فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۵۶۱ تا ۷٬۵۸۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
نقد طنز گونه جامعه در""طیف الخیال ابن دانیال موصلی""(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طنز همیشه ابزار قدرتمندی برای نقد اوضاع واحوال اجتماعی یک دوره به شمار می رفته است. بی عدالتی، افراط وتفریط های اجتماعی و سیاسی و به طورکلی، کژی ها و ناراستی های هر جامعه، موضوع و درون مایه آثار طنز به شمار می آید. طنز یکی از مهم ترین شاخصه های ادبی عصر ممالیک به شمار می رود و باید گفت که عصر «ممالیک» و «عثمانیان» دوره ای است که از جانب پژوهشگران ادبی مورد اجحاف واقع شده است. ابتکارات و نوآوری های ادبی این دوره به کلی نادیده انگاشته شده و حتی گاه عنوان دوره «سقوط» بر آن اطلاق شده است. هرچند که این دوره همپای دیگر دوره های طلایی اسلام نیست، اما در این محدوده زمانی کتاب های ادبی بسیاری به منصه ظهور رسیدند که می بایست مورد دقت و توجه پژوهشگران این حوزه قرارگیرد. کتاب ""طیف الخیال"" اثر ""ابن دانیال"" نویسنده طنزنویس عهد ممالیک یکی از این آثار ادبی است که به لحاظ ویژگی های شکلی همپای نمایش نامه های امروزی است و از مضمونی طنزآمیز برخوردار است. طنزهای این کتاب به مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی می پردازد و با عینک تیزبین خود زشتی ها و نادرستی ها را یافته و پس از معرفی و نشان دادن آن به مخاطب، با استعانت از اسلوب مبالغه سعی در محو این پلیدی ها از جامعه دارد. این نوشتار با نگاهی به کتاب مذکور و با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی می کوشد تا با شناخت هر چه بیشتر آثار این شخصیت، گامی در جهت آشنایی دقیق تر با فضای جامعه در این دوره تقریباً از یاد رفته برداشته باشد.
کلیدر دولت آبادی و فلسفه مداخله گری در روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلیدر دولت آبادی از منظر سوم شخصِ مداخله گر به روایت در آمده است. در این شیوه از روایت، راوی با آن که در درون ماجراها حضور فیزیکی ندارد، اما می تواند در هر جا رد نگاه و دریافت و احساس خود را بر جا بگذارد. در کلیدر، مداخله مستقیم در موقعیتها و واقعیتها و اظهار نظرهای گسترده در باره همه جزئیات وقایع ریشه در همین حقیقت دارد. برخی از منتقدان از جمله هوشنگ گلشیری، این نوع از روایت گری را برگرفته از شیوه قصه نویسی و قصه گویی در گذشته های دور می دانند که با شیوه های داستان نویسی امروز چندان قرابتی ندارد. اما حقیقت آن است که مداخله گریهای راوی در ماجراهای کلیدر، دلایل بسیار دارد که شماری از آنها عبارتند از: تجربه آموزی از شیوه های گذشته، ایجاد هماهنگی بین صورت و محتوا، برقراری رابطه صمیمانه و مستقیم با شخصیتها، و تقویت کردن برون دادهای ذهنی و زبانی آدمها در محیطهای روستایی و عشایری.
تصویرهای کنایی وکارکرد های آن در تاریخ وصّاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنایه یکی از اسلوب های بیان پوشیده، و از عناصر اصلی تصویرگری در تاریخ وصّاف است. وصّاف الحَضْرَه در این اثر تاریخی بر آن است تا با بهره گیری از عناصر بیانی و به خصوص کنایه، نثر آن را به نثر شاعرانه نزدیک تر ساخته و بر زیبایی و تأثیر آن بیفزاید. نبود نسخه ای منقّح از کتاب تاریخ وصّاف و نثر متکلّف و مصنوع آن، همواره موجب گردیده تا این اثر از دسترس پژوهشگران دور بماند. در این تحقیق، کنایه و کارکردهای هنری آن به عنوان یکی از عناصر خیال در تاریخ وصّاف مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. از این رو با استفاده از روش توصیف و تحلیل، ابتدا تصاویر کنایی تاریخ وصّاف از حیث واژگانِ محوری و مکنیٌّ عنه ، بر اساس دیدگاه های بلاغت سنّتی مورد بررسی قرار گرفته و سپس به مسأله کنایه به عنوان یکی از عوامل ابهام آفرین در تاریخ وصّاف پرداخته شده است. نتیجة این پژوهش مشخّص می سازد بهره گیری وصّاف از تصویرهای کنایی، از شیوه های هنری گفتار اوست، که برجستگی کلام و در نهایت نزدیکی آن را به نثر شاعرانه در پی دارد.
