳۵۲.

آینه، الگویی برای تفسیر پدیداری در مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حق تصویر خلق مشاهده (شهود) تجلی (پدیداری)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۴ تعداد دانلود : ۱۴۳۲۷
از منظر عرفان ابن‏عربی، هستی ـ که همان حق است ـ در مراتب و مراحل مختلف با جلوه‏های متعددی خود را نمودار ساخته است. ویژگی‏هایی در آینه است که تامل در آن‏ها بستر مناسبی برای تفسیر پدیداری حق و خلق فراهم نموده است. در مکتب ابن‏عربی؛ از جهتی حق آینه‏ای است که جلوه‏هایی را نمودار ساخته است و نظاره آن جلوات همواره با اختفاء آینه توام می‏باشد. خلق پدیدار شده نیز چیزی جز تصویر آینه‏ای حق نمی‏باشد. مقاله ذیل پژوهشی است که استفاده از «آینه» در مکتب ابن‏عربی را به عنوان الگویی برای تفسیر و تبیین هستی مورد بررسی قرار داده است.
۹۳۵۸.

در جستجوی زمان از دست رفته: داستان شکوفایی یک استعداد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات جهان نویسندگان و نمایشنامه نویسان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات جهان نقد و بررسی آثار
تعداد بازدید : ۱۶۷۳
در جستجوی زمان از دست رفته- اثر شگفت انگیز مارسل پروست- شرح شکوفایی استعدادی خدا دادی است. مارسل، قهرمان داستان، از ایام کودکی ذوق و قریحه نویسندگی را در وجودش احساس می کند واین امید را در دل می پروراند که روزی به نگارش رمانی شامل مفاهیم ژرف فلسفی توفیق یابد. اما یاس و تردید، دلسردی و ناامیدی و نیز وسوسه های گوناگون جوانی اورا از مسیر اصلی زندگی اش منحرف می کنند و تشویق و دلگرمی دوستان و آشنایان هنرمند و هنر پرورش، راه را به جایی نمی برند. با این همه آخرین بخش رمان بیانگر آن است که آرزوی دیرین او به تحقق خواهد رسید. مارسل سرانجام به این اطمینان دست می یابد که نگارش اثر میسر است و رخدادها و فراز ونشیب های زندگی اش می توانند دستمایه اصلی رمان او قرار گیرند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان