فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۰۱ تا ۵٬۹۲۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
نقد ادبی سال دهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۰
7-39
حوزههای تخصصی:
نورتروپ فرای (1912 1991م)، پژوهشگر کانادایی و منتقد شهیر قرن بیستم، عموماً به واسطه تحلیل های اسطوره شناختی خود نام برآورده است. با این همه، فرای علاوه بر نقد اسطوره ای، اعم از نقد آرکی تایپی و نقد میتوسی، به انواع ادبی و رده بندی سمبول ها نیز اشتغال خاطر داشت. کوشش وی در جهت تبیین ساختارگرایانه گونه های ادبی، مانند کمدی، رمانس، تراژدی و طنز، بیانگر گرایش وی به بررسی انواع ادبی است. اما به نظر می رسد رده بندی سمبول ها نزد فرای اهمیت ویژه ای در استقرار نظریه ساختارگرایانه اش دارد. با این همه، در پژوهش هایی که به زبان فارسی درباره فرای صورت گرفته، این موضوع اساساً مغفول مانده است. به همین سبب پژوهش حاضر ضمن بازطرح مبانی نظری فرای درباب رده بندی سمبول ها می کوشد منابعی را که وی به طور مستقیم یا غیرمستقیم از آن ها متأثر است، آشکار کند. در همین راستا پژوهش حاضر نه فقط اهمیت واحد ساختاری متمایزی به نام سمبول را در سطوح چندگانه ادبی متذکر می شود، بلکه می کوشد اشکال و صور ظهور سمبول را در این سطوح بررسی کند.
سایه روشنی از عباس نعلبندیان
حوزههای تخصصی:
شاعران زن معاصر و اندیشه های فمینیستی (فروغ فرخزاد)
منبع:
رودکی۱۳۸۵ شماره۷
حوزههای تخصصی:
سعدی شیراز و سعدی هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امیر نجم الدین حسن بن علاء سجزی دهلوی از پارسی گویان ممتاز دیار هند است. این شاعر و نویسنده برجسته اندکی پس از سعدی ظهور کرد. تاثیر پذیری امیرحسن از سعدی شیراز- به ویژه در غزل- تا بدان پایه است که با وجود شاعر برجسته ای چون امیرخسرو دهلوی (طوطی هند) به «سعدی هند» شهرت می یابد. در حقیقت تاثرات امیرحسن از شیخ شیراز جنبه های مختلف: واژگانی، ترکیب سازی، زیباشناختی، عروضی، اشتراک در اندیشه، عاطفه، مضامین و بن مایه های شعری آنان را دربر می گیرد. اگرچه غزل روشن، روان و گرم امیرحسن غزل طربناک، دلاویز و شورانگیز سعدی را فرایاد می آورد با این حال غزل سعـدی از نظر رسایی، روانی، شیرینی، انسجام کلام و سلامت ترکیب بر غزل امیرحسن رجحان دارد. شوقی که از غزل امیرحسن زبانه می کشد نشانگر این معناست که او نیز چون سعدی از شراب عشق و عرفان سرمست است و عشق همچون خون در رگ های غزل امیرحسن جاری است و این رمز و راز ماندگاری سخن اوست. این مقاله بر آن است تا رگه های خویشاوندی ذوق و زبان امیرحسن و سعدی را هم در غزل هایی که بر یک وزن و ردیف و قافیه سروده اند و هم در مضامین و بن مایه های مشترک شعرشان نشان دهد.
کتاب آثار الباقیة عن القرون الخالیة (به مناسبت هزاره ی دانشمند بزرگ ایرانی ابوریحان بیرونی)
منبع:
گوهر خرداد ۱۳۵۲ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
الادب المقارن (طه ندا)
حوزههای تخصصی:
ریخت شناسی تمثیل های عرفانی با تکیه بر اشعار سنایی، عطار و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از تمثیل به عنوان یک صنعت بلاغی و همچنین یک شیوه استدلالی، روشی اساسی در ادبیات عرفانی ایران است. این رویه که از دیرباز در ادبیات ایران متداول بود در متون عرفانی از اشعار سنایی آغاز شد، در اشعار عطّار تکامل یافت و در اشعار مولوی به نقطه اوج خود رسید. بررسی تمثیل های عرفانی از دید «ریخت شناسی» امکان تحلیل جامع ادبی، اجتماعی و عرفانی آنها ر ا فراهم می کند و فرصتی پدید می آورد که کاربرد صنعت تمثیل در ادبیات عرفانی با روشی کاملاً علمی مورد بررسی قرارگیرد. این بررسی افق های جدیدی را در تحلیل، تفسیر و معناشناسی متون عرفانی ادبیات فارسی که شاخه اساسی و محوری ادبیات ماست، فراهم می آورد. در این مقاله ضمن بیان و بررسی دیدگاه های علمای بلاغت در باب تمثیل، تلاش می کنیم عناصر سازای آن را از دیدگاه نظریه پردازان ریخت شناسی تجزیه و تحلیل کنیم تا از این رهگذر روند تکاملی بیان تمثیلی عرفا با تکیه بر متغیرها و عناصر تمثیل تبیین شود.