بررسی طلب در مثنوی مولانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امر به معروف و نهی از منکر از منظر عرفانی (با تکیه بر اسرارالتوحید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امر به معروف و نهی از منکر موجب سلامت تعاملات و رفتارهای اجتماعی و ضامن اجراى اصول و قوانین در جامعه اسلامی است. هر چند همه فرقه ها و مکاتب و زیرمجموعه های جامعه اسلامی به گونه ای به این اصل معتقدند، از نظر شروط اجرا و چگونگی انجام آن تفاوت هایی میان آنها دیده می شود. هدف این مقاله بررسی شروط و چگونگی اجرای این اصل در میان عرفا با تکیه بر اسرارالتوحید است. بوسعید به این آموزه دینی توجه خاصی داشته است، اما تسامح و تساهل و آزاداندیشی وی و توجه به خلوص نیت در رفتار اشخاص موجب شده است که در مورد رفتار مرتکبانِ منکر خشونت و سختگیری نداشته باشد. از سویی بوسعید در ادای این فریضه بر اساس حال و مقال و شناخت شخصیت گناهکار، موثرترین و آسان ترین روش را پیش می گیرد که شامل روش زبانی، لطف و مهربانی در راستای ایجاد دگرگونی رفتار گناهکار و ... است.
رمانتیسم اروپا و شعر نو پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی چگونگی تاثیر شعر رمانتیک اروپا بر روند پیدایش و تکامل شعر نو پارسی میپردازد. تاملی بر اشعار نیما یوشیج به عنوان پایهگذار شعر نو پارسی و چند تن از نوپردازان پس از او نشان میدهد که شعر رمانتیک اروپا تاثیر عمیقی بر ابعاد مختلف شعر نو پارسی نهاده است. هوگو، دوموسه، گوتیه و دیگران در شعر فرانسه و وردزورث، کلریج، شلی و دیگر رمانتیکهای انگلیس برای شکستن قالبهای صوری و مفهومی نئوکلاسیک تغییراتی را در شعر لازم میدیدند تا به وسیله آنها بتوانند شعر را از خمودگی در محتوی، قالب و زبان درآورند. نیما آن تغییرات را در شعر کهن پارسی به کار گرفت و به دیگران هم معرفی کرد. در این مطالعه بازتاب چند اصل شعر کهن پارسی به کار گرفت و به دیگران هم معرفی کرد. در این مطالعه بازتاب چند اصل شعر رمانتیک اروپا در آثار منظوم نیما، توللی، فرخزاد، نادر پور و اخوان مورد بررسی قرار گرفته است تا بیانگر عمق تاثیر شعر دوره رمانتیک اروپا بر پیدایش و رشد شعر نو پارسی باشد.
گی دو موپاسان و فن قصه نویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موپاسان ، نویسنده شهیر قصه ها و داستانهای کوتاه در ادبیات فرانسه ، فعالیت ادبی خود را در دوره ای آغاز کرد که در قلمرو نثر ، مکتبهای رئالیسم و ناتورالیسم در اوج رونق بودند . او به رغم آنکه از چهره های شاخص این مکاتب ، بویژه گوستاوفلویر و امیل زولا بسیار الهام پذیرفت ، توانست در نگارش قصه ها و داستانهای کوتاه و بلند خود مستقل عمل کند و شکل جدیدی از قصه نویسی را به وجود آورد . سبک و سیاق و تار و پود نوشته های موپاسان که منحصر به خود اوست از جهات مختلف قابل توجه و بررسی است ...
خدای خوانی و آمرزش خواهی در شعر سعدی
حوزههای تخصصی:
تقریباً همه سعدی شناسان، این شاعر بزرگ را معلم اخلاق و استاد ترویج مبانی تربیتی و آموزشی می دانند و به رغم برخی انتقادها و نکته گیری ها، باز شان والای او را در رواج اصول اخلاقی ستوده اند. به همین دلیل، ماندگاری سعدی تضمین شده و قطعی است.
سعدی که از هر فرصت مناسبی در آثار گونه گون خود از گلستان تا قصاید و مواعظ برای بیان و ترویج اصول و مفاهیم اخلاقی استفاده می کند، از خدای خواهی و طلب آمرزش و مغفرت در پیشگاه خداوند، به عنوان یکی از الزامات رویکرد اخلاقی خویش یاد می کند و اتفاقاً آنجا که باب نصیحت پادشاه و ممدوح را باز می کند، این فرصت خدای خوانی و آمرزش خواهی را بهتر قدر دانسته و رسالت خویش را به انجام رسانیده است.
کوشش حاضر، باز کاوی و بررسی این شگرد هنری و اخلاقی و معنوی سعدی است.
عاشقانه سرایی در شعر پارسی
حوزههای تخصصی:
بررسی محتوا و ساختار «ترسّل اسفزاری»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بزرگان دوره تیموری معین الدّین محمّد زمجی اسفزاری هروی، منشی، شاعر، خوشنویس و مورّخ مشهور است، که از او آثاری برجسته به جا مانده است. از تألیفات این نویسنده دوره تیموری تنها کتاب روضات الجنات فی اوصاف مدینه هرات به چاپ رسیده و سایر آثار او در غبار زمان به دست فراموشی سپرده شده است. از آثار شایان توجه او «ترسّل» است. این اثر مشتمل برمقدمه، چهار منشأ و یک خاتمه است و از جمله آثاری است که از همان زمان تألیف و در عصر خود مولّف به شهرت و قبول عام رسیده، در ابتدای اثر نویسنده باختصار به بیان مبانی و موازین نظری ترسل و کتابت می پردازد و در ادامه نامه هایی را که در طول دوران دبیری اش از جانب سلطان حسین بایقرا به رشته تحریر در آورده، می آورد. انواع گوناگونی از نامه های رسمی و غیر رسمی در اثر آمده که می توان به گونه های زیر اشاره نمود: امثله، مناشیر، فرمان ها، نشان ها، سلطانیات، اخوانیات، عرضه داشت ها، اجوبه و.... اسفزاری کوشیده که اثر وی هم جامع مکتوبات عصر تیموری باشد و هم اینکه نمونه و الگویی برای کاتبان به دست دهد و شاید به همین علّت باشد که «ترسّل» از قبول عام برخوردار شده است. سبک اثر فنّی و مصنوع است و ساختارهای مکاتیب «ترسّل» شباهت بسیاری به ساختارهای رایج در میان سایر مترسّلان دوره تیموری و پیش از او دارد، جز آنکه برخی نمونه مکتوبات مانند کتابه، وقفنامه، مقدمه نویسی، قبر نوشته، تسلیت نامه، اسئله و... در این اثر به چشم می آید که باعث شده این اثر صرفاً در برگیرنده مکاتیب حکومتی چون نشان ها، منشورها و سلطانیات نباشد؛ چیزی که در میان آثار معاصران اسفزاری چندان مسبوق به سابقه نیست. نگارندگان مقاله حاضر برآنند تا ضمن معرفی محتوایی اثر اسفزاری، به بیان نظرات او در باب کتابت و دبیری و بررسی ویژگی های ساختاری اثر بپردازند.