پارسی گویان ایرانی در دوره حکومت قطبشاهیان و عادلشاهیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"زبان و ادبیات فارسی از روزگار سلطان محمود وارد سرزمین هند شد و در طول دوره های بعد سرتاسر آن سرزمین را فراگرفت. رفت و آمد مهاجران از ایران به هند، موجبات تاثیر و تاثر فرهنگی بیشتری به وجود آورد، و از سده دهم هجری در دوره صفویان در ایران، و تیموریان در هند، این روابط همه جانبه گسترش یافت و به دلایل مختلف، همچون عدم توجه لازم پادشاهان صفوی به شعر و شاعری، و حمایت فراوان پادشاهان هند به این امر و...، تعدادی از شاعران و ادیبان ایرانی به هند مهاجرت کردند که اوج این مهاجرت را در قرن یازدهم هـ.ق. می توان دید و تا سال 1875 م. که حکومت تیموری منقرض شد، همواره زبان فارسی، زبان رسمی، سیاسی و دیپلماسی بود.
حضور سلسله های قطبشاهیان در کلگنده (918-1098هـ.) و عادلشاهیان در بیجاپور (895-1097هـ.) ـ که بخشی از دکن بودـ به سبب نزدیکی با پادشاهان صفوی، بویژه از نظر اعتقادی، موجب مهاجرت بیشتر بدان خطه شد. بیش از هفتاد نفر از این شاعران مهاجر را می توان نام برد که این تعداد، حدود 10 درصد از شاعران مهاجر به کل هندوستان را تشکیل می دهد"
انسان در جهان بینی شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان بینی فردی یا گروهی، به طور کلی، مجموعه نگرش های فرد یا گروهی خاص، در باب جهان هستی، خالق هستی و انسان را در بر می گیرد. اهمیت بررسی جهان بینی از آنجا سرچشمه می گیرد که اعمال انسان ها بر اساس جهان بینی آنها صورت می پذیرد. در سخنان باقی مانده از شمس تبریزی در مقالات، نکته ها و موضوع های فراوانی بیان شده است که با بررسی دقیق آنها می توان جهان بینی شمس تبریزی را دریافت. هدف این مقاله تبیین نگرش شمس در باب انسان - به عنوان یکی از مبانی شناخت جهان بینی وی- است. به منظور حصول نتیجه ای استوار و دقیق، در این پژوهش، همه مطالب وسخنان شمس تبریزی در کتابِ مقالات، مورد بررسی قرار گرفته و استدلال ها و شواهد مبتنی بر مجموعه سخنان وی است. با توجه به آنکه عارفان، اغلب به انسان، در سه ساحت «انسان و خویشتن، انسان و خدا، و انسان و همنوعان» توجه می کنند، مباحث این پژوهش نیز، غالب سخنان مهم شمس را در سه زمینه فوق در بر می گیرد. در این مقاله، مقام و جایگاه برجسته انسان در نگاه این عارف که براساس نگرش وحدت وجودی وی بوده است و توجه جدّی و مسئولانه شمس در برابر همه انسان ها (و نه فقط انسان کامل)، نشان داده شده است.
بررسی تطبیقی فضای موسیقایی قصیدة سعدی شیرازی و شمس الدین کوفی در رثای بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
جایگاه گرمابه در اندیشه، آثار و زندگی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرمابه های آناتولی از نظر تقسیم فضا و عناصر موجود، شباهت بسیاری به حمام های ایرانی داشتند. مولانا با این حمام ها مانوس و حمام یکی از سه عنصر مورد پسند وی در زندگی بود. بنا به روایات موجود، او بیشتر اوقات در این مکان به خلوت می پرداخت. در آثار وی به ردپای گرمابه و فضاهای آن (جامه کن، خزینه، گلخن و ...) عناصر (نقش گرمابه، قبه، روزن حمام و ...)، مشاغل مرتبط (حمامی، دلاک، تون تاب و ...) و لوازم استحمام (طاس، گل سرشوی، شانه و ...) بر می خوریم که همه نمایانگر توجه و علاقه خاص مولانه به حمام است.