محاکات و روایت از دیالوگ های افلاطون تا درام های خواندنی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیالوگ های افلاطون همواره در حوزه فلسفه بستر مطالعه و بررسی بوده ، اما در حوزه درام، کمتر توجهی به ویژگی های دراماتیک این دیالوگ ها شده است. به ویژه آنکه افلاطون از مخالفان هنرهای محاکاتی به ویژه تئاتر و درام بوده، و همین امر موجب تفوق عنصر روایت در آثار او شده بود. ازاین رو می توان دیالوگ های او را با معیارهای درام های روایی بررسی کرد. درام های روایی در دوره مدرن در اروپا رونق یافت و تحت عنوان درام های خواندنی به رسمیت رسید. پژوهش پیش رو به بررسی مؤلفه های محاکاتی و روایی در این درام ها و تطبیق آن با دیالوگ های افلاطونی می پردازد. ابتدا مفاهیم محاکات و روایت تشریح، و سپس آراءِ افلاطون درباره محاکات و روایت بیان شده است. رابطه افلاطون با تراژدی و کمدی نیز به طور مشخص مورد بررسی قرار گرفته است. سپس به جایگاه تئاتر در دوره مدرن و در میان هنرهای غیرمحاکاتی پرداخته ایم که حاصل آن، درام های خواندنی هستند. در تفسیر درام های خواندنی، نمایشنامه چهار قدیس در سه پردهاثر گرترود استاین و ساختار کلی نمایشنامه های برتولت برشت و ساموئل بکت، از نمایشنامه نویسان مدرنیست، بررسی شده است. در انتها با دستیابی به مؤلفه های درام های خواندنی و تطبیق آنها با دیالوگ های افلاطونی، به مختصات دیالوگ های افلاطونی در قالب گونه ای دراماتیک دست می یابیم.
جناس های قرآنی در شعر شاعران سبک آذربایجانی( نظامی، خاقانی، قطران تبریزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تردید قرآن در خلق، تحوّل و تطوّر علوم بلاغی نقش عمده و اساسی داشته است؛ چنانچه با بررسی متون ادبی هر دوره ی ادب فارسی، به خوبی جلوه های لفظی و معنایی قرآن در ایجاد تصویرهای بلاغی و آرایه های بدیعی، آشکار می شود. این مقاله به منظور نمایان ساختن نقش قرآن در تحول و تطوّر آرایه های بدیعی و یافتن شواهد قرآنی در این زمینه، همچنین با هدف کاوشی نو درباره ی جناس، و آشنایی بیشتر با شعر شاعران بزرگ سبک آذربایجان و میزان تأثیر پذیری شعر آن ها از قرآن، ، جناس های قرآنی را در شعرسه تن از شاعران بزرگ این سبک(خاقانی، نظامی، قطران تبریزی)، مورد بررسی قرار داده است. در این زمینه به 20 قسم جناس قرآنی در شعر این شاعران، دست یافته ایم.
بررسی جنبه های شفاف سازی در برخی از ترجمه های فارسی به انگلیسی گلستان سعدی بر مبنای بافتی متناظر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به دنبال بررسی فرضیه شفاف سازی و بررسی پدیده شفاف سازی در بافتی متناظر یک سویه فارسی- انگلیسی است. برای انجام این کار، ده حکایت که به صورت تصادفی از گلستان سعدی انتخاب شدند به همراه سه ترجمه انگلیسی آنها، توسط رهاتسک (2004)، ایستویک (1979)، و راس (1890)، مورد مطالعه قرار گرفتند. در همین راستا، محقق با مطالعه جمله به جمله این حکایتها و ترجمه های آنها به بررسی جنبه های پدیده شفاف سازی پرداخت و با استفاده از تقسیم بندی کلودی (2004) موارد شفاف سازی به کار گرفته را از ترجمه ها استخراج کرد. یافته های تحقیق، فرضیه شفاف سازی را تایید کرد و نشان داد که مترجمان از تمام انواع شفاف سازی اجباری، اختیاری، کاربرد شناختی، و ترجمه- ذاتی استفاده کرده اند. از این میان شفاف سازی اجباری نسبت به دیگر موارد بسامد بالاتری داشت.