بررسی تطبیقی زنده به گور هدایت و سه تار جلال آل احمد: با یادداشت های یک دیوانه و شنل نیکلای گوگول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بحث درباره انتشار آثار گوگول در ایران و تاثیر آن بر دو تن از نویسندگان برجسته معاصر، یعنی هدایت و آل احمد، می پردازد. ادبیات داستانی معاصر ایران در آغاز قرن بیستم سخت تحت تاثیر آثار نویسندگان روس بود و در میان این نویسندگان، گوگول با داستان های طنز و ساده اش جای ویژه ای داشت. در دوره مشروطه نویسندگان ایرانی الاصلی که در تفلیس می زیستند و در آنجا با آثار نویسندگان روسیه آشنا شده بودند، سبک ساده و طنزآمیز گوگول را در نوشته هایشان وارد کردند. زین العابدین مراغه ای و آخوندزاده از جمله این نویسندگان بودند که سبک نویسندگی شان موجب به وجود آمدن روشی تازه در نویسندگی در ایران شد.بسیاری از داستان های گوگول، در آغاز شکل گیری ادبیات جدید ایران به فارسی ترجمه شد و بسیاری از نویسندگان چون صادق هدایت و جلال آل احمد با استفاده از درونمایه ها و شگردهای نویسندگی وی آثاری به وجود آوردند. اگر نگوییم که صادق هدایت در داستان «زنده به گور» از داستان «یادداشت های یک دیوانه» ی گوگول برداشت کرده است، می توانیم مطمئن باشیم که مطابق نظریه بینامتنیت، گوگول از جمله نویسندگانی است که آثارش سخت در داستان های فارسی نفوذ کرده و حضور ناخودآگاه دیوانه گوگول را می توان در زنده به گور هدایت دید. همچنین، ممکن است که جلال آل احمد هنگام آفریدن داستان «سه تار»، آکاکی آکاکیویچ قهرمان داستان «شنل» را می شناخته است.
زن و هبوط، چگونگی رواج باورهای ناروا در مورد زنان در برخی از متون ادبی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیمای زنان در بسیاری از متون ادب پارسی به وجهی نامطلوب تجلی یافته است. شکل ظاهری روایت تورات از واقعه هبوط و تقلید برخی از متون تفسیری اسلامی از آن و تکرار همان مضامین در متون ادبی فارسی این شبهه را ایجاد کرده که بدبینی در مورد زنان ریشه در آموزه های ادیان توحیدی دارد. اندیشه های زن ستیزانه و باورهای ناروا در مورد آنان خاص فرهنگ ایران و ادبیات فارسی نیست بلکه تفکری فراگیر است که نمونه های آن را در بسیاری از فرهنگ ها می توان یافت. برخی از مردم شناسان شکل گیری باورهای ناروا را در مورد زنان، ناشی از ساختار جسمانی آنان یا نقش اندکشان در اقتصاد خانواده و یا تاریخ نگاری مردان دانسته اند. این موارد در گسترش بدبینی در باب زن بی تاثیر نبوده است اما باوجودی این که زنان در عصر اساطیر، در شکل گیری وقایع مهم و در اقتصاد جامعه، نقش مهمی داشته اند؛ اساس بدبینی درباره آنان به همان اساطیر باز می گردد؛ به زمانی که زنان در اوج قدرت اجتماعی به یک باره تنزل مقام دادند. در این مقاله برای رسیدن به پاسخ پرسش هایی از این دست تلاش شده است: چه رابطه ای بین زن و زمین در دوران اساطیر وجود داشته است؟ چرا این دو به یکباره قداست خود را از دست داده اند؟ روایات اساطیری تا چه حد در شکل گیری تقصیر زن در نخستین گناه انسان مؤثر بوده اند؟ این موضوع در شکل گیری ارکان داستان هبوط به روایت متون عهد عتیق چه تاثیری داشته است؟
زن در خوابنامه های فارسی (بررسی نمادهای زن در خوابنامه های فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی( Narratology ) دانشی است که به ارزیابی ویژگی روایت مندی( Narrativity ) و توصیف سازه های روایی می پردازد و از میان انواع روایت، روایت های داستانی دارای توالی زمانی و رخداد را مورد مطالعه قرار می دهد.
داستان حسنک وزیر در تاریخ بیهقی گرچه صحت تاریخی دارد؛ اما با توجه به نوع روایت بیهقی از این داستان و ظرایفی که از نظر ساختاری در دل آن نهفته است و نیز این نکته که هر یک از قهرمان های داستان از حوزه کارکردهای شخصیّتی واقعی عبور کرده و گفتارها و رفتارهای آن ها در هر لحظه و در هرجای داستان، تعمّق مخاطب را می طلبد؛ قابلیّت بررسی روایی و ریخت شناسی را داراست. پشتوانه نظری این تحقیق نظریه ریخت شناسی ولادیمیر پراپ روایت شناس روس است که ساختار قصه های پریان روسی را به هفت حوزه عمل و سی و یک نقش ویژه تقلیل داده است. نگارنده می کوشد، به ترتیب ذیل اصول این نظریه را در داستان حسنک مورد بازکاوی قرار دهد: 1- چگونگی آغاز شدن داستان 2- آشنایی با شخصیّت ها و نقش های موجود در داستان 3- بررسی کارکرد و خویشکاری هر یک از اشخاص4- بررسی روابط علّت و معلولی یا کنش ها و واکنش ها 5- تحلیلی بر ترتیب ارائه اطّلاعات یا توجّه به رابطه های زمانی میان حوادث داستان 6- بررسی بحران یا گره تنش زا 7- دریافت های پایانی از خلال روایت بیهقی.
هنر حافظ در ترسیم فراز و فرود ابیات بر پایه ی عنصر تضاد و تقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تضاد و تقابل از جمله آرایه های بدیعی و زیبایی شناسی و از شاخصه های مهم در غزلیات حافظ است. حافظ با استفاده از عنصر «تقابل» به بزرگ نمایی و کوچک نمایی مضامین مورد نظر خود می پردازد و بیت را در یک چالش «فراز و فرود» قرار می دهد. منظور از بزرگ نمایی و کوچک نمایی بیان شگردیست که در راستای آن تقابل در ابیات بهتر می تواند اشخاص، مفاهیم و مضامین را در فراز و فرود ادبی نشان دهد. در این ترفند که از جمله شگردهای خاص محسوب می شود، شاعر با قرار دادن یک دسته از مضامین در فراز و دسته دیگر در فرود، حس احترام و ارادت ورزی؛ و غرور یا دلزدگی را نسبت به یک گروه به مخاطب القا می کند و با وارد کردن مخاطب به حوزه ی متن، سعی می کند هم از لحاظ صورت و هم از لحاظ مفهوم، با عقیده و نگرش شاعر، هم ذات پنداری کند. تقابل های بررسی شده در این مقاله تقابل های معنوی و تأویلی است که با توجه به تأویل متن قابل شناسایی است. در این مقاله فراز و فرودهای حافظ در سه موضوع مضامین عاشقانه، مدحی و مضامین اجتماعی بررسی شده. حافظ در مضامین عاشقانه سعی در بزرگ نمایی و اهمیّت دادن به مقام معشوق دارد. وی در اشعار مدحی خود نیز برای رسایی، تأثیرگذاری و انتقال حس ارادت ورزی به ممدوح کمک گرفته است. در بیان مسائل اجتماعی از شگردهای متنوعی از جمله طنز که گاهی با تقابل صورت می گیرد، استفاده می کند. حافظ پدیده بزرگی را با تقابل چنان به خردی تنزل می دهد که بزرگی طرف مقابل را دوچندان می کند و این اوج بزرگ نمایی است.
عملکرد محتسب و بازتاب آن در برخی از متون ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه احتساب کمابیش به صدر اسلام می رسد اما نهاد حسبه به عنوان بخشی از دستگاه قضایی در روزگاران بعد رسمیت یافته است. یکی از وظایف بنیادین محتسب، امر به معروف و نهی از منکر و پاسداشت هنجارهای اخلاقی و شعائر دینی بوده است. نهاد حسبه در انجام وظیفه سترگ و گسترده خویش از دیگر عوامل حکومتی مانند شحنه، داروغه و عسس بهره می جسته است. لذا در تحلیل عملکرد این نهاد لازم است رفتار دستیاران و مجریان وابسته را نیز در نظر داشت. برخی از شاعران دردآشنا که در شعر خویش اوضاع اجتماعی و دغدغه های زندگی مردم را منعکس نموده اند؛ عملکرد محتسب را چون دیگر مضامین اجتماعی، دستمایه پردازش شاعرانه قرار داده با نگرشی انتقادی، به بررسی پیشه احتساب، شیوه برخورد با بزهکاران و بایدها و نبایدهای حسبه پرداخته اند و بر تناقضاتی که بین کارکرد محتسبان و آموزه های دینی به چشم می خورد؛ انگشت نهاده اند. در این نوشتار، گوشه هایی از عملکرد محتسب در نگاه شاعران مورد بررسی واقع شده و برخی از دلایل ناکارآمدی این دستگاه از جمله تجسس نابجای ماموران و عدم اشراف لازم بر احکام شرعی و ظرایف فقهی و یا انتظارات شاعران از این نهاد واکاوی گردیده است.